سایه «بمب» بالقوه تنگ سرخ بر سر مردم شیراز

عصرایران ؛ پارسا بهمنی - شیراز «با یک آب‌بند 12 میلیون مترمکعبی» صاحب دریاچه‌ای مصنوعی در شمال غرب شهر می‌شود. فعالان محیط‌زیست اما می‌گویند این همان سدتنگ سرخ است که ساخت آن زندگی 2 میلیون شهروند شیرازی را به خطر می‌اندازد.

محمد فرخ زاده، معاون گردشگری و امور زائرین استانداری فارس به تازگی خبر از ایجاد دریاچه‌ای مصنوعی در شمال‌غرب شهر و در محدوده پارک دراک داده. او گفته با این «آب‌بند» شیراز دریاچه‌ای مانند چیتگر تهران خواهد داشت. جانمایی او از این دریاچه درست محل پروژه سد تنگ‌سرخ است که ساخت آن با مخالفت سازمان محیط زیست متوقف شد. در آن زمان، برخی فعالان محیط زیست شهرداری شیراز را متهم کردند که با ایجاد چنین دریاچه‌ای به دنبال ایجاد ارزش‌افزوده برای زمین‌های آن منطقه است.


اکنون آقای فرخ‌زاده از همکاری همان سازمان‌هایی برای ساخت این «آب‌بند» جدید خبر می‌دهد که قبلا می‌خواستند سد تنگ‌سرخ را بسازند؛ این سازمان‌ها عبارتند از شهرداری شیراز و شرکت آب منطقه‌ای، با تایید استانداری فارس. معاون گردشگری استاندار فارس همچنین اهدافی برای ساخت ‌آب‌بند بیان کرده که قبلا به صراحت از جانب کارشناسان محیط زیست رد شده است.

او گفته ساخت این دریاچه همچون دریاچه چیتگر، کارایی گردشگری خواهد داشت؛ برای تغذیه سفره‌های زیرزمینی مفید است. مانع از بروز سیل می‌شود. برای آبیاری باغ‌های قصردشت به کار می‌آید. باعث تلطیف هوای شیراز می‌شود. در نهایت، او تاکید کرده که این دریاچه در تعامل با پروژه‌های بزرگ دیگر این منطقه همچون ساخت تله‌کابین، آکواریوم و... منطقه گردشگری منحصر به‌فردی را به وجود خواهد آورد.

احتمالا هدف این مقام استانداری فارس از به کار بردن واژه «آب‌بند» به جای «سد»، دامن نزدن به حساسیت دوستداران محیط زیست نسبت به سد تنگ سرخ باشد. همچنین این موضوع در سخنان او قابل توجه است که حجم در نظر گرفته شده برای مخزن سد از 30 میلیون مترمکعب اولیه به 12 میلیون مترمکعب کاهش پیدا کرده است.

با این حال، تغییر حجم تفاوتی در اصل این موضوع ایجاد نمی‌کند که ساخت سد، دریاچه یا آب‌بند به هدف مورد نظر آقای فرخ‌زاده نمی‌رسد. پیش از این، دکتر آهنگ کوثر پدر علم آبخوان‌داری ایران، دکتر حمید مصباح پژوهشگر حیطه منابع طبیعی و زمین‌شناسان مختلفی هشدار داده‌اند که هر نوع آبدار کردن خاک در آن منطقه به معنای فرار آب و فرونشست زمین در مناطق مسکونی اطراف است. وجود غارهای بزرگ آهکی در زیرِ زمین در آن منطقه خطر فرونشست را به شدت تشدید می‌کند. به این ترتیب نه‌تنها تغذیه سفره‌های زیرزمینیِ مدنظر شهرداری و سازمان‌های مرتبط محقق نخواهد شد، خسارتی نیز به دارایی و خانه‌های مردم در آن منطقه وارد می‌شود.

محل پروژه، چه در مکان پیشین سدتنگ سرخ باشد یا در دل پارک دراک به خودی خود غیرقانونی است. حتا اگر سازمان محیط زیست پیوست زیست‌محیطی این پروژه را تایید کند، همچنان ساخت آن بر روی گسل قرار دارد. گسل سبزپوشان که گسلی فعال بوده و سالانه بین 1.2 تا 2.6 میلی‌متر حرکت می‌کند. طبق آیین‌نامه ملی مقررات ساختمان، هر نوع ساخت و ساز بر روی گسل ممنوع است. به همین دلیل خطر شکستن سد هم وجود دارد. چه‌اینکه پارسال در لیبی یک سد کوچک شکست و 25 هزار نفر را کشت.

اینکه وجود یک سد در بالادست یک کلانشهر چقدر با اصول پدافند غیرعامل همخوانی دارد هم که بحث دیگری است.

تا همین‌جای کار هم البته آیین‌نامه مقررات ملی ساختمان نادیده گرفته شده. شهرداری شیراز مجوز انبوه‌سازی و بلند‌مرتبه سازی گسترده‌ای بر روی این منطقه داده. جالب اینکه قریب به اتفاق انبوه‌سازی‌ها، متعلق به نهادهای دولتی است.

معاون گردشگری و امور زائرین استانداری فارس ایجاد «آب‌بند» را در بهبود کیفیت هوای شیراز موثر دانسته. این سخن هم با واقعیت اقلیمی شهر شیراز تناقض دارد. کریدور هوایی اصلی ورود جریان باد به شیراز یکی از منطقه تنگ‌سرخ است و دیگری مهارلو در جنوب شرق شهر. شهرداری پیش از این با دادن مجوز بلندمرتبه‌سازی گسترده عملا کریدور شمال غرب (تنگ‌سرخ) را مسدود کرده. به این ترتیب‌ چطور چنین دریاچه‌ای، به قول مرحوم دکتر آهنگ کوثر «بر فرض اینکه نشکند یا دچار فرارآب نشود» می‌تواند در تلطیف هوای شهر موثر باشد؟

مهمتر از هرچیز اما جنس خاک در آن منطقه است. وقتی به همراه دکتر حمید مصباح، پژوهشگر حیطه منابع‌طبیعی از محل ساخت پروژه بازدید می‌کنیم، او برای من توضیح می‌دهد که جنس خاک در این منطقه چقدر آسیب‌پذیر است. دکتر مصباح سنگ‌هایی را بر می‌دارد، و می‌گوید: «خوب نگاه کنید. این‌ها شبیه به سنگ هستند». بعد آنها را داخل آبی که همانجا جریان دارد می‌گذارد. آن به اصطلاح سنگ‌ها شروع به تجزیه شدن می‌کنند. این، جنس خاک در آن منطقه را نشان می‌دهد. البته شهر شیراز با سومدیریت زیست‌محیطی مسئولان بیگانه نیست.

سیل سال 98 که 12 کشته به جا گذاشت و خودروها را از بین برد، ناشی از مسدودکردن مسیر آبراه در حاشیه دروازه‌ قرآن در زمان ساخت خیابان در آن مسیر بود. هم‌اکنون هم اگر سیلی از منطقه تنگ‌سرخ در شیراز جاری شود، به دلیل ساخت و سازهای شهرداری در رودخانه پایین دست است که بحران پدید می‌آید. احتمال اینکه «آب‌بند» بشکند یا باعث فرونشست زمین در آن منطقه شده و جان‌های بسیاری را به خطر بیندازد، لابد در محاسبات کنونی مسئولان جایی ندارد.

مسئولان شهری شیراز در حالی هدف از ساخت این «آب‌بند» را گردشگری عنوان می‌کنند که در پایین‌دست، دریاچه مهارلو به صورت طبیعی برای توسعه زیرساخت‌های گردشگری در دسترس قرار دارد و نیازی هم به هزینه‌کرد از جیب مردم شیراز برای ساخت‌وساز نیست. به همین دلیل، این استدلال مسئولان درباره توسعه گردشگری هم منطقی به نظر نمی‌رسد. پیش‌بینی دکتر کوثر این بود که با ساخت سد تنگ‌سرخ در شمال شیراز، مهارلو هم به سرنوشت دریاچه‌هایی چون ارومیه، بختگان و... دچار شود.

به عبارت دیگر، بالادست، آباد شود و پایین دست بخشکد. این کار اما یک تفاوت با موارد پیشین دارد. دومین کوریدور هوای شهر شیراز، بر روی مهارلو قرار دارد. اینکه نمک‌های دریاچه مهارلو آلوده به جیوه، کادمیوم و سم‌های خطرناک دیگری است که در صورت خشکیدن به دلیل ساخت سد در بالا دست (مهارلو منبع آبی جز تنگ‌سرخ ندارد) به کانون داخلی ریزگرد تبدیل شود؛ ریزگردهای سمی که مسئول و غیرمسئول آن را تنفس خواهند کرد.

مدیرکل منابع طبیعی فارس در سال 92 به من گفت که «این سد مانند بمبی در بالای سر مردم شیراز است». حال باید دید با تغییر نام آن از «سد» به «آب‌بند» چه تغییری در اصل موضوع پدید بیاید.
رأی دهید
نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.