ایران و آزمون ترامپ؛ دشواریهای جمهوری اسلامی برای مقابلهجویی در جبههای جدید
رأی دهید
بخشی از پیشبینیها و گمانهزنیها درباره اثرات ریاستجمهوری دوباره دونالد ترامپ، بر اساس سیاستهای او در دوره قبلی حضور در کاخ سفید است؛ دورهای که فشار حداکثری بر ایران را به همراه داشت. این سیاستها میتوانند شامل تحریمهای بیشتر و تنشهای نظامی جدیتر باشند. انتظار میرود که ترامپ آمریکا را به همان مسیر قبلی برگرداند، اما با شدت بیشتری این سیاستها را دنبال کند.
با این حال، بخشی دیگر از انتظارات از ریاست جمهوری ترامپ ناشی از تحولات یک سال اخیر در خاورمیانه است. در این مدت، ایران و متحدانش در جبهههای مختلف در برابر اسرائیل و حامی اصلی آن، ایالات متحده، ایستادهاند. بیش از یک سال از حمله حماس به اسرائیل میگذرد؛ حملهای که طبق گزارش سازمان ملل متحد، منجر به کشته شدن بیش از ۱۴ هزار فلسطینی و تخریب گسترده در غزه شده است. این در حالی است که سازمان حماس هنوز بهطور کامل از بین نرفته و حدود ۱۰۰ اسرائیلی همچنان در گروگان هستند.
در همین حال، سیاست داخلی اسرائیل نیز دستخوش تغییرات چشمگیری شده است. دولت بنیامین نتانیاهو، که به شدت طرفدار سیاستهای امنیتی تهاجمی است، از مصالحه و مماشات خودداری میکند. به گفته روزنامه هاآرتص، حامیان سیاست مشت آهنین و برخورد نظامی شدیدتر با ایران، نقش تعیینکنندهای در تصمیمگیریهای دولت نتانیاهو ایفا میکنند. این گروه به وضوح از پیروزی ترامپ استقبال کردهاند. نتانیاهو حتی پیش از اعلام نهایی پیروزی ترامپ، به او پیام تبریکی ارسال کرد که نشاندهنده عمق خوشحالی او از این نتیجه بود.
ترامپ در دوره قبل یکی از «بهترین دوستان اسرائیل» در تاریخ روابط دو کشور توصیف شد. او در طول چهار سال، سفارت آمریکا را به بیتالمقدس منتقل کرد، حاکمیت اسرائیل بر بلندیهای جولان را به رسمیت شناخت، از برجام خارج شد و تحریمهای ایران را افزایش داد. او همچنین پیمان ابراهیم را به نتیجه رساند و طرح صلحی بدون حضور فلسطینیها ارائه کرد که بخش عمدهای از سرزمینهای اشغالشده فلسطینی را به اسرائیل اختصاص میداد.
ترامپ در حالی به کاخ سفید باز میگردد که برخی پیشبینی میکنند سیاستهای او در قبال ایران شدیدتر و افراطیتر از دوره قبل خواهد بود. او در سخنرانی انتخاباتیاش وعده داد که با اعمال تحریمهای گستردهتر، مانع دستیابی ایران به سلاح هستهای شود و حضور نظامی آمریکا در منطقه را افزایش دهد. بهعبارت سادهتر، ترامپ میآید تا با قدرت ارتش ایالات متحده، امنیت اسرائیل را تضمین کند. نتانیاهو امیدوار است که ترامپ بر خلاف بایدن، در برخورد با ایران محافظهکاری نکند و نگرانیهای مربوط به تحریک تندروها در ایران یا خطر جنگ را در اولویت قرار ندهد.
ترامپ در دوره قبل نشان داد که میتواند در لحظات حساس تصمیمات دشوار مانند ترور قاسم سلیمانی را اتخاذ کند. این اقدام، تصویری را که از قدرت سپاه در منطقه وجود داشت، به چالش کشید. علاوه بر این، نفوذ لابیهای طرفدار حقوق فلسطینیها بر ترامپ ناچیز است. این مسئله میتواند یکی از کلیدیترین عوامل تعیینکننده سیاست خارجی ترامپ در قبال ایران باشد و بسیاری از مسائل دیگر مانند سیاست واشنگتن در برابر برنامه هستهای یا روابط ایران با کشورهای منطقه نیز تحت تأثیر تحولات مربوط به امنیت اسرائیل شکل بگیرند.
با این که ترامپ بارها اعلام کرده مشکلی با مذاکره با جمهوری اسلامی ایران ندارد، اما بهنظر میرسد که هرگونه توافق جدید، بدون مذاکره در مورد امنیت اسرائیل و عقبنشینی معنادار تهران در منطقه به نتیجهای نخواهد رسید. با توجه به اظهارات علنی مقامات ایرانی، ارادهای برای چنین مذاکراتی فعلاً در تهران دیده نمیشود. آیا این موضع ایران در چهار سال آینده تغییری خواهد کرد؟
علاوه بر این، حتی اگر ایران به چنین نقطهای برسد، مذاکره لزوماً تنها گزینه رهبران ایران نخواهد بود. این که ایران چگونه با ریاست جمهوری ترامپ روبهرو شود، به تصمیمات و اقدامات حکومت و جامعه ایران بستگی دارد.
پس از خروج آمریکا از برجام و آغاز کمپین فشار حداکثری، ایران در ابتدا رویکرد تهاجمیتری در سیاست خارجی خود اتخاذ کرد و حملات نیابتی به اهداف وابسته به غرب را افزایش داد.
با این حال، این استراتژی هزینههای سنگینی نیز برای ایران داشت. آمریکا در دوران ترامپ با عبور از یکی از خطوط قرمز نانوشته و البته زیرپاگذاشتن عرف بینالمللی، قاسم سلیمانی، فرمانده نیروی قدس سپاه را در عراق ترور کرد. بعد از آن بود که ایران مجبور شد تا با رویکردی محتاطانهتر، از شدت اقدامات نظامی بکاهد. آیا ایران بار دیگر همانند دوره قبل تلاش خواهد کرد با نمایش توان نظامی و ایجاد تهدید برای طرف مقابل، در برابر فشارهای بیشتر مقاومت کند یا ابتکار عمل متفاوتی را در پیش خواهد گرفت تا هزینههای احتمالی حضور ترامپ در کاخ سفید را کاهش دهد؟
ایران اعلام کرده که آخرین دور حملات اسرائیل را بیپاسخ نخواهد گذاشت و عملیات نظامی «وعده صادق ۳» را در دست اجرا دارد. ابعاد این حمله احتمالی میتواند به نوعی نشاندهنده استراتژی جمهوری اسلامی برای مقابله با سیاستهای ترامپ باشد. با توجه به پیامدهای احتمالی، مقامات ایران باید تصمیمی استراتژیک درباره شکل و ابعاد این عملیات بگیرند؛ زیرا اگر این عملیات گسترده و با تلفات جانی برای اسرائیل همراه باشد، ممکن است با حملات تلافیجویانه شدیدتری در مقایسه با گذشته روبهرو شوند.
اگرچه هنوز ۷۵ روز به ورود دونالد ترامپ به کاخ سفید باقی مانده و در این مدت کماکان بایدن بر سر قدرت خواهد بود، اما پیروزی ترامپ از میزان نفوذ بایدن در کنترل نتانیاهو کاسته است. ضمن اینکه اسرائیل این گزینه را خواهد داشت که حتی در صورت فشارهای قابل ملاحظه دولت بایدن در این مدت، برای تلافیجویی احتمالی تا روز سوگند ریاست جمهوری ترامپ صبر کند و سپس با فراق بال بسیار بیشتری، به ایران جواب بدهد.
در مقابل، اگر عملیات «وعده صادق ۳» نمایشی و محدود باشد، بهعنوان ترس جمهوری اسلامی ایران در برابر ریاست جمهوری ترامپ تلقی شود. در چنین شرایطی، این عملیات نه تنها به بازدارندگی ختم نخواهد شد، بلکه برعکس، از میزان بازدارندگی رقیب خواهد کاست.
ایران پیش از این در بنبستهایی مشابه با استفاده از دیپلماسی غیررسمی و میانجیگری کشورهای ثالث، تلاش کرده است تنشها را کاهش دهد. عمان و قطر در گذشته نقش مهمی در ارسال پیامهای محرمانه میان ایران و آمریکا ایفا کردهاند و ممکن است در دوره جدید نیز بهعنوان واسطهای برای مذاکره غیرمستقیم میان دو کشور عمل کنند. اگرچه فشارهای داخلی و خارجی بر ایران همچنان باقی است، اما برخی کارشناسان احتمال میدهند که استفاده از دیپلماسی غیررسمی و مذاکره از طریق کانالهای محرمانه، یکی از گزینههای ایران برای جلوگیری از تشدید تنشها باشد.
ایران در داخل با بحرانهای اقتصادی و اجتماعی شدیدی روبهرو است. تورم و بیکاری افزایش یافته و نارضایتی عمومی رو به گسترش است. در شرایطی که دولت ترامپ سیاستهای شدیدتری را دنبال میکند، این مشکلات ممکن است عمیقتر شوند و فشارهای اقتصادی و اجتماعی بیشتری بر مردم ایران وارد شود. در دوره قبلی تحریمها، فشار اقتصادی به اعتراضات عمومی دامن زد و حکومت را با چالشهای جدیدی روبهرو کرد. اکنون نیز این خطر وجود دارد که با افزایش فشارهای اقتصادی و کاهش توان خرید مردم، اعتراضات داخلی گسترش یابد.