سخنی با مداحان میثم مطیعی و مهدی رسولی | لطفا فرهنگ ناب تشیع را در تایلند، جهادی تبلیغ نکنید!
رأی دهید
وقتی مطیعی میخواهد سفر به کشوری که بهشت «روسپیها و کارگران جنسی» است، را توجیه کند و میگوید «ما بعضی از این سفرها رو نه تنها چیزی نمیگیریم، پول هم میبریم! وقتی میدانیم در فلان جا که میریم شیعیان در عسر و حرجاند هزینه پرواز رو خودمون جور میکنیم. از کی؟ از حکومت از دولت؟ نه والله! از مردم و از بانی خیر» نمیداند در پس گفتههای خود چه رازهای را که فاش نمیکند.
وقتی میخواهی در مقابل کسانی سخن بگوی که خود را نماد دین، هویت، جانشینی خدا و پیغمبر و از اینها مهمتر حاکمیت میدانند یا باید احمق باشی یا چیزی برای از دست دادن نداشته باشی؛ اما به نظر این دو فعل هم شاید کارساز نباشد چون برای صحبت با اینها ابتدا باید همسنگ آنها باشی، چون اگر نباشی در همان ابتدای کار چنان به دهانت میکوبند که اصلا یادت میرود که بودی و چه میخواستی بگویی.
وقتی خیلی نوجوان بودم تمام علاقهام رفتن به هئیت بود! کجا؟ هئیت حاج سعید حدادیان! بله همانکه الان از مداحی در مسجد دانشگاه تهران به استادی در مهمترین دانشگاه ایران رسیده است! برنامه هئیت رزمندگان غرب تهران هر هفته همزمان با نماز صبح و قرائت زیارت عاشورا بود. آن وقتها آنجا یک مسجد بسیار کوچک بود بنام مسجد امام حسن مجتبی و پشتش کارخانهای بود برای تولید تلویزیون پارس که نمیدانم چگونه تعطیل شد و بعدها آن چند ده هزار متر توسط سازمان بسیج خریداری شد و تبدیل به هئیت بزرگ رزمندگان غرب تهران معروف به مهدیه امام حسن مجتبی شد.
تمام علاقه آن دوران شده بود از این هئیت به آن هئیت رفتن؛ از حاج سعید به محمدرضا طاهری در پنبهچی سابق؛ از طاهری به محمود کریمی در امام زاده چیذر و از کریمی به حاج منصور در مسجد ارگ. آنقدر دوست هئیتی داشتم که اگر آن زمان خود متولی هئیتی میشدم و فقط همان رفقا را دعوت میکردم در مجلس روضه دیگر جای برای نشستن نبود.
این سطور را از سر اجبار نوشتم که در ادامه یاداشت نگویند ضد دین است و مداحستیز، و اصلا کسی که یکبار هئیت نرفته بیخود میخواهد راجع به اینها و اهدافشان سخن بگوید.
وقتی میثم مطیعی -کسی که از مداحی به تقلید صدا در صداوسیما رسید و از «ای نشسته صف اول» به کشور معروف به «پاتایا» و «پوکت» رسید، شاید خودش هم نمیدانست این سفر برای او چقدر حاشیه ایجاد میکند؛ آنقدر که صدا و سیمای برادر جلیلی ناچار شد آنتن رسانه «ملی» را در بهترین زمان پخش در اختیار میثم مطیعی و دوستش مهدی رسولی قرار دهد تا شاید بخشی از آبروی از دست داده را به جوی برگرداند. اما به قول شاعر «گیرم که آب رفته به جوی آید، با آبروی رفته چه باید کرد؟
اما نمیدانست در این مواقع سکوت بهتر از حرف زدن است! انقدر واکنش نه تنها مردم عادی بلکه قشر مذهبی و هئیتی به این سفر زیاد بود که عزیز سفرکرده به «سرزمین مردمان آزاد» مجبور شد با اینترنت بدون فیلتر در تایلند در صفحه ایکس (توییتر) آمریکایی خود برای مخاطبان مذهبی و هئیتی در ایران -که اتفاقا آن شبکه برای آنها فیلتر است و مجبور هستند در اقدامی غیرقانونی با دور زدن قانون فیلترینگ مصوب مجلس انقلابی- بروند تا ببینند آن مداح سفر کرده در توجیه سفر خود چه گفته است!
ولی آن توییت و نه توضیحات بعد، نتنها مردم عادی بلکه حتی دوستان مطیعی را هم قانع نکرد و مجبور شد تا هنوز خستگی سفر به کشور «کلوپهای شبانه» را از تن در نکرده پا به صدا و سیما بگذارد و با مجری بدنام که هنوز توهینهای او به مقامات عالی نظام از جمله رئیسجمهور اسبق از خاطرهها نرفته به گفتگو بنشیند و بگوید نه با پول بیتالمال بلکه با هزینه «بانی خیر» پا به کشوری گذاشته که پرخاطرهترین سفر مجردان ایرانی است.
عنوان برنامهی مطیعی در صدا و سیما بدین قرار بود: «پردهبرداری از سفرهای تبلیغی مداحان به تایلند». البته بیشتر به «پردهدری» میمانست تا پردهبرداری. حضور مطیعی در صدا و سیما با همراهی مداح دیگری به نام مهدی رسولی بود؛ فردی که اعلام کرد حکومت وظیفه دارد برای «تایلند گردی» امثال او در چارچوب دیپلماسی عمومی «پول خرج کند» و همچنین خود و همردیفان خودش را «رسانهی منحصر به فرد تشیع» دانست.
گفتن همان «بانی خیر» کافی بود تا مردم مجددا راز خانهدار شدن حجتالاسلام پناهیان واعظ معروف هئیتهای مذهبی را به خاطر بیاورند که چگونه با هدیه دوستانش توانست در «سعادتآباد» تهران صاحب سرپناه شود.
مطیعی که ناخواسته و از سر سادگی گفت با دلار و یورو نمیشود کار جهادی کرد دوباره داغ دل مردم را تازه کرد! هنوز حرفهای پناهیان واعظ مشهور که با هدیه دوستان و رفقا روزگار میگذراند و بچههای مذهبی و هئیتی را به بیعرضگی و بیپولی متهم میکند و با سرکوفت و تحقیر آنها را تشویق به پول درآوردن میکند، در خاطر همگان است.
اما مگر این توضیحات که نه این توجیهات خندهدار مطیعی تمامی دارد؟ بعد از اینها، حرف از وظیفه دولتها در هزینهکرد در دیپلماسی عمومی زد و خود را بدون ذکر نام در این عرصه با آنجلیا جولی هنرمند بنام و مشهور بینالمللی هالیود مقایسه کرد! غافل از آنکه آنجلینا جولی نماینده کشور آمریکا برای «بسط دیپلماسی عمومی» آن کشور نبود بلکه سفیر حسننیت کمیساریایی عالی سازمان ملل در امور پناهندگان است که «برای مشارکت در مجموعه گستردهتری از مسائل بشردوستانه و حقوق بشری» و جلوگیری از فقر و گرسنگی با هزینه شخصی خود به ۶۰ کشور فقیر، محروم و جنگزده و آواره سفر کرده تا نگاه جهانیان را به وضعیت اسفناک پناهندگان جلب کند.
یا در اشاره سخن از رفتن رونالدو، مطرحترین و بهنامترین بازیکن فوتبال به عربستان کرد و خود را با کسی مقایسه کرد که در چند روز گذشته خیل هواداران او در اینستاگرام از یک میلیارد نفر گذشته است. رونالدو که سفیر سه موسسه خیریه بزرگ بنیاد نجات کودکان، یونیسف و چشمانداز جهانی است، سخاوتمندانه و از سرمایه شخصی خود میلیونها دلار در زمان همهگیری کرونا به مردم کشورش کمک کرد. کسی که کفش طلای خود به ارزش ۱.۲ میلیون پوند را برای ساخت مدرسه در غزه فروخت و تاکنون بخشی از سرمایه خود به ارزش میلیونها دلار را در اختیار صلیب سرخ، امداد رسانی به زلزلهزدگان، و کمک به موسسات درمان سرطان قرار داده است.
به راستی مطیعی و امثال او همچون رسولیها از حرفهای مضحک خود در توجیه سفر به کشور ثروتمند و مرفه و با مردمانی خوشگذران که جز ده کشور برتر در جذب توریست در دنیا است خندهشان نمیگیرد؟ امثال مطیعی تا کی میخواهند برای توجیه رفتار و اقدامات نابخردانه خود دست به دامن برنامههای یکطرفه با حضور مجریان بدتر از خودشان شوند؟ چرا ارزشی برای شعور و فهممخاطبان خود قائل نیستند؟
وقتی مطیعی میخواهد سفر به کشوری که بهشت «روسپیها و کارگران جنسی» را توجیه کند و میگوید «ما بعضی از این سفرها رو نه تنها چیزی نمیگیریم، پول هم میبریم! وقتی میدانیم در فلان جا که میریم شیعیان در عسر و حرجاند هزینه پرواز رو خودمون جور میکنیم. از کی؟ از حکومت از دولت؟ نه والله! از مردم و از بانی خیر» نمیداند در پس گفتههای خود چه رازهای را که فاش نمیکند.
وقتی میگوید در بعضی از سفرها چیزی نمیگیریم یعنی در دیگر سفرها پول میگیریم! که قطعا آنجا پاکتها دیگر ریالی نیست بلکه دلاری و یوروی و پوندی است، چه پرسشهای به ذهن نمیآورد! وقتی میگوید برای بعضی از شیعیانی که در عسر و حرجاند پول میبریم سوال پیش میآید که وقتی خروج ارز بیش از ۵۰۰۰ یورو توسط هر مسافر «غیرقانونی» است چگونه با خود برای رفع نیاز «شیعیان آن کشور» ارز خارج میکنند؟
وقتی مطیعی سخن از هزینهکرد کشورها در عرصه دیپلماسی عمومی میکنند و در مثال پای کشورهای ثروتمندی همچون آمریکا و عربستان را به میان میکشد، ما را ناخواسته یاد سفر لاکچری جمعی از همکیشان مطیعی و رسولی و امیرحسین طهماسبی با پول بیتالمال در بدترین وضعیت معیشتی مردم به قطر برای تشویق تیم ملی میاندازد.
اما به راستی چرا مطیعی به یکباره بهیاد شیعیان تایلند افتاد است؟ شاید با خواند این چند سطر شما بیشتر توجیه شوید!
چون شهروندان ایرانی -برخلاف اهداف و منویات آقای مطیعی- بیشترین سفر توریستی به این کشور را در میان کشورهای خاورمیانه به جهت تفریح و خوشگذرانی اختصاص دادهاند. چون گردشگران ایرانی به دلیل جذابیت های غیر قابل نگارش این کشور تقریبا ۳ درصد تولید ناخالص ملی تایلند در بخش گردشگری را تامین میکنند.
اما سوالی که مطیعی و رسولی در شوی صداوسیما جواب ندادند و ما به جای مجری برنامه که شهره به هتاکی است از این مداحان نوظهور و پرمدعا میپرسیم: تولید ناخالص ملی تایلند چقدر است؟ نرخ بیکاری در تایلند چند درصد است؟ میزان صادرات این کشور به چه میزان است؟ وضعیت نرخ تورم، رشد نقدینگی، رکود در کشور تایلند به چه صورت است؟ ارزش پاسپورت، پول ملی در تایلند در چه جایگاهی است؟ و نسبت این اعداد و ارقام با وضعیت و موقعیت و شرایط بغرنج فعلی ایران چیست؟ آیا ما در عسر و حرج هستیم یا شیعیان تایلند؟ آیا ما به دلیل تحریم و عدم انتقال ارز بایست برای آنها پول ببریم یا آنها برای ما؟
در روایت و مثلها آمده است «چراغی که به خانه رواست به مسجد حرام است» اگر همین مثال ساده در ذهن امثال مطیعی و رسولی نقش میبست فراموش نمیکردند که اگر ظرفیتی هست، پول و منابعی هست، اگر بانی خیری هست که اگر همه آنها را تماما خرج مردمان فقیر، نیازمند و کمتوان ایرانی کنند کم است و به والله قسم که هیچ خرج و سفری جز رفتن به مناطق محروم وظیفه آنها نیست که اگر همین یک کار را وظیفه و رسالت شبانه روز خود بدانند تا آخر عمر فرصت هیچ سفر خارجی برای کمک به شیعیان هیچ کشوری را نخواهند داشت.
وقتی میخواهی در مقابل کسانی سخن بگوی که خود را نماد دین، هویت، جانشینی خدا و پیغمبر و از اینها مهمتر حاکمیت میدانند یا باید احمق باشی یا چیزی برای از دست دادن نداشته باشی؛ اما به نظر این دو فعل هم شاید کارساز نباشد چون برای صحبت با اینها ابتدا باید همسنگ آنها باشی، چون اگر نباشی در همان ابتدای کار چنان به دهانت میکوبند که اصلا یادت میرود که بودی و چه میخواستی بگویی.
وقتی خیلی نوجوان بودم تمام علاقهام رفتن به هئیت بود! کجا؟ هئیت حاج سعید حدادیان! بله همانکه الان از مداحی در مسجد دانشگاه تهران به استادی در مهمترین دانشگاه ایران رسیده است! برنامه هئیت رزمندگان غرب تهران هر هفته همزمان با نماز صبح و قرائت زیارت عاشورا بود. آن وقتها آنجا یک مسجد بسیار کوچک بود بنام مسجد امام حسن مجتبی و پشتش کارخانهای بود برای تولید تلویزیون پارس که نمیدانم چگونه تعطیل شد و بعدها آن چند ده هزار متر توسط سازمان بسیج خریداری شد و تبدیل به هئیت بزرگ رزمندگان غرب تهران معروف به مهدیه امام حسن مجتبی شد.
تمام علاقه آن دوران شده بود از این هئیت به آن هئیت رفتن؛ از حاج سعید به محمدرضا طاهری در پنبهچی سابق؛ از طاهری به محمود کریمی در امام زاده چیذر و از کریمی به حاج منصور در مسجد ارگ. آنقدر دوست هئیتی داشتم که اگر آن زمان خود متولی هئیتی میشدم و فقط همان رفقا را دعوت میکردم در مجلس روضه دیگر جای برای نشستن نبود.
این سطور را از سر اجبار نوشتم که در ادامه یاداشت نگویند ضد دین است و مداحستیز، و اصلا کسی که یکبار هئیت نرفته بیخود میخواهد راجع به اینها و اهدافشان سخن بگوید.
وقتی میثم مطیعی -کسی که از مداحی به تقلید صدا در صداوسیما رسید و از «ای نشسته صف اول» به کشور معروف به «پاتایا» و «پوکت» رسید، شاید خودش هم نمیدانست این سفر برای او چقدر حاشیه ایجاد میکند؛ آنقدر که صدا و سیمای برادر جلیلی ناچار شد آنتن رسانه «ملی» را در بهترین زمان پخش در اختیار میثم مطیعی و دوستش مهدی رسولی قرار دهد تا شاید بخشی از آبروی از دست داده را به جوی برگرداند. اما به قول شاعر «گیرم که آب رفته به جوی آید، با آبروی رفته چه باید کرد؟
اما نمیدانست در این مواقع سکوت بهتر از حرف زدن است! انقدر واکنش نه تنها مردم عادی بلکه قشر مذهبی و هئیتی به این سفر زیاد بود که عزیز سفرکرده به «سرزمین مردمان آزاد» مجبور شد با اینترنت بدون فیلتر در تایلند در صفحه ایکس (توییتر) آمریکایی خود برای مخاطبان مذهبی و هئیتی در ایران -که اتفاقا آن شبکه برای آنها فیلتر است و مجبور هستند در اقدامی غیرقانونی با دور زدن قانون فیلترینگ مصوب مجلس انقلابی- بروند تا ببینند آن مداح سفر کرده در توجیه سفر خود چه گفته است!
ولی آن توییت و نه توضیحات بعد، نتنها مردم عادی بلکه حتی دوستان مطیعی را هم قانع نکرد و مجبور شد تا هنوز خستگی سفر به کشور «کلوپهای شبانه» را از تن در نکرده پا به صدا و سیما بگذارد و با مجری بدنام که هنوز توهینهای او به مقامات عالی نظام از جمله رئیسجمهور اسبق از خاطرهها نرفته به گفتگو بنشیند و بگوید نه با پول بیتالمال بلکه با هزینه «بانی خیر» پا به کشوری گذاشته که پرخاطرهترین سفر مجردان ایرانی است.
عنوان برنامهی مطیعی در صدا و سیما بدین قرار بود: «پردهبرداری از سفرهای تبلیغی مداحان به تایلند». البته بیشتر به «پردهدری» میمانست تا پردهبرداری. حضور مطیعی در صدا و سیما با همراهی مداح دیگری به نام مهدی رسولی بود؛ فردی که اعلام کرد حکومت وظیفه دارد برای «تایلند گردی» امثال او در چارچوب دیپلماسی عمومی «پول خرج کند» و همچنین خود و همردیفان خودش را «رسانهی منحصر به فرد تشیع» دانست.
گفتن همان «بانی خیر» کافی بود تا مردم مجددا راز خانهدار شدن حجتالاسلام پناهیان واعظ معروف هئیتهای مذهبی را به خاطر بیاورند که چگونه با هدیه دوستانش توانست در «سعادتآباد» تهران صاحب سرپناه شود.
مطیعی که ناخواسته و از سر سادگی گفت با دلار و یورو نمیشود کار جهادی کرد دوباره داغ دل مردم را تازه کرد! هنوز حرفهای پناهیان واعظ مشهور که با هدیه دوستان و رفقا روزگار میگذراند و بچههای مذهبی و هئیتی را به بیعرضگی و بیپولی متهم میکند و با سرکوفت و تحقیر آنها را تشویق به پول درآوردن میکند، در خاطر همگان است.
اما مگر این توضیحات که نه این توجیهات خندهدار مطیعی تمامی دارد؟ بعد از اینها، حرف از وظیفه دولتها در هزینهکرد در دیپلماسی عمومی زد و خود را بدون ذکر نام در این عرصه با آنجلیا جولی هنرمند بنام و مشهور بینالمللی هالیود مقایسه کرد! غافل از آنکه آنجلینا جولی نماینده کشور آمریکا برای «بسط دیپلماسی عمومی» آن کشور نبود بلکه سفیر حسننیت کمیساریایی عالی سازمان ملل در امور پناهندگان است که «برای مشارکت در مجموعه گستردهتری از مسائل بشردوستانه و حقوق بشری» و جلوگیری از فقر و گرسنگی با هزینه شخصی خود به ۶۰ کشور فقیر، محروم و جنگزده و آواره سفر کرده تا نگاه جهانیان را به وضعیت اسفناک پناهندگان جلب کند.
یا در اشاره سخن از رفتن رونالدو، مطرحترین و بهنامترین بازیکن فوتبال به عربستان کرد و خود را با کسی مقایسه کرد که در چند روز گذشته خیل هواداران او در اینستاگرام از یک میلیارد نفر گذشته است. رونالدو که سفیر سه موسسه خیریه بزرگ بنیاد نجات کودکان، یونیسف و چشمانداز جهانی است، سخاوتمندانه و از سرمایه شخصی خود میلیونها دلار در زمان همهگیری کرونا به مردم کشورش کمک کرد. کسی که کفش طلای خود به ارزش ۱.۲ میلیون پوند را برای ساخت مدرسه در غزه فروخت و تاکنون بخشی از سرمایه خود به ارزش میلیونها دلار را در اختیار صلیب سرخ، امداد رسانی به زلزلهزدگان، و کمک به موسسات درمان سرطان قرار داده است.
به راستی مطیعی و امثال او همچون رسولیها از حرفهای مضحک خود در توجیه سفر به کشور ثروتمند و مرفه و با مردمانی خوشگذران که جز ده کشور برتر در جذب توریست در دنیا است خندهشان نمیگیرد؟ امثال مطیعی تا کی میخواهند برای توجیه رفتار و اقدامات نابخردانه خود دست به دامن برنامههای یکطرفه با حضور مجریان بدتر از خودشان شوند؟ چرا ارزشی برای شعور و فهممخاطبان خود قائل نیستند؟
وقتی مطیعی میخواهد سفر به کشوری که بهشت «روسپیها و کارگران جنسی» را توجیه کند و میگوید «ما بعضی از این سفرها رو نه تنها چیزی نمیگیریم، پول هم میبریم! وقتی میدانیم در فلان جا که میریم شیعیان در عسر و حرجاند هزینه پرواز رو خودمون جور میکنیم. از کی؟ از حکومت از دولت؟ نه والله! از مردم و از بانی خیر» نمیداند در پس گفتههای خود چه رازهای را که فاش نمیکند.
وقتی میگوید در بعضی از سفرها چیزی نمیگیریم یعنی در دیگر سفرها پول میگیریم! که قطعا آنجا پاکتها دیگر ریالی نیست بلکه دلاری و یوروی و پوندی است، چه پرسشهای به ذهن نمیآورد! وقتی میگوید برای بعضی از شیعیانی که در عسر و حرجاند پول میبریم سوال پیش میآید که وقتی خروج ارز بیش از ۵۰۰۰ یورو توسط هر مسافر «غیرقانونی» است چگونه با خود برای رفع نیاز «شیعیان آن کشور» ارز خارج میکنند؟
وقتی مطیعی سخن از هزینهکرد کشورها در عرصه دیپلماسی عمومی میکنند و در مثال پای کشورهای ثروتمندی همچون آمریکا و عربستان را به میان میکشد، ما را ناخواسته یاد سفر لاکچری جمعی از همکیشان مطیعی و رسولی و امیرحسین طهماسبی با پول بیتالمال در بدترین وضعیت معیشتی مردم به قطر برای تشویق تیم ملی میاندازد.
اما به راستی چرا مطیعی به یکباره بهیاد شیعیان تایلند افتاد است؟ شاید با خواند این چند سطر شما بیشتر توجیه شوید!
چون شهروندان ایرانی -برخلاف اهداف و منویات آقای مطیعی- بیشترین سفر توریستی به این کشور را در میان کشورهای خاورمیانه به جهت تفریح و خوشگذرانی اختصاص دادهاند. چون گردشگران ایرانی به دلیل جذابیت های غیر قابل نگارش این کشور تقریبا ۳ درصد تولید ناخالص ملی تایلند در بخش گردشگری را تامین میکنند.
اما سوالی که مطیعی و رسولی در شوی صداوسیما جواب ندادند و ما به جای مجری برنامه که شهره به هتاکی است از این مداحان نوظهور و پرمدعا میپرسیم: تولید ناخالص ملی تایلند چقدر است؟ نرخ بیکاری در تایلند چند درصد است؟ میزان صادرات این کشور به چه میزان است؟ وضعیت نرخ تورم، رشد نقدینگی، رکود در کشور تایلند به چه صورت است؟ ارزش پاسپورت، پول ملی در تایلند در چه جایگاهی است؟ و نسبت این اعداد و ارقام با وضعیت و موقعیت و شرایط بغرنج فعلی ایران چیست؟ آیا ما در عسر و حرج هستیم یا شیعیان تایلند؟ آیا ما به دلیل تحریم و عدم انتقال ارز بایست برای آنها پول ببریم یا آنها برای ما؟
در روایت و مثلها آمده است «چراغی که به خانه رواست به مسجد حرام است» اگر همین مثال ساده در ذهن امثال مطیعی و رسولی نقش میبست فراموش نمیکردند که اگر ظرفیتی هست، پول و منابعی هست، اگر بانی خیری هست که اگر همه آنها را تماما خرج مردمان فقیر، نیازمند و کمتوان ایرانی کنند کم است و به والله قسم که هیچ خرج و سفری جز رفتن به مناطق محروم وظیفه آنها نیست که اگر همین یک کار را وظیفه و رسالت شبانه روز خود بدانند تا آخر عمر فرصت هیچ سفر خارجی برای کمک به شیعیان هیچ کشوری را نخواهند داشت.
دیدگاه خوانندگان
۲۹
Esperanto - لندن، انگلستان
احتمالا یکی از اهداف آنها ترویج باجناق بازی و روسپیگری به سبک و سیاق آخوندها و ارزشی هاست چرا که تایلند کشور توریستی است و مسافران و گردشگران زیادی دارد و در آمد زیادی عایدشان میشود.کافیست یک پرده بین زن و مرد و مفعولی بکشند و وسط آنرا به اندازه لازم سوراخ کنند ی آخوند هم آن وسط بنشیند هم با ورد خواندن اعمال آنان را حلال نماید و هم داوری کند کسی بیشتر از پولی که داده معطل نکند. والا چه دلیلی دارد بین این همه کشور ایشون تایلند را انتخاب کردند.خدا میداند همراه ایشان چند صد نفر به بهانه کسب فیض همراه شدند.بانی خیر تا خود فیضی نبرد همینطوری سرکیسه را شل نمی کند که.برگشتنی هم کلی کاندوم و اسباب بازیهای جنسی بعنوان تبرک برای خانواده و هم هیئتی ها و مداحان آورده اند.سفر بعدی هم انشالله به سواحل لختی کشورهای اروپای جهت حمایت از شیعیان بی بضاعت شکم گنده کن
یکشنبه ۲۵ شهریور ۱۴۰۳ - ۱۲:۰۹
۲۹
Esperanto - لندن، انگلستان
احتمالا یکی از اهداف آنها ترویج باجناق بازی و روسپیگری به سبک و سیاق آخوندها و ارزشی هاست چرا که تایلند کشور توریستی است و مسافران و گردشگران زیادی دارد و در آمد زیادی عایدشان میشود.کافیست یک پرده بین زن و مرد و مفعولی بکشند و وسط آنرا به اندازه لازم سوراخ کنند ی آخوند هم آن وسط بنشیند هم با ورد خواندن اعمال آنان را حلال نماید و هم داوری کند کسی بیشتر از پولی که داده معطل نکند. والا چه دلیلی دارد بین این همه کشور ایشون تایلند را انتخاب کردند.خدا میداند همراه ایشان چند صد نفر به بهانه کسب فیض همراه شدند.بانی خیر تا خود فیضی نبرد همینطوری سرکیسه را شل نمی کند که.برگشتنی هم کلی کاندوم و اسباب بازیهای جنسی بعنوان تبرک برای خانواده و هم هیئتی ها و مداحان آورده اند.سفر بعدی هم انشالله به سواحل لختی کشورهای اروپای جهت حمایت از شیعیان بی بضاعت شکم گنده کن
یکشنبه ۲۵ شهریور ۱۴۰۳ - ۱۲:۰۹
۲۹
Esperanto - لندن، انگلستان
احتمالا یکی از اهداف آنها ترویج باجناق بازی و روسپیگری به سبک و سیاق آخوندها و ارزشی هاست چرا که تایلند کشور توریستی است و مسافران و گردشگران زیادی دارد و در آمد زیادی عایدشان میشود.کافیست یک پرده بین زن و مرد و مفعولی بکشند و وسط آنرا به اندازه لازم سوراخ کنند ی آخوند هم آن وسط بنشیند هم با ورد خواندن اعمال آنان را حلال نماید و هم داوری کند کسی بیشتر از پولی که داده معطل نکند. والا چه دلیلی دارد بین این همه کشور ایشون تایلند را انتخاب کردند.خدا میداند همراه ایشان چند صد نفر به بهانه کسب فیض همراه شدند.بانی خیر تا خود فیضی نبرد همینطوری سرکیسه را شل نمی کند که.برگشتنی هم کلی کاندوم و اسباب بازیهای جنسی بعنوان تبرک برای خانواده و هم هیئتی ها و مداحان آورده اند.سفر بعدی هم انشالله به سواحل لختی کشورهای اروپای جهت حمایت از شیعیان بی بضاعت شکم گنده کن
یکشنبه ۲۵ شهریور ۱۴۰۳ - ۱۲:۰۹
۲۹
Esperanto - لندن، انگلستان
احتمالا یکی از اهداف آنها ترویج باجناق بازی و روسپیگری به سبک و سیاق آخوندها و ارزشی هاست چرا که تایلند کشور توریستی است و مسافران و گردشگران زیادی دارد و در آمد زیادی عایدشان میشود.کافیست یک پرده بین زن و مرد و مفعولی بکشند و وسط آنرا به اندازه لازم سوراخ کنند ی آخوند هم آن وسط بنشیند هم با ورد خواندن اعمال آنان را حلال نماید و هم داوری کند کسی بیشتر از پولی که داده معطل نکند. والا چه دلیلی دارد بین این همه کشور ایشون تایلند را انتخاب کردند.خدا میداند همراه ایشان چند صد نفر به بهانه کسب فیض همراه شدند.بانی خیر تا خود فیضی نبرد همینطوری سرکیسه را شل نمی کند که.برگشتنی هم کلی کاندوم و اسباب بازیهای جنسی بعنوان تبرک برای خانواده و هم هیئتی ها و مداحان آورده اند.سفر بعدی هم انشالله به سواحل لختی کشورهای اروپای جهت حمایت از شیعیان بی بضاعت شکم گنده کن
یکشنبه ۲۵ شهریور ۱۴۰۳ - ۱۲:۰۹
۲۹
Esperanto - لندن، انگلستان
احتمالا یکی از اهداف آنها ترویج باجناق بازی و روسپیگری به سبک و سیاق آخوندها و ارزشی هاست چرا که تایلند کشور توریستی است و مسافران و گردشگران زیادی دارد و در آمد زیادی عایدشان میشود.کافیست یک پرده بین زن و مرد و مفعولی بکشند و وسط آنرا به اندازه لازم سوراخ کنند ی آخوند هم آن وسط بنشیند هم با ورد خواندن اعمال آنان را حلال نماید و هم داوری کند کسی بیشتر از پولی که داده معطل نکند. والا چه دلیلی دارد بین این همه کشور ایشون تایلند را انتخاب کردند.خدا میداند همراه ایشان چند صد نفر به بهانه کسب فیض همراه شدند.بانی خیر تا خود فیضی نبرد همینطوری سرکیسه را شل نمی کند که.برگشتنی هم کلی کاندوم و اسباب بازیهای جنسی بعنوان تبرک برای خانواده و هم هیئتی ها و مداحان آورده اند.سفر بعدی هم انشالله به سواحل لختی کشورهای اروپای جهت حمایت از شیعیان بی بضاعت شکم گنده کن
یکشنبه ۲۵ شهریور ۱۴۰۳ - ۱۲:۰۹