پنج دلیل اصلی جدایی و طلاق چیست؛ کلیدهای طلایی وصل کدامند؟
رأی دهید
این مشکلات که در بسیاری از روابط به چشم میخورند، میتوانند در صورت تداوم یافتن و حل نشدن، عمیقتر شده و به تدریج بنیان یک رابطه را سست کرده و در نهایت به جدایی منجر شوند.
وبسایت روانشناسی امروز در گزارشی که به این موضوع اختصاص یافته از تجربه یک زوج به نامهای تِرِوِر و کَمی یاد کرده که پس از شش سال زندگی مشترک تصمیم گرفتند از هم جدا شوند.
بنا به این گزارش دعوا و جدال میان این زوج هیچوقت تمامی نداشت و آنها به ندرت اوقات خوشی را با هم سپری میکردند.
تِرِوِر احساس میکرد که تحت کنترل دائمی کَمی قرار دارد، در حالی که کَمی این احساس را داشت که همیشه نادیده گرفته میشود.
وقتی زوجها در آستانه جدایی یا طلاق هستند، معمولاً در مورد رسیدن به یک خط قرمز صحبت میکنند؛ مانند ترِوِر و کمی که از دعواهای بیپایان، کنترلگری و بیتوجهی خسته شدهاند؛ برای دیگران اما، خشونت فیزیکی یا روابط خارج از ازدواج ممکن است مشکل اصلی یا همان خط قرمز باشد.
در پس این خطوط قرمزِ ناشی از خستگی و ناامیدی، معمولاً مشکلات دیرینهای وجود دارند که سرانجام به نقطه جوش رسیدهاند. در این گزارش به پنج مورد از رایجترین آنها اشاره شده است:
۱. بحثها و مشاجراتی که از کنترل خارج میشوند
دعواها و اختلافنظرها معمولاً برای رفع کدورت یا حل مشکلی که نادیده گرفته شده، پیش میآیند، گاهی هم نتیجه یک وضعیت استرسزا هستند. اما وقتی مشاجرات از کنترل خارج میشوند و هیچیک از طرفین نمیتواند آن را متوقف کند، اینجاست که ورود به مرحلهای خطرناک آغاز میشود که ممکن است با طرح نظرات توهینآمیز، فحاشی و حتی خشونت همراه باشد؛ زخمها و کینههای طولانیمدت از همینجا ریشه میگیرند.
۲. مشکلات حل نشده
دعواهای از کنترل خارجشده ممکن است با چند روز بیتوجهی به یکدیگر، تظاهر به اینکه هیچچیز اتفاق نیفتاده، یا عذرخواهی متواضعانه همراه شود. اما زوجها اغلب از ترس شروع دوباره دعوا، از بازگشت به موضوع مورد مشاجره خودداری میکنند.
برای زوجهایی که از روی اجتناب از برخورد، سکوت کرده و فاصله عاطفی ایجاد میکنند، نتیجه مشابه است؛ مشکلات حلنشده به میدان مین تبدیل میشوند و افراد همیشه در حال راه رفتن روی تخممرغها هستند.
ترِوِر و کمی به همین دلیل نمیتوانند به ماجرای کریسمس ۲۰۱۸ باز گردند، نام برادر کمی را ببرند، یا به مصرف روزافزون ماریجوآنا توسط ترِوِر بپردازند.
آنها نمیتوانند در مورد مسائل مرتبط با تربیت فرزند به توافق برسند و مدام در حال تخریب یکدیگر هستند؛ گفتوگوهایشان حداقلی است و تنش و فاصله مدام در روابطشان احساس میشود؛ رابطه آنها به تدریج محدود و کسلکننده میشود.
۳. عمیقتر شدن زخمهای عاطفی
ما همگی اغلب از دوران کودکی خود با زخمهای عاطفی حساسیتبرانگیزی خارج میشویم که تحریک آنها میتواند سرمنشا بسیاری از مشاجرات و دعواها باشد.
از جمله رایجترین این زخمها احساس تحت نظر بودن و نقد شدن (مانند ترِوِر) یا احساس نادیده گرفته شدن و بیتوجهی (مانند کمی) است. تحریک این زخمها و عمیقتر شدن آنها نه تنها باعث شروع دعواها میشوند، بلکه هر کدام به احساسات دیگری نیز دامن میزنند: ترِوِر وقتی احساس میکند تحت نظر است، واکنش نشان میدهد، و این موضوع به نوبه خود باعث تحریک احساس نادیده گرفته شدن از سوی کمی میشود.
۴. انباشته شدن کینهها
دعواهای مداوم یا فاصلهگیریها، تحریک دائم زخمهای عاطفی و انباشت مشکلات حلنشده تأثیرات منفی خود را میگذارد. گذشته، بهجای آنکه پر از خاطرات و احساسات خوب باشد، مملو از دردها و زخمهایی است که هر از گاهی سر باز میکنند و به موجی از افسردگیها، ناامیدیها یا کینههای فروخورده دامن میزنند. هر یک از زوجها به مسائل منفی حساس شدهاند و هر چیز مثبتی به نظرشان غیرعادی میآید.
۵. نبود علایق و ارتباطات مشترک
برخی زوجها در نهایت سعی میکنند به جای روبرو شدن با مشکلات و تلاش برای حل آنها، با حواسپرتی از آنها فاصله بگیرند. این دسته افراد از نقش اصلی خود به عنوان یک زوج دست میکشند و به مادر و پدری تبدیل میشوند که بیشتر روی فعالیتهای بچهها تمرکز دارد یا آنکه تبدیل به کارمندانی سختکوش میشوند و زمان یا انرژی کمی برای ترمیم رابطه خود اختصاص میدهند.
زوجهایی از این دست با بزرگتر و مستقلتر شدن بچهها، یا در پی بازنشسته شدن از کار متوجه میشوند آن چسب قدیمی که آنها را کنار هم نگه داشته بود، دیگر مانند سابق چسبندگی ندارد؛ اینجاست که فکر گذراندن ۲۰ سال یا بیشتر در آینده در کنار هم به عنوان همخانه دیگر برایشان قابل تحمل نیست.
کلیدهای طلایی برای پیشگیری از طلاق
در پایان سوال مهمی که مطرح میشود این است: چگونه میتوان از جدایی یا طلاق جلوگیری کرد؟
پاسخ به این سوال ساده است، هر چند که ممکن است در عین حال دشوار به نظر برسد: باید به مشکلاتی که بیشترین چالش را برایتان ایجاد کردهاند، بپردازید.
در انتهای گزارش چند کلید طلایی نیز برای پیشگیری از طلاق و جدایی به خوانندگان توصیه شده که مهمترین آنها کنترل خشم و مهار مشاجرات است.
برای جلوگیری از آسیبی که دعواها میتوانند ایجاد کنند، باید دو کار انجام دهید: اول اینکه احساسات خود را کنترل کنید تا دعواها از کنترل خارج نشوند. مهم این است که روی خودتان تمرکز کنید، متوجه افزایش خشمتان شوید و اقداماتی برای توقف آن انجام دهید ؛ مثلاً بگویید ناراحت هستید و میخواهید از بحث خارج شوید، اما بعداً برمیگردید؛ و به جای جواب دادن، گوش کنید. هدف این است که فضا را آرامتر کنید، نه اینکه حرف خود را به کرسی بنشانید.
نکته دیگر برگشت به عقب و حل مشکلات است؛ در حالی که مرحله اول، کاهش تنش در دعوا و مشاجرات است، مرحله دوم بازگشت به موضوع و حل مشکل است؛ نه اینکه فقط آشتی کنید و مشکل را نادیده بگیرید. نکته مهم این است که صبر کنید تا احساسات کاملاً فروکش کنند تا بتوانید با ذهنی آرام به مشکل نگاه کنید و راهحلی پیدا کنید که برای هر دو مناسب باشد.
درمان و التیام زخمها به جای پا گذاشتن روی آنها، جایگزین کردن همدلی و قدردانی با کینهها و تقویت ارتباط از طریق تمرکز بر الگوهای تازه رفتاری به عنوان کلیدهای دیگر طلایی برای جلوگیری از طلاق و جدایی توصیه شده است.