مادر هندی در جستوجوی مرگ اختیاری برای پسرش
رأی دهید
در سال ۲۰۱۳، هریش، که دانشجوی مهندسی عمران بود، از طبقه چهارم ساختمانی در شهر چندیگر در شمال هند سقوط کرد و سرش دچار صدمات شدید شد.
یازده سال است بیآنکه بتواند حرف بزند یا چیزی حس کند، اسیر بستر است؛ وضعیتی که پزشکان به آن «زندگی نباتی» میگویند.
آشوک، پدرش، میگوید: «همه جا بردهایمش؛ همه بیمارستانهای دولتی و خصوصی. از دست هیچکس کاری ساخته نیست.»
«ما درباره معجزههایی که روی میدهد میشنویم و میخوانیم. نه دعاها کارساز، نه دارو و درمانها.»
بر یک طرف دیوار ساعت دیواری و طرف دیگر آن تقویم آئینی آنها آویخته است. عقربههای ساعت با آهنگ همیشگی خود در حرکت است اما برای پدر و مادر هریش انگار پس از آن واقعه هولناک زمان ایستاده است.
بیماران در وضعیت نباتی بیدارند و در کما به سرنمیبرند. اما به دلیل آسیب شدید مغزی هشیاری و آگاهی ندارند.
وقت از ظهر گذشته است اما نیرمالا با چهرهای خسته حتی وقت نکرده است صبحانه بخورد. تمام زندگی این مادر بیش از یک دهه، وقف مراقبت از پسرش شده است. تخت او را مرتب میکند، لباسهایش را عوض میکند و به تمام نیازهای او رسیدگی میکند.
هریش که پیش از این ورزشکار بدنساز بود، دیگر هیچ شباهتی به یک مرد ۳۰ ساله ندارد. صورتش تکیده شده و از او جز پوست و استخوان چیزی نمانده است.
سوند از تخت او آویزان است و لولههای غذایی روی شکمش چسبیده است. زخم بسترهای عمیق و بزرگی بر بدنش ایجاد شده که عفونت هم کرده است.
بیحرکت روی تخت افتاده است و تنها راه ارتباطش با دیگران چشمانش است.
مادرش میگوید: «دیگر حتی گریه کردن هم یادم رفته است».
اتانازی پایان دادن خودخواسته و اختیاری به زندگی فرد است که پزشک با تزریق قانونی دارو انجام میدهد تا فرد از رنج و درد رها شود.
مادرش میگوید: «دیگر از پا افتادهام. اگر بلایی سر من بیاید چه کسی از او مراقبت خواهد کرد؟»
او توضیح میدهد: «ما میخواهیم اعضای بدن او را اهدا کنیم. اعضایی که اکنون دیگر به درد او نمیخورد میتواند به دیگران کمک کند. ما میتوانیم زندگی پسرمان را در آنها جاری ببینیم و پسرمان هم به آرامش میرسد».
دادگاه دهلی درخواست آنها را رد کرده است.
در گزارش دادگاه آمده است «قرائن و شواهد نشان میدهد بیمار به طور مکانیکی زنده نگه داشته نشده است و بدون هیچ وسیله کمکی هم میتواند به زندگی ادامه دهد».
«بیمار زنده است و هیچکس از جمله پزشک اجازه ندارد با تجویز هر گونه داروی کشنده به زندگی دیگری پایان دهد حتی اگر این کار برای رهایی بیمار از درد و رنج شدید باشد.»
موضوع بحثبرانگیز
در سال ۲۰۱۱، وقتی دادگاه عالی هند درخواست مرگ اختیاری برای آرونا شانباگ را رد کرد، با مشکل پیچیده اخلاقی روبهرو شد. آرونا پرستاری بود که از سال ۱۹۷۳ در پی حمله بیرحمانه یکی از کارکنان بیمارستان، چندین دهه زندگی نباتی داشت.
دادگاه حکم داد که بر مبنای شواهد پزشکی شانباگ دچار مرگ مغزی نشده است و میتواند به زندگی خود ادامه دهد.
شانباگ در وضعیت نباتی ماند تا سرانجام در سال ۲۰۱۵ جان خود را دست داد.
بااینحال حکم سال ۲۰۱۱ دادگاه عالی نقطه عطفی در مواضع قانونی هند در مورد موضوع مرگ اختیاری یا خودخواسته است.
پیش از این هر نوع مرگ اختیاری و خودخواسته در هند غیرقانونی بود. اما در شرایط دشوار و در موارد داوریهای پیچیده، دادگاه «مرگ اختیاری غیرفعال» یا ندادن غذا به بیمار را در نظر میگیرد.
در سال ۲۰۱۸ در تغییر موضعی آشکار دادگاه عالی هند حکم داد که «مرگ اختیاری غیرفعال» ممکن است به طور قانونی در مورد افرادی که دچار زندگی نباتی دائمی هستند، انجام شود.
همچنین تصریح کرده است که درخواست مرگ اختیاری غیرفعال باید به دادگاه عرضه شود و با مسئولیت و گواهی پزشک انجام شود.
این موضوع مناقشهبرانگیز دوباره با موضوع هریش رانا مطرح شده است. خانواده او تصمیم دارند پس از رد درخواستشان در دادگاه آن را به دادگاه عالی هند ببرند.
با وجود همه موانع خانواده تا حدودی امیدوار است که بالاترین مقام حقوقی کشور در نهایت به نفع آنها رای بدهد.
اخیرا قانون هند مرگ اختیاری غیرفعال را مجاز دانسته است که به معنای قطع عمدی حمایتهای مصنوعی بیمار است اما هنوز مرگ اختیاری فعال را مجاز نمیداند.
مانیش جین، وکیل خانواده رانا، میگوید: «دادگاه میگوید زنده بودن او وابسته به دستگاه نیست. هرچند لولههای غذایی خود نوعی دستگاه حمایتی است. تنها کاری که میتوانیم بکنیم مراجعه به دادگاه عالی است».
آن روز در ماه اوت
عصر پنجم اوت سال ۲۰۱۳ بود که آشوک رانا در تماس تلفنی مطلع شد که پسرش «آسیب» دیده است.
پدر هریش میگوید: «پزشک به ما گفت همه دستگاه عصبی مغز او به طور کامل از کار افتاده است».
بیش از یک دهه بعد هریش با لولههای غذایی که وارد شکمش شده تغذیه میشود و این کار۱۵ هزار روپیه (۱۷۹ دلار) در ماه هزینه دارد. هزینههای درمانی و نگهداری از او ماهانه به حدود ۲۵ هزار تا ۳۰ هزار روپیه (حدود ۳۵۷ دلار) میرسد.
برای تأمین هزینههای نگهداری از هریش والدین او خانه خود را در دهلی فروختند و به آپارتمانی دو خوابه در حاشیه شهر نقل مکان کردند.
آنها همچنان بیامان برای بهبود پسرشان دعا میکنند.
۳۶۰۰ روپیه حقوق بازنشستگی آشوک به سختی کفاف هزینههای زندگی را میدهد چه برسد به هزینههای درمانی و نگهداری هریش. آشوک برای جبران کمبود مالی روزهای آخر هفته در بازیهای کریکت محلی ساندویچ و همبرگر میفروشد.
اگر دادگاه عالی هم درخواست مرگ اختیاری را رد کند، خانواده میخواهد که هریش با هزینه دولتی در بیمارستان نگهداری شود.
ولی هنوز در بیشتر کشورها غیرقانونی است.
برای مثال در قوانین بریتانیا افراد اجازه درخواست کمک پزشکی برای مرگ خودخواسته و اختیاری ندارند. البته قانون جدید کمک به خودکشی ممکن است پاییز امسال در پارلمان اسکاتلند تصویب شود.
آرآر کیشور، وکیل و پزشک که وکیل دادگاه عالی هند و سرپرست انجمن قوانین اخلاقی پزشکی هند است میگوید: «مردم باور دارند که خدا زندگی میبخشد و فقط اوست که میتواند آن را پس بگیرد».
«در مورد این موضوع همیشه تردید وجود دارد. فردی که امروز بیهوش است ممکن است فردا هشیاری خود را بازیابد».
«اگر به زندگی فرد پایان دهیم احتمال بهبود یا بازگشت را هم از او گرفتهایم. تصمیمگیری دشواری است».
«در مورد هریش من فکر میکنم بهتر است گروهی از پزشکان شامل متخصص قلب، فیزیولوژیست و پزشک عمومی در مورد قطع دستگاههای کمکی او تصمیم بگیرند».
«مشکل اساسی این است که دادگاه به ارزیابیهای دست اول از وضعیت بالینی و پزشکی بیمار دسترسی ندارد».
نیرمالا رانا زمانی امید داشت که پسرش دوباره به زندگی بازگردد. اما روزها به ماهها و ماهها به سالها تبدیل شدند و چنین روزی هرگز فرا نرسید.
او به خاطر میآورد: «یادم میآید زمانی که هریش در خانه بود و مدام شیفته و علاقمند فعالیتهای بدنسازی بود. میآمد و میگفت مادر بیا عضله بازویم را اندازه بگیر».
حالا او در انتظار مرگ پسر خود است.