جان بولتون، مشاور پیشین امنیت ملی آمریکا: ترامپ این بار با جمهوری اسلامی سازش خواهد کرد

رادیو فرانسه: ایرانیانی که برای برچیده شدن بساط جمهوری اسلامی روزشماری می‌کنند و برای رسیدن به این آرزو به سیاست‌های ایالات متحد آمریکا بیش از هر عامل دیگری دل بسته‌اند، از کارنامه ریاست جمهوری بایدن درباره ایران بسیار ناخشنودند و امیدوارند ترامپ به قدرت بازگردد و این بار کار جمهوری اسلامی را یکسره کند.

آنان این آرزو را با توجه به سیاست‌های پیشین ترامپ در برخورد با جمهوری اسلامی در دل می‌پرورند. اما آیا ترامپ در پی براندازی جمهوری اسلامی است یا حتی قصد فراهم آوردن زمینه برای برافتادن آن را دارد؟ جان بولتون، مشاور پیشین امنیت ملی آمریکا در دوره ترامپ و یکی از مدافعان حمله نظامی آمریکا به ایران، در ۲۶ ژوییه در گفت و گو با کانال تلویزیونی «نیوزمَکس» گفت: تنها راه برقراری صلح و امنیت در خاورمیانه جایگزین کردن رژیم آیت‌الله‌ها با رژیم دیگری است و آن را مردم ایران انتخاب خواهند کرد.


البته او درباره چگونگی این جایگزینی توضیحی نداد. اما در ۱۸ ژوئیه در گفت و گو با نگار مجتهدی، مستندساز و روزنامه‌نگار ایرانی-کانادایی گفت که ترامپ در دومین دور ریاست جمهوری‌اش به جای تغییر رژیم در ایران، احتمالاً در پی سازش با جمهوری اسلامی خواهد بود. چرا کسی مانند جان بولتون چنین می‌اندیشد؟

به گفته بعضی از کارشناسان، در نخستین دور ریاست جمهوری ترامپ چرخشی تاریخی در روابط ایران و آمریکا روی داد. دو ویژگی اصلی این چرخش در سیاست خارجی آمریکا پایان مذاکره با ایران درباره برنامه هسته‌ای و نزدیکی هرچه بیشتر آن کشور به اسرائیل و عربستان سعودی بود. ترامپ می‌خواست جمهوری اسلامی را مهار کند و، چنان که بارها گفته بود، جلو نفوذ بی‌ثبات کننده آن را در منطقه بگیرد.

از سال ۲۰۱۸ در دومین سال ریاست جمهوری ترامپ، آمریکا و متحدانش برای کاهش نفوذ ایران در منطقه، استراتژی چند وجهی و دامنه داری به نام «فشار حداکثری» را به کار بستند. هدف اصلی آن از سویی جلوگیری از توسعه توان هسته‌ای و برنامه موشکی جمهوری اسلامی ایران بود و از سوی دیگر، کاهش نفوذ خارجی و منزوی کردن آن در منطقه. بعضی از کارشناسان معتقدند که ترامپ و همکارانش در دولت او با به کار بستن تحریم‌های اقتصادی سنگین بر ایران در عین حال می‌خواستند جمهوری اسلامی را در داخل عاجز و ناتوان کنند تا مردم به جان آمده به پا خیزند و کار رژیم را یکسره کنند.

این کوشش‌های دوچندان دولت ترامپ یعنی منزوی کردن دیپلماتیک ایران از سویی و وارد آوردن فشار فلج کننده اقتصادی از سوی دیگر، همراه بود با افزایش عملیات نظامی اسرائیل در سوریه، عملیات نظامی عربستان سعودی در یمن و عملیات نظامی آمریکا و ناتو در عراق. در پاییز سال ۲۰۱۹ به همه این کوشش‌ها پشتیبانی از جنبش‌های مردم لبنان و عراق در اعتراض به حضور ایران در آن کشورها نیز افزوده شد. تماشایی‌ترین ضربه ترامپ به جمهوری اسلامی کشتن قاسم سلیمانی در ژانویه ۲۰۲۰ با هدف تضعیف سپاه قدس، اصلی‌ترین اهرم نفوذ ایران در منطقه، بود.

با این حال، کارشناسانی معتقدند که در دور اول ریاست جمهوری دونالد ترامپ و با وجود فشارها و ضربه‌هایی که او بر جمهوری اسلامی وارد آورد، سخن گفتن از چرخش تاریخی در سیاست خارجی آمریکا در روابطش با ایران ساده دلانه است. به گفته آنان، ترامپ به دیپلماسی آمریکا در روابطش با جمهوری اسلامی طنین تازه‌ای بخشید. با این حال، دیپلماسی دوره او به نوعی ادامه دیپلماسی پیشین آمریکا درباره ایران بود. به عبارت دیگر، آنچه ترامپ انجام داد بیشتر جنبه تاکتیکی داشت و تغییری نه در ساختارهای اصلی سیاست خارجی آمریکا و نه در هدف‌های آن ایجاد نکرد. استفاده از ابزارها و راهکارهای تازه به معنای تغییر ساختاری در سیاست خارجی آمریکا نیست.

از نظر این گروه از کارشناسان، اصول راهنمای دیپلماسی ترامپ فرق چندانی با اصول راهنمای دیپلماسی دوره اوباما نداشت. هردو می‌خواستند از نفوذ منطقه‌ای جمهوری اسلامی بکاهند و در عین حال، از فروافتادن آن به دامن روسیه جلوگیری کنند.

«فشار حداکثری» ترامپ را سیاست‌شناسان آمریکایی «فن مذاکره درلبه پرتگاه» توصیف کرده‌اند. این فن در اصل تفاوتی با سیاست «بده- بستان همراه با نرمش‌ناپذیری» پیشینیان ترامپ ندارد. مایک پمپئو، وزیر امور خارجه ترامپ، پس از اعلام سیاست «فشار حداکثری» در اوایل سال ۲۰۱۸ گفت که آمریکا مایل است روابط دیپلماتیک و اقتصادی‌اش را با ایران در برابر خلع سلاح کامل آن، توقف برنامه موشکی بالستیک و فعالیت‌های نفوذی بی‌ثبات‌کننده سپاه پاسداران و سپاه قدس در خاور میانه، دوباره برقرار کند.

به عقیده این گروه از کارشناسان، درخواست‌های ترامپ از ایران همان درخواست‌های دولت‌های پیشین آمریکا بود. ترامپ «تکنیک قالب کردن زورکی» را که خود آن را «هنر معامله» می‌نامید، جایگزین «چانه‌زنی‌های آرام» رئیس جمهورهای پیشین آمریکا از ۱۹۷۷ به این سو کرد.

به گفته «استیفن والت»، استاد روابط بین‌الملل در دانشگاه هاروارد، تغییر لحن دیپلماسی آمریکا در دوره ترامپ بیش از آنکه نتیجه یک جهت‌گیری رادیکال یا یک دکترین تازه درباره ایران باشد، نتیجه دگرگونی‌های ژئوپُلیتیکی در خاور میانه بود. میان سال‌های ۲۰۱۳ و ۲۰۱۶ روابط جمهوری اسلامی ایران با کشورهای غربی از جمله آمریکا گرم‌تر می‌شد و این به مذاق اسرائیل و عربستان سعودی خوش نمی‌آمد. این دو کشور از آمریکا می‌خواستند به سیاست منزوی کردن ایران بازگردد.

تغییر لحن دیپلماسی آمریکا درباره ایران در دوره ترامپ، در عین حال، یکی از پیامدهای تغییر سیاست آن کشور در مقیاس جهانی بود. این جهت‌گیری تازه پیش از ترامپ آغاز شده بود. می‌دانیم که خروج آمریکا از خاورمیانه یکی از مهم‌ترین وعده‌های انتخاباتیِ دونالد ترامپ بود که سه سال پس از آغاز زمامداری‌اش به اجرا گذاشته شد و نیروهای آمریکایی از عراق و سوریه بیرون رفتند. البته پیش از ترامپ باراک اوباما نیز چنین برنامه‌ای در سر داشت، اما در زمان او اوضاع و احوال منطقه مناسب و آماده نبود. با انتخاب جو بایدن به ریاست جمهوری و خروج شتابان نیروهای آمریکایی از افغانستان پس از بیست سال حضور پرهزینه و مستمر در آن کشور، معلوم شد که آمریکایی‌ها دیگر نمی‌خواهند در مناطق پرآشوب و بی‌ثبات باقی بمانند.

به نوشته رفیق خوری، نویسنده و روزنامه نگار لبنانی، آمریکا مدت‌هاست می‌خواهد خود را از «جنگ های بی پایان» بیرون بکشد، اما نمی‌خواهد و نمی‌تواند خاورمیانه را یکسره ترک کند. زیرا منافع بسیاری در این منطقه دارد و نگرانی‌های دیرینه‌اش یعنی امنیت اسرائیل، نفت و کمونیسم از میان نرفته است. پیشروی چین و یکه تازی روسیه، ابعاد تازه‌ای به این نگرانی‌ها بخشیده است.

به گفته این روزنامه نگار لبنانی، بدترین سناریو برای خاور میانه همان پیشنهاد باراک اوباما بود که می‌خواست جهان عرب را به مناطق نفوذ میان عربستان و ایران تقسیم کند. اما به نظر می‌رسد آمریکا هنوز نمی‌داند چه سیاستی  درباره ایران در پیش گیرد. به عقیده سایمون رایک، استاد روابط بین‌الملل در نیوجرسی، ایالات متحد آمریکا پیش از ترامپ «صبر استراتژیک» پیشه کرده بود و ترامپ آن را با «فشار حداکثری» جایگزین کرد. اما این رویکرد جدید به معنای گسست از دیپلماسی پایدار آمریکا درباره ایران نبود.

به گفته این کارشناس آمریکایی، دیپلماسی آمریکا در روابطش با ایران، چه ترامپ در قدرت باشد و چه رئیس جمهوری دموکرات، یک دیپلماسی دوسودایی است. به همین سبب اگر ترامپ به قدرت بازگردد، برای ایرانیان معجزه‌ای رخ نخواهد داد.
رأی دهید
دیدگاه خوانندگان
۷۴
Butler - سیدنی، استرالیا
نه بایدن و نه ترامپ خواهان تغییر رژیم نبودند تکیه اصلی برای تغییر باید روی نیروهای داخلی باشه ولی حمایت غرب هم لازم است ولی مخالفین رژیم نباید با این یا آن حزب حکومتی آمریکا باشند و باید روابط خود را با هردو حفظ کرده و سعی کنند روی سیاست های جاری اونها تاثیر بگذارند و ایران را به یکی از اولویت های اونها تبدیل کنند روزی که ما صاحب یک آلترناتیو فراگیر شدیم که قادر به مدیریت دوران گذار بود هم آمریکا و هم اروپا تغییر رژیم را بررسی خواهند کرد در غیر اینصورت حتی تا فروپاشی این رژیم اونها همین سیاست جاری را ادامه خواهند داد
‌چهارشنبه ۱۰ مرداد ۱۴۰۳ - ۰۴:۳۶
۲۴
فسا دریمی - فسا، ایران
کس نخارد پشت من جز ناخن انگشت من. هیچکس برای ما کاری نمیکنه تا خودمون اقدامی نکنیم و به نظر میاد قصدی هم نداریم و بیخودی به دیگران دلبستیم
‌چهارشنبه ۱۰ مرداد ۱۴۰۳ - ۰۵:۰۴
۴۴
آرش گرانه - برگن ، نروژ
اتفاقا ترجیح میدهم ترامپ با جمهوری منحوس اسلامی معامله کند تا اینکه مجاهدین منحوس تر را جایگزین آخوند ها کند - چون ایران دیگر نخواهد توانست از شر آخوند های کراواتی و لچک بسر رها شود! ترامپ خوب کاری کرده بود که به تو امر کرد از مجاهدین فاصله بگیری! . ***جاوید شاه - رضا شاه روحت شاد***
‌چهارشنبه ۱۰ مرداد ۱۴۰۳ - ۰۸:۱۵
نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.