روزنامه «یدیعوت احرونوت»: راهبرد اصلی اسرائیل باید مقابله با تهدیدات اتمی و کار بر روی تغییر رژیم ایران باشد
رأی دهید
در این مقاله که ۱۹ ژوئن (۳۰ خردادماه) منتشر شد نویسنده تاکید میکند، بزرگترین تهدید علیه موجودیت اسرائیل، برنامه هستهای ایران است و اسرائیل باید از رسیدن جمهوری اسلامی به هدف خود یعنی دستیابی به سلاح کشتار جمعی اتمی جلوگیری کند.
در مقدمه این مطلب آمده، اسرائیل به جنگ در غزه و لبنان ادامه میدهد و قصد دارد تواناییهای نظامی، حکومتی و سازمانی گروه تروریستی حماس را از بین ببرد، رهبران آن را حذف نماید، گروگانها را بازگرداند و با غلبه بر حزبالله شهروندانی که از شمال اسرائیل تخلیه شدهاند بتوانند به خانههای خود بازگردند. در عین حال، علی خامنهای رهبر جمهوری اسلامی به استراتژی نهایی خود برای دستیابی به سلاح کشتار جمعی اتمی ادامه میدهد.
ناگل مینویسد، «متأسفانه بسیاری در اسرائیل، غرب و آژانس بینالمللی انرژی اتمی بارها و بارها در دام پیچیده جمهوری اسلامی افتادهاند. امیدواریم رهبران اسرائیل همراه با ایالات متحده (اما احتمالاً تنها پس از انتخابات نوامبر) بتوانند تغییر اساسی در اولویت های کاری خود ایجاد کنند تا از رسیدن جمهوری اسلامی به هدف خود جلوگیری کنند.»
دولت بایدن شکست خورد
او توضیح میهد، برای بیش از دو دهه، رژیم ایران به تلاشهای خود برای ارتقای قابلیت تسلیحات هستهای- عمدتاً از طریق غنیسازی اورانیوم- ادامه داده و باعث شده است که اسرائیل و جهان بر مواد شکافپذیر تمرکز کنند. آژانس بینالمللی انرژی اتمی اخیرا تأیید کرد که جمهوری اسلامی دارای ذخایر عظیم اورانیوم غنیشده تا ۶۰ درصد و همچنین غنیشده تا ۲۰ درصد است و شورای حکام آژانس قطعنامه پیشنهادی قدرتهای اروپایی (فرانسه، آلمان، بریتانیا) را علیه جمهوری اسلامی به دلیل تخلفات و عدم همکاری رژیم ایران با آژانس تصویب کرد. دولت بایدن سعی کرد جلوی آن را بگیرد، اما زمانی که متوجه شد تلاشهایش برای جلوگیری از آن شکست خورده است، به این قطعنامه پیوست.
بر اساس تحلیلهای کارشناسان، تهران به اندازه کافی اورانیوم غنی شده برای تولید مواد با درجه تسلیحات برای ساخت هفت سلاح هستهای در حدود دو هفته تا یک ماه در اختیار دارد: «اما همه ما باید بدانیم که تصمیم جمهوری اسلامی برای غنیسازی اورانیوم تا ۹۰ درصد بیمعنی است. اورانیوم غنی شده بیش از ۹۰ درصد تلاش مورد نیاز برای ساخت اورانیوم با درجه تسلیحات است و ۶۰ درصد غنی سازی، ۹۸ درصد زمان مورد نیاز را طی کرده است. به همین دلیل است که رژیم ایران تصمیم گرفت تا قبل از ۹۰ درصد متوقف شود که بتواند تمام قسمتهای دیگر مورد نیاز برای ساخت سیستم هستهای را تمام کند.»
ضرورت اقدام علیه تاسیسات زیرزمینی
این روش جمهوری اسلامی باعث میشود که اسرائیل و جهان فقط علیه مقادیر اورانیوم غنی شده، مساحت و عمق تأسیسات غنیسازی و تعداد سانتریفیوژهای نصب شده به تقابل خود ادامه دهند، دقیقاً همانطور که اکنون اتفاق میافتد، زیرا منتظرند که رژیم از غنیسازی ۹۰ درصدی عبور کند ولی این اتفاق نخواهد افتاد زیرا رژیم ایران فقط در طول یک ماه و پس از آنکه همه چیز را آماده کرد میتواند این کار را انجام دهد.
به اعتقاد ناگل، اسرائیل باید رویکردی کاملاً جدید اتخاذ کند که عمدتاً بر دو تلاش اصلی متمرکز باشد: ۱) اقدامات تسلیحاتی حکومت ایران و ۲) تضعیف رژیم و سرنگونی آن. این تحلیلگر مینویسد، «اسرائیل باید علیه تأسیسات غنیسازی رژیم (به ویژه علیه تأسیسات زیرزمینی جدید که در نزدیکی نطنز ساخته میشود) و ذخایر اورانیوم در آن صورت میگیرد دست به اقدام بزند، اما این نباید تنها هدف باشد و قطعاً اولویت نیست. این مسیر درست برای تقریباً دو دهه بود، اما اکنون دیگر اینگونه نیست.
برنامه ساخت سلاح اتمی در ایران در حال پیشرفت است
متخصصان اتمی جمهوری اسلامی برنامه ساخت تسلیحات را احیا کردهاند و آن را زیر چتر انکار پیش میبرند و در جهت تکمیل قطعات و فناوریهای مورد نیاز برای کلاهکهای هستهای کار میکنند. سازمانهای اطلاعاتی آمریکا و اسرائیل معتقدند که این کار تسلیحاتی هنوز بطور رسمی مورد تایید خامنهای قرار نگرفته است، اما حتا اگر او هنوز چراغ سبز نداده باشد، بدون شک در جریان کار قرار دارد. این دانش همچنان در زمینههایی مانند مواد ویژه، شبیهسازی، چاشنیهای انفجاری، مدلهای کامپیوتری و بسیاری از حوزههای مرتبط دیگر صورت میگیرد. این کار البته در پوشش تحقیقات دانشگاهی و فعالیتهای «خدماتی» نیز انجام میشود.
واکنش نظامی بسیار مشکل است
در بخش دیگری از مقاله «یدیعوت احرونوت» آمده، سرویسهای امنیتی بر این باورند که پس از تصمیمگیری نهایی دستیابی جمهوری اسلامی به سلاح ۱۸ تا ۲۴ ماه طول میکشد، اما تلاشهای «علمی» مداوم میتواند این زمان را به میزان قابل توجهی کاهش دهد. اگر در حین انجام این کار، رژیم به اندازه کافی اورانیوم غنی شده با درجه تسلیحات را به یک سایت مخفی زیرزمینی با تعداد کمی سانتریفیوژهای پیشرفته منتقل کند، اسرائیل و آمریکا برای جلوگیری از هستهای شدن جمهوری اسلامی بسیار مشکل خواهند داشت که از نظر نظامی اقدام کنند.
به گفته ناگل، اطلاعات آمریکا و اسرائیل باید بر تهدید توسعه تسلیحات جمهوری اسلامی تمرکز کنند. هر دو کشور باید اطلاعاتی را در مورد پیشرفت برنامه تسلیحاتی جمع آوری کنند و تمام قابلیتهای لازم را برای ضربه زدن به اجزای برنامه ایجاد کرده و دانشمندان برجسته را در داخل و خارج از جمهوری اسلامی بر روی آن متمرکز نمایند.
اسرائیل و ایالات متحده باید برای شناسایی اهداف کلیدی رژیم (زیرساختهای فیزیکی و پرسنل) که روی تسلیحات کار میکنند، همکاری کنند و میزان آسیبپذیریهای آنها را مشخص نمایند.
تضعیف تا سرنگونی رژیم ایران
به اعتقاد یاکوب ناگل، جبهه دوم باید تضعیف رژیم باشد. تضعیف رژیم از همه راههای ممکن، از جمله تحت فشار قرار دادن منابع مالی جمهوری اسلامی، کمک به اپوزیسیون داخلی (تامین مالی، تسلیحاتی، اطلاعاتی، دکترین و غیره) و آغاز عملیاتهای نفوذ و سایبری گسترده، که مدتهاست دیر شده است.
پس از عملیات «هفت اکتبر» که به باور نویسنده «اشتباه» اسرائیل بود، این کشور چارهای جز تغییر الگوی ذهنی خود ندارد. مبارزه با رژیم جمهوری اسلامی باید به صورت یک کارزار گسترده، سازماندهی شده و هماهنگ مدیریت شود و در عین حال با تهدیدهای این رژیم در همه جبههها مقابله شود و دیگر اجازه داده نشود تهران اسرائیل را در حلقه آتش محاصره نماید.
در پایان این نوشتار آمده، بزرگترین خطری که موجودیت اسرائیل را تهدید میکند، برنامه هستهای رژیم ایران است. بهتر است با این تهدید واشنگتن مقابله نماید، اما اسرائیل نیز باید کاملاً آماده باشد که این کار را به تنهایی انجام دهد.