سارا سفری، نخستین ایرانی فاتح «قلل هفتگانه»
رأی دهید
فتح قلل هفتگانه با هدف جمعآوری کمک مالی برای سازمانهای فعال در حوزه توانمندسازی زنان در گوشه و کنار جهان کلید خورد. او ظرف ۹ سال توانست بیش از ششصد هزار دلار برای این نهادها جمعآوری کند.
به همین خاطر سارا سفری تنها خودش را یک کوهنورد نمیداند، او از سال ۹۲ به بعد یک پروژه ورزشی-اجتماعی و انساندوستانه را آغاز کرده است. سارا توانست پروژه صعود به هفت قله در هفت قاره جهان را در سال ۱۴۰۱و با فتح قله اورست به پایان برساند. او همچنین در کنار تدریس در دانشگاه در چند پروژه توسعه انسانی دیگر در حوزه زنان مشارکت دارد.
سارا به تازگی کتاب «اورست خودت را صعود کن» را به زنان ایران تقدیم کرده است. او میگوید در نگارش این کتاب از جنبش «زن، زندگی، آزادی» الهام گرفته است و به همین خاطر کتاب را به تمام زنان توانمند ایران تقدیم کرده است.
او خطاب به زنان ایران میگوید: «اگر من با هیچ پیشینهای در کوهنوردی توانستم به قلل هفتگانه صعود کنم، بدانید که شما نیز میتوانید هر کاری دلتان خواست انجام دهید.»
سارا سفری مهسا امینی را «خورشید ایران» میداند و امیدوار است که «نام او و دیگر مهساها از یادها نرود.»
در نوشتن این کتاب بسیار از شجاعت زنان ایرانی الهام گرفتم. حضور قدرتمند آنها در خیابانها و تلاش شان برای دستیابی به حقوق از دست رفتهشان مرا به وجد آورده بود. به همین خاطر در سالگرد جان باختن مهسا امینی به او تقدیم شده و پیشکشی است به تمام زنان ایران. میخواهم آنها بدانند که در تلاش برای توانمندسازی زنان در گوشه و کنار جهان از قدرتمندی و باورمندی آنها بسیار الهام گرفتهام.
مهسا خورشید ایران بود، نه تنها مهسا که تمام عزیزانی که سال گذشته از دست دادیم و باید مدام نام و یاد آنها را به خاطر داشته باشیم.
یورونیوز: نخستین بار در زندگیتان چه زمانی متوجه شدید دختر بودن با محدودیتهایی در جامعه و خانواده همراه است؟
یازده سالم بود، میخواستم با پسرها مسابقه دوچرخهسواری بدهم. چون میدانستم برنده خواهم شد. پدرم آن روز به من گفت کجا میروی؟ برو با دخترها مسابقه بده. من هم گفتم نه، من باید با پسرها مسابقه بدهم. آن دفعه نخست مواجهام با چنین چیزی بود. یک بار دیگر همان موقعها بود و میخواستم با پسرها فوتبال بازی کنم. به من گفتند که برو توی دروازه بایست و من اصرار داشتم که فوروارد باشم. خلاصه بالاخره دوزاریام افتاد که نباید یکسری کارها را انجام بدهم.
یورونیوز: در محیط کار و دانشگاه چطور؟
وقتی در دانشگاه بودم، قرار بود برویم و با یک شرکت مذاکره کنیم. من هم اعلام آمادگی کردم اما همراهانم گفتند که نمیشود خودت تنهایی بروی و باید آقای فلانی هم با تو بیاید. نفهمیدم به خاطر سن و سالم بود یا به خاطر جنسیت. مطمئن هستم اگر بخواهم بشمرم هزار مورد دیگر هم در زندگیام بوده اما الان همینها به ذهنم آمد.
یورونیوز: در تجربههای کوهنوردیتان چطور؟ کجا تبعیض و تفاوت را حس کردید؟
همان روز نخستی که لباسهای کوهنوردی را پوشیدم فهمیدم که وسایل کوهنوردی برای زنها طراحی نشده است. البته دنیای کوهنوردی ظرف همین ده سال بسیار تغییر و پیشرفت کرده است.
مثلا شلوار کوهنوردی زنان برای انجام دستشویی در کوه اصلا مناسب نیست. سوالم این بود که خانمها هیچوقت این مساله را مطرح نکرده بودند؟ عصبانی بودم چرا که همه اینها در آمریکا روی میداد که به باور من باید پیشرفتهتر از اینها میبود.
بله سال ۲۰۱۷ به جنوبگان رفتم. برای صعود بلندترین قله قطب جنوب. این صعود بخشی از پروژه صعود به قلل هفتگانه بود.
هدفم این بود که به عنوان نخستین ایرانی این پروژه را تمام کنم. اما همان روزها مصادف شده بود با گذراندن یکی از سختترین دورههای زندگیام. هیچ انگیزه و حسی برای اطلاعرسانی درباره این صعود نداشتم. در زندگی شخصیام آنقدر بالا و پایین داشتم که آن موقع حس گفتوگو با رسانهها را نداشتم.
همسر سابقم دلش نمیخواست زیاد در کوه باشم. آن موقع خیلی درگیر این مساله بودم اصلا نمیدانستم زندگی شخصیام را انتخاب کنم یا کوه را. آنقدر درگیر بودم که اصلا برایم مهم نبود که آدمها اصلا در جریان این صعود قرار گرفتند یا نه؟ در عالم خودم بودم.
اما سال ۲۰۲۲ و همزمان با صعود به اورست به عنوان هفتمین قله، وقتم آزادتر بود. آن موقع تصمیم گرفتم تمام ویدیوهایی که در کوه بودم را در شبکه اینستاگرامم با مخاطبان به اشتراک بگذارم.
یورونیوز: فتح قله وینسون در جنوبگان را با هدف کمک به یک سازمان مدنی حامی زنان مورد خشونت قرار گرفته در ایران انجام دادید. همزمان خودتان درگیر یک مساله شخصی بودید. همزمان شدن این دو تجربه چه تاثیری بر زندگی و صعودتان گذاشت؟
تا به حال به این تشابه فکر نکرده بودم. این صعود برای موسسه امید انجام شد که آن موقع در تهران برای حمایت از زنانی که مورد خشونت قرار گرفتند، فعالیت میکرد. آن موقع برای بازدید موسسه امید به تهران رفتم و پای حرف زنان مورد خشونت قرار گرفته، نشستم. خشونت علیه زنان طیف گستردهای را شامل میشود. آنجا در داستان و روایت آن زنان از زندگیشان دریافتم که داستان زنان خیلی از آنها شبیه داستان زندگی خودم و آدمهای اطرافم است.
آن موقع در زندگی شخصیام از تجربه کوهنوردی برای اثبات خودم به خودم بهره میبردم. به خودم میگفتم اگر تو میتوانی سرمای منفی ۵۶ درجه و بیخوابی و بیغذایی و مسیرهای صعبالعبور را تاب بیاوری، حتما میتوانی از پس زندگی خودت بدون آدمی که میخواهد تو را محدود کند هم بر آیی.
پیام نهایی من در صعود به بلندترین قله جنوبگان برای زنان آن موسسه نیز همین بود. اینکه خودشان را باور کنند و به توانمندیهایشان ایمان داشته باشند.
نه تنها این پیام را به زنانی که مورد خشونت قرار گرفته بودند در تهران ارایه کردم که به وقت فتح قله جنوبگان لحظه لحظه همان پیام را در زندگی شخصیام زیستم. در واقع این بار پیامی که برای دیگران داشتم را باید در خلال فتح قله نخست خودم زندگی میکردم. میخواستم حرفهایم شعاری نباشد و عملیاتی شود.
با جهان و کره زمین احساس «یگانگی و یکی شدن» داشتم. حس میکردم با همه آدمها، چمنها، کوه و سنگ و صخرهها یکی هستم. از قله که پایین میآمدم فکر میکردم من کل جهانم و جهان، من. احساس سبکی خاصی داشتم. حتی یکی دو ماه پس از آنکه از قله پایین آمدم نیز لبخند روی لب داشتم و گویی آزاد شده بودم و وزنی همچون پَر داشتم.
یورونیوز:واکنش افراد به تجربه صعود شما به اورست چه بود؟
خیلی آدمها از جاهای مختلف جهان حتی آنها که نمیشناختمشان به من پیغام دادند و گفتند چقدر روایت داستان صعود به اورست بر زندگی آنها تاثیرگذار بوده است. نمیخواستم تنها روایتگر محض لحظه صعود باشم. دوست داشتم تمام لحظههای سخت و دشواری که بر من گذاشت را با دیگران سهیم باشم. به همین خاطر تلاش کردم ویدیوهایی از تمام تجربههایم در صعود به قله اورست را با مخاطبان به اشتراک بگذارم.
این را هم باید بگویم که ابتدا وقتی کوهنوردی را شروع کردم،گویی میخواستم
ثابت کنم توانایی چنین کاری را دارم اما به مروز زمان که از «ثابت کردن خودم به خودم» عبور کردم، دیگر به نقطهای رسیده بودم که مساله دیگر کوه نبود و برایم جمعآوری کمکهای مالی برای توانمندسازی زنان در سراسر جهان در الویت بود.
یورونیوز: شما سالها در ایران زندگی کردید، درس خواندید و سر کار رفتید. تجربه زندگی در ایران با در نظر گرفتن وضعیت زنان در آنجا چطور بود؟ از چه زمانی بود که خواستید به طور جدی در حوزه توانمندسازی زنان دست به کار شوید؟
در ایران که زندگی میکردم اطرافم پر بود از خانمهای توانمند و قدرتمندی که اغلب برای نگه داشتن زندگیشان، مجبور بودند کاری که میتوانستند انجام بدهند را انجام ندهند. آنها به خاطر زن بودن، محدود شده بودند.
حتما با خودشان فکر میکردند اگر بخواهند دیوارهایی که محدودشان کرده را بشکنند یا جامعه آنها را محدود میکند یا خانواده.
مردسالاری چیزی است که یک میلیون سال است با آن درگیر بودیم و حالا تازه داریم از آن حرف میزنیم.
یورونیوز: و تجربه زیستن در آمریکا و همکاری با نهادهای فعال در حوزه زنان چطور بود؟
مساله زنان ایران و آمریکا ندارد. به مسایل زنان که میرسد، داستانها اینقدر شبیه است که دیگر اینجا و آنجا ندارد. من با خانمی که در تانزانیا خشونت دیده حرفه زدهام تا زنی مورد خشونت قرار گرفته در تهران و نپال و هند و آمریکا.این یکی بودن مشکلات زنان در کشورهای مختلف نشان دهنده اهمیت موضوع است
یورونیوز: برنامه کوهنوردی آیندهتان چیست؟
راستش الان به شدت درگیر کارها و پروژههای توانمندسازی زنان هستم. همچنین مشغول تدریس در دانشگاهم و برنامه صعود مشخصی در آینده ندارم.
و سخن آخر؟
روی سخنم به تمام زنان ایرانی است، اگر من بدون هیچ تجربه و پیشزمینهای در کوهنوردی توانستم به قلل هفتگانه صعود کنم این را بدانید که هر فرد دیگری روی کره زمین میتواند هر چیزی بخواهد انجام دهد، نه تنها فتح قله که حتی کار سختترش را. چرا که من بدون هیچ شناخت و آشنایی و کمک ابتدایی کوهنوردی را شروع کردم و از پس این کار بر آمدم. بدون تردید بسیاری در میانه راه همراهم شدند و از تجربه و دانش آنها بهره بردم.