خاطرات یک پنجاه‌و‌هفتی فلان‌فلان ‌شده (بخش هشتم)

درهای ایران در دوران شاه به روی ورود پدیده‌های معاصر هنری باز بود و جوان‌ها از آن بهره می‌بردند و می‌بالیدند؛ اما ایرانیان برای خوشامدگویی به هر پدیده معاصر، اگر در بر گیرنده رابطه باز و آشکار جنسی بود، آمادگی نداشتندایران وایر، مهرانگیز کار:
حکم‌رانی خوب سوای سیاست‌گذاری در جهت تامین رفاه مردم، نمی‌تواند از خدمات و مشاوره‌های جامعه‌شناسی و مردم‌شناسی بی‌نیاز باشد و آن را دون شان خود بداند.

***


هرگاه این ضرورت در حکم‌رانی شاه فهمیده می‌شد و شاه جامعه‌شناس و مردم‌شناس را به طور مستمر دعوت به مشاوره می‌کرد، ساواک‌شوها تعطیل شده بودند. چرا؟ چون جامعه‌شناس ثابت می‌کرد مردمی که این شوها را تماشا می‌کنند، با هر نتیجه‌ای شو به پایان برسد، بی‌زاری تماشاگر را در پی دارد. خُرد شدن کرامت انسانی کسانی که روی پرده تلویزیون ابراز ندامت و عجز و بخشش می‌کنند، خُرد شدن کرامت انسانی کل آحاد جامعه است. هر تماشاگر احساس می‌کند غرور انسانی و حقوق طبیعی و انسانی او را حکومت به سخره گرفته است.

هرگاه این ضرورت در حکم‌رانی شاه فهمیده می‌شد و شاه جامعه‌شناس و مردم‌شناس را به طور مستمر به مشاوره دعوت می‌کرد، جشن‌های دوهزار و ۵۰۰ ساله یا اساسا برگزار نمی‌شدند یا در حدود بنیه اقتصادی یک کشور جهان سومی به گونه‌ای که کم‌تر زرق و برق داشته و بیشتر بر بهبود اوضاع در آینده تاکید می‌کردند، طراحی و اجرا شده بودند و بودجه‌ای اندک به آن‌ها اختصاص می‌یافت. جامعه‌شناس و مردم‌شناس اگر اجازه داشتند، در چارچوب یک بررسی جامع این باور را در شاه تقویت می‌کردند که برگزاری جشن‌ها با شکوه و جلالی که‌ با شرایط اقتصادی کشور‌ و وضعیت طبقات کم درآمد هماهنگ نیست، به زیان نظام پادشاهی است و بر ضد آن نفرت‌پراکنی می‌کند.

هرگاه این ضرورت در حکم‌رانی شاه فهمیده می‌شد و شاه جامعه‌شناس و مردم‌شناس را به طور مستمر به مشاوره دعوت می‌کرد، سیاست‌های هنری تا جایی در نقطه مقابل باورهای دیرینه مردم پرده‌دری نمی‌کردند که به انگیزه برگزاری جشن هنر شیراز و تظاهر به دور شدن از بایدها و نبایدهای جا افتاده در اذهان عمومی، روی سنگ‌فرش پیاده‌رو خیابانی در شیراز رابطه جنسی به تماشا گذاشته شود. اندازه‌گیری خشم مردم از آن چه اتفاق افتاد، از پیش ممکن بود. شاه بی‌گمان برای درک درجات خشم مردم از این نمایش، به نظرات کارشناسی نیازمند بود. وقتی تاکید بر نظرات کارشناسی است، بی‌طرفی و پرهیز از چاپلوسی باید عمده خصیصه کارشناس بوده و حکم‌ران از کارشناس توقع تملق و ستایش نداشته باشد.

این که مردم در چه شرایطی احساس هماهنگی و در چه شرایطی احساس بی‌زاری نسبت به سیاست‌های نظام حکم‌رانی دارند، در حوزه تخصص جامعه‌شناس و مردم‌شناس است. درهای ایران در دوران شاه به روی ورود پدیده‌های معاصر هنری باز بود و جوان‌ها از آن بهره می‌بردند و می‌بالیدند. اما ایرانیان برای خوشامدگویی به هر پدیده معاصر، اگر در بر گیرنده رابطه باز و آشکار جنسی بود، آمادگی نداشتند و کل حکم‌رانی را پاسخ‌گو می‌خواستند.
پیش از شروع نمایش فیلم در سینماهای کشور ابتدا سرود شاهنشاهی پخش می‌شد که تماشاگران سینما باید از جا برخیزند و تا پایان سرود دست به سینه و ساکت بایستند، مردم را خوش نمی‌آمد و بذر نفرت و تمسخر افشانده بود؛ شاه پذیرفت و دستور بر توقف این رسم کهنه و خفت‌بار صادر شدحکم‌رانی در یک بازه زمانی، پذیرای سخن کسانی شد که به شاه یادآور شدند این که پیش از شروع نمایش فیلم در سینماهای کشور ابتدا سرود شاهنشاهی پخش می‌شود که تماشاگران سینما باید از جا برخیزند و تا پایان سرود دست به سینه و ساکت بایستند، مردم را خوش نمی‌آید و بذر نفرت و تمسخر افشانده است. شاه پذیرفت و دستور بر توقف این رسم کهنه و خفت‌بار صادر شد.

نظام حکم‌رانی در جاهایی که به ضرورت اعتمادسازی بین مردم و دولت پایبندی دارد، برای نهاد مطبوعات آزادی بیان را به رسمیت می‌شناسد و این نهاد با انتشار نظرات موافق و مخالف درباره تصمیم‌ها و برنامه‌های حال و آینده حکم‌رانی، پیش و پس از آن که تصمیم و برنامه‌ای اجرایی شود، باب گفت‌وگو را می‌گشاید.

حتی اگر نظام حکم‌رانی جامعه‌شناس و مردم‌شناس راست‌گو و با اخلاق حرفه‌ای را به مشورت دعوت نکند، مطبوعات آزاد می‌توانند تصمیم‌ها و برنامه‌های مورد علاقه نظام حکم‌رانی را تغییر دهند و مدیران کشور با توجه به زیان‌ها، متقاعد به تجدیدنظر شوند.

گاهی مطبوعات آزاد در ایجاد اعتماد بین مردم و حکم‌رانی بسیار تاثیرگذار هستند. مطبوعات دوران شاه فاقد این خصیصه بودند و اجازه نداشتند سیاست‌های شاهانه را نقد و بررسی کنند و تاثیر سیاست‌ها را بر میزان افزایش اعتماد یا بی‌اعتمادی فیمابین انتشار دهند. ناگهان یک روز خبر می‌رسید که چندین سردبیر «ممنوع‌القلم» شده‌اند، بی‌آن که در محکمه‌ای با دادرسی منصفانه به حکم قطعی محکوم شده باشند.

بر این بی‌مبالاتی‌ها در نظام حکم‌رانی شاه می‌توان افزود. در تمام حوزه‌های اقتصادی، اجتماعی و سیاسی مصادیقی داشته‌اند. در یک جمع‌بندی:

نظام حکم‌رانی شاه در نمایش تبلیغاتی تجددگرایی گاهی راه اغراق می‌پیمود و به تاثیرگذاری روانی و منفی آن بر مردم اعتنا نمی‌کرد.

ادامه دارد...
رأی دهید
نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.