چرا کاهش داراییهای خارجی بانک مرکزی ایران میتواند نگرانکننده باشد؟
رأی دهید
این افت، افزون بر این که موجب ابراز نگرانی برخی کارشناسان اقتصادی شده، خبرگزاری تسنیم، نزدیک به سپاه پاسداران را نیز بر آن داشت تا با انتشار گزارشی خواستار شفافسازی بانک مرکزی ایران در خصوص جزئیات دقیق کاهش خالص داراییهای خود شود.
اما داراییهای خارجی چیست، چه اهمیتی دارد و چرا کاهش آن نگران کننده است؟
بانک مرکزی به عنوان بانک مادر بانکها مسئول تنظیم و اجرای سیاست پولی یک کشور با هدف حفظ موازنه پرداختها، تسهیل بازرگانی خارجی، ایجـاد نقـدینگی ارزی، کنتـرل بـازار داخلـی ارزهای خارجی، حفظ و ارتقای درجه اعتبار کشور و مهمتر از همه حفظ ارزش پول ملی و کمک به رشد اقتصادی است.
بانکهای مرکزی جهت دستیابی به این اهداف ناگزیر به نگهداری ذخایر خارجی هستند. ذخایر خارجی که توسط بانکهای مرکزی نگهداری میشود، معمولا به شکل ارزهای خارجی و طلا است.
به عنوان نمونه، ذخایر خارجی بانک مرکزی اروپا به طور عمده شامل ارزهای خارجی به ویژه دلار آمریکا، ین ژاپن و یوآن چین و نیز طلا و حق برداشت ویژه از صندوق بینالمللی پول (SDR) است.
این ذخایر عمدتا از نقدشوندهترین داراییهای پولی و مالی تشکیل میشود. بر همین اساس، گزارش صندوق بینالمللی پول نشان میدهد که بیش از ۵۹ درصد ذخایر ارزی کشورهای جهان شامل دلار آمریکا و نزدیک به ۲۰ درصد آن نیز شامل یورو است.
همچنین، ایالات متحده آمریکا (۸۱۳۳ تن)، آلمان (۳۳۵۲ تن)، ایتالیا (۲۴۵۱ تن) و فرانسه (۲۴۳۶ تن) دارای بیشترین ذخایر طلا در جهان هستند.
بانکهای مرکزی از این ذخایر چگونه استفاده میکنند؟
بانک مرکزی از ذخایر ارزی برای مداخله در بازار ارز به منظور تثبیت ارزش پول ملی استفاده میکند. اگر نرخ برابری پول ملی در مقابل ارزهای عمده به سرعت در حال کاهش باشد، بانک مرکزی میتواند بخشی از ذخیره ارزی خود را بفروشد و جای آن پول ملی خریداری کند. به عنوان مثال، اگر بانک مرکزی اروپا بخشی از ذخایر دلاری خود را به یورو بفروشد، یورو در برابر دلار تقویت میشود. بانک مرکزی ایران هم برای کاهش نرخ دلار آمریکا در بازار داخلی میتواند بخشی از ذخایر دلاری خود را بفروشد. البته بانک مرکزی ایران در مواجهه با جهش قیمت داخلی سکه طلا و افت ارزش ریال نیز بخشی از ذخایر طلای خود را عرضه کرده است.
طلا در طول تاریخ نقشی در حمایت از ارزش پول یک کشور ایفا کرده است. با وجود این که استاندارد طلا دیگر به طور گسترده مورد استفاده قرار نمیگیرد، برخی کشورها همچنان ذخایر طلا را به عنوان ابزاری برای حفظ ثبات ارزش پول ملی خود میدانند.
مقابله با شوکهای خارجی
ذخایر خارجی در زمان وقوع بحرانهای مالی یا آشفتگیهای اقتصادی میتواند در نقش ضربهگیر ظاهر شود و مانع از وارد آمدن شوک خارجی به اقتصاد کشور شود. در چنین شرایطی از این ذخایر خارجی میتوان برای تثبیت سیستم مالی، حفظ رتبه اعتباری کشور در جهان و جلوگیری از بروز آشفتگی در بازار ارز استفاده کرد.
تضمین تجارت بینالملل
زمانی که کشوری کالا یا خدمات وارد میکند، باید قیمت و هزینه آن را به ارزهای خارجی پرداخت کند. ذخایر خارجی وجوه لازم برای انجام این تعهدات را بدون اعمال فشار بیش از حد بر ارزش پول داخلی تامین میکند. همچنین، این ذخایر تضمین میکند که کشور وارد کننده نقدینگی کافی برای انجام معاملات ارزی یا مقابله با کسری تراز پرداختها را دارد.
وامهای خارجی
بسیاری از کشورها دارای بدهی خارجی هستند که به دلیل اخذ وام بر پایه ارزهای خارجی حاصل شده است. از ذخایر خارجی میتوان برای پرداخت سود و بازپرداخت اصل این بدهیها استفاده کرد. همچنین، ذخایر خارجی بالای بانک مرکزی این اطمینان را به نهادهای مالی بینالمللیِ وام دهنده این اطمینان را میدهد که کشور وام گیرنده قادر به عمل به تعهدات پولی و مالی خود خواهد بود.
فرصتهای سرمایهگذاری
بانکهای مرکزی اغلب کشورها ذخایر ارزی خود را در داراییهای امن و نقدشونده به ارزهای خارجی سرمایهگذاری میکنند. این سرمایهگذاریها میتواند برای کشور درآمد ایجاد کند. همچنین، بانکهای مرکزی با رصد روزانه بازارهای مالی جهان، مدام برای تبدیل ارزهای رو به تنزل به ارزهای در حال تقویت اقدام میکنند. همچنین، ذخایر طلای خود را نیز بر اساس قدرت نقدشوندگی و چشمانداز قیمت جهانی آن مدیریت میکنند.
طلا افزون بر نقدشوندگی بالا، به دلیل همبستگی معکوس قیمت آن با نرخ دلار آمریکا برای بانکهای مرکزی جذاب است. چون وقتی ارزش دلار کاهش مییابد، ارزش طلا افزایش مییابد. این رابطه به بانکهای مرکزی امکان میدهد تا از ذخایر خود در دورههای نوسان بازار محافظت کنند و موجب حفظ اعتماد بینالمللی به ثبات اقتصاد ملی خود شوند. همچنین، رشد قیمت طلا در دورههای بحران اقتصادی و ژئوپلیتیکی میتواند به بانکهای مرکزی در مقابله با تورم و افت ارزش پول ملی کمک کند.
بنابراین، تضعیف ذخایر خارجی بانکهای مرکزی میتواند منجر به کاهش توان آنها در حفظ ارزش پول ملی، تضمین مبادلات مالی بینالمللی، حفظ ثبات اقتصادی و تضمین رشد اقتصادی کشور شود.