دلنوشته یک اسیر سابق جنگ ایران و عراق و بازنشسته سپاه پاسداران

رحیم قمیشی (رزمنده سابق در جنگ ایران و عراق و بازنشسته سپاه پاسداران انقلاب اسلامی است. او از سال ۱۳۶۵ تا ۱۳۶۹ در اسارت ارتش صدام بود)

***


صبح بیدار شده‌ایم

می‌گویند بین اسرائیل و فلسطینیان غزه آتش‌بس شده، می‌گویند حماس تمامی گروگان‌های اسرائیلی را آزاد کرده. اسرائیل همه زندانیان فلسطینی را.

می‌گویند حماس و جهاد با محمود عباس آشتی کرده‌اند و نشسته‌اند با حاکمان اسرائیل گفتگو کنند تا حق و حقوق فلسطینی‌ها را با مذاکره و میانجی‌گری سازمان ملل بگیرند..

صبح بیدار شده‌ایم می‌شنویم روسیه اعلام کرده از اکراین عقب می‌نشیند. پناهندگان اکراینی دارند برمی‌گردند کشورشان.

روسیه قبول کرده با مذاکرات اختلافاتش را با اکراین حل کند. حتی گفته همه هزینه‌های بازسازی اکراین را می‌دهد.

هنوز ظهر نشده می‌گویند ایران به آمریکا اعلام کرده حاضریم برای حل مشکلات‌مان مذاکره کنیم. سفارت‌هایمان را بازگشایی کنیم. ایران گفته ما نماینده کل مستضعفان جهان نیستیم، و قرار نیست انتقام ویتنام و هیروشیما و ناکازاکی و کودتای ۳۲ و کوبا و همه تاریخ را یکجا از آمریکا بگیریم.

اخبار ساعت ۱۴ می‌گوید رهبری قبول کرده رفراندم برگزار شود. گفته حکومت بر مردم از آب بینی یک بز هم کم ارزش‌تر است، به‌خصوص اگر کسی را اکثریت نخواهند.

گفته این نسل حق دارد شیوه زندگی خود را داشته باشد. شیوه حکمرانی دلخواه خود را. نمی‌شود به زور حکومت کرد!

عصر نشده بگویند همه زندانیان سیاسی عقیدتی آزاد شدند، بچه‌های محیط زیست، نخبه‌های شریف، خبرنگاران، همه آزاد شده‌اند، می‌گویند بهایی بودن دیگر جرم نیست، حصر بزرگان برداشته شده، می‌شنوی عفو عمومی صادر شده و همه ایرانیان مهاجر بدون ترس می‌توانند وارد شوند.

ساعت ۲۰ شب اخبار را می‌گیری، می‌گوید احدی حق ندارد به پوشش شهروندان، به‌ویژه بانوان بی‌احترامی کند. می‌گوید مردم دارای فرهنگ‌اند، چه کسی گفته پلیس باید مواظب رفتار معمولی آنها باشد، گرفتن جشن و شادی آزاد است.
هر کس عقایدش محترم است.

هی چشم‌هایت را می‌مالی که از خواب بیدار شوی، می‌بینی بیداری!
درست می‌شنوی؟ اخبار آخر شب دارد می‌گوید شرکت‌های بزرگ برای آمدن به ایران مسابقه گذاشته‌اند. تعداد ویزاهای ایران پاسخگوی سیل گردشگران خارجی نیست. مردم می‌خندند. کودکان خوشحالند، پیران لبخند می‌زنند. جوانان امیدوارند، زنان با خوشحالی قدم می‌زنند.

یکی ایستاده و بلند بلند می‌گوید
نگفتم!
نگفتم!
بشر اگر از عقلش استفاده کند
بشر اگر به گفتگو تن بدهد
اگر بازیچه شیطان نشود
از خودپرستی دست بردارد
به آینده فکر کند...
همه چیز درست می‌شود
همه چیز...
همه چیز

- نگاه کن! یک روز فکر می‌کردیم این آرزوها دست نیافتنی است...
رأی دهید
دیدگاه خوانندگان
۶۴
zarduscht1 - فرانکفورت، آلمان
عزیز همه این چیز‌ها که قبل از۵۷ داشتیم. قبول همه خیر. ولی دست کم آنچه به ایران ربط داشت. پس مگر مرض داشتید ؟ به زبان عامیانه می گویند طرف "ک.."و خارش داشت انگار کرم کدو داشته. حالا بگذریم یک چند عددی بودند که در امام نلسون ماندلا دیدند. یا فکر می کردند حسن نواب پسر خاله چگوارا بود.شیخ علی هم با فیدل کاسترو عرق سگی نوش جان می کرد.کارل مارکس هم کاپیتال را از روی دست جلال آال نادان و شریعتی کپی کرده. یا اصلا نصف بوداهی نصف چپی بودند. فکر می کردند روح امام حسین در چگوارا دوباره جلوس کرده. می دانیم بر خلاف طنز ،ابله بودن مرز ندارد.هرگز با نوشتن و تفسیر‌ها ابله ۵۷ اتی در این سایت خشمگین نشده. بلکه روان پاک و تازه خوشحال هم هستم.تازه اگر هم خشمگین .می دانم در کوتاه مدت می رود. ولی خریت آن‌ها عبدی و باقی می مامند
‌سه شنبه ۱۶ آبان ۱۴۰۲ - ۱۴:۵۷
نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.