جانباختگان اعتراضهای ایران؛ شیرزاد احمدزاده در بازداشتگاه اطلاعات سپاه جان سپرد
رأی دهید
او پارچهفروش بود. سه فرزند داشت. و همیشه به اطرافیانش میگفت که آرزویش، دیدن عروسی فرزندانش است؛ آرزویی که هرگز محقق نشد.
مقامهای جمهوری اسلامی میگویند که شیرزاد در پی سکته قلبی در زندان درگذشته است. خانوادهاش معتقدند که او در زندان تحت فشارهای شدید روحی قرار گرفته و به همین دلیل سکته کرده است. منابع نزدیک به خانواده میگویند که او پیش از دستگیری با بیماری کلیه دست و پنجه نرم میکرد.
یکی از نزدیکان خانواده شیرزاد که امکان افشای نامش وجود ندارد، به بیبیسی فارسی گفت که ۱۹ روز بعد از دستگیری شیرزاد، از اداره اطلاعات سپاه با خانواده او تماس گرفتند و گفتند که او در یکی از بازداشتگاههای این نهاد در ارومیه محبوس است.
ماموران در تماس بعدی، در روز ۲۳ اسفندماه به خانواده شیرزاد خبر دادند که او کشته شده است.
خانواده شیرزاد بعد از اطلاع از مرگ او به دنبال تحویل گرفتن پیکرش رفتند؛ کاری که به آسانی رخ نداد.
منبع نزدیک به خانواده میگوید: خانواده و دوستانش رفته بودند پزشکی قانونی ارومیه، از ترس اینکه آنجا اعتراض نکنند، به خانواده گفتن اینجا نیست. در نهایت پیکرش رو تحویل دادند. عده زیادی از نیروهای امنیتی با پیکرش آمدن به آرامگاه. انگار کل نیروهای امنیتی کشور آن شب توی بوکان بودند.»
خانواده شیرزاد تصمیم گرفتند که او را در «آرامستان میرآوا» در بوکان به خاک سپرده شود. اما ماموران برای خاکسپاری در این محل شروطی تعیین کردند: «گفتند باید آرامستان بوکان آروم بشه و مردم برن و دیر وقت بشه تا بشه خاکش کنن. شرط خانواده برای دفن این بود که توی آرامستان میرآوا بوکان دفن بشه و شرط نیروهای امنیتی این بود که مردم نیان و فقط نزدیکان بیان. »
منبع نزدیک به خانواده میگوید: «نیروهای امنیتی با دوشکا و رگبار پیکر شیرزاد را به آرامستان میرآوا آوردند. خانواده و نزدیکان هم بودند. کل آرامستان تحت نظر نیروهای امنیتی بود. همه جا رو تحت کنترل گرفته بودند.»
خانواده شیرزاد احمدنژاد از زمان جان سپردن او در بازداشتگاه اطلاعات تحت فشار شدیدی هستند:
«بعد از دفن شیرزاد خانواده تحت نظر هستند. هرچی میرن پزشکی قانونی و جواب میخوان کسی پاسخی نمیده. فقط نیروهای امنیتی مرتب به خانوادهش هشدار میدن. مرتب میگن در شبکههای اجتماعی چیزی ننویسن وگرنه باهاشون برخورد میشه.»
منبع نزدیک به خانواده میگوید: «زندگی بدون شیرزاد برای خانواده خیلی سخته. هنوز توی شوک هستند. خیلی مهربان و خانوادهدوست بود. عاشق زن و بچههاش بود. بچههاش خیلی بهش وابسته بودن. به همه خانواده نزدیک بود. پشت و پناه یه طایفه بود. حلال همه مشکلات بود.»
نزدیکانش همچنین از صداقت و درستکاری او صحبت میکنند: «شیرزاد به ورزش زیاد علاقهای نداشت. به موزیکهای قدیمی مثل حسن زیرک علاقه داشت. آهنگهای ادریس مرانی رو دوست داشت. میگفت بعد از مرگم به یادم پخش کنین. عاشق سفرکردن با خانواده بود.»
بر مزار او نوشته شده تو نیرومندی و هرگز نخواهی مرد، مرگ در مقابل تو زبون و ناتوان است.