خامنه‌ای: معلومات اطلاعاتی ما به ما می‌گوید که آمریکا در ایران گروه بحران درست کرده

بی بی سی: آیت‌الله خامنه‌ای، رهبر حکومت ایران، در آستانه سالگرد اعتراضات سراسری که با کشته شدن مهسا (ژینا) امینی در بازداشت گشت ارشاد آغاز شده بود، برای چندمین بار کشورهای خارجی را عامل ایجاد «بحران» در ایران معرفی کرد و گفت از نظر آنها مسائل جنسیت، زنان و همچنین اقلیت‌های قومی «بحران‌ساز» است، اما گفته برنامه‌های ادعایی قدرت‌های غربی شکست خواهد خورد.

آقای خامنه‌ای گفته است: «معلومات اطلاعاتی ما به ما می‌گوید که دولت آمریکا در این کشور، مجموعه‌ای با اسم گروه بحران درست کرده است؛ با ماموریت بحران‌سازی در کشور‌ها از جمله ایران، تا بگردند نقاطی را که در کشور بنظر آنها موجب میشود بحران درست بشود، تحریک کنند‌.»

مشخص نیست اشاره او دقیقا به چه گروهی است. گروه بین‌المللی بحران که در ایران شناخته شده است یک سازمان غیردولتی و غیرانتفاعی که در زمینه کاهش یا حل مناقشات خشونت‌بار تحقیق و رایزنی می‌کند.

آقای خامنه‌ای بدون اشاره به هیچ داده‌ یا نقل قولی کشورهای غربی را متهم کرد که «آنها با فکر و مطالعه به این نتیجه رسیدند که در ایران چند نقطه بحران ساز وجود دارد: اختلافات قومی، تفاوتهای مذهبی و مساله جنسیت و زن که باید اینها را برای بحران‌سازی تحریک کرد. این برنامه آمریکاست و شتر در خواب بیند پنبه دانه‌‌‌!»

صحبت‌های امروز رهبر حکومت در امروز جلسه‌ای بیان شده که به گفته رسانه‌های حکومتی با حضور جمعی از «مردم استان‌های سیستان و بلوچستان و خراسان جنوبی» برگزار شده است.

در متن این صحبت‌ها اشاره‌ای به اعتراضات یک سال اخیر در استان سیستان و بلوچستان و وقایع جمعه خونین زاهدان نشده است.

پیش از این مولوی عبدالحمید اسماعیل زهی، امام جمعه اهل سنت زاهدان، درباره کشتار معترضان در زاهدان گفته: «به چه جرمی اینها کشته شدند؟ مسئولان، مدیران کشور و رهبری جمهوری اسلامی که همه نیروهای مسلح تحت فرمان ایشانند، بالاخره، همه مسئولند در برابر خداوند تبارک و تعالی، هیچ کس نمی‌تواند شانه خالی بکند».

آیت‌الله خامنه‌‌ای گفته «وحدت ملی» و «امنیت ملی» مسائل مبنایی هستند که «دشمن» آنها را هدف گرفته است. او ادامه داد: «وحدت یعنی چه؟ یعنی آنجایی که پای منافع ملت در میان هست اختلافات مذهبی، اختلافات سیاسی، اختلافات گروهی، اختلافات قومی باید کنار گذاشته بشود، همه باید در کنار هم باشند».

رهبر حکومت در ادامه بدون اشاره به شخص خاصی گفت: «آن کسانی که امنیت ملی را تهدید می‌کنند دشمن ملتند برای دشمن کار می‌کنند چه بفهمند خودشان چه نفهمند.»
«فشارها برای حضور در این دیدار»

چند روز پیش حال‌وش، که خبرهای استان سیستان و بلوچستان را پوشش می‌دهد، اعلام کرد که «دستگاه های امنیتی و نظامی جمهوری اسلامی برای تدارک دیدار رهبر جمهوری اسلامی با برخی افراد اهل سیستان و بلوچستان» تماس گرفته‌اند و در تلاش هستند تا آنها را راضی کنند.

مفتی عمرزهی، امام جمعه مسجد جامع الحسنین ایرانشهر نیز در خصوص این دیدار گفته بود: « دو رنگی، دو رویی، بازی در دو میدان، منافقت، ظاهر چیزی دیگر و باطن چیزی دیگر این شایسته مومنین نیست.»

او در نماز جمعه هفته پیش ایرانشهر در خصوص احتمال حضور تعدادی روحانی و ریش سفید و معتمد در دیدار با خامنه‌ای گفت: «متاسفانه بسیاری از ما پیش نمازان و معتمدین و ریش سفیدان، دچار این بیماری مهلک و خطرناک شده‌ایم.»

مولوی عبدالخالق حسین‌زهی امام جمعه مهرستان هم جمعه گذشته گفت: «کسی که ذره‌ای آبرو داشته باشد در هر جلسه‌ای شرکت نمی‌کند.»

امام جمعه مهرستان همچنین گفت که «برگزاری جلسات و گرفتن چند عکس حل مشکلات نیست، پیشرفت این کشور با گوش دادن به اعتراض مردم ممکن است».

به نوشته حال‌وش مصطفی محامی، نماینده رهبر جمهوری اسلامی در استان سیستان و بلوچستان و دیگر مسئولان محلی برای اقناع چهره‌های مذهبی این شهر برای شرکت در این مراسم تلاش کرده‌ بودند و «محمد پاکپور، فرمانده نیروی زمینی سپاه پاسداران به صورت چراغ خاموش و بدور از چشم رسانه‌ها وارد استان شد و با سرطایفه‌های بسیجی و برخی روحانیون گمنام جلسه» داشته است.

مولوی عبدالغفار نقشبندی، هم خطاب به کسانی که قصد شرکت در این دیدار داشت در پیامی ویدیویی گفته بود: «اویی که با پا نهادن روی خون شهید یاسرها، شهید نائب زهی ها، شهید سامر هاشمزهی ها، شهید نارویی ها، وووو با پشت کردن به مردم بلوچ میخواهی به دیدار خامنه ای بروی ، شرم کن».

در جریان اتفاقاتی که روز هشتم مهر ۱۴۰۱ در شهر زاهدان و پس از خطبه‌های نماز جمعه این شهر رخ داد به گفته منابع حقوق بشری دست‌کم ۹۰ نفر کشته و ده‌ها نفر زخمی و شمار زیادی توسط نیروهای امنیتی بازداشت شدند. این روز به «جمعه خونین» یا «جمعه سیاه» زاهدان معروف شد و جرقه آن راهپیمایی اعتراضی مردم به خبر تجاوز فرمانده نیروی انتظامی چابهار به یک دختر بلوچ بود.

پس از آن مقامات جمهوری اسلامی قصور در حوادث این روز را پذیرفتند اما برخورد با آمران و عاملان این کشتار در حد برکناری رئیس کلانتری و تغییر استاندار بوده و هنوز مجازات قطعی برای کسی در نظر گرفته نشده است.
«تنبلی دولت‌ها مقصر وضعیت سیستان و بلوچستان»

رهبر جمهوری اسلامی همچنین در خصوص وضعیت نامناسب استان سیستان و بلوچستان گفت که «تنبلی دولت‌ها» مقصر این وضعیت است و گفت: «اگر آن مصوباتی که در اوائل دهه‌ی ۸۰، که بنده آمدم بلوچستان، تصمیم‌گیری شد اگر دولت‌ها آن مصوبات را عمل می‌کردند امروز چهره‌ی استان فرق می‌کرد. تنبلی شد، بی‌توجهی شد از طرف بعضی از دولت‌ها.»

او مانند دو سال گذشته از عملکرد دولت ابراهیم رئیسی ابراز رضایت کرد و گفت که در استان سیستان و بلوچستان دولت هشتم «امروز بحمدالله مشغولند، کار می‌کنند، تلاش می‌کنند».

آیت‌الله خامنه‌ای در ادامه مدعی شد: «البته در سیستان و بلوچستان خیلی خدمت شده کار خیلی شده، بلوچستانی که شما امروز می بینید بلوچستان دوره‌ی طاغوت نیست بنده آن روز را دیده‌ام مردم هیچ چیز نداشتند.»

البته به نظر نمی‌رسد این ادعای رهبر جمهوری اسلامی با واقعیت موجود در استان چندان مطابقت داشته باشد و بسیاری از مردم در روستاها و مناطق محروم این استان از داشتن امکانات اولیه پزشکی، تحصیلی و در مواردی حتی آب آشامیدنی مناسب هم محروم هستند.

روزنامه اعتماد در گزارشی که در ۲۰ شهریور امسال منتشر کرد در خصوص محرومیت سیستان و بلوچستان نوشت: «تازه‌ترین آمار رسمی خط فقر و شاخص محرومیت که توسط وزارت کار، رفاه و تعاون اجتماعی منتشر شده نشان می‌دهد در مجموع بررسی‌های به‌عمل‌آمده از چند شاخص مهم رفاه اجتماعی و توسعه، همچنان سیستان‌وبلوچستان در میان استان‌های کشور رکورددار فقر مطلق است و محرومیت مضاعف.»

محمد بلوچ‌زهی در این مقاله نوشته است: « به استناد همین گزارش که در سال گذشته پنج شاخص پایش فقر از جمله آموزش، بهداشت و سلامت، مسکن، خدمات مالی، انرژی و آب در استان‌های مختلف کشور مورد بررسی و ارزیابی قرار گرفته‌ شده موید آن است سیستان‌وبلوچستان به جز دسترسی به آب شرب که نسبت به استان کرمان از وضعیت مطلوب‌تری برخوردار است در سایر شاخص‌ها رتبه نخست نامساعدترین شرایط را داراست. در مجموع براساس داده‌های گزارش مورد اشاره از هزینه و درآمد خانوار ایرانی نرخ فقر در کل کشور حدود ۳۰ درصد محاسبه شده که در سیستان‌ و‌ بلوچستان نیز به تنهایی این نرخ بیش از ۵۰ درصد لحاظ شده، بنابراین این مساله خود بیانگر آن است که در سال ۱۴۰۰ بیش از نیمی از جمعیت نزدیک به سه میلیونی این استان یا به عبارتی بهتر حدود یک‌ونیم میلیون نفر زیر خط مطلق فقر بوده‌اند.»