پروفسور مجید سمیعی؛ خدمت نالازم به جنایتکاران یا تعهد به قسم پزشکی؟
رأی دهید
گزارشها از حضور و بستری شدن «حسینعلی نیری»، از اعضای «هیات مرگ» در تابستان ۱۳۶۷، در موسسه بینالمللی علوم اعصاب در هانوفر آلمان که تحت مدیریت «مجید سمیعی»، متخصص مغز و اعصاب ایرانی اداره میشود، یک بار دیگر نام پروفسور سمیعی را در کنار موضوع خدمات به متهمان و مظنونان اعمال جنایتکارانه مطرح کرده است.
آنچه که اکنون مطرح شده، این است که آیا باید برای مظنونان یا متهمان به جنایت در سطوح رسمی دولتها، میتوان خدماتی مشترک از پزشکی و همزمان فرار از عدالت ارایه کرد یا نه؟ مجید سمیعی در یک مراسم رسمی در تهران در کنار حسن روحانی رییس جمهور وقت***
پروفسور مجید سمیعی در سالهای اخیر نامی آشنا برای افکار عمومی ایرانیان شده است. سفر گاه و بیگاه او به ایران و حضورش در مراسم رسمی کنار رییس جمهوری و مقامهای عالیرتبه نظام با پوشش کت شلوار و کراوات که مقامهای عبوس جمهوری اسلامی نسبتی با آن ندارند، بیشتر جلب توجه کرده است.
حضور مجید سمیعی در هیات همراه رییس جمهور صربستان در سفر به تهرانمجید سمیعی یا آن طور که در ایران معروف شده، «پروفسور سمیعی» هرچند دههها است که رسما از ایران مهاجرت کرده اما برای معالجه مقامهای جمهوری اسلامی ایران به این کشور رفت و آمد داشته است. از اولین تماسهای او با مقامهای نظام، زمانی است که «علی خامنهای در تیر ماه ۱۳۶۰ هدف یک سوء قصد ناکام قرار گرفت اما دست راست او برای همیشه فلج شد.
پروفسور سمیعی پس از ترور نافرجام خامنهای او را به دلیل صدمه ای که به دست راستش خورده بود، ماه ها زیر نظر پزشکی اش قرار داشت«اکبر هاشمی رفسنجانی» در خاطرات ششم شهریور ۱۳۶۰ خود نوشته است: «جلسهای خصوصی با آقایان خامنهای، [محمدعلی] باهنر [نخست وزیر] و [محمدعلی] رجائی [رییس جمهوری] داشتیم. آقای خامنهای اطلاع دادند که پروفسور سمیعی که از آلمان برای معالجه دست ایشان آمده بود، گفته است، دست ایشان ممکن است به حالت اول برنگردد و حرکت کامل پیدا نکند و همین عمل ناقص هم، دو سه ماه دیگر انجام میشود. متاثر شدیم. قرار شد هفتهای یک جلسه مشورتی با حضور ایشان داشته باشیم.»
اما پروفسور سمیعی در معاینه بعدی خامنهای که پنج ماه بعد از آن بود، نظر دیگری داد: «عصر با آقای خامنهای تلفنی صحبت کردم. خبر دادند که دکتر معالج و پرفسور سمیعی آمده و از پیشرفت وضع دست ایشان راضی است. دست ایشان در جریان سوء قصد چند ماه پیش آسیب دیده و فلج شده، اینک رو به بهبودی است. گویا عملاحتیاج ندارد.»
مجید سمیعی در تمام چهار دهه عمر جمهوری اسلامی در خدمت مقامهای آن بوده است. به غیر از نظارت بر روند درمانی خامنهای در سال ۱۳۶۰، در زمان ریاست جمهوری هاشمی رفسنجانی او را هم معاینه میکرده است. هاشمی رفسنجانی روز ۱۹ اردیبهشت ۱۳۶۹ در خاطرات خود نوشته است: «دکتر سمیعی، جراح مغز و اعصاب آمد که نتیجه خوب بود و گفت چیز مهمی نیست، احتیاج به مراقبت دارد. از خدماتش در آلمان به ایرانیها و حضور مکرر در ایران براى تعلیم گفت.»
مجید سمیعی در زمان ریاست جمهوری اکبر هاشمی رفسنجانی او را معاینه می کرده و این روابط را تا پایان دوره حیات او ادامه داده استمجید سمیعی در این سالها نیز میزبان مقامهای جمهوری اسلامی، از جمله مظنونان و متهمان به جنایت شده است.
«محمود هاشمی شاهرودی» که ۱۰ سال رییس قوه قضاییه جمهوری اسلامی بود، دی ۱۳۹۶ در مرکز درمانی تحت مدیریت مجید سمیعی بستری شد. اما زمانی که افکار عمومی از حضور او در آلمان مطلع و برخی از ایرانیان دست به کار تلاش برای تعقیب قضایی او به دلیل تایید صدها حکم اعدام در ایران شدند، هاشمی شاهرودی سراسیمه آلمان را با کمک و تدارکاتی که سفارت جمهوری اسلامی در اختیارش گذاشت، به مقصد ایران ترک کرد. او آن زمان رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام بود و مدتی بعد هم بر اثر بیماری درگذشت.
مجید سمیعی در کنار محمود هاشمی شاهرودی در زمان بستری شدن در مرکز تحت مدیریت او در آلمان
آنچه که اکنون مطرح شده، این است که آیا باید برای مظنونان یا متهمان به جنایت در سطوح رسمی دولتها، میتوان خدماتی مشترک از پزشکی و همزمان فرار از عدالت ارایه کرد یا نه؟
پروفسور مجید سمیعی در سالهای اخیر نامی آشنا برای افکار عمومی ایرانیان شده است. سفر گاه و بیگاه او به ایران و حضورش در مراسم رسمی کنار رییس جمهوری و مقامهای عالیرتبه نظام با پوشش کت شلوار و کراوات که مقامهای عبوس جمهوری اسلامی نسبتی با آن ندارند، بیشتر جلب توجه کرده است.
اما پروفسور سمیعی در معاینه بعدی خامنهای که پنج ماه بعد از آن بود، نظر دیگری داد: «عصر با آقای خامنهای تلفنی صحبت کردم. خبر دادند که دکتر معالج و پرفسور سمیعی آمده و از پیشرفت وضع دست ایشان راضی است. دست ایشان در جریان سوء قصد چند ماه پیش آسیب دیده و فلج شده، اینک رو به بهبودی است. گویا عملاحتیاج ندارد.»
مجید سمیعی در تمام چهار دهه عمر جمهوری اسلامی در خدمت مقامهای آن بوده است. به غیر از نظارت بر روند درمانی خامنهای در سال ۱۳۶۰، در زمان ریاست جمهوری هاشمی رفسنجانی او را هم معاینه میکرده است. هاشمی رفسنجانی روز ۱۹ اردیبهشت ۱۳۶۹ در خاطرات خود نوشته است: «دکتر سمیعی، جراح مغز و اعصاب آمد که نتیجه خوب بود و گفت چیز مهمی نیست، احتیاج به مراقبت دارد. از خدماتش در آلمان به ایرانیها و حضور مکرر در ایران براى تعلیم گفت.»
«محمود هاشمی شاهرودی» که ۱۰ سال رییس قوه قضاییه جمهوری اسلامی بود، دی ۱۳۹۶ در مرکز درمانی تحت مدیریت مجید سمیعی بستری شد. اما زمانی که افکار عمومی از حضور او در آلمان مطلع و برخی از ایرانیان دست به کار تلاش برای تعقیب قضایی او به دلیل تایید صدها حکم اعدام در ایران شدند، هاشمی شاهرودی سراسیمه آلمان را با کمک و تدارکاتی که سفارت جمهوری اسلامی در اختیارش گذاشت، به مقصد ایران ترک کرد. او آن زمان رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام بود و مدتی بعد هم بر اثر بیماری درگذشت.
نیری در حال حاضر معاون دیوان عالی کشور و رییس دادگاه عالی انتظامی قضات است؛ یعنی اگر از یک قاضی در جمهوری اسلامی شکایت شود، به نهادی ارجاع میشود که ریاست آن با نیری است و در صورتی رای با وجود اعتراض قطعی میشود که در دیوان عالی کشور تایید شود.
این گزارش درباره وسعت فساد در میان قضات دادگاههای کیفری، مدنی و قضات دادگاههای تجدیدنظر نیست اما شهروندان ایرانی کم و بیش اطلاع دارند که چه وضعیتی اسفباری در دادگاههای ایران برقرار است و قضات با وجود جرایم مشهود، تحت تعقیب قرار نمیگیرند.
حکومت ایران در سالهای اخیر سعی کرده است گورهای دسته جمعی اعدام شدگان را هم از بین ببرد و اسناد مربوط به این جنایت را به طور کامل محو کند اما موضوع اینک به اطلاع بخشهای مختلف و ذیربط سازمان ملل رسیده است و مدارک این جنایت تا حد قابل ملاحظهای دستهبندی و مستندسازی شدهاند.
تاکنون به غیر از «حمید نوری»، دادیار حاضر در زندانی «رجاییشهر» کرج که در این اعدامها نقش داشته و اینک توسط دادگاهی در سوئد به زندان ابد محکوم شده است، هیچ فردی از کسانی که در جنایت تابستان ۱۳۶۷ دست داشتهاند، محاکمه نشدهاند.
ابراهیم رئیسی که دو سال است رییس جمهوری ایران شده، در روز اعلام پیروزی خود تایید کرد که در این اعدامها نقش داشته است و بابت آن باید مورد تحسین قرار گیرد.
حسینعلی نیری که بر اساس گزارشها به تازگی در مرکز تحت مدیریت مجید سمیعی تحت درمان قرار داشته، پس از ابراهیم رئیسی، مهمترین متهم این پرونده است که از ایران به یک کشور اروپایی سفر کرده و بدون این که تحت تعقیب قضایی و عدالت کیفری قرار گیرد، ظاهرا دوباره به ایران بازگشته است.
مجید سمیعی در واکنش به حضور نیری در مرکز درمانی او گفته است به عنوان یک پزشک وظیفه دارد تمامی بیماران درمان کند که در درستی آن تردیدی نیست. بر اساس قسمنامهای که اطبا در زمان فارغالتحصیلی به جا میآورند، نباید تبعیضی بین بیماران خود قائل شوند و بر اساس اصول حاکم بر انسانیت، حتی جنایتکارترین جنایتکاران را هم تحت درمان قرار دهند.
آنچه که اکنون مطرح شده، این است که آیا باید برای مظنونان یا متهمان به جنایت در سطوح رسمی دولتها، خدمات مشترکی از پزشکی و همزمان فرار از عدالت ارایه کرد یا نه؟ به بیان دیگر، اگر ارایه خدمات پزشکی منوط به این باشند که به نحوی هویت فرد از دولتهای صادر کننده ویزا مخفی نگه داشته یا با توصیهنامههای پزشکی برای آنها ویزا گرفته شود، این مجموعه اقدامات ارتباطی با ماهیت وظایف پزشکی دارند یا نه؟
مورد اخیر، به نظر میرسد که در قضایای بیش از چهل سال اخیر، پزشک متخصص مورد تایید و اطمینان مقامهای حکومت بوده و هست و هم به دلیل ارتباطاتی که در داخل ایران دارد، ترجیح میدهد با تداوم خدمات به آنها، این منافع را حفاظت کند و آن را به خطر نیندازد. تا به اینجا حتی اگر ایراد اخلاقی به این رویه وارد باشد، ایراد حقوقی و کیفری وارد نیست.
دیدگاه خوانندگان
۴۶
کو حق - ولینتون، نیوزلند
تعهد به پزشکی در کار نیست ولی تعهد به مالیدن شدیدن
چهارشنبه ۰۴ مرداد ۱۴۰۲ - ۰۷:۰۹
۴۶
کو حق - ولینتون، نیوزلند
تعهد به پزشکی در کار نیست ولی تعهد به مالیدن شدیدن
چهارشنبه ۰۴ مرداد ۱۴۰۲ - ۰۷:۰۹
۴۶
کو حق - ولینتون، نیوزلند
تعهد به پزشکی در کار نیست ولی تعهد به مالیدن شدیدن
چهارشنبه ۰۴ مرداد ۱۴۰۲ - ۰۷:۰۹
۴۶
کو حق - ولینتون، نیوزلند
تعهد به پزشکی در کار نیست ولی تعهد به مالیدن شدیدن
چهارشنبه ۰۴ مرداد ۱۴۰۲ - ۰۷:۰۹
۴۶
کو حق - ولینتون، نیوزلند
تعهد به پزشکی در کار نیست ولی تعهد به مالیدن شدیدن
چهارشنبه ۰۴ مرداد ۱۴۰۲ - ۰۷:۰۹