یوگنی پریگوژین، رهبر گروه واگنر کیست؟
رأی دهید
او که از مدتی پیش انتقادهای تند و تیز از فرماندهان نظامی روسی در جنگ را آغاز کرده بود، حال با ورود به مرحله شورش عملی علیه مقامات ارشد نظامی روسیه و بازگرداندن مسیر حرکت هزاران تن از نیروهایش از خاک اوکراین به داخل روسیه برای «مجازات ژنرالهای شکستخورده مسکو»، تحولی بزرگ را در روند رویدادهای جنگ ۱۶ ماهه رقم زده است. اما یوگنی پریگوژین کیست؟
مایک ایکل از رادیو اروپای آزاد/رادیو آزادی، تصویری از زندگی این مهره کلیدی در جنگ را ترسیم کرده است.
یوگنی پریگوژین که اکنون ۶۲ سال دارد، زاده لنینگراد است؛ جایی که در نوجوانیاش به دلیل سرقت مسلحانه و قاچاق دستگیر و محاکمه شد. از آنجا که سنش در زمان محاکمه زیر سن قانونی بود، تنها مجازات ۹ سال حبس شامل حال او شد.
نوجوان زندانی زمانی آزادی خود را در سال ۱۹۹۰ میلادی بازیافت که اتحاد جماهیری شوروی سوسیالیستی در زیر رهبری میخائیل گورباچف، تلاطمهای اصلاحات موسوم به «گلاسنوست» و «پرسترویکا» را تجربه میکرد. او پس از رهایی از پشت میلههای زندان، همراه با شوهر دوم مادرش، رستورانهای هاتداگ را گشود و وارد کار تجاری شد. خود او آن دوره را همواره تجربهای موفق نامیده است.
بهنظر میرسد که نخستین تماس و آشنایی او از نزدیک به عنوان یک کارآفرین با ولادیمیر پوتین در همان دهه ۹۰ میلادی بود که پوتین پس از سالها کار در تشکیلات مخفی اطلاعات شوروی، کار سیاسی در دفتر شهرداری سنپترزبورگ را آغاز کرده بود.
رشته رستورانهای مجللی که مدتی بعد یوگنی پریگوژین در سنپترزبورگ راهاندازی کرد، به محلی برای رفتوآمد قدرتمندان و نخبگان این شهر بزرگ و تأثیرگذار روسیه پس از فروپاشی شوروی تبدیل شد. او کار بازرگانی در عرصه غذا را به انعقاد قراردادهای تأمین مواد خوراکی و پذیرایی برای مدارس، بیمارستانها، زندانها و رویدادهای بزرگ گسترش داد و سرانجام نیز طرف کرملین در قراردادهای پذیرایی اقامتگاه رهبری و ریاستجمهوری روسیه قرار گرفت. لقب «آشپز پوتین» یادگار آن دوران از این قراردادهاست در حالی که خود او به تازگی گفت که هرگز آشپزی نکرده و اگر به او لقب «قصاب پوتین» میدادند، درستتر میبود.
زمانی که رهبران و سران جهانی به کرملین دعوت میشدند، ضیافتهای کاخ سرخ براساس قرارداد با شرکت پریگوژین برگزار میشد. توافق او با وزارت دفاع روسیه برای ارائه خوراک و پذیرایی در ارتش کشورش، که در سال ۲۰۱۲ میلادی بسته شد، درآمدی سرشار را نصیب او کرد. اما زمانی که سرگئی شویگو، یار وفادار پوتین به وزارت دفاع منصوب شد، قرارداد پرسود پریگوژین هم ناگهانی پایان یافت. گفته میشود که یکی از دلایل کینه پریگوژین از شویگو، که کماکان وزیر دفاع است، تصمیم وزارت دفاع در بستن پرونده قراردادها با شرکت پریگوژین بوده است.
با وجود آنکه کاملا روشن نیست پریگوژین از چه زمانی دقیقا به عرصه شرکتهای امنیتی و نظامی ورود کرد، اما برخی ناظران احتمال میدهند جنگ داخلی سوریه سرآغاز این تغییر مسیر برای پریگوژین بود. با این حال، نخستین بار در زمانی که شورش عوامل مورد حمایت روسیه در شرق اوکراین در سال ۲۰۱۴ سربرآورد، نام گروه «واگنر» به عنوان شرکت مزدوران با اهداف امنیتی و نظامی به گوش رسید. پریگوژین تنها هشت سال بعد، در سال ۲۰۲۲، اذعان کرد که او تنها یکی از سرمایهگذاران شرکت «واگنر» نیست بلکه مالک آن است.
در یک دهه اخیر نام مزدوران «واگنر» نه تنها به عنوان عواملی که سبب جنایات جنگی شدهاند در سوریه مطرح بوده، بلکه مزدوران مسلح آن در نبردهای سرزمینهای پرتنش، عمدتا در قاره سیاه، از سودان تا جمهوری آفریقای مرکزی دخالت کردهاند. ظاهرا بسیاری از مداخلات آنها در آفریقا با هدف کسب امتیازات از استخراج طلا و سایر معادن سودآور بوده است.
یک دهه پیش برخی از روزنامهنگاران روس در تحقیقات خود در خصوص تحرکات مشکوک آنلاین که سرکوب آزادی بیان و نشر مطالب هدفمند و تحریکآمیز در شبکههای اجتماعی را هدف خود قرار داده بود، به ردپای شرکتی در سنپترزبورگ رسیدند که با استخدام افراد پروفایلهای آنلاین و حسابهای کاربری جعلی در حد انبوه ایجاد کرده و نظرات و دیدگاههای مشخص سیاسی و اجتماعی را منتشر میکرد. نام پریگوژین با این شرکت گره خورده بود.
دو سال پس از انتخابات ریاستجمهوری آمریکا که در نتیجه آن دونالد ترامپ به کاخ سفید راه یافته بود، وزارت دادگستری آمریکا با متهم کردن یوگنی پریگوژین و ۱۳ روس دیگر به تلاش برای دخالت در انتخابات آن کشور، علیه آنها احکام بازداشت صادر کرد. هر چند مباحثات داخلی آمریکا تأکید داشت که مطالب انتشاریافته هدفمند از سوی شرکت پریگوژین تأثیری کاملا ناچیز بر انتخابات آمریکا داشته، اما همین امر خود برای افزودن بر آوازه پریگوژین کافی بود.
زمانی که ولادیمیر پوتین فرمان «عملیات ویژه» علیه اوکراین را صادر کرد، کرملین با همراهی کادر فرماندهی ارشد نظامی روسی بر این باور بود که این تهاجم بسیار زود به تسلیم شدن اوکراین منجر خواهد شد. چه بسا که روسیه هشت سال پیش از آن به آسانی شبه جزیره کریمه را از دست اوکراین بیرون آورده بود.
اما اهداف روسیه این بار محقق نگردید و در صحنه عمل، عمق معضلات ارتش روسیه پدیدار شد. اینجا بود که نیروهای «واگنر» وارد کارزار شده و ابتدا در محاصره ماریوپل و سپس در جنگهای شهری سیویردونتسک، لیسیچانسک و سرانجام ماههای طولانی در شهرک راهبردی باخموت به نیروی پیشتاز و موفقتر از ارتش منسجم روسیه تبدیل شدند.
پریگوژین در حالی که خود و دهها هزار نیرویش در جبههها بودند، به استخدام مزدوران بیشتر روی آورد. او برای این هدف زندانیان در پشت میلههای زندان روسیه را طرف قرارداد خود کرد با این شرط که پس از رهایی، به سوی جبههها بروند.
هر چه بیشتر تحقق اهداف نظامی روسیه در جبهههای اوکراین طول کشید، پریگوژین به خود جرأت داد تا انتقاد علیه وزیر دفاع و رئیس ستاد ارتش روسیه را به توهین نیز بکشاند. او مشوق پوتین در اعلام بسیج عمومی به سوی جبههها بود. در شرایطی که هزاران نیروی خود را در کنار دهها هزار سرباز در جبهه باخموت از دست داده بود، صدای اعتراض و انتقاد خود از فرماندهان نظامی روسیه را بلندتر کرده و مدعی بود که آنها «عامدانه» به او تسلیحات نمیرسانند.
با این حال، کارآیی و برتری نیروهای وفادار به پریگوژین علیرغم تلفات سنگین در باخموت، ثابت شده بود و ولادیمیر پوتین در میانه بهار امسال در پیام شادباش آزادی این شهرک، ابتدا آن را به نیروهای واگنر تبریک گفت و سپس نام ارتش روسیه را بر زبان آورد.
پریگوژین پس از باخموت، در مصاحبه با کانالهای تلگرامی طرفدار کرملین و عواملی که مانند خود او خواهان رویکردهای تهاجمی سرسختانهتر در جنگ و بسیج سراسری جامعه روسیه برای تحقق سریعتر اهداف نظامی هستند، گفت که نیروهای ارتش روسیه عامدانه علیه نیروهای او مین کارگزاری کردهاند تا آنها را کشتار کنند.
او همچنین بارها هشدار داده که اگر بار سنگین حضور در جبهههای جنگ تنها بردوش سربازان از خانوادههای عادی و فقیر روسیه باشد، عاقبت این کشور چیزی نیست جز کودتایی شبیه قیام بلشویکی سال ۱۹۱۷ میلادی که به طغیان تودهها علیه تزار روسیه و ثروتمندان انجامید.
حال که نیروهای مسلح «واگنر» در شهر جنوبی روستوف موضع گرفته و در بزرگراهی به سوی مسکو به سمت شمال به حرکت درآمدهاند و ولادیمیر پوتین این تحول را «شورش مسلحانه» نامیده، یوگنی پریگوژین، این یار وفادار پیشین به بزرگترین چالش دوران ۲۳ ساله قدرت بلامنازع رهبر کرملین تبدیل شده است.