یارعلی پورمقدم، صاحب کافه شوکا، از پاتوقهای معروف هنرمندان و نویسندگان، درگذشت
رأی دهید
خبرگزاری دانشجویان ایران، ایسنا، نیز در گزارشی کوتاه به نقل از محمد ولیزاده، پژوهشگر و از دوستان او، نوشت که آقای پورمقدم صبح جمعه در ۷۱ سالگی از دنیا رفت. این گزارش اما به علت درگذشت نویسنده مجموعه داستان «حوالی کافه شوکا» اشاره نمیکند.
یارعلی پورمقدم متولد ۱۳۳۰ در شهر مسجدسلیمان استان خوزستان بود و نویسنده آثار دیگری چون «آینه، مینا، آینه»، «ای داغم سی رویینتن»، «گنه گنههای زرد»، و «یادداشتهای یک قهوهچی». اما عمده شهرت او به خاطر کافه شوکا در خیابان گاندی تهران است، کافهای که مهر ماه سال ۱۳۶۰ به راه افتاد.
آقای پورمقدم سال ۱۳۹۵ در مصاحبهای با مجله «آنگاه» و در پاسخ به این سئوال که خود را بیشتر نویسنده میداند یا قهوهچی گفته بود: «من قهوهچیام! قهوهچیای هستم که چیزهایی "سی دل خودم" مینویسم. از یک جایی که دستم به دهانم رسید، ناشر خودم هم شدم. پخش کتابها هم همینجا در شوکاست.»
دیدگاه خوانندگان
۴۵
Adamat7775 - خارکف، اوکراین
ناراحت شدم از شنیدن خبر درگذشت ایشان، که هم قلم نویسندگیاش خوب بود، و هم طعم قهوهی جانانهی کافهشوکاییاش، روحاش شاد / در تهران، در طی سالهای ۱۳۷۸ تا تابستان ۱۳۸۱ (یعنی تا قبل از مهاجرت به اینجا)، حداقل هفتهای ۳ بار عصرها میرفتم به کافه شوکای ایشان. پاتوق بسیار دنج و جذاب و هنریادبی بود. حتا گاهی با یکی از استادهای گرافیک دانشگاهمان که در شرکتشان نیز بهعنوان طرح کار میکردم، باهم میرفتیم به کافه شوکا برای نوشیدن "قهوهی عصرانهشبانه". برخورد آقای مقدم با تکتک افرادی که میآمدن، بسیار خوب و رسمی بود. از بازیگرها و نویسندگان مطرح نیز بودند افرادی که پای ثابت کافه شوکا بودند. "یارعلی پورمقدم" همیشه با لبخند و مهربانی از همهی مشتریها استقبال میکرد. / ۱۰ سال پیش که رفتم تهران و ۴۱ روز آنجا بودم، دوباره رفتم به کافه شوکا و استاد مقدم رو دیدم و "قهوهی ادبیهنریاش" را نوشیدم. آخر سر هم، هیچجور نمیخواست پول قهوه بگیره، کلی اصرارش کردم، بعد سرانجام پول رو گذاشتم روی منو و از کافه دویدم بیرون. روحاش شاد
شنبه ۱۳ اسفند ۱۴۰۱ - ۰۸:۵۴
۴۵
Adamat7775 - خارکف، اوکراین
ناراحت شدم از شنیدن خبر درگذشت ایشان، که هم قلم نویسندگیاش خوب بود، و هم طعم قهوهی جانانهی کافهشوکاییاش، روحاش شاد / در تهران، در طی سالهای ۱۳۷۸ تا تابستان ۱۳۸۱ (یعنی تا قبل از مهاجرت به اینجا)، حداقل هفتهای ۳ بار عصرها میرفتم به کافه شوکای ایشان. پاتوق بسیار دنج و جذاب و هنریادبی بود. حتا گاهی با یکی از استادهای گرافیک دانشگاهمان که در شرکتشان نیز بهعنوان طرح کار میکردم، باهم میرفتیم به کافه شوکا برای نوشیدن "قهوهی عصرانهشبانه". برخورد آقای مقدم با تکتک افرادی که میآمدن، بسیار خوب و رسمی بود. از بازیگرها و نویسندگان مطرح نیز بودند افرادی که پای ثابت کافه شوکا بودند. "یارعلی پورمقدم" همیشه با لبخند و مهربانی از همهی مشتریها استقبال میکرد. / ۱۰ سال پیش که رفتم تهران و ۴۱ روز آنجا بودم، دوباره رفتم به کافه شوکا و استاد مقدم رو دیدم و "قهوهی ادبیهنریاش" را نوشیدم. آخر سر هم، هیچجور نمیخواست پول قهوه بگیره، کلی اصرارش کردم، بعد سرانجام پول رو گذاشتم روی منو و از کافه دویدم بیرون. روحاش شاد
شنبه ۱۳ اسفند ۱۴۰۱ - ۰۸:۵۴
۴۵
Adamat7775 - خارکف، اوکراین
ناراحت شدم از شنیدن خبر درگذشت ایشان، که هم قلم نویسندگیاش خوب بود، و هم طعم قهوهی جانانهی کافهشوکاییاش، روحاش شاد / در تهران، در طی سالهای ۱۳۷۸ تا تابستان ۱۳۸۱ (یعنی تا قبل از مهاجرت به اینجا)، حداقل هفتهای ۳ بار عصرها میرفتم به کافه شوکای ایشان. پاتوق بسیار دنج و جذاب و هنریادبی بود. حتا گاهی با یکی از استادهای گرافیک دانشگاهمان که در شرکتشان نیز بهعنوان طرح کار میکردم، باهم میرفتیم به کافه شوکا برای نوشیدن "قهوهی عصرانهشبانه". برخورد آقای مقدم با تکتک افرادی که میآمدن، بسیار خوب و رسمی بود. از بازیگرها و نویسندگان مطرح نیز بودند افرادی که پای ثابت کافه شوکا بودند. "یارعلی پورمقدم" همیشه با لبخند و مهربانی از همهی مشتریها استقبال میکرد. / ۱۰ سال پیش که رفتم تهران و ۴۱ روز آنجا بودم، دوباره رفتم به کافه شوکا و استاد مقدم رو دیدم و "قهوهی ادبیهنریاش" را نوشیدم. آخر سر هم، هیچجور نمیخواست پول قهوه بگیره، کلی اصرارش کردم، بعد سرانجام پول رو گذاشتم روی منو و از کافه دویدم بیرون. روحاش شاد
شنبه ۱۳ اسفند ۱۴۰۱ - ۰۸:۵۴
۴۵
Adamat7775 - خارکف، اوکراین
ناراحت شدم از شنیدن خبر درگذشت ایشان، که هم قلم نویسندگیاش خوب بود، و هم طعم قهوهی جانانهی کافهشوکاییاش، روحاش شاد / در تهران، در طی سالهای ۱۳۷۸ تا تابستان ۱۳۸۱ (یعنی تا قبل از مهاجرت به اینجا)، حداقل هفتهای ۳ بار عصرها میرفتم به کافه شوکای ایشان. پاتوق بسیار دنج و جذاب و هنریادبی بود. حتا گاهی با یکی از استادهای گرافیک دانشگاهمان که در شرکتشان نیز بهعنوان طرح کار میکردم، باهم میرفتیم به کافه شوکا برای نوشیدن "قهوهی عصرانهشبانه". برخورد آقای مقدم با تکتک افرادی که میآمدن، بسیار خوب و رسمی بود. از بازیگرها و نویسندگان مطرح نیز بودند افرادی که پای ثابت کافه شوکا بودند. "یارعلی پورمقدم" همیشه با لبخند و مهربانی از همهی مشتریها استقبال میکرد. / ۱۰ سال پیش که رفتم تهران و ۴۱ روز آنجا بودم، دوباره رفتم به کافه شوکا و استاد مقدم رو دیدم و "قهوهی ادبیهنریاش" را نوشیدم. آخر سر هم، هیچجور نمیخواست پول قهوه بگیره، کلی اصرارش کردم، بعد سرانجام پول رو گذاشتم روی منو و از کافه دویدم بیرون. روحاش شاد
شنبه ۱۳ اسفند ۱۴۰۱ - ۰۸:۵۴
۴۵
Adamat7775 - خارکف، اوکراین
ناراحت شدم از شنیدن خبر درگذشت ایشان، که هم قلم نویسندگیاش خوب بود، و هم طعم قهوهی جانانهی کافهشوکاییاش، روحاش شاد / در تهران، در طی سالهای ۱۳۷۸ تا تابستان ۱۳۸۱ (یعنی تا قبل از مهاجرت به اینجا)، حداقل هفتهای ۳ بار عصرها میرفتم به کافه شوکای ایشان. پاتوق بسیار دنج و جذاب و هنریادبی بود. حتا گاهی با یکی از استادهای گرافیک دانشگاهمان که در شرکتشان نیز بهعنوان طرح کار میکردم، باهم میرفتیم به کافه شوکا برای نوشیدن "قهوهی عصرانهشبانه". برخورد آقای مقدم با تکتک افرادی که میآمدن، بسیار خوب و رسمی بود. از بازیگرها و نویسندگان مطرح نیز بودند افرادی که پای ثابت کافه شوکا بودند. "یارعلی پورمقدم" همیشه با لبخند و مهربانی از همهی مشتریها استقبال میکرد. / ۱۰ سال پیش که رفتم تهران و ۴۱ روز آنجا بودم، دوباره رفتم به کافه شوکا و استاد مقدم رو دیدم و "قهوهی ادبیهنریاش" را نوشیدم. آخر سر هم، هیچجور نمیخواست پول قهوه بگیره، کلی اصرارش کردم، بعد سرانجام پول رو گذاشتم روی منو و از کافه دویدم بیرون. روحاش شاد
شنبه ۱۳ اسفند ۱۴۰۱ - ۰۸:۵۴