ناصرالدین شاه عاشق این روستا شد

نام این روستا در کتابی از یاقوت حموی، مورخ و جغرافیدان قرن هفتم هجری هم آمده است و آن را «انبامه» نامیده است؛ روستایی که که در ارتفاع واقع شده است.

مهمترین قصه‌ای که هنوز بعد از دو قرن در روستای امامه گفته و شنیده می‌شود، ماجرای عشق ناصرالدین شاه قاجار به انیس‌الدوله است؛ عشقی که رد پای آن به همین روستا می‌رسد و دختری که خیلی زود سر از ارگ ناصری درآورد. این روز‌ها اگر به طبیعت روستای امامه سر زدید، بد نیست این قصه تاریخی را هم در ذهنتان مرور کنید.


به گزارش ایرنا، روستای امامه پشت پیچ و واپیچ­های محدوده رودبار قصران پنهان شده است؛ روستایی حوالی آهار و میگون که قرار گرفتن در سینه­کش کوه­های البرز آن را به روستایی سرد و برف­گیر تبدیل کرده است.

نام این روستا در کتابی از یاقوت حموی، مورخ و جغرافیدان قرن هفتم هجری هم آمده است و آن را «انبامه» نامیده است؛ روستایی که که در ارتفاع واقع شده است.
«ابوالقاسم تفضلی» در کتاب «از فروغ السلطنه تا انیس الدوله» ریشه نام این روستا را «انبانه» به معنی محل انبار کردن گندم می­داند. تا نیم قرن پیش، شغل اغلب مردم این روستا کشاورزی بود و زمین­های روستا محلی برای کشت گندم و جو بودند.

همسایه قلعه مازیاراز کوچه پس کوچه­‌های روستای امامه که عبور کنید به پای رودخانه می­رسید؛ جایی که تفرجگاه آخر هفته‌­ای اهالی روستا و اغلب ساکنان تهران است. روبرو تپه‌­ای است که بقایای قلعه­‌ای سنگی بالای آن به چشم می­خورد؛ قلعه مازیار که قدمتی ۱۲۰۰ ساله دارد و مربوط به دوره خلافت عباسیان است.
دسترسی به قلعه چندان ساده نیست و برای رسیدن به خرابه‌­های آن باید مسیر زیادی را پیاده روی کرد. بی‌­توجهی به این قلعه، باعث شده تا به مرور زمان از بین برود و چیز زیادی از آن باقی نماند.

استخوان سبک کردن در امامهدو امامزاده «شاهزاده حسین (ع)» و «امامزاده نور (ع)» امامزاده‌­های تاریخی روستای امامه هستند و قبرستان روستا در جوار این امامزاده‌­ها قرار دارد. کتیبه سنگی امامزاده نور که تا چند سال پیش کنار حیاط امامزاده افتاده بود یک روز از حیاط ناپدید شد و هیچ کس نفهمید این کتیبه تاریخی را چه کسی دزدیده و کسی هم پیگیر پیدا شدن و بازگرداندن آن به امامزاده نشد.

پالان‌دوز‌های معروفروستا ۷ آسیاب آبی داشت که در مظهر‌های دو قنات روستا ساخته شده بودند. همه اهالی روستا گندم خود را در این آسیاب‌ها آرد می­کردند و برای این کار از قبل نوبت می­گرفتند. سنگ­ آسیاب را از دره­های اطراف می­‌آوردند. یک سنگ تراش باید تکه سنگ بزرگی پیدا می­کرد و ۱۰ شبانه روز این سنگ را می­تراشید. سنگ که آماده می­شد صاحب آسیاب گوسفند بزرگی را زمین می­زد و آبگوشت مفصلی تدارک می­‌دید.
سی نفر از مردان روستا باید به دره می­رفتند تا سنگ آسیاب را بیاورند. سنگ را که سر جایش می‌­گذاشتند آبگوشت ظهرشان را می­خورند که حکم دستخوششان را داشت.

یکی از مشاغل رایج در روستای امامه پالان دوزی بود. پالان‌هایی که مردم امامه می‌دوختند شهرت زیادی داشت و به دلیل قوام محکمی و خوش‌دوخت بودن‏، از شهر‌ها و روستا‌های مختلف کشور برای خرید پالان به این روستا می‌آمدند.

نام‌های آشناناصرالدین شاه امامه را دوست داشت و، چون ویلایی در آن نساخته بود، تابستان‌­ها چند هفته­‌ای در آن اردو می­زد و به تفرج در روستا و لذت بردن از آب و هوای مساعدش می­‌گذراند.

در یکی از این سفرها، دختری را می­بیند و یک دل نه، صد دل عاشقش می­شود. یک ماه بعد از بازگشت به تهران دستور می‌­دهد او را به کاخ بیاورند و لقب «انیس الدوله» را به او می­دهد.
انیس الدوله دختری یتیم بود و به همراه عمو و دو برادر خود زندگی می­کرد. ورود یکی از اهالی روستا به کاخ شاه اتفاق‌­های زیادی برای این روستا رقم زد. از آبادی بیشتر روستا و ساخته شدن جاده گرفته تا معافیت پسران روستا از خدمت نظام.

بعد‌ها وقتی انتخاب نام خانوادگی برای اهالی روستا اجباری شد، خاندان انیس الدوله نام خانوادگی «انیسی» را برای خود انتخاب کردند. در حال حاضر انیسی یکی از طایفه­‌های نام آشنای روستای امامه به شمار می­رود.

کیایی، بابایی، علی عسکری و درزی از طایفه­‌های نام آشنای دیگر در این روستا هستند. کوچه «سید حسن رزاز» جایی است که خانه مادری پهلوان حسن رزاز را در دل خود جای داده است. خانه متروکه­‌ای که میزبان باد و باران زمستان روستا است.

راه دور و رنج بسیاررسیدن به روستای امامه در سال­هایی گه هنوز خبری از جاده آسفالته نبود و مردم باید به کمک چهارپایان خود را به روستا می‌­رساندند کار سختی بود. برای همین هم اهالی روستا اغلب نیاز‌های خود را خودشان تامین می­کردند.

مرد‌ها دامداری و کشاورزی می­کردند و زن­ها جاجیم و گلیم می­بافتند و نان در تنور می­‌گذاشتند. «توتک» قرص نان­‌های معروف و کوچک روستا بود که با آرد و شیر می‌­پختند و برای ماندگاری بیشتر، آن را خشک می‌­کردند. زمستان­های سرد روستا، با دورهمی‌­های شبانه و خوردن سیب جنگلی و گوش دادن به قصه بزرگ­تر‌ها می­‌گذشت.

قالی‌شوران«خاک سر بابو» گورستان قدیمی روستا بود که اهالی با سر زدن به آن و رفتن سر مزار‌های عزیزانشان، دلشان را سبک می‌­کردند. بعد‌ها با موافقت اهالی و با جمع‌­آوری پول توسط خود آن­ها، ساختمانی در گورستان قدیمی ساخته شد و در اختیار مخابرات روستا قرار گرفت تا مردم با عزیزانشان در شهر‌ها و روستا‌های دیگر ارتباط راحت‌­تری داشته باشند.

قبل از زمستان، اهالی گندم درو می­کردند و به شهر می‌­بردند و بار ذغال به جایش می‌­آوردند. «قالی شوران» یکی از رسم‌­های قدیمی اهالی روستای امامه است که شباهت زیادی به مراسم قالی‌­شویان آران و بیدگل دارد. روستای امامه با ۸۰ شهید در دوره دفاع مقدس، بیشترین تعداد شهدا در میان روستا‌های تهران را به نام خود سند زده است.

جای خالی بومگردیبافت روستایی امامه در سال‌های اخیر کمی نونوار شده. گرچه در مسیر رسیدن به این روستا حتما ویلا‌های پر زرق و برق چشمتان را می‌گیرد، اما در دل روستا محدودیت‌های ساخت و ساز دست اهالی را ساخت اقامتگاه بومگردی و ... بسته است.

بعید است برای شب‌مانی در امامه ویلا یا خانه‌ای اجاره‌ای به چشمتان بخورد. اما برای این کار می‌توانید روی هتل معروف روستای میگون که در همسایگی امامه است حساب کنید.
یا خودتان را به مرکز لواسان برسانید که فاصله چندانی با روستا ندارد و می‌توان سراغی از بومگردی یا هتل و سوییت اجاره‌ای را در آن گرفت. روستای امامه آب و هوایی سردتر از روستا‌های نزدیک به میدان لواسان دارد و اگر در نوروز گذرتان به این روستا افتاد، لباس گرم و کافی به همراه داشته باشید.
رأی دهید
دیدگاه خوانندگان
۵۴
ابن ملجم(ع) - مونیخ، آلمان
اخه این مردک مفلوک کپک زده توله قاجار داخل ادمه که اسمش برده بشه.
شنبه ۱۳ اسفند ۱۴۰۱ - ۲۱:۳۲
نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.