جنجالی که انتشار تصویری جدید از پرویز ثابتی, نفر دوم ساواک به پا کرد
رأی دهید
پردیس ثابتی، دختر این مقام در حکومت پهلوی، روز گذشته عکسی از خود و پدر ۸۶ سالهاش در تجمع اپوزیسیون در ایالات متحده منتشر کرد. پس از انقلاب سال ۱۳۵۷ عکسهای انگشت شماری از پرویز ثابتی منتشر شده بود.
انتشار این عکس واکنشهای مختلفی را در شبکههای اجتماعی در پی داشت و گروهی به حمایت از ثابتی پرداختند و گروهی دیگر به اقدامات ساواک در زمان قدرت اشاره کردند.
مهدیه گلرو، فعال دانشجویی که مدتی را در زندان گذراند نیز در توییتی نوشت: «از پرویز ثابتی رو نمایی شد! شاید۴۰سال دیگر هم صلواتی در تجمعی برای آزادی شرکت کند. گویی مشکل باجنابت نیست، با جنایتکار است. جنایتکار کراواتی باشد مشکلی نیست، مساله عمامه و جای مهر است. شکنجه جنایت است، فرقی ندارد ثابتی یا خلخالی یا لاجوردی کدام این جنایت را کردند.»
اشاره خانم شمس به خبر انتشار منشوری است که چند روز پیش در نشست مشترک ۸ چهره مخالف جمهوری اسلامی مطر شد و قرار است طبق اعلام این افراد متنی مشترک با عنوان «منشور همبستگی و سازماندهی برای ایران» با تاکید بر اصول مشترک بر مبنای حقوق بشر و برابری انسانها تا پایان ماه میلادی جاری منتشر شود.
حامیان پرویز ثابتی چه گفتند؟
با این حال عدهای نیز به حمایت از پرویز ثابتی پرداختند. مهتاب، کاربری بود که در توییتی نوشت: «پرویز ثابتی رئیس ساواک تهران رو سفید ترین ارگان اطلاعاتی تاریخ ایران است. مردی که با وجود ۸۶ سال سن هنوزم با چشمهای تیزبیزنش رعشه به اندام خائنین می اندازد. حتما کتاب این ابر مرد وطن پرست رو مطالعه کنید تا با وقایع واقعی آشنا شوید.»
بهروز حسینی کاربر دیگری بود که اقدام به حمایت از پرویز ثابتی کرد و گفت: «پرویز ثابتی یکی از وطنپرستترین و آگاه ترین افسران امنیتی ایران بود. اینکه از دیروز عاشقان ریشهری و استالین بطور هماهنگ از حضور وی در تظاهرات دچار تشنج شدند، یعنی اینکه ایشان کارش را درست انجام داده است. البته حضورایشان پس ازچهل سال دراین تظاهرات پیام روشنی هم برای حکام وقت دارد!»
پرویز ثابتی کیست؟
پرویز ثابتی در سال ۱۳۱۵ در سمنان به دنیا آمد و در سال ۱۳۳۷ از دانشکده حقوق دانشگاه تهران فارغالتحصیل شد. او بلافاصله همکاری با ساواک، سازمان امنیت و اطلاعات ایران را آغاز کرد و تا آبان ۵۷ و روزهای منتهی به سقوط حکومت پهلوی در ساواک حضور داشت. او در چهار دوره ساواک تحت ریاست تیمور بختیار، حسن پاکروان، نعمتالله نصیری و ناصر مقدم در این سازمان حضور داشت و فرد دوم بود.
وی در بخشی از یادداشت خود بر کتاب «در دامگه حادثه» نوشت: «پس از سه ماه از آغاز خدمتم در ساواک، به علت گزارشهای تحلیلیام راجع به مسائل سیاسی جاری کشور به ریاست بخش بررسیهای سیاسی در امور امنیت داخلی منصوب شدم. از همان ابتدا خواستم به ردههای بالاتر در ساواک و شخص پادشاه توجه دهم که تامین امنیت کشور تنها از طریق سرکوب و مبارزه با سازمانها و گروههای مخالف و برانداز امکانپذیر نیست. در طول دوران خدمتم در ساواک از هر فرصتی برای مبارزه با عوامل فساد استفاده کرده و گزارشهای مستند ارائه دادم و چندین بار برای تهیه این گزارشها مورد مواخذه و بازخواست قرار گرفتم. تا آنجا که در سال ۱۳۵۰ اسدالله علم وزیر دربار و سپهبد ایادی و امیرهوشنگ دولو از نزدیکان شاه به علت اتهاماتی که به آنان وارد میکردم علیه من به شاه شکایت بردند و من از طرف شاه تهدید به محاکمه نظامی شدم.»
پرویز ثابتی در سال ۱۳۹۰ گفتوگویی با صدای آمریکا داشت و مدعی شد که مخالف شکنجه است: «بنده همیشه به سهم خودم با شکنجه که یک چیز غیرقانونی بود مخالفت کردهام و چون حقوق خوانده بودم به سهم خودم همیشه با هر چیزی که منجر به شکنجه شود مخالفت کردهام .»
این در حالی است که بسیاری از فعالان سیاسی پیش از انقلاب به نقش ثابتی در شکنجههای دوران ساواک اشاره دارند.
دیدگاه خوانندگان
۵۴
hamid411 - لس آنجلس، ایالات متحده امریکا
دم ساواک گرم. هر کسی رو که گرفته بود از اون . بود نمیدونم چرا یاد قهوه افتادم!
دوشنبه ۲۴ بهمن ۱۴۰۱ - ۰۵:۱۷
۴۹
kurosh-h - گوتنبرگ، سوئد
ساواک سازمان اطلاعاتی بزرگی بود که فقط بخشی از آن مربوط به کمیته ضد خرابکاری و مخالفان رژیم بود ، گروه اتحادیه کمونیست ها با چاپ اسامی ۸۰۰۰ کارمند ساواک که از سرایدار گرفته تا کارمند امور مالی تا بخش های ضد جاسوسی ، فاجعه تلخی برای هزاران کارمند ساواک پدید آورد ، پرویز ثابتی اصولا ربطی به بازجویی و شکنجه نداشت ، او تحلیلگر سیاسی و طراح محدود کردن فعالیت و شناسایی مخالفان رژیم بود ، تعداد شکنجه گران و بازجویان ساواک در اوین و تهران از حتی ۱۰ نفر هم کمتر بود ، هدف تخلیه اطلاعاتی تروریست ها و یا چریک ها بود ، چریک ها موظف بودندکه تا سه روز مقاومت کنند ، بعدها به یک روز و حتی ۶ ساعت هم تقلیل پیدا کرد ، یعنی وقتی اطلاعات میسوخت دیگه کاری به متهم نداشتند ، مقایسه ساواک با سیستم سادیسمی زژیمکنونی اشتباه است
دوشنبه ۲۴ بهمن ۱۴۰۱ - ۰۵:۴۴
۴۹
kurosh-h - گوتنبرگ، سوئد
ادامه ، کارنامه ساواک ۲ لکه ننگ شاخص دارد . مورد اول بعد از کشتن پیاپی چندین عضو ساواک ، از جمله عامل نفوذی شهریاری توسط فدایی خلق حمید اشرف ، طرح انتقام از زندانیان حکم گرفته در اوین شکل گرفت ، بیژن جزنی و ۸ نفر دیگر قربانی این جنایت در تپه های اوین شدند ، مورد دوم جاه طلبی اتفاقا همین ثابتی بود ، ساواک عملا مجاهدین و فداییان را در حد نابودی کامل کشانده بودند ، اکثر چریک ها یا کشته شده بودند و یا زندانی ، ثابتی شانسی برای درخشش بیشتر برای شاه نداشت ،
دوشنبه ۲۴ بهمن ۱۴۰۱ - ۰۵:۵۵
۷۴
Sasan 55 - پاریس، فرانسه
منهم موافقم که ثابتی و مدیران امنیتی زمان شاه فقید محاکمه شوند اما بدلیل اینکه وظیفه خود را خوب انجام ندادند و با سهل انگاری و یا خیانت به کشور و شاه موجب ریشه گرفتن درخت فاسد ارتجاع ملاها و نهایتاً ایجاد شورش ۵۷ شدند و این بلای خانمانسوز جمهوری تبهکار اسلامی را به جان ما انداختند.مرگ بر خائنین به ملت ایران چه کراواتی و چه عمامه بسر و ریشو
دوشنبه ۲۴ بهمن ۱۴۰۱ - ۰۶:۰۹
۴۹
kurosh-h - گوتنبرگ، سوئد
ادامه ، ثابتی از طریق خبر چینی به نام امیر حسین فطانت از وجود گروه مطالعاتی چپگرا خبردار شد ، که یکبار در حد حرف آنهم توسط یک نفر ، صحبت از ربودن ولیعهد در ازای آزادی چریک های زندانی شده بود ، ثابتی همه را دستگیر کرد ، داستان را بال و پر داد تا نزد شاه جلوه کند ، خود اینکروه اصلا نه مبارز بودند و نه چریک و نه حتی اسلحه داشتند ، پس بعد از تحدید و شاید دو تا سیلی همه خواهان طلب بخشش شدند ، اما ۲ نفر لجاجت کردند ، گلسرخی و کرامت دانشیان ، سناریو ساواک را افشا کردند ، اما حاظر به ندامت نشدند ، و قربانی این داستان شدند ، خود ثابتی هم آدم سنگدلی نبود و نمی خواست این جوری بشه ، اما داستان به دادگاه نظامی کشیده شد و ختم شومی پیدا کرد که شدیدا به شاه و سیستم قضایی ایران ضربه زد .
دوشنبه ۲۴ بهمن ۱۴۰۱ - ۰۶:۱۰
۴۴
Momijii - توکیو، ژاپن
ایکاش در اونزمان هر چی مخالف خرفت مذهبی و چپ و توده ای و ملی مذهبی و تمام کسانیکه با خمینی برای براندازی حکومت پهلوی همکاری کردند رو از بین می برد !!
دوشنبه ۲۴ بهمن ۱۴۰۱ - ۰۷:۵۴
۱۸
pirzan e irani - استکهلم، سوئد
دلخور و پریشان خاطرمباش! اولاً چاقو دسته خودش را نمیبُرد. زیرا شاه شما میدانست چه کسی را تبعید و پرورش بدهد، و چه کسی را هم تباه و نابود بکند. دوماً- زیاد هم دیر نشده شما حامی سلطنت میتوانید این فرمول و نسخه را به آقای رضا پهلوی بدهید, تا به محض رسیدن به قدرت همه را قتل عام بکند. محبت و تلاش شما در این راهکار فزونی باد!
دوشنبه ۲۴ بهمن ۱۴۰۱ - ۱۳:۱۵
۱۰۷
Kefli Iskender - مریخ، وانواتو
از قضای روزگار این رژیم شاه بود که همه روشنفکران را به زنجیر کشید، و در تبعیدگاه و زندان به قتل رسانید، و سپس آیت اله خمینی را با سلام و صلوات تا رسیدن سیب دین از درخت سیاست برای استراحت به باغ نوفل لوشاتو روانه فرمود.
دوشنبه ۲۴ بهمن ۱۴۰۱ - ۱۴:۰۱
۱۸
pirzan e irani - استکهلم، سوئد
کوروش خان:اگر اشتباه نکرده باشم جنابعالی در یک کامنت اظهار داشته بودی که بزرگ شده سوئد هستی. یعنی در زودترین حالت از دوران نوجوانی در سوئد تشریف داری.باید گفت: در این موقعیت و فضای سنی خیلی ها حتی به زبان فارسی هم مسلط نیستند. شما علاوه براینکه مشکلی در این زمینه نداری حتی میفرمایی: تعداد شکنجه گران و بازجویان ساواک در اوین و تهران از حتی ۱۰ نفر هم کمتر بود. چه بهتربود شماره کارت عضویت آنها رو هم مینوشتی! .پس میشه گفت لابد درکل ایران ۵۰ نفر بودند. شما این Concept را از کجا پیدا کردید که اگر اینطوری میشد اطلاعات میسوخت و دیگر کاری به متهم نداشتند! آقای کوروش: به آدم گدا نگو شب جمعه کی هست!؟. بنده آسیب دیده جنایت و شکنجه و اعدام ساواک کمتر از ۱۰ نفره( نقل و قول از شما) هستم, و باران این فلاکت ها را در دوران همایونی و ولایی را گذرانده ام.موفق باشی
دوشنبه ۲۴ بهمن ۱۴۰۱ - ۱۴:۱۸
۱۰۷
Kefli Iskender - مریخ، وانواتو
فرموده انید:"یعنی وقتی اطلاعات میسوخت دیگه کاری به متهم نداشتند!" . صفر قهرمانی سی و دو سال (۳۲ سال) از زندگی خود را در تبعیدگاه برازجان و زندان عادل آباد شیراز و زندان قصر بسر برد. براستی شما ایران و مردمان آنرا می شناسید. آیا هیچ از کشتار و شکنجه هایی را که بر مردمان آن توسط رژیم مخوف شاه رفت خبر دارید، یا اینکه ایران شما تنها محدود به خاطرات خوش توزیع شیر مجانی در مدارس است. ( آنهم با هدف فارسیزده کردن تمام ایران و بریدن زبان مادری تمامی مردمان این سرزمین). شما در کدام سوی تاریخ ایستاده اید؟ آیا شما براستی در سوئد زندگی می کنید؟
دوشنبه ۲۴ بهمن ۱۴۰۱ - ۱۷:۱۸
۱۰۷
Kefli Iskender - مریخ، وانواتو
بفرمان ملوکانه اعلیحضرت همایونی تمام زبانهای مردمان ایران را بیخ بریده شد و ایران آریایی اولین کشور لالها شد (و در این اثنا پادشاهی را «موهبتی الهی» (ترجمه اش به زبان آخوندی می شود ولایت فقیه سلطنتی) معرفی میکرد، و در این اثنا خود یا به طواف کعبه می شتافت یا سر به آستان قدسی حضرت امام رضا می سایید. تمام احزاب و افکار را منحل کرد و حزب رستاخیز ( رستاخیز همان است بزبان عربی بعث می شود /یعنی دقیقا مانند حزب بعث سوریه و عراق!) را این پوپولیسم اینگونه ادامه یافت، که با عروج خمینی به منبر قدرت، شاه از تخت بزیر کشیده شد.
دوشنبه ۲۴ بهمن ۱۴۰۱ - ۱۷:۳۸
۴۴
Momijii - توکیو، ژاپن
نه دلخورم و نه پریشان ! محض اطلاع شما من سلطنت طلب نیستم که میگوئید شاه شما ! این تنها یک مقایسه ساده دو حکومت هست ! اگر شاه اعتقادات مذهبی نداشت و به ساواک اجازه سرکوب و خفه کردن صدای آخوند و مذهبی جماعت و شما چپیها و توده ایها و ملی مذهبیها و دیگر لاشخورهای روشنفکر نما رو میداد ، الان این نبود حال و روز مملکت چند هزار ساله !! راستی شما جزو کدامیک از این فرقه های فراری هستید !!؟ ظاهرا سرخورده ای از چریکهای فدایی ( اکثریت و اقلیت ) و شاید پیکار و احتمال کم مجاهدینی سابق !!
دوشنبه ۲۴ بهمن ۱۴۰۱ - ۱۸:۱۳
۴۴
Momijii - توکیو، ژاپن
اون کسانیکه روشنفکر خطابشون میکنی ، همه بنحوی مزدور و وابسطه به یک قدرت کمونیستی و چپ ، مخالف نفوذ آمریکا و البته همپیمانش شاه بودند و هیچگاه دلسوز مردم و مملکت نبودند ، فقط و فقط مزدور شوروی سابق بودند ! بعد هم شورش پنجاه و هفت و سقوط شاه ، سناریویی بود که آمریکا و CIA بهمراهی مزدوران ایرانی وطنفروش شان طرح و اجرا کردند و ربطی به شاه نداشت !
دوشنبه ۲۴ بهمن ۱۴۰۱ - ۱۸:۲۴
۴۹
kurosh-h - گوتنبرگ، سوئد
گرامی از صفر قهرمانی ۲ تا کتاب خاطرات چاپ شده ، که هر دورا من خواندهام ، خودش کارگر کم سوادی ولی بسبار پرشور در نظرات چپ خودش بود ،کتاب را دیگران و به حالت مصاحبه نوشته شدند ، رژیم به صفر خان گفتند که تقاضای بخشش کن نکرد ، سالهای آخر هم خودش بیشتر مایل بود در زندان باشد ، چراکه احترام داشت ، حتی از جانب زندانبانان ، غذا میپختند و به هیچوجه تحت فشار خاصی نبود ، اینکه خودش طالب بود در زندان بماند پدیده عجیبی هم نیست ، موارد مشابه در تمام دنیا دیده میشود ، کسانی که بعد از چند دهه خواهان ترک زندان نیستند
دوشنبه ۲۴ بهمن ۱۴۰۱ - ۲۰:۲۲
۴۹
kurosh-h - گوتنبرگ، سوئد
گرامی تک تک کتاب های خاطرات زندان را اگه مطالعه کنید با چند نام تکراری موجهمیشوید ، تهرانی ، حسینی ، آرش و مصطفویی و چند تای دیگر ، البته من از تهران صحبت میکنم . قصد من دفاع از ساواکو یا لوث کردن شکنجه نیست ، حتی یک سیلی هم یک نوع شکنجه حساب میشود ، اما داستان تعداد زندانیان ، میزان شکنجه ، تعداد شکنجه گران و بازجویان بسیار غولو امیز بود . شکنجه گران رژیم پهلوی کینه شخصی به مبارزان نداشتند . در بسیاری موارد با تعارف سیگار حتی قصد دلجویی میکردند ، داستان شکنجه گران اسلامی بطور بنیادی متفاوت است .
دوشنبه ۲۴ بهمن ۱۴۰۱ - ۲۰:۳۹
۴۹
kurosh-h - گوتنبرگ، سوئد
در ضمن شما را به خاطرات عمویی ، به آذین ، کوروش لاشایی ، انور خامه ایی ، کیانوری ، اشرف دهقانی ، حشمت رییسی ، رقیه دانشگری ارجاع میدهم تا داستان را بیشتر درک کنید ،
دوشنبه ۲۴ بهمن ۱۴۰۱ - ۲۰:۴۴
۱۸
pirzan e irani - استکهلم، سوئد
۱- بله! شما درست میفرمایید که شاه اعتقادات مذهبی داشت. پس براین اساس طبیعی بود که خمینی را پرورش بدهد، و حتی حق تبعیدی هم بهش پرداخت بکند. بنابراین یک آدم مذهبی نمیتواند سردمداران و عاشقان مذهب را سرکوب بکند. اینجاست که اشاره کردم که چاقو دسته خودش را نمی برد. در آن طرف ماجرا هم کسی که با بینشش دین و مذهب در تضاد بود نیروهای چپ بودند. پس وظیفه شاه در دفاع از دین ایجاب میکرد که بی خدایان را باید سرکوب بکند. ولی از نظر شما این خشونت کافی نبود.
دوشنبه ۲۴ بهمن ۱۴۰۱ - ۲۱:۲۲
۱۸
pirzan e irani - استکهلم، سوئد
۲- خمینی از کشوری به ایران آمد که چند ماه پیش برای شاه( فرانسه) فرش قرمز پهن کرده بودند. حالا اگر شما گلایه ای دارید که چرا بیشتر جریانات را سرکوب نکرد و نکشت و نابود نکرد، بهتراست ازفرزندش بپرسید. بنده متاسفم از اینکه نمیتوانم اطلاعات شخصی خودم را بهتان بدهم.چون حس میکنم بوی ساواک می آید. در ضمن اگر وکالتی از آقای ثابتی دارید برایم بفرستید، تا جوابتان را دهم. بد نیست اجازه سرکوب وخشونت ۲۴ عیار را هم در وکالت نامه درج بفرمایید.عزتتان بالا!
دوشنبه ۲۴ بهمن ۱۴۰۱ - ۲۱:۲۴
۱۸
pirzan e irani - استکهلم، سوئد
آقای کوروش: ما نمیتوانیم بد و بدتر را مقایسه بکنیم. خشونت بهتر و خشونت بدتر.اعدام با گیوتین و چوبه دار یا تیرباران یا صندلی برقی! ولی در کلییت بدون شک داستان و مرام شکنجه گران اسلامی با زمان گذشته قابل قیاس نیست. دادن سیگار به متهم و یا عادت زندانی به ماندن در زندان سندروم استکهلم را برایم زنده کرد. شاید در آسیا نام آن سندروم تهران بوده است!
دوشنبه ۲۴ بهمن ۱۴۰۱ - ۲۱:۴۰
۱۰۷
Kefli Iskender - مریخ، وانواتو
جناب، من کسی هستم که در سال ۱۳۴۷ ایشان را در زندان قصر ملاقات کردم.
دوشنبه ۲۴ بهمن ۱۴۰۱ - ۲۱:۴۹
۱۰۷
Kefli Iskender - مریخ، وانواتو
اجازه بدهید همانطور که شما ناشناس هستید، من نیز ناشناس بمانم، مرقوم فرموده اید، صفر خان خودش مایل بود در زندان بماند! شمار ا به همان کتابهایی که در باره او نوشته شده مراجعه می دهم، در این خاطرات یکی از زندانیان سیاسی از او می پرسد: صفر خان، حالا بعد از اینهمه عمر( آنزمان بعد از بیشت و هشت سال) که در زندان نشسته ای به زندان عادت کرده ای؟ جواب می دهد اگر شما روی آتش بنشینید، به نشستن روی آتش عادت می کنید؟!
دوشنبه ۲۴ بهمن ۱۴۰۱ - ۲۱:۵۵
۱۰۷
Kefli Iskender - مریخ، وانواتو
اجازه بدهید در مورد شکنجه گران که فرموده اید خاطره ای نقل کنم، یکی از عزیزترین نزدیکان من تنها به جرم «مطالعه آثار ممنوع» بعبارتی پیدا کردن چند کتاب فلسفی سیاسی در قفسه کتابخانه اش دستگیر و در زندان شاهنشاه آریامهر گل و بلبل مورد وحشیانه ترین شکنجه ها قرار گرفته بود(همین) خواندن کتاب! از او خواته بودند توبه نامه بنویسد و از پیشگاه همایونی طلب عفو نماید. گفته بود من کاری خلاف قانون نکرده ام که عفو بخواهم. روی حرف ماند، ده سال کشید و با تنی رنجور ، شکنجه شده، اما سری بلند بیرون آمد. ماهها نشستن در سلول «تاریکی مطلق» بینایی آن حشمان پر فروع جوان را تا حد از دست دادن بینایی ( به جرم مطالعه!» تحلیل برده بود. ایشان در نهایت با تنی زخمی بعد از ده سال از زندان أزاد شد. :جرم: مطالعه آثار ممنوعه).
دوشنبه ۲۴ بهمن ۱۴۰۱ - ۲۲:۱۸
۱۰۷
Kefli Iskender - مریخ، وانواتو
ادامه، ایشان در اثر شکنجه های وحشیانه ساواک که جسمش را نابود کرده بود، کوتاه زمانی بعد از سقوط شاه فوت کرد( و خانواده و فرزندانش خردسالش یتیم و بی سرپرست ماندند). اما قبل از فوت یکی شکنجه گران خودش را که در بلبشوی انقلاب توسط مردم شناسایی و دستگیر شده بود از خطر «اعدام انقلابی» نجات داد، و در دادگاه شهادت داد که آن شکنجه گر برای حفظ شغل خود، در جلو چشم مافوقش شلاق را در هوا می چرخاند، اما بهنگام فرود آوردن ضربه ابتدا نوک شلاق را با زمین تماس می داد و اینکار از شدت ضربه شلاق می کاهید و میزان پارگی پوست کم می کرد، و از عذاب طاقت فرسا و بیخوابی شبهای بعد از شکنجه در زندان سرد و نمور قابل تحمل تر می کرد. خودتان تصور کنید صحنه شکنجه گری را که درصندلی متهم نشسته، آنهم در جو پر از انتقام آنروزها، و ناگهان انسان درد کشیده ای که در آن همهمه ناگهان برخاسته و بخاطر عدالت، سینه اش را برای دفاع از جان و زندگی شکنجه گرش سپر می کند.
دوشنبه ۲۴ بهمن ۱۴۰۱ - ۲۳:۰۶
۱۰۷
Kefli Iskender - مریخ، وانواتو
کوروش گرامی، مرقوم کرده اید صفر خان خودش کارگر کم سوادی ولی بسیار پرشور در نظرات چپ خودش بود. اجازه بدهید بگویم صفر خان نه شعور سیاسی داشت و نه از شعور ملی بهره ای برده بود. آدمی بود از زورگویی و چپاول مالکان علیه رعیت و دهقان جانش به لب رسیده بود ولی اعلیحضرت همایونی اصرار داشت توبه نامه بنویسد(این توبه نامه همایونی ångerbrev کماکان برسم سابق در کشور گل و بلبل اسلامی - آریایی ایران مرسوم است ) . مضافا سی دو سال نشستن در کنج زندان و سیاهچال چیزی به دانش و شعور انسان نمی افزاید، زندان مثل ارتش هم نیست که با گذشت سنوات خدمت تعداد و ستاره های روی شانه بیشتر شود، نشستن در بیخبری تنها به حماقت انسان می افزاید. همین. کما اینکه من تجربه دریافته ام انسانها بسیاری با وجود یک عمر زندگی در اسکاندیناوی و بهره گیری مدام از اینترنت پر سرعت و دسترسی به تمامی منابع موجود، بقدری در جهل مرکب دنیای متوهم و خیالاتی خود غوطه ور هستند، که به انسانهای عصر نئاندرتال می گویند بکش کنار!!
دوشنبه ۲۴ بهمن ۱۴۰۱ - ۲۳:۲۷
۴۴
Momijii - توکیو، ژاپن
اینطور که سابقه کامنتهای شما در ذهن من هست ، متاسفانه شما رو فردی یافتم ، با درد سنگینی از گذشته و نتیجتاً با کمی توهمات ناشی از همان درد ! شما مرتب میگوئید که چاقو دسته خودش رو نمی بره ، دقیقاً ! ولی اگر شاه خمینی رو نکشت و به عراق تبعید کرد دلیل دل خوش او از خمینی نبود ، بلکه به متحجرین قشر مذهبی ( آخوند ) برای مبارزه با چپها و توده ایها نیاز داشت ، شاه بخوبی میدانست که مردم عامی و بیسواد مثل گوسفند دنبال بُز کَل ( آخوند ) هستند و آخوند هم مخالف کمونیست خدا نا باور !! در خصوص پیشینه شما ، من نیازی به اطلاعات خصوصی کسی که نمیشناسمش رو ندارم و این بوی ساواک که گفتید ، برخاسته از همون توهمی بود که دچارش هستید و من به آن اشاره کردم ! وکالت پرویز ثابتی رو هم بهتره به شخص دیگری واگذار کنید !! .
دوشنبه ۲۴ بهمن ۱۴۰۱ - ۲۳:۳۳
۱۸
pirzan e irani - استکهلم، سوئد
شما میتوانید بدون محدودیت در حیطه خود به هر کسی که رنجی را متحمل شده است توهم را برایش چیدمان بکنید. ولی برای بنده این حق محفوظ است که خشونت طلبی و یا توصییه به خشونت طلبی، از طرف شما را یک واقعیت ترسناک بدانم. بنده از مروجین کشتار و سرکوب و نابودی هر شخص و هر عقیده ای ترس دارم! نظرم بر این است که در دهکده جهانی مبلغین خشونت و زور گویی هر چه زود به خلوت خویش بروند، و از قطارپیشرفت و رسیدن به آزادی و حقوق بشری باید خارج بشوند.
سه شنبه ۲۵ بهمن ۱۴۰۱ - ۰۳:۰۳
۴۹
kurosh-h - گوتنبرگ، سوئد
مرسی از کامنت ها ، گرامی ، شما چند نکته را دقت داشته باشید ، بسیاری از زندانیان قدیمی زمان شاه ، جزو سازمان مخفی افسران حزب توده بودند ، در تمام دنیا در خصوصا زمان جنگ اگر حبس طولانی نگیرند ، محکوم به اعدام میشدند ، امثال عمویی و افسران توده ای خودشان با لجاجت نخواستند تقاضای بخشش کنند ، شما که زنده یاد صفر خان را دیدید آیا ایشان را همچنان شکنجه میکردند ، در مصاحبه هایش چیز دیگر نوشته شده ، ساواک کسانی را که اطلاعات مخفی داشتند شکنجه میکرد ، طبیعتا کسانی که بیگناه بودند و فقط چند کتاب خوانده بودند ولی ساواک شک داشت که شاید گروه دیگری در حال شکل گیری است شکنجه میکردند ،
سه شنبه ۲۵ بهمن ۱۴۰۱ - ۰۵:۵۱
۴۴
Momijii - توکیو، ژاپن
بانوی محترم ، توهم حالات مختلفی دارد ! میگن آدم مار گزیده از ریسمون سیاه و سفید می ترسه ! این یک توهم هست چرا که اگر شخص مار گزیده از درایت و عقل و تجربه استفاده بکنه نباید ترس از ریسمون داشته باشه ! هر کس در زندگی روزهای خوب و بد و تجربیات شیرین و تلخ ، بسیار دارد که باید از همه اش درس بگیره ! من قلباً و ذاتاً آدمی هستم که حتی بقولی آزارش به یک مورچه هم نمی رسه ، ولی اگر من و خانواده ام به هر نحو و بطور وحشیانه مورد حمله و تعرض قرار بگیریم و اگر منهم توانایی دفاع و حمله متقابل را داشته باشم ، تردیدی بخود راه نمیدم ، به این حالت نمیشه برچسب خشونت طلبی زد و یا حتی توصیه به خشونت قلمداد کرد ! در اون دهکده جهانی که ازش نام بردید ، فرزند خشونت ، خشونت است و این متاسفانه قانون رویش خشونت هست !
سه شنبه ۲۵ بهمن ۱۴۰۱ - ۰۷:۰۰
۱۰۷
Kefli Iskender - مریخ، وانواتو
نخیر من ایشان را هنگام شکنجه یا بدرفتاری با او ندیدم ( هر چند در این کنایه تحقیر آمیز شما تمسخر بمراتب دردآورتری نهفته است). شما امتناع از نوشتن «چند خط ناقابل توبه نامه» به پیشگاه اعلیحضرت همایونی و بهای از دست دادن گوهر آزادی در سیاهچالهای رژیم ضد مردمی شاه و پایمال شدن شرافت و کرامت و گوهر انسان بودن dignity را (لجاجت! می نامید). اما بریدن زبان Språklig och kulturell kastrering میلیونها انسان را که در وطن و خاک و سرزمین مادری خودشان توسط رژیم شاه را این قتل عام فرهنگی هولناک را که تحت عنوان «زبان رسمی، زبان دولتی، زبان ملی، زبان سراسری» بر مردمان ایران رفت را موضوعی بر می شمارید که از سر گریز بالاخره باعث وحدت ملی شده و می بایستی اجرا می شد. از قضای روزگار فرمانده سپاه پاسداران نیز می فرمایند ایران ۳۶۰ درجه توسط دشمنانش احاطه شده. یعنی این همسایگانی که تورک و کورد عرب و بلوچ هستند و مردمانی که دو سوی مرز فامیل خویشاوند دارند با حکومت مرکزی دشمن هستند. سئوال اینجاست چرا حکومت ایران زبان مردمان کورد و تورک و عرب را که دو سوی مرزها فامیل خویشاوندی دارند می برد؟
سه شنبه ۲۵ بهمن ۱۴۰۱ - ۱۵:۳۸
۱۰۷
Kefli Iskender - مریخ، وانواتو
مؤسسات آسیمیلاسیون و آنیلاسیون( که تحت پوشش مدارس و مراکز تحصیلی فعالیت می کنند) و بواقع با نیت فارسیزه کردن و استیلای زبانی و امحاء زبان مردمان کورد تورک عرب و بلوچ ایران تأسیس شده اند، هولناکترین کوره های فرهنگ سوزی است و این تبعات استمرار فعالیت این کشتارگاهها هزاران بار فجیع تر از شکنجه گاههای و دخمه های ساواک است که توسط رژیم شاه برپا گردید، و همچنان توسط رژیم فعلی باهمان صعوبت استمرار دارد. برچیده شدن این قتلگاههای زبانی و فرهنگی، برای برقراری پل ارتباطی با مردمان دو سوی ایران اولین گام درست برای رهایی ایران از شر خودکامگی و استبداد است. برایتان اوقات خوبی آرزو دارم.
سه شنبه ۲۵ بهمن ۱۴۰۱ - ۱۵:۴۹
۴۹
kurosh-h - گوتنبرگ، سوئد
باز به بیراهه زدی . ساختار کشور جهان سومی همینه ، حالا فکر کردی اگر ورق برگشته بود و زبان اصلی و رسمی ترک ( از هر نوعش ) بود با فارس ها با متانت و احترام به فرهنگ و شعر و تاریخ پارسی برخورد میشد ، یا فکر کردی تو همین آذربایجان شمالی کمتر فاشیسم قومی است ، تو دنیای آرمان گرایی و خود فریبی زندگی نکن ،۴-۵ میلیون ایرانی ، از هر نوعش ( کرد و تورک وفارس ) خارج از استبداد شاه و شیخ و به مدت تقریبا نیم قرن در خارج از ایران هستند و زندگی میکنند ، حالا فکر کردی با فرهنگ و قانون مدار و دمکرات شده ایم ،
سه شنبه ۲۵ بهمن ۱۴۰۱ - ۲۱:۴۹
۴۹
kurosh-h - گوتنبرگ، سوئد
ادامه ، سیستم پهلوی بد بود ، حالا فکر کردی مخالفانش از چپ و راست و توده ای و مجاهد بهتر از آب درامدند ، شاه اگر زنباز بود ، اما به زن رفیقش بند نکرد مثل شازده رجوی ، یا همین چپ خودمان ، شیفته اون استالین و رهبران جنایتکار چین بودند ، جنایت درون سازمانی / تصفیه و حتی شکنجه را هم خودشان اعمال میکردند ، اگر شک داری ، تک تکبرات اثبات میکنم ، از مجاهدین گرفته ، تا بخش منشعب آن ، تا حزب توده و روزبه و تا فداییان خلق .
سه شنبه ۲۵ بهمن ۱۴۰۱ - ۲۱:۵۷
۴۹
kurosh-h - گوتنبرگ، سوئد
ادامه ، از پهلوی کینه داری ، خب حرفی نیست ، قبلش جی ، شاهکار اقوامتورکتبار برای مردم چه بود ، از قاجار شروعکن ، هزار سال برو عقب ، فکر میکنی شریفتر و دمکرات تر و انسان دوستر بودند ، نه عزیز ، خودمان راکول نزنیم ، مظلوم نمایی را کنار بگزاریم ،
سه شنبه ۲۵ بهمن ۱۴۰۱ - ۲۲:۰۶
۴۹
kurosh-h - گوتنبرگ، سوئد
ادامه ، از پهلوی کینه داری ، خب حرفی نیست ، قبلش جی ، شاهکار اقوامتورکتبار برای مردم چه بود ، از قاجار شروعکن ، هزار سال برو عقب ، فکر میکنی شریفتر و دمکرات تر و انسان دوستر بودند ، نه عزیز ، خودمان راکول نزنیم ، مظلوم نمایی را کنار بگزاریم ،
سه شنبه ۲۵ بهمن ۱۴۰۱ - ۲۲:۰۶
۴۹
kurosh-h - گوتنبرگ، سوئد
ادامه ، سیستم پهلوی بد بود ، حالا فکر کردی مخالفانش از چپ و راست و توده ای و مجاهد بهتر از آب درامدند ، شاه اگر زنباز بود ، اما به زن رفیقش بند نکرد مثل شازده رجوی ، یا همین چپ خودمان ، شیفته اون استالین و رهبران جنایتکار چین بودند ، جنایت درون سازمانی / تصفیه و حتی شکنجه را هم خودشان اعمال میکردند ، اگر شک داری ، تک تکبرات اثبات میکنم ، از مجاهدین گرفته ، تا بخش منشعب آن ، تا حزب توده و روزبه و تا فداییان خلق .
سه شنبه ۲۵ بهمن ۱۴۰۱ - ۲۱:۵۷
۴۹
kurosh-h - گوتنبرگ، سوئد
باز به بیراهه زدی . ساختار کشور جهان سومی همینه ، حالا فکر کردی اگر ورق برگشته بود و زبان اصلی و رسمی ترک ( از هر نوعش ) بود با فارس ها با متانت و احترام به فرهنگ و شعر و تاریخ پارسی برخورد میشد ، یا فکر کردی تو همین آذربایجان شمالی کمتر فاشیسم قومی است ، تو دنیای آرمان گرایی و خود فریبی زندگی نکن ،۴-۵ میلیون ایرانی ، از هر نوعش ( کرد و تورک وفارس ) خارج از استبداد شاه و شیخ و به مدت تقریبا نیم قرن در خارج از ایران هستند و زندگی میکنند ، حالا فکر کردی با فرهنگ و قانون مدار و دمکرات شده ایم ،
سه شنبه ۲۵ بهمن ۱۴۰۱ - ۲۱:۴۹
۱۰۷
Kefli Iskender - مریخ، وانواتو
مؤسسات آسیمیلاسیون و آنیلاسیون( که تحت پوشش مدارس و مراکز تحصیلی فعالیت می کنند) و بواقع با نیت فارسیزه کردن و استیلای زبانی و امحاء زبان مردمان کورد تورک عرب و بلوچ ایران تأسیس شده اند، هولناکترین کوره های فرهنگ سوزی است و این تبعات استمرار فعالیت این کشتارگاهها هزاران بار فجیع تر از شکنجه گاههای و دخمه های ساواک است که توسط رژیم شاه برپا گردید، و همچنان توسط رژیم فعلی باهمان صعوبت استمرار دارد. برچیده شدن این قتلگاههای زبانی و فرهنگی، برای برقراری پل ارتباطی با مردمان دو سوی ایران اولین گام درست برای رهایی ایران از شر خودکامگی و استبداد است. برایتان اوقات خوبی آرزو دارم.
سه شنبه ۲۵ بهمن ۱۴۰۱ - ۱۵:۴۹
۱۰۷
Kefli Iskender - مریخ، وانواتو
نخیر من ایشان را هنگام شکنجه یا بدرفتاری با او ندیدم ( هر چند در این کنایه تحقیر آمیز شما تمسخر بمراتب دردآورتری نهفته است). شما امتناع از نوشتن «چند خط ناقابل توبه نامه» به پیشگاه اعلیحضرت همایونی و بهای از دست دادن گوهر آزادی در سیاهچالهای رژیم ضد مردمی شاه و پایمال شدن شرافت و کرامت و گوهر انسان بودن dignity را (لجاجت! می نامید). اما بریدن زبان Språklig och kulturell kastrering میلیونها انسان را که در وطن و خاک و سرزمین مادری خودشان توسط رژیم شاه را این قتل عام فرهنگی هولناک را که تحت عنوان «زبان رسمی، زبان دولتی، زبان ملی، زبان سراسری» بر مردمان ایران رفت را موضوعی بر می شمارید که از سر گریز بالاخره باعث وحدت ملی شده و می بایستی اجرا می شد. از قضای روزگار فرمانده سپاه پاسداران نیز می فرمایند ایران ۳۶۰ درجه توسط دشمنانش احاطه شده. یعنی این همسایگانی که تورک و کورد عرب و بلوچ هستند و مردمانی که دو سوی مرز فامیل خویشاوند دارند با حکومت مرکزی دشمن هستند. سئوال اینجاست چرا حکومت ایران زبان مردمان کورد و تورک و عرب را که دو سوی مرزها فامیل خویشاوندی دارند می برد؟
سه شنبه ۲۵ بهمن ۱۴۰۱ - ۱۵:۳۸
۴۴
Momijii - توکیو، ژاپن
بانوی محترم ، توهم حالات مختلفی دارد ! میگن آدم مار گزیده از ریسمون سیاه و سفید می ترسه ! این یک توهم هست چرا که اگر شخص مار گزیده از درایت و عقل و تجربه استفاده بکنه نباید ترس از ریسمون داشته باشه ! هر کس در زندگی روزهای خوب و بد و تجربیات شیرین و تلخ ، بسیار دارد که باید از همه اش درس بگیره ! من قلباً و ذاتاً آدمی هستم که حتی بقولی آزارش به یک مورچه هم نمی رسه ، ولی اگر من و خانواده ام به هر نحو و بطور وحشیانه مورد حمله و تعرض قرار بگیریم و اگر منهم توانایی دفاع و حمله متقابل را داشته باشم ، تردیدی بخود راه نمیدم ، به این حالت نمیشه برچسب خشونت طلبی زد و یا حتی توصیه به خشونت قلمداد کرد ! در اون دهکده جهانی که ازش نام بردید ، فرزند خشونت ، خشونت است و این متاسفانه قانون رویش خشونت هست !
سه شنبه ۲۵ بهمن ۱۴۰۱ - ۰۷:۰۰
۴۹
kurosh-h - گوتنبرگ، سوئد
مرسی از کامنت ها ، گرامی ، شما چند نکته را دقت داشته باشید ، بسیاری از زندانیان قدیمی زمان شاه ، جزو سازمان مخفی افسران حزب توده بودند ، در تمام دنیا در خصوصا زمان جنگ اگر حبس طولانی نگیرند ، محکوم به اعدام میشدند ، امثال عمویی و افسران توده ای خودشان با لجاجت نخواستند تقاضای بخشش کنند ، شما که زنده یاد صفر خان را دیدید آیا ایشان را همچنان شکنجه میکردند ، در مصاحبه هایش چیز دیگر نوشته شده ، ساواک کسانی را که اطلاعات مخفی داشتند شکنجه میکرد ، طبیعتا کسانی که بیگناه بودند و فقط چند کتاب خوانده بودند ولی ساواک شک داشت که شاید گروه دیگری در حال شکل گیری است شکنجه میکردند ،
سه شنبه ۲۵ بهمن ۱۴۰۱ - ۰۵:۵۱
۱۸
pirzan e irani - استکهلم، سوئد
شما میتوانید بدون محدودیت در حیطه خود به هر کسی که رنجی را متحمل شده است توهم را برایش چیدمان بکنید. ولی برای بنده این حق محفوظ است که خشونت طلبی و یا توصییه به خشونت طلبی، از طرف شما را یک واقعیت ترسناک بدانم. بنده از مروجین کشتار و سرکوب و نابودی هر شخص و هر عقیده ای ترس دارم! نظرم بر این است که در دهکده جهانی مبلغین خشونت و زور گویی هر چه زود به خلوت خویش بروند، و از قطارپیشرفت و رسیدن به آزادی و حقوق بشری باید خارج بشوند.
سه شنبه ۲۵ بهمن ۱۴۰۱ - ۰۳:۰۳
۴۴
Momijii - توکیو، ژاپن
اینطور که سابقه کامنتهای شما در ذهن من هست ، متاسفانه شما رو فردی یافتم ، با درد سنگینی از گذشته و نتیجتاً با کمی توهمات ناشی از همان درد ! شما مرتب میگوئید که چاقو دسته خودش رو نمی بره ، دقیقاً ! ولی اگر شاه خمینی رو نکشت و به عراق تبعید کرد دلیل دل خوش او از خمینی نبود ، بلکه به متحجرین قشر مذهبی ( آخوند ) برای مبارزه با چپها و توده ایها نیاز داشت ، شاه بخوبی میدانست که مردم عامی و بیسواد مثل گوسفند دنبال بُز کَل ( آخوند ) هستند و آخوند هم مخالف کمونیست خدا نا باور !! در خصوص پیشینه شما ، من نیازی به اطلاعات خصوصی کسی که نمیشناسمش رو ندارم و این بوی ساواک که گفتید ، برخاسته از همون توهمی بود که دچارش هستید و من به آن اشاره کردم ! وکالت پرویز ثابتی رو هم بهتره به شخص دیگری واگذار کنید !! .
دوشنبه ۲۴ بهمن ۱۴۰۱ - ۲۳:۳۳
۱۰۷
Kefli Iskender - مریخ، وانواتو
کوروش گرامی، مرقوم کرده اید صفر خان خودش کارگر کم سوادی ولی بسیار پرشور در نظرات چپ خودش بود. اجازه بدهید بگویم صفر خان نه شعور سیاسی داشت و نه از شعور ملی بهره ای برده بود. آدمی بود از زورگویی و چپاول مالکان علیه رعیت و دهقان جانش به لب رسیده بود ولی اعلیحضرت همایونی اصرار داشت توبه نامه بنویسد(این توبه نامه همایونی ångerbrev کماکان برسم سابق در کشور گل و بلبل اسلامی - آریایی ایران مرسوم است ) . مضافا سی دو سال نشستن در کنج زندان و سیاهچال چیزی به دانش و شعور انسان نمی افزاید، زندان مثل ارتش هم نیست که با گذشت سنوات خدمت تعداد و ستاره های روی شانه بیشتر شود، نشستن در بیخبری تنها به حماقت انسان می افزاید. همین. کما اینکه من تجربه دریافته ام انسانها بسیاری با وجود یک عمر زندگی در اسکاندیناوی و بهره گیری مدام از اینترنت پر سرعت و دسترسی به تمامی منابع موجود، بقدری در جهل مرکب دنیای متوهم و خیالاتی خود غوطه ور هستند، که به انسانهای عصر نئاندرتال می گویند بکش کنار!!
دوشنبه ۲۴ بهمن ۱۴۰۱ - ۲۳:۲۷
۱۰۷
Kefli Iskender - مریخ، وانواتو
ادامه، ایشان در اثر شکنجه های وحشیانه ساواک که جسمش را نابود کرده بود، کوتاه زمانی بعد از سقوط شاه فوت کرد( و خانواده و فرزندانش خردسالش یتیم و بی سرپرست ماندند). اما قبل از فوت یکی شکنجه گران خودش را که در بلبشوی انقلاب توسط مردم شناسایی و دستگیر شده بود از خطر «اعدام انقلابی» نجات داد، و در دادگاه شهادت داد که آن شکنجه گر برای حفظ شغل خود، در جلو چشم مافوقش شلاق را در هوا می چرخاند، اما بهنگام فرود آوردن ضربه ابتدا نوک شلاق را با زمین تماس می داد و اینکار از شدت ضربه شلاق می کاهید و میزان پارگی پوست کم می کرد، و از عذاب طاقت فرسا و بیخوابی شبهای بعد از شکنجه در زندان سرد و نمور قابل تحمل تر می کرد. خودتان تصور کنید صحنه شکنجه گری را که درصندلی متهم نشسته، آنهم در جو پر از انتقام آنروزها، و ناگهان انسان درد کشیده ای که در آن همهمه ناگهان برخاسته و بخاطر عدالت، سینه اش را برای دفاع از جان و زندگی شکنجه گرش سپر می کند.
دوشنبه ۲۴ بهمن ۱۴۰۱ - ۲۳:۰۶
۱۰۷
Kefli Iskender - مریخ، وانواتو
اجازه بدهید در مورد شکنجه گران که فرموده اید خاطره ای نقل کنم، یکی از عزیزترین نزدیکان من تنها به جرم «مطالعه آثار ممنوع» بعبارتی پیدا کردن چند کتاب فلسفی سیاسی در قفسه کتابخانه اش دستگیر و در زندان شاهنشاه آریامهر گل و بلبل مورد وحشیانه ترین شکنجه ها قرار گرفته بود(همین) خواندن کتاب! از او خواته بودند توبه نامه بنویسد و از پیشگاه همایونی طلب عفو نماید. گفته بود من کاری خلاف قانون نکرده ام که عفو بخواهم. روی حرف ماند، ده سال کشید و با تنی رنجور ، شکنجه شده، اما سری بلند بیرون آمد. ماهها نشستن در سلول «تاریکی مطلق» بینایی آن حشمان پر فروع جوان را تا حد از دست دادن بینایی ( به جرم مطالعه!» تحلیل برده بود. ایشان در نهایت با تنی زخمی بعد از ده سال از زندان أزاد شد. :جرم: مطالعه آثار ممنوعه).
دوشنبه ۲۴ بهمن ۱۴۰۱ - ۲۲:۱۸
۱۰۷
Kefli Iskender - مریخ، وانواتو
اجازه بدهید همانطور که شما ناشناس هستید، من نیز ناشناس بمانم، مرقوم فرموده اید، صفر خان خودش مایل بود در زندان بماند! شمار ا به همان کتابهایی که در باره او نوشته شده مراجعه می دهم، در این خاطرات یکی از زندانیان سیاسی از او می پرسد: صفر خان، حالا بعد از اینهمه عمر( آنزمان بعد از بیشت و هشت سال) که در زندان نشسته ای به زندان عادت کرده ای؟ جواب می دهد اگر شما روی آتش بنشینید، به نشستن روی آتش عادت می کنید؟!
دوشنبه ۲۴ بهمن ۱۴۰۱ - ۲۱:۵۵
۱۰۷
Kefli Iskender - مریخ، وانواتو
جناب، من کسی هستم که در سال ۱۳۴۷ ایشان را در زندان قصر ملاقات کردم.
دوشنبه ۲۴ بهمن ۱۴۰۱ - ۲۱:۴۹
۱۸
pirzan e irani - استکهلم، سوئد
آقای کوروش: ما نمیتوانیم بد و بدتر را مقایسه بکنیم. خشونت بهتر و خشونت بدتر.اعدام با گیوتین و چوبه دار یا تیرباران یا صندلی برقی! ولی در کلییت بدون شک داستان و مرام شکنجه گران اسلامی با زمان گذشته قابل قیاس نیست. دادن سیگار به متهم و یا عادت زندانی به ماندن در زندان سندروم استکهلم را برایم زنده کرد. شاید در آسیا نام آن سندروم تهران بوده است!
دوشنبه ۲۴ بهمن ۱۴۰۱ - ۲۱:۴۰
۱۸
pirzan e irani - استکهلم، سوئد
۲- خمینی از کشوری به ایران آمد که چند ماه پیش برای شاه( فرانسه) فرش قرمز پهن کرده بودند. حالا اگر شما گلایه ای دارید که چرا بیشتر جریانات را سرکوب نکرد و نکشت و نابود نکرد، بهتراست ازفرزندش بپرسید. بنده متاسفم از اینکه نمیتوانم اطلاعات شخصی خودم را بهتان بدهم.چون حس میکنم بوی ساواک می آید. در ضمن اگر وکالتی از آقای ثابتی دارید برایم بفرستید، تا جوابتان را دهم. بد نیست اجازه سرکوب وخشونت ۲۴ عیار را هم در وکالت نامه درج بفرمایید.عزتتان بالا!
دوشنبه ۲۴ بهمن ۱۴۰۱ - ۲۱:۲۴
۱۸
pirzan e irani - استکهلم، سوئد
۱- بله! شما درست میفرمایید که شاه اعتقادات مذهبی داشت. پس براین اساس طبیعی بود که خمینی را پرورش بدهد، و حتی حق تبعیدی هم بهش پرداخت بکند. بنابراین یک آدم مذهبی نمیتواند سردمداران و عاشقان مذهب را سرکوب بکند. اینجاست که اشاره کردم که چاقو دسته خودش را نمی برد. در آن طرف ماجرا هم کسی که با بینشش دین و مذهب در تضاد بود نیروهای چپ بودند. پس وظیفه شاه در دفاع از دین ایجاب میکرد که بی خدایان را باید سرکوب بکند. ولی از نظر شما این خشونت کافی نبود.
دوشنبه ۲۴ بهمن ۱۴۰۱ - ۲۱:۲۲
۴۹
kurosh-h - گوتنبرگ، سوئد
در ضمن شما را به خاطرات عمویی ، به آذین ، کوروش لاشایی ، انور خامه ایی ، کیانوری ، اشرف دهقانی ، حشمت رییسی ، رقیه دانشگری ارجاع میدهم تا داستان را بیشتر درک کنید ،
دوشنبه ۲۴ بهمن ۱۴۰۱ - ۲۰:۴۴
۴۹
kurosh-h - گوتنبرگ، سوئد
گرامی تک تک کتاب های خاطرات زندان را اگه مطالعه کنید با چند نام تکراری موجهمیشوید ، تهرانی ، حسینی ، آرش و مصطفویی و چند تای دیگر ، البته من از تهران صحبت میکنم . قصد من دفاع از ساواکو یا لوث کردن شکنجه نیست ، حتی یک سیلی هم یک نوع شکنجه حساب میشود ، اما داستان تعداد زندانیان ، میزان شکنجه ، تعداد شکنجه گران و بازجویان بسیار غولو امیز بود . شکنجه گران رژیم پهلوی کینه شخصی به مبارزان نداشتند . در بسیاری موارد با تعارف سیگار حتی قصد دلجویی میکردند ، داستان شکنجه گران اسلامی بطور بنیادی متفاوت است .
دوشنبه ۲۴ بهمن ۱۴۰۱ - ۲۰:۳۹
۴۹
kurosh-h - گوتنبرگ، سوئد
گرامی از صفر قهرمانی ۲ تا کتاب خاطرات چاپ شده ، که هر دورا من خواندهام ، خودش کارگر کم سوادی ولی بسبار پرشور در نظرات چپ خودش بود ،کتاب را دیگران و به حالت مصاحبه نوشته شدند ، رژیم به صفر خان گفتند که تقاضای بخشش کن نکرد ، سالهای آخر هم خودش بیشتر مایل بود در زندان باشد ، چراکه احترام داشت ، حتی از جانب زندانبانان ، غذا میپختند و به هیچوجه تحت فشار خاصی نبود ، اینکه خودش طالب بود در زندان بماند پدیده عجیبی هم نیست ، موارد مشابه در تمام دنیا دیده میشود ، کسانی که بعد از چند دهه خواهان ترک زندان نیستند
دوشنبه ۲۴ بهمن ۱۴۰۱ - ۲۰:۲۲
۴۴
Momijii - توکیو، ژاپن
اون کسانیکه روشنفکر خطابشون میکنی ، همه بنحوی مزدور و وابسطه به یک قدرت کمونیستی و چپ ، مخالف نفوذ آمریکا و البته همپیمانش شاه بودند و هیچگاه دلسوز مردم و مملکت نبودند ، فقط و فقط مزدور شوروی سابق بودند ! بعد هم شورش پنجاه و هفت و سقوط شاه ، سناریویی بود که آمریکا و CIA بهمراهی مزدوران ایرانی وطنفروش شان طرح و اجرا کردند و ربطی به شاه نداشت !
دوشنبه ۲۴ بهمن ۱۴۰۱ - ۱۸:۲۴
۴۴
Momijii - توکیو، ژاپن
نه دلخورم و نه پریشان ! محض اطلاع شما من سلطنت طلب نیستم که میگوئید شاه شما ! این تنها یک مقایسه ساده دو حکومت هست ! اگر شاه اعتقادات مذهبی نداشت و به ساواک اجازه سرکوب و خفه کردن صدای آخوند و مذهبی جماعت و شما چپیها و توده ایها و ملی مذهبیها و دیگر لاشخورهای روشنفکر نما رو میداد ، الان این نبود حال و روز مملکت چند هزار ساله !! راستی شما جزو کدامیک از این فرقه های فراری هستید !!؟ ظاهرا سرخورده ای از چریکهای فدایی ( اکثریت و اقلیت ) و شاید پیکار و احتمال کم مجاهدینی سابق !!
دوشنبه ۲۴ بهمن ۱۴۰۱ - ۱۸:۱۳
۱۰۷
Kefli Iskender - مریخ، وانواتو
بفرمان ملوکانه اعلیحضرت همایونی تمام زبانهای مردمان ایران را بیخ بریده شد و ایران آریایی اولین کشور لالها شد (و در این اثنا پادشاهی را «موهبتی الهی» (ترجمه اش به زبان آخوندی می شود ولایت فقیه سلطنتی) معرفی میکرد، و در این اثنا خود یا به طواف کعبه می شتافت یا سر به آستان قدسی حضرت امام رضا می سایید. تمام احزاب و افکار را منحل کرد و حزب رستاخیز ( رستاخیز همان است بزبان عربی بعث می شود /یعنی دقیقا مانند حزب بعث سوریه و عراق!) را این پوپولیسم اینگونه ادامه یافت، که با عروج خمینی به منبر قدرت، شاه از تخت بزیر کشیده شد.
دوشنبه ۲۴ بهمن ۱۴۰۱ - ۱۷:۳۸
۱۰۷
Kefli Iskender - مریخ، وانواتو
فرموده انید:"یعنی وقتی اطلاعات میسوخت دیگه کاری به متهم نداشتند!" . صفر قهرمانی سی و دو سال (۳۲ سال) از زندگی خود را در تبعیدگاه برازجان و زندان عادل آباد شیراز و زندان قصر بسر برد. براستی شما ایران و مردمان آنرا می شناسید. آیا هیچ از کشتار و شکنجه هایی را که بر مردمان آن توسط رژیم مخوف شاه رفت خبر دارید، یا اینکه ایران شما تنها محدود به خاطرات خوش توزیع شیر مجانی در مدارس است. ( آنهم با هدف فارسیزده کردن تمام ایران و بریدن زبان مادری تمامی مردمان این سرزمین). شما در کدام سوی تاریخ ایستاده اید؟ آیا شما براستی در سوئد زندگی می کنید؟
دوشنبه ۲۴ بهمن ۱۴۰۱ - ۱۷:۱۸
۱۸
pirzan e irani - استکهلم، سوئد
کوروش خان:اگر اشتباه نکرده باشم جنابعالی در یک کامنت اظهار داشته بودی که بزرگ شده سوئد هستی. یعنی در زودترین حالت از دوران نوجوانی در سوئد تشریف داری.باید گفت: در این موقعیت و فضای سنی خیلی ها حتی به زبان فارسی هم مسلط نیستند. شما علاوه براینکه مشکلی در این زمینه نداری حتی میفرمایی: تعداد شکنجه گران و بازجویان ساواک در اوین و تهران از حتی ۱۰ نفر هم کمتر بود. چه بهتربود شماره کارت عضویت آنها رو هم مینوشتی! .پس میشه گفت لابد درکل ایران ۵۰ نفر بودند. شما این Concept را از کجا پیدا کردید که اگر اینطوری میشد اطلاعات میسوخت و دیگر کاری به متهم نداشتند! آقای کوروش: به آدم گدا نگو شب جمعه کی هست!؟. بنده آسیب دیده جنایت و شکنجه و اعدام ساواک کمتر از ۱۰ نفره( نقل و قول از شما) هستم, و باران این فلاکت ها را در دوران همایونی و ولایی را گذرانده ام.موفق باشی
دوشنبه ۲۴ بهمن ۱۴۰۱ - ۱۴:۱۸
۱۰۷
Kefli Iskender - مریخ، وانواتو
از قضای روزگار این رژیم شاه بود که همه روشنفکران را به زنجیر کشید، و در تبعیدگاه و زندان به قتل رسانید، و سپس آیت اله خمینی را با سلام و صلوات تا رسیدن سیب دین از درخت سیاست برای استراحت به باغ نوفل لوشاتو روانه فرمود.
دوشنبه ۲۴ بهمن ۱۴۰۱ - ۱۴:۰۱
۱۸
pirzan e irani - استکهلم، سوئد
دلخور و پریشان خاطرمباش! اولاً چاقو دسته خودش را نمیبُرد. زیرا شاه شما میدانست چه کسی را تبعید و پرورش بدهد، و چه کسی را هم تباه و نابود بکند. دوماً- زیاد هم دیر نشده شما حامی سلطنت میتوانید این فرمول و نسخه را به آقای رضا پهلوی بدهید, تا به محض رسیدن به قدرت همه را قتل عام بکند. محبت و تلاش شما در این راهکار فزونی باد!
دوشنبه ۲۴ بهمن ۱۴۰۱ - ۱۳:۱۵
۴۴
Momijii - توکیو، ژاپن
ایکاش در اونزمان هر چی مخالف خرفت مذهبی و چپ و توده ای و ملی مذهبی و تمام کسانیکه با خمینی برای براندازی حکومت پهلوی همکاری کردند رو از بین می برد !!
دوشنبه ۲۴ بهمن ۱۴۰۱ - ۰۷:۵۴
۴۹
kurosh-h - گوتنبرگ، سوئد
ادامه ، ثابتی از طریق خبر چینی به نام امیر حسین فطانت از وجود گروه مطالعاتی چپگرا خبردار شد ، که یکبار در حد حرف آنهم توسط یک نفر ، صحبت از ربودن ولیعهد در ازای آزادی چریک های زندانی شده بود ، ثابتی همه را دستگیر کرد ، داستان را بال و پر داد تا نزد شاه جلوه کند ، خود اینکروه اصلا نه مبارز بودند و نه چریک و نه حتی اسلحه داشتند ، پس بعد از تحدید و شاید دو تا سیلی همه خواهان طلب بخشش شدند ، اما ۲ نفر لجاجت کردند ، گلسرخی و کرامت دانشیان ، سناریو ساواک را افشا کردند ، اما حاظر به ندامت نشدند ، و قربانی این داستان شدند ، خود ثابتی هم آدم سنگدلی نبود و نمی خواست این جوری بشه ، اما داستان به دادگاه نظامی کشیده شد و ختم شومی پیدا کرد که شدیدا به شاه و سیستم قضایی ایران ضربه زد .
دوشنبه ۲۴ بهمن ۱۴۰۱ - ۰۶:۱۰
۷۴
Sasan 55 - پاریس، فرانسه
منهم موافقم که ثابتی و مدیران امنیتی زمان شاه فقید محاکمه شوند اما بدلیل اینکه وظیفه خود را خوب انجام ندادند و با سهل انگاری و یا خیانت به کشور و شاه موجب ریشه گرفتن درخت فاسد ارتجاع ملاها و نهایتاً ایجاد شورش ۵۷ شدند و این بلای خانمانسوز جمهوری تبهکار اسلامی را به جان ما انداختند.مرگ بر خائنین به ملت ایران چه کراواتی و چه عمامه بسر و ریشو
دوشنبه ۲۴ بهمن ۱۴۰۱ - ۰۶:۰۹
۴۹
kurosh-h - گوتنبرگ، سوئد
ادامه ، کارنامه ساواک ۲ لکه ننگ شاخص دارد . مورد اول بعد از کشتن پیاپی چندین عضو ساواک ، از جمله عامل نفوذی شهریاری توسط فدایی خلق حمید اشرف ، طرح انتقام از زندانیان حکم گرفته در اوین شکل گرفت ، بیژن جزنی و ۸ نفر دیگر قربانی این جنایت در تپه های اوین شدند ، مورد دوم جاه طلبی اتفاقا همین ثابتی بود ، ساواک عملا مجاهدین و فداییان را در حد نابودی کامل کشانده بودند ، اکثر چریک ها یا کشته شده بودند و یا زندانی ، ثابتی شانسی برای درخشش بیشتر برای شاه نداشت ،
دوشنبه ۲۴ بهمن ۱۴۰۱ - ۰۵:۵۵
۴۹
kurosh-h - گوتنبرگ، سوئد
ساواک سازمان اطلاعاتی بزرگی بود که فقط بخشی از آن مربوط به کمیته ضد خرابکاری و مخالفان رژیم بود ، گروه اتحادیه کمونیست ها با چاپ اسامی ۸۰۰۰ کارمند ساواک که از سرایدار گرفته تا کارمند امور مالی تا بخش های ضد جاسوسی ، فاجعه تلخی برای هزاران کارمند ساواک پدید آورد ، پرویز ثابتی اصولا ربطی به بازجویی و شکنجه نداشت ، او تحلیلگر سیاسی و طراح محدود کردن فعالیت و شناسایی مخالفان رژیم بود ، تعداد شکنجه گران و بازجویان ساواک در اوین و تهران از حتی ۱۰ نفر هم کمتر بود ، هدف تخلیه اطلاعاتی تروریست ها و یا چریک ها بود ، چریک ها موظف بودندکه تا سه روز مقاومت کنند ، بعدها به یک روز و حتی ۶ ساعت هم تقلیل پیدا کرد ، یعنی وقتی اطلاعات میسوخت دیگه کاری به متهم نداشتند ، مقایسه ساواک با سیستم سادیسمی زژیمکنونی اشتباه است
دوشنبه ۲۴ بهمن ۱۴۰۱ - ۰۵:۴۴
۵۴
hamid411 - لس آنجلس، ایالات متحده امریکا
دم ساواک گرم. هر کسی رو که گرفته بود از اون . بود نمیدونم چرا یاد قهوه افتادم!
دوشنبه ۲۴ بهمن ۱۴۰۱ - ۰۵:۱۷
۵۴
hamid411 - لس آنجلس، ایالات متحده امریکا
دم ساواک گرم. هر کسی رو که گرفته بود از اون . بود نمیدونم چرا یاد قهوه افتادم!
دوشنبه ۲۴ بهمن ۱۴۰۱ - ۰۵:۱۷
۴۹
kurosh-h - گوتنبرگ، سوئد
ساواک سازمان اطلاعاتی بزرگی بود که فقط بخشی از آن مربوط به کمیته ضد خرابکاری و مخالفان رژیم بود ، گروه اتحادیه کمونیست ها با چاپ اسامی ۸۰۰۰ کارمند ساواک که از سرایدار گرفته تا کارمند امور مالی تا بخش های ضد جاسوسی ، فاجعه تلخی برای هزاران کارمند ساواک پدید آورد ، پرویز ثابتی اصولا ربطی به بازجویی و شکنجه نداشت ، او تحلیلگر سیاسی و طراح محدود کردن فعالیت و شناسایی مخالفان رژیم بود ، تعداد شکنجه گران و بازجویان ساواک در اوین و تهران از حتی ۱۰ نفر هم کمتر بود ، هدف تخلیه اطلاعاتی تروریست ها و یا چریک ها بود ، چریک ها موظف بودندکه تا سه روز مقاومت کنند ، بعدها به یک روز و حتی ۶ ساعت هم تقلیل پیدا کرد ، یعنی وقتی اطلاعات میسوخت دیگه کاری به متهم نداشتند ، مقایسه ساواک با سیستم سادیسمی زژیمکنونی اشتباه است
دوشنبه ۲۴ بهمن ۱۴۰۱ - ۰۵:۴۴
۴۹
kurosh-h - گوتنبرگ، سوئد
ادامه ، کارنامه ساواک ۲ لکه ننگ شاخص دارد . مورد اول بعد از کشتن پیاپی چندین عضو ساواک ، از جمله عامل نفوذی شهریاری توسط فدایی خلق حمید اشرف ، طرح انتقام از زندانیان حکم گرفته در اوین شکل گرفت ، بیژن جزنی و ۸ نفر دیگر قربانی این جنایت در تپه های اوین شدند ، مورد دوم جاه طلبی اتفاقا همین ثابتی بود ، ساواک عملا مجاهدین و فداییان را در حد نابودی کامل کشانده بودند ، اکثر چریک ها یا کشته شده بودند و یا زندانی ، ثابتی شانسی برای درخشش بیشتر برای شاه نداشت ،
دوشنبه ۲۴ بهمن ۱۴۰۱ - ۰۵:۵۵
۷۴
Sasan 55 - پاریس، فرانسه
منهم موافقم که ثابتی و مدیران امنیتی زمان شاه فقید محاکمه شوند اما بدلیل اینکه وظیفه خود را خوب انجام ندادند و با سهل انگاری و یا خیانت به کشور و شاه موجب ریشه گرفتن درخت فاسد ارتجاع ملاها و نهایتاً ایجاد شورش ۵۷ شدند و این بلای خانمانسوز جمهوری تبهکار اسلامی را به جان ما انداختند.مرگ بر خائنین به ملت ایران چه کراواتی و چه عمامه بسر و ریشو
دوشنبه ۲۴ بهمن ۱۴۰۱ - ۰۶:۰۹
۴۹
kurosh-h - گوتنبرگ، سوئد
ادامه ، ثابتی از طریق خبر چینی به نام امیر حسین فطانت از وجود گروه مطالعاتی چپگرا خبردار شد ، که یکبار در حد حرف آنهم توسط یک نفر ، صحبت از ربودن ولیعهد در ازای آزادی چریک های زندانی شده بود ، ثابتی همه را دستگیر کرد ، داستان را بال و پر داد تا نزد شاه جلوه کند ، خود اینکروه اصلا نه مبارز بودند و نه چریک و نه حتی اسلحه داشتند ، پس بعد از تحدید و شاید دو تا سیلی همه خواهان طلب بخشش شدند ، اما ۲ نفر لجاجت کردند ، گلسرخی و کرامت دانشیان ، سناریو ساواک را افشا کردند ، اما حاظر به ندامت نشدند ، و قربانی این داستان شدند ، خود ثابتی هم آدم سنگدلی نبود و نمی خواست این جوری بشه ، اما داستان به دادگاه نظامی کشیده شد و ختم شومی پیدا کرد که شدیدا به شاه و سیستم قضایی ایران ضربه زد .
دوشنبه ۲۴ بهمن ۱۴۰۱ - ۰۶:۱۰
۴۴
Momijii - توکیو، ژاپن
ایکاش در اونزمان هر چی مخالف خرفت مذهبی و چپ و توده ای و ملی مذهبی و تمام کسانیکه با خمینی برای براندازی حکومت پهلوی همکاری کردند رو از بین می برد !!
دوشنبه ۲۴ بهمن ۱۴۰۱ - ۰۷:۵۴
۱۸
pirzan e irani - استکهلم، سوئد
دلخور و پریشان خاطرمباش! اولاً چاقو دسته خودش را نمیبُرد. زیرا شاه شما میدانست چه کسی را تبعید و پرورش بدهد، و چه کسی را هم تباه و نابود بکند. دوماً- زیاد هم دیر نشده شما حامی سلطنت میتوانید این فرمول و نسخه را به آقای رضا پهلوی بدهید, تا به محض رسیدن به قدرت همه را قتل عام بکند. محبت و تلاش شما در این راهکار فزونی باد!
دوشنبه ۲۴ بهمن ۱۴۰۱ - ۱۳:۱۵
۱۰۷
Kefli Iskender - مریخ، وانواتو
از قضای روزگار این رژیم شاه بود که همه روشنفکران را به زنجیر کشید، و در تبعیدگاه و زندان به قتل رسانید، و سپس آیت اله خمینی را با سلام و صلوات تا رسیدن سیب دین از درخت سیاست برای استراحت به باغ نوفل لوشاتو روانه فرمود.
دوشنبه ۲۴ بهمن ۱۴۰۱ - ۱۴:۰۱
۱۸
pirzan e irani - استکهلم، سوئد
کوروش خان:اگر اشتباه نکرده باشم جنابعالی در یک کامنت اظهار داشته بودی که بزرگ شده سوئد هستی. یعنی در زودترین حالت از دوران نوجوانی در سوئد تشریف داری.باید گفت: در این موقعیت و فضای سنی خیلی ها حتی به زبان فارسی هم مسلط نیستند. شما علاوه براینکه مشکلی در این زمینه نداری حتی میفرمایی: تعداد شکنجه گران و بازجویان ساواک در اوین و تهران از حتی ۱۰ نفر هم کمتر بود. چه بهتربود شماره کارت عضویت آنها رو هم مینوشتی! .پس میشه گفت لابد درکل ایران ۵۰ نفر بودند. شما این Concept را از کجا پیدا کردید که اگر اینطوری میشد اطلاعات میسوخت و دیگر کاری به متهم نداشتند! آقای کوروش: به آدم گدا نگو شب جمعه کی هست!؟. بنده آسیب دیده جنایت و شکنجه و اعدام ساواک کمتر از ۱۰ نفره( نقل و قول از شما) هستم, و باران این فلاکت ها را در دوران همایونی و ولایی را گذرانده ام.موفق باشی
دوشنبه ۲۴ بهمن ۱۴۰۱ - ۱۴:۱۸
۱۰۷
Kefli Iskender - مریخ، وانواتو
فرموده انید:"یعنی وقتی اطلاعات میسوخت دیگه کاری به متهم نداشتند!" . صفر قهرمانی سی و دو سال (۳۲ سال) از زندگی خود را در تبعیدگاه برازجان و زندان عادل آباد شیراز و زندان قصر بسر برد. براستی شما ایران و مردمان آنرا می شناسید. آیا هیچ از کشتار و شکنجه هایی را که بر مردمان آن توسط رژیم مخوف شاه رفت خبر دارید، یا اینکه ایران شما تنها محدود به خاطرات خوش توزیع شیر مجانی در مدارس است. ( آنهم با هدف فارسیزده کردن تمام ایران و بریدن زبان مادری تمامی مردمان این سرزمین). شما در کدام سوی تاریخ ایستاده اید؟ آیا شما براستی در سوئد زندگی می کنید؟
دوشنبه ۲۴ بهمن ۱۴۰۱ - ۱۷:۱۸
۱۰۷
Kefli Iskender - مریخ، وانواتو
بفرمان ملوکانه اعلیحضرت همایونی تمام زبانهای مردمان ایران را بیخ بریده شد و ایران آریایی اولین کشور لالها شد (و در این اثنا پادشاهی را «موهبتی الهی» (ترجمه اش به زبان آخوندی می شود ولایت فقیه سلطنتی) معرفی میکرد، و در این اثنا خود یا به طواف کعبه می شتافت یا سر به آستان قدسی حضرت امام رضا می سایید. تمام احزاب و افکار را منحل کرد و حزب رستاخیز ( رستاخیز همان است بزبان عربی بعث می شود /یعنی دقیقا مانند حزب بعث سوریه و عراق!) را این پوپولیسم اینگونه ادامه یافت، که با عروج خمینی به منبر قدرت، شاه از تخت بزیر کشیده شد.
دوشنبه ۲۴ بهمن ۱۴۰۱ - ۱۷:۳۸
۴۴
Momijii - توکیو، ژاپن
نه دلخورم و نه پریشان ! محض اطلاع شما من سلطنت طلب نیستم که میگوئید شاه شما ! این تنها یک مقایسه ساده دو حکومت هست ! اگر شاه اعتقادات مذهبی نداشت و به ساواک اجازه سرکوب و خفه کردن صدای آخوند و مذهبی جماعت و شما چپیها و توده ایها و ملی مذهبیها و دیگر لاشخورهای روشنفکر نما رو میداد ، الان این نبود حال و روز مملکت چند هزار ساله !! راستی شما جزو کدامیک از این فرقه های فراری هستید !!؟ ظاهرا سرخورده ای از چریکهای فدایی ( اکثریت و اقلیت ) و شاید پیکار و احتمال کم مجاهدینی سابق !!
دوشنبه ۲۴ بهمن ۱۴۰۱ - ۱۸:۱۳
۴۴
Momijii - توکیو، ژاپن
اون کسانیکه روشنفکر خطابشون میکنی ، همه بنحوی مزدور و وابسطه به یک قدرت کمونیستی و چپ ، مخالف نفوذ آمریکا و البته همپیمانش شاه بودند و هیچگاه دلسوز مردم و مملکت نبودند ، فقط و فقط مزدور شوروی سابق بودند ! بعد هم شورش پنجاه و هفت و سقوط شاه ، سناریویی بود که آمریکا و CIA بهمراهی مزدوران ایرانی وطنفروش شان طرح و اجرا کردند و ربطی به شاه نداشت !
دوشنبه ۲۴ بهمن ۱۴۰۱ - ۱۸:۲۴
۴۹
kurosh-h - گوتنبرگ، سوئد
گرامی از صفر قهرمانی ۲ تا کتاب خاطرات چاپ شده ، که هر دورا من خواندهام ، خودش کارگر کم سوادی ولی بسبار پرشور در نظرات چپ خودش بود ،کتاب را دیگران و به حالت مصاحبه نوشته شدند ، رژیم به صفر خان گفتند که تقاضای بخشش کن نکرد ، سالهای آخر هم خودش بیشتر مایل بود در زندان باشد ، چراکه احترام داشت ، حتی از جانب زندانبانان ، غذا میپختند و به هیچوجه تحت فشار خاصی نبود ، اینکه خودش طالب بود در زندان بماند پدیده عجیبی هم نیست ، موارد مشابه در تمام دنیا دیده میشود ، کسانی که بعد از چند دهه خواهان ترک زندان نیستند
دوشنبه ۲۴ بهمن ۱۴۰۱ - ۲۰:۲۲
۴۹
kurosh-h - گوتنبرگ، سوئد
گرامی تک تک کتاب های خاطرات زندان را اگه مطالعه کنید با چند نام تکراری موجهمیشوید ، تهرانی ، حسینی ، آرش و مصطفویی و چند تای دیگر ، البته من از تهران صحبت میکنم . قصد من دفاع از ساواکو یا لوث کردن شکنجه نیست ، حتی یک سیلی هم یک نوع شکنجه حساب میشود ، اما داستان تعداد زندانیان ، میزان شکنجه ، تعداد شکنجه گران و بازجویان بسیار غولو امیز بود . شکنجه گران رژیم پهلوی کینه شخصی به مبارزان نداشتند . در بسیاری موارد با تعارف سیگار حتی قصد دلجویی میکردند ، داستان شکنجه گران اسلامی بطور بنیادی متفاوت است .
دوشنبه ۲۴ بهمن ۱۴۰۱ - ۲۰:۳۹
۴۹
kurosh-h - گوتنبرگ، سوئد
در ضمن شما را به خاطرات عمویی ، به آذین ، کوروش لاشایی ، انور خامه ایی ، کیانوری ، اشرف دهقانی ، حشمت رییسی ، رقیه دانشگری ارجاع میدهم تا داستان را بیشتر درک کنید ،
دوشنبه ۲۴ بهمن ۱۴۰۱ - ۲۰:۴۴
۱۸
pirzan e irani - استکهلم، سوئد
۱- بله! شما درست میفرمایید که شاه اعتقادات مذهبی داشت. پس براین اساس طبیعی بود که خمینی را پرورش بدهد، و حتی حق تبعیدی هم بهش پرداخت بکند. بنابراین یک آدم مذهبی نمیتواند سردمداران و عاشقان مذهب را سرکوب بکند. اینجاست که اشاره کردم که چاقو دسته خودش را نمی برد. در آن طرف ماجرا هم کسی که با بینشش دین و مذهب در تضاد بود نیروهای چپ بودند. پس وظیفه شاه در دفاع از دین ایجاب میکرد که بی خدایان را باید سرکوب بکند. ولی از نظر شما این خشونت کافی نبود.
دوشنبه ۲۴ بهمن ۱۴۰۱ - ۲۱:۲۲
۱۸
pirzan e irani - استکهلم، سوئد
۲- خمینی از کشوری به ایران آمد که چند ماه پیش برای شاه( فرانسه) فرش قرمز پهن کرده بودند. حالا اگر شما گلایه ای دارید که چرا بیشتر جریانات را سرکوب نکرد و نکشت و نابود نکرد، بهتراست ازفرزندش بپرسید. بنده متاسفم از اینکه نمیتوانم اطلاعات شخصی خودم را بهتان بدهم.چون حس میکنم بوی ساواک می آید. در ضمن اگر وکالتی از آقای ثابتی دارید برایم بفرستید، تا جوابتان را دهم. بد نیست اجازه سرکوب وخشونت ۲۴ عیار را هم در وکالت نامه درج بفرمایید.عزتتان بالا!
دوشنبه ۲۴ بهمن ۱۴۰۱ - ۲۱:۲۴
۱۸
pirzan e irani - استکهلم، سوئد
آقای کوروش: ما نمیتوانیم بد و بدتر را مقایسه بکنیم. خشونت بهتر و خشونت بدتر.اعدام با گیوتین و چوبه دار یا تیرباران یا صندلی برقی! ولی در کلییت بدون شک داستان و مرام شکنجه گران اسلامی با زمان گذشته قابل قیاس نیست. دادن سیگار به متهم و یا عادت زندانی به ماندن در زندان سندروم استکهلم را برایم زنده کرد. شاید در آسیا نام آن سندروم تهران بوده است!
دوشنبه ۲۴ بهمن ۱۴۰۱ - ۲۱:۴۰
۱۰۷
Kefli Iskender - مریخ، وانواتو
جناب، من کسی هستم که در سال ۱۳۴۷ ایشان را در زندان قصر ملاقات کردم.
دوشنبه ۲۴ بهمن ۱۴۰۱ - ۲۱:۴۹
۱۰۷
Kefli Iskender - مریخ، وانواتو
اجازه بدهید همانطور که شما ناشناس هستید، من نیز ناشناس بمانم، مرقوم فرموده اید، صفر خان خودش مایل بود در زندان بماند! شمار ا به همان کتابهایی که در باره او نوشته شده مراجعه می دهم، در این خاطرات یکی از زندانیان سیاسی از او می پرسد: صفر خان، حالا بعد از اینهمه عمر( آنزمان بعد از بیشت و هشت سال) که در زندان نشسته ای به زندان عادت کرده ای؟ جواب می دهد اگر شما روی آتش بنشینید، به نشستن روی آتش عادت می کنید؟!
دوشنبه ۲۴ بهمن ۱۴۰۱ - ۲۱:۵۵
۱۰۷
Kefli Iskender - مریخ، وانواتو
اجازه بدهید در مورد شکنجه گران که فرموده اید خاطره ای نقل کنم، یکی از عزیزترین نزدیکان من تنها به جرم «مطالعه آثار ممنوع» بعبارتی پیدا کردن چند کتاب فلسفی سیاسی در قفسه کتابخانه اش دستگیر و در زندان شاهنشاه آریامهر گل و بلبل مورد وحشیانه ترین شکنجه ها قرار گرفته بود(همین) خواندن کتاب! از او خواته بودند توبه نامه بنویسد و از پیشگاه همایونی طلب عفو نماید. گفته بود من کاری خلاف قانون نکرده ام که عفو بخواهم. روی حرف ماند، ده سال کشید و با تنی رنجور ، شکنجه شده، اما سری بلند بیرون آمد. ماهها نشستن در سلول «تاریکی مطلق» بینایی آن حشمان پر فروع جوان را تا حد از دست دادن بینایی ( به جرم مطالعه!» تحلیل برده بود. ایشان در نهایت با تنی زخمی بعد از ده سال از زندان أزاد شد. :جرم: مطالعه آثار ممنوعه).
دوشنبه ۲۴ بهمن ۱۴۰۱ - ۲۲:۱۸
۱۰۷
Kefli Iskender - مریخ، وانواتو
ادامه، ایشان در اثر شکنجه های وحشیانه ساواک که جسمش را نابود کرده بود، کوتاه زمانی بعد از سقوط شاه فوت کرد( و خانواده و فرزندانش خردسالش یتیم و بی سرپرست ماندند). اما قبل از فوت یکی شکنجه گران خودش را که در بلبشوی انقلاب توسط مردم شناسایی و دستگیر شده بود از خطر «اعدام انقلابی» نجات داد، و در دادگاه شهادت داد که آن شکنجه گر برای حفظ شغل خود، در جلو چشم مافوقش شلاق را در هوا می چرخاند، اما بهنگام فرود آوردن ضربه ابتدا نوک شلاق را با زمین تماس می داد و اینکار از شدت ضربه شلاق می کاهید و میزان پارگی پوست کم می کرد، و از عذاب طاقت فرسا و بیخوابی شبهای بعد از شکنجه در زندان سرد و نمور قابل تحمل تر می کرد. خودتان تصور کنید صحنه شکنجه گری را که درصندلی متهم نشسته، آنهم در جو پر از انتقام آنروزها، و ناگهان انسان درد کشیده ای که در آن همهمه ناگهان برخاسته و بخاطر عدالت، سینه اش را برای دفاع از جان و زندگی شکنجه گرش سپر می کند.
دوشنبه ۲۴ بهمن ۱۴۰۱ - ۲۳:۰۶
۱۰۷
Kefli Iskender - مریخ، وانواتو
کوروش گرامی، مرقوم کرده اید صفر خان خودش کارگر کم سوادی ولی بسیار پرشور در نظرات چپ خودش بود. اجازه بدهید بگویم صفر خان نه شعور سیاسی داشت و نه از شعور ملی بهره ای برده بود. آدمی بود از زورگویی و چپاول مالکان علیه رعیت و دهقان جانش به لب رسیده بود ولی اعلیحضرت همایونی اصرار داشت توبه نامه بنویسد(این توبه نامه همایونی ångerbrev کماکان برسم سابق در کشور گل و بلبل اسلامی - آریایی ایران مرسوم است ) . مضافا سی دو سال نشستن در کنج زندان و سیاهچال چیزی به دانش و شعور انسان نمی افزاید، زندان مثل ارتش هم نیست که با گذشت سنوات خدمت تعداد و ستاره های روی شانه بیشتر شود، نشستن در بیخبری تنها به حماقت انسان می افزاید. همین. کما اینکه من تجربه دریافته ام انسانها بسیاری با وجود یک عمر زندگی در اسکاندیناوی و بهره گیری مدام از اینترنت پر سرعت و دسترسی به تمامی منابع موجود، بقدری در جهل مرکب دنیای متوهم و خیالاتی خود غوطه ور هستند، که به انسانهای عصر نئاندرتال می گویند بکش کنار!!
دوشنبه ۲۴ بهمن ۱۴۰۱ - ۲۳:۲۷
۴۴
Momijii - توکیو، ژاپن
اینطور که سابقه کامنتهای شما در ذهن من هست ، متاسفانه شما رو فردی یافتم ، با درد سنگینی از گذشته و نتیجتاً با کمی توهمات ناشی از همان درد ! شما مرتب میگوئید که چاقو دسته خودش رو نمی بره ، دقیقاً ! ولی اگر شاه خمینی رو نکشت و به عراق تبعید کرد دلیل دل خوش او از خمینی نبود ، بلکه به متحجرین قشر مذهبی ( آخوند ) برای مبارزه با چپها و توده ایها نیاز داشت ، شاه بخوبی میدانست که مردم عامی و بیسواد مثل گوسفند دنبال بُز کَل ( آخوند ) هستند و آخوند هم مخالف کمونیست خدا نا باور !! در خصوص پیشینه شما ، من نیازی به اطلاعات خصوصی کسی که نمیشناسمش رو ندارم و این بوی ساواک که گفتید ، برخاسته از همون توهمی بود که دچارش هستید و من به آن اشاره کردم ! وکالت پرویز ثابتی رو هم بهتره به شخص دیگری واگذار کنید !! .
دوشنبه ۲۴ بهمن ۱۴۰۱ - ۲۳:۳۳
۱۸
pirzan e irani - استکهلم، سوئد
شما میتوانید بدون محدودیت در حیطه خود به هر کسی که رنجی را متحمل شده است توهم را برایش چیدمان بکنید. ولی برای بنده این حق محفوظ است که خشونت طلبی و یا توصییه به خشونت طلبی، از طرف شما را یک واقعیت ترسناک بدانم. بنده از مروجین کشتار و سرکوب و نابودی هر شخص و هر عقیده ای ترس دارم! نظرم بر این است که در دهکده جهانی مبلغین خشونت و زور گویی هر چه زود به خلوت خویش بروند، و از قطارپیشرفت و رسیدن به آزادی و حقوق بشری باید خارج بشوند.
سه شنبه ۲۵ بهمن ۱۴۰۱ - ۰۳:۰۳
۴۹
kurosh-h - گوتنبرگ، سوئد
مرسی از کامنت ها ، گرامی ، شما چند نکته را دقت داشته باشید ، بسیاری از زندانیان قدیمی زمان شاه ، جزو سازمان مخفی افسران حزب توده بودند ، در تمام دنیا در خصوصا زمان جنگ اگر حبس طولانی نگیرند ، محکوم به اعدام میشدند ، امثال عمویی و افسران توده ای خودشان با لجاجت نخواستند تقاضای بخشش کنند ، شما که زنده یاد صفر خان را دیدید آیا ایشان را همچنان شکنجه میکردند ، در مصاحبه هایش چیز دیگر نوشته شده ، ساواک کسانی را که اطلاعات مخفی داشتند شکنجه میکرد ، طبیعتا کسانی که بیگناه بودند و فقط چند کتاب خوانده بودند ولی ساواک شک داشت که شاید گروه دیگری در حال شکل گیری است شکنجه میکردند ،
سه شنبه ۲۵ بهمن ۱۴۰۱ - ۰۵:۵۱
۴۴
Momijii - توکیو، ژاپن
بانوی محترم ، توهم حالات مختلفی دارد ! میگن آدم مار گزیده از ریسمون سیاه و سفید می ترسه ! این یک توهم هست چرا که اگر شخص مار گزیده از درایت و عقل و تجربه استفاده بکنه نباید ترس از ریسمون داشته باشه ! هر کس در زندگی روزهای خوب و بد و تجربیات شیرین و تلخ ، بسیار دارد که باید از همه اش درس بگیره ! من قلباً و ذاتاً آدمی هستم که حتی بقولی آزارش به یک مورچه هم نمی رسه ، ولی اگر من و خانواده ام به هر نحو و بطور وحشیانه مورد حمله و تعرض قرار بگیریم و اگر منهم توانایی دفاع و حمله متقابل را داشته باشم ، تردیدی بخود راه نمیدم ، به این حالت نمیشه برچسب خشونت طلبی زد و یا حتی توصیه به خشونت قلمداد کرد ! در اون دهکده جهانی که ازش نام بردید ، فرزند خشونت ، خشونت است و این متاسفانه قانون رویش خشونت هست !
سه شنبه ۲۵ بهمن ۱۴۰۱ - ۰۷:۰۰
۱۰۷
Kefli Iskender - مریخ، وانواتو
نخیر من ایشان را هنگام شکنجه یا بدرفتاری با او ندیدم ( هر چند در این کنایه تحقیر آمیز شما تمسخر بمراتب دردآورتری نهفته است). شما امتناع از نوشتن «چند خط ناقابل توبه نامه» به پیشگاه اعلیحضرت همایونی و بهای از دست دادن گوهر آزادی در سیاهچالهای رژیم ضد مردمی شاه و پایمال شدن شرافت و کرامت و گوهر انسان بودن dignity را (لجاجت! می نامید). اما بریدن زبان Språklig och kulturell kastrering میلیونها انسان را که در وطن و خاک و سرزمین مادری خودشان توسط رژیم شاه را این قتل عام فرهنگی هولناک را که تحت عنوان «زبان رسمی، زبان دولتی، زبان ملی، زبان سراسری» بر مردمان ایران رفت را موضوعی بر می شمارید که از سر گریز بالاخره باعث وحدت ملی شده و می بایستی اجرا می شد. از قضای روزگار فرمانده سپاه پاسداران نیز می فرمایند ایران ۳۶۰ درجه توسط دشمنانش احاطه شده. یعنی این همسایگانی که تورک و کورد عرب و بلوچ هستند و مردمانی که دو سوی مرز فامیل خویشاوند دارند با حکومت مرکزی دشمن هستند. سئوال اینجاست چرا حکومت ایران زبان مردمان کورد و تورک و عرب را که دو سوی مرزها فامیل خویشاوندی دارند می برد؟
سه شنبه ۲۵ بهمن ۱۴۰۱ - ۱۵:۳۸
۱۰۷
Kefli Iskender - مریخ، وانواتو
مؤسسات آسیمیلاسیون و آنیلاسیون( که تحت پوشش مدارس و مراکز تحصیلی فعالیت می کنند) و بواقع با نیت فارسیزه کردن و استیلای زبانی و امحاء زبان مردمان کورد تورک عرب و بلوچ ایران تأسیس شده اند، هولناکترین کوره های فرهنگ سوزی است و این تبعات استمرار فعالیت این کشتارگاهها هزاران بار فجیع تر از شکنجه گاههای و دخمه های ساواک است که توسط رژیم شاه برپا گردید، و همچنان توسط رژیم فعلی باهمان صعوبت استمرار دارد. برچیده شدن این قتلگاههای زبانی و فرهنگی، برای برقراری پل ارتباطی با مردمان دو سوی ایران اولین گام درست برای رهایی ایران از شر خودکامگی و استبداد است. برایتان اوقات خوبی آرزو دارم.
سه شنبه ۲۵ بهمن ۱۴۰۱ - ۱۵:۴۹
۴۹
kurosh-h - گوتنبرگ، سوئد
باز به بیراهه زدی . ساختار کشور جهان سومی همینه ، حالا فکر کردی اگر ورق برگشته بود و زبان اصلی و رسمی ترک ( از هر نوعش ) بود با فارس ها با متانت و احترام به فرهنگ و شعر و تاریخ پارسی برخورد میشد ، یا فکر کردی تو همین آذربایجان شمالی کمتر فاشیسم قومی است ، تو دنیای آرمان گرایی و خود فریبی زندگی نکن ،۴-۵ میلیون ایرانی ، از هر نوعش ( کرد و تورک وفارس ) خارج از استبداد شاه و شیخ و به مدت تقریبا نیم قرن در خارج از ایران هستند و زندگی میکنند ، حالا فکر کردی با فرهنگ و قانون مدار و دمکرات شده ایم ،
سه شنبه ۲۵ بهمن ۱۴۰۱ - ۲۱:۴۹
۴۹
kurosh-h - گوتنبرگ، سوئد
ادامه ، سیستم پهلوی بد بود ، حالا فکر کردی مخالفانش از چپ و راست و توده ای و مجاهد بهتر از آب درامدند ، شاه اگر زنباز بود ، اما به زن رفیقش بند نکرد مثل شازده رجوی ، یا همین چپ خودمان ، شیفته اون استالین و رهبران جنایتکار چین بودند ، جنایت درون سازمانی / تصفیه و حتی شکنجه را هم خودشان اعمال میکردند ، اگر شک داری ، تک تکبرات اثبات میکنم ، از مجاهدین گرفته ، تا بخش منشعب آن ، تا حزب توده و روزبه و تا فداییان خلق .
سه شنبه ۲۵ بهمن ۱۴۰۱ - ۲۱:۵۷
۴۹
kurosh-h - گوتنبرگ، سوئد
ادامه ، از پهلوی کینه داری ، خب حرفی نیست ، قبلش جی ، شاهکار اقوامتورکتبار برای مردم چه بود ، از قاجار شروعکن ، هزار سال برو عقب ، فکر میکنی شریفتر و دمکرات تر و انسان دوستر بودند ، نه عزیز ، خودمان راکول نزنیم ، مظلوم نمایی را کنار بگزاریم ،
سه شنبه ۲۵ بهمن ۱۴۰۱ - ۲۲:۰۶
۵۴
hamid411 - لس آنجلس، ایالات متحده امریکا
دم ساواک گرم. هر کسی رو که گرفته بود از اون . بود نمیدونم چرا یاد قهوه افتادم!
دوشنبه ۲۴ بهمن ۱۴۰۱ - ۰۵:۱۷
۴۹
kurosh-h - گوتنبرگ، سوئد
ساواک سازمان اطلاعاتی بزرگی بود که فقط بخشی از آن مربوط به کمیته ضد خرابکاری و مخالفان رژیم بود ، گروه اتحادیه کمونیست ها با چاپ اسامی ۸۰۰۰ کارمند ساواک که از سرایدار گرفته تا کارمند امور مالی تا بخش های ضد جاسوسی ، فاجعه تلخی برای هزاران کارمند ساواک پدید آورد ، پرویز ثابتی اصولا ربطی به بازجویی و شکنجه نداشت ، او تحلیلگر سیاسی و طراح محدود کردن فعالیت و شناسایی مخالفان رژیم بود ، تعداد شکنجه گران و بازجویان ساواک در اوین و تهران از حتی ۱۰ نفر هم کمتر بود ، هدف تخلیه اطلاعاتی تروریست ها و یا چریک ها بود ، چریک ها موظف بودندکه تا سه روز مقاومت کنند ، بعدها به یک روز و حتی ۶ ساعت هم تقلیل پیدا کرد ، یعنی وقتی اطلاعات میسوخت دیگه کاری به متهم نداشتند ، مقایسه ساواک با سیستم سادیسمی زژیمکنونی اشتباه است
دوشنبه ۲۴ بهمن ۱۴۰۱ - ۰۵:۴۴
۴۴
Momijii - توکیو، ژاپن
ایکاش در اونزمان هر چی مخالف خرفت مذهبی و چپ و توده ای و ملی مذهبی و تمام کسانیکه با خمینی برای براندازی حکومت پهلوی همکاری کردند رو از بین می برد !!
دوشنبه ۲۴ بهمن ۱۴۰۱ - ۰۷:۵۴
۷۴
Sasan 55 - پاریس، فرانسه
منهم موافقم که ثابتی و مدیران امنیتی زمان شاه فقید محاکمه شوند اما بدلیل اینکه وظیفه خود را خوب انجام ندادند و با سهل انگاری و یا خیانت به کشور و شاه موجب ریشه گرفتن درخت فاسد ارتجاع ملاها و نهایتاً ایجاد شورش ۵۷ شدند و این بلای خانمانسوز جمهوری تبهکار اسلامی را به جان ما انداختند.مرگ بر خائنین به ملت ایران چه کراواتی و چه عمامه بسر و ریشو
دوشنبه ۲۴ بهمن ۱۴۰۱ - ۰۶:۰۹
۴۹
kurosh-h - گوتنبرگ، سوئد
ادامه ، ثابتی از طریق خبر چینی به نام امیر حسین فطانت از وجود گروه مطالعاتی چپگرا خبردار شد ، که یکبار در حد حرف آنهم توسط یک نفر ، صحبت از ربودن ولیعهد در ازای آزادی چریک های زندانی شده بود ، ثابتی همه را دستگیر کرد ، داستان را بال و پر داد تا نزد شاه جلوه کند ، خود اینکروه اصلا نه مبارز بودند و نه چریک و نه حتی اسلحه داشتند ، پس بعد از تحدید و شاید دو تا سیلی همه خواهان طلب بخشش شدند ، اما ۲ نفر لجاجت کردند ، گلسرخی و کرامت دانشیان ، سناریو ساواک را افشا کردند ، اما حاظر به ندامت نشدند ، و قربانی این داستان شدند ، خود ثابتی هم آدم سنگدلی نبود و نمی خواست این جوری بشه ، اما داستان به دادگاه نظامی کشیده شد و ختم شومی پیدا کرد که شدیدا به شاه و سیستم قضایی ایران ضربه زد .
دوشنبه ۲۴ بهمن ۱۴۰۱ - ۰۶:۱۰
۴۹
kurosh-h - گوتنبرگ، سوئد
ادامه ، کارنامه ساواک ۲ لکه ننگ شاخص دارد . مورد اول بعد از کشتن پیاپی چندین عضو ساواک ، از جمله عامل نفوذی شهریاری توسط فدایی خلق حمید اشرف ، طرح انتقام از زندانیان حکم گرفته در اوین شکل گرفت ، بیژن جزنی و ۸ نفر دیگر قربانی این جنایت در تپه های اوین شدند ، مورد دوم جاه طلبی اتفاقا همین ثابتی بود ، ساواک عملا مجاهدین و فداییان را در حد نابودی کامل کشانده بودند ، اکثر چریک ها یا کشته شده بودند و یا زندانی ، ثابتی شانسی برای درخشش بیشتر برای شاه نداشت ،
دوشنبه ۲۴ بهمن ۱۴۰۱ - ۰۵:۵۵
۱۸
pirzan e irani - استکهلم، سوئد
کوروش خان:اگر اشتباه نکرده باشم جنابعالی در یک کامنت اظهار داشته بودی که بزرگ شده سوئد هستی. یعنی در زودترین حالت از دوران نوجوانی در سوئد تشریف داری.باید گفت: در این موقعیت و فضای سنی خیلی ها حتی به زبان فارسی هم مسلط نیستند. شما علاوه براینکه مشکلی در این زمینه نداری حتی میفرمایی: تعداد شکنجه گران و بازجویان ساواک در اوین و تهران از حتی ۱۰ نفر هم کمتر بود. چه بهتربود شماره کارت عضویت آنها رو هم مینوشتی! .پس میشه گفت لابد درکل ایران ۵۰ نفر بودند. شما این Concept را از کجا پیدا کردید که اگر اینطوری میشد اطلاعات میسوخت و دیگر کاری به متهم نداشتند! آقای کوروش: به آدم گدا نگو شب جمعه کی هست!؟. بنده آسیب دیده جنایت و شکنجه و اعدام ساواک کمتر از ۱۰ نفره( نقل و قول از شما) هستم, و باران این فلاکت ها را در دوران همایونی و ولایی را گذرانده ام.موفق باشی
دوشنبه ۲۴ بهمن ۱۴۰۱ - ۱۴:۱۸
۴۴
Momijii - توکیو، ژاپن
اون کسانیکه روشنفکر خطابشون میکنی ، همه بنحوی مزدور و وابسطه به یک قدرت کمونیستی و چپ ، مخالف نفوذ آمریکا و البته همپیمانش شاه بودند و هیچگاه دلسوز مردم و مملکت نبودند ، فقط و فقط مزدور شوروی سابق بودند ! بعد هم شورش پنجاه و هفت و سقوط شاه ، سناریویی بود که آمریکا و CIA بهمراهی مزدوران ایرانی وطنفروش شان طرح و اجرا کردند و ربطی به شاه نداشت !
دوشنبه ۲۴ بهمن ۱۴۰۱ - ۱۸:۲۴
۴۴
Momijii - توکیو، ژاپن
نه دلخورم و نه پریشان ! محض اطلاع شما من سلطنت طلب نیستم که میگوئید شاه شما ! این تنها یک مقایسه ساده دو حکومت هست ! اگر شاه اعتقادات مذهبی نداشت و به ساواک اجازه سرکوب و خفه کردن صدای آخوند و مذهبی جماعت و شما چپیها و توده ایها و ملی مذهبیها و دیگر لاشخورهای روشنفکر نما رو میداد ، الان این نبود حال و روز مملکت چند هزار ساله !! راستی شما جزو کدامیک از این فرقه های فراری هستید !!؟ ظاهرا سرخورده ای از چریکهای فدایی ( اکثریت و اقلیت ) و شاید پیکار و احتمال کم مجاهدینی سابق !!
دوشنبه ۲۴ بهمن ۱۴۰۱ - ۱۸:۱۳
۱۸
pirzan e irani - استکهلم، سوئد
آقای کوروش: ما نمیتوانیم بد و بدتر را مقایسه بکنیم. خشونت بهتر و خشونت بدتر.اعدام با گیوتین و چوبه دار یا تیرباران یا صندلی برقی! ولی در کلییت بدون شک داستان و مرام شکنجه گران اسلامی با زمان گذشته قابل قیاس نیست. دادن سیگار به متهم و یا عادت زندانی به ماندن در زندان سندروم استکهلم را برایم زنده کرد. شاید در آسیا نام آن سندروم تهران بوده است!
دوشنبه ۲۴ بهمن ۱۴۰۱ - ۲۱:۴۰
۱۰۷
Kefli Iskender - مریخ، وانواتو
کوروش گرامی، مرقوم کرده اید صفر خان خودش کارگر کم سوادی ولی بسیار پرشور در نظرات چپ خودش بود. اجازه بدهید بگویم صفر خان نه شعور سیاسی داشت و نه از شعور ملی بهره ای برده بود. آدمی بود از زورگویی و چپاول مالکان علیه رعیت و دهقان جانش به لب رسیده بود ولی اعلیحضرت همایونی اصرار داشت توبه نامه بنویسد(این توبه نامه همایونی ångerbrev کماکان برسم سابق در کشور گل و بلبل اسلامی - آریایی ایران مرسوم است ) . مضافا سی دو سال نشستن در کنج زندان و سیاهچال چیزی به دانش و شعور انسان نمی افزاید، زندان مثل ارتش هم نیست که با گذشت سنوات خدمت تعداد و ستاره های روی شانه بیشتر شود، نشستن در بیخبری تنها به حماقت انسان می افزاید. همین. کما اینکه من تجربه دریافته ام انسانها بسیاری با وجود یک عمر زندگی در اسکاندیناوی و بهره گیری مدام از اینترنت پر سرعت و دسترسی به تمامی منابع موجود، بقدری در جهل مرکب دنیای متوهم و خیالاتی خود غوطه ور هستند، که به انسانهای عصر نئاندرتال می گویند بکش کنار!!
دوشنبه ۲۴ بهمن ۱۴۰۱ - ۲۳:۲۷
۴۹
kurosh-h - گوتنبرگ، سوئد
گرامی تک تک کتاب های خاطرات زندان را اگه مطالعه کنید با چند نام تکراری موجهمیشوید ، تهرانی ، حسینی ، آرش و مصطفویی و چند تای دیگر ، البته من از تهران صحبت میکنم . قصد من دفاع از ساواکو یا لوث کردن شکنجه نیست ، حتی یک سیلی هم یک نوع شکنجه حساب میشود ، اما داستان تعداد زندانیان ، میزان شکنجه ، تعداد شکنجه گران و بازجویان بسیار غولو امیز بود . شکنجه گران رژیم پهلوی کینه شخصی به مبارزان نداشتند . در بسیاری موارد با تعارف سیگار حتی قصد دلجویی میکردند ، داستان شکنجه گران اسلامی بطور بنیادی متفاوت است .
دوشنبه ۲۴ بهمن ۱۴۰۱ - ۲۰:۳۹
۱۰۷
Kefli Iskender - مریخ، وانواتو
فرموده انید:"یعنی وقتی اطلاعات میسوخت دیگه کاری به متهم نداشتند!" . صفر قهرمانی سی و دو سال (۳۲ سال) از زندگی خود را در تبعیدگاه برازجان و زندان عادل آباد شیراز و زندان قصر بسر برد. براستی شما ایران و مردمان آنرا می شناسید. آیا هیچ از کشتار و شکنجه هایی را که بر مردمان آن توسط رژیم مخوف شاه رفت خبر دارید، یا اینکه ایران شما تنها محدود به خاطرات خوش توزیع شیر مجانی در مدارس است. ( آنهم با هدف فارسیزده کردن تمام ایران و بریدن زبان مادری تمامی مردمان این سرزمین). شما در کدام سوی تاریخ ایستاده اید؟ آیا شما براستی در سوئد زندگی می کنید؟
دوشنبه ۲۴ بهمن ۱۴۰۱ - ۱۷:۱۸
۱۸
pirzan e irani - استکهلم، سوئد
دلخور و پریشان خاطرمباش! اولاً چاقو دسته خودش را نمیبُرد. زیرا شاه شما میدانست چه کسی را تبعید و پرورش بدهد، و چه کسی را هم تباه و نابود بکند. دوماً- زیاد هم دیر نشده شما حامی سلطنت میتوانید این فرمول و نسخه را به آقای رضا پهلوی بدهید, تا به محض رسیدن به قدرت همه را قتل عام بکند. محبت و تلاش شما در این راهکار فزونی باد!
دوشنبه ۲۴ بهمن ۱۴۰۱ - ۱۳:۱۵
۴۹
kurosh-h - گوتنبرگ، سوئد
گرامی از صفر قهرمانی ۲ تا کتاب خاطرات چاپ شده ، که هر دورا من خواندهام ، خودش کارگر کم سوادی ولی بسبار پرشور در نظرات چپ خودش بود ،کتاب را دیگران و به حالت مصاحبه نوشته شدند ، رژیم به صفر خان گفتند که تقاضای بخشش کن نکرد ، سالهای آخر هم خودش بیشتر مایل بود در زندان باشد ، چراکه احترام داشت ، حتی از جانب زندانبانان ، غذا میپختند و به هیچوجه تحت فشار خاصی نبود ، اینکه خودش طالب بود در زندان بماند پدیده عجیبی هم نیست ، موارد مشابه در تمام دنیا دیده میشود ، کسانی که بعد از چند دهه خواهان ترک زندان نیستند
دوشنبه ۲۴ بهمن ۱۴۰۱ - ۲۰:۲۲
۴۹
kurosh-h - گوتنبرگ، سوئد
در ضمن شما را به خاطرات عمویی ، به آذین ، کوروش لاشایی ، انور خامه ایی ، کیانوری ، اشرف دهقانی ، حشمت رییسی ، رقیه دانشگری ارجاع میدهم تا داستان را بیشتر درک کنید ،
دوشنبه ۲۴ بهمن ۱۴۰۱ - ۲۰:۴۴
۱۰۷
Kefli Iskender - مریخ، وانواتو
جناب، من کسی هستم که در سال ۱۳۴۷ ایشان را در زندان قصر ملاقات کردم.
دوشنبه ۲۴ بهمن ۱۴۰۱ - ۲۱:۴۹
۱۰۷
Kefli Iskender - مریخ، وانواتو
اجازه بدهید همانطور که شما ناشناس هستید، من نیز ناشناس بمانم، مرقوم فرموده اید، صفر خان خودش مایل بود در زندان بماند! شمار ا به همان کتابهایی که در باره او نوشته شده مراجعه می دهم، در این خاطرات یکی از زندانیان سیاسی از او می پرسد: صفر خان، حالا بعد از اینهمه عمر( آنزمان بعد از بیشت و هشت سال) که در زندان نشسته ای به زندان عادت کرده ای؟ جواب می دهد اگر شما روی آتش بنشینید، به نشستن روی آتش عادت می کنید؟!
دوشنبه ۲۴ بهمن ۱۴۰۱ - ۲۱:۵۵
۱۰۷
Kefli Iskender - مریخ، وانواتو
اجازه بدهید در مورد شکنجه گران که فرموده اید خاطره ای نقل کنم، یکی از عزیزترین نزدیکان من تنها به جرم «مطالعه آثار ممنوع» بعبارتی پیدا کردن چند کتاب فلسفی سیاسی در قفسه کتابخانه اش دستگیر و در زندان شاهنشاه آریامهر گل و بلبل مورد وحشیانه ترین شکنجه ها قرار گرفته بود(همین) خواندن کتاب! از او خواته بودند توبه نامه بنویسد و از پیشگاه همایونی طلب عفو نماید. گفته بود من کاری خلاف قانون نکرده ام که عفو بخواهم. روی حرف ماند، ده سال کشید و با تنی رنجور ، شکنجه شده، اما سری بلند بیرون آمد. ماهها نشستن در سلول «تاریکی مطلق» بینایی آن حشمان پر فروع جوان را تا حد از دست دادن بینایی ( به جرم مطالعه!» تحلیل برده بود. ایشان در نهایت با تنی زخمی بعد از ده سال از زندان أزاد شد. :جرم: مطالعه آثار ممنوعه).
دوشنبه ۲۴ بهمن ۱۴۰۱ - ۲۲:۱۸
۱۰۷
Kefli Iskender - مریخ، وانواتو
ادامه، ایشان در اثر شکنجه های وحشیانه ساواک که جسمش را نابود کرده بود، کوتاه زمانی بعد از سقوط شاه فوت کرد( و خانواده و فرزندانش خردسالش یتیم و بی سرپرست ماندند). اما قبل از فوت یکی شکنجه گران خودش را که در بلبشوی انقلاب توسط مردم شناسایی و دستگیر شده بود از خطر «اعدام انقلابی» نجات داد، و در دادگاه شهادت داد که آن شکنجه گر برای حفظ شغل خود، در جلو چشم مافوقش شلاق را در هوا می چرخاند، اما بهنگام فرود آوردن ضربه ابتدا نوک شلاق را با زمین تماس می داد و اینکار از شدت ضربه شلاق می کاهید و میزان پارگی پوست کم می کرد، و از عذاب طاقت فرسا و بیخوابی شبهای بعد از شکنجه در زندان سرد و نمور قابل تحمل تر می کرد. خودتان تصور کنید صحنه شکنجه گری را که درصندلی متهم نشسته، آنهم در جو پر از انتقام آنروزها، و ناگهان انسان درد کشیده ای که در آن همهمه ناگهان برخاسته و بخاطر عدالت، سینه اش را برای دفاع از جان و زندگی شکنجه گرش سپر می کند.
دوشنبه ۲۴ بهمن ۱۴۰۱ - ۲۳:۰۶
۴۴
Momijii - توکیو، ژاپن
اینطور که سابقه کامنتهای شما در ذهن من هست ، متاسفانه شما رو فردی یافتم ، با درد سنگینی از گذشته و نتیجتاً با کمی توهمات ناشی از همان درد ! شما مرتب میگوئید که چاقو دسته خودش رو نمی بره ، دقیقاً ! ولی اگر شاه خمینی رو نکشت و به عراق تبعید کرد دلیل دل خوش او از خمینی نبود ، بلکه به متحجرین قشر مذهبی ( آخوند ) برای مبارزه با چپها و توده ایها نیاز داشت ، شاه بخوبی میدانست که مردم عامی و بیسواد مثل گوسفند دنبال بُز کَل ( آخوند ) هستند و آخوند هم مخالف کمونیست خدا نا باور !! در خصوص پیشینه شما ، من نیازی به اطلاعات خصوصی کسی که نمیشناسمش رو ندارم و این بوی ساواک که گفتید ، برخاسته از همون توهمی بود که دچارش هستید و من به آن اشاره کردم ! وکالت پرویز ثابتی رو هم بهتره به شخص دیگری واگذار کنید !! .
دوشنبه ۲۴ بهمن ۱۴۰۱ - ۲۳:۳۳
۱۸
pirzan e irani - استکهلم، سوئد
شما میتوانید بدون محدودیت در حیطه خود به هر کسی که رنجی را متحمل شده است توهم را برایش چیدمان بکنید. ولی برای بنده این حق محفوظ است که خشونت طلبی و یا توصییه به خشونت طلبی، از طرف شما را یک واقعیت ترسناک بدانم. بنده از مروجین کشتار و سرکوب و نابودی هر شخص و هر عقیده ای ترس دارم! نظرم بر این است که در دهکده جهانی مبلغین خشونت و زور گویی هر چه زود به خلوت خویش بروند، و از قطارپیشرفت و رسیدن به آزادی و حقوق بشری باید خارج بشوند.
سه شنبه ۲۵ بهمن ۱۴۰۱ - ۰۳:۰۳
۱۰۷
Kefli Iskender - مریخ، وانواتو
نخیر من ایشان را هنگام شکنجه یا بدرفتاری با او ندیدم ( هر چند در این کنایه تحقیر آمیز شما تمسخر بمراتب دردآورتری نهفته است). شما امتناع از نوشتن «چند خط ناقابل توبه نامه» به پیشگاه اعلیحضرت همایونی و بهای از دست دادن گوهر آزادی در سیاهچالهای رژیم ضد مردمی شاه و پایمال شدن شرافت و کرامت و گوهر انسان بودن dignity را (لجاجت! می نامید). اما بریدن زبان Språklig och kulturell kastrering میلیونها انسان را که در وطن و خاک و سرزمین مادری خودشان توسط رژیم شاه را این قتل عام فرهنگی هولناک را که تحت عنوان «زبان رسمی، زبان دولتی، زبان ملی، زبان سراسری» بر مردمان ایران رفت را موضوعی بر می شمارید که از سر گریز بالاخره باعث وحدت ملی شده و می بایستی اجرا می شد. از قضای روزگار فرمانده سپاه پاسداران نیز می فرمایند ایران ۳۶۰ درجه توسط دشمنانش احاطه شده. یعنی این همسایگانی که تورک و کورد عرب و بلوچ هستند و مردمانی که دو سوی مرز فامیل خویشاوند دارند با حکومت مرکزی دشمن هستند. سئوال اینجاست چرا حکومت ایران زبان مردمان کورد و تورک و عرب را که دو سوی مرزها فامیل خویشاوندی دارند می برد؟
سه شنبه ۲۵ بهمن ۱۴۰۱ - ۱۵:۳۸
۱۰۷
Kefli Iskender - مریخ، وانواتو
مؤسسات آسیمیلاسیون و آنیلاسیون( که تحت پوشش مدارس و مراکز تحصیلی فعالیت می کنند) و بواقع با نیت فارسیزه کردن و استیلای زبانی و امحاء زبان مردمان کورد تورک عرب و بلوچ ایران تأسیس شده اند، هولناکترین کوره های فرهنگ سوزی است و این تبعات استمرار فعالیت این کشتارگاهها هزاران بار فجیع تر از شکنجه گاههای و دخمه های ساواک است که توسط رژیم شاه برپا گردید، و همچنان توسط رژیم فعلی باهمان صعوبت استمرار دارد. برچیده شدن این قتلگاههای زبانی و فرهنگی، برای برقراری پل ارتباطی با مردمان دو سوی ایران اولین گام درست برای رهایی ایران از شر خودکامگی و استبداد است. برایتان اوقات خوبی آرزو دارم.
سه شنبه ۲۵ بهمن ۱۴۰۱ - ۱۵:۴۹
۴۹
kurosh-h - گوتنبرگ، سوئد
مرسی از کامنت ها ، گرامی ، شما چند نکته را دقت داشته باشید ، بسیاری از زندانیان قدیمی زمان شاه ، جزو سازمان مخفی افسران حزب توده بودند ، در تمام دنیا در خصوصا زمان جنگ اگر حبس طولانی نگیرند ، محکوم به اعدام میشدند ، امثال عمویی و افسران توده ای خودشان با لجاجت نخواستند تقاضای بخشش کنند ، شما که زنده یاد صفر خان را دیدید آیا ایشان را همچنان شکنجه میکردند ، در مصاحبه هایش چیز دیگر نوشته شده ، ساواک کسانی را که اطلاعات مخفی داشتند شکنجه میکرد ، طبیعتا کسانی که بیگناه بودند و فقط چند کتاب خوانده بودند ولی ساواک شک داشت که شاید گروه دیگری در حال شکل گیری است شکنجه میکردند ،
سه شنبه ۲۵ بهمن ۱۴۰۱ - ۰۵:۵۱
۴۴
Momijii - توکیو، ژاپن
بانوی محترم ، توهم حالات مختلفی دارد ! میگن آدم مار گزیده از ریسمون سیاه و سفید می ترسه ! این یک توهم هست چرا که اگر شخص مار گزیده از درایت و عقل و تجربه استفاده بکنه نباید ترس از ریسمون داشته باشه ! هر کس در زندگی روزهای خوب و بد و تجربیات شیرین و تلخ ، بسیار دارد که باید از همه اش درس بگیره ! من قلباً و ذاتاً آدمی هستم که حتی بقولی آزارش به یک مورچه هم نمی رسه ، ولی اگر من و خانواده ام به هر نحو و بطور وحشیانه مورد حمله و تعرض قرار بگیریم و اگر منهم توانایی دفاع و حمله متقابل را داشته باشم ، تردیدی بخود راه نمیدم ، به این حالت نمیشه برچسب خشونت طلبی زد و یا حتی توصیه به خشونت قلمداد کرد ! در اون دهکده جهانی که ازش نام بردید ، فرزند خشونت ، خشونت است و این متاسفانه قانون رویش خشونت هست !
سه شنبه ۲۵ بهمن ۱۴۰۱ - ۰۷:۰۰
۴۹
kurosh-h - گوتنبرگ، سوئد
باز به بیراهه زدی . ساختار کشور جهان سومی همینه ، حالا فکر کردی اگر ورق برگشته بود و زبان اصلی و رسمی ترک ( از هر نوعش ) بود با فارس ها با متانت و احترام به فرهنگ و شعر و تاریخ پارسی برخورد میشد ، یا فکر کردی تو همین آذربایجان شمالی کمتر فاشیسم قومی است ، تو دنیای آرمان گرایی و خود فریبی زندگی نکن ،۴-۵ میلیون ایرانی ، از هر نوعش ( کرد و تورک وفارس ) خارج از استبداد شاه و شیخ و به مدت تقریبا نیم قرن در خارج از ایران هستند و زندگی میکنند ، حالا فکر کردی با فرهنگ و قانون مدار و دمکرات شده ایم ،
سه شنبه ۲۵ بهمن ۱۴۰۱ - ۲۱:۴۹
۴۹
kurosh-h - گوتنبرگ، سوئد
ادامه ، سیستم پهلوی بد بود ، حالا فکر کردی مخالفانش از چپ و راست و توده ای و مجاهد بهتر از آب درامدند ، شاه اگر زنباز بود ، اما به زن رفیقش بند نکرد مثل شازده رجوی ، یا همین چپ خودمان ، شیفته اون استالین و رهبران جنایتکار چین بودند ، جنایت درون سازمانی / تصفیه و حتی شکنجه را هم خودشان اعمال میکردند ، اگر شک داری ، تک تکبرات اثبات میکنم ، از مجاهدین گرفته ، تا بخش منشعب آن ، تا حزب توده و روزبه و تا فداییان خلق .
سه شنبه ۲۵ بهمن ۱۴۰۱ - ۲۱:۵۷
۱۸
pirzan e irani - استکهلم، سوئد
۱- بله! شما درست میفرمایید که شاه اعتقادات مذهبی داشت. پس براین اساس طبیعی بود که خمینی را پرورش بدهد، و حتی حق تبعیدی هم بهش پرداخت بکند. بنابراین یک آدم مذهبی نمیتواند سردمداران و عاشقان مذهب را سرکوب بکند. اینجاست که اشاره کردم که چاقو دسته خودش را نمی برد. در آن طرف ماجرا هم کسی که با بینشش دین و مذهب در تضاد بود نیروهای چپ بودند. پس وظیفه شاه در دفاع از دین ایجاب میکرد که بی خدایان را باید سرکوب بکند. ولی از نظر شما این خشونت کافی نبود.
دوشنبه ۲۴ بهمن ۱۴۰۱ - ۲۱:۲۲
۱۸
pirzan e irani - استکهلم، سوئد
۲- خمینی از کشوری به ایران آمد که چند ماه پیش برای شاه( فرانسه) فرش قرمز پهن کرده بودند. حالا اگر شما گلایه ای دارید که چرا بیشتر جریانات را سرکوب نکرد و نکشت و نابود نکرد، بهتراست ازفرزندش بپرسید. بنده متاسفم از اینکه نمیتوانم اطلاعات شخصی خودم را بهتان بدهم.چون حس میکنم بوی ساواک می آید. در ضمن اگر وکالتی از آقای ثابتی دارید برایم بفرستید، تا جوابتان را دهم. بد نیست اجازه سرکوب وخشونت ۲۴ عیار را هم در وکالت نامه درج بفرمایید.عزتتان بالا!
دوشنبه ۲۴ بهمن ۱۴۰۱ - ۲۱:۲۴
۴۹
kurosh-h - گوتنبرگ، سوئد
ادامه ، از پهلوی کینه داری ، خب حرفی نیست ، قبلش جی ، شاهکار اقوامتورکتبار برای مردم چه بود ، از قاجار شروعکن ، هزار سال برو عقب ، فکر میکنی شریفتر و دمکرات تر و انسان دوستر بودند ، نه عزیز ، خودمان راکول نزنیم ، مظلوم نمایی را کنار بگزاریم ،
سه شنبه ۲۵ بهمن ۱۴۰۱ - ۲۲:۰۶
۱۰۷
Kefli Iskender - مریخ، وانواتو
بفرمان ملوکانه اعلیحضرت همایونی تمام زبانهای مردمان ایران را بیخ بریده شد و ایران آریایی اولین کشور لالها شد (و در این اثنا پادشاهی را «موهبتی الهی» (ترجمه اش به زبان آخوندی می شود ولایت فقیه سلطنتی) معرفی میکرد، و در این اثنا خود یا به طواف کعبه می شتافت یا سر به آستان قدسی حضرت امام رضا می سایید. تمام احزاب و افکار را منحل کرد و حزب رستاخیز ( رستاخیز همان است بزبان عربی بعث می شود /یعنی دقیقا مانند حزب بعث سوریه و عراق!) را این پوپولیسم اینگونه ادامه یافت، که با عروج خمینی به منبر قدرت، شاه از تخت بزیر کشیده شد.
دوشنبه ۲۴ بهمن ۱۴۰۱ - ۱۷:۳۸
۱۰۷
Kefli Iskender - مریخ، وانواتو
از قضای روزگار این رژیم شاه بود که همه روشنفکران را به زنجیر کشید، و در تبعیدگاه و زندان به قتل رسانید، و سپس آیت اله خمینی را با سلام و صلوات تا رسیدن سیب دین از درخت سیاست برای استراحت به باغ نوفل لوشاتو روانه فرمود.
دوشنبه ۲۴ بهمن ۱۴۰۱ - ۱۴:۰۱
۱۰۷
Kefli Iskender - مریخ، وانواتو
از قضای روزگار این رژیم شاه بود که همه روشنفکران را به زنجیر کشید، و در تبعیدگاه و زندان به قتل رسانید، و سپس آیت اله خمینی را با سلام و صلوات تا رسیدن سیب دین از درخت سیاست برای استراحت به باغ نوفل لوشاتو روانه فرمود.
دوشنبه ۲۴ بهمن ۱۴۰۱ - ۱۴:۰۱
۱۰۷
Kefli Iskender - مریخ، وانواتو
بفرمان ملوکانه اعلیحضرت همایونی تمام زبانهای مردمان ایران را بیخ بریده شد و ایران آریایی اولین کشور لالها شد (و در این اثنا پادشاهی را «موهبتی الهی» (ترجمه اش به زبان آخوندی می شود ولایت فقیه سلطنتی) معرفی میکرد، و در این اثنا خود یا به طواف کعبه می شتافت یا سر به آستان قدسی حضرت امام رضا می سایید. تمام احزاب و افکار را منحل کرد و حزب رستاخیز ( رستاخیز همان است بزبان عربی بعث می شود /یعنی دقیقا مانند حزب بعث سوریه و عراق!) را این پوپولیسم اینگونه ادامه یافت، که با عروج خمینی به منبر قدرت، شاه از تخت بزیر کشیده شد.
دوشنبه ۲۴ بهمن ۱۴۰۱ - ۱۷:۳۸
۴۹
kurosh-h - گوتنبرگ، سوئد
ادامه ، از پهلوی کینه داری ، خب حرفی نیست ، قبلش جی ، شاهکار اقوامتورکتبار برای مردم چه بود ، از قاجار شروعکن ، هزار سال برو عقب ، فکر میکنی شریفتر و دمکرات تر و انسان دوستر بودند ، نه عزیز ، خودمان راکول نزنیم ، مظلوم نمایی را کنار بگزاریم ،
سه شنبه ۲۵ بهمن ۱۴۰۱ - ۲۲:۰۶
۱۸
pirzan e irani - استکهلم، سوئد
۲- خمینی از کشوری به ایران آمد که چند ماه پیش برای شاه( فرانسه) فرش قرمز پهن کرده بودند. حالا اگر شما گلایه ای دارید که چرا بیشتر جریانات را سرکوب نکرد و نکشت و نابود نکرد، بهتراست ازفرزندش بپرسید. بنده متاسفم از اینکه نمیتوانم اطلاعات شخصی خودم را بهتان بدهم.چون حس میکنم بوی ساواک می آید. در ضمن اگر وکالتی از آقای ثابتی دارید برایم بفرستید، تا جوابتان را دهم. بد نیست اجازه سرکوب وخشونت ۲۴ عیار را هم در وکالت نامه درج بفرمایید.عزتتان بالا!
دوشنبه ۲۴ بهمن ۱۴۰۱ - ۲۱:۲۴
۱۸
pirzan e irani - استکهلم، سوئد
۱- بله! شما درست میفرمایید که شاه اعتقادات مذهبی داشت. پس براین اساس طبیعی بود که خمینی را پرورش بدهد، و حتی حق تبعیدی هم بهش پرداخت بکند. بنابراین یک آدم مذهبی نمیتواند سردمداران و عاشقان مذهب را سرکوب بکند. اینجاست که اشاره کردم که چاقو دسته خودش را نمی برد. در آن طرف ماجرا هم کسی که با بینشش دین و مذهب در تضاد بود نیروهای چپ بودند. پس وظیفه شاه در دفاع از دین ایجاب میکرد که بی خدایان را باید سرکوب بکند. ولی از نظر شما این خشونت کافی نبود.
دوشنبه ۲۴ بهمن ۱۴۰۱ - ۲۱:۲۲
۴۹
kurosh-h - گوتنبرگ، سوئد
ادامه ، سیستم پهلوی بد بود ، حالا فکر کردی مخالفانش از چپ و راست و توده ای و مجاهد بهتر از آب درامدند ، شاه اگر زنباز بود ، اما به زن رفیقش بند نکرد مثل شازده رجوی ، یا همین چپ خودمان ، شیفته اون استالین و رهبران جنایتکار چین بودند ، جنایت درون سازمانی / تصفیه و حتی شکنجه را هم خودشان اعمال میکردند ، اگر شک داری ، تک تکبرات اثبات میکنم ، از مجاهدین گرفته ، تا بخش منشعب آن ، تا حزب توده و روزبه و تا فداییان خلق .
سه شنبه ۲۵ بهمن ۱۴۰۱ - ۲۱:۵۷
۴۹
kurosh-h - گوتنبرگ، سوئد
باز به بیراهه زدی . ساختار کشور جهان سومی همینه ، حالا فکر کردی اگر ورق برگشته بود و زبان اصلی و رسمی ترک ( از هر نوعش ) بود با فارس ها با متانت و احترام به فرهنگ و شعر و تاریخ پارسی برخورد میشد ، یا فکر کردی تو همین آذربایجان شمالی کمتر فاشیسم قومی است ، تو دنیای آرمان گرایی و خود فریبی زندگی نکن ،۴-۵ میلیون ایرانی ، از هر نوعش ( کرد و تورک وفارس ) خارج از استبداد شاه و شیخ و به مدت تقریبا نیم قرن در خارج از ایران هستند و زندگی میکنند ، حالا فکر کردی با فرهنگ و قانون مدار و دمکرات شده ایم ،
سه شنبه ۲۵ بهمن ۱۴۰۱ - ۲۱:۴۹
۴۴
Momijii - توکیو، ژاپن
بانوی محترم ، توهم حالات مختلفی دارد ! میگن آدم مار گزیده از ریسمون سیاه و سفید می ترسه ! این یک توهم هست چرا که اگر شخص مار گزیده از درایت و عقل و تجربه استفاده بکنه نباید ترس از ریسمون داشته باشه ! هر کس در زندگی روزهای خوب و بد و تجربیات شیرین و تلخ ، بسیار دارد که باید از همه اش درس بگیره ! من قلباً و ذاتاً آدمی هستم که حتی بقولی آزارش به یک مورچه هم نمی رسه ، ولی اگر من و خانواده ام به هر نحو و بطور وحشیانه مورد حمله و تعرض قرار بگیریم و اگر منهم توانایی دفاع و حمله متقابل را داشته باشم ، تردیدی بخود راه نمیدم ، به این حالت نمیشه برچسب خشونت طلبی زد و یا حتی توصیه به خشونت قلمداد کرد ! در اون دهکده جهانی که ازش نام بردید ، فرزند خشونت ، خشونت است و این متاسفانه قانون رویش خشونت هست !
سه شنبه ۲۵ بهمن ۱۴۰۱ - ۰۷:۰۰
۴۹
kurosh-h - گوتنبرگ، سوئد
مرسی از کامنت ها ، گرامی ، شما چند نکته را دقت داشته باشید ، بسیاری از زندانیان قدیمی زمان شاه ، جزو سازمان مخفی افسران حزب توده بودند ، در تمام دنیا در خصوصا زمان جنگ اگر حبس طولانی نگیرند ، محکوم به اعدام میشدند ، امثال عمویی و افسران توده ای خودشان با لجاجت نخواستند تقاضای بخشش کنند ، شما که زنده یاد صفر خان را دیدید آیا ایشان را همچنان شکنجه میکردند ، در مصاحبه هایش چیز دیگر نوشته شده ، ساواک کسانی را که اطلاعات مخفی داشتند شکنجه میکرد ، طبیعتا کسانی که بیگناه بودند و فقط چند کتاب خوانده بودند ولی ساواک شک داشت که شاید گروه دیگری در حال شکل گیری است شکنجه میکردند ،
سه شنبه ۲۵ بهمن ۱۴۰۱ - ۰۵:۵۱
۱۰۷
Kefli Iskender - مریخ، وانواتو
مؤسسات آسیمیلاسیون و آنیلاسیون( که تحت پوشش مدارس و مراکز تحصیلی فعالیت می کنند) و بواقع با نیت فارسیزه کردن و استیلای زبانی و امحاء زبان مردمان کورد تورک عرب و بلوچ ایران تأسیس شده اند، هولناکترین کوره های فرهنگ سوزی است و این تبعات استمرار فعالیت این کشتارگاهها هزاران بار فجیع تر از شکنجه گاههای و دخمه های ساواک است که توسط رژیم شاه برپا گردید، و همچنان توسط رژیم فعلی باهمان صعوبت استمرار دارد. برچیده شدن این قتلگاههای زبانی و فرهنگی، برای برقراری پل ارتباطی با مردمان دو سوی ایران اولین گام درست برای رهایی ایران از شر خودکامگی و استبداد است. برایتان اوقات خوبی آرزو دارم.
سه شنبه ۲۵ بهمن ۱۴۰۱ - ۱۵:۴۹
۱۰۷
Kefli Iskender - مریخ، وانواتو
نخیر من ایشان را هنگام شکنجه یا بدرفتاری با او ندیدم ( هر چند در این کنایه تحقیر آمیز شما تمسخر بمراتب دردآورتری نهفته است). شما امتناع از نوشتن «چند خط ناقابل توبه نامه» به پیشگاه اعلیحضرت همایونی و بهای از دست دادن گوهر آزادی در سیاهچالهای رژیم ضد مردمی شاه و پایمال شدن شرافت و کرامت و گوهر انسان بودن dignity را (لجاجت! می نامید). اما بریدن زبان Språklig och kulturell kastrering میلیونها انسان را که در وطن و خاک و سرزمین مادری خودشان توسط رژیم شاه را این قتل عام فرهنگی هولناک را که تحت عنوان «زبان رسمی، زبان دولتی، زبان ملی، زبان سراسری» بر مردمان ایران رفت را موضوعی بر می شمارید که از سر گریز بالاخره باعث وحدت ملی شده و می بایستی اجرا می شد. از قضای روزگار فرمانده سپاه پاسداران نیز می فرمایند ایران ۳۶۰ درجه توسط دشمنانش احاطه شده. یعنی این همسایگانی که تورک و کورد عرب و بلوچ هستند و مردمانی که دو سوی مرز فامیل خویشاوند دارند با حکومت مرکزی دشمن هستند. سئوال اینجاست چرا حکومت ایران زبان مردمان کورد و تورک و عرب را که دو سوی مرزها فامیل خویشاوندی دارند می برد؟
سه شنبه ۲۵ بهمن ۱۴۰۱ - ۱۵:۳۸
۱۰۷
Kefli Iskender - مریخ، وانواتو
اجازه بدهید همانطور که شما ناشناس هستید، من نیز ناشناس بمانم، مرقوم فرموده اید، صفر خان خودش مایل بود در زندان بماند! شمار ا به همان کتابهایی که در باره او نوشته شده مراجعه می دهم، در این خاطرات یکی از زندانیان سیاسی از او می پرسد: صفر خان، حالا بعد از اینهمه عمر( آنزمان بعد از بیشت و هشت سال) که در زندان نشسته ای به زندان عادت کرده ای؟ جواب می دهد اگر شما روی آتش بنشینید، به نشستن روی آتش عادت می کنید؟!
دوشنبه ۲۴ بهمن ۱۴۰۱ - ۲۱:۵۵
۱۸
pirzan e irani - استکهلم، سوئد
شما میتوانید بدون محدودیت در حیطه خود به هر کسی که رنجی را متحمل شده است توهم را برایش چیدمان بکنید. ولی برای بنده این حق محفوظ است که خشونت طلبی و یا توصییه به خشونت طلبی، از طرف شما را یک واقعیت ترسناک بدانم. بنده از مروجین کشتار و سرکوب و نابودی هر شخص و هر عقیده ای ترس دارم! نظرم بر این است که در دهکده جهانی مبلغین خشونت و زور گویی هر چه زود به خلوت خویش بروند، و از قطارپیشرفت و رسیدن به آزادی و حقوق بشری باید خارج بشوند.
سه شنبه ۲۵ بهمن ۱۴۰۱ - ۰۳:۰۳
۴۴
Momijii - توکیو، ژاپن
اینطور که سابقه کامنتهای شما در ذهن من هست ، متاسفانه شما رو فردی یافتم ، با درد سنگینی از گذشته و نتیجتاً با کمی توهمات ناشی از همان درد ! شما مرتب میگوئید که چاقو دسته خودش رو نمی بره ، دقیقاً ! ولی اگر شاه خمینی رو نکشت و به عراق تبعید کرد دلیل دل خوش او از خمینی نبود ، بلکه به متحجرین قشر مذهبی ( آخوند ) برای مبارزه با چپها و توده ایها نیاز داشت ، شاه بخوبی میدانست که مردم عامی و بیسواد مثل گوسفند دنبال بُز کَل ( آخوند ) هستند و آخوند هم مخالف کمونیست خدا نا باور !! در خصوص پیشینه شما ، من نیازی به اطلاعات خصوصی کسی که نمیشناسمش رو ندارم و این بوی ساواک که گفتید ، برخاسته از همون توهمی بود که دچارش هستید و من به آن اشاره کردم ! وکالت پرویز ثابتی رو هم بهتره به شخص دیگری واگذار کنید !! .
دوشنبه ۲۴ بهمن ۱۴۰۱ - ۲۳:۳۳
۱۰۷
Kefli Iskender - مریخ، وانواتو
ادامه، ایشان در اثر شکنجه های وحشیانه ساواک که جسمش را نابود کرده بود، کوتاه زمانی بعد از سقوط شاه فوت کرد( و خانواده و فرزندانش خردسالش یتیم و بی سرپرست ماندند). اما قبل از فوت یکی شکنجه گران خودش را که در بلبشوی انقلاب توسط مردم شناسایی و دستگیر شده بود از خطر «اعدام انقلابی» نجات داد، و در دادگاه شهادت داد که آن شکنجه گر برای حفظ شغل خود، در جلو چشم مافوقش شلاق را در هوا می چرخاند، اما بهنگام فرود آوردن ضربه ابتدا نوک شلاق را با زمین تماس می داد و اینکار از شدت ضربه شلاق می کاهید و میزان پارگی پوست کم می کرد، و از عذاب طاقت فرسا و بیخوابی شبهای بعد از شکنجه در زندان سرد و نمور قابل تحمل تر می کرد. خودتان تصور کنید صحنه شکنجه گری را که درصندلی متهم نشسته، آنهم در جو پر از انتقام آنروزها، و ناگهان انسان درد کشیده ای که در آن همهمه ناگهان برخاسته و بخاطر عدالت، سینه اش را برای دفاع از جان و زندگی شکنجه گرش سپر می کند.
دوشنبه ۲۴ بهمن ۱۴۰۱ - ۲۳:۰۶
۱۰۷
Kefli Iskender - مریخ، وانواتو
اجازه بدهید در مورد شکنجه گران که فرموده اید خاطره ای نقل کنم، یکی از عزیزترین نزدیکان من تنها به جرم «مطالعه آثار ممنوع» بعبارتی پیدا کردن چند کتاب فلسفی سیاسی در قفسه کتابخانه اش دستگیر و در زندان شاهنشاه آریامهر گل و بلبل مورد وحشیانه ترین شکنجه ها قرار گرفته بود(همین) خواندن کتاب! از او خواته بودند توبه نامه بنویسد و از پیشگاه همایونی طلب عفو نماید. گفته بود من کاری خلاف قانون نکرده ام که عفو بخواهم. روی حرف ماند، ده سال کشید و با تنی رنجور ، شکنجه شده، اما سری بلند بیرون آمد. ماهها نشستن در سلول «تاریکی مطلق» بینایی آن حشمان پر فروع جوان را تا حد از دست دادن بینایی ( به جرم مطالعه!» تحلیل برده بود. ایشان در نهایت با تنی زخمی بعد از ده سال از زندان أزاد شد. :جرم: مطالعه آثار ممنوعه).
دوشنبه ۲۴ بهمن ۱۴۰۱ - ۲۲:۱۸
۱۰۷
Kefli Iskender - مریخ، وانواتو
جناب، من کسی هستم که در سال ۱۳۴۷ ایشان را در زندان قصر ملاقات کردم.
دوشنبه ۲۴ بهمن ۱۴۰۱ - ۲۱:۴۹
۴۹
kurosh-h - گوتنبرگ، سوئد
در ضمن شما را به خاطرات عمویی ، به آذین ، کوروش لاشایی ، انور خامه ایی ، کیانوری ، اشرف دهقانی ، حشمت رییسی ، رقیه دانشگری ارجاع میدهم تا داستان را بیشتر درک کنید ،
دوشنبه ۲۴ بهمن ۱۴۰۱ - ۲۰:۴۴
۴۹
kurosh-h - گوتنبرگ، سوئد
گرامی از صفر قهرمانی ۲ تا کتاب خاطرات چاپ شده ، که هر دورا من خواندهام ، خودش کارگر کم سوادی ولی بسبار پرشور در نظرات چپ خودش بود ،کتاب را دیگران و به حالت مصاحبه نوشته شدند ، رژیم به صفر خان گفتند که تقاضای بخشش کن نکرد ، سالهای آخر هم خودش بیشتر مایل بود در زندان باشد ، چراکه احترام داشت ، حتی از جانب زندانبانان ، غذا میپختند و به هیچوجه تحت فشار خاصی نبود ، اینکه خودش طالب بود در زندان بماند پدیده عجیبی هم نیست ، موارد مشابه در تمام دنیا دیده میشود ، کسانی که بعد از چند دهه خواهان ترک زندان نیستند
دوشنبه ۲۴ بهمن ۱۴۰۱ - ۲۰:۲۲
۱۸
pirzan e irani - استکهلم، سوئد
دلخور و پریشان خاطرمباش! اولاً چاقو دسته خودش را نمیبُرد. زیرا شاه شما میدانست چه کسی را تبعید و پرورش بدهد، و چه کسی را هم تباه و نابود بکند. دوماً- زیاد هم دیر نشده شما حامی سلطنت میتوانید این فرمول و نسخه را به آقای رضا پهلوی بدهید, تا به محض رسیدن به قدرت همه را قتل عام بکند. محبت و تلاش شما در این راهکار فزونی باد!
دوشنبه ۲۴ بهمن ۱۴۰۱ - ۱۳:۱۵
۱۰۷
Kefli Iskender - مریخ، وانواتو
فرموده انید:"یعنی وقتی اطلاعات میسوخت دیگه کاری به متهم نداشتند!" . صفر قهرمانی سی و دو سال (۳۲ سال) از زندگی خود را در تبعیدگاه برازجان و زندان عادل آباد شیراز و زندان قصر بسر برد. براستی شما ایران و مردمان آنرا می شناسید. آیا هیچ از کشتار و شکنجه هایی را که بر مردمان آن توسط رژیم مخوف شاه رفت خبر دارید، یا اینکه ایران شما تنها محدود به خاطرات خوش توزیع شیر مجانی در مدارس است. ( آنهم با هدف فارسیزده کردن تمام ایران و بریدن زبان مادری تمامی مردمان این سرزمین). شما در کدام سوی تاریخ ایستاده اید؟ آیا شما براستی در سوئد زندگی می کنید؟
دوشنبه ۲۴ بهمن ۱۴۰۱ - ۱۷:۱۸
۴۹
kurosh-h - گوتنبرگ، سوئد
گرامی تک تک کتاب های خاطرات زندان را اگه مطالعه کنید با چند نام تکراری موجهمیشوید ، تهرانی ، حسینی ، آرش و مصطفویی و چند تای دیگر ، البته من از تهران صحبت میکنم . قصد من دفاع از ساواکو یا لوث کردن شکنجه نیست ، حتی یک سیلی هم یک نوع شکنجه حساب میشود ، اما داستان تعداد زندانیان ، میزان شکنجه ، تعداد شکنجه گران و بازجویان بسیار غولو امیز بود . شکنجه گران رژیم پهلوی کینه شخصی به مبارزان نداشتند . در بسیاری موارد با تعارف سیگار حتی قصد دلجویی میکردند ، داستان شکنجه گران اسلامی بطور بنیادی متفاوت است .
دوشنبه ۲۴ بهمن ۱۴۰۱ - ۲۰:۳۹
۱۰۷
Kefli Iskender - مریخ، وانواتو
کوروش گرامی، مرقوم کرده اید صفر خان خودش کارگر کم سوادی ولی بسیار پرشور در نظرات چپ خودش بود. اجازه بدهید بگویم صفر خان نه شعور سیاسی داشت و نه از شعور ملی بهره ای برده بود. آدمی بود از زورگویی و چپاول مالکان علیه رعیت و دهقان جانش به لب رسیده بود ولی اعلیحضرت همایونی اصرار داشت توبه نامه بنویسد(این توبه نامه همایونی ångerbrev کماکان برسم سابق در کشور گل و بلبل اسلامی - آریایی ایران مرسوم است ) . مضافا سی دو سال نشستن در کنج زندان و سیاهچال چیزی به دانش و شعور انسان نمی افزاید، زندان مثل ارتش هم نیست که با گذشت سنوات خدمت تعداد و ستاره های روی شانه بیشتر شود، نشستن در بیخبری تنها به حماقت انسان می افزاید. همین. کما اینکه من تجربه دریافته ام انسانها بسیاری با وجود یک عمر زندگی در اسکاندیناوی و بهره گیری مدام از اینترنت پر سرعت و دسترسی به تمامی منابع موجود، بقدری در جهل مرکب دنیای متوهم و خیالاتی خود غوطه ور هستند، که به انسانهای عصر نئاندرتال می گویند بکش کنار!!
دوشنبه ۲۴ بهمن ۱۴۰۱ - ۲۳:۲۷
۱۸
pirzan e irani - استکهلم، سوئد
آقای کوروش: ما نمیتوانیم بد و بدتر را مقایسه بکنیم. خشونت بهتر و خشونت بدتر.اعدام با گیوتین و چوبه دار یا تیرباران یا صندلی برقی! ولی در کلییت بدون شک داستان و مرام شکنجه گران اسلامی با زمان گذشته قابل قیاس نیست. دادن سیگار به متهم و یا عادت زندانی به ماندن در زندان سندروم استکهلم را برایم زنده کرد. شاید در آسیا نام آن سندروم تهران بوده است!
دوشنبه ۲۴ بهمن ۱۴۰۱ - ۲۱:۴۰
۴۴
Momijii - توکیو، ژاپن
نه دلخورم و نه پریشان ! محض اطلاع شما من سلطنت طلب نیستم که میگوئید شاه شما ! این تنها یک مقایسه ساده دو حکومت هست ! اگر شاه اعتقادات مذهبی نداشت و به ساواک اجازه سرکوب و خفه کردن صدای آخوند و مذهبی جماعت و شما چپیها و توده ایها و ملی مذهبیها و دیگر لاشخورهای روشنفکر نما رو میداد ، الان این نبود حال و روز مملکت چند هزار ساله !! راستی شما جزو کدامیک از این فرقه های فراری هستید !!؟ ظاهرا سرخورده ای از چریکهای فدایی ( اکثریت و اقلیت ) و شاید پیکار و احتمال کم مجاهدینی سابق !!
دوشنبه ۲۴ بهمن ۱۴۰۱ - ۱۸:۱۳
۴۴
Momijii - توکیو، ژاپن
اون کسانیکه روشنفکر خطابشون میکنی ، همه بنحوی مزدور و وابسطه به یک قدرت کمونیستی و چپ ، مخالف نفوذ آمریکا و البته همپیمانش شاه بودند و هیچگاه دلسوز مردم و مملکت نبودند ، فقط و فقط مزدور شوروی سابق بودند ! بعد هم شورش پنجاه و هفت و سقوط شاه ، سناریویی بود که آمریکا و CIA بهمراهی مزدوران ایرانی وطنفروش شان طرح و اجرا کردند و ربطی به شاه نداشت !
دوشنبه ۲۴ بهمن ۱۴۰۱ - ۱۸:۲۴
۱۸
pirzan e irani - استکهلم، سوئد
کوروش خان:اگر اشتباه نکرده باشم جنابعالی در یک کامنت اظهار داشته بودی که بزرگ شده سوئد هستی. یعنی در زودترین حالت از دوران نوجوانی در سوئد تشریف داری.باید گفت: در این موقعیت و فضای سنی خیلی ها حتی به زبان فارسی هم مسلط نیستند. شما علاوه براینکه مشکلی در این زمینه نداری حتی میفرمایی: تعداد شکنجه گران و بازجویان ساواک در اوین و تهران از حتی ۱۰ نفر هم کمتر بود. چه بهتربود شماره کارت عضویت آنها رو هم مینوشتی! .پس میشه گفت لابد درکل ایران ۵۰ نفر بودند. شما این Concept را از کجا پیدا کردید که اگر اینطوری میشد اطلاعات میسوخت و دیگر کاری به متهم نداشتند! آقای کوروش: به آدم گدا نگو شب جمعه کی هست!؟. بنده آسیب دیده جنایت و شکنجه و اعدام ساواک کمتر از ۱۰ نفره( نقل و قول از شما) هستم, و باران این فلاکت ها را در دوران همایونی و ولایی را گذرانده ام.موفق باشی
دوشنبه ۲۴ بهمن ۱۴۰۱ - ۱۴:۱۸
۴۹
kurosh-h - گوتنبرگ، سوئد
ادامه ، کارنامه ساواک ۲ لکه ننگ شاخص دارد . مورد اول بعد از کشتن پیاپی چندین عضو ساواک ، از جمله عامل نفوذی شهریاری توسط فدایی خلق حمید اشرف ، طرح انتقام از زندانیان حکم گرفته در اوین شکل گرفت ، بیژن جزنی و ۸ نفر دیگر قربانی این جنایت در تپه های اوین شدند ، مورد دوم جاه طلبی اتفاقا همین ثابتی بود ، ساواک عملا مجاهدین و فداییان را در حد نابودی کامل کشانده بودند ، اکثر چریک ها یا کشته شده بودند و یا زندانی ، ثابتی شانسی برای درخشش بیشتر برای شاه نداشت ،
دوشنبه ۲۴ بهمن ۱۴۰۱ - ۰۵:۵۵
۴۹
kurosh-h - گوتنبرگ، سوئد
ادامه ، ثابتی از طریق خبر چینی به نام امیر حسین فطانت از وجود گروه مطالعاتی چپگرا خبردار شد ، که یکبار در حد حرف آنهم توسط یک نفر ، صحبت از ربودن ولیعهد در ازای آزادی چریک های زندانی شده بود ، ثابتی همه را دستگیر کرد ، داستان را بال و پر داد تا نزد شاه جلوه کند ، خود اینکروه اصلا نه مبارز بودند و نه چریک و نه حتی اسلحه داشتند ، پس بعد از تحدید و شاید دو تا سیلی همه خواهان طلب بخشش شدند ، اما ۲ نفر لجاجت کردند ، گلسرخی و کرامت دانشیان ، سناریو ساواک را افشا کردند ، اما حاظر به ندامت نشدند ، و قربانی این داستان شدند ، خود ثابتی هم آدم سنگدلی نبود و نمی خواست این جوری بشه ، اما داستان به دادگاه نظامی کشیده شد و ختم شومی پیدا کرد که شدیدا به شاه و سیستم قضایی ایران ضربه زد .
دوشنبه ۲۴ بهمن ۱۴۰۱ - ۰۶:۱۰
۷۴
Sasan 55 - پاریس، فرانسه
منهم موافقم که ثابتی و مدیران امنیتی زمان شاه فقید محاکمه شوند اما بدلیل اینکه وظیفه خود را خوب انجام ندادند و با سهل انگاری و یا خیانت به کشور و شاه موجب ریشه گرفتن درخت فاسد ارتجاع ملاها و نهایتاً ایجاد شورش ۵۷ شدند و این بلای خانمانسوز جمهوری تبهکار اسلامی را به جان ما انداختند.مرگ بر خائنین به ملت ایران چه کراواتی و چه عمامه بسر و ریشو
دوشنبه ۲۴ بهمن ۱۴۰۱ - ۰۶:۰۹
۴۴
Momijii - توکیو، ژاپن
ایکاش در اونزمان هر چی مخالف خرفت مذهبی و چپ و توده ای و ملی مذهبی و تمام کسانیکه با خمینی برای براندازی حکومت پهلوی همکاری کردند رو از بین می برد !!
دوشنبه ۲۴ بهمن ۱۴۰۱ - ۰۷:۵۴
۴۹
kurosh-h - گوتنبرگ، سوئد
ساواک سازمان اطلاعاتی بزرگی بود که فقط بخشی از آن مربوط به کمیته ضد خرابکاری و مخالفان رژیم بود ، گروه اتحادیه کمونیست ها با چاپ اسامی ۸۰۰۰ کارمند ساواک که از سرایدار گرفته تا کارمند امور مالی تا بخش های ضد جاسوسی ، فاجعه تلخی برای هزاران کارمند ساواک پدید آورد ، پرویز ثابتی اصولا ربطی به بازجویی و شکنجه نداشت ، او تحلیلگر سیاسی و طراح محدود کردن فعالیت و شناسایی مخالفان رژیم بود ، تعداد شکنجه گران و بازجویان ساواک در اوین و تهران از حتی ۱۰ نفر هم کمتر بود ، هدف تخلیه اطلاعاتی تروریست ها و یا چریک ها بود ، چریک ها موظف بودندکه تا سه روز مقاومت کنند ، بعدها به یک روز و حتی ۶ ساعت هم تقلیل پیدا کرد ، یعنی وقتی اطلاعات میسوخت دیگه کاری به متهم نداشتند ، مقایسه ساواک با سیستم سادیسمی زژیمکنونی اشتباه است
دوشنبه ۲۴ بهمن ۱۴۰۱ - ۰۵:۴۴
۵۴
hamid411 - لس آنجلس، ایالات متحده امریکا
دم ساواک گرم. هر کسی رو که گرفته بود از اون . بود نمیدونم چرا یاد قهوه افتادم!
دوشنبه ۲۴ بهمن ۱۴۰۱ - ۰۵:۱۷