اعلام برائت فرزند یک شهید جنگ ایران و عراق از حاکمان و سرکوبگران
رأی دهید
اعلام برائت فرزند یک شهید جنگ ایران و عراق از حاکمان و سرکوبگران: هر بلایی که سر مردم میارید، خودتون رو به ما خانواده های شهدا، ایثارگر و جانباز نچسبونید.
دیدگاه خوانندگان
۳۴
newyork333 - نیویورک، ایالات متحده امریکا
یکی از دوستان که یک فامیل فعال تو حکومت داره. از زنش شنیده که میگفت در دو هفته اول این جریان هیچکس ناهار و شام درست نمیخورده تو خونه. و هر شب با هر صدایی از تو خیابون با وحشت از خواب میپریدن از ترس اینکه مردم وارد خونه اینا شده باشن. یکی از کارمندان سپاه گفته بیایید تو خانههای سازمانی سپاه که ما داریم ازش مراقبت میکنیم. تا جریان آروم بشه، اما خبر ندران این کابوس شبانه تا چندی دیگه تبدیل به حقیقت زندگیشون میشه
پنجشنبه ۲۸ مهر ۱۴۰۱ - ۰۳:۳۷
۶۸
مبشر جاروندی - گتنبرگ، سوئد
تو از همون اول خودت رو بطور واضح معرفی کردی، اول اینکه مدیر و مسئول سیاسی ایدئولوژی یک لشگر سپاه هستی و دوم اون شعاری که نوشتی ایران آزادی جمهوری...؟ فقط بدون که خیلی نامردی، پدرت نیز کارنامه خوبی نداشت و دست کثیفش توی خون مردم کردستان دخالت داشت، برو بچه سپاهی اینقدر سردار سردار نکن،برو ، برو خجالت بکش.....برو.
پنجشنبه ۲۸ مهر ۱۴۰۱ - ۰۹:۳۹
۶۸
مبشر جاروندی - گتنبرگ، سوئد
تو از همون اول خودت رو بطور واضح معرفی کردی، اول اینکه مدیر و مسئول سیاسی ایدئولوژی یک لشگر سپاه هستی و دوم اون شعاری که نوشتی ایران آزادی جمهوری...؟ فقط بدون که خیلی نامردی، پدرت نیز کارنامه خوبی نداشت و دست کثیفش توی خون مردم کردستان دخالت داشت، برو بچه سپاهی اینقدر سردار سردار نکن،برو ، برو خجالت بکش.....برو.
پنجشنبه ۲۸ مهر ۱۴۰۱ - ۰۹:۳۹
۳۴
newyork333 - نیویورک، ایالات متحده امریکا
یکی از دوستان که یک فامیل فعال تو حکومت داره. از زنش شنیده که میگفت در دو هفته اول این جریان هیچکس ناهار و شام درست نمیخورده تو خونه. و هر شب با هر صدایی از تو خیابون با وحشت از خواب میپریدن از ترس اینکه مردم وارد خونه اینا شده باشن. یکی از کارمندان سپاه گفته بیایید تو خانههای سازمانی سپاه که ما داریم ازش مراقبت میکنیم. تا جریان آروم بشه، اما خبر ندران این کابوس شبانه تا چندی دیگه تبدیل به حقیقت زندگیشون میشه
پنجشنبه ۲۸ مهر ۱۴۰۱ - ۰۳:۳۷
۳۴
newyork333 - نیویورک، ایالات متحده امریکا
یکی از دوستان که یک فامیل فعال تو حکومت داره. از زنش شنیده که میگفت در دو هفته اول این جریان هیچکس ناهار و شام درست نمیخورده تو خونه. و هر شب با هر صدایی از تو خیابون با وحشت از خواب میپریدن از ترس اینکه مردم وارد خونه اینا شده باشن. یکی از کارمندان سپاه گفته بیایید تو خانههای سازمانی سپاه که ما داریم ازش مراقبت میکنیم. تا جریان آروم بشه، اما خبر ندران این کابوس شبانه تا چندی دیگه تبدیل به حقیقت زندگیشون میشه
پنجشنبه ۲۸ مهر ۱۴۰۱ - ۰۳:۳۷
۶۸
مبشر جاروندی - گتنبرگ، سوئد
تو از همون اول خودت رو بطور واضح معرفی کردی، اول اینکه مدیر و مسئول سیاسی ایدئولوژی یک لشگر سپاه هستی و دوم اون شعاری که نوشتی ایران آزادی جمهوری...؟ فقط بدون که خیلی نامردی، پدرت نیز کارنامه خوبی نداشت و دست کثیفش توی خون مردم کردستان دخالت داشت، برو بچه سپاهی اینقدر سردار سردار نکن،برو ، برو خجالت بکش.....برو.
پنجشنبه ۲۸ مهر ۱۴۰۱ - ۰۹:۳۹
۳۴
newyork333 - نیویورک، ایالات متحده امریکا
یکی از دوستان که یک فامیل فعال تو حکومت داره. از زنش شنیده که میگفت در دو هفته اول این جریان هیچکس ناهار و شام درست نمیخورده تو خونه. و هر شب با هر صدایی از تو خیابون با وحشت از خواب میپریدن از ترس اینکه مردم وارد خونه اینا شده باشن. یکی از کارمندان سپاه گفته بیایید تو خانههای سازمانی سپاه که ما داریم ازش مراقبت میکنیم. تا جریان آروم بشه، اما خبر ندران این کابوس شبانه تا چندی دیگه تبدیل به حقیقت زندگیشون میشه
پنجشنبه ۲۸ مهر ۱۴۰۱ - ۰۳:۳۷
۶۸
مبشر جاروندی - گتنبرگ، سوئد
تو از همون اول خودت رو بطور واضح معرفی کردی، اول اینکه مدیر و مسئول سیاسی ایدئولوژی یک لشگر سپاه هستی و دوم اون شعاری که نوشتی ایران آزادی جمهوری...؟ فقط بدون که خیلی نامردی، پدرت نیز کارنامه خوبی نداشت و دست کثیفش توی خون مردم کردستان دخالت داشت، برو بچه سپاهی اینقدر سردار سردار نکن،برو ، برو خجالت بکش.....برو.
پنجشنبه ۲۸ مهر ۱۴۰۱ - ۰۹:۳۹
۶۸
مبشر جاروندی - گتنبرگ، سوئد
تو از همون اول خودت رو بطور واضح معرفی کردی، اول اینکه مدیر و مسئول سیاسی ایدئولوژی یک لشگر سپاه هستی و دوم اون شعاری که نوشتی ایران آزادی جمهوری...؟ فقط بدون که خیلی نامردی، پدرت نیز کارنامه خوبی نداشت و دست کثیفش توی خون مردم کردستان دخالت داشت، برو بچه سپاهی اینقدر سردار سردار نکن،برو ، برو خجالت بکش.....برو.
پنجشنبه ۲۸ مهر ۱۴۰۱ - ۰۹:۳۹
۳۴
newyork333 - نیویورک، ایالات متحده امریکا
یکی از دوستان که یک فامیل فعال تو حکومت داره. از زنش شنیده که میگفت در دو هفته اول این جریان هیچکس ناهار و شام درست نمیخورده تو خونه. و هر شب با هر صدایی از تو خیابون با وحشت از خواب میپریدن از ترس اینکه مردم وارد خونه اینا شده باشن. یکی از کارمندان سپاه گفته بیایید تو خانههای سازمانی سپاه که ما داریم ازش مراقبت میکنیم. تا جریان آروم بشه، اما خبر ندران این کابوس شبانه تا چندی دیگه تبدیل به حقیقت زندگیشون میشه
پنجشنبه ۲۸ مهر ۱۴۰۱ - ۰۳:۳۷