داریوش اقبالی در آخرین دیدارش با مادر برای او ترانه ای به زبان ترکی خواند

طاهره اعظمی مادر داریوش اقبالی خواننده سرشناس ایران به علت کهولت سن در سرای سالمندان میانه درگذشت. مراسم تشییع پیکر ایشان دو هفته قبل در شهرستان میانه برگزار شد.
داریوش اقبالی متولد سال ۱۳۲۹ در تهران و دارای مدرک دیپلم است.


پدرش محمود اقبالی از ملاکان شهر میانه در آذربایجان شرقی بود. داریوش با اینکه در تهران به دنیا آمده بود اما مدتی را در میانه سپری کرد و سپس در کرج بزرگ شد.

به گفته ی خودش، کودکی تاریکی داشت و فرزند طلاق بود. دو برادر دیگر او هم قربانی اعتیاد شدند و فوت کردند.
آوازخوانی را از کودکی در جشن های مدرسه شروع کرد.

در سال ۴۹ زمانی که ۱۹ سال داشت با حسن خیاط باشی، بازیگر و کارمند تلویزیون آشنا شد و او بود که داریوش را تشویق به فعالیت حرفه ای در زمینه ی موسیقی کرد.
همان سال با خواندن قطعه «به من نگو دوست دارم» با آهنگسازی درویش مصطفی جاویدان مورد توجه قرار گرفت و با ادامه ی فعالیتش شهرت او رفته رفته بیشتر شد.

او چند باری نیز به دلیل خواندن چند قطعه ی سیاسی در انتقاد از حکومت از پهلوی بازداشت شد و به زندان افتاد.

در سال ۵۷ زمانی که ۲۸ سال داشت در یکی از اجراهای زنده ی خود از سوی یک زن با اسید مورد حمله قرار گرفت و از ناحیه ی صورت دچار آسیب شد. این زن مدعی بود به خاطر علاقه به داریوش از همسر خود جدا شده بود اما داریوش حاضر نبود با وی ازدواج کند به همین دلیل تصمیم گرفت او را از بین ببرد.

داریوش بعد از ماجرای اسیدپاشی برای درمان راهی انگلیس شد تا اینکه تصمیم گرفت آنجا بماند. پس از مدتی به آمریکا رفت و حالا ساکن فرانسه است.

داریوش بازیگری را هم پیش از انقلاب با فیلم های «یاران» ساخته ی فرزان دلجو و امیر مجاهد و «فریاد زیر آب» ساخته ی سیروس الوند تجربه کرده است. او خواننده ی موسیقی این دو فیلم هم بود.
داریوش همچون برادرانش سال ها درگیر اعتیاد بود تا اینکه در سال ۷۸ موفق شد برای همیشه آن را ترک کند و حالا خود بنیاد غیرانتفاعی ترک اعتیاد آینه را تأسیس کرده است.

داریوش تاکنون ۲ بار ازدواج کرده است.

داریوش زمانی که در آمریکا زندگی می کرد با زنی به نام فیروزه ازدواج کرد و از او صاحب دختری به نام بیتا شد. این ازدواج اما به جدایی منتهی شد.

داریوش در سال ۸۱ زمانی که ۵۲ سال داشت با زنی به نام ونوس ازدواج کرد و این زوج صاحب پسری به نام میلاد شدند.
رأی دهید
دیدگاه خوانندگان
۴۲
Chokam - ری، ایران

بااین کاری نداشتن،گلپا که برای شاه خوند باهاش کاری نداشتن چه برسه به این.اینا عشق امریکا داشتن. رفتن.توی عمرش امریکا رو ندیده بودن توهم داشتن فکرمیکردن پول ریخته ازهواپیماپیاده شدن خم شدن پولا رو جمع کنن!البته به اینا حق میدم توی این بلاهای تاریخی پناه ببرن به توهم
‌چهارشنبه ۲۲ تیر ۱۴۰۱ - ۰۹:۰۴
۶۱
یا فاطمه زهرا - کپنهاگ ، دانمارک

یاشاسین داریوش جان. هنوز در ذهن دارم مریم گلفروش که رو صورتت اسید پاشید. روح حاج خانوم شاد. انشاالله که غم آخرت باشه.
‌چهارشنبه ۲۲ تیر ۱۴۰۱ - ۱۶:۱۰
۷۴
Butler - سیدنی، استرالیا

با احترام به خانواده آقای داریوش اقبالی و عرض تسلیت بخاطر از دست دادن مادرشان، این نکته بایستی گفته شود که خود داریوش با عقاید احمقانه ای که داشت( و دارد) یکی از عوامل ناخواسته استمرار ارتجاع و ظلم بوده.داشتن شعور سیاسی هیچ ربطی به هنرمند بودن ندارد.
‌چهارشنبه ۲۲ تیر ۱۴۰۱ - ۱۶:۴۰
۶۷
خوش باور - تهران، ایران
اینجا هم باید این پدر ندیدهای مادر اجاره ای فضولی کنند با اینکه عمر پر از گثافتشان ایقدر نیست که داریوش هنرمند عزیز ایرانی را بیاد بیاورند .برای این جماعت همان رافعی پور ... گنده بهتر است.
‌چهارشنبه ۲۲ تیر ۱۴۰۱ - ۱۹:۱۹
۳۲
agha_ehsan - تهران، ایران
[::Chokam - ری، ایران::]. چرت و پرت نباف . من یادمه بچه بودیم کمیته به نوار کاست ها گیر میداد ولی رژیم یه حساسیت خاصی به موزیک داریوش داشت و اگه کاست داریوش رو میگرفتن پدر طرف رو درمیاوردن . اونوقت تو میگی خودش اگه مونده بود باهاش کاری نداشتن ؟ لابد میگی بهش مجوز خوانندگی هم میدادن آره ؟ مزخرفگویی هم حدی داره
‌پنجشنبه ۲۳ تیر ۱۴۰۱ - ۲۰:۲۲
۴۲
Chokam - ری، ایران
[::agha_ehsan - تهران، ایران::]. مجوز خوانندگی هم میدادن تو آهنگهاش رو گوش میکردی؟ البته اون حق داره محزون بخونه برای کسب درآمد، اما ذائقه مردم این میشه که از تراژدی حال کنن زانوی غم بغل بگیرن برن توی خلسه.یه ملت خلسه ای از داریوش وعلیزاده و یگانه ،بدتر از اهنگران.ذائقه عمومی خراب شده،
جمعه ۲۴ تیر ۱۴۰۱ - ۰۷:۰۵
۳۹
منصور موسوی میر پنج - منچستر، انگلستان
با عرض تسلیت، مادر بیش از ده بار از فرزندش تشکر میکند (به زبان آذری) و با اینکه داریوش بارها او را میبوسد، مادر نه او را میبوسد و نه او را در آغوش میکشد. ترجمه رفتار او نشان میدهد که مادر از او راضی نیست.
شنبه ۲۵ تیر ۱۴۰۱ - ۱۰:۴۸
۶۴
Rosha50 - لانسینگ، انگلستان
[::Chokam - ری، ایران::] ای کاش قبل از نوشتن کمی می اندیشیدی که با چه عقیده و اندیشه ای داری دظر میدهی .
شنبه ۲۵ تیر ۱۴۰۱ - ۲۱:۱۹
۴۲
Chokam - ری، ایران
[::Rosha50 - لانسینگ، انگلستان::] با چه عقیده و اندیشه ای؟! شما باید انسانی وبسیار انسانی زندگی کنی ،نیازی نیست بااهنگ محزون داریوش زانوی غم بغل بگیری بری توی خلسه یا خودت رو توی عرش توهم بزنی ، اینا افراط و تفریطه.
یکشنبه ۲۶ تیر ۱۴۰۱ - ۱۹:۰۸
نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.