ترانه علیدوستی: سکوت هولناک همکاران عزیز من در سینما خیلی ما را شگفتزده کرد
رأی دهید
ترانه علیدوستی در گفتگو با برنامه ۶۰ دقیقه بیبیسی فارسی درباره علت انتشار این بیانیه با اشاره به "راویانی که در ایران جرات کردهاند با اسم یا بیاسم، روایاتی را منتشر کنند" به جمالالدین موسوی گفت: "تعداد بیشمار این روایتها و اینکه تکرار شونده هستند، وضعیت خیلی وحشتناکی را از نظر من بوجود آورده و به دنبال آن سکوت هولناک همکاران عزیز من در سینمایمان خیلی ما را شگفتزده کرده است."
او ادامه داد: "واقعا سوال ما این است که چه اتفاقی باید برای زنانی که کنار شما کار میکنند، بیافتد که واکنش شما را هم بر بیانگیزد. برای همین دیدیم خودمان باید کاری بکنیم و نیاز به یک همت و حرکت جمعی هست."
خانم علیدوستی در پاسخ به این سوال که چطور ممکن است در حالی که همه ابعاد سینما در ایران از سوی نهادهای رسمی کنترل میشود و ممیزی وجود دارد و حتی بیرون ماندن چند تار مو واکنش برمیانگیزاند، چنین اتفاقاتی میافتاده، گفت: "گاهی فکر میکنم حساسیتهای زیادی که همه ما پیرامون مسایل اخلاقی داریم و در سینمای ما هم هست مربوط به آن چیزهایی میشود که در ظاهر هویداست و تا وقتی اتفاقی نباشد که به چشم بتوانیم ببینیم، نمیخواهیم دستهای خودمان را به آن آلوده کنیم و دردسری برای خودمان ایجاد کنیم."
"سکوتشان خیلی مرا ناامید و دلشکسته کرد"
ترانه علیدوستی در توضیح اینکه چه کسانی باید نسبت به این اتفاقات در سینما واکنش نشان میدادند گفت: "منظور من بیشتر نهادهای رسمی است، تشکلهای صنفی است، منظور من همکارانم هستند که باید این مسایل را پیگیری میکردند. یا حتی در ابتداییترین شکلش افرادی را که نامشان به عنوان خشونتگر و آزارگر آورده شده بود را کمی پاسخگو میکردند. نه اینکه با بیاعتنایی مطلق به این روایتها ... این انسانها هنوز کارشان، زندگیشان، اعتبارشان، بروبیایشان، همه چی به جا باشد و هیچکس اگر مرتکب چنین کاری شده، اصلا هزینهای" ندهد.
او پیشنهاد میکند خانه سینمای ایران که "تا حدی وجاهت قانونی" دارد میتواند متولی برخورد با اینگونه رفتارها باشد، ولی تاکید میکند که این کار باید توسط افرادی صورت گیرد که "در این زمینه دانش داشته باشند، سریع دو نفر را با هم روبرو نکنند، سریع میانجیگری نکنند" بلکه باید به جای این رفتارهای به باور او "غلط و سمی"، "با تحقیق و قدمهای شمرده" اقدام کنند.
او در پاسخ به این سوال که چرا خانه سینما تا به حال در برابر گستردگی چنین اتفاقاتی اقدام نکرده اضافه کرد: "همیشه ملاحظاتی هست. در کشوری زندگی میکنیم که کار و بار و منافع افراد سریع به خطر میافتد" ... "سکوتشان خیلی مرا ناامید و دلشکسته کرد."
ترانه علیدوستی با اشاره به فضای "بیش از حد مردانه" سینمای ایران گفت "پول و روابط اجتماعی و روابط فرادست، فرودست"، بر این صنعت حاکم است و افراد برای ورود به این فضا یا ماندن در آن باید از سد بلندی عبور کنند.
او تایید کرد که بعد از انتشار بیانیه سینماگران زن عدهای تماس گرفتهاند تا "بدون پرداختن به ریشه" موضوع دعاوی اخیر را "رفع و رجوع" کنند. خانم علیدوستی در مورد وضعیت قربانیان گفت: "هیج راهی نیست، این یک بنبست مطلق است که در آن هیچکس نمیخواهد این روایتها بلند گفته شود و چهره سینمای ما مخدوش شود."
به گفته ترانه علیدوستی "ما به عنوان دوستداران سینما"ی ایران و کسانی که "دلسوزش هستیم" باید اصلاحش کنیم، "ما، و نه کسی از خارج، ما و نه کسی از بیرون، ما و نه کسی از ارشاد یا دولت." او بر این باور است که بیانیه بیش از ۳۰۰ زن دستاندکار سینمای ایران برای همه کسانی که مصلحتاندیشی باعث شد که طرف حق را نگیرند"، پیام ویژهای داشت: "این وضعیت دیگر نمیتواند ادامه پیدا کند."
او یکی از علل عدم رسیدگی به اینگونه دعاوی را نبود قوانین حقوقی در این زمینه میداند و میگوید: "قوانینی نداریم که این موارد را پیشگیری کرده باشد. ما هتک حرمت و تجاوز جنسی داریم که قوانیناش مشخص است ولی این وسط طیفی از خشونت و آزار وجود دارد که حتی درصورتی که بشود آنها را ثابت کرد - که مقوله پیچیدهای است - در نظام حقوقی ما تعریف شده نیستند."
ترانه علیدوستی ابراز امیدواری کرد که با طرح این موضوع "نیاز تغییرات حقوقی احساس شود."
ترانه علیدوستی کیست؟
کمتر بازیگری این شانس را دارد که در سینما با نخستین کارش ره صد ساله را یک شبه طی کند و ترانه علیدوستی یکی از همین چهرهها در سینمای بعد از انقلاب ایران است. او در حالی که تازه ۱۸ سالگی را تمام کرده بود، با اولین نمایش فیلم "من ترانه ۱۵ سال دارم" ساخته رسول صدرعاملی در جشنواره فجر سال ۱۳۸۰ به عنوان اولین استعداد جدید بازیگری آن دهه معرفی شد و به سرعت به یکی از هنرپیشههای مهم نسل خود تبدیل شد.
بر خلاف اغلب بازیگران کم سن و سال که بلافاصله بعد از اولین جرقه پرکار میشوند و خودشان را تکرار میکنند، او برای بازی در دومین فیلم کارنامهاش دو سال صبر کرد تا در "شهر زیبا" دومین فیلم سینمایی اصغر فرهادی مقابل دوربین رفت. این نه تنها نقطه عطفی در کارنامه اصغر فرهادی و ترانه علیدوستی شد، بلکه آغازگر همکاری مداومی شد که تا نیمه دهه بعد هم ادامه یافت. با این فیلم هم اصغر فرهادی نشان داد فیلمسازی متفاوت است و هم ترانه علیدوستی ثابت کرد موفقیتش در فیلم اول جرقهای زودگذر نبوده است. همکاری این دو در فیلمهای "چهارشنبه سوری"، "درباره الی" و "فروشنده" هم ادامه پیدا کرد و خانم علیدوستی در سطح بینالمللی شناخته شد.
همکاری آنها فقط به فیلمهایی که اصغر فرهادی کارگردانی کرده است، محدود نماند. یکی از مهمترین آثار کارنامه ترانه علیدوستی "کنعان" بر اساس فیلمنامه مشترک اصغر فرهادی و مانی حقیقی ساخته شد. به علاوه، خانم علیدوستی همکاری با مانی حقیقی را در فیلمهای "پذیرایی ساده" و "تفریق" هم ادامه داد. اما او فقط با بازی در فیلمهای مهم دو دهه اخیر سینمای ایران مورد توجه نبوده است.
وقتی در سال ۹۶ دونالد ترامپ رئیس جمهور وقت آمریکا با امضا کردن فرمانی اجرایی، ورود شهروندان چند کشور از جمله ایران به خاک آمریکا را ممنوع کرد، "فروشنده" نامزد دریافت جایزه اسکار شده بود. ترانه علیدوستی پیش از اصغر فرهادی اعلام کرد در اعتراض به دستور رئیس جمهور آمریکا حاضر نیست برای شرکت در مراسم اسکار درخواست ویزا بدهد. مجموعه اتفاقهای بعد از این موضعگیری که با تصمیم مشابه از طرف آقای فرهادی همراه شد، در نهایت به اهدای اسکار بهترین فیلم خارجی به "فروشنده" ختم شد.
دو سال بعد، ترانه علیدوستی به دلیل توییتهایش خبرساز شد. در زمستان سال ۹۸ اعلام شد که دادسرای فرهنگ و رسانه او را احضار کرده و وکیلش کمی بعد دلیل این احضار را مجموعه موضعگیریهای سیاسی و اجتماعی او درباره مواردی مانند "گشت ارشاد" اعلام کرد. این بازیگر بعد از برگزاری دادگاه به پنج ماه حبس محکوم شد که البته این حکم دو سال تعلیق شد و بعد هم به اجرا در نیامد. این در حالی است که او طی چند سال منتهی به این دادگاه در سه فصل از سریال پرطرفدار "شهرزاد" در قالب شخصیت اصلی زن حضور داشت.
او که بعد از "فروشنده" حدود چهار سال از بازیگری کناره گرفته بود، طی یک سال اخیر در سه فیلم جدید مقابل دوربین رفته است که هنوز هیچ کدام در ایران به نمایش درنیامدهاند. یکی از این فیلمها "اورکا" ساخته سحر مصیبی است که اسفند امسال در جشنواره سانتا باربارا در آمریکا روی پرده رفت و ترانه علیدوستی در آن نقش یک شناگر ایرانی را بازی میکند. او همزمان با نمایش "اورکا" در این رویداد سینمایی در مصاحبهای از محدودیتهای داخل ایران برای شناگران زن انتقاد کرد. پخش ویدیوی این مصاحبه بار دیگر خبرساز شد و فدراسیون شنای ایران به او پاسخ داد. به علاوه رسانههای نزدیک به جریان اصولگرا بار دیگر از او انتقاد کردند.
بازیگر ۳۸ ساله که طی دو دهه فعالیتش در سینمای ایران در فیلمهای مهمی بازی کرده و بین همنسلان خود به عنوان بازیگر کارنامه قابل اعتنایی دارد، حالا به عنوان یکی از امضا کنندگان بیانیه سینماگران زن ایرانی درباره "آزار و خشونت جنسی" مورد توجه قرار گرفته است. او یکی از بانیان نوشته شدن این بیانیه و جمعآوری امضا برای آن بوده و سرشناسترین چهرهای است که به شکل علنی درباره اعمال خشونت و آزار به زنان در پشت صحنه سینما و دلایل انتشار این بیانیه و بازتابهای آن صحبت کرده است.
سمیه میرشمسی چه گفته است؟
متن توئیت سمیه میرشمسی
۱۲. در یکی از روزها همه در اتاق گریم جمع بودیم. یکی از بچهها پفک خریده بود و با هم گپ میزدیم و منتظر بودیم تا کار گروه نور تمام شود. اصلانی هم بود و با موبایلش مشغول بود. یکی از پسرها از روی میز کنار او یک پفک برداشت و به سمت پشت بام رفت.
۱۳. ناگهان اصلانی با یک لحن خشک خطاب به او گفت «بذار سر جاش». آن پسر نفهمید که شوخی میکند یا جدی است. با خنده به راهش ادامه داد، اما اصلانی با مشت به روی میز کوبید و با عربده به سمتش حمله کرد و با مشت و لگد به جانش افتاد و با قدرت به پشت بام پرتش کرد.
۱۴. هیچ کس جلویش را نگرفت، یا از حیرت و یا جرات نداشن.
به سکانسهای شب رسیدیم. در یکی از شبها در اتاق گریم به من گفت «از من میترسی؟» گفتم «نه آقای اصلانی». گفت «چرا با من حرف نمیزنی؟ چرا دور از من میایستی؟» گفتم «حرف خاصی که خوشتون بیاد بلد نیستم» و از اتاق بیرون رفتم.
۱۵. اصلانی گفت که برای سکانس امشب حتما باید سرخوش باشد. یکی از بچهها را فرستادند و برایش از خانه آورد و او هم نوشید، آنقدر که روی پا نبود و دیالوگها را نمیتوانست بیان کند. پلان مدام تکرار و تکرار میشد، اما فایدهای نداشت. آن وسط مدام سعی میکرد با من ارتباط بگیرد و صمیمی شود٫
۱۶. انقدر معلوم که یکی از بازیگران، من را کنار کشید و گفت «سمیه جلوی چشمش نباش؛ امشب تو دختر منتخب عموفرهادی». مجبور شدند زودتر برای شام تعطیل کنند که لااقل حال او کمی بهتر شود. همه برای شام به حیاط رفتند. از من خواستند برای اصلانی قوه ترک غلیظ درست کنم و ببرم تا سر حال بیاید.
۱۷. با یکی از بچهها در پشت بام نشست و من هم مشغول قوه درست کردن شدم. کسی جز من و آن همکار و آقای اصلانی نبود. قهوه را برایش بردم و گفتم بفرمایید. نفر سوم هم بلند شد که برود. ناگهان اصلانی دستم را محکم گرفت و گفت «بیا بشین روی پام. چرا از من میترسی؟»
۱۸. من را کشید سمت خودش و از من خواست صورتش را ببوسم. دستم را فشار میداد. مجبور شدم روی زمین بنشینم که همین باعث شد همکارم که در حال رفتن به صحنه بود متوجه شود و برگشت. اصلانی ناگهان زد زیر گریه «از من نترس، من بد نیستم، من خیلی چاقم، من بیچارهام و...»
۱۹.نمیدانستم که باید چه کار کنم. فقط میخواستم دستم را ول کند و بروم. همکارم دست اصلانی را از دستم جدا کرد و به خاطر من ماند. اگر رفته بود نمیتوانستم از دستش فرار کنم و مجبور میشدم فریاد بکشم. به زور همکارم قهوهاش را نوشید و همانجا شلوارش را پایین کشید و جلوی ما شاشید.
۲۰. فردای آن روز کل اتفاق را به هاتف علیمردانی که هم تهیه کننده بود و هم کارگردان گفتم. پاسخش این بود «من کاری با این چیزها ندارم، حاشیه درست نکن». از آن روز تا آخر فیلمبرداری با اصلانی یک کلمه هم حرف نزدم و او هم کاری با من نداشت.
۲۱. من در سینمای ایران شانس کار کردن با بهترین کارگرانان و بهترین گروهها را داشتم. همین اصلانی در جلوی دوربین یک کارگردان بزرگ جرات این رفتارها را ندارد. اما این فقط در بعضی پروژهها است.
۲۲. در بسیاری از پروژهها بازیگران پادشاهی میکنند و ما بچههای پشت صحنه به راحتی آزار میبینیم و حذف میشویم چون بازیگر «راکورد» دارد. وقتی یک بازیگر بزرگ با یک کارگردان کوچک کار میکند، همه میدانیم که پادشاه صحنه کیست.
بیبیسی تلاش کرد تا با تماس با آقای اصلانی نظر او را در این باره جویا شود اما تا زمان انتشار این گزارش پاسخی دریافت نکرده است.
سمیه میرشمسی در رشته توییتش مجموعه اتفاقهای پشت صحنه یک فیلم را توضیح داده و ادعا کرده در نهایت بعد از چند برخورد میان او و بازیگر، آقای اصلانی "دستش را گرفته و خواسته که خانم میرشمسی صورتش را ببوسد."
سمیه میرشمسی همچنین گفته بود، در پروژههای کوچکتر که کارگردان صاحبنامی در آن حضور ندارد، این اتفاقها شایعتر است: "در بسیاری از پروژهها بازیگران پادشاهی میکنند و ما بچههای پشت صحنه به راحتی آزار میبینیم و حذف میشویم چون بازیگر «راکورد» دارد. وقتی یک بازیگر بزرگ با یک کارگردان کوچک کار میکند، همه میدانیم که پادشاه صحنه کیست."
با وجود واکنشهای گسترده فردی و جمعی جامعه هنرمندان، مسئولان و مقامها در جمهوری اسلامی ایران تا کنون در اینباره سکوت کردهاند.
این اولین بار نیست که چنین اتهامی علیه یکی از چهرههای شناخته شده هنری در ایران مطرح میشود. در دو سال گذشته شماری از زنان ایرانی با جریان جهانی "من هم" یا "می تو" در روایت آزار جنسی علیه افراد شناخته شده، همراه شدهاند و ادعاهایی علیه چهرههای مشهور هنری و سینمایی مطرح کردهاند اما این اولین بار است که چنین ادعایی با واکنشهای گسترده اهالی سینما مواجه میشود.
بیانیه زنان دستاندرکار سینما و صداوسیما در ایران
در پی طرح عمومی اتهامات از سوی سمیه میرشمسی، صدها بازیگر و کارگردان زن شناخته شده از جمله هدیه تهرانی، نیکی کریمی، پوران درخشنده، ترانه علیدوستی، سحر دولتشاهی، نرگس آبیار، تهمینه میلانی، میترا حجار، ویشکا آسایش ، نگار جواهریان، مریم پالیزبان، هایده صفییاری، شقایق دهقان، باران جعفری، فرشته حسینی، کتایون ریاحی و ملیکا شریفینیا در بیانیهای بیسابقه، با تایید وجود "خشونت سیستماتیک" علیه زنان در سینمای ایران، خواستار برخورد "قانونی جدی" با متخلفان شدند. آنها بدون نام بردن از کسی، گفتند که این "اولین بار است" که اعتراض زنان سینما به یک "فریاد جمعی" تبدیل شده است.
در بیانیه زنان سینماگر ایرانی که شمار بسیار زیادی در داخل ایران آن را امضا کرده و شماری از خارج از کشور هم به این جمع پیوستهاند، آمده است: "در روایتهایی که از تجربههای دردناک زنان در سینمای ایران منتشر شده، انواع آزارهایی که زیر چتر خشونت جنسی قرار میگیرند مطرح شده؛ از جمله هتک حرمت با الفاظ جنسی و جنسیت زده، سوءاستفاده از سکوت و تحمل افراد با گروگان گرفتن حق کار و دستمزد، اعمال خشونت جنسی به وسیله تهدید موقعیت کاری قربانی، تماسهای بدنی ناخواسته، اصرار و اجبار به عمل جنسی و در نهایت خشونت جسمی و تجاوز."
امضاکنندگان بیانیه همچنین آشکار میکنند که برای سالها اصناف و اتحادیهها، چنین جرایمی را "پشت درهای بسته و با میانجیگری بین قربانی و خشونتگر حل و فصل میکنند، البته با حداقل هزینه برای خشونتگر."
در این بیانیه برای جلوگیری از "باجگیری جنسی و خشونت و قلدری" از خانه سینما خواسته شده کمیتهای مستقل با اکثریت مطلق زنان برای رسیدگی به شکایات علیه خشونت جنسی تشکیل شود و وکیل و مشاوره حقوقی در اختیار راویان آزار قرار بگیرد.
انجمن دستیاران کارگردان: صادق بودن راوی را تایید میکنیم
انجمن صنفی برنامهریزان و دستیاران کارگردان اولین نهاد صنفی بود که به اظهارات خانم میرشمسی واکنش نشان داد و از او حمایت کرد. این انجمن بدون اشاره مستقیم به ادعای آزار جنسی، نوشت: "با توجه به شناخت از گذشته همکارمان خانم سمیه میرشمسی، به طور کلی، صادق بودن ایشان را تأیید میکنیم."
همچنین این انجمن با ابراز تأسف از "برخوردهای تحقیرآمیز" و "بداخلاقیها و ایجاد ناامنیهای روانی و حتی تهدید و برخورد فیزیکی در پشت صحنه تولید صنعت فیلم ایران" اعلام کرد این اولین بار نیست که چنین اتفاقاتی میافتد. انجمن صنفی برنامهریزان و دستیاران کارگردان در ایران اعلام کرد که موضوع را پیگیری خواهد کرد.
در میان ادعاها و روایتهای مختلفی که در گذشته همراه با جریان "من هم" مطرح و رسانهای شده، بر اساس گزارشها فقط یکی از آنها علیه کیوان اماموردی، دانشآموخته دانشگاه تهران و کتابفروش، متهم به "تجاوز" با اطلاع رسانهها به دادگاه کشیده شده است.
۱. «من به عنوان یک کارگردان سینما در این سالها تمام تلاشم این بوده که در مسیر درست انسانی حرکت کنم و در [پشت صحنه] کارهام تمام دوستان میتونن گواهی بدن [که] فضای امنی رو برای همه ایجاد کنم». این حرفهای #هاتف_علیمردانی در ویدئویی بود که در دفاع از سیاوش اسعدی و آیدین آغداشلو…
۲. …دربرابر روایتهای #من_هم منتشر کرد.
من، سمیه میرشمسی که در پشت صحنه یک فیلم به تهیهکنندگی و کارگردانی آقای علیمردانی با سمت دستیار دوم کارگردان حضور داشتم، با صدای بلند، فریاد میزنم که ایشان دروغ میگویند و تجربه من در آن فیلم، تلخترین تجربه کاری من در سینمای ایران بود.
۳. این روایت من است از آزاری که از طرف #فرهاد_اصلانی در یکی از فیلمهای هاتف علیمردانی دیدم و ایشان باوجود اطلاع از ماجرا، نه تنها هیچ برخوردی نکرد، بلکه من را به حاشیه سازی متهم کرد. حالا که چند روایت درباره اصلانی منتشر شده، من هم جرات میکنم و روایت خودم را مینویسم:
۴. به احترام دوستان و همکارانم، نام فیلم و افراد دیگر را نمینویسم.
در یکی از فیلمهای هاتف علیمردانی با سمت دستیار دوم کارگردان مشغول به کار شدم. پروژه پربازیگری بود و لوکیشن ثابت ما یک خانه قدیمی سه طبقه در مرکز تهران بود.
۵. یکی از وظایف من بردن بازیگران از اتاق گریم و لباس – که روی پشت بام بود – به صحنه بود. آنهایی که با اصلانی کار کردهاند میدانند که همه او را «عموفرهاد» صدا میزنند.
یکی از روزها بعد از تمام شدن پلان، او لباساش را درآورد و به من داد و گفت «ببر بالا به اتاق لباس».
۶. من لباس را گرفتم و به مسئول لباس که آنجا ایستاده بود تحویل دادم.
چند ساعت بعد در اتاق پرو در حال پوشیدن لباس جدید بود. من طبق وظیفه رفتم و از بیرون صدایش کردم که «عمو فرهاد، الان فلان سکانس رو میگیریم». ناگهان با یک پرخاش عجیب و صدایی که از عربده بلندتر بود سر من فریاد کشید:
۷. «کی به تو گفته به من بگی عمو فرهاد؟ کی اصلا به تو اجازه داده با من حرف بزنی؟ چرا وقتی من لباسم رو به تو میدم که ببری بالا و بگذاری در اتاق، لباس رو به یکی دیگه میدی؟ من میخوام تو از «این پلهها» بالا و پاین بری. من میخوام تو بیشتر کار کنی. مگه نمیدونی دستیار دو…
۸. …در اختیار بازیگره؟ تو در اختیار منی و هر کاری که من میگم باید انجام بدی».
این دیالوگها را با چنان خشمی فریاد میکشید که حتی یکی از بازیگران که در حال تعویض لنزش بود، هول شد و لنز را زمین انداخت. من از ترس میلرزیدم و نمیدانستم این یک شوخی است یا واقعا جدی میگوید.
۹. این حجم توهین برای من قابل باور نبود. صدایش را نه تنها کل گروه، که خود آقای کارگردان هم قطعا شنید. اما هیچ کس جرات حرف زدن نداشت.
بعد از پایان روز برایش پیام فرستادم و نوشتم «سلام آقای اصلانی. سمیهام. میخواستم بابت اینکه امروز شمارو به اسم کوچک صدا زدم عذرخواهی کنم.
۱۰. درضمن خواستم بدونین که من خیلی کمتر از شما در سینما کار کردم اما میدونم که دستیار دو کارگردان وظایفش مشخصه و در اختیار بازیگر نیست. اگر شما کسی رو لازم دارید، بهتره برای خودتون دستیار شخصی بیارین. من دارم کارمرو بهتر و بیشتر از هر کسی انجام میدم و …
۱۱. …لازم نیست شما از من کار اضافهتری بخواین. من روزانه بارها و بارها اون پلههارو بالا و پایین میرم».
چند روز گذشت. اصلانی رسما پادشاه صحنه بود و هیچ وقت حتی یک کلام از سمت کارگردان یا آنهایی که میتوانستند جلوی رفتارش را بگیرند در نمیآمد.
۲. …دربرابر روایتهای #من_هم منتشر کرد.
من، سمیه میرشمسی که در پشت صحنه یک فیلم به تهیهکنندگی و کارگردانی آقای علیمردانی با سمت دستیار دوم کارگردان حضور داشتم، با صدای بلند، فریاد میزنم که ایشان دروغ میگویند و تجربه من در آن فیلم، تلخترین تجربه کاری من در سینمای ایران بود.
۳. این روایت من است از آزاری که از طرف #فرهاد_اصلانی در یکی از فیلمهای هاتف علیمردانی دیدم و ایشان باوجود اطلاع از ماجرا، نه تنها هیچ برخوردی نکرد، بلکه من را به حاشیه سازی متهم کرد. حالا که چند روایت درباره اصلانی منتشر شده، من هم جرات میکنم و روایت خودم را مینویسم:
۴. به احترام دوستان و همکارانم، نام فیلم و افراد دیگر را نمینویسم.
در یکی از فیلمهای هاتف علیمردانی با سمت دستیار دوم کارگردان مشغول به کار شدم. پروژه پربازیگری بود و لوکیشن ثابت ما یک خانه قدیمی سه طبقه در مرکز تهران بود.
۵. یکی از وظایف من بردن بازیگران از اتاق گریم و لباس – که روی پشت بام بود – به صحنه بود. آنهایی که با اصلانی کار کردهاند میدانند که همه او را «عموفرهاد» صدا میزنند.
یکی از روزها بعد از تمام شدن پلان، او لباساش را درآورد و به من داد و گفت «ببر بالا به اتاق لباس».
۶. من لباس را گرفتم و به مسئول لباس که آنجا ایستاده بود تحویل دادم.
چند ساعت بعد در اتاق پرو در حال پوشیدن لباس جدید بود. من طبق وظیفه رفتم و از بیرون صدایش کردم که «عمو فرهاد، الان فلان سکانس رو میگیریم». ناگهان با یک پرخاش عجیب و صدایی که از عربده بلندتر بود سر من فریاد کشید:
۷. «کی به تو گفته به من بگی عمو فرهاد؟ کی اصلا به تو اجازه داده با من حرف بزنی؟ چرا وقتی من لباسم رو به تو میدم که ببری بالا و بگذاری در اتاق، لباس رو به یکی دیگه میدی؟ من میخوام تو از «این پلهها» بالا و پاین بری. من میخوام تو بیشتر کار کنی. مگه نمیدونی دستیار دو…
۸. …در اختیار بازیگره؟ تو در اختیار منی و هر کاری که من میگم باید انجام بدی».
این دیالوگها را با چنان خشمی فریاد میکشید که حتی یکی از بازیگران که در حال تعویض لنزش بود، هول شد و لنز را زمین انداخت. من از ترس میلرزیدم و نمیدانستم این یک شوخی است یا واقعا جدی میگوید.
۹. این حجم توهین برای من قابل باور نبود. صدایش را نه تنها کل گروه، که خود آقای کارگردان هم قطعا شنید. اما هیچ کس جرات حرف زدن نداشت.
بعد از پایان روز برایش پیام فرستادم و نوشتم «سلام آقای اصلانی. سمیهام. میخواستم بابت اینکه امروز شمارو به اسم کوچک صدا زدم عذرخواهی کنم.
۱۰. درضمن خواستم بدونین که من خیلی کمتر از شما در سینما کار کردم اما میدونم که دستیار دو کارگردان وظایفش مشخصه و در اختیار بازیگر نیست. اگر شما کسی رو لازم دارید، بهتره برای خودتون دستیار شخصی بیارین. من دارم کارمرو بهتر و بیشتر از هر کسی انجام میدم و …
۱۱. …لازم نیست شما از من کار اضافهتری بخواین. من روزانه بارها و بارها اون پلههارو بالا و پایین میرم».
چند روز گذشت. اصلانی رسما پادشاه صحنه بود و هیچ وقت حتی یک کلام از سمت کارگردان یا آنهایی که میتوانستند جلوی رفتارش را بگیرند در نمیآمد.
۱۲. در یکی از روزها همه در اتاق گریم جمع بودیم. یکی از بچهها پفک خریده بود و با هم گپ میزدیم و منتظر بودیم تا کار گروه نور تمام شود. اصلانی هم بود و با موبایلش مشغول بود. یکی از پسرها از روی میز کنار او یک پفک برداشت و به سمت پشت بام رفت.
۱۳. ناگهان اصلانی با یک لحن خشک خطاب به او گفت «بذار سر جاش». آن پسر نفهمید که شوخی میکند یا جدی است. با خنده به راهش ادامه داد، اما اصلانی با مشت به روی میز کوبید و با عربده به سمتش حمله کرد و با مشت و لگد به جانش افتاد و با قدرت به پشت بام پرتش کرد.
۱۴. هیچ کس جلویش را نگرفت، یا از حیرت و یا جرات نداشن.
به سکانسهای شب رسیدیم. در یکی از شبها در اتاق گریم به من گفت «از من میترسی؟» گفتم «نه آقای اصلانی». گفت «چرا با من حرف نمیزنی؟ چرا دور از من میایستی؟» گفتم «حرف خاصی که خوشتون بیاد بلد نیستم» و از اتاق بیرون رفتم.
۱۵. اصلانی گفت که برای سکانس امشب حتما باید سرخوش باشد. یکی از بچهها را فرستادند و برایش از خانه آورد و او هم نوشید، آنقدر که روی پا نبود و دیالوگها را نمیتوانست بیان کند. پلان مدام تکرار و تکرار میشد، اما فایدهای نداشت. آن وسط مدام سعی میکرد با من ارتباط بگیرد و صمیمی شود٫
۱۶. انقدر معلوم که یکی از بازیگران، من را کنار کشید و گفت «سمیه جلوی چشمش نباش؛ امشب تو دختر منتخب عموفرهادی». مجبور شدند زودتر برای شام تعطیل کنند که لااقل حال او کمی بهتر شود. همه برای شام به حیاط رفتند. از من خواستند برای اصلانی قوه ترک غلیظ درست کنم و ببرم تا سر حال بیاید.
۱۷. با یکی از بچهها در پشت بام نشست و من هم مشغول قوه درست کردن شدم. کسی جز من و آن همکار و آقای اصلانی نبود. قهوه را برایش بردم و گفتم بفرمایید. نفر سوم هم بلند شد که برود. ناگهان اصلانی دستم را محکم گرفت و گفت «بیا بشین روی پام. چرا از من میترسی؟»
۱۸. من را کشید سمت خودش و از من خواست صورتش را ببوسم. دستم را فشار میداد. مجبور شدم روی زمین بنشینم که همین باعث شد همکارم که در حال رفتن به صحنه بود متوجه شود و برگشت. اصلانی ناگهان زد زیر گریه «از من نترس، من بد نیستم، من خیلی چاقم، من بیچارهام و...»
۱۹.نمیدانستم که باید چه کار کنم. فقط میخواستم دستم را ول کند و بروم. همکارم دست اصلانی را از دستم جدا کرد و به خاطر من ماند. اگر رفته بود نمیتوانستم از دستش فرار کنم و مجبور میشدم فریاد بکشم. به زور همکارم قهوهاش را نوشید و همانجا شلوارش را پایین کشید و جلوی ما شاشید.
۲۰. فردای آن روز کل اتفاق را به هاتف علیمردانی که هم تهیه کننده بود و هم کارگردان گفتم. پاسخش این بود «من کاری با این چیزها ندارم، حاشیه درست نکن». از آن روز تا آخر فیلمبرداری با اصلانی یک کلمه هم حرف نزدم و او هم کاری با من نداشت.
۲۱. من در سینمای ایران شانس کار کردن با بهترین کارگرانان و بهترین گروهها را داشتم. همین اصلانی در جلوی دوربین یک کارگردان بزرگ جرات این رفتارها را ندارد. اما این فقط در بعضی پروژهها است.
۲۲. در بسیاری از پروژهها بازیگران پادشاهی میکنند و ما بچههای پشت صحنه به راحتی آزار میبینیم و حذف میشویم چون بازیگر «راکورد» دارد. وقتی یک بازیگر بزرگ با یک کارگردان کوچک کار میکند، همه میدانیم که پادشاه صحنه کیست.
بیبیسی تلاش کرد تا با تماس با آقای اصلانی نظر او را در این باره جویا شود اما تا زمان انتشار این گزارش پاسخی دریافت نکرده است.
سمیه میرشمسی در رشته توییتش مجموعه اتفاقهای پشت صحنه یک فیلم را توضیح داده و ادعا کرده در نهایت بعد از چند برخورد میان او و بازیگر، آقای اصلانی "دستش را گرفته و خواسته که خانم میرشمسی صورتش را ببوسد."
سمیه میرشمسی همچنین گفته بود، در پروژههای کوچکتر که کارگردان صاحبنامی در آن حضور ندارد، این اتفاقها شایعتر است: "در بسیاری از پروژهها بازیگران پادشاهی میکنند و ما بچههای پشت صحنه به راحتی آزار میبینیم و حذف میشویم چون بازیگر «راکورد» دارد. وقتی یک بازیگر بزرگ با یک کارگردان کوچک کار میکند، همه میدانیم که پادشاه صحنه کیست."
با وجود واکنشهای گسترده فردی و جمعی جامعه هنرمندان، مسئولان و مقامها در جمهوری اسلامی ایران تا کنون در اینباره سکوت کردهاند.
این اولین بار نیست که چنین اتهامی علیه یکی از چهرههای شناخته شده هنری در ایران مطرح میشود. در دو سال گذشته شماری از زنان ایرانی با جریان جهانی "من هم" یا "می تو" در روایت آزار جنسی علیه افراد شناخته شده، همراه شدهاند و ادعاهایی علیه چهرههای مشهور هنری و سینمایی مطرح کردهاند اما این اولین بار است که چنین ادعایی با واکنشهای گسترده اهالی سینما مواجه میشود.
بیانیه زنان دستاندرکار سینما و صداوسیما در ایران
در پی طرح عمومی اتهامات از سوی سمیه میرشمسی، صدها بازیگر و کارگردان زن شناخته شده از جمله هدیه تهرانی، نیکی کریمی، پوران درخشنده، ترانه علیدوستی، سحر دولتشاهی، نرگس آبیار، تهمینه میلانی، میترا حجار، ویشکا آسایش ، نگار جواهریان، مریم پالیزبان، هایده صفییاری، شقایق دهقان، باران جعفری، فرشته حسینی، کتایون ریاحی و ملیکا شریفینیا در بیانیهای بیسابقه، با تایید وجود "خشونت سیستماتیک" علیه زنان در سینمای ایران، خواستار برخورد "قانونی جدی" با متخلفان شدند. آنها بدون نام بردن از کسی، گفتند که این "اولین بار است" که اعتراض زنان سینما به یک "فریاد جمعی" تبدیل شده است.
در بیانیه زنان سینماگر ایرانی که شمار بسیار زیادی در داخل ایران آن را امضا کرده و شماری از خارج از کشور هم به این جمع پیوستهاند، آمده است: "در روایتهایی که از تجربههای دردناک زنان در سینمای ایران منتشر شده، انواع آزارهایی که زیر چتر خشونت جنسی قرار میگیرند مطرح شده؛ از جمله هتک حرمت با الفاظ جنسی و جنسیت زده، سوءاستفاده از سکوت و تحمل افراد با گروگان گرفتن حق کار و دستمزد، اعمال خشونت جنسی به وسیله تهدید موقعیت کاری قربانی، تماسهای بدنی ناخواسته، اصرار و اجبار به عمل جنسی و در نهایت خشونت جسمی و تجاوز."
امضاکنندگان بیانیه همچنین آشکار میکنند که برای سالها اصناف و اتحادیهها، چنین جرایمی را "پشت درهای بسته و با میانجیگری بین قربانی و خشونتگر حل و فصل میکنند، البته با حداقل هزینه برای خشونتگر."
در این بیانیه برای جلوگیری از "باجگیری جنسی و خشونت و قلدری" از خانه سینما خواسته شده کمیتهای مستقل با اکثریت مطلق زنان برای رسیدگی به شکایات علیه خشونت جنسی تشکیل شود و وکیل و مشاوره حقوقی در اختیار راویان آزار قرار بگیرد.
انجمن دستیاران کارگردان: صادق بودن راوی را تایید میکنیم
انجمن صنفی برنامهریزان و دستیاران کارگردان اولین نهاد صنفی بود که به اظهارات خانم میرشمسی واکنش نشان داد و از او حمایت کرد. این انجمن بدون اشاره مستقیم به ادعای آزار جنسی، نوشت: "با توجه به شناخت از گذشته همکارمان خانم سمیه میرشمسی، به طور کلی، صادق بودن ایشان را تأیید میکنیم."
همچنین این انجمن با ابراز تأسف از "برخوردهای تحقیرآمیز" و "بداخلاقیها و ایجاد ناامنیهای روانی و حتی تهدید و برخورد فیزیکی در پشت صحنه تولید صنعت فیلم ایران" اعلام کرد این اولین بار نیست که چنین اتفاقاتی میافتد. انجمن صنفی برنامهریزان و دستیاران کارگردان در ایران اعلام کرد که موضوع را پیگیری خواهد کرد.
در میان ادعاها و روایتهای مختلفی که در گذشته همراه با جریان "من هم" مطرح و رسانهای شده، بر اساس گزارشها فقط یکی از آنها علیه کیوان اماموردی، دانشآموخته دانشگاه تهران و کتابفروش، متهم به "تجاوز" با اطلاع رسانهها به دادگاه کشیده شده است.