ماجرای قتل زن پولدار در خانه مجردی در مشهد چه بود؟
رأی دهید
شب بیستم بهمن گذشته، راننده شخصی یک زن جوان با پلیس ۱۱۰ تماس گرفت و از قتل فجیع زن ۴۵ سالهای به نام «س- س» خبر داد. دقایقی بعد با حضور کارآگاهان در طبقه دوم یک ساختمان در بولوار صیاد شیرازی مشخص شد که زن مذکور با واردآمدن ضربات متعدد چاقو در اتاق خواب به قتل رسیده است.
به همین دلیل مراتب به قاضی ویژه قتل عمد مشهد گزارش شد و بدین ترتیب بررسیهای میدانی با راهنماییها و دستورات قاضی محمود عارفی راد ادامه یافت.
در تحقیقات اولیه راننده جوان مقتول که در محل کشف جسد حضور داشت به قاضی شعبه ۲۰۸ دادسرای عمومی و انقلاب مشهد گفت: مدتها قبل در پارک ملت با «س» آشنا شدم. او هم برای ورزش صبحگاهی به پارک آمده بود. وقتی فهمید که من به مسافرکشی اشتغال دارم به من گفت: اگر جوان راز نگهدار و چشم و گوش بستهای باشی، تو را به عنوان راننده شخصی خودم استخدام میکنم!
این گونه بود که من هم امور شخصی و اداری آن زن را انجام میدادم و حتی فرزندانش را به مدرسه میبردم یا هنگام خرید و تفریح در کنارشان بودم البته او چندین منزل در نقاط مختلف شهر داشت و مجردی زندگی میکرد چرا که شوهر او یکی از جایگاه داران سوخت بود و ثروت زیادی داشت.
«س» در خانهای در منطقه آزادشهر به همراه دو دخترش زندگی میکرد، اما خانه بولوار شهید صیاد شیرازی را نیز به عنوان خانه مجردی برای خودش انتخاب کرده بود.
راننده جوان ادامه داد: او همیشه خودروی برلیانس خود را در بولوار هفت تیر پارک میکرد و قرارهایش را در ایستگاه اتوبوس میگذاشت. به همین دلیل وقتی چند ساعت قبل تماسهای تلفنی ام با او بی پاسخ ماند به دخترش زنگ زدم و باهم به بولوار هفت تیر رفتیم.
چون هنوز خودرو در آن جا بود نگرانیام بیشتر شد و به ناچار همراه دخترش به نشانی خانه مجردی او آمدیم که با جسد غرق در خون وی روبه رو شدیم و من با پلیس تماس گرفتم!
پس از اظهارات راننده جوان، احتمال وقوع جنایت با انگیزه اخاذی قوت گرفت و بدین ترتیب کارآگاهان اداره جنایی تحقیقات گستردهای را آغاز کردند.
پس از چند روز رصدهای اطلاعاتی، بالاخره سرنخهایی از یک سیم کارت مخفی به دست آمد که زن جوان موارد خصوصی را با آن خط تماس میگرفت. با ردیابیهای شبانه روزی، چندین مظنون در این ارتباط دستگیر شدند تا این که بالاخره دامنه تحقیقات به سوی مرد ۴۰ سالهای به نام «حسین – ح» کشید که آخرین بار پیامکی برای «س- س» ارسال کرده بود.
او در این پیامک که دقایقی بعد از وقوع جنایت روی تلفن «س» نقش بسته، نوشته بود: «کانالهای کولر را نمیخواهی!»
کارآگاهان پس از چند روز بالاخره محل کار این مرد ۴۰ ساله را شناسایی کردند و او را در یک قرار صوری به نقطهای کشاندند که از قبل به کمین وی نشسته بودند. هنگامی که متهم وارد کمین کارآگاهان شد در یک لحظه حلقههای قانون بر دستانش گره خورد و به پلیس آگاهی انتقال یافت.
هنگامی که فهمیدم او پولدار است نقشهای برای نزدیکی به وی طرح کردم تا بتوانم این گونه از او اخاذی کنم. روز حادثه هم به منزل مجردی وی رفتم، اما موفق به اخاذی نشدم و به ناچار او را با ضربات چاقو به قتل رساندم. این گزارش حاکی است: بررسیهای بیشتر در این باره همچنان ادامه دارد.