موزیک ویدیوی «لالایی» کاری از بیژن مرتضوی برای پناهجویان

ایران وایر:آیدا قجر
هفتم مارس (۱۶ اسفند) «بیژن مرتضوی»، آهنگساز و خواننده موزیک ویدیویی را تحت عنوان «لالایی» با محوریت توجه به پناهجویان در سراسر جهان، منتشر کرده است. این موزیک ویدیو ابتدا در «رادیو جوان» به انتشار رسید و پس از آن در اختیار «ایران‌وایر» قرار گرفت.

لازم به یادآوری است که بیش از ۸۲ میلیون آواره در سطح جهان و بیش از یک میلیون آواره در پی جنگ اوکراین آماری است که سازمان ملل متحد منتشر کرده است. شماری که روزانه هم بر تعداد آن‌ها افزوده می‌شود.


آن‌چه می‌خوانید گزارشی از موزیک ویدیوی «لالایی» در گفت‌وگو با «بیژن مرتضوی» است.

***

عبور از مرز، کودکانی سرگردان و مادرانی با چشمانی غمگین و بی‌قرار، تصویر امروز جهان از آوارگی پس از جنگ اوکراین است؛ بنا به آمار تنها در یک هفته بیش از یک میلیون انسان در پی حمله نظامی روسیه به اوکراین خاک و خانه‌شان را رها کرده‌اند تا به محلی امن پناه ببرند. پناهجویان حاصل از جنگ باز هم نگاه‌ها را به خود جلب کرده است؛ حتی اگر برخی رسانه‌ها و مقامات سیاسی بگویند: «این‌ها دیگر سوری‌ها و عرب‌ها [خاورمیانه‌ای‌ها] نیستند و پوستی سفید و چشمانی آبی دارند.»‌

آوارگی جدید در پی آوارگی هزاران انسان دیگر از افغانستان اتفاق می‌افتد که در آگوست سال پیش قدرت‌گیری دوباره طالبان به بار آورد. این موج انسانی را که از کوه، دریا، جنگل و مرزها می‌گذرند، بگذارید کنار پناهجویان گریزان از آفریقا، کشورهای عربی و ایران. اگر دوربینی می‌توانست از ورای زمین، به آوارگی انسان بنگرد، میلیون‌ها انسان را می‌دید که جان‌های‌شان را در دستان خالی‌شان گرفته‌اند و به دنبال امنیت هستند. انسان‌هایی که حالا به آمار تبدیل شده‌اند؛ اما هر کدام از آن‌ها مثل هرکدام از ما، روایت یک زندگی، با قصه‌هایی در گذشته و شانه‌هایی پر از درد ترک وطن هستند.

در چنین جهان آواره‌ای، هفتم مارس (۱۶ اسفند) «بیژن مرتضوی» موزیک ویدیویی را منتشر کرده است که گویای حال و روزگار آوارگی جهان و انسان‌هایی است که در پی امنیت و پناه هستند. کودکانی که هراسان در آغوش والدین می‌گریند، زنان و مردانی که با چشمانی بی‌قرار به دریا زده‌اند و کودکی که در ساحل دریای ناامن، به خواب مرگ رفته است. تصویری از «آیلان» کودک سوری که مرگش در پس فرار از جنگ سوریه، جهان را تکان داد که البته می‌توان یادآور «آرتین» ۱۵ ماهه باشد که در نوامبر ۲۰۱۹ همراه با خانواده‌اش از «سردشت» ایران به شمال فرانسه رسید؛ اما قایق‌شان در کانال مانش واژگون شد و هر ۵ عضو خانواده جان باختند.

بیژن مرتضوی پیش از انقلاب ۵۷ با ویزای دانشجویی از ایران خارج شد و انقلاب او را دور از وطن ماندگار کرد. او در گفت‌وگو با «ایران‌وایر» از انگیزه تهیه موزیک‌ویدیوی «لالایی» می‌گوید:‌ «مهم‌ترین دلیل من برای توجه به پناهجویان بیدار کردن اذهان عمومی است. پناهجویان قدرت و چاره ندارند؛ صدای‌شان به هیچ‌ عنوان جایی شنیده نمی‌شود. هدف من از تهیه و انتشار این موزیک ویدیو به عنوان هنرمندی که شناخته شده است و دیده می‌شود این بود که بتوانم توجه جهانیان را به پناهجویان جلب کنم. من تجربه تلخ دوری از وطن را برای ۴۵ سال روزانه حس می‌کنم. پناهجویان فرقی نمی‌کند به خاطر جنگ یا استبداد یا فقر وطن‌شان را ترک می‌کنند؛ آن‌ها خانواده و گذشته و ریشه‌های‌شان را در خاک‌شان جای می‌گذارند و تن به مسیری پرخطر می‌دهند تا به مکانی امن پناه ببرند. تصاویر موزیک ویدیوی من را در اخبار می‌بینیم. من خواستم تا با هنر و استفاده از شعری زیبا و موسیقی توجه اذهان عمومی را به این موزیک‌ویدیو جلب کنم.»‌

در افکار عمومی گاهی شنیده می‌شود که به پناهجویان لقب «واقعی» یا «غیرواقعی» می‌دهند؛ در حالی‌که بنا به کنوانسیون‌های حقوق بشری جهانی هر انسانی هرکجای جهان که زندگی می‌کند، بایستی از حقوق شهروندی برابر برخوردار شود. همان‌طور که بیژن مرتضوی می‌گوید: «برخی فکر می‌کنند پناهنده حتما باید حکم اعدام بر سرش باشد یا فقط جنگ می‌تواند دلیل پناهندگی باشد. اما مساله این نیست. متاسفانه سیستم فاسد جهانی حتی قوانین حقوق بشری را که دولت‌ها امضا کرده‌اند، هم رعایت نمی‌کند و اجازه شنیده شدن حرف درست را هم نمی‌دهد. قواعد حقوق بشری گوشه‌ای خاک می‌خورد. فقط جنگ و اعدام باعث پناهندگی نمی‌شود. اجبار انسان‌ها به سبک زندگی، فقر، نداشتن بهداشت، بیماری، فساد اجتماعی و اقتصادی، نارضایتی از زندگی روزمره، رانت‌خواری باعث می‌شود انسانی که با سیستم زد و بند ندارد، به سر حد مرگ ناراضی شود و به دنبال پناه باشد تا زندگی انسانی داشته باشد.»

پس از جنگ سوریه بود که جهان با دیدن تصاویر آوارگی و مرگ خصوصا کودکان پناهجو سعی کرد ادعا کند که آغوشش روی پناهجویان باز است؛ اما به مرور به خاطر ناکارآمدی سیاست‌های خصوصا اروپا در قبال آن‌ها و رشد نارضایتی و بحران‌های اقتصادی عمومی و پیش‌رفت سیاسیون به سمت سیاست‌های راست افراطی و ضدمهاجران، انگار که آغوش‌ها کوچک شد و دیگر پذیرای آوارگی نیست.

اما به باور مرتضوی «اگر انسان‌ها را از نژاد، رنگ، جنسیت و گرایش جنسی، قوم، ملیت و زبان آ‌ن‌ها جدا کنیم، هر انسان باید آغوشش برای انسانی دیگر باز باشد. این یعنی انسانیت. بایستی در انسانیت مرزبندی‌ها را کنار گذاشت. اگر مرز جغرافیایی است که برای سه متر جابه‌جایی ویزا و مجوز لازم است، رنگ پوست، مذهب و نژاد هم مرز انسانی ایجاد می‌کند. این سیستم فاسد جهانی است که انسان‌ها را از هم جدا می‌کند. نباید اجازه داد تا منافع شخصی، اقتصادی یا سیاسی بین انسان‌ها مرز ایجاد کند. این‌که کسی به خاطر کت و شلواری که پوشیده احترام بیشتری دارد تا انسانی که برای یک قرص نان شبانه روز جان می‌کند، یعنی انسانیت دور و مرزبندی ایجاد شده است. همین سیستم فاسد جهانی که امروز حاکم است و به سمت راست‌گرایی افراطی رفته، هزار مشکل سیاسی و اقتصادی و اجتماعی را باعث شده است. برای از بین بردن این مرزها که انسان‌ها را از هم دور می‌کند، هرکس باید با خودش به صلح برسد که انسانیت ورای همه‌چیز است و این صلح را به انسان‌های اطراف خود برساند تا شاید نسل‌های بعدی انسانیت را بیشتر ببینند و پیاده کنند. برای همین باید آغوش‌مان را روی پناهجویان به عنوان ضعیف‌ترین قشر جامعه انسانی بگشاییم.»

صلیب سرخ جهانی اعلام کرده است که پناهجویان آسیب‌پذیرترین قشر جامعه انسانی هستند؛ یعنی حتی از بی‌خانمان‌ها هم حقوق کم‌تری دارند و بیشتر در خطر هستند. اما همواره از کم‌ترین امکانات برخوردارند.  

سیاست‌های مهاجرستیزی را هم در سال‌های اخیر در اظهارات مقامات مختلف می‌توان شنید. جدای از اظهارات آن‌ها، نصب فنس‌ و دیوارهای مرزی، صدور امکان شلیک گازهای اشک‌آور و کتک زدن پناهجوها، زندانی کردن آن‌ها، بازگرداندن اجباری و غیرقانونی آن‌ها به کشورهای دیگر، همه و همه حاکی از رشد مهاجرستیزی در کشورهای اروپایی و البته سطح جهان است. همین سیاست‌ها را می‌توان در استرالیا یا در آمریکا نسبت به آمریکایی‌های جنوبی به وضوح مشاهده کرد. دعواهای بریتانیا و فرانسه هم بیش از دو دهه است، جریان دارد و بدون هیچ چاره‌جویی صرفا بر نیروهای مرزی و دوربین‌های حرارتی افزوده می‌شود. البته عنوان این سیاست‌ها مبارزه با قاچاق انسان است؛ اما هزینه‌های کوتاه‌مدت و بلندمدت آن را صرفا پناهجویان می‌پردازند که زخم‌های آن گاهی تا سال‌ها بر تن و روح‌شان می‌ماند.

بیژن مرتضوی در ادامه به جنگ اوکراین اشاره دارد که «مقامات سیاسی به وضوح در پذیرش پناهجویان به رنگ پوست و چشمان آن‌ها اشاره می‌کنند؛ یعنی چنین وقیحانه مرزبندی‌های خود را گسترش داده‌اند. در چنین جهانی، هرکس با هر ابزاری که دارد باید توجه جهانیان را به افول انسانیت در قبال پناهجویان جلب کند. وقتی انسان به کندن از ریشه‌هایش و مادرش تن می‌دهد، دیگر فرقی نمی‌کند که کیست و از چه نژاد و ملیتی آمده است.»‌

به باور این هنرمند، جنگ به مانند استبداد مولد فقر است؛ فقر چه شخصی باشد و چه تحمیلی آوارگی به دنبال دارد: «انسان آواره هم به دنبال پناه است. جنگ و استبداد و فقر هم مولد پناهنده است. جایی مثل افغانستان و اوکراین عامل فقر و آوارگی جنگ است و جایی دیگر استبداد عامل آن است. اما وقتی ما سیستم ایده‌آل جهانی که انسانی باشد، نداریم؛ نباید انسانیت را گم کنیم. باید از خودمان شروع کنیم و اجازه ندهیم که این سیستم فاسد جهانی در ما اثر کند. ما باید آغوش‌مان را روی انسانیت و انسان‌ها بگشاییم. نتیجه چشم بستن روی انسانیت به خاطر هر منفعیتی می‌شود، همان‌چه امروز بر جهان حاکم است. تمام هدف موزیک‌ویدیوی من هم همین است که انسانیت را ببینیم و با مساله جهانی پناهجویان با آغوش باز برخورد کنیم.»

طبق آمار سازمان بین‌المللی مهاجران IOM از سال ۲۰۱۴ تاکنون دست‌کم ۴۷ هزار و ۳۵۳ انسان در راه پناهجویی در دریا و خشکی گم شده‌اند. یعنی هیچ اثری از آن‌ها نیست جز خانواده‌هایی چشم‌ انتظار. این آمار هر روز انسانی دیگر را در خود می‌بلعد.
رأی دهید
دیدگاه خوانندگان
۴۳
پنجاه و هفت - ریو، برزیل

آهنگی بسیار زیبا با تصاویر غمناک. یادم میاد بچه که بودم از این کشتیهای کاغذی زیاد درست میکردم و متاسفانه هیچگاه به مقصد نرسیدن و غرق میشدند، مانند نسل ما.
دوشنبه ۱۶ اسفند ۱۴۰۰ - ۱۳:۴۶
۸۱
گفتگوگر - پیتزبورگ، ایالات متحده امریکا

کار جالبی است که کاش خواننده نداشت تا جنبه ی بین المللی پیدا کند. آغاز آهنگ تحت تاثیر آرنخواز (مونامو) است
دوشنبه ۱۶ اسفند ۱۴۰۰ - ۱۴:۲۶
۵۷
shaboruz - پاریس، فرانسه

چقدر اشک ریختم !!. چه دنیای ترسناک و دردناکی شده !
دوشنبه ۱۶ اسفند ۱۴۰۰ - ۱۴:۳۷
۶۰
سیدجواد - پایتخت، ایران

با خداوند باشید و به الله پناه ببرید، به کشور خودتان پناه ببرید که بهترین پناه ها در سایه رسول و خداوند بزرگ ماست و زیر سایه و پرچم فساد و کفر هیچ امان و پناهی نیست. بنگرید که خاندان منحوس پهلوی در کاخ های عاج و سیم و زر خود با آن ارتش وحشی و آماده به قتال، هیچ امنیتی نداشت. بنگرید که مخالفین الله و اسلام در غربی ترین کشور های جهان هم هیچ امنیتی ندارند و یک به یک دارند برای محاکمه به کشور بازگردانده می شوند. مامورین سیاه دل ساواک، شبکه های اپوزیسیون یا زم تنها نمونه هایی بودند. چرا؟ چونکه این عالم محضر خاص خداوند است و هیچ گریزی از دست خداوند نیست. و خدا با ماست و اسلام پیروز است. این هم اثبات این معادله که حتی انیشتین هم نمی تواند آنرا نقض بیاورد. آنهایی که به کفر پناه می برد اینرا بدانند که باز هم پناهی نبرده اند، بلکه رسوایی و بار فساد خودشان را سنگین تر کرده اند. مسلمان شوید و به زیر پرچم الله در آیید که روز مهدی موعود نزدیک است و حتی سران صهیونیست برای امان نامه از جمهوری اسلامی خواهش و تمنا را آغاز کرده. به آنها بنگرید و عبرت بگیرید.
دوشنبه ۱۶ اسفند ۱۴۰۰ - ۱۴:۴۳
۶۷
pirzan e irani - استکهلم، سوئد

کار شما قابل تقدیر است. ولی متاسفانه صدای موزیک شما به جهان مدرن غرب نمی رسد. چون از این قشری که شما سخن می گویید «همه شبیه شما هستند. نه کسی هست دارای موهای بلوند. نه کسی دارای چشمان آبی. نه کسی اروپایی»
دوشنبه ۱۶ اسفند ۱۴۰۰ - ۱۵:۱۱
۶۰
سیدجواد - پایتخت، ایران

مردم ایران را شایسته نیست که جلوی چشمشان و در فیلم و مکتوب دیدیند که چه بر سر طاغوت و دشمنان اسلام آمد، و باز هم به طاغوت پناهنده بشوند. یعنی از ایران اگر کسی کفر بورزد، خداوند او را چند برابر مجازات می کند. چونکه ما معجزات را در جبهه دیدیم، در پیروزی انقلاب دیدیم، در چندین دهه تقابل و ایستادگی با غرب دیدیم و الان که یک به یک وعده های آقای خامنه ای دارد محقق می شود و غرب ذره به ذره به جهنم می رود و تضعیف می شود. پذیرفتی نیست کسی دل برای کفار بسوزاند یا اینکه ایران را بگذارد و به پرچم غرب پناهجویی کند!. به پرچم امامان چرا پناهجویی نمی کنید و از امامان راه حل مشکلات را نمی خواهید؟ خداوند در سوره غافر فرموده که قطعا من پروردگار شما هستم، پس از من بخواهید تا شما را اجابت کنیم؛ آنهایی که از پرستش من سر باز می زنند پس وارد جهنم ابدی بشوند.
دوشنبه ۱۶ اسفند ۱۴۰۰ - ۱۵:۲۶
۸۰
واقع بین ایرانی - هامبورگ، آلمان
سید جواد. تهران. سید از نام تو نفرت دارم. از نوشتار تو نفرت دارم. از افکارت نفرت دارم. از ریشه و بیخ بن تو نفرت دارم. سید دیگه اینجا پیدات نشه
دوشنبه ۱۶ اسفند ۱۴۰۰ - ۲۰:۴۸
۷۴
Maghshoosh - میامی، ایالات متحده امریکا
من تعجب میکنم یک کسی مثل این...گلاب به روتون «سید جماد» میاد اینجا که چه شکری ...؟ تو که میدونی دهنتو که باز میکنی فحش و فضیحت میشنوی چرا کامنت میزاری؟ هر کامنت ٧هزار تومن ارزش داره؟
دوشنبه ۱۶ اسفند ۱۴۰۰ - ۲۳:۰۵
نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.