جزئیات جدیدی از قتل دختر جوان ۱۷ ساله اهوازی از زبان پدر مقتول

با توجه به اهمیت موضوع قتل غزل حیدرنوا (مقتول) مصاحبه و شنیدن صحبت‌های خانواده وی نیز ضرورت داشت که پدر مقتول جزئیات جدیدی از این حادثه را بازگو کرد.
 

به گزارش فارس، حادثه قتل زنی ۱۷ ساله در اهواز به دست همسرش و انتشار فیلم آن امنیت روانی جامعه را نشانه گرفت.

 
با وجود اینکه خبرنگار، برای مصاحبه و شنیدن صحبت‌های خانواده مقتول نیز تلاش کرده بود، اما خانواده مقتول به خاطر آسیب روحی روانی که از این قضیه دیدند خانه را ترک کرده بودند.
 
اکنون پس از پیگیری مستمر پدر مقتول (غزل) با وجود اینکه حال مساعدی نداشت با ما مصاحبه کرد و جزئیاتی جدیدی را در اختیار خبرنگار ما گذاشت.
 
با توجه به اینکه زمان زیادی از حادثه کشته شدن غزل حیدرنوا نمی‌گذرد، اما کاربران فضای مجازی احتمالات و دلایل مختلفی را برای این حادثه تلخ مطرح کردند که در ادامه در مصاحبه با پدر وی ابعاد تازه‌ای از این ماجرا آشکار می‌شود.
 
بعد از این حادثه اسم مقتول از سوی برخی رسانه‌ها به عنوان مونا مطرح شده و این درحالی است که به گفته خانواده وی و بررسی مدارک هویتی، مشخص شده این نام صحیح نیست و مقتول "غزل" نام دارد.
 
در ادامه گفتگو با پدر غزل حیدرنوا را می‌خوانید:
 
غزل با اجبار ازدواج نکردگفته می‌شود، غزل به اجبار ازدواج کرده و به این دلیل بار‌ها هم از همسرش تقاضای طلاق می‌کند و وقتی از مخالفت همسرش با طلاقش ناامید می‌شود به مرد غریبه پناه می‌آورد آیا چنین ادعایی صحت دارد؟
 
هیچ اجباری در ازدواج دخترم وجود نداشت و اتفاقاً شوهرش بهترین زندگی را برای وی فراهم کرده بود، دعوای زن و شوهوی بین آن‌ها پیش می‌آمد و گاهاً به خانه ما به حالت قهر می‌آمد، اما در حد دو سه روز بود و بعد سر خانه و زندگی اش برمی‌گشت. شما می‌دانید این دعوا‌ها بین زن و شوهر طبیعی است و تا کنون غزل تقاضایی برای طلاق نکرده بود.
 
 چه کسی واسطه آشتی آن‌ها می‌شد؟بزرگان خانواده و فامیل
 
چرا در سن کم با ازدواج دخترت موافقت کردید؟درسته سن و سال غزل برای ازدواج کم بود و حتی زمانی که می‌خواستیم غزل را به عقد سجاد دربیاوریم گواهی رشد از دادگاه گرفتیم، اما به لحاظ جسمی مشکل نداشت.
 
همسر غزل چگونه آدمی بود؟به محل کارش در بازار بروید، اطرافیانش بهتر می‌توانند نظر بدهند، اما پسری بود که هم روزانه سرکار می‌رفت و گاهاً تا شب در بازار بود علاوه بر این اهل باشگاه و ورزش هم بود، اهل سیگار و دود و دم هم نبود.
 
شب ناپدید شدن و پراید ناشناساز شبی که غزل خانه را ترک بگوید و اینکه چرا قبل از اینکه از کشور خارج شود کاری نکردید؟
شبی که غزل خانه همسرش را ترک می‌کند از سر خیابان سوار پرایدی می‌شود که ظاهراً این پراید او را تا ترمینال شهرستان‌ها واقع در سه راه خرمشهر رسانده است و غزل پولی را هم پرداخت نکرده یعنی هزینه پراید از قبل پرداخت شده است.
 
بابت این قضیه هم من و هم پدر سجاد تا دو ماه پیگیر بودیم و شکایت هم کردیم که چرا این پراید در آن ساعت شب توسط دوربین‌ها در اتوبان و یا ۶۰ متری شناسایی نشده است
 
چرا وسط شهر، ساعت ۱۱ شب هیچ وقت این پراید شناسایی نشد مگر ما در دهات هستیم که شرایط شناسایی این پراید وجود نداشت؟ دختر من ناپدید شده بود، اما شکایت ما راه به جایی نبرد و در آخر با تماس دخترم متوجه شدیم که وی در ترکیه است.
 
غزل اسیر باند خرید و فروش دخترانماجرای بازگرداند غزل از ترکیه چه بود؟ما روز پنج شنبه از ترکیه به تهران رسیدیم، اما وقتی رسیدیم حراست فرودگاه به ما گیر داد که چرا غزل پاسپورت ندارد در حالی که پلیس اینترپل برگه‌ای جهت خروج غزل از کشور ترکیه با ما داده بود با این حال مجبور شدیم برای بازجویی در دادگاه در تهران معطل شویم.
 
پس از تایید ورود قانونی غزل به ایران از ترمینال سوار اتوبوس شدیم و جمعه شب به اهواز رسیدیم، همان موقع پدر سجاد پیشنهاد داد غزل را دست فلان مامور که مورد اعتماد ما بود بدهیم و به خانه برگردیم، اما من مخالفتم کردم و گفتم غزل را با خودم به خانه می‌برم تا مادرش را ببیند و شنبه غزل را تحویل کلانتری بدهیم.
 
غزل به همراه من به خانه آمد و با خودم گفتم حالا که غزل آمده، روز شنبه شکایت قبلی را از سر بگیریم و حداقل با کمک دخترم باند خرید و فروش دختران که در اهواز است را دستگیر کنند.
 
غزل از دیدن مادرش خیلی خوشحال شد، وقتی دیدیم اتفاق خاصی نیفتاد تحویل دادن غزل به کلانتری یا اداره آگاهی را به یکشنبه موکول کردم.
 
همان روز بعد از صرف نهار از خانه بیرون زدم، بعد از رفتن ما پدر سجاد با عجله خانه ما آمده و از غزل خواسته به سرعت سوار ماشین شود تا به کلانتری بروند که در میان راه سجاد جلوی ماشین را می‌گیرد و آن اتفاق می‌افتد و غزل کشته می‌شود.
 
دخترم را بغل کردم و بوسیدم
در مورد سفر شما و پدر سجاد به ترکیه بگوییداز ابتدا تا انتهای شکایت به پلیس بین الملل را پدر سجاد انجام داد و وی قضیه فرار غزل به ترکیه را پیگیری می‌کرد تا اینکه زمانی که قرار بود به ترکیه برویم پدر سجاد گفت: شما به عنوان پدر دختر باید همراه من بیایی چرا که ممکن است غزل را به من ندهند، به همین دلیل در سفر به ترکیه وی را همراهی کردم، و برای اینکه به مشکلی برخورد نکنیم مترجمی از اهل ارومیه را با خودمان به ترکیه بردیم، ابتدا به آنکارا رفتیم و برخی از کار‌های قانونی مثل ترجمه شناسنامه‌ها و... در سفارتخانه انجام دادیم.
 
بعد از طریق پلیس اینترپل پیگیر آدرس غزل شدیم، پلیس آدرس کمپین‌هایی که سوری‌ها در آن سکونت داشتند به نام کمپین مرسین و تارسوس را به ما داد و پلیس مرد سوری را در کمپ مرسین دستگیر کرد، البته حدود یک هفته در کمپ‌ها و ادارات مختلف ترکیه دنبال غزل می‌گشتیم.
 
از ملاقات با دخترتان در ترکیه بگوید غزل به شما چه گفت؟من دخترم را بعد از چند ماه دیده بودم او را بغل کردم و بوسیدم سرزنشش کردم که چرا اینکار را کرده و از غزل خواستم به زندگی خودش برگردد غزل هم هیچ مخالفتی نکرد و به اشتباه خودش اعتراف کرد.
 
جریان ترکیه آمدنش را که سوال کردم غزل تعریف کرد: شبی که خانه را ترک کردم من را در تهران تحویل سه نفر دادند که ایرانی بودند که دو نفر آن‌ها من را مورد اذیت و آزار قرار دادند او گفت یک شب در تهران مانده و بعد از مرز خوی خارج شده است.
 
دخترت این افراد را می‌شناخت؟این‌ها قاچاقچی هستند و فقط پول را می‌شناسند و عبد جمونگ (مرد سوری) به آن‌ها پول پرداخت کرده بود.
 
عبد جمونگ از ترس دولت ترکیه دخترم را عقد کرداگر عبد جمونگ واقعاً غزل را دوست داشت باید با این قاچاقچی‌ها بابت سوءاستفاده‌ای که از دختر شما کردند برخورد می‌کرد؟
 
با آهی که نهادش بیرون آمد گفت: خواهر من مگر این افراد به این چیز‌ها اهمیت می‌دهند عبد جمونگ هم از ترس دولت ترکیه و برای اینکه کسی به وی گیر ندهد دخترم را عقد می‌کند و برایش عروسی می‌گیرد.
 
 گفته می‌شود عبدجمونگ از شما اخاذی کرده است؟قبل از اینکه ترکیه برویم کار‌های عبد جمونگ برای ما رو شد ابتدا از طریق ارسال عکس برای ما و همسر غزل ما را عصبی می‌کرد، به سجاد می‌گفت: یادت هست یک ماه ارتباط بین شما و زنت خراب شد من به غزل گفته بودم با تو اینطور رفتار کند، یا من به غزل گفتم بچه را سقط کند یادت هست غزل در را به روی تو قفل کرد! من بهش گفتم این کار را بکند.
 
پرداخت پول به عبد جمونگاین رفتار‌ها خیلی ما را عصبی کرده بود، دو مرتبه با وعده اینکه اگر فلان مبلغ را واریز کنید دختر شما برمی‌گردانم ما هم که دستمان به هیچ جا بند نبود اعتماد کردیم و یکبار ۱۵۰ میلیون تومان و بار دیگر ۱۶ میلیون تومان برای وی واریز کردیم، اما غزل را بازنگرداند.
 
وقتی هم به او گفتیم این دختر متاهل است و بچه دارد چرا زندگی اش را خراب کردی! می‌گفت: غزل من را دوست دارد اگر دوست نداشت این همه راه تا ترکیه نمی‌آمد.
 
عبد جمونگ را در ترکیه دید‌ید؟خیر، اما می‌دانیم که بازداشت شده است خواهش میکنم شما هم پیگیر مجازات عبد جمونگ در ترکیه باشید.
 
حال مادر غزل چطور است؟بعد از این حادثه مادرش از شدت ناراحتی هیچ حرفی نزده و مریض است.
 
آیا احتمال دارد رضایت بدهید و از خون سجاد بگذرید؟من رضایت نمی‌دهم، خیلی ناراحت هستم و از سجاد شکایت کردم.
 
 هدف از مصاحبه با خانواده قاتل و مقتول روشن شدن برخی از زوایای تاریک این جریان و پایان دادن به برخی شایعات و گمانه‌های زنی‌ها پیرامون این حادثه تلخ بود.
رأی دهید
دیدگاه خوانندگان
۴۵
SydneyWater - سیدنی، استرالیا

جدا فکر میکنید بعد از ۴۰ سال از انقلاب، تفکر مذهبی مردم تغییر کرده!!! امثال این مغز خر خورده ها را باید بست به اصطبل و گفت از هر آیه، ۱۰۰۰ بار بنویس تا بی نهایت!!!
‌سه شنبه ۱۹ بهمن ۱۴۰۰ - ۱۰:۲۸
۴۷
koros_nl - امستردام، هلند

متاسفانه مثل …. دروغ میگه ، تو این عشیره ها مثل اقوام تازی خودشون همانطور وحشیانه مثل ۱۴۰۰ سال پیش هستند ، دختر جزو اموال پسر عمو هست! این بی شرف هم شکایتی از قاتل نمیکنه و همه چیز ماست مالی میشه ، همه مسلمانان را بسوزانید تا باقی دنیا در آرامش زندگی کنن
‌سه شنبه ۱۹ بهمن ۱۴۰۰ - ۱۰:۳۶
۴۱
kakolzari - لندن، انگلستان

خواهشا این قضیه را ول کنید. ما امید از آن مملکت بریده ایم. بگردید لابلای خبرها به موضوعی بپردازید که حال مردم را از این بدتر نکند. اگر نشده خبرسازی کنید ولی این قوم اگر آدم بشو بودند در قرن 21 این اتفاق نمیفتاد.
‌سه شنبه ۱۹ بهمن ۱۴۰۰ - ۱۱:۳۲
۷۵
Sasan 55 - پاریس، فرانسه

یکسری چرندیات که در دکان هیچ بقالی پیدا نمی شود را اینجا نوشته اند که حیف از وقتی که پای مطالعه آن گذاشتیم ، در نهایت اگر می نوشت که دخترک بینوا خودش سر خودش را بریده و به دست شوهرش داده قافیه سس شعر کاملتر میشد ، ماله کشی از وحشیگری و رذالت نهفته در این جنایت که حکومت ملاها از ابتدا باعث و رواج دهنده آن است بقدری مضحک بود که فکر کنم حتی فاطی کپک و سروان نخود مغز هم الان پس از خواندن مطالب فوق توی افق گیج و مبهوت محو شده اند .
‌سه شنبه ۱۹ بهمن ۱۴۰۰ - ۱۲:۰۰
۶۴
Sabokbalam - کالیفورنیا، ایالات متحده امریکا

خودتی. اگر باند ربودن دختران جوانی هم دست در کار دارد، مسئول و مدیرش امام جمعه محل است!
‌سه شنبه ۱۹ بهمن ۱۴۰۰ - ۱۲:۰۵
۴۵
Afshin51 - مادرید، اسپانیا

نوشتن زرت و پرت های بی معنای فوق جز از خبرگزاری فارس و خبر پراکنهای وابسته به حکومت تبهکار بر نمی آمد اما مانند همیشه با بی لیاقتی و حماقت تمام پروژه ماله کشی خودشان را اجرا کردند .تو روح حکومت گندیده و فاسد ملاها
‌سه شنبه ۱۹ بهمن ۱۴۰۰ - ۱۲:۰۶
۴۲
rey kasravi - لندن ، انگلستان

شرم بر تو ای پدر بی خرد که می گی سنش کم بود اما از لحاظ جسمی مشکل نداشت که منظورت اینه که از لحاظ جنسی آماده بود تا لذت گاه اون مرد بی خرد بشه . از گفتارش معلوم که هیچ از انسان و انسانیت نمی فهمه و خودش هم قربانی اون جامعه و نظام نکبت اخوندی هست. مردک می گه سجاد نه سیگار می کشید یعنی هر پسری سیگار نکش و کار بکنه پسر و مرد خوبی و می تونه همسر خوبی هم باش. مقصر تو نیستی ای پدر ،شاید نصف مردم اون جامعه هم فکر تو باشند و ته دل احساس راحتی بکنی که بلاخره دختره مرد و از شرش راحت شدم دریغ از اینکه متوجه باشی اون دختر بیچاره قبل از اینکه زن اون پسر ورزشکار به قول شما باشه یک انسان بود و نیاز به مراقبت،آموزش و تربیت صحیح داشت که هیچ کدام برای اون فراهم نشده بوده که مقصر اصلیش اون اخوند و سپاه و بسیج و بقیه دزدان سر گردنه هست . قبلا گفتم این اولین بار نیست و آخرین بار هم نخواد بود ،اون جامعه نیاز به این انقلاب اجتماعی و فرهنگی داره که با وجود سیستم اخوندی دینی حاکم امکان پذیر نخواهد بود .
‌سه شنبه ۱۹ بهمن ۱۴۰۰ - ۱۲:۳۲
۵۲
مسعود راستگو - تهران، ایران

جنایت قاتل بسیار فجیع و برای جامعه هم بسیار آزار دهنده و تکان دهنده بود. از طرف دیگه اشتباهات مقتول نیز عجیب و بسیار ناپسند بوده. این اشتباهات و اعمالی که مقتول انجام داده اگر منجر به قتل نمیشد حتما منجر ضربه روحی شدید و یا دیوانگی قاتل میشد.
‌سه شنبه ۱۹ بهمن ۱۴۰۰ - ۱۳:۱۵
۶۴
Sabokbalam - کالیفورنیا، ایالات متحده امریکا

[::مسعود راستگو - تهران، ایران::]. منجر به دیوانگی قاتل میشد؟! یعنی الان که سربریده در نهایت عقلانیت قصابی کرده؟
‌سه شنبه ۱۹ بهمن ۱۴۰۰ - ۱۴:۲۴
۴۴
ولش کن - تهران، ایران

از فردا ردیف میشن برادر مقتول،خواهر مقتول،دایی مقتول شوهر عمه....هر روز یه خبر پرکنی ،مملکت به اندازه کافی مصیبت داره از سر اژدها غافل نشده سر نگونی سید علی یه دست اینها دکون بازی و سرگرم کردن مردم هست بس
‌سه شنبه ۱۹ بهمن ۱۴۰۰ - ۱۴:۲۷
۸۱
واقع بین ایرانی - هامبورگ، آلمان

قابل توجه اندسته از ناموس پرستان.خانم ها اقایانی که ندانسته قضاوت می کنید . کاربر گرامی بنام کسروی از لندن که ندانسته بچنین فرد خائنی لقب فرشته میدهی.بی جهت قضاوت عجولانه نکنیدواقعیت را از زبان نزدیکان این غزل بی غزال بخوانید تا بدانید ان پسر با شرف که تا دیر وقت سر کار بوده تا نظر این زن بی عاظفه را تامین کند. یادتان باشد ان پسر سر تا پا غرور در جهت حمایت خانواده خود بوده اما این زن بی معرفت در پی ارتباط با مرد سوری اوقات میگذرانده. این زن بی معرفت در فکر خانواده نبوده و احساسی هم در رابطه با جنین داخل رحم نداشته. این زن اصلا عاطفه و معرفت ندارد. ان جوان از صبح تا شام در فکر تامین معاش این زن بی عاطفه بوده اما این غزل بی احساس در فکر ارتباط با مردانی بوده که نظر احمقانه انرا تامین کند . اقای کسروی ادعای تو که گوش فلک را کر کرده لطفا بمن بگو اگر زن تو چنین جانوری بود باز هم میگفتی ان فرشته است. تو ادعا میکنی که 20 سال در بیرون بودی.حال مشخص است که بیرون بودن تو با داخل بودن همسان بوده. بابا . اقا . عزیز یاد بگیریم که لااقل بافکار خودتان احترام بگذارید.
‌سه شنبه ۱۹ بهمن ۱۴۰۰ - ۱۴:۴۳
۴۴
پنجاه و هفت - ریو، برزیل

اولا یکی از جنایات دین اسلام همین پدوفیل بودنشون هست که با هم خون خود ازدواج میکنن و با افتخار میگن که با دختر خاله و یا دختر عمو ازدواج کردم.در صورتی که تقریبا با خواهر خود وصلت کرده و در مسیحیت کاملا ممنوع است.دوما انتقام گرفتن در بین عربهای جنوب همیشه وجود داشته و طبق قانون قدیمشون عمل میکنن. یعنی الوحشی
‌سه شنبه ۱۹ بهمن ۱۴۰۰ - ۱۵:۲۰
۸۱
واقع بین ایرانی - هامبورگ، آلمان
یادمان نرود که بررسی و اظهار نظر اینگونه جنایات باید از زوایای مختلف خانوادگی . اجتماعیی. اجتماعی. فرهنگی و منطقه ای و و و مورد بررسی قرار گیرد . والا یک چنین جنایت خوفتاکی فقط از زاویه خانوادگی بررسی کردن درمان درد اجتماعی ما نیست و نخواهد بود
‌سه شنبه ۱۹ بهمن ۱۴۰۰ - ۱۵:۴۰
۴۲
rey kasravi - لندن ، انگلستان
[::واقع بین ایرانی - هامبورگ، آلمان::]. دوست عزیز اولا اگر زن من بود و با کسی دیگه می رفت می فهمیدم مشکل از خودم بود و یا اینکه اون زن برای من یا من برای مناسب نبودیم و دیگه می گذاشتم اون زن زندگی خودش بکنه ،هر چند توی تجربه شخصی خودم وقتی با اکسم بعد از ده سال بهم زدیم بعدها اون خواست با پارتنر جدیدش یا شوهرش خونه بخرم در توان خودم بهشون پول قرض دادم چون کسی کا با من توی غربت ده سال موند از خانواده‌ خودم به من نزدیک تر و مهم تر بود و هنوز که هنوز هست بعد از سه سال اون پول که تقریبا زیاد هم هست پس نگرفتم . در ضمن من پانزده سال از ایران بیرونم شما اشتباه خوندی . سوم مشکل من و شما اینه که شما به مانند آخوندک ها یک دختر هفده سال را زن خطاب می کنی و هر اشتباهی که از اون سر زد را لایق تنبیه و بازخواست می دانی . ای انسان با یک دختر هفده سال حتی بیست و هفت سال نباید مانند که انسان کامل و جا افتاده برخورد کرد اون هم در کشور ایران که هیچ تلاشی برای آموزش و تربیت جوانان نمی شه و جامعه پر شده ازخشم و عقده که مقصرش فقط سیستم حاکم هست .
‌سه شنبه ۱۹ بهمن ۱۴۰۰ - ۱۸:۰۴
۴۲
rey kasravi - لندن ، انگلستان
[::واقع بین ایرانی - هامبورگ، آلمان::]. و هر کس که از صبح تا شب سر کار بوده که آدم خوی و شوهر خوبی نمی تونه باشه . شما انگارهنوز فکر می کنی مرد اگر واسه زنش غذا و خرده خرجی خونه بده مرد خوبی هست بس ؟. دوست عزیز توی دنیا امروز با پیشرفت های بشری و دسترسی به تکنولوژی و انقلاب رسانه ها برای ساختن یه زندگی ساده و آرام با زن یا شوهر خود نیاز به علم و دانش امروزی داری که بدبختانه نیمی از مردم ایران ازش غافل هستیم. اون دختر یو فرشته بوده که از روی خامی و عقده یا کتک خوردن توسط شوهر و خانواده دست به اشتباهی زد که وظیفه سیستم بوده که ازش نگه داری کنه .اما چون نهاد مشخصی در ایران نیست دختر را می سپارند دست خانواده تا سرش بریده بشه
‌سه شنبه ۱۹ بهمن ۱۴۰۰ - ۱۸:۰۹
۶۵
حقیقت جو ایرانی - تهران، ایران
روحت شاد عزیزم خیلی ناراحت شدم برای این دختر بیگناه که به فجیع درین شکل کشته شد
‌سه شنبه ۱۹ بهمن ۱۴۰۰ - ۱۹:۵۱
۸۲
گفتگوگر - پیتزبورگ، ایالات متحده امریکا
قبلا دوستان عزیزم مسئله را شکافته اند که نصف حرف های این پدر دروغ و نصف دیگر از روی سنت و ناآگاهی و اسلام است. دختر 12 ساله را به دلیل رشد بدنی و اینکه اماده ی دخول هست را احتمالا با تطمیع و یا زور شوهر داده اند. اسلام یعنی سنت پلید پیغمبر اسلام که با دختر 9 ساله هم میتوان جماع کرد و عقد پسرعمو دختر عمو در اسمان ها بسته شده و حتی ناآگاه هستند که علی قاتل حتمی زن خودش فاطمه است. چه بسا علی هم سر فاطمه را بریده وگرنه جسد او را شبانه در محلی نامعلوم سر به نیست نمی کرد. این دختر بچه سال با رشد بیشتر عقلی می بیند که این مرد را به هیچ وجه دوست ندارد. در سنت های قبیله راه پس و پیش نداشته و از طریق اینترنت گول میخورد و بقیه را خودتان میدانید. اینکه او را تحویل باند خرید و فروش دختران داده اند مطلقا دروغ و گر نه اکنون در یکی از خانه های عفاف در ترکیه مشغول کار بود. سر تا پای حرف های پدر دروغ و دارد خودش را تبرئه میکند.
‌چهارشنبه ۲۰ بهمن ۱۴۰۰ - ۰۱:۱۱
۸۱
واقع بین ایرانی - هامبورگ، آلمان
کسروی :یک بحث اجتماعی باید بر اساس منطق ودلایل موجود باشد.نظرات شخصی افراد فقط برای خودشان دارای اعتبار است/ این کلمات و این جملات من چه کردم من چه گفتم یک مطلبی است مربوط بخود شما.در این پست باید دید بوجود اوردگان جنایت چه میگویند و انها هر کدام چه صدمه ای دیده اند .شما تا ان زمانی که یک زن بی مسئولیت را فرشته میدانی این طرز تفکر شخصی خودتان میباشد.شما تا زمانیکه برای مسئول بودن حد و مرز نمی شناسیدوهر فردی اعم از زن و مرد برای کانون زندگی خود ارزش و احترام قایل نیست و برای تامین نظریات کثیف و عاری از منطق با مرد بیگانه قرار را میگذارد و بچه فرشته خود را بامان شیطان رها میکند و تا زمانی که شما جای شیطان را با فرشته عوض میکنی و یچه بیگناه از نظر شما اعتباری ندارد اما یک زن را فرشته میدانی مشخص است که شما هم یک زن از این تیره واز این قوم هستی.تا زمانی که ان فرشته واقعی یعنی کودک بیگناه از نظر شما اعتباری ندارد و فکر میکنی ان زن فاحشه یک فرشته است پس بهتر است تو هم در ان کانون بمانی چون احساس و مسئولیت در نزد شما جایگاهی ندارد. بهمین دلیل شما قابلیت ندارید که نام شما راخطاب قرار دهم
‌چهارشنبه ۲۰ بهمن ۱۴۰۰ - ۱۱:۵۴
نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.