سرنوشت یک منتقد خامنهای؛ انتشار نامه مخدوش از آذری قمی
رأی دهید
«تسنیم» نامهای را منتشر کرده که به گفته این خبرگزاری، مربوط به سال ۱۳۷۵ و عذرخواهی «احمد آذری قمی» از رهبر جمهوری اسلامی است.
تسنیم مدعی شده که این نامه برای نخستین بار در کتاب «محمد محمدی ریشهری»، وزیر سابق اطلاعات منتشر شده است در حالی که محتوای آن پیش از این نیز انتشار یافته بود و خانواده آذری قمی این نامه را تکذیب کرده بودند.
***
آذری قمی پس از زمان منسوب به انتشار این نامه، حداقل هفت نامه و بیانیه صریح و شفاف در اعتراض به اعلام مرجعیت رهبر جمهوری اسلامی نوشته بود.
در متن خبرگزاری تسنیم نیز روایتی از آیتالله «موسی شبیری زنجانی» در این باره آمده که این روایت نیز ۱۲ سال پس از مرگ آیتالله آذری قمی و در واقع از «علیاکبر مسعودی خمینی»، تولیت حرم «حضرت معصومه» نقل شده است.
آیتالله آذری قمی در دهه ۶۰ خورشیدی، از روحانیون شاخص جریان راست و مخالف دولت «میرحسین موسوی» بود. او همچنین از جمله موسسان روزنامه «رسالت» به شمار میرفت و در چند مورد نیز با نظرات صریح «روحالله خمینی» مخالفت کرده بود.
این روحانی شاخص، عضو موسس و نخستین دبیر «جامعه مدرسین حوزه علمیه قم» بود. اعلام خلع آیتالله «کاظم شریعتمداری» از مرجعیت توسط جامعه مدرسین در زمـان دبیـری او و بـه قلم «محمد یزدی» انجام شد.
او در سال ۱۳۷۶، پس از مخالفتهای شدید با اعلام مرجعیت آیتالله «علی خامنهای»، به حصر رفت و در حصر درگذشت. با این حال، بر اساس نامه منتشر شده در خبرگزاری تسنیم، آیتالله احمد آذری قمی روز ۱۲ خرداد ۱۳۷۵ خطاب به رهبر جمهوری اسلامی نوشته بود: «ناخواسته مبتلا به ضربهای علیه نظام شده... و خداوند مرا نجات داد.»
در انتهای این نامه، او از آیتالله خامنهای خواسته بود که اگر تمایل دارد، جزییات مفصل ماجرا را از «علیاکبر مسعودی» سوال کند.
او در سال ۱۳۷۶، پس از مخالفتهای شدید با اعلام مرجعیت آیتالله «علی خامنهای»، به حصر رفت و در حصر درگذشت.«محسن کدیور»، پژوهشگر دینی شهریور ۱۳۹۹ نوشته بود که با فرزندان آذری قمی تماس گرفته و آنها وجود این نامه را تکذیب کرده بودند. او در این حال این فرض را منتفی ندانسته بود که خانواده آذری قمی از این نامه اطلاع نداشته باشند.
خبرگزاری تسنیم نقل قولی را نیز از آیتالله شبیری زنجانی منتشر کرده است که گفته بود آیتالله آذری قمی از اعتراض به رهبر جمهوری اسلامی پشیمان شده و به او نامه نوشته بود. این سخنان نیز سال ۱۳۹۹ در یک کتاب مربوط به سخنان و خاطرات آیتالله شبیری زنجانی منتشر شدند.
محسن کدیور نوشته بود که مسعودی خمینی این مطلب را سال ۱۳۸۹، یعنی حدود ۱۲ سال پس از فوت آیتالله آذری قمی برای آیتالله شبیری زنجانی نقل کرده بود که امکان راستیآزمایی آن وجود ندارد.
با وجود این ادعاها درباره پشیمانی آیتالله آذری قمی، او از زمانهای ادعا شده درباره این نامه، حداقل هفت نامه و بیانیه شدیداللحن در مخالفت با اعلام مرجعیت رهبر جمهوری اسلامی، از جمله به «اکبر هاشمی رفسنجانی» و «محمد خاتمی» نوشته بود.
آیتالله آذری قمی در نامه به خاتمی، «ولایت» خامنهای را به دلیل عدم برخورداری از شرایط «مجتهد جایزالتقلید» منتفی دانسته و رهبری او را نیز تنها از «باب ضرورت» مجاز دانسته بود که تنها با اذن «مجتهد جامعالشرایط اعلم» امکان ادامه دارد.
این روحانی شاخص همچنین با اشاره به موضوعاتی چون قتلهای زنجیرهای و فشار وزارت اطلاعات به مراجع تقلید، رهبر جمهوری اسلامی را مسوول جنایتهای وزارت اطلاعات معرفی کرده بود.
در نهایت، در آبان ۱۳۷۶، عدهای با شعار «مرگ بر ضد ولایت فقیه»، به مجلس درس احمد آذری قمی در «مدرسه فیضیه» قم حمله و ضمن ضرب و شتم، از ادامه تدریس او در حوزه جلوگیری کردند.
او دو روز بعد نامهای به «قربانعلی دری نجف آبادی»، وزیر وقت اطلاعات نوشت و او را «مقام غیرمحترم و غیرمسوول وزارت اطلاعات» خواند.
آیتالله آذری قمی پس از این نامهها و تقریبا همزمان با آیتالله منتظری، به حصر رفت اما حصر او در فضای سیاسی و خبری چندان مورد توجه قرار نگرفت و پس از ۱۵ ماه حصر، روز ۲۲ بهمن ۱۳۷۷ درحالی درگذشت که به سرطان خون مبتلا شده و در حصر امکان مداوا نیافته بود.
احمد آذری قمی و حسینعلی منتظریبر اساس نقل قولها، آیتالله خامنهای در پاسخ به سخنان «محمد مومن»، عضو شورای نگهبان، درباره احتمال مرگ آیتالله آذری قمی در حصر به دلیل بیماری گفته بود: «به درک!»
آیتالله آذری قمی از جمله حامیان رهبری آیتالله خامنهای بود و در فیلم افشا شده از مذاکرات مجلس خبرگان رهبری نیز بخشی از سخنان رد و بدل شده بین او و دیگران مشخص است.
او در همان جلسه در عین حال درباره جایگاه فقهی خامنهای ابراز تردید کرده و زمانی که خامنهای در تلاش برای انصراف خبرگان از انتخاب خود گفته بود «همین آقای آذری که اسم بنده رو آوردند، من اگر حکم بکنم، ایشان قبول خواهند کرد؟ قطعا قبول نمیکنند…»، پاسخ داده بود: «بله، ما که قرار نیست از شما تقلید بکنیم.»
آذری قمی در نامه سرگشاده خود به جوانان در اردیبهشت ۱۳۷۷، از قدمهایی که برای تثبیت رهبری خامنهای برداشته بود، عذرخواهی کرد.
او پیش از این عذرخواهی نیز در توضیح وضعیت مجلس خبرگان رهبری گفته بود ابتدا به دنبال این بوده است که آیتالله «محمدرضا گلپایگانی» مرجع تقلید شیعه رهبر شود و علی خامنهای معاون اجرایی او.
او گفته بود: «حقیر آقای خامنهای را به عنوان قائم مقام آقای گلپایگانی مطرح [کردم] و بعد مستقلاً. اینجا بود که زمینه برای اجرای توطئه فراهم شد. آقای هاشمی [رفسنجانی] تعزیهگردانی خود را آغاز و از زید و عمر استشهاد کرد. با این که قبلاً مطلب را از بعضی افراد زیرک شنیده بودم ولی نیاز مبرم به تصمیمگیری فوری برای صلاح امت محمد مرا وادار به تسلیم کرد. آقای خامنهای طرح کردند که [آیا] آقای آذری گوش به حرف من میکند؟! به صحن مجلس رفتم و گفتم من قائل به ولایت مطلقه هستم، بله گوش میدهم. پس از رای گیری، من به تلویزیون پیشنهاد کردم خبر را با لقب آیتالله خامنهای اعلام کنند.»
آیتالله آذری قمی در دوره رهبری آیتالله خمینی نیز با او درگیر بود و به او نامههای انتقادی غیرعلنی نوشته بود. بر اساس روایت آذری قمی، آیتالله خمینی پس از این انتقادها، در پیامی تهدیدآمیز، سرنوشت آیتالله شریعتمداری را به رخش کشیده و از او خواسته بود پا را از گلیم خود درازتر نکند.
در نهایت اما رابطه آذری قمی و آیتالله خمینی به درگیری جدی نکشید و او بنیاد و روزنامه «رسالت» را تاسیس کرد که از منتقدان اصلی دولت میرحسین موسوی بود.
آذری قمی همچنین دبیرکل جامعه مدرسین بود؛ گروهی که نامه عزل آیتالله شریعتمداری را از مرجعیت صادر کرد. این نامه اما با امضای محمد یزدی صادر شده بود. او بعدها نیز از این اقدام ابزار پشیمانی کرد.
تسنیم مدعی شده که این نامه برای نخستین بار در کتاب «محمد محمدی ریشهری»، وزیر سابق اطلاعات منتشر شده است در حالی که محتوای آن پیش از این نیز انتشار یافته بود و خانواده آذری قمی این نامه را تکذیب کرده بودند.
***
آذری قمی پس از زمان منسوب به انتشار این نامه، حداقل هفت نامه و بیانیه صریح و شفاف در اعتراض به اعلام مرجعیت رهبر جمهوری اسلامی نوشته بود.
در متن خبرگزاری تسنیم نیز روایتی از آیتالله «موسی شبیری زنجانی» در این باره آمده که این روایت نیز ۱۲ سال پس از مرگ آیتالله آذری قمی و در واقع از «علیاکبر مسعودی خمینی»، تولیت حرم «حضرت معصومه» نقل شده است.
آیتالله آذری قمی در دهه ۶۰ خورشیدی، از روحانیون شاخص جریان راست و مخالف دولت «میرحسین موسوی» بود. او همچنین از جمله موسسان روزنامه «رسالت» به شمار میرفت و در چند مورد نیز با نظرات صریح «روحالله خمینی» مخالفت کرده بود.
این روحانی شاخص، عضو موسس و نخستین دبیر «جامعه مدرسین حوزه علمیه قم» بود. اعلام خلع آیتالله «کاظم شریعتمداری» از مرجعیت توسط جامعه مدرسین در زمـان دبیـری او و بـه قلم «محمد یزدی» انجام شد.
او در سال ۱۳۷۶، پس از مخالفتهای شدید با اعلام مرجعیت آیتالله «علی خامنهای»، به حصر رفت و در حصر درگذشت. با این حال، بر اساس نامه منتشر شده در خبرگزاری تسنیم، آیتالله احمد آذری قمی روز ۱۲ خرداد ۱۳۷۵ خطاب به رهبر جمهوری اسلامی نوشته بود: «ناخواسته مبتلا به ضربهای علیه نظام شده... و خداوند مرا نجات داد.»
در انتهای این نامه، او از آیتالله خامنهای خواسته بود که اگر تمایل دارد، جزییات مفصل ماجرا را از «علیاکبر مسعودی» سوال کند.
خبرگزاری تسنیم نقل قولی را نیز از آیتالله شبیری زنجانی منتشر کرده است که گفته بود آیتالله آذری قمی از اعتراض به رهبر جمهوری اسلامی پشیمان شده و به او نامه نوشته بود. این سخنان نیز سال ۱۳۹۹ در یک کتاب مربوط به سخنان و خاطرات آیتالله شبیری زنجانی منتشر شدند.
محسن کدیور نوشته بود که مسعودی خمینی این مطلب را سال ۱۳۸۹، یعنی حدود ۱۲ سال پس از فوت آیتالله آذری قمی برای آیتالله شبیری زنجانی نقل کرده بود که امکان راستیآزمایی آن وجود ندارد.
با وجود این ادعاها درباره پشیمانی آیتالله آذری قمی، او از زمانهای ادعا شده درباره این نامه، حداقل هفت نامه و بیانیه شدیداللحن در مخالفت با اعلام مرجعیت رهبر جمهوری اسلامی، از جمله به «اکبر هاشمی رفسنجانی» و «محمد خاتمی» نوشته بود.
آیتالله آذری قمی در نامه به خاتمی، «ولایت» خامنهای را به دلیل عدم برخورداری از شرایط «مجتهد جایزالتقلید» منتفی دانسته و رهبری او را نیز تنها از «باب ضرورت» مجاز دانسته بود که تنها با اذن «مجتهد جامعالشرایط اعلم» امکان ادامه دارد.
این روحانی شاخص همچنین با اشاره به موضوعاتی چون قتلهای زنجیرهای و فشار وزارت اطلاعات به مراجع تقلید، رهبر جمهوری اسلامی را مسوول جنایتهای وزارت اطلاعات معرفی کرده بود.
در نهایت، در آبان ۱۳۷۶، عدهای با شعار «مرگ بر ضد ولایت فقیه»، به مجلس درس احمد آذری قمی در «مدرسه فیضیه» قم حمله و ضمن ضرب و شتم، از ادامه تدریس او در حوزه جلوگیری کردند.
او دو روز بعد نامهای به «قربانعلی دری نجف آبادی»، وزیر وقت اطلاعات نوشت و او را «مقام غیرمحترم و غیرمسوول وزارت اطلاعات» خواند.
آیتالله آذری قمی پس از این نامهها و تقریبا همزمان با آیتالله منتظری، به حصر رفت اما حصر او در فضای سیاسی و خبری چندان مورد توجه قرار نگرفت و پس از ۱۵ ماه حصر، روز ۲۲ بهمن ۱۳۷۷ درحالی درگذشت که به سرطان خون مبتلا شده و در حصر امکان مداوا نیافته بود.
آیتالله آذری قمی از جمله حامیان رهبری آیتالله خامنهای بود و در فیلم افشا شده از مذاکرات مجلس خبرگان رهبری نیز بخشی از سخنان رد و بدل شده بین او و دیگران مشخص است.
او در همان جلسه در عین حال درباره جایگاه فقهی خامنهای ابراز تردید کرده و زمانی که خامنهای در تلاش برای انصراف خبرگان از انتخاب خود گفته بود «همین آقای آذری که اسم بنده رو آوردند، من اگر حکم بکنم، ایشان قبول خواهند کرد؟ قطعا قبول نمیکنند…»، پاسخ داده بود: «بله، ما که قرار نیست از شما تقلید بکنیم.»
آذری قمی در نامه سرگشاده خود به جوانان در اردیبهشت ۱۳۷۷، از قدمهایی که برای تثبیت رهبری خامنهای برداشته بود، عذرخواهی کرد.
او پیش از این عذرخواهی نیز در توضیح وضعیت مجلس خبرگان رهبری گفته بود ابتدا به دنبال این بوده است که آیتالله «محمدرضا گلپایگانی» مرجع تقلید شیعه رهبر شود و علی خامنهای معاون اجرایی او.
او گفته بود: «حقیر آقای خامنهای را به عنوان قائم مقام آقای گلپایگانی مطرح [کردم] و بعد مستقلاً. اینجا بود که زمینه برای اجرای توطئه فراهم شد. آقای هاشمی [رفسنجانی] تعزیهگردانی خود را آغاز و از زید و عمر استشهاد کرد. با این که قبلاً مطلب را از بعضی افراد زیرک شنیده بودم ولی نیاز مبرم به تصمیمگیری فوری برای صلاح امت محمد مرا وادار به تسلیم کرد. آقای خامنهای طرح کردند که [آیا] آقای آذری گوش به حرف من میکند؟! به صحن مجلس رفتم و گفتم من قائل به ولایت مطلقه هستم، بله گوش میدهم. پس از رای گیری، من به تلویزیون پیشنهاد کردم خبر را با لقب آیتالله خامنهای اعلام کنند.»
آیتالله آذری قمی در دوره رهبری آیتالله خمینی نیز با او درگیر بود و به او نامههای انتقادی غیرعلنی نوشته بود. بر اساس روایت آذری قمی، آیتالله خمینی پس از این انتقادها، در پیامی تهدیدآمیز، سرنوشت آیتالله شریعتمداری را به رخش کشیده و از او خواسته بود پا را از گلیم خود درازتر نکند.
در نهایت اما رابطه آذری قمی و آیتالله خمینی به درگیری جدی نکشید و او بنیاد و روزنامه «رسالت» را تاسیس کرد که از منتقدان اصلی دولت میرحسین موسوی بود.
آذری قمی همچنین دبیرکل جامعه مدرسین بود؛ گروهی که نامه عزل آیتالله شریعتمداری را از مرجعیت صادر کرد. این نامه اما با امضای محمد یزدی صادر شده بود. او بعدها نیز از این اقدام ابزار پشیمانی کرد.