چهارشنبه ۲۷ مرداد ۱۴۰۰ - ۱۸ آگوست ۲۰۲۱
برترین ها: وزیر پیشنهادی ارشاد، دیروز گفته که کاراکترهای زن در سینمای ایران (در سال۹۷) مروج بیحیایی بودهاند، در اینجا نگاهی کردهایم به چند فیلم شاخص آن سال و البته به طور خاص کاراکترهای زن همان فیلمها.
مغزهای کوچک زنگزده «مغزهای کوچک زنگ زده» شاید یکی از اولین مهمترین فیلمهای سینمای ایران باشد که با محوریت خشونت پیش میرود.تحسینشدهترین فیلم جشنواره فجر سال ۹۶ که به بخشی از جامعه میپردازد که کمترین کارگردانی با این دقت و ظرافت سراغش رفته است. «مغزهای کوچک زنگ زده» داستان خانوادهای است در یکی از فقیرترین محلههای شهر، که در کار تولید و فروش مواد مخدر هستند. قصه ما درباره شاهین، پسر وسط خانواده است که آرزوهای خودش را دارد و تمام تلاشش را میکند تا در امپراتوری برادرش در این منطقه بیقانون، جایگاه باارزشی پیدا کند، تا اینکه فیلمی از خواهر خانواده بین پسرها دستبهدست میشود؛ فیلمی که غیرت پسرها را به جوش میآورد و جنگی ناخواسته را آغاز میکند. نقش افسر با بازی لادن ژاوه وند نابازیگری که نقش مادر تبهکاران محوری را بازی میکند جزء سورپرایزهای فیلم است.
بمب: یک عاشقانه داستان فیلم در سالهای دهه شصت میگذرد و ماجرای نوجوانی را دنبال میکند که در پناهگاه هنگام بمباران، عاشق میشود. «بمب: یک عاشقانه» سرشار از تقابل نسلها و دیدگاههاست که شاید میتوان رگههایی از اجتماع امروز ایران را هم در فضای آن مدرسه دید. فیلم، اما ورای صورت ظاهری سرد وغمانگیزش، در دل خود روایتگر عاشقانهای آرام است. «بمب: یک عاشقانه» فیلم نوستالژیهاست و قابلیت ایجاد حس همذات پنداری را برای بسیاری از مخاطبان خود بوجود میآورد. لیلا حاتمی در نقش میترا به لحاظ ظاهر چندان تفاوتی با دیگر فیلم هایش نمیکند.
عرق سرد «عرق سرد» در حقیقت از روی ماجرای نیلوفر اردلان ساخته شده است. فوتبالیست زن ایرانی که به دلیل نداشتن اجازه همسر نتوانست همراه تیم به مسابقات مهم برود. فیلم به دغدغهها و مشکلات ورزشکاران زن میپردازد و در تلاش است محدودیت شهروندی زنان ورزشکار را به چالش بکشد. باران کوثری در نقش افروز علاوه بر ترسیم درست وجوه بیرونی و آمادگی بدنی مناسبش برای ایفای نقش یک زن جوان ورزشکار، در ارائه حالات و درونیات او و همان بخشهای پنهانمانده و سربهمهر فیلمنامه نیز موفق است.
شماره ۱۷ سهیلا فیلم داستان دختری میانسال است که زمان ازدواج او به تاخیر افتاده و با توجه به مشکل ژنتیکی که دارد در تلاش است که هر چه سریعتر ازدواج کند تا بچه دار شود. «شماره ۱۷، سهیلا» فیلم جسوری است. در میانِ خیل فیلمهای اجتماعی ما با سوژههای تکراری، فیلم به سراغ سوژهای رفته که اتفاقاً سوژه روز جامعه است، دردِ خیلی از دخترها و پسرهای جامعه امروز است و سینمای ما شدیداً در این حوزه فقیر است و به همان اندازهای خودش را جدی میگیرد که باید. بازی متفاوت وخوب زهرا داوودنژاد به نقش سهیلا نیز در معرفی شخصیت و همذات پنداری تماشاگر بسیار تاثیرگذار است. او با درک درست شخصیت، از برون گرایی آن کاسته و به نقش آرامش و عمق بخشیده است.
عصبانی نیستم «عصبانی نیستم» را احتمالاً میبایست به عنوان بحث برانگیزترین فیلم تاریخ سینمای ایران معرفی نمود. اثری که در سال ۹۲ ساخته شد، اما بلافاصله حتی در همان دوره از جشنواره فیلم فجر از بخش جوایز کنار گذاشته شد و پس از آن نیز بطور کامل توقیف شد. اما در نهایت «عصبانی نیستم» در سال ۹۷ با ممیزیهای فراوان به اکران عمومی درآمد. در فیلم «عصبانی نیستم!» نوید دانشجوی آس و پاس، باهوش و درگیر سیاستی است که به دلیل وقایع سال ۸۸ از تحصیل تعلیق شده و به سختی در تهران روزگار میگذراند. نوید از محل کار خود اخراج شده، معرف و ضامن ندارد و قادر به تهیه گواهی عدم خلافی نیست. اما یک دلیل بزرگ برای جنگیدن دارد: ستاره. موتور تکان دهنده «عصبانی نیستم» عاشقانه خوب و خاص نوید و ستاره است. باران کوثری در نقش ستاره که ید طولایی در بازی در قالب معشوقه دوستداشتنی دارد، این بار هم روسفید بیرون میآید.
لاتاری «لاتاری» داستان پسر و دختری را روایت میکند که سودای پیروز شدن لاتاری و رفتن به آمریکا را در سر دارند، اما دختر به دلیل مشکلات خانوادگی مجبور میشود به پیشنهاد پدر و یکی از دوستان پدرش برای کار به دبی برود، پس رویاهای این دو جوان از بین رفته و مدتی بعد جسد دختر به ایران باز میگردد، و زمانی که هیچ کس هیچ کاری انجام نمیدهد، پسر تصمیم میگیرد تا خودش دست به کار شده و انتقام بگیرد.محمدحسین مهدویان در نخستین اثر اجتماعی اش آشکارا از بررسی ریشه مشکلات اجتماعی که منجر به مهاجرت افراد میگردد پرهیز کرده و تنها نوک پیکان خشم و خشونت خود را به سوی کشورهای حاشیه خلیج فارس نشانه رفته که قاچاق دختران به کشورشان انجام میشود. همین مسئله باعث شده تا «لاتاری» یک اثر به شدت سطحی باشد. نوشین با بازی زیبا کرمعلی در حد تیپ باقی میماند و شخصیت نمیگیرد و تنها کارکردش این است که کمی بر درام و احساس فیلم میافزاید.
آشغالهای دوست داشتنی یک فیلم توقیفی دیگر که بعد از تلاشهای بسیار کارگردانش بالاخره توانست رنگ پرده سینما در سال ۹۷ را به خودش ببیند. منیر با بازی درخشان شیرین یزدانبخش پیرزنی است که تمام اعضای خانواده اش در یک قرن اخیر تاریخ ایران درگیر مبارزات سیاسی بوده اند و حالا او با چالشی بزرگ درباره اتفاقات سال ۸۸ مواجه شده است. «آشغالهای دوست داشتنی» درباره تقابل میان نسلها و تفکرات گوناگون در بستر یک خانواده است و اغلب رویدادهای فیلم نیز بصورت نمادین روایت میشوند. منیر زنی تنهاست و در چنین شرایطی با عکس عزیزان خود حرف میزند و مخاطب که با زاویه دید منیر به وقایع مینگرد تمام این گفتگوها را میشنود. مامان منیر در اینجا ایران است، میزبان تمام تفکرات چپ و راست است و سعی دارد همه آنها را به آرامش دعوت کند تا بتوانند در کنار هم روزگارشان را سپری نمایند، اما اعضای خانواده او هرگز از این قانون تبعیت نمیکنند.