فرضیه جدید دانشمندان : مغز دوم انسان در روده است
رأی دهید
به گزارش فرادید؛ دانشمندان با استفاده از تکنیکی که اخیراً با ضبط ویدئوهای با وضوح بالا و تجزیه و تحلیل فعالیت الکتریکی بیولوژیکی ترکیب شده بود، توانستند روده بزرگ موشها را مطالعه کنند. به ویژه روشی که محتویات روده به حرکت در میآمد.
یکی از یافتههای کلیدی، کشف نحوه ارتباط هزاران نورون درون ENS با یکدیگر بود که باعث انقباضات در دستگاه گوارش برای فرایند گوارش میشد. تا پیش از این، مشخص نبود که چگونه این نورونها میتوانستند نیروهای خود را برای انجام این کار متحد کنند.
نیک اسپنسر، نوروفیزیولوژیست از دانشگاه فلیندرز استرالیا میگوید: «جالب اینجاست که مدار عصبی یکسانی در انقباضات پیشرانه و غیر پیشران فعال شد.»
گروه تحقیقاتی دستههای بزرگی از نورونهای متصل به یکدیگر را ساطع کردند تا محتویات روده بزرگ را به سمت پایین روده هدایت کنند؛ هم از طریق نورونهای حرکتی تحریک کننده (عامل ایجاد کننده) و هم از نوع بازدارنده (مانع کننده).
این کشف به این معنی است که ENS از یک شبکه مداری پیشرفتهتر تشکیل شده است که بخش وسیعتری از روده را در بر میگیرد و شامل تعداد بیشتری از انواع مختلف نورونها است که به طور همزمان کار میکنند.
یافته مهم دیگر این است که این فعالیت با پیشرانهای که در سایر اندامهای عضلانی بدن که دارای سیستم عصبی داخلی نیستند، مانند رگهای لنفاوی، حالب یا ورید پرتال تفاوت چشمگیری دارد.
سیستم عصبی روده علاوه بر کنترل سیستم گوارشی دارای یک اثر شگفت آور در خلق و خو و رفتار ما نیز هست. حدود نیمی از دوپامین و ۹۰ درصد از سروتونین، دو هورمون مرتبط با احساسات خوب را باکتریهای روده ما تولید میکنند.
یکی از نکات مهم در خصوص مغز دوم ما این است که باکتریهای روده نه تنها اشتهای ما را کنترل میکنند بلکه در خلق و خوی ما نیز تاثیر گذارند. در برخی از مطالعات نشان داده شده که خوردن ماست پربیوتیک که باکتریهای خوب به آن اضافه شده در درمان افسردگی و اضطراب افراد تاثیر مثبت دارد علاوه بر اینها باکتریهای روده سالم در انعطاف پذیری بالاتر فرد در برابر احساسات منفی موثر بوده و حس بخشندگی شما را تقویت کرده و در روابط اجتماعی شما تاثیرگذار است.
محققان در مقاله خود توضیح میدهند: «مکانیزم شناسایی شده پیچیدهتر از انتظار است و از پیشران سیال در امتداد سایر اندامهای عضله صاف توخالی بسیار متفاوت است.»
تیم می گوید این فرضیه تایید میکند که ENS در واقع «اولین مغز» است نه دومین مغز - این نشان می دهد که ممکن است مدت ها قبل از شکلگیری مغز واقعی ما در حیوانات تکامل یافته باشد.
در صورت صحت این ادعا، مفاهیم بسیار فراتر از رودهی موشها هستند - هرچند تحقیقات بیشتری لازم است تا مشخص شود چگونه فعالیت ENS بر عملکرد دستگاه گوارش در گونه های مختلف تأثیر میگذارد.
اسپنسر می گوید: «همگام سازی فعالیت عصبی در جمعیت زیادی از نورونها در سیستم عصبی بسیاری از حیوانات مهره دار معمول است.»
نتایج این تحقیقات در Communications Biology منتشر شده است.