بحران مرغ چه ربطی به علی خامنهای دارد؟
رأی دهید
هنوز برخی خیال میکنند، دلیل «بحران مرغ» عدم تخصیص ارز خرید نهادههای دامی، کاهش تولید، افزایش مصنوعی تقاضا و سوءاستفاده سوداگران سودجو است؛ اما واقعیت چیز دیگری است. آنچه امروز رخ میدهد نتیجه اداره کشور بر پایه خیالی موهوم به نام «اقتصاد مقاومتی» است. اما بحران مرغ چه ربطی به «اقتصاد مقاومتی» دارد؟
***بلای اقتصاد مقاومتی چگونه بر سر ایران نازل شد؟ اقتصاد مقاومتی، نسخه آیتالله «خامنهای» برای مدیریت تحریمها در ۱۱ سال گذشته است. او اولین بار این اصطلاح را در تاریخ ۱۶شهریور۱۳۸۹ به کار برد و از آن به عنوان راهی برای بیاثر کردن تحریمها رونمایی کرد: «تحریم برای این است که ملت ایران به ستوه بیاید، بگوید آقا ما به خاطر دولت جمهوری اسلامی داریم زیر فشار تحریم قرار میگیریم؛ رابطه ملت با نظام جمهوری اسلامی قطع شود. هدف اصلا این است ... ما باید یک اقتصاد مقاومتیِ واقعی در کشور به وجود بیاوریم.»
او طی این ۱۱ سال بیش از ۲۰۰ بار با این کلیدواژه سخنرانیها کرده است. سالی حدود ۲۰ مرتبه در اینباره صحبت کرده است که چطور باید ایران را از طریق قطع نیاز وارداتی و بینیازی از درآمد نفت، از گزند تحریمها در امان نگاه داشت.
رهبر جمهوری اسلامی در اسفند ۱۳۹۲ سیاستهای کلی اقتصاد مقاومتی را هم ابلاغ کرد، به این خیال که «ایران اسلامی» با استفاده از «الگوی اقتصادی بومی» و «اقتصاد مقاومتی» نهتنها بر «همه مشکلات اقتصادی فائق میآید و دشمن را به شکست و عقبنشینی وا میدارد»؛ بلکه میتواند الگویی الهامبخش از نظام «اقتصادی اسلام» برای کشورهای دیگر هم ترسیم میکند.
اقتصاد مقاومتی البته در این مدت تبدیل به یک الگو شده؛ الگویی منفی و تجربه عملی که نشان میدهد چگونه میتوان یک اقتصاد نسبتا سرپا و یک جامعه پویا را با تحمیل انزوای خود خواسته، یه ورطه نابودی کشاند.
ماحصل اقتصاد مقاومتی چیست؟ از نظر شاخصهای اقتصادی نتیجه یک دهه اقتصاد مقاومتی رشد اقتصادی صفر و کاهش یکپنجم قدرت اقتصادی متوسط هر ایرانی است، آن هم در حالی که اکثر کشورهای جهان، به خصوص کشورهای منطقه در همین ده سال رشد کرده و خود را بالا کشیدهاند.
محاسبه شاخصها نشان میدهد اگر میزان افزایش سرانه درآمد شهروندان ترکیه را به نسبت ایران مقایسه کنیم، میبینیم که در این مدت مردم ایران چیزی حدود ۵۰ درصد تواناییشان را برای رقابت با همسایه شمال غربیشان از دست داده و یکونیم برابر عقب افتادهاند.
تاثیرات مخرب اقتصاد مقاومتی در داخل نیز چشمگیر بوده است، چنانکه آمارهای رسمی نشان میدهد؛ فقر مطلق طی سالهای اخیر گریبان اکثریت مطلق جامعه را گرفته و بیش از ۵۰ تا ۷۰ درصد ایرانیان، بر اساس برآوردهای رسمی در معرض گرسنگی و سوءتغذیه قرار گرفتهاند.
سطح عمومی دستمزد و حقوق پایه از پایینتری حدود تاریخی گذشته و بودجه خانوار به کمترین حد سالهای اخیر رسیده است. سفره غذای خانوار کوچکتر از همیشه شده و میزان تولید گوشت در سال ۱۳۹۸ به حد بیسابقهای کاهش یافته و رکورد زمان قحطی جنگ را هم شکسته است.
اینها همه بر اساس شاخصها و آمارهای رسمی است؛ اما بدون استناد به اینها هم بروز بحرانهایی مانند بحران گوشت، بحران روغن یا بحران جاری مرغ نشانههایی آشکار از فاجعهای است که «اقتصاد مقاومتی» برای جامعه ایران به بار آورده است.
بیایید یک بار «بحران مرغ» را به طور ریشهای نگاه کنیم تا ببینیم؛ چرا بروز چنین بحرانی نتیجه طبیعی اقتصاد مقاومتی است.
بحران مرغ چه ربطی به اقتصاد مقاومتی دارد؟ صنعت مرغداری یکی از صنایعی است که بر خلاف ظاهر آن به شدت وابسته به واردات است. از واردات مرغ مادر گرفته تا تامین نهادههای دامی و ذرت و کنجاله و … اگر جریان واردات به هر دلیلی مختل شود، فرایند تولید مرغ به شدت آسیب میبیند و بالطبع فرایند عرضه و سطح دسترسی عمومی به مرغ تحت تاثیر قرار میگیرد.
در این میان جمهوری اسلامی ایران به جای اینکه مسیر تجارت مرغ و نهادههای دامی را هموار کند، دنبال نسخه جایگزینی گشته که بحران را حل کند که نهتنها حل نکرده بلکه اوضاع را وخیمتر کرده است.
فلسفه اقتصاد مقاومتی، مقاومت در برابر تحریمها و تسلیم نشدن در برابر فشاری است که تحریمها به تجارت و صنعت نفت ایران وارد میکند. اولین اثر تحریم کاهش درآمدهای ارزی و در نتیجه گران شدن قیمت ارز است. اثر بعدی تحریم اختلال در تجارت خارجی از طریق مختل کردن فرایند نقل و انتقال پول است. در این میان اقتصاد مقاومتی آثار جنبی دیگری هم مانند FATF دارد که باعث میشود ایران به همراه «کره شمالی» در فهرست سیاه کشورهایی قرار بگیرند که صرفنظر از تحریمها هیچ بانکی حاضر به معامله با آنها نخواهد بود.
در این شرایط طبیعیترین اتفاق ممکن قیمت واردات اجداد مرغ گوشتی و همینطور غذای طیور افزایش پیدا میکند. اقتصاد مقاومتی البته برای این مشکل یک راه حل دارد و آن تزریق دلار به قیمت دولتی است؛ به این امید که جلوی افزایش هزینه تولید محصولات اساسی مانند مرغ را بگیرد. البته تجربه نشان داده که این راهحل نهتنها جواب نمیدهد؛ یعنی قیمت مرغ متناسب با قیمت دلار گران میشود، بلکه منجر به فراگیری فساد میشود.
از سوی دیگر کاهش درآمدهای ارزی حد و مرزی دارد؛ بالاخره دلارهای ذخیره شده روزی ته میکشد و چیزی برای اختصاص ارز دولتی برای واردات کالاهای اساسی باقی نمیماند.
بهتازگی صندوق پول گزارش داده که ذخایر ارزی ایران از ۱۲۳ میلیارد دلار سال ۲۰۱۸ در سال ۲۰۲۰ به حدود ۱۲ میلیارد دلار کاهش پیدا کرده است. در این میان یک وقفه کوتاه در تخصیص ارز دولتی باعث ایجاد آشفتگی در بازار مرغ میشود؛ چنانکه به گفته اتحادیه مرغداران بحران تخصیص ارز و کاهش واردات نهادههای دامی دستکم در یک دوره کوتاه باعث به هم خوردن تعادل و ایجاد تنش در بازار شد.
واقعیت منهای اقتصاد مقاومتی عبارت موهوم «اقتصاد مقاومتی» معادل این تصور سادهانگارانه است که اقتصاد ایران میتواند در یک انزوا، گلیم خود را از آب بیرون بکشد و در مالیخولیای بینیازی به استقلال و غنای کامل برسد.
اگر این خیال خام وجود نداشت که جمهوری اسلامی میتواند همزمان هم مملکت را اداره کند، هم با آمریکا و اسرائیل و عربستان و نصف کره زمین بجنگد؛ حتما راه دیگری به جز آنچه امروز در جریان است، طی میشد. به احتمال زیاد سیاست ایران نه ماجراجویی و شاخ و شانه کشیدن برای دنیا، بلکه تنظیم روابط و ایجاد موازنه اقتصادی و سیاسی بقیه کشورها با حفظ عزت و اعتبار ملی بود.
احتمالا اگر آیتالله خامنهای به جای آنکه روی ابرهای وهمآلوده اقتصاد مقاومتی، روی زمین سفت سیر میکرد؛ خیلی زودتر متوجه میشد که به جای متوسل شدن به شبهنظامیان در جنگهای نیابتی، برای حل پایدار مشکلات بینالمللی چارهای جز حلوفصل پایدار بحرانهای قدیمی ندارد.
احتمالا در این دنیای موازی ایران دستکم در حال حاضر مشکلی تحت عنوان تحریم نداشت. در این صورت گرفتار بحران ارزی نبود، تاجران ایرانی به راحتی میتوانستند با همه موسسات معتبر مالی دنیا مراوده کنند و بدون نیاز به ارزهای دولتی واردات کشور، از جمله واردات مرغ و نهادههای دامی را تامین و تضمین کنند و محصولات صادراتی را در اقصی نقاط جهان تبدیل به درآمد ارزی برای اقتصاد کشور کنند.
در این دنیای موازی نهتنها اثری از بحران مرغ، تورم و رکود سنگین نبود؛ بلکه اقتصاددانها فرصت داشتند تا در شرایط باثبات و پایدار فکری به حال اصلاحات ساختاری و حل مشکلاتی از جمله وابستگی اقتصاد به نفت کنند.
بیرون آمدن از این دنیای موهوم البته کار آسانی نیست. اقتصاد مقاومتی متولیان ذینفعی دارد که به برکت همین عبارت مندرآوردی، یکشبه بار صد ساله بسته و میبندند؛ اشخاص و گروههای با نفوذی که در یک دهه سال گذشته مستقیم یا غیرمستقیم از مزایای تحریم بهرهمند شدهاند و به همین اعتبار، بخش بزرگی از اقتصاد ایران را به نام خود زدهاند. اما این اشخاص و گروهها چه کسانیاند که که حاضر نمیشوند، این دنیای موهوم را با اقتضائات دنیای واقعی عوض کنند؟
دیدگاه خوانندگان
۴۱
کله شیری - آمستردام، هلند
.....هم به علی خامنه مربوطه چه برسه به خودش
چهارشنبه ۲۵ فروردین ۱۴۰۰ - ۱۰:۰۸
۶۴
zarduscht1 - فرانکفورت، آلمان
این همه مقاله طولانی. که ثابت آخوند، امل فساد به قول امام امت است؟ و روی قبر آقا باید ۳ جمله نوشت. "آمد. ر به مملکت...و رفت". کافی بود. که گفت، آقا پیرو مسلک "اقتصاد مال خر است" میباشد.هیچ کودکی از بدو تولد احمق نیست. مگر او را به حوزه فرستاد. حماقت هم یک نمونه استعداد است. بی خود نیست. که خدای این ها، این همه. این نمونه استعداد را.به اینها داده.
چهارشنبه ۲۵ فروردین ۱۴۰۰ - ۱۰:۴۲
۵۷
hamidesabz - لندن، انگلستان
یکی از مشکلات فرهنگی ما این است که مسئولیت را با ریاست اشتباه میگیریم، شخصی که در مسند مسئولیت عظیم رهبری قرار گرفته، اگر واقع خودش و سیستمی که او را حاکم کرده او را مسئول تصمیمات و اعمالش میدانست و بابت هر گند کاری میبایست جوابگو باشد، به این راحتی با باد شکم برای کشور نسخه صادر نمی کرد و ایران را که باید یکی از ثروتمند ترین و قدرتمند ترین کشورهای منطقه و جهان باشد را به این جایگاه پست ساقط نمی کرد!!
چهارشنبه ۲۵ فروردین ۱۴۰۰ - ۱۴:۳۸
۵۷
hamidesabz - لندن، انگلستان
یکی از مشکلات فرهنگی ما این است که مسئولیت را با ریاست اشتباه میگیریم، شخصی که در مسند مسئولیت عظیم رهبری قرار گرفته، اگر واقع خودش و سیستمی که او را حاکم کرده او را مسئول تصمیمات و اعمالش میدانست و بابت هر گند کاری میبایست جوابگو باشد، به این راحتی با باد شکم برای کشور نسخه صادر نمی کرد و ایران را که باید یکی از ثروتمند ترین و قدرتمند ترین کشورهای منطقه و جهان باشد را به این جایگاه پست ساقط نمی کرد!!
چهارشنبه ۲۵ فروردین ۱۴۰۰ - ۱۴:۳۸
۶۴
zarduscht1 - فرانکفورت، آلمان
این همه مقاله طولانی. که ثابت آخوند، امل فساد به قول امام امت است؟ و روی قبر آقا باید ۳ جمله نوشت. "آمد. ر به مملکت...و رفت". کافی بود. که گفت، آقا پیرو مسلک "اقتصاد مال خر است" میباشد.هیچ کودکی از بدو تولد احمق نیست. مگر او را به حوزه فرستاد. حماقت هم یک نمونه استعداد است. بی خود نیست. که خدای این ها، این همه. این نمونه استعداد را.به اینها داده.
چهارشنبه ۲۵ فروردین ۱۴۰۰ - ۱۰:۴۲
۴۱
کله شیری - آمستردام، هلند
.....هم به علی خامنه مربوطه چه برسه به خودش
چهارشنبه ۲۵ فروردین ۱۴۰۰ - ۱۰:۰۸
۴۱
کله شیری - آمستردام، هلند
.....هم به علی خامنه مربوطه چه برسه به خودش
چهارشنبه ۲۵ فروردین ۱۴۰۰ - ۱۰:۰۸
۶۴
zarduscht1 - فرانکفورت، آلمان
این همه مقاله طولانی. که ثابت آخوند، امل فساد به قول امام امت است؟ و روی قبر آقا باید ۳ جمله نوشت. "آمد. ر به مملکت...و رفت". کافی بود. که گفت، آقا پیرو مسلک "اقتصاد مال خر است" میباشد.هیچ کودکی از بدو تولد احمق نیست. مگر او را به حوزه فرستاد. حماقت هم یک نمونه استعداد است. بی خود نیست. که خدای این ها، این همه. این نمونه استعداد را.به اینها داده.
چهارشنبه ۲۵ فروردین ۱۴۰۰ - ۱۰:۴۲
۵۷
hamidesabz - لندن، انگلستان
یکی از مشکلات فرهنگی ما این است که مسئولیت را با ریاست اشتباه میگیریم، شخصی که در مسند مسئولیت عظیم رهبری قرار گرفته، اگر واقع خودش و سیستمی که او را حاکم کرده او را مسئول تصمیمات و اعمالش میدانست و بابت هر گند کاری میبایست جوابگو باشد، به این راحتی با باد شکم برای کشور نسخه صادر نمی کرد و ایران را که باید یکی از ثروتمند ترین و قدرتمند ترین کشورهای منطقه و جهان باشد را به این جایگاه پست ساقط نمی کرد!!
چهارشنبه ۲۵ فروردین ۱۴۰۰ - ۱۴:۳۸
۶۴
zarduscht1 - فرانکفورت، آلمان
این همه مقاله طولانی. که ثابت آخوند، امل فساد به قول امام امت است؟ و روی قبر آقا باید ۳ جمله نوشت. "آمد. ر به مملکت...و رفت". کافی بود. که گفت، آقا پیرو مسلک "اقتصاد مال خر است" میباشد.هیچ کودکی از بدو تولد احمق نیست. مگر او را به حوزه فرستاد. حماقت هم یک نمونه استعداد است. بی خود نیست. که خدای این ها، این همه. این نمونه استعداد را.به اینها داده.
چهارشنبه ۲۵ فروردین ۱۴۰۰ - ۱۰:۴۲
۴۱
کله شیری - آمستردام، هلند
.....هم به علی خامنه مربوطه چه برسه به خودش
چهارشنبه ۲۵ فروردین ۱۴۰۰ - ۱۰:۰۸
۵۷
hamidesabz - لندن، انگلستان
یکی از مشکلات فرهنگی ما این است که مسئولیت را با ریاست اشتباه میگیریم، شخصی که در مسند مسئولیت عظیم رهبری قرار گرفته، اگر واقع خودش و سیستمی که او را حاکم کرده او را مسئول تصمیمات و اعمالش میدانست و بابت هر گند کاری میبایست جوابگو باشد، به این راحتی با باد شکم برای کشور نسخه صادر نمی کرد و ایران را که باید یکی از ثروتمند ترین و قدرتمند ترین کشورهای منطقه و جهان باشد را به این جایگاه پست ساقط نمی کرد!!
چهارشنبه ۲۵ فروردین ۱۴۰۰ - ۱۴:۳۸
۵۷
hamidesabz - لندن، انگلستان
یکی از مشکلات فرهنگی ما این است که مسئولیت را با ریاست اشتباه میگیریم، شخصی که در مسند مسئولیت عظیم رهبری قرار گرفته، اگر واقع خودش و سیستمی که او را حاکم کرده او را مسئول تصمیمات و اعمالش میدانست و بابت هر گند کاری میبایست جوابگو باشد، به این راحتی با باد شکم برای کشور نسخه صادر نمی کرد و ایران را که باید یکی از ثروتمند ترین و قدرتمند ترین کشورهای منطقه و جهان باشد را به این جایگاه پست ساقط نمی کرد!!
چهارشنبه ۲۵ فروردین ۱۴۰۰ - ۱۴:۳۸
۴۱
کله شیری - آمستردام، هلند
.....هم به علی خامنه مربوطه چه برسه به خودش
چهارشنبه ۲۵ فروردین ۱۴۰۰ - ۱۰:۰۸
۶۴
zarduscht1 - فرانکفورت، آلمان
این همه مقاله طولانی. که ثابت آخوند، امل فساد به قول امام امت است؟ و روی قبر آقا باید ۳ جمله نوشت. "آمد. ر به مملکت...و رفت". کافی بود. که گفت، آقا پیرو مسلک "اقتصاد مال خر است" میباشد.هیچ کودکی از بدو تولد احمق نیست. مگر او را به حوزه فرستاد. حماقت هم یک نمونه استعداد است. بی خود نیست. که خدای این ها، این همه. این نمونه استعداد را.به اینها داده.
چهارشنبه ۲۵ فروردین ۱۴۰۰ - ۱۰:۴۲