رابطه دوران تاریک اروپا با ازدواج فامیلی سلسلههای شاهی
رأی دهید
خانوادههای شاهی کشورهای مختلف اروپایی، مانند اسپانیا، فرانسه و اتریش، برای حفظ تاج و تخت و ثروت در میان خانواده، با بستگان نزدیک خود مثل عموزادگان ازدواج میکردهاند.
بعضی از فرزندان حاصل این ازدواجها یا در نوزادی درگذشتند، یا با مشکلات فیزیکی و ضعف در سلامتی بزرگ شدند.
رابطه خونی والدین و بهره هوشی فرزندان
اکنون پژوهشگران در دانشگاه کالیفرنیا، لسآنجلس، میگویند این ازدواجها، بر بهره هوشی شاهان و ملکهها و نحوه حکمرانی آنها هم تاثیر داشته است.
دانشمندان، ۳۳۱ حکمروا (شاه یا ملکه) اروپا در فاصله سالهای ۹۹۰ تا ۱۸۰۰ را، از نظر تنوع ژنتیکی هر کدام و نحوه حکومتداریشان مطالعه کردهاند.
این بررسیها نشان میدهد که تاریکترین دوره حکمرانی در این کشورها، مربوط به حکومت شاهان یا ملکههایی است که تنوع ژنتیکی کمی داشته و حاصل ازدواجهای فامیلی بودهاند.
یکی از تاریکترین نمونهها، سلطنت کارلوس دوم در اسپانیاست که حاصل ازدواج فامیلی نزدیک بود.
مورخان میگویند همخونی والدین کارلوس دوم، پادشاه اسپانیا در اواخر قرن هفدهم، نه تنها باعث مشکلات پزشکی و ناباروری او شده بود، بلکه اسپانیای تحت حاکمیتش، دچار فقر، گرسنگی، مشکلات مالی و ضعف نظامی بود.
بر عکس، موفقترین عملکرد در زمینه حکمرانی در دوره مورد مطالعه را، هنری هشتم در انگلستان و ماریا ترزا در اتریش داشتهاند.
والدین هر دوی آنها، از نظر خونی با هم فاصله داشتند.
هنری هفتم و الیزابت یورک، والدین هنری هشتم، پسر عمو و دختر عموی سوم بودند؛ یعنی پس از سه نسل بهم میرسیدند.
مورخان، هنری هشتم را مردی قوی، تنومند و بسیار باهوش توصیف کرده اند. او شش بار ازدواج کرد و هشت فرزند داشت.
اما کارلوس دوم، پادشاه اسپانیا در فاصله سال های ۱۶۶۵ تا ۱۷۰۰، که در پژوهش دانشگاه کالیفرنیا لس آنجلس به او اشاره شده، با وجود اینکه دو بار ازدواج کرد، فرزندی نداشت.
مورخان به مشکلات و نارسایی های فیزیکی او اشاره های زیادی کرده اند. گفته شده کارلوس دوم آنقدر زبان بزرگی داشت که به سختی می توانست سخن بگوید و آب دهانش سرازیر می شد. زمانی هم که در سال ۱۷۰۰ در ۳۸ سالگی درگذشت، ریه ها و روده هایش پوسیده بود.
پژوهشگران در سال ۲۰۱۹ در یک پژوهش دیگر دریافتند که قرن ها ازدواج فامیلی در میان خانواده های سلطنتی اروپا، باعث تغییر شکل صورت در میان آنها و فک یا چانه برآمده ای شده است که به "فک هابسبورگ" معروف است.
فک هابسبورگ، از نام خاندان سلطنتی هابسبورگ اسپانیا گرفته شده است؛ یعنی کارلوس دوم و پدران و اجدادش.
این پدیده در کارلوس دوم بیش از پدران و نیاکانش مشهود بوده است.