از عکس دوران دانشجویی کامالا هریس در ۱۹۸۶ چه چیزی میتوان فهمید
رأی دهید
او و دو دوست دیگرش که در این عکس حضور دارند، لباسهای اپلدار چهارخانه به تن دارند و به دوربین لبخند میزنند. پشت سرشان هم انبوهی از مردم دیده میشود. این تصویری سراسر انرژی و امید است.
از این عکس برای روایت داستان شگفتانگیز موفقیت کامالا هریس زیاد استفاده شده؛ این که برای اولین بار یک زن سیاهپوست آسیایی آمریکایی معاون رییسجمهوری آمریکا میشود و اولین فردی است که در یکی از دانشگاههایی که به شکل سنتی مخصوص سیاهان بوده درس خوانده و به این مقام رسیده است.
اما این داستان دو زن دیگر حاضر در عکس است، دو دوست صمیمی او به نامهای والری پیپن و کارن گیبز، همینطور داستان سایر افرادی که در پس زمینه احتمالا در حال وقتگذراندن هستند.
صحبت از دهه ۱۹۸۰ میلادی است، وقتی فرزندان نسلی که جنبش حقوق مدنی آمریکا را رقم زد به سن بلوغ رسیدند. درس خواندن در دانشگاه هاوارد، به عنوان یکی از مراکز آموزشی که از گذشته مخصوص سیاهان بوده، آن هم در اوج ریگانیسم و در زمانهای که تب همبستگی با جنبش ضدآپارتاید بالا گرفته بود، تجربهای سازنده برای بسیاری از آنها محسوب میشد.
حالا یکی از همین افراد معاون رییسجمهوری آمریکا شده. اما برای رسیدن به این نقطه، آنها چه مسیری را طی کردهاند و چه حس و حالی دارند؟
اگرچه اوضاع نسبت به گذشته تغییر کرده اما تمرکز بر پرورش رهبران سیاهپوست همچنان بخشی مهم از پیام دانشگاه هاوارد به حساب میآید. در دانشگاه هاوارد مسأله فقط موفقیت تحصیلی نیست و کنشگری اجتماعی هم به همان اندازه اهمیت دارد .
کامالا هریس به روشنی از تاثیری که دانشگاه هاوارد بر حرفه و اهداف زندگیاش داشته، حرف زده است. هفته گذشته، به مناسبت سالگرد تاسیس انجمن زنان این دانشگاه به نام " آلفا کاپا آلفا" - که خودش عضو آن بود- پیامی در اینستاگرام منتشر کرد و ضمن ادای احترام به این انجمن از روزهای تحصیلش در این دانشگاه نوشت. همینطور از تجربه حضور در راهپیماییهای ضد آپارتاید و شرکت در مناظرههای دانشگاه:
" هاوارد به من آموخت گرچه بیشتر اوقات فکر میکنی هیچ کس شبیه به تو نیست و تجربههایی مثل تو ندارد، باید به یاد داشته باشی هرگز تنها نیستی."
من هم مثل خانم هریس در دانشگاه هاوارد درس خواندم و چندین دهه بعد از او به این انجمن پیوستم. من شیفته داستان سایر زنان و فارغالتحصیلان همدوره کامالا شدم که جهانی مشابه او را تجربه کردند.
در عکسی که سال ۱۹۸۶ گرفته شده، دختری که سمت چپ قرار دارد و با اعتماد به نفس به دوربین لبخند میزند، والری پیپن است.
پسر بزرگتر آنها هم در هاوارد درس خواند و پیپن بعد از دیدن سالنامه هاوارد که برادرش با خود به خانه آورده بود مجذوب این دانشگاه شد و تصمیم گرفت آنجا درس بخواند.
خانم پیپن میگوید: " جو فرهنگی شاد و پر شور و حرارتی در دانشگاه وجود داشت اما در عین حال روی پیشرفت تحصیلی و فرهنگی افرادی که مورد ظلم قرار گرفته بودند هم تمرکز میشد. میدانستیم نسل ما با موفقیتهایش تغییر ایجاد خواهد کرد."
خانم پیپن میگوید در دانشگاه هاوارد " همه ما تلاش بیشتری میکردیم تا کارمان را درست انجام دهیم و سعیمان بر این بود که با شرافت زندگی کنیم و از خودمان اثری در دنیا باقی بگذاریم."
او که در یک خانواده سیاهپوست موفق با سطح انتظارات بالا نسبت به فرزندان بزرگ شده بود، خوب میدانست دانشگاه رفتن چه اهمیتی دارد.
پیپن بعد از فارغالتحصیل شدن از هاوارد به دانشکده پزشکی ییل رفت و حالا مشاور بهداشت و درمان است.
او از تعهد خود و همدورهایهایش نسبت به موفقیت تحصیلی و نیازی که به به اثبات ارزششان در جهان حس میکردند حرف میزند. هدفی که به معنای شبهای طولانی درس خواندن در کنار دوست صمیمیاش، کامالا بود:
در دهه ۱۹۹۰، ۵۲ درصد از فارغالتحصیلان سیاهپوست رشته داروسازی، ۳۰ درصد از فارغالاتحصیلان رشته دندانپزشکی و ۲۷ درصد از دانشجویانی که در رشته دینشناسی مدرک گرفتند، در دانشگاههای مخصوص سیاهپوستان درس خوانده بودند.
در حال حاضر دانشکده پزشکی مهاری و دانشگاه هاوارد، دو مورد از قدیمیترین دانشگاههای پزشکی مخصوص سیاهان هستند و بیش از ۸۰ درصد از پزشکان و دندانپزشکان سیاهپوست مشغول به کار در آمریکا از آنها مدرک گرفتهاند.
فرهنگی که آنها رواج دادند برای بسیاری از خانوادههای سیاهپوست بلندپرواز و موفق از طبقه متوسط و بالای جامعه اهمیت بسزایی داشت؛ آنها فرزندان نسلی بودند که برای اولین بار در آمریکا حق رای به دست آورد و داشتند برای رهبری در حوزههای فعالیت خود آماده میشدند.
کارن گیبز، نفر سمت راست عکس هنوز رابطه صمیمیاش را با والری پیپن و کامالا هریس حفظ کرده.
کارن حالا وکیل دادگستری شده. آنچه او از روزهای تحصیل خود در هاوارد به یاد میآورد شبیه به حرفهایست که کامالا هریس هم قبلا زده:
" در هاوارد حس افتخار و عشق زیادی در میان سیاهان وجود داشت. استادان سیاهپوستی داشتیم که عاشقمان بودند. زیبایی تحصیل در هاوارد هم همین بود. آنجا ما آموزش دیدیم و برای آینده آماده شدیم. آنها واقعیت آنچه بعد از دانشگاه به آن روبرو میشدیم را به ما گفتند. اما ابزار لازم برای شناخت و دستیابی به رویاهایمان را هم در اختیارمان گذاشتند."
وجود چنین محیطی به ویژه برای فرار از واقعیتهای جامعه بسیار مهم بود. خانم گیبز میگوید: " من در منطقهای روستایی در ایالت دلاور بزرگ شدم. مردم آنجا بسیار نژادپرست بودند و بسیاری از آنها به من توهین میکردند."
این یکی از دلایلی بود که کارن تصمیم گرفت در دانشگاه هاوارد درس بخواند و وکیل حوزه حقوق مدنی شود. کارن جایی را انتخاب کرد که در آن به او "عشق" میورزیدند و "حمایت"اش میکردند.
خانم گیبز میگوید مساله این نبود که میخواهم به یکی از دانشگاههای مخصوص سیاهپوستان بروم یا نه، مساله این بود که کدامشان را انتخاب کنم.
تجربیات خانم گیبز و خانم پیپن از هاوارد با آنچه سایر دانشجویان دانشگاه هاوارد در دهه ۱۹۸۰ به یاد میآورند، مطابقت دارد.
از آنجایی که هاوارد در پایتخت قرار داشت، در بسیاری از رویدادهای فراموشنشدنی سیاسی کشور در صف اول دیده میشد.
دکستر کول، یکی از دانشجویان پیشین هاوارد که حالا یکی از مدیران ارشد شبکه آمریکایی "تیوی وان" شده، به بیبیسی گفت: " والدین ما به شکلی فعالانه در جنبشهای حقوق مدنی شرکت داشتند و در صف مقدم بودند. ما با این احساس تعهد به هاوارد پا گذاشتیم که نه فقط زندگی خودمان بلکه زندگی دیگران را هم بهتر کنیم ."
دانشگاههای مخصوص سیاهپوستان در سراسر آمریکا نسلی را پرورش دادند که نقشی تاثیرگذار هم در دنیا و هم در پیشرفت جامعه آفریقایی آمریکایی ایفا کرد.
"ما میدانستیم عاملان ایجاد تغییر هستیم."
آقای کول میگوید: " ناآرامیهای اجتماعی زیادی وجود داشت اما به عنوان یک نهاد دانشجویی میدانستیم میتوانیم در تصمیمگیریها نقش داشته باشیم چون آنهایی که قبل از ما آمده بودند را دیده بودیم. "
خانم گیبز میگوید: " راهپیمایی در کاپیتول هیل را خوب به یاد دارم. گروهی از دانشجویان با تظاهرات در نشنال مال خواستار این شدند که روز تولد مارتین لوتر کینگ تعطیلی رسمی اعلام شود و حالا دقیقا در جایی که راهپیمایی کردیم یادبود او قرار دارد. میدانستیم چه حقوقی داریم و برای رسیدن به حق خود مصمم بودیم. به همین دلیل بسیاری از ما در جنبشهای ضد آپارتاید فعالیت میکردیم. ما شاهد روند پیشرفت آن در آمریکا بودیم."
لیتا روساریو- ریچاردسون میگوید: " این زمانی بود که بسیاری از مردم آن دوره توانستند به موقعیتهای مهم در بخشهای مختلف جامعه دست یابند."
خانم روسارویو-ریچاردسون در حال حاضر به عنوان وکیل در حوزه سرگرمی مشغول به کار است. او کسی بود که خانم هریس را به عضویت گروه مناظره دانشگاه درآورد.
او میگوید: " انتخاب کامالا هریس به روشنی نشان میدهد دانشگاه هاوارد دانشجویان خود را برای هر کاری آماده میکند."
کسانی که کاملا هریس را از نزدیک میشناسند از این که او معاون رییسجمهوری آمریکا شده تعجبی نکردهاند اما این اتفاق بر مسیری که خود آنها طی کرده و فلسفهای که برای پیشبردش تلاش کردهاند، مهر تایید میزند.
خانم روساریو- ریچاردسون میگوید: "این فکر به دانشجویان القا شده بود که مسئول بهتر کردن دنیا و به ویژه جامعه خودشان از طریق تحصیل علم و دانش هستند. این رویکرد همانطور که میبینیم به همه مردم آمریکا سود رسانده است. کامالا مثل خود من فرزند نسلی است که به جداسازی نژادی پایان داد. انتصاب کامالا به این سمت از نظر تاریخی مناسب به نظر میرسد و او فردی شایسته برای این پست است. "
" دانشجویانی نظیر ترگود مارشال که در هاوارد درس خواند و اولین قاضی سیاهپوست دیوان عالی شد، این مسیر را هموار کردند."
این دانشجویان حتی در دوران تحصیل خود حس میکردند آیندهای با شکوه انتظارشان را میکشد و باید گامهایی بزرگ در این دنیا بردارند.
این حس فقط به کامالا هریس محدود نمیشد. داستان زندگی این زنان نشان میدهد بسیاری از آنها در حوزه فعالیت خودشان تأثیرگذار بودهاند.
آندرآ هولمز، فارغالتحصیل دانشگاه که حالا مدیر بازاریابی است، میگوید: " معاونت رییسجمهوری جایی است که او به آن تعلق دارد. او الگویی برای دنیا و همه زنان و دختران جوان است."
عکس کامالا، والری و کارن در سال ۱۹۸۶ در مراسم معروف بازگشت دانشجویان قدیمی به دانشگاه گرفته شده. این مراسمی است که به شکل سنتی هر سال در بیشتر دانشگاههای آمریکا برگزار و با یک مسابقه فوتبال آمریکایی یا موسیقی و رقص جشن گرفته میشود. دانشگاه هاوارد به این مناسب یک مسابقه فوتبال آمریکایی برگزار میکند و گردهمایی دوباره نسلهای مختلف دانشگاه به مدت یک هفته با رویدادهای گوناگون جشن گرفته میشود. در این مراسم فارغالتحصیلان سرشناس دانشگاه همینطور هنرمندان معروف برنامه اجرا میکنند و در بحثهای مختلف حضور مییابند.
عکس کامالا و دوستانش در مراسم بازگشت به دانشگاه، انرژی، رفاقت و بلندپروازی گروهی از زنان دانشگاه هاوارد را دورهای پر شور و هیجان به تصویر میکشد؛ دورهای که در آن زنان خود را قادر به انجام هر کاری میدانستند.
والری پیپن به خوبی آن لحظه را به یاد دارد: " یک آخر هفته واقعا هیجانانگیز بود و این از طرز نگاه و لبخندهایی که به لب داریم کاملا مشخص است. بهترین دوران زندگیمان بود."