نبرد بر سر مریخ: چه کسی قوانین حکومت بر ماورای زمین را تدوین خواهد کرد؟
رأی دهید
به لحظهای که نخستین انسان به مریخ پا بگذارد مدام نزدیک و نزدیکتر میشویم. ناسا پیشبینی میکند که طی دو دهه آینده، موانع موجود از جمله فاصله ۱۴۰ میلیون مایلی (حدود ۲۲۵.۳ میلیون کیلومتر) بین زمین و سیاره سرخ کنار زده میشود. همین اواخر آژانس فضایی ناسا طرح ماموریت ماه خود را به نام آرتمیس اعلام کرد، طرحی که میتواند یک پایگاه مستقر را در کره ماه بنا کند و مرحله مهمی را پیش از نخستین راهپیمایی فضایی دیگر پایهریزی کند.
اگرچه برخی، صرف قدم گذاشتن بر یک سیاره بیگانه را به قدر کافی هدف دوراندیشانهای نمیدانند، در صورت تشکیل یک جمعیت مستقر در مریخ، انجام بحثها و گفتوگوهایی پیرامون این که چنین جامعهای دقیقا چگونه کار میکند و چگونه باید مدیریت شود، ضروری است.
ایلان ماسک مدیر اسپیساکس، از جمله افرادی است که در پی برنامهریزی برای چنین آیندهای است و به نظر میرسد که تا همین حالا، بندها و شرایط خدمات را برای محصولات کنونی این شرکت تنظیم کرده باشد.
در یکی از بندهای مربوط به قوانین حاکمیتی در توافقنامه خدمات ماهوارهای اینترنت استارلینک آمده است: «طرفهای درگیر و شرکا، مریخ را برای خدماتی که در آن و همچنین در مسیر تا مریخ با استارشیپ یا فضاپیمای دیگر برای ایجاد کلونی در مریخ انجام خواهند داد، به عنوان سیاره آزاد میشناسند و هیچ دولت مستقر در زمین، اختیار و حق حاکمیت بر فعالیتهای صورت گرفته شده را در مریخ نخواهد داشت.» بر این اساس، اختلافات، در زمان استقرار در مریخ با حسن نیت و براساس قوانین خودگردان حل و فصل خواهند شد.
اسپیساکس به تلاشهای چندین و چندباره ایندیپندنت برای کسب اطلاعات بیشتر پاسخی نداد اما متخصصان میگویند که افزودن این بند در حقیقت میتواند دو هدف را دنبال کند. نخست آن که چنین چیزی میتواند یک شوخی باشد. دوم این که این بند، زمینهسازی برای تنظیم یک قانون اساسی در مریخ است، بر مبنای این که قوانین موجود برای اکتشافات فضایی واقعا به چه میزان باز و انعطافپذیرند.
طبق اظهارات رندی سگال از شرکت حقوقی هوگان لاولز در خصوص تلاش ایلان ماسک برای تنظیم یک قانون اساسی در مریخ، بندی که ماسک در این قراردادها افزوده قدری وقیحانه است. «او تلاش میکند در بند و تبصرههای شرایط خدمات شرکت خود را بگنجاند و این که چگونه شما با قوانین اجرایی روبهرو خواهید شد.»
مقصود از قوانین اجرایی در این جا توافقنامههای آرتمیس ۲۰۲۰ و همچنین معاهده فضای ماورای جو ۱۹۵۷ است (که امضاکنندگان توافقنامه آرتمیس میگویند خود را به رعایت آن ملزم میدانند). از جمله این قوانین میتوان به این بند و تبصرهها اشاره نمود: «فضای بیرونی با ادعای حق حاکمیت به واسطه استفاده، اشغال یا به هر وسیله دیگری، مشمول مالکیت و انحصار دولتی نیست.» آن گونه که سگال میگوید چنین معاهدههایی مانع از آن میشود که اکتشافات فضایی به غصب سرزمینی منجر شود.
سگال میگوید هرچند مقررات به صورت کلی آن قدر جا افتادهاند که نمیتوانند زیرسؤال بروند (یک اصطلاح آمریکایی برای بیان چیزی که هیچ انسان منطقی نمیتواند با آن مخالفت کند، از جمله مقررات شفافیت، تعامل و همکاری اضطراری در اکتشافات فضایی. سگال میگوید: «تمام قوانین فضایی ناظر به این مساله هستند که ما در این سیاره از حقوق و مسؤولیت مشترک برخورداریم تا فضا را به جایی تبدیل کنیم که همگان بتوانند آن را با یکدیگر تقسیم کنند.
به صورت کلی اگر یک بند غیرقانونی باشد شما بقیه متن قرارداد را میخوانید و بر اساس قوانین خودتان، مجموعه قوانین لازم الاجرا دارید. او قسمتی را در خصوص خدمات مریخ اضافه کرده است (که تا امروز شرایط آن محقق نشده بنابراین اثر حقوقی ندارد) اما طی پنج یا ده سال آینده او میتواند در قرارداد تجدیدنظر و آن را اصلاح کند.
من نمیدانم که بند و تبصرههایی از این دست، شوخی و قصه و حکایت است و چه معنایی در تناظر با سایر بخشهای قرارداد میتواند داشته باشد. او میتوانست چند مبنای اصلی برای پیشنهاد قانون اساسی مستقل پیشنهاد دهد. درست نظیر همان چیزی که او برای خودروهای برقی و سامانههای پرتاب با قابلیت استفاده مجدد انجام داد. آیا چنین چیزی مسبوق به سابقه است یا ضمانت اجرایی دارد؟ پاسخ من به وضوح این است: نه! اما اگر شما به قدر کافی حرفی برای گفتن داشته باشید، افراد ممکن است پیرامون شما جمع شوند و از شما حمایت کنند.»
در حالی که قراردادهای ماسک ممکن است ظرفیت قانونی لازم را نداشته باشد (یا به قول یک استاد دانشگاه یاوه و بیاساس باشد)، آنها احتمالا گفتوگوهایی را در خصوص این که تدوین قانون اساسی مریخ باید چگونه باشد آغاز کردهاند. این مسالهای است که دبیر اجرایی اسپیساکس، دیوید آندرمن ظاهرا در حال بررسی آن است.
طبق گزارش بیزنس اینسایدر، آندرمن میگوید: «هدف ما این است که بتوانیم هزار استارشیپ شامل صد نفر را هر دو سال یکبار به آنجا بفرستیم.
ما با صد نفر شروع میکنیم. سپس چند صدنفرو پس از آن صدهزار نفر و بعد از آن یک میلیون تا یک کلونی واقعا پایدار داشته باشیم. چنین چیزی در زمان زندگی من رخ خواهد داد. سریعتر از آن چه که بتوانید تصور کنید.»
او همچنین اظهار داشت که انتظار دارد اسپیساکس، «نظام حقوقی خودمان را تحمیل کند و برای آن اعمال نفوذ کند». اما این جالب است که ببینیم پایان این بازی با اعمال قدرت حکومتهای زمینی چگونه خواهد شد. آندرمن تا پیش از انتشار این مطلب به چندین درخواست ایندیپندنت پاسخی نداد. در حالی که مسکونیسازی و ایجاد کلونی ممکن است راهی باشد که اسپیساکس و سایر شرکتها برای اکتشافات فضایی در نظر دارند، از نظر قانونی، ایلان ماسک بخت بیشتری برای پایهریزی یک جامعه دارد تا یک کلونی. زیرا او همچنان تحت سیطره قوانین ایالات متحده خواهد بود. «یک جامعه، متشکل از گروهی از افراد است با شخصیتها علائق مشترک.»
پروفسور سعید مستشار مدیر موسسه حقوق و سیاستهای فضایی لندن در گفتوگو با ایندیپندنت میگوید: «مستعمره یا کلونی، یک عبارت و اصطلاح حقوقی است و که درخصوص مرزها و به معنای صلاحیت و مشروعیت و حق حاکمیت و دولت استعمارکننده به کار میرود.
قصد ماسک برای توسعه مریخ به مراتب بلندپروازانهتر از طرحهای ناسا است. آژانس فضایی ناسا بنا دارد نخستین زن را تا سال ۲۰۲۴ بر ماه فرود بیاورد و ماموریت سرنشینداری تا سال ۲۰۳۳ به مریخ انجام دهد.
اگرچه ماسک گفته که قصد دارد نخستین فضاپیمای اسپیساکس را تا سال ۲۰۲۲ به مریخ بفرستد، ماموریت سرنشیندار را هم چیزی بین چهار تا شش سال پس از آن، همراه با فضانوردانی که در گنبدهای شیشههای زندگی میکنند. پیش از آن که مریخ قابل سکونت شود. با این حال، این میلیاردر (ایلان ماسک) به دلیل پیشبینیهای غلط قبلی خود چندان خوشنام نیست.
در حال حاضر اسپیساکس یا ماسک باید یک زیستگاه یا جامعه در مریخ بسازد. فعالیت او مشمول حاکمیت ایالات متحده خواهد بود. هرچند قانونگذاران در آینده میتوانند لزوم تدوین یک قانون اساسی را که در سراسر مریخ حاکم باشد، حس کنند به جای آن که قوانین دوپارهای با حوزه قضایی جغرافیایی مختلف (نظیر آن چه که اکنون موجود است) داشته باشیم. باید ببینیم چنین چیزی چطور رخ خواهد داد. ماسک در سال ۲۰۱۶ گفته بود که قصد او برای حاکمیت مریخ یک دموکراسی مستقیم خواهد بود. جایی که مردم از طرف خودشان رای بدهند به جای آن که از طریق سیاستمداران تحت دموکراسیهای نیابتی که اینک شاهد آن هستیم، به قوانین رای بدهند.
از این رو مردم مستقیما درباره موضوعات مختلف رای میدهند و من فکر میکنم چنین چیزی احتمالا بهتر است. زیرا پتانسیل فساد و رشوه در دموکراسی مستقیم در مقایسه با دموکراسی نیابتی به صورت جدی کاهش مییابد.
من فکر میکنم این که چند اصلاحیه برای ماندگاری قوانین پیشنهاد بدهم عاقلانه باشد. احتمالا حذف یک قانون از وضع آن آسانتر خواهد بود. ماسک همچنین میگوید: من فکر میکنم این احتمالا خوب خواهد بود زیرا قوانین اعتبار ابدی دارند مگر آن که کنار گذاشته شوند.»
مزایا و مشکلات چنین نظامی مانند بسیاری از نظامهای حکمرانی زمینی بیشمار است. متخصصان میگویند که احتمالا این بهترین حالت برای حکومت مریخ است که برای مریخ در همان مریخ تصمیمگیری شود.
سایر رقبای فضایی از جمله بلو اوریجین جف بزوس نیزمانند اسپیساکس احتمالا طرحهای مشابهی برای اکتشاف در فضا دارند. پروفسور فون در دانک متخصص حقوق فضا از کالج حقوق نبراسکا به ایندپندنت میگوید اگرچه که طرح آن تا حدودی منسجمتر و منطقیتر از اسپیساکس خواهد بود. او در عین حال که میافزاید اگرچه شرکتها ممکن است قوانین و مقررات خود را وضع کنند اما درنهایت این دولتها هستند که تصمیم میگیرند آن را تصویب کنند یا نه. او میگوید: «لازم است به این فکر کنیم که چگونه میتوان اطمینان حاصل کرد که مناقشاتی که نیازمند راه حل قانونی هستند میتوانند حل و فصل شوند. در پایان، البته، هم اسپیساکس و هم همه سایر شرکتها فقط میتوانند تا این حد پیش بروند.»
قصد بلو اوریجین برای حاکمیت مریخ تاکنون روشن نبوده است. سرمایهگذار آن جف بزوس آمازون، چندبار با پیشبینی تمدنی فوقالعاده که در آنها یک تریلیون انسان در کلونیهای منطقهای (نظیر آن مدل فرضی که جرارد اونیل فیزیکدان آن را ارائه داد بود) به ایدههای خود مبنی بر زندگی فرازمینی اشاره کرده است.
بزوس گفته بود که «آنها آن طور نیستند که شما تصور میکنید. منظورم آن است که آنها مزارعی خواهند داشتد و رودخانهها و دانشگاهها. آنها میتوانند میلیونها انسان را در آن جا دهند. آنها شهرهایی خواهند داشت. اما من میخواهم که بتوانم به زمین نیز رفت و آمد کنم.» اما این در مقایسه با رویکرد ماسک درباره فضا رویکرد ملایمتری است. در خصوص قانونگذاری، بلو اوریجین به ایندیپندنت میگوید که این مساله موضوعی نیست که این شرکت درباره آن صحبت کرده باشد.
زیرا برای این که قوانین آینده چه میتواند باشد، موارد قانونی عجیب گذشته میتواند یک راهنمای مسیر و خط مشی تعیین کند. چنین چیزی در حال حاضر نیز پیشنهاد شده از جمله برای مثال قتلی که در قطب شمال انجام شده است. جایی که فقدان قوانین حقوقی در آن به این معناست که فرد قاتل از کلیه اتهامات تبرئه میشود. چنین چیزی میتواند مبنای قوانین فراسیارهای باشد. جایی که در قلمرو قضایی زمین نیست.
مثال دیگر را اسکات اندرسون حقوقدان مسائل فضایی از موسسه هوگان لاولز میزدند. مثالی که میتواند از انجمنهای معدنکاری آمده باشد. جایی که کنگره خوشحال بود که توانسته به معدنکاران محلی مجوز قانونی بدهد و آنها را دارای مجوز قانونی بداند، مشروط به آن که با قوانین ایالات متحده در تضاد نباشد. اندرسون در گفتوگو با ایندیپندنت میگوید در انسان انگیزهای برای ایجاد یک نظم و پایداری از طرف قانون وجود دارد و چنین چیزی منجر به آن خواهد شد که انگیزه و عزمی برای یک چارچوب پدید آید. چارچوبی که بتواند در سراسر یک سیاره به کار برده شود هرچند که در روی زمین با در نظر گرفتن مرزهای جغرافیایی و فرهنگی چنین چیزی ممکن نیست.
اگر ماسک یا هر پیشتاز سفرهای فضایی دیگری در پی تدوین سازوکاری مطلوب برای حصول اطمینان از اعمال قانونی هستند که میخواهند، راههای بسیاری در دسترس است. کشورهایی نظیر لوکزامبورگ همینک قصد دارند خصوصیسازی فضا را تدوین کنند. در حالی سایر کشورها از جمله نیوزلند و امارات متحده عربی با توجه به شرایط جغرافیایی و مزایای مالیاتیشان، برای پرتابهای فضایی مقاصد جذابی هستند. اندرسون حدس میزند البته هیچکدام سایت پرتاب فضاپیماهای اسپیساکس و بلواوریجین نخواهند بود - زیرا هر دو شرکت در چرخه صنعتی ایالات متحده برای ساخت فضاپیماها ریشه دارند- فرصتی برای سلطه و هژمونی کاملا غیرآمریکایی خارج از سیاره ما را فراهم میکنند. در خصوص آخرین و البته مهمترین سؤال مبنی بر این که مریخ چه زمانی ممکن است به واسطه نظام حقوقی خودش خودکفا شود، حقوقدانان هنوز در پاسخ به این پرسش مطمئن نیستند. اما این مساله احتمالا سؤالی است که اولین اجتماع ساکن شده در مریخ تلاش میکند با توجه به دشوار بودن ارتباط بینسیارهای، خود آن را به شکلی خودگردان و سریع و منصفانه حل و فصل کند.
پروفسور فون در دانک میگوید: «در این جا من باید مساله را به دانشمندان واقعی ارجاع دهم. برخی از آنها میگویند ده سال، برخی میگویند بیشتر مثلا حدود صدسال یا بیشتر. من احتمالا موضع خودم را با احتیاط چیزی میان اینها میبینم.»