«من پزشک آشویتس بودم»
رأی دهید
بی بی سی :جیزلا پرل، پزشکی که شاهد فجایع آشویتس بود، تحمل عمل به سوگندنامه بقراط مبنی بر جلوگیری از آسیب به بیماران را نداشت؛ اما جانهای زیادی را نجات داد و تلاش کرد تا آسیب به بیماران را به حداقل برساند.
در ۱۵ آوریل ۱۹۴۵، دکتر جیزلا پرل، نوزادی را به دنیا آورد که از شدت گریه جیغ میزد. درست مانند همه زایمانهای یک سال گذشته، پرل هیچ گونه ابزارپزشکی و داروی بیهوشی در اختیار نداشت. اما یک تفاوت بزرگ وجود داشت. بر خلاف همه تجربههای قبل، این نوزاد قرار بود زنده بماند.
مادر نوزاد که زنی لهستانی بود و ماروسا نام داشت، تبدار و ضعیف بود. درست وقتی که ماروسا آخرین زورهای زایمان را میزد، دو زن صدای ورود سربازان بریتانیایی را به اردوگاه برگن-بلزن شنیدند. اما وقتی ماروسا نوزاد را در آغوش گرفت، حالش وخیمتر شد. پرل میدانست که باید عمل جراحی انجام دهد، اما هیچ ابزاری نداشت برای همین به دنبال عالیرتبهترین افسر بریتانیایی دوید و التماس کرد تا ضدعفونیکننده و آب به او برسانند.
پرل در کتاب خاطراتش با عنوان "من پزشک آشویتس بودم" نوشته است: "نیم ساعت بعد آب و ضدعفونیکننده داشتم که دستانم را تمیز کنم و عمل جراحی را انجام دهم. نه مثل یک زندانی بیپناه، بلکه مانند یک پزشک. "
پرل به مجارستان بازگشت و به پزشکی محبوب تبدیل شد و در کنار شوهرش که جراح بود کارش را ادامه داد.
کسی که بر تخلیه زندانیهای تازه رسیده به آشویتس نظارت میکرد، جوزف منگله "پزشک ارشد" اردوگاه بود که سرنوشت صدها هزار نفر را در اختیار داشت. او با یک اشاره انگشت، زندانیان را به یک سمت یعنی مرگ میفرستاد یا به سمت دیگر که به معنای کار بود. البته کار اجباری و بعد مرگ. امروز منگله به عنوان نماد جهانی فجایع هولوکاست شناخته میشود.
وقتی که جنگ شروع شد، منگله در آغاز راه حرفه انسانشناسی و پزشکی بود. آشویتس برای او آزمایشگاهی با امکانهای متعدد بود: سوژههای انسانی از تمام تنوعها، بدون هیچ کدام از محدودیتهای اخلاقی معمول در مورد پژوهش بر روی انسان.
وقتی منگله فهمید که تخصص پرل چیست، وظیفه جدیدی به او محول کرد: معاینه همه زنان حامله و گزارش مستقیم به منگله. او گفته بود که میخواهد آن زنان را به اردوگاه ویژهای بفرستد تا جیره اضافی نان و حتی شیر دریافت کنند. اما پرل خیلی زود حقیقت را فهمید. یک روز در کنار کوره آدمسوزی گروهی از زنان حامله را دید که با باتوم کتک میخوردند و سگها به آنها حمله میکردند. وقتی روی زمین میافتادند، سربازان آلمانی آنها را زنده داخل کوره آدمسوزی میانداختند.
پرل از همان روز قسم خورد که دیگر هیچ زن حاملهای در آشویتس پیدا نشود.
پرل ماموریت شخصی خود را این گونه تعریف کرد که به زنان اردوگاه کمک کند تا گرفتار سرنوشتی که منگله برایشان تدارک دیده بود نشوند. او وقتی متوجه میشد که یک زندانی حامله است، وضعیت را برای او توضیح میداد: اگر نازیها بفهمند که آن زن حامله است، جان مادر و جنین او را با هم میگیرند. پرل در مرحله اول تمام تلاش خود را میکرد تا حاملگی زن را مخفی کند، اما وقتی که این کار امکانپذیر نبود حاملگی را پایان میداد.
هانا آرنت، در مقاله خود با عنوان "مسئولیت فردی در دوران دیکتاتوری" از "اخلاقیات پاستوریزهای" مینویسد که "نمیخواهد دستانش را آلوده کند. "پرل وقتی مجبور بود که دستیاری منگله را انجام دهد، این تجمل را نداشت که دستانش را تمیز نگه دارد. او به هر حاملگی که پایان میداد، به معنای واقعی کلمه دستانش کثیف میشد. در حالی که منگله همیشه دستکش به دست داشت تا دستانش آلوده نشود.
منگله خود را پزشکی میدانست که سرسختانه برای سلامت "نژاد" خود میجنگید. اما پرل کسی بود که تعهد واقعی خود به ارزشهای حرفهاش را نشان داده بود. با اینکه او نمیتوانست فرمان سوگند بقراط مبنی بر "آسیب نزدن" به بیماران را دقیقا دنبال کند، هر چه در توان داشت انجام میداد تا آسیب را در اطراف خود محدود کند.
پیش از ماه مارس سال ۱۹۴۵، پرل از آشویتس به اردوگاه برگن-بلسن در شمال آلمان منتقل شد که در آنجا شاهد آزادسازی ارودگاهها بود. پس از آن ۱۹ روز با پای پیاده در آلمان به دنبال خانوادهاش گشت. اما فهمید که شوهرش را درست قبل از آزادسازی آنقدر کتک زدهاند تا مرده و پسرش را در کوره آدمسوزی سوزاندهاند.
پرل پس از احیای روحی از عزای خانوادهاش، مستقیما به کار پزشکی بازنگشت. در عوض به جهانگردی رفت تا درباره آنچه شاهدش بوده سخن بگوید و برای پناهندهها کمک مالی جمع کند.
او در سال ۱۹۴۸ کتاب خاطرات خود را منتشر کرد که اولین متنی بود که بر فجایع و آزارهای جنسی زنان زندانی در اردوگاههای نازیها شهادت میداد.
او همچنین اعلام آمادگی کرد تا در هر دادگاهی که برای منگله برگزار شود شهادت خواهد داد. او منگله را "فاسدترین جنایتکار جمعی قرن بیستم" نامید که تحت فرمان او "آشویتس به یک اردوگاه مرگ کاملا سازمانیافته تبدیل شد. "(اما چنین دادگاهی هرگز برگزار نشد، چرا که منگله به آمریکای جنوبی فرار کرد تا اینکه در سال ۱۹۷۹ در هنگام شنا سکته کرد و مرد.)
در همان سال انتشار کتاب خاطرات پرل، او به دنبال تصویب لایحه هری ترومن، رییس جمهور آمریکا شهروند دائمی آمریکا شد.
او هر بار که به اتاق زایمان وارد میشد، دعا میکرد: "خدایا، به من یک زندگی، یک نوزاد زنده بدهکاری. "
دیدگاه خوانندگان
۲۵
romano - تهران، ایران
جنگ جهانی دوم ۸۱ سال قبل بود تموم شد و رفت مهم اینه که چقدر آدمها و اونهایی که خودشون رو قربانی این داستانها میدونن ازش درس گرفتن و برای اجرای مجددش تلاش کردن. الان گتو و هلوکاست تو یمن و راهینگا و اویغور سوریه و لیبی و آمریکای لاتینه اینها هم ننه من غریبمه برای چپاول بیشتر دنیاست. راست میگن انگلیس اسلحه نفروشه در جنگ آذربایجان و ارمنستان از بمب خوشهای و تسلیحات اسرییلی استفاده شد.
سه شنبه ۱۱ آذر ۱۳۹۹ - ۰۷:۲۷
۵۵
ramin-cph - کپنهاگ، دانمارک
بابا این دری وری ها رو باور نکنید، هر روز یه داستان جدید که بعد معلوم میشه دروغه. اینا هدفشون از این مذخرفات اینه که بگن ما دنیا رو نجات دادیم، بقول دوستمون Romano ازتهران، اگه اینکارهاید پس اصلحه فروختنتون چیه ؟
سه شنبه ۱۱ آذر ۱۳۹۹ - ۰۹:۲۸
۵۵
ramin-cph - کپنهاگ، دانمارک
میشه جایی که ادما رو قراره بکشن پزشک متعهد بیارن ؟ بعدشم جلوش مخفی کاری کنن ؟!
سه شنبه ۱۱ آذر ۱۳۹۹ - ۰۹:۳۶
۵۵
ramin-cph - کپنهاگ، دانمارک
میشه جایی که ادما رو قراره بکشن پزشک متعهد بیارن ؟ بعدشم جلوش مخفی کاری کنن ؟!
سه شنبه ۱۱ آذر ۱۳۹۹ - ۰۹:۳۶
۵۵
ramin-cph - کپنهاگ، دانمارک
بابا این دری وری ها رو باور نکنید، هر روز یه داستان جدید که بعد معلوم میشه دروغه. اینا هدفشون از این مذخرفات اینه که بگن ما دنیا رو نجات دادیم، بقول دوستمون Romano ازتهران، اگه اینکارهاید پس اصلحه فروختنتون چیه ؟
سه شنبه ۱۱ آذر ۱۳۹۹ - ۰۹:۲۸
۲۵
romano - تهران، ایران
جنگ جهانی دوم ۸۱ سال قبل بود تموم شد و رفت مهم اینه که چقدر آدمها و اونهایی که خودشون رو قربانی این داستانها میدونن ازش درس گرفتن و برای اجرای مجددش تلاش کردن. الان گتو و هلوکاست تو یمن و راهینگا و اویغور سوریه و لیبی و آمریکای لاتینه اینها هم ننه من غریبمه برای چپاول بیشتر دنیاست. راست میگن انگلیس اسلحه نفروشه در جنگ آذربایجان و ارمنستان از بمب خوشهای و تسلیحات اسرییلی استفاده شد.
سه شنبه ۱۱ آذر ۱۳۹۹ - ۰۷:۲۷
۲۵
romano - تهران، ایران
جنگ جهانی دوم ۸۱ سال قبل بود تموم شد و رفت مهم اینه که چقدر آدمها و اونهایی که خودشون رو قربانی این داستانها میدونن ازش درس گرفتن و برای اجرای مجددش تلاش کردن. الان گتو و هلوکاست تو یمن و راهینگا و اویغور سوریه و لیبی و آمریکای لاتینه اینها هم ننه من غریبمه برای چپاول بیشتر دنیاست. راست میگن انگلیس اسلحه نفروشه در جنگ آذربایجان و ارمنستان از بمب خوشهای و تسلیحات اسرییلی استفاده شد.
سه شنبه ۱۱ آذر ۱۳۹۹ - ۰۷:۲۷
۵۵
ramin-cph - کپنهاگ، دانمارک
بابا این دری وری ها رو باور نکنید، هر روز یه داستان جدید که بعد معلوم میشه دروغه. اینا هدفشون از این مذخرفات اینه که بگن ما دنیا رو نجات دادیم، بقول دوستمون Romano ازتهران، اگه اینکارهاید پس اصلحه فروختنتون چیه ؟
سه شنبه ۱۱ آذر ۱۳۹۹ - ۰۹:۲۸
۵۵
ramin-cph - کپنهاگ، دانمارک
میشه جایی که ادما رو قراره بکشن پزشک متعهد بیارن ؟ بعدشم جلوش مخفی کاری کنن ؟!
سه شنبه ۱۱ آذر ۱۳۹۹ - ۰۹:۳۶
۲۵
romano - تهران، ایران
جنگ جهانی دوم ۸۱ سال قبل بود تموم شد و رفت مهم اینه که چقدر آدمها و اونهایی که خودشون رو قربانی این داستانها میدونن ازش درس گرفتن و برای اجرای مجددش تلاش کردن. الان گتو و هلوکاست تو یمن و راهینگا و اویغور سوریه و لیبی و آمریکای لاتینه اینها هم ننه من غریبمه برای چپاول بیشتر دنیاست. راست میگن انگلیس اسلحه نفروشه در جنگ آذربایجان و ارمنستان از بمب خوشهای و تسلیحات اسرییلی استفاده شد.
سه شنبه ۱۱ آذر ۱۳۹۹ - ۰۷:۲۷
۵۵
ramin-cph - کپنهاگ، دانمارک
بابا این دری وری ها رو باور نکنید، هر روز یه داستان جدید که بعد معلوم میشه دروغه. اینا هدفشون از این مذخرفات اینه که بگن ما دنیا رو نجات دادیم، بقول دوستمون Romano ازتهران، اگه اینکارهاید پس اصلحه فروختنتون چیه ؟
سه شنبه ۱۱ آذر ۱۳۹۹ - ۰۹:۲۸
۵۵
ramin-cph - کپنهاگ، دانمارک
میشه جایی که ادما رو قراره بکشن پزشک متعهد بیارن ؟ بعدشم جلوش مخفی کاری کنن ؟!
سه شنبه ۱۱ آذر ۱۳۹۹ - ۰۹:۳۶
۵۵
ramin-cph - کپنهاگ، دانمارک
میشه جایی که ادما رو قراره بکشن پزشک متعهد بیارن ؟ بعدشم جلوش مخفی کاری کنن ؟!
سه شنبه ۱۱ آذر ۱۳۹۹ - ۰۹:۳۶
۵۵
ramin-cph - کپنهاگ، دانمارک
بابا این دری وری ها رو باور نکنید، هر روز یه داستان جدید که بعد معلوم میشه دروغه. اینا هدفشون از این مذخرفات اینه که بگن ما دنیا رو نجات دادیم، بقول دوستمون Romano ازتهران، اگه اینکارهاید پس اصلحه فروختنتون چیه ؟
سه شنبه ۱۱ آذر ۱۳۹۹ - ۰۹:۲۸
۲۵
romano - تهران، ایران
جنگ جهانی دوم ۸۱ سال قبل بود تموم شد و رفت مهم اینه که چقدر آدمها و اونهایی که خودشون رو قربانی این داستانها میدونن ازش درس گرفتن و برای اجرای مجددش تلاش کردن. الان گتو و هلوکاست تو یمن و راهینگا و اویغور سوریه و لیبی و آمریکای لاتینه اینها هم ننه من غریبمه برای چپاول بیشتر دنیاست. راست میگن انگلیس اسلحه نفروشه در جنگ آذربایجان و ارمنستان از بمب خوشهای و تسلیحات اسرییلی استفاده شد.
سه شنبه ۱۱ آذر ۱۳۹۹ - ۰۷:۲۷