شرم نمی‌کنید؟دارید برای مردم شاخ و شانه می‌کشید؟

انصاف نیوز : امید کاجیان، روزنامه‌نگار در یادداشتی با عنوان «دارید برای مردم شاخ و شانه می‌کشید؟» که در اختیار انصاف نیوز قرار داده است، نوشت:

شرم نمی‌کنید؟! دیگر بس است. دیگر برای این مردم چه گذاشته‌اید که هرروز باید تصاویر خشونت شما با مردمان‌تان را ببینند و از ترس دم نزنند و زیر لب به غر زدن و پچ‌پچ کردن‌ها قناعت کنند.


مردم زخم‌خورده از آبان۹۸، از دلار سی‌هزار تومانی، از اقتصاد افسارگسیخته کنونی و از کرونای لعنتی، تا چه وقت باید شاهد قدرت‌نمایی‌های شمایی باشند که در لباس مقدس امنیت براین مردمان با هردلیل و مدرکی ظلم روا می‌دارید و البته که چه نجیب مردمانی هستیم ما که باز هم با سکوت می‌گذریم و در باره جورج فلوید آمریکایی آنگونه که رسانه‌های داخلی می‌خواهند بحث می‌کنیم. هنوز صحنه‌های تصاویر خشونت‌آمیز برخی از ماموران قبلی که در ملاءعام متهمان و مجرمان و البته چه دیگران را بر زمین کشیدند، کتک زدند و با خود بردند و یا سوار بر ماشین و با بلندگو ، فریاد رسوایی‌شان را سر دادند و بر سرو صورتشان کوفتند تا بلند بگویند غلط کردم نگذشته که این بار پخش شدن تصاویر مردی که حالا با هر خطا و جرمی که کرده دست بسته به میله‌ها و با شوکر برقی و گاز فلفل جلوی دیدگان همه به جانش افتاده‌اید تا جان بدهد. لابد این هم خطایی سهوی بوده مثل همان برخورد قبلی با دزدان و مجرمانی که سوار بر ماشین جلوی دیدگان مردم می‌زدیدشان تا فریاد شکر خوردن سر دهند! تو را به خدا بگویید شما قصدتان تنبیه است یا شاخ و شانه کشیدن برای باقی مردم که اینگونه انسانی را در مقابل دیدگانشان شکنجه می‌دهید؟

مگر جان و رمقی هم برای این ملت مانده که بخواهید برایشان این چنین قدرت‌نمایی هم بکنید و چه بسا مردمانی که این روزها از خود می‌پرسند شما که در جلو چشم ملت و در روز روشن چنین می‌کنید در پس پرده و دور از چشم‌ها چه خواهید کرد؟

خدا را چه دیدید، شاید فردا هم عوامل پخش شدن این فیلم آخری را نیز مورد پیگرد قرار بدهید و چه بسا اگر این بار این مرد زنده مانده بود او را در مقابل دوربین قرار داده تا اعتراف کند که حقش بوده که گاز فلفل به صورتش زدید و باید هم می‌مرده است!

لابد حالا بعضی‌ها نیز از در توجیه برمی‌آیند و می‌خواهند تا این بار هم چیزی به هم ببافند تا حادثه بعدی. برخی از اتهامات این افراد بگویند و…

ما مقصر هستیم؟

شاید هم مقصر ما مردمان هستیم که این قدر ساده می‌گذریم و می‌بینیم همانطور که در همه سال‌ها دیدیم و به نظاره نشستیم. وقتی دختر نوجوانی را با فضاحت به داخل ماشین‌های ارشادی انداختند یا زنی را روی زمین کشیدند، همانطور که پرت کردن آن دختر از باجه پست را دیدیم، همانطور که برخورد با زنانی که دم در ورزشگاه آزادی بودند را دیدیم، اصلا مگر این رفتارها مربوط به همین دو سه ساله است؟ مگر رفتارهای برخی را با عناوینی مثل طرح‌های امنیت اجتماعی در دوره‌های مختلف از احمدی‌نژاد یا خاتمی و… یادمان رفته؟ اینها تنها بخش‌های کوچکی از برخورد های خشنی هستند که با جوانان و دختران ایرانی گناهکارو بی گناه شده است و صحنه‌های شرم‌آوری که به رسم مدرک ثبت شده‌اند در دوربین‌ها و چه ده‌ها برابراین صحنه‌ها که کسی آنها را ثبت نکرده و فیلمی از آنها دردسترس نیست.

و چه شرم‌آور است اینکه اکنون کسانی به هر دری می‌زنند تا بخواهند حق را به برخوردهای خشن این‌چنینی با مردم یا متهمان و مجرمان بدهند. چیزی که مانند رفتار بد مامورین مشمئز کننده است و امروز درقبال مجرمین یا غیر مجرمین بازهم شاهد خشونت‌ها هستیم، خشونت‌هایی که اگر وایرال شدن آن به حد خاصی برسد، واکنش موضعی مقامی را برمی‌انگیزد و نهایتا عزل کسی برای کم کردن سروصداها. اما باز هم تکرار و تکرار. چه تصاویر وایرال بشوند، چه نشوند.

اما یک چیز را فراموش نکنیم نگاهی به خاطرات قبلی ما و آنچه که پیشتر در دوربین‌های موبایل ثبت شده و چندین برابر آن، صحنه‌هایی که هریک از ما در خیابان‌ها دیده‌ایم و چون جرات استفاده از گوشی‌هایمان در آن لحظه را نداشتیم به جای ثبت این صحنه‌ها و انتشار این برخورد خشن در شبکه‌های اجتماعی، آن را در خاطره‌ها ثبت کرده‌ایم، نشان می‌دهد که از این قبیل برخوردها کم نیستند و محدود به یکی دو مورد نبوده‌اند. اما چه کنیم که هر بار با توجیهی ورق بر می‌گشت و حتی کار به جایی می‌رسید که از مامور خاطی با افتخار تقدیر و تشکر می‌شد. و جوانان کتک خورده با این عنوان که در سناریو و دام خارجی ها گیر افتاده اند بازخواست و بازداشت هم می شدند.

اما بگذارید در آبان ماه امسال دیگر خاطرات تلخ برایمان تداعی نشود. به خدا دیگر بس است ما طاقت نداریم اگر کسی که لباس امنیت بر تن دارد، متاسفانه تصور کرده باید صفش را از مردم را جدا کرده، دست‌کم مردم را به حال خود بگذارد.
رأی دهید
دیدگاه خوانندگان
۲۵
romano - تهران، ایران

دو روز پیش داشتم تظاهرات بلاروس را نگاه میکردم دیدم مردانی با قد دومتر دختران ۱۵۰ سانتی را کشان کشان به ماشین می‌انداختند بعد با لذتی کودکانه سینه قدرت ستبر میکردند که چقدر قوی هستند میانشان هم یک عده لباس شخصی با بیسیم بود. نمیدانم چرا یاد سگ افتادم (توهین نمیکنم) یاد سگهای شکاری اروپا که گرسنه نگهشان میدارند تا فعالتر شوند و وقتی به شکار میرسند از ترس صاحب جرات خوردن هم ندارند و در آخر عمر کوتاهشان هم میکشندشان و گوشتشان را خوراک سگهای دیگر میکنند. حکایت این فلک زده‌هاست یک عمر سگ دوی کسی را میزنند که حتی اورا نمیبینند حداقل سگ بعضی وقتها یک نوازشی از صاحبش میبیند اما اینها این را هم ندارند. در آخر هم یک گوشه پیر و تنها خاطرات غمگین جوانی را مرور میکنند روزهایی که در میان میلیونها هم وطن تنها و بیگانه بودند تنشان را برای لذت دیگری میفروختند.
‌چهارشنبه ۷ آبان ۱۳۹۹ - ۰۰:۱۲
۴۴
mahdi moud - تهران، ایران
تمام این نیروهای انتظامی مجرم بدست عدالت سپرده خاهند شد
‌چهارشنبه ۷ آبان ۱۳۹۹ - ۰۷:۰۹
نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.