تقویت ائتلاف اسرائیل علیه ایران؛ بحرین، عمان و شاید عربستان پشت سر امارات
رأی دهید
اعلام توافق تاریخی میان امارات متحده عربی و اسرائیل از سوی دونالد ترامپ، برای همه کشورهای منطقه منهای ایران فوایدی در پی خواهد داشت. عمان که دو سال پیش میزبان نخستوزیر اسرائیل در مسقط بود و بحرین که سال گذشته میزبان کنفرانس صلح اسرائیل و فلسطینیان شد، احتمالا در نوبت بعدی علنی کردن روابط خود با اسرائیلاند. اما این بلوک ضدایران تا هنگامی که عربستان علنا پشت آن قرار نگیرد، رسمیت نخواهد یافت.
همزمان اگرچه رئیسجمهور آمریکا این توافق را در خدمت "جاری شدن صلح در خاورمیانه" خوانده، اما برخی تحلیلگران در رسانههای آمریکا میگویند با توجه به سیاست دولت آقای ترامپ که "همه مشخصات تلاش برای براندازی نظام" در ایران را دارد، این توافق ممکن است احتمال رویارویی نظامی با ایران را افزایش دهد "به ویژه اگر سال آینده هم دونالد ترامپ کلیددار کاخ سفید" بماند.
بازندگان و برندگان توافق اسرائیل و امارات کیستند؟
جاشوآ کیتینگ، گزارشگر ارشد امور بینالملل نشریه اسلیت (Slate) در مقدمه یادداشت روز پنجشنبه، ۲۳ اوت، خود نوشته: "قبل از این که به تردیدها درباره موفقیت این توافق برسیم و فارغ از این که واقعا چه قدر آمریکا در شکلگیری این توافق نقش داشته، باید اعتراف کرد که این یک پیروزی بزرگ برای دونالد ترامپ در عرصه سیاست خارجی است."
او در ادامه نوشته: "اما حالا برسیم به اِنقلتها. مایک پومپئو، وزیرخارجه اعلام رسمی این توافق را یک "گام مهم در برقراری صلح در خاورمیانه" خوانده. اما شاید عبارت دقیقتر این باشد که این گامی است به سوی تحکیم خطکشیهای بحران در خاورمیانه. از ایران در بیانیه نامی برده نشد اما کاملا بارز است که ایران در پس زمینه همه این رویدادهاست. یا به قول کریم سجادپور، تحلیلگر مسایل ایران که میگوید باید به ایران تبریک گفت که نقش قابله را در تولد روابط دیپلماتیک میان امارات و اسرائیل ایفا کرده است."
جاشوآ کیتینگ در ادامه به اخبار و گزارشهایی که در چند سال گذشته درباره روابط غیرعلنی میان کشورهای عرب حاشیه خلیج فارس و اسرائیل منتشر شده بود اشاره کرده و با استناد به آنها گفته آنچه امروز علنی شد بیشتر "رسمیت بخشیدن" به ارتباطات دیپلماتیکی و امنیتی بود که بر هیچ کسی پوشیده نبود.
تحلیلگران اظهارات بنیامین نتانیاهو، دونالد ترامپ و شیخ بن زاید را متاثر انتظارات سیاسی داخل این کشورها ارزیابی کردهاند"در سال ۲۰۱۷، یادداشتهای دیپلماتیک محرمانهای که به بیرون درز کرده بود نشان داد چه طور دولت اسرائیل به سفرای خود دستور داده از مواضع تند عربستان علیه ایران حمایت کنند. سال گذشته هم یک کلیپ ویدیویی که از سوی دولت اسرائیل منتشر شد حاوی گفتههای سه وزیر خارجه کشورهای عربی بود که در کنفرانس لهستان با دفاع از اسرائیل، علیه ایران سخن میگفتند. در آن ویدیو وزیر خارجه بحرین گفت: "ما از کودکی با این باور بزرگ شدهایم که مشکل اسرائیل-فلسطین، مهمترین مشکل منطقه است. اما کمی بعد، با چالش بزرگتری روبرو شدیم. مشکلی به مراتب مهلکتر. در حقیقت سمیترین مشکل دوران ما- مشکل جمهوری اسلامی. این ویدیو خیلی زود از سوی منتشر کننده آن حذف شد".
گزارشگر نشریه اسلیت، اخبار مربوط به همکاری اسرائیل و امارات برای ساخت واکسن کرونا که نخستین بار ماه ژوئن گذشته منتشر شد را آخرین شاهد بر وجود روابط دیپلماتیک میان امارات و اسرائیل تا پیش از "رسمیت بخشیدن" به آن در جریان کنفرانس خبری روز پنجشنبه در کاخسفید ارزیابی کرده است.
"این که بر سر دشمن مشترک ائتلاف کنید یک چیز است. این که بگویید با هم روابط دوستانه برقرار میکنید یک چیز دیگر است. اختلاف میان این دو در ماه ژوئن علنی شد. آنجا که اسرائیل از همکاری با امارات برای مقابله با کرونا خبر داد اما مقامهای اماراتی خیلی زود آب سردی بروی اظهارات بنیامین نتانیاهو ریختند و با طرح این موضوع که توافق در حقیقت میان دو شرکت خصوصی اماراتی و اسرائیلی عقد شده، تلاش کردند اذهان عمومی را در جهان عرب کنترل کنند... درست است که بحران فلسطین ممکن است دیگر برای دولتهای عرب منطقه اهمیت نداشته باشد اما برای مردم این کشورها همچنان مهم است. برای همین هم، علنی کردن برقراری روابط دیپلماتیک میان امارات و اسرائیل روی نمیداد اگر اول مساله متوقف شدن طرح انضمام کرانه باختری به خاک اسرائیل اعلام نمیشد."
به احتمال زیاد آنچه تاکنون رسمیت بخشیدن و اعلام رسمی به روابط امارات و اسرائیل را به تاخیر انداخته بود، تنها اقناع اذهان عمومی مردم امارات نبوده است، بلکه راستگرایان تندرو اسرائیل هم که برایشان انضمام کرانه باختری مهمتر از روابط دیپلماتیک با امارات متحده عربی است، بنیامین نتانیاهو را ناچار کرد که روز سهشنبه در اظهارات خود اشاره کند که متوقف کردن الحاق کرانه باختری به خاک اسرائیل موقتا "تعلیق" شده است.
با وجود این، از نظر جاشوا کیتینگ، این توافق دستاورد مهمی برای بنیامین نتانیاهو خواهد بود که در چند هفته گذشته با اعتراضات فراوان به علت نحوه مدیریت همهگیری کرونا و همچنین ادامه رسیدگی به اتهامهای فساد به خود و همسرش دست و پنجه نرم میکند.
در برابر، این توافق برای فلسطینیان خبر خوبی نیست.
"این توافق تغییر چندانی در وضعیت فلسطینیان به وجود نخواهد آورد. آنها خیلی وقت است که میدانند متحدان منطقهایشان هر روز بیشتر از پیش به مشکلات آنها بیتوجه میشوند. این توافق یک ضربه دیگر به راه حل تشکیل کشور مستقل فلسطینی است. راه حلی که تاکنون (دست کم در حد سخن) مورد حمایت کشورهای عرب بوده است."
در پایان این یادداشت جاشوآ کیتینگ به بهرهای که دونالد ترامپ در آستانه انتخابات نوامبر از این توافق خواهد برد پرداخته و نوشته "اگر چه ممکن است این توافق در میان رایدهندگان یهودی و مسیحیان صهیونیست که حامی الحاق کرانه باختری به خاک اسرائیل بودند، خریدار چندانی نداشته باشد و موجب جمع شدن آنها در پشت دونالد ترامپ نشود، اما در تصویر کلی و ملی، آقای ترامپ میتواند با این ادعا که قادر به شکل دادن چنین توافق تاریخی است، رایدهندگان را جلب خود کند".
"تعلیق انضمام کرانه باختری به اسرائیل اگرچه از سوی دولت این کشور (و یهودیان راستگرا و ارتدوکس) ممکن است ناخوشایند ارزیابی شود، اما باید توجه داشت که اصل قضیه انضمام کرانه باختری و بلندیهای جولان تنها هنگامی روی میز آمد که دولت اسرائیل اطمینان حاصل کرد از حمایت آقای ترامپ برای عملی کردن آن برخوردار است. چنانچه در طرح جرد کوشنر تحت عنوان معامله قرن، قضیه انضمام مورد توجه قرار گرفت... و اکنون با تعلیق آن، در حقیقت دونالد ترامپ با بازگرداندن اوضاع به همان وضعیت قبل از طرح معامله قرن، خود را شایسته تقدیر میداند و حتی به قول رابرت اوبراین، مشاور امنیت ملی کاخسفید 'مستحق نامزدی جایزه صلح نوبل' شناخته شود".
توافق امارات و اسرائیل خاورمیانه را متحول خواهد کرد
رابین رایت، گزارشگر کهنهکار مجله نیویورکر، روز جمعه، ۱۴ اوت، در یادداشتی به تاثیرات ژئوپولتیکی که عادیسازی روابط میان امارات و اسرائیل بر خاورمیانه خواهد گذاشت توجه کرده است. او یادداشت خود را با یک طنز قدیمی که در سال ۱۹۸۲ از دوستی فلسطینی شنیده بوده آغاز کرده است.
"روزی رهبران آمریکا، شوروی و فلسطین اجازه یافتند که از خدا یک سوال بپرسند. رونالد ریگان (رئیس جمهور وقت آمریکا) پرسید: کی کاپیتالیسم بر جهان سلطه خواهد یافت؟ خدا گفت ۱۰۰ سال دیگر. ریگان گریست و گفت علت گریه او این است که عمر او به دیدن این رویداد قد نخواهد داد. سپس لئونید برژنف، رئیس اتحاد جماهیر شوروی (سابق) پرسید: کی کمونیسم جهان را فرا خواهد گرفت؟ خدا پاسخ داد ۲۰۰ سال دیگر. و برژنف هم به همان دلیل ریگان گریست. بعد نوبت یاسر عرفات شد که از خدا پرسید کی کشور مستقل فلسطینی تشکیل خواهد شد و این بار خدا گریست!"
خانم رایت در یادداشت خود ابتدا به برخی تردیدها در جزئیات و ادعاهای کاخسفید درباره این توافق پرداخته و در ادامه نقش آن را بر تنش میان ایران و کشورهای عرب حاشیه خلیج فارس و اسرائیل مورد توجه قرار داده است.
"هنوز جزئیات فراوانی از متن این توافقنامه علنی نشده و ممکن است با آشکار شدن آنها ارزیابیها تغییر کند و کمتر بشود به برآوردهای کاخسفید اعتماد کرد. کاخ سفید روز گذشته مدعی شد که این توافق به مسلمانانی که تمایل دارند به بیتالمقدس و عبادت در مسجدالاقصی بروند اجازه خواهد داد که با پرواز مستقیم از ابوظبی به تل آویو بروند. این ایده که اسرائیل آماده صدور ویزا برای تعداد زیادی از مسلمانانی است که شهروندان کشورهایی هستند که برای سالهای فراوان برای تل آویو متخاصم شناخته میشدند، و این که به این جمع بزرگ اجازه عبادت و زیارت در مسجد الاقصی داده شود که دقیقا در محدوده کوه معبد (حرم شریف)، مقدسترین مکان یهودیان واقع شده، به نظر بیشتر شبیه یک آرزو است تا یک ایده قابل اجرا. و یا این که جرد کوشنر (داماد و مشاور دونالد ترامپ) گفته این توافق به تضعیف جهادگرایی افراطی میانجامد. به احتمال زیاد، چنین نخواهد شد."
گزارشگر نیویورکر همچنین به تبریک فوری بحرین به امارات اشاره کرده و آن را نشانهای از "تاثیر دومینویی" توافق امارات با اسرائیل دانسته و همچون چند تحلیلگر دیگر در رسانههای آمریکا، پیش بینی کرده که کشورهای چون بحرین، عمان و حتی قطر ممکن است دنباله رو امارات شوند.
رابین رایت در پایان یادداشت خود با طرح این پرسش که که برقراری رابطه میان یک کشور عرب کوچک اما متنفذ چه تاثیری میتواند بر تنش میان ایران و اسرائیل داشته باشد، به نقل از دانیل کورتزر، سفیر سابق آمریکا در اسرائیل و مصر نوشته: "اگر شما به دنبال سبک و سنگین کردن اوضاع طی ۶-۷ سال گذشته در منطقه میگردید و در پی آن هستید که نقطه ثقل مشکلات در خاورمیانه را پیدا کنید، ایران احتمالا جای خوبی برای یافتن پاسخ شماست. ایران همان چیزی است که کشورهای عرب حاشیه خلیج فارس و اسرائیل را به یک نقطه مشترک رسانده. حالا خط مقدم این تنش جابجا شده. حالا اسرائیل متحدی پیدا کرده که بیخ گوش ایران حضور دارد و تنها حدود ۵۰ کیلومتر با این کشور فاصله دارد".
مجله هفتگی بارونز متعلق به بنگاه اداره کننده بورس داو جونز است'چرخش کشورهای عربی به سوی اسرائیل همزمان با چرخش مردم آمریکا به سوی فلسطینیان'
هانی صبرا، تحلیلگر مسایل خاورمیانه، در مجله اقتصادی بارونز که مالک آن موسسه بازار بورس داو جونز است و به طور هفتگی منتشر میشود به کاهش اهمیت مساله فلسطین در دکترین سیاسی کشورهای مسلمان خاورمیانه پرداخته و آن را یکی از علل شکلگیری توافقنامه امارات-اسرائیل دانسته است.
"فلسطینیان احتمالا هرگز صاحب کشوری مستقل نخواهند شد و توافق امارات و اسرائیل هم نه اولین و نه آخرین گواه بر این حقیقت تلخ است. تحولات خاورمیانه در حال افزدون میخها تابوت ایده تشکیل کشور مستقل فلسطینی است. اما طنز تلخ قضیه اینجاست؛ در حالی که در داخل آمریکا حمایت از حقوق فلسطینیان به آرامی اما به طور مداوم رو به افزایش است، بسیاری از کشورهای عرب که برای دههها دست کم به صورت کلامی از فلسطینیان حمایت میکردند، اکنون بیش از پیش به طور علنی به سمت اسرائیل گرویدهاند؛ اسرائیلی که خود بیش از پیش به سمت راستگرایی متمایل شده است."
'راهنمای ساده' توافق امارات و اسرائیل
جان بی. آلترمن، مدیر بخش خاورمیانه در اندیشکده مرکز مطالعات استراتژیک و بینالمللی در وبسایت همین موسسه تلاش کرده در قالب چهار پرسش و پاسخ توافق روز گذشته امارات و اسرائیل را تشریح کند. این که این توافق چه طور شکل گرفت؟ اثرات فوری آن چیست؟ خطرات آن کدامند؟ و این توافق چه تحولاتی را رقم خواهد زد؟
او در پاسخ به پرسش اول، نقش بهار عربی را برجسته دانسته است.
"از بسیاری جهات، این توافق محصول بهار عربی است، جایی که مردم عرب و دولتهای حاکم بر آنها مطمئن شدند که تهدیدهای اصلی آنها ناشی ار بحرانهای داخلی خود آنهاست نه تحولات خارجی. تعداد شهروندان کشورهای عربی که به این باور رسیدهاند که مساله فلسطین-اسرائیل آنها را از مسایل خودشان غافل میکند در حال افزایش است... علاوه بر این، امارات و اسرائیل نگرانیهای امنیتی مشترکی دارند. هر دو ایران را به عنوان تهدیدی جدی ارزیابی میکنند. هر دو با اسلام سیاسی سر ستیز دارند و هر دو به این که گسترش دموکراسی در جهان عرب نتایج سودمندی خواهد داشت، شک دارند... همین مسایل مشترک منجر به همکاری امنیتی عمیق میان دو کشور شده است."
آقای آلترمن همچنین تحولات داخل آمریکا و رویکرد این کشور به امارات را بر شکلگیری توافق این کشور با اسرائیل اثرگذار دانسته است.
"تغییر نگاه آمریکا به امارات هم مهم است. عزم فراحزبی در واشنگتن برای کاهش حضور آمریکا در خاورمیانه و شک و تردید بسیاری از دموکراتها در اصلح بودن حاکمان امارات به علت نزدیکی آنها به عربستان سعودی، نقش آنها در یمن و وضعیت حقوق بشر در امارات... همه باعث شده که حالا این کشور با عادی سازی روابط با اسرائیل، حمایت هر دو حزب دموکرات و جمهوریخواه و نزدیک شدن روابط با آمریکا را تضمین شده ببیند."
در پاسخ به این سوال که اثرات فوری این توافق کدامند، آقای آلترمن معتقد است: "اول از همه موضوع الحاق کرانه باختری به خاک اسرائیل را فعلا معلق باید دانست... دوم این که مشروعیت و محبوبیت بنیامین نتانیاهو را که به شدت زیر سوال رفته بود احیاء میکند... او حالا قهرمانی است که به شکستن سد انزوای اسرائیل در خاورمیانه دست زده... و بالاخره این توافق یک پیروزی بزرگ برای دونالد ترامپ خواهد بود که دستاورد چندانی (در سیاست خارجی) نداشته. دست دادن و دیدار او با رهبر کره شمالی به شکلگیری مذاکرات میان دو کشور انجامید اما توافقی در پی نداشت. درباره ایران هم که نه مذاکراتی روی داده و نه توافقی حاصل شده."
خطرات این توافق از نظر جان آلترمن هم متوجه اسرائیل و هم متوجه امارات است و برای هر دو کشور هم بار امنیتی دارد.
"تشکیلات مستقل فلسطینی ممکن است حالا خود را منحل کند چرا که این تشکیلات ماهیت وجودی خود را به عنوان دولتی انتقالی تا زمان تشکیل کشور مستقل فلسطینی تعریف کرده است و اگر حالا چنین هدفی را غیرقابل دسترس ببیند، ممکن است با منحل کردن خود تمام وظایف اجرایی که تا حالا بر عهده داشت را به اسرائیل محول کند. از طرف دیگر امارات هم ممکن است حالا هدف حملات تروریستی تندورها قرار گیرد. این کشور تاکنون به مدد نهادهای اطلاعاتی خود توانسته چنین تهدیدهایی را دفع کند و حالا هم در سایه روابط با اسرائیل ممکن است از کمک بیشتر اطلاعاتی سود ببرد اما ساده لوحی خواهد بود اگر خطر چنین تهدیدهایی و خشم کسانی که مساله فلسطین برایشان حیاتی است را کم ارزش تلقی کند."
و بالاخره از نظر مدیر مرکز خاورمیانه اندیشکده توافق تاریخی میان امارات و اسرائیل آغازی خواهد بود بر تمایل سایر کشورهای عرب برای عادی سازی روابط با اسرائیل.
"باید انتظار داشته باشیم که برخی کشورهای دیگر عرب دنباله رو امارات شوند و برخی هم عقب بکشند. به ویژه عربستان سعودی، که ممکن است در خفا از اقدام امارات حمایت کند اما احتمال آن که خودش به سمت عادی سازی روابط با اسرائیل برود کم است. نظام سلطنتی-مذهبی عربستان از قرن هیجدهم تاکنون توانسته به حاکمان این کشور برای در قدرت ماندن کمک کند. پادشاه عربستان متولی مسجدالحرام و مسجدالنبی است و این کشور بنیانگذار سازمان همکاریهای اسلامی است. با وجود این، بیشتر کشورهای عرب ممکن است راه امارات را در نظر بگیرند چرا که محاسبات امارات شامل حال آنها هم میشود. در چنین شرایطی احتمالا ایران خود را تنها جلودار حمایت از فلسطینیان و مقابله با اسرائیل جلوه خواهد داد. تنش میان ایران و دول عربی احتمالا شدت خواهد یافت. ملتهای عربی هم همچنان فلسطین را به عنوان یک مشکل عقیدتی مد نظر قرار خواهند داد هر چند آنها دیگر ضرورتا این مساله را یک بحران سیاسی نمیدانند."
مدیر بخش خاورمیانه اندیشکده مرکز مطالعات استراتژیک و بینالمللی گفته توافق امارات و اسرائیل شاید به شکلگیری دیالوگ میان سه قدرت غیرعرب منطقه کمک کند؛ ایران، ترکیه و اسرائیلجان آلترمن دیگر پیامدهای این توافق را چنین دانسته است.
اسرائیل احساس رستگاری خواهد کرد چرا که توانسته با دنیای عرب روابط برقرار کند بدون این که مساله سرزمینهای اشغالی و فلسطین را حل کند.
امارات هم ممکن است در سایه این توافق به دنبال مشارکت دادن بیشتر سوریه در تحولات منطقه برود. بسیاری در امارات جنگهای داخلی سوریه را تمام شده میدانند و معتقدند حالا باید این کشور به مرحله بعد از جنگ بیاندیشد. دولت آمریکا هم احتمالا مخالفتی با این حرکت امارات نخواهد داشت و همین ممکن است امارات را ترغیب کند که به دنبال جذب سوریه و بازگشت آن به دنیای عرب برود چرا که این کشور به طور سنتی جایگاه ملیگرایی اعراب بوده و حضورش برای ایجاد اتحاد در دنیای عرب لازم است.
این تحلیلگر مسایل خاورمیانه در نگاهی مثبت نوشته این توافق ممکن است به شکلگیری دیالوگ در خاورمیانه بیانجامد.
"جایی که سه قدرت اصلی غیر عرب هستند؛ ایران، ترکیه و اسرائیل. در حال حاضر دیالوگی میان این سه وجود ندارد اما چنانچه این توافق بتواند به ایجاد آن کمک کند، آن وقت خاورمیانه در مسیری سازنده قرار خواهد گرفت."
با وجود این، واکنش تند تهران و تهدید آنکارا به قطع روابط با ابوظبی فعلا نشانی از برقراری زمینههای این دیالوگ ندارد و آن طور که بیشتر تحلیلگران اکثررا منتقد کاخسفید نوشتهاند، این توافق میتواند دست کم در کوتاه مدت به بالا رفتن تنشها در خاورمیانه ختم شود به ویژه اگر در انتخابات نوامبر امسال، دونالد ترامپ بتواند یک بار دیگر دموکراتها را به زانو درآورد.
همزمان اگرچه رئیسجمهور آمریکا این توافق را در خدمت "جاری شدن صلح در خاورمیانه" خوانده، اما برخی تحلیلگران در رسانههای آمریکا میگویند با توجه به سیاست دولت آقای ترامپ که "همه مشخصات تلاش برای براندازی نظام" در ایران را دارد، این توافق ممکن است احتمال رویارویی نظامی با ایران را افزایش دهد "به ویژه اگر سال آینده هم دونالد ترامپ کلیددار کاخ سفید" بماند.
بازندگان و برندگان توافق اسرائیل و امارات کیستند؟
جاشوآ کیتینگ، گزارشگر ارشد امور بینالملل نشریه اسلیت (Slate) در مقدمه یادداشت روز پنجشنبه، ۲۳ اوت، خود نوشته: "قبل از این که به تردیدها درباره موفقیت این توافق برسیم و فارغ از این که واقعا چه قدر آمریکا در شکلگیری این توافق نقش داشته، باید اعتراف کرد که این یک پیروزی بزرگ برای دونالد ترامپ در عرصه سیاست خارجی است."
او در ادامه نوشته: "اما حالا برسیم به اِنقلتها. مایک پومپئو، وزیرخارجه اعلام رسمی این توافق را یک "گام مهم در برقراری صلح در خاورمیانه" خوانده. اما شاید عبارت دقیقتر این باشد که این گامی است به سوی تحکیم خطکشیهای بحران در خاورمیانه. از ایران در بیانیه نامی برده نشد اما کاملا بارز است که ایران در پس زمینه همه این رویدادهاست. یا به قول کریم سجادپور، تحلیلگر مسایل ایران که میگوید باید به ایران تبریک گفت که نقش قابله را در تولد روابط دیپلماتیک میان امارات و اسرائیل ایفا کرده است."
جاشوآ کیتینگ در ادامه به اخبار و گزارشهایی که در چند سال گذشته درباره روابط غیرعلنی میان کشورهای عرب حاشیه خلیج فارس و اسرائیل منتشر شده بود اشاره کرده و با استناد به آنها گفته آنچه امروز علنی شد بیشتر "رسمیت بخشیدن" به ارتباطات دیپلماتیکی و امنیتی بود که بر هیچ کسی پوشیده نبود.
گزارشگر نشریه اسلیت، اخبار مربوط به همکاری اسرائیل و امارات برای ساخت واکسن کرونا که نخستین بار ماه ژوئن گذشته منتشر شد را آخرین شاهد بر وجود روابط دیپلماتیک میان امارات و اسرائیل تا پیش از "رسمیت بخشیدن" به آن در جریان کنفرانس خبری روز پنجشنبه در کاخسفید ارزیابی کرده است.
"این که بر سر دشمن مشترک ائتلاف کنید یک چیز است. این که بگویید با هم روابط دوستانه برقرار میکنید یک چیز دیگر است. اختلاف میان این دو در ماه ژوئن علنی شد. آنجا که اسرائیل از همکاری با امارات برای مقابله با کرونا خبر داد اما مقامهای اماراتی خیلی زود آب سردی بروی اظهارات بنیامین نتانیاهو ریختند و با طرح این موضوع که توافق در حقیقت میان دو شرکت خصوصی اماراتی و اسرائیلی عقد شده، تلاش کردند اذهان عمومی را در جهان عرب کنترل کنند... درست است که بحران فلسطین ممکن است دیگر برای دولتهای عرب منطقه اهمیت نداشته باشد اما برای مردم این کشورها همچنان مهم است. برای همین هم، علنی کردن برقراری روابط دیپلماتیک میان امارات و اسرائیل روی نمیداد اگر اول مساله متوقف شدن طرح انضمام کرانه باختری به خاک اسرائیل اعلام نمیشد."
به احتمال زیاد آنچه تاکنون رسمیت بخشیدن و اعلام رسمی به روابط امارات و اسرائیل را به تاخیر انداخته بود، تنها اقناع اذهان عمومی مردم امارات نبوده است، بلکه راستگرایان تندرو اسرائیل هم که برایشان انضمام کرانه باختری مهمتر از روابط دیپلماتیک با امارات متحده عربی است، بنیامین نتانیاهو را ناچار کرد که روز سهشنبه در اظهارات خود اشاره کند که متوقف کردن الحاق کرانه باختری به خاک اسرائیل موقتا "تعلیق" شده است.
با وجود این، از نظر جاشوا کیتینگ، این توافق دستاورد مهمی برای بنیامین نتانیاهو خواهد بود که در چند هفته گذشته با اعتراضات فراوان به علت نحوه مدیریت همهگیری کرونا و همچنین ادامه رسیدگی به اتهامهای فساد به خود و همسرش دست و پنجه نرم میکند.
در برابر، این توافق برای فلسطینیان خبر خوبی نیست.
"این توافق تغییر چندانی در وضعیت فلسطینیان به وجود نخواهد آورد. آنها خیلی وقت است که میدانند متحدان منطقهایشان هر روز بیشتر از پیش به مشکلات آنها بیتوجه میشوند. این توافق یک ضربه دیگر به راه حل تشکیل کشور مستقل فلسطینی است. راه حلی که تاکنون (دست کم در حد سخن) مورد حمایت کشورهای عرب بوده است."
در پایان این یادداشت جاشوآ کیتینگ به بهرهای که دونالد ترامپ در آستانه انتخابات نوامبر از این توافق خواهد برد پرداخته و نوشته "اگر چه ممکن است این توافق در میان رایدهندگان یهودی و مسیحیان صهیونیست که حامی الحاق کرانه باختری به خاک اسرائیل بودند، خریدار چندانی نداشته باشد و موجب جمع شدن آنها در پشت دونالد ترامپ نشود، اما در تصویر کلی و ملی، آقای ترامپ میتواند با این ادعا که قادر به شکل دادن چنین توافق تاریخی است، رایدهندگان را جلب خود کند".
"تعلیق انضمام کرانه باختری به اسرائیل اگرچه از سوی دولت این کشور (و یهودیان راستگرا و ارتدوکس) ممکن است ناخوشایند ارزیابی شود، اما باید توجه داشت که اصل قضیه انضمام کرانه باختری و بلندیهای جولان تنها هنگامی روی میز آمد که دولت اسرائیل اطمینان حاصل کرد از حمایت آقای ترامپ برای عملی کردن آن برخوردار است. چنانچه در طرح جرد کوشنر تحت عنوان معامله قرن، قضیه انضمام مورد توجه قرار گرفت... و اکنون با تعلیق آن، در حقیقت دونالد ترامپ با بازگرداندن اوضاع به همان وضعیت قبل از طرح معامله قرن، خود را شایسته تقدیر میداند و حتی به قول رابرت اوبراین، مشاور امنیت ملی کاخسفید 'مستحق نامزدی جایزه صلح نوبل' شناخته شود".
توافق امارات و اسرائیل خاورمیانه را متحول خواهد کرد
رابین رایت، گزارشگر کهنهکار مجله نیویورکر، روز جمعه، ۱۴ اوت، در یادداشتی به تاثیرات ژئوپولتیکی که عادیسازی روابط میان امارات و اسرائیل بر خاورمیانه خواهد گذاشت توجه کرده است. او یادداشت خود را با یک طنز قدیمی که در سال ۱۹۸۲ از دوستی فلسطینی شنیده بوده آغاز کرده است.
"روزی رهبران آمریکا، شوروی و فلسطین اجازه یافتند که از خدا یک سوال بپرسند. رونالد ریگان (رئیس جمهور وقت آمریکا) پرسید: کی کاپیتالیسم بر جهان سلطه خواهد یافت؟ خدا گفت ۱۰۰ سال دیگر. ریگان گریست و گفت علت گریه او این است که عمر او به دیدن این رویداد قد نخواهد داد. سپس لئونید برژنف، رئیس اتحاد جماهیر شوروی (سابق) پرسید: کی کمونیسم جهان را فرا خواهد گرفت؟ خدا پاسخ داد ۲۰۰ سال دیگر. و برژنف هم به همان دلیل ریگان گریست. بعد نوبت یاسر عرفات شد که از خدا پرسید کی کشور مستقل فلسطینی تشکیل خواهد شد و این بار خدا گریست!"
خانم رایت در یادداشت خود ابتدا به برخی تردیدها در جزئیات و ادعاهای کاخسفید درباره این توافق پرداخته و در ادامه نقش آن را بر تنش میان ایران و کشورهای عرب حاشیه خلیج فارس و اسرائیل مورد توجه قرار داده است.
"هنوز جزئیات فراوانی از متن این توافقنامه علنی نشده و ممکن است با آشکار شدن آنها ارزیابیها تغییر کند و کمتر بشود به برآوردهای کاخسفید اعتماد کرد. کاخ سفید روز گذشته مدعی شد که این توافق به مسلمانانی که تمایل دارند به بیتالمقدس و عبادت در مسجدالاقصی بروند اجازه خواهد داد که با پرواز مستقیم از ابوظبی به تل آویو بروند. این ایده که اسرائیل آماده صدور ویزا برای تعداد زیادی از مسلمانانی است که شهروندان کشورهایی هستند که برای سالهای فراوان برای تل آویو متخاصم شناخته میشدند، و این که به این جمع بزرگ اجازه عبادت و زیارت در مسجد الاقصی داده شود که دقیقا در محدوده کوه معبد (حرم شریف)، مقدسترین مکان یهودیان واقع شده، به نظر بیشتر شبیه یک آرزو است تا یک ایده قابل اجرا. و یا این که جرد کوشنر (داماد و مشاور دونالد ترامپ) گفته این توافق به تضعیف جهادگرایی افراطی میانجامد. به احتمال زیاد، چنین نخواهد شد."
گزارشگر نیویورکر همچنین به تبریک فوری بحرین به امارات اشاره کرده و آن را نشانهای از "تاثیر دومینویی" توافق امارات با اسرائیل دانسته و همچون چند تحلیلگر دیگر در رسانههای آمریکا، پیش بینی کرده که کشورهای چون بحرین، عمان و حتی قطر ممکن است دنباله رو امارات شوند.
رابین رایت در پایان یادداشت خود با طرح این پرسش که که برقراری رابطه میان یک کشور عرب کوچک اما متنفذ چه تاثیری میتواند بر تنش میان ایران و اسرائیل داشته باشد، به نقل از دانیل کورتزر، سفیر سابق آمریکا در اسرائیل و مصر نوشته: "اگر شما به دنبال سبک و سنگین کردن اوضاع طی ۶-۷ سال گذشته در منطقه میگردید و در پی آن هستید که نقطه ثقل مشکلات در خاورمیانه را پیدا کنید، ایران احتمالا جای خوبی برای یافتن پاسخ شماست. ایران همان چیزی است که کشورهای عرب حاشیه خلیج فارس و اسرائیل را به یک نقطه مشترک رسانده. حالا خط مقدم این تنش جابجا شده. حالا اسرائیل متحدی پیدا کرده که بیخ گوش ایران حضور دارد و تنها حدود ۵۰ کیلومتر با این کشور فاصله دارد".
هانی صبرا، تحلیلگر مسایل خاورمیانه، در مجله اقتصادی بارونز که مالک آن موسسه بازار بورس داو جونز است و به طور هفتگی منتشر میشود به کاهش اهمیت مساله فلسطین در دکترین سیاسی کشورهای مسلمان خاورمیانه پرداخته و آن را یکی از علل شکلگیری توافقنامه امارات-اسرائیل دانسته است.
"فلسطینیان احتمالا هرگز صاحب کشوری مستقل نخواهند شد و توافق امارات و اسرائیل هم نه اولین و نه آخرین گواه بر این حقیقت تلخ است. تحولات خاورمیانه در حال افزدون میخها تابوت ایده تشکیل کشور مستقل فلسطینی است. اما طنز تلخ قضیه اینجاست؛ در حالی که در داخل آمریکا حمایت از حقوق فلسطینیان به آرامی اما به طور مداوم رو به افزایش است، بسیاری از کشورهای عرب که برای دههها دست کم به صورت کلامی از فلسطینیان حمایت میکردند، اکنون بیش از پیش به طور علنی به سمت اسرائیل گرویدهاند؛ اسرائیلی که خود بیش از پیش به سمت راستگرایی متمایل شده است."
'راهنمای ساده' توافق امارات و اسرائیل
جان بی. آلترمن، مدیر بخش خاورمیانه در اندیشکده مرکز مطالعات استراتژیک و بینالمللی در وبسایت همین موسسه تلاش کرده در قالب چهار پرسش و پاسخ توافق روز گذشته امارات و اسرائیل را تشریح کند. این که این توافق چه طور شکل گرفت؟ اثرات فوری آن چیست؟ خطرات آن کدامند؟ و این توافق چه تحولاتی را رقم خواهد زد؟
او در پاسخ به پرسش اول، نقش بهار عربی را برجسته دانسته است.
"از بسیاری جهات، این توافق محصول بهار عربی است، جایی که مردم عرب و دولتهای حاکم بر آنها مطمئن شدند که تهدیدهای اصلی آنها ناشی ار بحرانهای داخلی خود آنهاست نه تحولات خارجی. تعداد شهروندان کشورهای عربی که به این باور رسیدهاند که مساله فلسطین-اسرائیل آنها را از مسایل خودشان غافل میکند در حال افزایش است... علاوه بر این، امارات و اسرائیل نگرانیهای امنیتی مشترکی دارند. هر دو ایران را به عنوان تهدیدی جدی ارزیابی میکنند. هر دو با اسلام سیاسی سر ستیز دارند و هر دو به این که گسترش دموکراسی در جهان عرب نتایج سودمندی خواهد داشت، شک دارند... همین مسایل مشترک منجر به همکاری امنیتی عمیق میان دو کشور شده است."
آقای آلترمن همچنین تحولات داخل آمریکا و رویکرد این کشور به امارات را بر شکلگیری توافق این کشور با اسرائیل اثرگذار دانسته است.
"تغییر نگاه آمریکا به امارات هم مهم است. عزم فراحزبی در واشنگتن برای کاهش حضور آمریکا در خاورمیانه و شک و تردید بسیاری از دموکراتها در اصلح بودن حاکمان امارات به علت نزدیکی آنها به عربستان سعودی، نقش آنها در یمن و وضعیت حقوق بشر در امارات... همه باعث شده که حالا این کشور با عادی سازی روابط با اسرائیل، حمایت هر دو حزب دموکرات و جمهوریخواه و نزدیک شدن روابط با آمریکا را تضمین شده ببیند."
در پاسخ به این سوال که اثرات فوری این توافق کدامند، آقای آلترمن معتقد است: "اول از همه موضوع الحاق کرانه باختری به خاک اسرائیل را فعلا معلق باید دانست... دوم این که مشروعیت و محبوبیت بنیامین نتانیاهو را که به شدت زیر سوال رفته بود احیاء میکند... او حالا قهرمانی است که به شکستن سد انزوای اسرائیل در خاورمیانه دست زده... و بالاخره این توافق یک پیروزی بزرگ برای دونالد ترامپ خواهد بود که دستاورد چندانی (در سیاست خارجی) نداشته. دست دادن و دیدار او با رهبر کره شمالی به شکلگیری مذاکرات میان دو کشور انجامید اما توافقی در پی نداشت. درباره ایران هم که نه مذاکراتی روی داده و نه توافقی حاصل شده."
خطرات این توافق از نظر جان آلترمن هم متوجه اسرائیل و هم متوجه امارات است و برای هر دو کشور هم بار امنیتی دارد.
"تشکیلات مستقل فلسطینی ممکن است حالا خود را منحل کند چرا که این تشکیلات ماهیت وجودی خود را به عنوان دولتی انتقالی تا زمان تشکیل کشور مستقل فلسطینی تعریف کرده است و اگر حالا چنین هدفی را غیرقابل دسترس ببیند، ممکن است با منحل کردن خود تمام وظایف اجرایی که تا حالا بر عهده داشت را به اسرائیل محول کند. از طرف دیگر امارات هم ممکن است حالا هدف حملات تروریستی تندورها قرار گیرد. این کشور تاکنون به مدد نهادهای اطلاعاتی خود توانسته چنین تهدیدهایی را دفع کند و حالا هم در سایه روابط با اسرائیل ممکن است از کمک بیشتر اطلاعاتی سود ببرد اما ساده لوحی خواهد بود اگر خطر چنین تهدیدهایی و خشم کسانی که مساله فلسطین برایشان حیاتی است را کم ارزش تلقی کند."
و بالاخره از نظر مدیر مرکز خاورمیانه اندیشکده توافق تاریخی میان امارات و اسرائیل آغازی خواهد بود بر تمایل سایر کشورهای عرب برای عادی سازی روابط با اسرائیل.
"باید انتظار داشته باشیم که برخی کشورهای دیگر عرب دنباله رو امارات شوند و برخی هم عقب بکشند. به ویژه عربستان سعودی، که ممکن است در خفا از اقدام امارات حمایت کند اما احتمال آن که خودش به سمت عادی سازی روابط با اسرائیل برود کم است. نظام سلطنتی-مذهبی عربستان از قرن هیجدهم تاکنون توانسته به حاکمان این کشور برای در قدرت ماندن کمک کند. پادشاه عربستان متولی مسجدالحرام و مسجدالنبی است و این کشور بنیانگذار سازمان همکاریهای اسلامی است. با وجود این، بیشتر کشورهای عرب ممکن است راه امارات را در نظر بگیرند چرا که محاسبات امارات شامل حال آنها هم میشود. در چنین شرایطی احتمالا ایران خود را تنها جلودار حمایت از فلسطینیان و مقابله با اسرائیل جلوه خواهد داد. تنش میان ایران و دول عربی احتمالا شدت خواهد یافت. ملتهای عربی هم همچنان فلسطین را به عنوان یک مشکل عقیدتی مد نظر قرار خواهند داد هر چند آنها دیگر ضرورتا این مساله را یک بحران سیاسی نمیدانند."
اسرائیل احساس رستگاری خواهد کرد چرا که توانسته با دنیای عرب روابط برقرار کند بدون این که مساله سرزمینهای اشغالی و فلسطین را حل کند.
امارات هم ممکن است در سایه این توافق به دنبال مشارکت دادن بیشتر سوریه در تحولات منطقه برود. بسیاری در امارات جنگهای داخلی سوریه را تمام شده میدانند و معتقدند حالا باید این کشور به مرحله بعد از جنگ بیاندیشد. دولت آمریکا هم احتمالا مخالفتی با این حرکت امارات نخواهد داشت و همین ممکن است امارات را ترغیب کند که به دنبال جذب سوریه و بازگشت آن به دنیای عرب برود چرا که این کشور به طور سنتی جایگاه ملیگرایی اعراب بوده و حضورش برای ایجاد اتحاد در دنیای عرب لازم است.
این تحلیلگر مسایل خاورمیانه در نگاهی مثبت نوشته این توافق ممکن است به شکلگیری دیالوگ در خاورمیانه بیانجامد.
"جایی که سه قدرت اصلی غیر عرب هستند؛ ایران، ترکیه و اسرائیل. در حال حاضر دیالوگی میان این سه وجود ندارد اما چنانچه این توافق بتواند به ایجاد آن کمک کند، آن وقت خاورمیانه در مسیری سازنده قرار خواهد گرفت."
با وجود این، واکنش تند تهران و تهدید آنکارا به قطع روابط با ابوظبی فعلا نشانی از برقراری زمینههای این دیالوگ ندارد و آن طور که بیشتر تحلیلگران اکثررا منتقد کاخسفید نوشتهاند، این توافق میتواند دست کم در کوتاه مدت به بالا رفتن تنشها در خاورمیانه ختم شود به ویژه اگر در انتخابات نوامبر امسال، دونالد ترامپ بتواند یک بار دیگر دموکراتها را به زانو درآورد.