مقاله اکبر گنجی در مورد گفته رحیم پور ازغدی : اگر مردم جمهوری اسلامی را نمی خواهند، باید دستکم ۳ هزار کشته بدهند
رأی دهید
اکبر گنجی - خبرنامه گویا
در فیلمی که اخیراً در وبسایت ها و شبکه های اجتماعی از رحیم پورازغدی منتشر شده، او گفته است : «یک کسی به من گفت اگر جمهوری اسلامی را نخواهیم باید چه کار کنیم؟ گفتم: اگر در ساختار جمهوری اسلامی با مردمسالاری دینی قرار میگیرید، صد تا راه باز است برای اصلاحش. اگر در ساختار جمهوری اسلامی نیستید، انقلاب کنید. ما انقلاب کردیم، هزاران شهید دادیم و هزاران تن شکنجه شدند. بعد هم برای نگه داشتن اصل جمهوری اسلامی، ۳۰۰ هزار شهید دادیم، شما هم کشته بدهید. ما ۳۰۰ هزار شهید داریم، شما سه هزار کشته بدهید.»
دستکم چند نکته زیر پیرامون این سخنان قابل ذکر است:
اول- آیت الله خامنه ای بارها اعلام کرده که اگر انقلاب و جمهوری اسلامی «ریزش هایی» داشته، در برابرش، چندین برابر «رویش» داشته است. رحیم پور ازغدی یکی از مهمترین رویش های است. سال ها به دستور خامنه ای در بهترین ساعت، هر هفته یک ساعت در شبکه اول سیمای جمهوری اسلامی سخنرانی می کرد. سپس به دستور خامنه ای، به مدت یک سال سخنران پیش از خطبه های نماز جمعه تهران شد. با حکم خامنه ای، عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی شد تا نقش لباس شخصی های خیابان ها را بازی کند و الحق این نقش را تاکنون خوب بازی کرده است.
دوم- کل افرادی که به فرمان محمد رضا شاه پهلوی در دوران انقلاب در سال های ۱۳۵۶ و ۱۳۵۷ کشته شدند، حدود ۳ هزار تن بود، که در جمعیت ۳۵ میلیونی بسیار زیاد بود و هست. اما "رویش" خامنه ای، ۳ هزار را به ۳۰۰ هزار نفر تبدیل می سازد. آیا این دروغگویی و جعل تاریخ "تکلیف ولایی" اوست؟
سوم- این فرمان- یا قضیه شرطیه- «اگر مردم جمهوری اسلامی را نمی خواهند، دستکم باید سه هزار کشته بدهند» ، فرمانی جنایتکارانه است. خلق و عزل رژیم سیاسی حق اساسی و بنیادین مردم است. حتماً فراموش کرده اید که آیت الله خمینی در سخنرانی مشهور بهشت زهرا گفت، به فرض این که رضا شاه و محمد رضا شاه را انگلیس و آمریکا بر سر کار نیاورده باشند و مردم ایران در انتخابات آزاد آنها را انتخاب کرده باشند، اما پدران و مادران ما- و نسل های گذشته- به چه حقی برای ما تعیین سرنوشت کرده اند؟ ما می خواهیم از حق تعیین سرنوشت خود از طریق رفراندم استفاده کرده و جمهوری اسلامی را- به شرط رأی اکثریت مردم- جایگزین رژیم پهلوی سازیم. آیا پاسخ ما گلوله است؟
حال نسل جدید قصد دارد از طریق رفراندم میان جمهوری اسلامی (که در آن حکومت حق ویژه ژن خوب فقیهان است)، پادشاهی ( که در آن حکومت حق ویژه ژن خوب خاندان پهلوی است) و یک جمهوری سکولار دموکراتیک ملزتم به آزادی و حقوق بشر و رفع کلیه اشکال تبعیض های قومی و مذهبی و دینی و طبقاتی (که در آن حق ویژه و ژن برتر نداریم)؛ یکی را انتخاب کند. آیا پاسخ آنها گلوله و مرگ است؟
چهارم- ۲۲ بهمن ۱۳۹۸، ۴۱ سال از پیروزی انقلاب اسلامی خواهد گذشت. آیا در این مدت نظام کم خون ریزی کرده است؟ فقط و فقط در تابستان ۱۳۶۷ با حکم آیت الله خمینی حدود سه هزار زندانی سیاسی شیعه و کمونیست را قتل عام کرد. آیا این همه خون ریزی کافی نبود و نیست؟
پنجم- رحیم پور ازغدی یکی از مهمترین تئوریسین های آیت الله خامنه ای است. از انبان آیت الله خامنه ای و فقیهان درباری جز آیت الله جنتی، آیت الله محمد یزدی، آیت الله مصباح یزدی، آیت الله ابراهیم رئیسی (آیت الله قتل عام)، آیت الله علم الهدی، ایت الله احمد خاتمی، حداد عادل، ازغدی، محسن رضایی، قالیباف، احمدی نژاد، و...چه بیرون آمده است؟ محسن رضایی یک از شاهکارهای خامنه ای است. فقط یکی از شاهکارهای او این بود که گفت:
«آمریکا نیز بداند از لحاظ نظامی علیه ایران هیچ کاری نمی تواند بکند.من به عنوان یک سرباز و پاسدار انقلاب قول می دهم اگر آمریکایی ها بخواهند به ایران چشم بد داشته باشند و به فکر حمله نظامی باشند مطمئن باشند ما در هفته اول حداقل ۱۰۰۰ آمریکایی را اسیر می گیریم و آن موقع برای آزاد کردن هر یک از آنها باید چند میلیارد دلار بدهند. آن موقع مشکل اقتصادی ما نیز ممکن است حل شود، باید این فکر را از سرشان بیرون کنند.»
او وعده می دهد که فقط و فقط در هفته اول جنگ با آمریکا، چند تریلیون دلار نصیب ایران خواهد کرد. رضایی از این شاهکارها زیاد دارد.
ششم- جمهوری اسلامی و فقیهان و مریدانشان هیچ درسی از تاریخ نیاموخته اند. نیازی نیست به تاریخ جهان و منطقه بنگرند. کافی است فقط و فقط به تاریخ عصر پهلوی( دوران رضا شاه و محمد رضا شاه) بنگرند.
اسدالله عَلَم می گوید در دوران نخست وزیری من، اعتراض ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ رخ داد و برای سرکوب آن ۲۰۰ نفر را کشتیم.[۱] عَلَم توضیح می دهد که حتی فرماندهان نظامی ترسیده بودند و فقط ارتشبد نصیری خوب ایستاد. شاه می گوید من «من چندین دفعه به شدت به اویسی» فرمانده گارد دستور دادم «مجبورید تیراندازی کنید.»[۲] صبح ۱۵ خرداد شاه از عَلَم می پرسد در برابر انقلاب مردم چه خواهی کرد؟ علم پاسخ می دهد: توپ و تانک در دست من است، فلان مادر همه معترضان را پاره می کنم. شاه هم موافقت خود را اعلام می دارد.[۳] عَلَم در دوم بهمن ۱۳۵۱ به شاه می گوید خاطرتان هست که در ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ از من پرسیدید با معترضان چه خواهی کرد؟ گفتم :«اول و آخر آنها را پاره می کنم، چون راه دیگری نیست...مگر...ما آنها را و آخوندها را برای همیشه له نکردیم؟»[۴] عَلَم در ۲۹ تیر ۱۳۵۲ قهرمانه به شاه یادآوری می کند که خاطرتان هست که در ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ به اعلیحضرت عرض کردم: «اول و آخر آنها را پاره می کنم! و کردم. نه تنها اول و آخر آنها را پاره کردم، آخوندها را و نفوذ آنها را برای همیشه از میان برداشتم»[۵] شاه به عَلَم می گوید که تو با آن کشتار «خدمت گرانبهایی انجام دادی.»[۶] و «۱۵ خرداد نقطه عطفی در تاریخ سلطنت من است.»[۷]
شاه و علم بارها و بارها با خیال راحت می گفتند که پس از ۱۵ خرداد ۴۲ همه مخالفان و آخوندها را له و نابود کردیم. اما نمی دانستند که ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ به سکوی پرش انقلاب بهمن ۱۳۵۷ تبدیل شد. این همان نکته مهمی است که خامنه ای حاضر نیست آن را ببیند.
دیدگاه شاه و علم بسیار اساسی است. علم می گوید رضا شاه در سال ۱۳۱۴ برای یکدست کردن لباس- و بعدها کشف حجاب- ۲۰۰ نفر از معترضانی را که در مسجد گوهرشاد مرقد امام رضا تجمع کرده بودند( و هیچ اقدامی جز اجتماع در داخل مسجد نکرده بودند)، به مسلسل بست و کُشت. برای حفظ حکومت- کشور حتی اگر ۲ هزار نفر را می کشت، هیچ اهمیتی نداشت. من نیز در ۱۵ خرداد همین کار را کردم و اگر بیشتر از آن چه کشته شد، کشته می شد، مهم نبود، چون «صحبت وجود و عدم وجود کشور بود.»[۸]
سرشماری سال ۱۳۳۵ جمعیت ایران را ۱۸ میلیون و ۹۵۴ هزار و ۷۰۴ نفر نشان می دهد. ۲۱ سال قبل از آن - سال ۱۳۱۴- جمعیت ایران چه تعداد بوده است؟ فرض کنیم ۱۰ میلیون نفر بوده است. ۲۰۰ نفری که رضا شاه کشت، باید با توجه به تعداد جمعیت محاسبه کرد که به ازای هر ۱۰۰ هزار نفر چند نفر کشته است.
سرشماری سال ۱۳۴۵ جمعیت ایران را ۲۵ میلیون و ۳۲۶ هزار و ۳۸۳ نفر نشان می دهد. سه سال قبل از آن- سال ۱۳۴۲- جمعیت ایران چه تعداد بوده است؟ فرض کنیم ۲۳ میلیون نفر بوده است. ۲۰۰ نفری که محمد رضا شاه در ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ کشت، باید با توجه به تعداد جمعیت محاسبه شود که به ازای هر ۱۰۰ هزار نفر، چند نفر را کشته است.
سرشماری ۱۳۵۵ جمعیت ایران را ۳۳ میلیون و ۷۰۸ هزار و ۷۴۴ نفر نشان می دهد. فرض کنیم جمعیت ایران در سال ۱۳۵۷ ، ۳۵ میلیون نفر بوده است. حدود ۳ هزار نفر در این سال در انقلاب توسط رژیم شاه کشته شد. باید با توجه به تعداد جمعیت محاسبه شود که به ازای هر ۱۰۰ هزار نفر، چند نفر کشته شد.
در مورد جمهوری اسلامی نیز همین روش تکرار می شود. سرشماری ۱۳۶۵ جمعیت ایران را ۴۹ میلیون ۴۴۵ هزار و ۴۸۸ نفر نشان می دهد. فرض کنیم جمعیت ایران در سال ۱۳۶۷؛ ۵۳ یا ۵۴ میلیون نفر بوده است. حدود سه هزار نفر در کشتار تابستان ۱۳۶۷ کشته شدند. باید با توجه به تعداد جمعیت محاسبه کرد که به ازای هر ۱۰۰ هزار نفر، چند نفر کشته شد.
در شورش آبان ۱۳۹۸ نیز مطابق آماری که تاکنون عفو بین الملل ارائه کرده، بیش از ۳۰۰ نفر کشته شده اند. باید محاسبه کرد که از جمعیت ۸۲ میلیونی کشور، به ازای هر ۱۰۰ هزار نفر چه تعداد کشته شده اند.
کشتار معترضان و مخالفان در هر دو رژیم به بهانه امنیت کشور و حفظ حکومت تکرار شده است. هر دو رژیم احساس می کردند که بدین ترتیب، حساب مخالفان را رسیده اند. یعنی، هم کشتار مخالفان و معترضان را ضروری به قلمداد می کردند، هم عمل خود را موفقیت آمیز به شمار می آوردند. اما واقعیت درست در جهت معکوس تصور باطل آنها در حرکت بود و هست.
هفتم- حفظ حکومت با خون مردم بهترین کار ممکن است. «سخت گیری و تعصب خامی است/ تا جنینی کار خون آشامی است». باید به این فرایند از طریق مبارزه غیر خشونت آمیز پایان داد.
عد الت و برابری مبنای مشترک دموکراسی و حقوق بشر است. دموکراسی خواهان و مدافعان حقوق بشر، نمی توانند حکمرانی سیاسی را امتیاز ویژه فقیهان و یک خاندان به شمار آورند. دموکراسی خواهان و مدافعان حقوق بشر نمی توانند فقیهان و یک خاندان را ژن برتر و خوب قلمداد کنند. چرا نمی توانند؟ برای این که این گونه تبعیض ها ناموجه اند. برای این که آنها ژن خوبی نیستند که بر دیگران برتری داشته باشند و مادام العمر همگان را از حق حکومت محروم سازند. هر فرد یک رأی(دموکراسی)، یعنی همه را برابر به شمار می آوریم. ابداع حقوق بشر، یعنی همه ابنای بشر برابر هستند و باید از این حقوق برخوردار شوند.
دیکتاتوری رضا شاه، دیکتاتوری محمد رضا شاه، دیکتاتوری آیت الله خمینی و دیکتاتوری آیت الله خامنه ای تجربه شده است. ایران نیازمند گذار غیر خشونت آمیز از جمهوری اسلامی به یک «جمهوری سکولار دموکراتیک ملتزم به آزادی و حقوق بشر و عدالت به مثابه عدم تبعیض» است. اینک نوبت تجربه این الگو و شکل حکومت است. البته اگر آنان که به دنبال بالکانیزه کردن ایران اند، این فرصت را از مردم ایران دریغ ندارند.
رضا شاه و محمد رضا شاه هرچه که بودند، ایران پرست بودند و از تمامیت ارضی ایران دفاع می کردند. اما اینک برخی به نام آنان، از گروه های تجزیه طلب دفاع می کنند. به نام آنان ادعا می کنند که جنگ همان صلح است و اگر سازمان ناتو ایران را بمباران کند، مردم بی پناه تحت بمباران و حمله نظامی، برای بمباران کنندگان کف می زنند. بشتابید و ایران را تحت فصل هفتم منشور شورای امنیت سازمان ملل قرار دهید و علاوه بر تحریم های فلج کننده، این کشور را بمباران کنید و به تجزیه بکشانید.
پاورقی:
[۱] - «وقتی من نخست وزیر بودم و پانزدهم خرداد بلبوای ایران پیش آمد و ۲۰۰ نفر کشته شدند، تقریباً خانواده ۸۵ نفر آنها را بلافاصله پیدا کردیم و از همان تاریخ برای آنها شهریه برقرار کردم»(خاطرات علم، جلد چهارم، ص ۱۵۹. ۸ مرداد ۱۳۵۳).
[۲] - «عرض کردم در جریانات ۱۵ خرداد[۱۳۴۲] و اغتشاش تهران و ایران که غلام نخست وزیر بود، جز ارتشبد نصیری که آن وقت رئیس شهربانی بود، بقیه تقریباً دست و پای خود را گم کرده بودند و به این جهت من ناچار شدم نخست وزیری را ترک کرده تقریباً تمام روز در شهربانی در ستاد عملیات باشم که اینها دستپاچه نشوند. فرمودند من هم در آن موقع ناچار شدم چندین دفعه به شدت به اویسی که آن وقت فرمانده گارد بود بگویم مجبورید تیراندازی کنید. عرض کردم، از نخست وزیر دستور کتبی هم گرفتند و باز هم می ترسیدند و دائماً به من می گفتند باید دید ریشه این کار کجاست! در صورتی که نظامی هیچ لازم نیست که ریشه کار را جستجو کند. فرمودند، آخر آقایان سیاستمدار هم هستند!»(خاطرات علم، جلد سوم، صص ۳۱۸- ۳۱۷. ۱۵ آذر ۱۳۵۲).
[۳] - «در جریانات انقلاب سفید که من نخست وزیر شاهنشاه بودم، فقط استحکام اعلیحضرت بود که ما و کشور را نجات داد....اگر کوچکترین تزلزلی به کار می رفت ما و کشور همه رفته بودیم. صبح ۱۵ خرداد هم که اول با تلفن از من سئوال فرمودید حالا که انقلاب شده، چه می خواهی بکنی، من عرض کردم توپ و تفنگ در دست من است...مادر آنها را پاره می کنم. از ته دل خندیدید و فرمودید موافقم و پشت تو هستم. اگر کمی تزلزل در اعلیحضرت بود من چه غلطی می توانستم بکنم؟ همه چیز به باد رفته بود. فرمودند، بلی همان آخوندهای شپشو ما را می خوردند و تو نمی دانی که انتظام و علأ با چه وضعی پیش من آمدند. سر من داد زدند که بس است، بس است، آدم کشی بس است! دولت را بیندازید، با آخوندها کنار بیایید. بعد که من حرف آنها را شنیدم، آنها را از اتاق بیرون کردم و تو را خواستم و آن دستورات را دادم (درست روز ۱۸ خرداد بود که شاهنشاه مرا به کاخ سعدآباد احضار فرمودند و این اوامر را فرمودند و من تمام این سه روز از دفترم خارج نشده بودم و به سعدآباد هم با زره پوش رفتم چون هنوز شهر متشنج بود. فرمودند بلی خوب به خاطر دارم.»(خاطرات علم، جلد پنجم، ص ۴۲. ۲۵ فروردین ۱۳۵۴).
[۴] - خاطرات علم، جلد دوم، ص ۳۸۶. دوم بهمن ۱۳۵۱.
[۵] - «خارجی می خواست مرا هم روز ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ از نخست وزیری بیندازد به شاهنشاه عرض کردم توپ و تفنگ و قدرت در دست من است. از چهار تا اراذل و اوباش که پول سپهبد بختیار را گرفته است و او که پول آمریکاییها را داده است، بترسم؟ اول و آخر آنها را پاره می کنم! و کردم. نه تنها اول و آخر آنها را پاره کردم، آخوندها را و نفوذ آنها را برای همیشه از میان برداشتم»(خاطرات علم، جلد سوم، صص ۱۱۹- ۱۱۸. ۲۹ تیر ۱۳۵۲).
[۶] - «یک شب که نمی دانم در اروپا بود یا آمریکا، در پیشگاه شاه خیلی خصوصی بسیار خوش بودیم، به من فرمودند تو هم در روزهای [۱۵] خرداد ۱۳۴۲ در عالم نادانی به ما خدمت گرانبهایی انجام دادی! عرض کردم از مراحم شاهانه سپاسگذارم، ولی باید عرض کنم در عالم نادانی نبود، با آگاهی کامل بود. خودتان هم می دانید. فرمودند، حالا خوش هستیم، شوخی می کنیم.»(خاطرات علم، جلد دوم، ص ۶۰. ۲۲ خرداد ۱۳۴۹).
[۷] - "شاهنشاه فرمودند، در ۱۵ خرداد[۱۳۴۲] وضع خیلی سخت بود ولی جز شدت عمل کاری نکردی. عرض کردم، اتکا به پشتیبانی صد در صد اعلیحضرت همایونی داشتم و دیگر از هیچ چیز نمی اندیشیدم و ملاحظه فرمودید که پیشرفت کرد. یعنی طوری که همه جاده ها صاف شد. هم نفوذ خان و آخوند و هم نفوذ خارجی را در هم مالیدیم. فرمودند، همین طور است و من فکر می کنم که ۱۵ خرداد نقطه عطفی در تاریخ سلطنت من است"(خاطرات علم، جلد سوم، ص ۳۱۸).
[۸] - خاطرات علم، جلد اول، ص ۱۹۵. ۲۷ اردیبهشت ۱۳۴۸.
در فیلمی که اخیراً در وبسایت ها و شبکه های اجتماعی از رحیم پورازغدی منتشر شده، او گفته است :
دستکم چند نکته زیر پیرامون این سخنان قابل ذکر است:
اول- آیت الله خامنه ای بارها اعلام کرده که اگر انقلاب و جمهوری اسلامی «ریزش هایی» داشته، در برابرش، چندین برابر «رویش» داشته است. رحیم پور ازغدی یکی از مهمترین رویش های است. سال ها به دستور خامنه ای در بهترین ساعت، هر هفته یک ساعت در شبکه اول سیمای جمهوری اسلامی سخنرانی می کرد. سپس به دستور خامنه ای، به مدت یک سال سخنران پیش از خطبه های نماز جمعه تهران شد. با حکم خامنه ای، عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی شد تا نقش لباس شخصی های خیابان ها را بازی کند و الحق این نقش را تاکنون خوب بازی کرده است.
دوم- کل افرادی که به فرمان محمد رضا شاه پهلوی در دوران انقلاب در سال های ۱۳۵۶ و ۱۳۵۷ کشته شدند، حدود ۳ هزار تن بود، که در جمعیت ۳۵ میلیونی بسیار زیاد بود و هست. اما "رویش" خامنه ای، ۳ هزار را به ۳۰۰ هزار نفر تبدیل می سازد. آیا این دروغگویی و جعل تاریخ "تکلیف ولایی" اوست؟
سوم- این فرمان- یا قضیه شرطیه- «اگر مردم جمهوری اسلامی را نمی خواهند، دستکم باید سه هزار کشته بدهند» ، فرمانی جنایتکارانه است. خلق و عزل رژیم سیاسی حق اساسی و بنیادین مردم است. حتماً فراموش کرده اید که آیت الله خمینی در سخنرانی مشهور بهشت زهرا گفت، به فرض این که رضا شاه و محمد رضا شاه را انگلیس و آمریکا بر سر کار نیاورده باشند و مردم ایران در انتخابات آزاد آنها را انتخاب کرده باشند، اما پدران و مادران ما- و نسل های گذشته- به چه حقی برای ما تعیین سرنوشت کرده اند؟ ما می خواهیم از حق تعیین سرنوشت خود از طریق رفراندم استفاده کرده و جمهوری اسلامی را- به شرط رأی اکثریت مردم- جایگزین رژیم پهلوی سازیم. آیا پاسخ ما گلوله است؟
حال نسل جدید قصد دارد از طریق رفراندم میان جمهوری اسلامی (که در آن حکومت حق ویژه ژن خوب فقیهان است)، پادشاهی ( که در آن حکومت حق ویژه ژن خوب خاندان پهلوی است) و یک جمهوری سکولار دموکراتیک ملزتم به آزادی و حقوق بشر و رفع کلیه اشکال تبعیض های قومی و مذهبی و دینی و طبقاتی (که در آن حق ویژه و ژن برتر نداریم)؛ یکی را انتخاب کند. آیا پاسخ آنها گلوله و مرگ است؟
چهارم- ۲۲ بهمن ۱۳۹۸، ۴۱ سال از پیروزی انقلاب اسلامی خواهد گذشت. آیا در این مدت نظام کم خون ریزی کرده است؟ فقط و فقط در تابستان ۱۳۶۷ با حکم آیت الله خمینی حدود سه هزار زندانی سیاسی شیعه و کمونیست را قتل عام کرد. آیا این همه خون ریزی کافی نبود و نیست؟
پنجم- رحیم پور ازغدی یکی از مهمترین تئوریسین های آیت الله خامنه ای است. از انبان آیت الله خامنه ای و فقیهان درباری جز آیت الله جنتی، آیت الله محمد یزدی، آیت الله مصباح یزدی، آیت الله ابراهیم رئیسی (آیت الله قتل عام)، آیت الله علم الهدی، ایت الله احمد خاتمی، حداد عادل، ازغدی، محسن رضایی، قالیباف، احمدی نژاد، و...چه بیرون آمده است؟ محسن رضایی یک از شاهکارهای خامنه ای است. فقط یکی از شاهکارهای او این بود که گفت:
«آمریکا نیز بداند از لحاظ نظامی علیه ایران هیچ کاری نمی تواند بکند.من به عنوان یک سرباز و پاسدار انقلاب قول می دهم اگر آمریکایی ها بخواهند به ایران چشم بد داشته باشند و به فکر حمله نظامی باشند مطمئن باشند ما در هفته اول حداقل ۱۰۰۰ آمریکایی را اسیر می گیریم و آن موقع برای آزاد کردن هر یک از آنها باید چند میلیارد دلار بدهند. آن موقع مشکل اقتصادی ما نیز ممکن است حل شود، باید این فکر را از سرشان بیرون کنند.»
او وعده می دهد که فقط و فقط در هفته اول جنگ با آمریکا، چند تریلیون دلار نصیب ایران خواهد کرد. رضایی از این شاهکارها زیاد دارد.
ششم- جمهوری اسلامی و فقیهان و مریدانشان هیچ درسی از تاریخ نیاموخته اند. نیازی نیست به تاریخ جهان و منطقه بنگرند. کافی است فقط و فقط به تاریخ عصر پهلوی( دوران رضا شاه و محمد رضا شاه) بنگرند.
اسدالله عَلَم می گوید در دوران نخست وزیری من، اعتراض ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ رخ داد و برای سرکوب آن ۲۰۰ نفر را کشتیم.[۱] عَلَم توضیح می دهد که حتی فرماندهان نظامی ترسیده بودند و فقط ارتشبد نصیری خوب ایستاد. شاه می گوید من «من چندین دفعه به شدت به اویسی» فرمانده گارد دستور دادم «مجبورید تیراندازی کنید.»[۲] صبح ۱۵ خرداد شاه از عَلَم می پرسد در برابر انقلاب مردم چه خواهی کرد؟ علم پاسخ می دهد: توپ و تانک در دست من است، فلان مادر همه معترضان را پاره می کنم. شاه هم موافقت خود را اعلام می دارد.[۳] عَلَم در دوم بهمن ۱۳۵۱ به شاه می گوید خاطرتان هست که در ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ از من پرسیدید با معترضان چه خواهی کرد؟ گفتم :«اول و آخر آنها را پاره می کنم، چون راه دیگری نیست...مگر...ما آنها را و آخوندها را برای همیشه له نکردیم؟»[۴] عَلَم در ۲۹ تیر ۱۳۵۲ قهرمانه به شاه یادآوری می کند که خاطرتان هست که در ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ به اعلیحضرت عرض کردم: «اول و آخر آنها را پاره می کنم! و کردم. نه تنها اول و آخر آنها را پاره کردم، آخوندها را و نفوذ آنها را برای همیشه از میان برداشتم»[۵] شاه به عَلَم می گوید که تو با آن کشتار «خدمت گرانبهایی انجام دادی.»[۶] و «۱۵ خرداد نقطه عطفی در تاریخ سلطنت من است.»[۷]
شاه و علم بارها و بارها با خیال راحت می گفتند که پس از ۱۵ خرداد ۴۲ همه مخالفان و آخوندها را له و نابود کردیم. اما نمی دانستند که ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ به سکوی پرش انقلاب بهمن ۱۳۵۷ تبدیل شد. این همان نکته مهمی است که خامنه ای حاضر نیست آن را ببیند.
دیدگاه شاه و علم بسیار اساسی است. علم می گوید رضا شاه در سال ۱۳۱۴ برای یکدست کردن لباس- و بعدها کشف حجاب- ۲۰۰ نفر از معترضانی را که در مسجد گوهرشاد مرقد امام رضا تجمع کرده بودند( و هیچ اقدامی جز اجتماع در داخل مسجد نکرده بودند)، به مسلسل بست و کُشت. برای حفظ حکومت- کشور حتی اگر ۲ هزار نفر را می کشت، هیچ اهمیتی نداشت. من نیز در ۱۵ خرداد همین کار را کردم و اگر بیشتر از آن چه کشته شد، کشته می شد، مهم نبود، چون «صحبت وجود و عدم وجود کشور بود.»[۸]
سرشماری سال ۱۳۳۵ جمعیت ایران را ۱۸ میلیون و ۹۵۴ هزار و ۷۰۴ نفر نشان می دهد. ۲۱ سال قبل از آن - سال ۱۳۱۴- جمعیت ایران چه تعداد بوده است؟ فرض کنیم ۱۰ میلیون نفر بوده است. ۲۰۰ نفری که رضا شاه کشت، باید با توجه به تعداد جمعیت محاسبه کرد که به ازای هر ۱۰۰ هزار نفر چند نفر کشته است.
سرشماری سال ۱۳۴۵ جمعیت ایران را ۲۵ میلیون و ۳۲۶ هزار و ۳۸۳ نفر نشان می دهد. سه سال قبل از آن- سال ۱۳۴۲- جمعیت ایران چه تعداد بوده است؟ فرض کنیم ۲۳ میلیون نفر بوده است. ۲۰۰ نفری که محمد رضا شاه در ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ کشت، باید با توجه به تعداد جمعیت محاسبه شود که به ازای هر ۱۰۰ هزار نفر، چند نفر را کشته است.
سرشماری ۱۳۵۵ جمعیت ایران را ۳۳ میلیون و ۷۰۸ هزار و ۷۴۴ نفر نشان می دهد. فرض کنیم جمعیت ایران در سال ۱۳۵۷ ، ۳۵ میلیون نفر بوده است. حدود ۳ هزار نفر در این سال در انقلاب توسط رژیم شاه کشته شد. باید با توجه به تعداد جمعیت محاسبه شود که به ازای هر ۱۰۰ هزار نفر، چند نفر کشته شد.
در مورد جمهوری اسلامی نیز همین روش تکرار می شود. سرشماری ۱۳۶۵ جمعیت ایران را ۴۹ میلیون ۴۴۵ هزار و ۴۸۸ نفر نشان می دهد. فرض کنیم جمعیت ایران در سال ۱۳۶۷؛ ۵۳ یا ۵۴ میلیون نفر بوده است. حدود سه هزار نفر در کشتار تابستان ۱۳۶۷ کشته شدند. باید با توجه به تعداد جمعیت محاسبه کرد که به ازای هر ۱۰۰ هزار نفر، چند نفر کشته شد.
در شورش آبان ۱۳۹۸ نیز مطابق آماری که تاکنون عفو بین الملل ارائه کرده، بیش از ۳۰۰ نفر کشته شده اند. باید محاسبه کرد که از جمعیت ۸۲ میلیونی کشور، به ازای هر ۱۰۰ هزار نفر چه تعداد کشته شده اند.
کشتار معترضان و مخالفان در هر دو رژیم به بهانه امنیت کشور و حفظ حکومت تکرار شده است. هر دو رژیم احساس می کردند که بدین ترتیب، حساب مخالفان را رسیده اند. یعنی، هم کشتار مخالفان و معترضان را ضروری به قلمداد می کردند، هم عمل خود را موفقیت آمیز به شمار می آوردند. اما واقعیت درست در جهت معکوس تصور باطل آنها در حرکت بود و هست.
هفتم- حفظ حکومت با خون مردم بهترین کار ممکن است. «سخت گیری و تعصب خامی است/ تا جنینی کار خون آشامی است». باید به این فرایند از طریق مبارزه غیر خشونت آمیز پایان داد.
عد الت و برابری مبنای مشترک دموکراسی و حقوق بشر است. دموکراسی خواهان و مدافعان حقوق بشر، نمی توانند حکمرانی سیاسی را امتیاز ویژه فقیهان و یک خاندان به شمار آورند. دموکراسی خواهان و مدافعان حقوق بشر نمی توانند فقیهان و یک خاندان را ژن برتر و خوب قلمداد کنند. چرا نمی توانند؟ برای این که این گونه تبعیض ها ناموجه اند. برای این که آنها ژن خوبی نیستند که بر دیگران برتری داشته باشند و مادام العمر همگان را از حق حکومت محروم سازند. هر فرد یک رأی(دموکراسی)، یعنی همه را برابر به شمار می آوریم. ابداع حقوق بشر، یعنی همه ابنای بشر برابر هستند و باید از این حقوق برخوردار شوند.
دیکتاتوری رضا شاه، دیکتاتوری محمد رضا شاه، دیکتاتوری آیت الله خمینی و دیکتاتوری آیت الله خامنه ای تجربه شده است. ایران نیازمند گذار غیر خشونت آمیز از جمهوری اسلامی به یک «جمهوری سکولار دموکراتیک ملتزم به آزادی و حقوق بشر و عدالت به مثابه عدم تبعیض» است. اینک نوبت تجربه این الگو و شکل حکومت است. البته اگر آنان که به دنبال بالکانیزه کردن ایران اند، این فرصت را از مردم ایران دریغ ندارند.
رضا شاه و محمد رضا شاه هرچه که بودند، ایران پرست بودند و از تمامیت ارضی ایران دفاع می کردند. اما اینک برخی به نام آنان، از گروه های تجزیه طلب دفاع می کنند. به نام آنان ادعا می کنند که جنگ همان صلح است و اگر سازمان ناتو ایران را بمباران کند، مردم بی پناه تحت بمباران و حمله نظامی، برای بمباران کنندگان کف می زنند. بشتابید و ایران را تحت فصل هفتم منشور شورای امنیت سازمان ملل قرار دهید و علاوه بر تحریم های فلج کننده، این کشور را بمباران کنید و به تجزیه بکشانید.
پاورقی:
[۱] - «وقتی من نخست وزیر بودم و پانزدهم خرداد بلبوای ایران پیش آمد و ۲۰۰ نفر کشته شدند، تقریباً خانواده ۸۵ نفر آنها را بلافاصله پیدا کردیم و از همان تاریخ برای آنها شهریه برقرار کردم»(خاطرات علم، جلد چهارم، ص ۱۵۹. ۸ مرداد ۱۳۵۳).
[۲] - «عرض کردم در جریانات ۱۵ خرداد[۱۳۴۲] و اغتشاش تهران و ایران که غلام نخست وزیر بود، جز ارتشبد نصیری که آن وقت رئیس شهربانی بود، بقیه تقریباً دست و پای خود را گم کرده بودند و به این جهت من ناچار شدم نخست وزیری را ترک کرده تقریباً تمام روز در شهربانی در ستاد عملیات باشم که اینها دستپاچه نشوند. فرمودند من هم در آن موقع ناچار شدم چندین دفعه به شدت به اویسی که آن وقت فرمانده گارد بود بگویم مجبورید تیراندازی کنید. عرض کردم، از نخست وزیر دستور کتبی هم گرفتند و باز هم می ترسیدند و دائماً به من می گفتند باید دید ریشه این کار کجاست! در صورتی که نظامی هیچ لازم نیست که ریشه کار را جستجو کند. فرمودند، آخر آقایان سیاستمدار هم هستند!»(خاطرات علم، جلد سوم، صص ۳۱۸- ۳۱۷. ۱۵ آذر ۱۳۵۲).
[۳] - «در جریانات انقلاب سفید که من نخست وزیر شاهنشاه بودم، فقط استحکام اعلیحضرت بود که ما و کشور را نجات داد....اگر کوچکترین تزلزلی به کار می رفت ما و کشور همه رفته بودیم. صبح ۱۵ خرداد هم که اول با تلفن از من سئوال فرمودید حالا که انقلاب شده، چه می خواهی بکنی، من عرض کردم توپ و تفنگ در دست من است...مادر آنها را پاره می کنم. از ته دل خندیدید و فرمودید موافقم و پشت تو هستم. اگر کمی تزلزل در اعلیحضرت بود من چه غلطی می توانستم بکنم؟ همه چیز به باد رفته بود. فرمودند، بلی همان آخوندهای شپشو ما را می خوردند و تو نمی دانی که انتظام و علأ با چه وضعی پیش من آمدند. سر من داد زدند که بس است، بس است، آدم کشی بس است! دولت را بیندازید، با آخوندها کنار بیایید. بعد که من حرف آنها را شنیدم، آنها را از اتاق بیرون کردم و تو را خواستم و آن دستورات را دادم (درست روز ۱۸ خرداد بود که شاهنشاه مرا به کاخ سعدآباد احضار فرمودند و این اوامر را فرمودند و من تمام این سه روز از دفترم خارج نشده بودم و به سعدآباد هم با زره پوش رفتم چون هنوز شهر متشنج بود. فرمودند بلی خوب به خاطر دارم.»(خاطرات علم، جلد پنجم، ص ۴۲. ۲۵ فروردین ۱۳۵۴).
[۴] - خاطرات علم، جلد دوم، ص ۳۸۶. دوم بهمن ۱۳۵۱.
[۵] - «خارجی می خواست مرا هم روز ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ از نخست وزیری بیندازد به شاهنشاه عرض کردم توپ و تفنگ و قدرت در دست من است. از چهار تا اراذل و اوباش که پول سپهبد بختیار را گرفته است و او که پول آمریکاییها را داده است، بترسم؟ اول و آخر آنها را پاره می کنم! و کردم. نه تنها اول و آخر آنها را پاره کردم، آخوندها را و نفوذ آنها را برای همیشه از میان برداشتم»(خاطرات علم، جلد سوم، صص ۱۱۹- ۱۱۸. ۲۹ تیر ۱۳۵۲).
[۶] - «یک شب که نمی دانم در اروپا بود یا آمریکا، در پیشگاه شاه خیلی خصوصی بسیار خوش بودیم، به من فرمودند تو هم در روزهای [۱۵] خرداد ۱۳۴۲ در عالم نادانی به ما خدمت گرانبهایی انجام دادی! عرض کردم از مراحم شاهانه سپاسگذارم، ولی باید عرض کنم در عالم نادانی نبود، با آگاهی کامل بود. خودتان هم می دانید. فرمودند، حالا خوش هستیم، شوخی می کنیم.»(خاطرات علم، جلد دوم، ص ۶۰. ۲۲ خرداد ۱۳۴۹).
[۷] - "شاهنشاه فرمودند، در ۱۵ خرداد[۱۳۴۲] وضع خیلی سخت بود ولی جز شدت عمل کاری نکردی. عرض کردم، اتکا به پشتیبانی صد در صد اعلیحضرت همایونی داشتم و دیگر از هیچ چیز نمی اندیشیدم و ملاحظه فرمودید که پیشرفت کرد. یعنی طوری که همه جاده ها صاف شد. هم نفوذ خان و آخوند و هم نفوذ خارجی را در هم مالیدیم. فرمودند، همین طور است و من فکر می کنم که ۱۵ خرداد نقطه عطفی در تاریخ سلطنت من است"(خاطرات علم، جلد سوم، ص ۳۱۸).
[۸] - خاطرات علم، جلد اول، ص ۱۹۵. ۲۷ اردیبهشت ۱۳۴۸.
دیدگاه خوانندگان
۵۷
Hatef - پاریس، فرانسه
رستاخیز مردمى ایران تمامى این زوائد و پس مانده ها را با هم جارو کرده و به زباله دانى خواهد انداخت.
یکشنبه ۱ دی ۱۳۹۸ - ۰۸:۳۰
۴۶
زاگرس۴۳ - لیدز، انگلستان
ازادی رفاه امنیت ارزش و اعتبار جهانی پیشرفت در تمامی زمینه ها هزینه داره .
یکشنبه ۱ دی ۱۳۹۸ - ۱۱:۵۳
۵۴
پاینده ایران و ایرانی - مالمو، سوئد
ملت اینا علنی دارن میگن انقلاب کنید,وبا زبان بی زبانی دارن میگن ولی ما مثل دوره پهلوی نیستم فکر ملت باشیم کشته زیاد میدین,اخه بگو مرتیکه دئیوث مگر کم ملتو کشتین که بیشتر میخواهین, روانهای عقب مانده گورتونو گم کنید از این سرزمین
یکشنبه ۱ دی ۱۳۹۸ - ۱۳:۵۰
۵۴
پاینده ایران و ایرانی - مالمو، سوئد
..... به اونایی که پای اراجیف این روانیها و بیسوادها میشینن
یکشنبه ۱ دی ۱۳۹۸ - ۱۳:۵۳
۷۷
چهارشنبه سوری ایران - فرانکفورت، آلمان
درصورتیکه سه هزار کشته دادیم ان وقت سه میلیون از شماها کشته خواهد شد
یکشنبه ۱ دی ۱۳۹۸ - ۱۷:۲۸
۷۷
چهارشنبه سوری ایران - فرانکفورت، آلمان
درصورتیکه سه هزار کشته دادیم ان وقت سه میلیون از شماها کشته خواهد شد
یکشنبه ۱ دی ۱۳۹۸ - ۱۷:۲۸
۵۴
پاینده ایران و ایرانی - مالمو، سوئد
..... به اونایی که پای اراجیف این روانیها و بیسوادها میشینن
یکشنبه ۱ دی ۱۳۹۸ - ۱۳:۵۳
۵۴
پاینده ایران و ایرانی - مالمو، سوئد
ملت اینا علنی دارن میگن انقلاب کنید,وبا زبان بی زبانی دارن میگن ولی ما مثل دوره پهلوی نیستم فکر ملت باشیم کشته زیاد میدین,اخه بگو مرتیکه دئیوث مگر کم ملتو کشتین که بیشتر میخواهین, روانهای عقب مانده گورتونو گم کنید از این سرزمین
یکشنبه ۱ دی ۱۳۹۸ - ۱۳:۵۰
۴۶
زاگرس۴۳ - لیدز، انگلستان
ازادی رفاه امنیت ارزش و اعتبار جهانی پیشرفت در تمامی زمینه ها هزینه داره .
یکشنبه ۱ دی ۱۳۹۸ - ۱۱:۵۳
۵۷
Hatef - پاریس، فرانسه
رستاخیز مردمى ایران تمامى این زوائد و پس مانده ها را با هم جارو کرده و به زباله دانى خواهد انداخت.
یکشنبه ۱ دی ۱۳۹۸ - ۰۸:۳۰
۵۷
Hatef - پاریس، فرانسه
رستاخیز مردمى ایران تمامى این زوائد و پس مانده ها را با هم جارو کرده و به زباله دانى خواهد انداخت.
یکشنبه ۱ دی ۱۳۹۸ - ۰۸:۳۰
۴۶
زاگرس۴۳ - لیدز، انگلستان
ازادی رفاه امنیت ارزش و اعتبار جهانی پیشرفت در تمامی زمینه ها هزینه داره .
یکشنبه ۱ دی ۱۳۹۸ - ۱۱:۵۳
۵۴
پاینده ایران و ایرانی - مالمو، سوئد
ملت اینا علنی دارن میگن انقلاب کنید,وبا زبان بی زبانی دارن میگن ولی ما مثل دوره پهلوی نیستم فکر ملت باشیم کشته زیاد میدین,اخه بگو مرتیکه دئیوث مگر کم ملتو کشتین که بیشتر میخواهین, روانهای عقب مانده گورتونو گم کنید از این سرزمین
یکشنبه ۱ دی ۱۳۹۸ - ۱۳:۵۰
۵۴
پاینده ایران و ایرانی - مالمو، سوئد
..... به اونایی که پای اراجیف این روانیها و بیسوادها میشینن
یکشنبه ۱ دی ۱۳۹۸ - ۱۳:۵۳
۷۷
چهارشنبه سوری ایران - فرانکفورت، آلمان
درصورتیکه سه هزار کشته دادیم ان وقت سه میلیون از شماها کشته خواهد شد
یکشنبه ۱ دی ۱۳۹۸ - ۱۷:۲۸
۵۷
Hatef - پاریس، فرانسه
رستاخیز مردمى ایران تمامى این زوائد و پس مانده ها را با هم جارو کرده و به زباله دانى خواهد انداخت.
یکشنبه ۱ دی ۱۳۹۸ - ۰۸:۳۰
۷۷
چهارشنبه سوری ایران - فرانکفورت، آلمان
درصورتیکه سه هزار کشته دادیم ان وقت سه میلیون از شماها کشته خواهد شد
یکشنبه ۱ دی ۱۳۹۸ - ۱۷:۲۸
۵۴
پاینده ایران و ایرانی - مالمو، سوئد
ملت اینا علنی دارن میگن انقلاب کنید,وبا زبان بی زبانی دارن میگن ولی ما مثل دوره پهلوی نیستم فکر ملت باشیم کشته زیاد میدین,اخه بگو مرتیکه دئیوث مگر کم ملتو کشتین که بیشتر میخواهین, روانهای عقب مانده گورتونو گم کنید از این سرزمین
یکشنبه ۱ دی ۱۳۹۸ - ۱۳:۵۰
۴۶
زاگرس۴۳ - لیدز، انگلستان
ازادی رفاه امنیت ارزش و اعتبار جهانی پیشرفت در تمامی زمینه ها هزینه داره .
یکشنبه ۱ دی ۱۳۹۸ - ۱۱:۵۳
۵۴
پاینده ایران و ایرانی - مالمو، سوئد
..... به اونایی که پای اراجیف این روانیها و بیسوادها میشینن
یکشنبه ۱ دی ۱۳۹۸ - ۱۳:۵۳
۵۴
پاینده ایران و ایرانی - مالمو، سوئد
..... به اونایی که پای اراجیف این روانیها و بیسوادها میشینن
یکشنبه ۱ دی ۱۳۹۸ - ۱۳:۵۳
۴۶
زاگرس۴۳ - لیدز، انگلستان
ازادی رفاه امنیت ارزش و اعتبار جهانی پیشرفت در تمامی زمینه ها هزینه داره .
یکشنبه ۱ دی ۱۳۹۸ - ۱۱:۵۳
۵۴
پاینده ایران و ایرانی - مالمو، سوئد
ملت اینا علنی دارن میگن انقلاب کنید,وبا زبان بی زبانی دارن میگن ولی ما مثل دوره پهلوی نیستم فکر ملت باشیم کشته زیاد میدین,اخه بگو مرتیکه دئیوث مگر کم ملتو کشتین که بیشتر میخواهین, روانهای عقب مانده گورتونو گم کنید از این سرزمین
یکشنبه ۱ دی ۱۳۹۸ - ۱۳:۵۰
۷۷
چهارشنبه سوری ایران - فرانکفورت، آلمان
درصورتیکه سه هزار کشته دادیم ان وقت سه میلیون از شماها کشته خواهد شد
یکشنبه ۱ دی ۱۳۹۸ - ۱۷:۲۸
۵۷
Hatef - پاریس، فرانسه
رستاخیز مردمى ایران تمامى این زوائد و پس مانده ها را با هم جارو کرده و به زباله دانى خواهد انداخت.
یکشنبه ۱ دی ۱۳۹۸ - ۰۸:۳۰