اگر جی پی اس از کار بیفتد، چه اتفاقی میافتد؟
رأی دهید
اگر جی پی اس - سامانه موقعیتیابی جهانی- از کار بیفتد، چه اتفاقی خواهد افتاد؟
برای شروع باید مغزمان را به کار بیندازیم و موقع رفتن از نقطه A به B به دنیای اطراف خود توجه کنیم. این شاید چیز بدی نباشد: احتمال این که به دلیل اعتماد نابجا به دستگاههای ناوبری موقع رانندگی به رودخانه بیفتیم یا روی لبه پرتگاه برویم بسیار کمتر خواهد شد.
وقتی صحبت از حماقتهایی که جی پی اس میتواند مسبب آنها باشد به میان میآید، هر کدام از ما داستان مورد علاقه خودمان را داریم. داستان من ماجرای آن زوج سوئدی است که نام جزیره کاپری در ایتالیا را اشتباه تایپ کردند و از جایی سر در آوردند که کیلومترها با این مکان فاصله داشت و در آن خبری از دریا نبود.
اما اینها موارد استثنا هستند.
دستگاههایی که از جی پی اس استفاده میکنند معمولا جلوی گم شدن ما را میگیرند. اگر این دستگاهها کارشان را درست انجام نمیدادند، حرکت آرام رانندههایی که سعی داشتند به تابلوهای خیابانها نگاه کنند یا برای کمک گرفتن از نقشه بایستند، جادهها را بند میآورد. اگر هم با قطار رفت و آمد میکنید، خبری از تابلوی اعلاناتی که زمان رسیدن قطار بعدی را اطلاع دهد، نبود.
برای گرفتن تاکسی تلفنی هم با مشکل مواجه میشوید.
بدون جی پی اس، خدمات اورژانس هم دچار مشکل میشدند. اپراتورها قادر به ردیابی تماسگیرندهها از طریق سیگنالهای تلفنی نبودند و نمیتوانستند نزدیکترین آمبولانس یا ماشین پلیس را پیدا کنند.
در بندرگاهها هم راهبندان بوجود میآمد چون جرثقیلها برای تخلیه بار کشتیها به جی پی اس نیاز دارند.
کند شدن و توقف سیستم لجستیکی باعث بروز کمبودهایی در سوپرمارکتها میشد و فعالیت کارخانهها هم ممکن بود متوقف شوند چون مواد اولیه به موقع در اختیارشان قرار نمیگرفت.
کشاورزی، ساخت و ساز، ماهیگیری، نظرسنجی، اینها سایر صنایعی هستند که در یک گزارش دولت بریتانیا به آنها اشاره شده است. بنابر این گزارش که سال ۲۰۱۷ منتشر شد، توقف جی پی اس در پنج روز اول خود، روزانه حدود ۸۲۰ میلیون پوند خسارت به دنبال خواهد داشت.
در صورت ادامه این وضعیت، باید نگران قدرت انعطاف انبوهی از سیستمهای دیگر هم باشیم. سیستمهایی که چون جی پی اس را فقط یک سرویس مکانیابی تصور میکنیم، حتی به ذهنمان هم خطور نمیکنند.
جی پی اس علاوه بر سرویس مکانیاب، سرویس تشخیص زمان هم هست.
این سیستم از ۲۴ ماهواره مجهز به ساعتهایی تشکیل شده که همگی در نهایت دقت با هم هماهنگ هستند.
وقتی گوشی هوشمندتان برای پیدا کردن شما روی نقشه از جی پی اس استفاده میکند، از این ماهوارهها سیگنال میگیرد و محاسباتش را بر اساس زمان فرستاده شدن این سیگنالها و مکان قرارگیری ماهوارهها انجام میدهد.
اگر ساعتهای روی این ماهوارهها به اندازه یک هزارم ثانیه دقیق عمل نکنند، شما خودتان را در جایی که ۲۰۰ یا ۳۰۰ کیلومتر از مکان واقعیتان قرار دارد، خواهید یافت.
بنابراین اگر به دنبال اطلاعات به شدت دقیق در مورد زمان هستند، جی پی اس آن را در اختیارتان قرار خواهد داد.
شبکههای مخابرات را در نظر بگیرید: تماسهای شما از طریق تکنیکی به نام تسهیمسازی، تکنیکی که برای ارسال همزمان چند سیگنال مجزا از طریق یک کانال یا خط مورد استفاده قرار میگیرد) در فضا با سایرین سهیم میشوند. در این تکنیک دادهها مهر زمان میخورند، بهم ریخته و در سوی دیگر خط دوباره مرتب میشوند.
اگر جی پی اس از کار بیفتد، چه اتفاقی خواهد افتاد؟ یک اشتباه صد هزارم ثانیهای میتواند مشکل ایجاد کند. پرداختهای بانکی، بازارهای سهام، شبکههای انرژی، تلویزیونهای دیجیتال، رایانش ( محاسبات) ابری، همه به مکانهای مختلفی که از نظر زمانی با هم هماهنگ هستند، وابستهاند.
اگر جی پی اس از کار بیفتد، سیستمهای پشتیبان در چه سطح و اندازه و برای چه مدتی قادر به روی پا نگه داشتن این نمایشها هستند؟ پاسخ نه چندان امیدوارکننده این است که به نظر نمیآید هیچ کسی بداند.
جای تعجب نیست که گاهی اوقات نام " ابزار نامرئی " را به جی پی اس میدهند.
قیمت گذاشتن روی این سیستم تقریبا غیر ممکن است. گرگ میلنر، در کتاب خود با عنوان " مکاننما: جی پی اس چگونه دنیای ما را تغییر میدهد" نوشته، مثل این است که بپرسید: "میزان ارزش اکسیژن برای سیستم تنفس انسان چقدر است؟"
این کتاب داستان خواندنی اختراعی است که اولین حامیاش ارتش آمریکا بود چون میتوانست به ریختن بمب روی سر مردم کمک کند. البته آنها اصلا مطمئن نبودند به چنین چیزی نیاز دارند. یک واکنش تکراری نسبت به این سیستم این بود: " من میدانم کجا هستم، چرا به یک ماهواره نیاز داشته باشم که به من بگوید کجایم؟"
ماهواره جی پی اس در ۱۹۷۸ آغاز به کار کرد اما تا سال ۱۹۹۰ و جنگ اول خلیج فارس طول کشید تا عقیده کسانی که نسبت به آن شک داشتند، تغییر کند.
وقتی در جریان عملیات طوفان صحرا یک طوفان واقعی شکل گرفت و شنهای معلق در هوا قدرت دید را تا ۵ متر کاهش دادند، جی پی اس به سربازها کمک کرد بدون قرار گرفتن بر سر راه هم، مکان مینها را شناسایی کنند و راه بازگشت به منابع آب را بیابند.
این سیستم آشکارا جان آنها را نجات داده بود و از آنجایی که تعداد گیرندههای در اختیار ارتش کافی نبود، سربازها از خانوادههایشان در آمریکا خواستند تا با هزینه شخصی خودشان دستگاههایی که در بازار بالغ بر ۸۲۰ پوند قیمت داشتند را برای آنها بفرستند.
با توجه به مزیتهایی که جی پی اس برای ارتش به همراه داشت، شاید تعجب کنید چرا نیروهای مسلح آمریکا با استفاده عموم از آن مشکلی نداشتند. واقعیت این است که آنها راضی نبودند اما کاری هم از دستشان برنمیآمد.
آنها تلاش کردند کاری کنند ماهواره عملا دو سیگنال بفرستد - یک سیگنال دقیق و واضح برای استفاده خودشان و یک سیگنال ضعیف شده و با کیفیت پایینتر برای مردم عادی. اما کمپانیها راههای هوشمندانهای برای جذب تمرکز این سیگنالها پیدا کردند و رونق اقتصادی هر روز آشکارتر میشد.
سال ۲۰۰۰، بیل کلینتون رییس جمهوری آمریکا بالاخره سر تسلیم فرود آورد و سیگنال با کیفیت بالا را در اختیار عموم قرار داد.
مالیاتدهندگان آمریکایی سالانه میلیاردها دلار برای ادامه کار جی پی اس میپردازند و این نهایت لطف آنهاست. اما آیا درست است که ساکنان سایر نقاط دنیا به ادامه این دست و دلبازی تکیه کنند؟
ماهواره جی پی اس در ۱۹۷۸ آغاز به کار کرد اما تا سال ۱۹۹۰ و جنگ اول خلیج فارس طول کشید تا عقیده کسانی که نسبت به آن شک داشتند، تغییر کند واقعیت این است که جی پی اس تنها سیستم ناوبری ماهوارهای در جهان نیست.
یک نمونه روسی از آن هم وجود دارد که نامش گلوناس است. این سیستم البته به خوبی جی پی اس نیست. چین و اتحادیه اروپا هم به ترتیب پروژههای بسیار پیشرفته بیدو و گالیله را دارند.
این ماهوارههای جایگزین ممکن است به ما در برطرف کردن مشکلات مختص جی پی اس کمک کنند اما این امکان هم وجود دارد که در درگیریهای احتمالی آینده به یک هدف نظامی وسوسه کننده تبدیل شوند و میتوان جنگی فضایی را تصور کرد که به خاموشی (آفلاین شدن) همه میانجامد. یک طوفان خورشیدی که به اندازه کافی بزرگ باشد هم میتواند از عهده این کار برآید.
جایگزینهای زمینی هم برای ناوبری ماهوارهای وجود دارد. مهمترین آنها " ایلوران" (eLoran) نام دارد اما همه دنیا را پوشش نمیهد. برخی کشورها هم بیشتر از سایرین روی توسعه سیستمهای ملی خود انرژی صرف میکنند.
چین هم سیستم ناوبری ماهوارهای دارد یکی از جدابیتهای ایلوران این است که سیگنالهای قدرتمندتری دارد. سیگنالهای جی پی اس پس از طی مسافت ۲۰ هزار کیلومتری وقتی به زمین میرسند به شدت ضعیف میشوند. به این ترتیب اگر کارت را بلد باشی، میدانی چطور آنها را متوقف یا در آنها اختلال ایجاد کنی.
افرادی که برای فکر کردن در مورد این چیزها پول میگیرند کمتر نگران سناریوهای آخرالزمانی هستند؛ این که یک روز از خواب بیدار شوند و ببیند همه چیز آفلاین است. آنها بیشتر نگران "تروریستها" ودولت-ملتهایی هستند که قادرند با فرستادن سیگنالهای نادرست به گیرندههای جی پی اس در یک منطقه مشخص ویرانی به بار بیاورند.
روسیه دخالت خود در ایجاد اختلال در سیگنالهای فرودگاه بن گوریون را تکذیب کرده است تاد هامفریز، استاد مهندسی هوافضا ثابت کرده با ایجاد اختلال در سیگنالها میتواند پهپادها را سرنگون و قایقهای تفریحی بزرگ را منحرف کرد. او نگران این است که مهاجمان عملا بتوانند شبکههای برق را نابود کنند، شبکههای موبایل را از کار بیندازند و باعث سقوط بازارهای سهام شوند.
واقعیت این است که نمیتوان در مورد خسارات احتمالی ناشی از ایجاد اختلال در سیگنالهای جی پی اس مطمئن بود.
اما فقط از آن گردشگران سوئدی در کاپری سوال کنید. این که بدانید گم شدهاید یک چیز است و این که به اشتباه متقاعد شوید میدانید کجا هستید یک مشکل کاملا متفاوت است.
برای شروع باید مغزمان را به کار بیندازیم و موقع رفتن از نقطه A به B به دنیای اطراف خود توجه کنیم. این شاید چیز بدی نباشد: احتمال این که به دلیل اعتماد نابجا به دستگاههای ناوبری موقع رانندگی به رودخانه بیفتیم یا روی لبه پرتگاه برویم بسیار کمتر خواهد شد.
وقتی صحبت از حماقتهایی که جی پی اس میتواند مسبب آنها باشد به میان میآید، هر کدام از ما داستان مورد علاقه خودمان را داریم. داستان من ماجرای آن زوج سوئدی است که نام جزیره کاپری در ایتالیا را اشتباه تایپ کردند و از جایی سر در آوردند که کیلومترها با این مکان فاصله داشت و در آن خبری از دریا نبود.
اما اینها موارد استثنا هستند.
دستگاههایی که از جی پی اس استفاده میکنند معمولا جلوی گم شدن ما را میگیرند. اگر این دستگاهها کارشان را درست انجام نمیدادند، حرکت آرام رانندههایی که سعی داشتند به تابلوهای خیابانها نگاه کنند یا برای کمک گرفتن از نقشه بایستند، جادهها را بند میآورد. اگر هم با قطار رفت و آمد میکنید، خبری از تابلوی اعلاناتی که زمان رسیدن قطار بعدی را اطلاع دهد، نبود.
برای گرفتن تاکسی تلفنی هم با مشکل مواجه میشوید.
بدون جی پی اس، خدمات اورژانس هم دچار مشکل میشدند. اپراتورها قادر به ردیابی تماسگیرندهها از طریق سیگنالهای تلفنی نبودند و نمیتوانستند نزدیکترین آمبولانس یا ماشین پلیس را پیدا کنند.
کند شدن و توقف سیستم لجستیکی باعث بروز کمبودهایی در سوپرمارکتها میشد و فعالیت کارخانهها هم ممکن بود متوقف شوند چون مواد اولیه به موقع در اختیارشان قرار نمیگرفت.
کشاورزی، ساخت و ساز، ماهیگیری، نظرسنجی، اینها سایر صنایعی هستند که در یک گزارش دولت بریتانیا به آنها اشاره شده است. بنابر این گزارش که سال ۲۰۱۷ منتشر شد، توقف جی پی اس در پنج روز اول خود، روزانه حدود ۸۲۰ میلیون پوند خسارت به دنبال خواهد داشت.
در صورت ادامه این وضعیت، باید نگران قدرت انعطاف انبوهی از سیستمهای دیگر هم باشیم. سیستمهایی که چون جی پی اس را فقط یک سرویس مکانیابی تصور میکنیم، حتی به ذهنمان هم خطور نمیکنند.
جی پی اس علاوه بر سرویس مکانیاب، سرویس تشخیص زمان هم هست.
این سیستم از ۲۴ ماهواره مجهز به ساعتهایی تشکیل شده که همگی در نهایت دقت با هم هماهنگ هستند.
وقتی گوشی هوشمندتان برای پیدا کردن شما روی نقشه از جی پی اس استفاده میکند، از این ماهوارهها سیگنال میگیرد و محاسباتش را بر اساس زمان فرستاده شدن این سیگنالها و مکان قرارگیری ماهوارهها انجام میدهد.
اگر ساعتهای روی این ماهوارهها به اندازه یک هزارم ثانیه دقیق عمل نکنند، شما خودتان را در جایی که ۲۰۰ یا ۳۰۰ کیلومتر از مکان واقعیتان قرار دارد، خواهید یافت.
بنابراین اگر به دنبال اطلاعات به شدت دقیق در مورد زمان هستند، جی پی اس آن را در اختیارتان قرار خواهد داد.
شبکههای مخابرات را در نظر بگیرید: تماسهای شما از طریق تکنیکی به نام تسهیمسازی، تکنیکی که برای ارسال همزمان چند سیگنال مجزا از طریق یک کانال یا خط مورد استفاده قرار میگیرد) در فضا با سایرین سهیم میشوند. در این تکنیک دادهها مهر زمان میخورند، بهم ریخته و در سوی دیگر خط دوباره مرتب میشوند.
اگر جی پی اس از کار بیفتد، سیستمهای پشتیبان در چه سطح و اندازه و برای چه مدتی قادر به روی پا نگه داشتن این نمایشها هستند؟ پاسخ نه چندان امیدوارکننده این است که به نظر نمیآید هیچ کسی بداند.
جای تعجب نیست که گاهی اوقات نام " ابزار نامرئی " را به جی پی اس میدهند.
قیمت گذاشتن روی این سیستم تقریبا غیر ممکن است. گرگ میلنر، در کتاب خود با عنوان " مکاننما: جی پی اس چگونه دنیای ما را تغییر میدهد" نوشته، مثل این است که بپرسید: "میزان ارزش اکسیژن برای سیستم تنفس انسان چقدر است؟"
این کتاب داستان خواندنی اختراعی است که اولین حامیاش ارتش آمریکا بود چون میتوانست به ریختن بمب روی سر مردم کمک کند. البته آنها اصلا مطمئن نبودند به چنین چیزی نیاز دارند. یک واکنش تکراری نسبت به این سیستم این بود: " من میدانم کجا هستم، چرا به یک ماهواره نیاز داشته باشم که به من بگوید کجایم؟"
ماهواره جی پی اس در ۱۹۷۸ آغاز به کار کرد اما تا سال ۱۹۹۰ و جنگ اول خلیج فارس طول کشید تا عقیده کسانی که نسبت به آن شک داشتند، تغییر کند.
وقتی در جریان عملیات طوفان صحرا یک طوفان واقعی شکل گرفت و شنهای معلق در هوا قدرت دید را تا ۵ متر کاهش دادند، جی پی اس به سربازها کمک کرد بدون قرار گرفتن بر سر راه هم، مکان مینها را شناسایی کنند و راه بازگشت به منابع آب را بیابند.
این سیستم آشکارا جان آنها را نجات داده بود و از آنجایی که تعداد گیرندههای در اختیار ارتش کافی نبود، سربازها از خانوادههایشان در آمریکا خواستند تا با هزینه شخصی خودشان دستگاههایی که در بازار بالغ بر ۸۲۰ پوند قیمت داشتند را برای آنها بفرستند.
با توجه به مزیتهایی که جی پی اس برای ارتش به همراه داشت، شاید تعجب کنید چرا نیروهای مسلح آمریکا با استفاده عموم از آن مشکلی نداشتند. واقعیت این است که آنها راضی نبودند اما کاری هم از دستشان برنمیآمد.
آنها تلاش کردند کاری کنند ماهواره عملا دو سیگنال بفرستد - یک سیگنال دقیق و واضح برای استفاده خودشان و یک سیگنال ضعیف شده و با کیفیت پایینتر برای مردم عادی. اما کمپانیها راههای هوشمندانهای برای جذب تمرکز این سیگنالها پیدا کردند و رونق اقتصادی هر روز آشکارتر میشد.
سال ۲۰۰۰، بیل کلینتون رییس جمهوری آمریکا بالاخره سر تسلیم فرود آورد و سیگنال با کیفیت بالا را در اختیار عموم قرار داد.
مالیاتدهندگان آمریکایی سالانه میلیاردها دلار برای ادامه کار جی پی اس میپردازند و این نهایت لطف آنهاست. اما آیا درست است که ساکنان سایر نقاط دنیا به ادامه این دست و دلبازی تکیه کنند؟
یک نمونه روسی از آن هم وجود دارد که نامش گلوناس است. این سیستم البته به خوبی جی پی اس نیست. چین و اتحادیه اروپا هم به ترتیب پروژههای بسیار پیشرفته بیدو و گالیله را دارند.
این ماهوارههای جایگزین ممکن است به ما در برطرف کردن مشکلات مختص جی پی اس کمک کنند اما این امکان هم وجود دارد که در درگیریهای احتمالی آینده به یک هدف نظامی وسوسه کننده تبدیل شوند و میتوان جنگی فضایی را تصور کرد که به خاموشی (آفلاین شدن) همه میانجامد. یک طوفان خورشیدی که به اندازه کافی بزرگ باشد هم میتواند از عهده این کار برآید.
جایگزینهای زمینی هم برای ناوبری ماهوارهای وجود دارد. مهمترین آنها " ایلوران" (eLoran) نام دارد اما همه دنیا را پوشش نمیهد. برخی کشورها هم بیشتر از سایرین روی توسعه سیستمهای ملی خود انرژی صرف میکنند.
افرادی که برای فکر کردن در مورد این چیزها پول میگیرند کمتر نگران سناریوهای آخرالزمانی هستند؛ این که یک روز از خواب بیدار شوند و ببیند همه چیز آفلاین است. آنها بیشتر نگران "تروریستها" ودولت-ملتهایی هستند که قادرند با فرستادن سیگنالهای نادرست به گیرندههای جی پی اس در یک منطقه مشخص ویرانی به بار بیاورند.
واقعیت این است که نمیتوان در مورد خسارات احتمالی ناشی از ایجاد اختلال در سیگنالهای جی پی اس مطمئن بود.
اما فقط از آن گردشگران سوئدی در کاپری سوال کنید. این که بدانید گم شدهاید یک چیز است و این که به اشتباه متقاعد شوید میدانید کجا هستید یک مشکل کاملا متفاوت است.