گزارش روزنامه اسرائیلی از یک مانکن جوان که مجبور به فرار از ایران شد

من که چشمم گرفت! نه، باید گفت، عاشقش شدم! هم جوانی دارم و هم خوش تیپم، منتها پول ندارم که گولش بزنم! بدرک که ترش تره بلد نیست درست کنه! نمیدانم، آیا ایشان با جوانی و تیپم "بله" را میگه!؟

نگزیا، بگو آقا ضیا!.

زیبایی فقط بانوان پارسی

من صد در صد با ازادی موافقم ولی در کشوریکه مرد سالاری برگرفته ازاین دین بیابانی بیداد میکند و پس از ع۰۰قلاب شکوهمند افزایش نجومی یافته باکار این خانم موافق نیستم زیراکه مانکن لباس با مانکن مجلات سکسی تفاوت دارد و بهانه بدست طرفداران رژیم که بله اینها که ضد حجاب اجباری وننگین مبارزه میکنند نتیجه اش چنین تصاویری خواهد بود البته مقصودم تصاویر عریان این خانم است

[::boysboys - مونیخ، آلمان::]. کاملا! ولی طبق فتوای مایلی سایرس "فقط" میشه نگاهش کرد و دست بهش نزد که امتحان کنیم خدا دادی و یا اینکه پروتزه! بعد بما میگن و یاد دادند که آفریدگار عادل است! همش دروغ های مذهبی!

[::amirgheryou - تهران، ایران::]. عجب فرمایش کردید! فرار باسن ها 🤣🤣🤣

رفتم در گوگل سراغش را بگیریم که این نگزیا چیه و کجاییه، که شوربختانه هیچی از معنی اسمش و محل تولدش نوشته نشده! معنی این اسم نگزیا چه میتونه باشه!؟

✍جباریت، محصول توده‌های جبار. دکتر محسن رنانی . این نوروز توفیق یافتم تا خواندن کتاب «نقد و تحلیل جباریت»نوشته «مانس اشپربر» را تمام کنم.این روانشناس مجارستانی به دلیل جنگ جهانی دوم همراه خانواده اش به اتریش مهاجرت کرده اند این کتاب را در سن ۳۲ سالگی و در دهه ۳۰ میلادی پیش از آنکه هیتلر جهان را به کام جنگ جهانی دوم بکشاند، به زبان آلمانی نگاشته است.او حتی در کتاب خود از روی تحلیل روانی رفتار دیکتاتورها، پیش‌بینی کرده است که کسی مثل هیتلر سرانجام خودکشی خواهد کرد. وقتی این کتاب منتشر شد نویسنده‌اش نه تنها مجبور شد برای مصون ماندن از خشم نازیها به زندگی پنهانی روی آورد بلکه حتی کمونیست‌های پیرو استالین نیز خواندن این کتاب را ممنوع کردند. این کتاب توسط کریم قصیم به زبان فارسی ترجمه و در سال ۱۳۶۳ توسط انتشارات دماوند به چاپ رسیده است.انتشارات دماوند در سال ۶۴ تعطیل شد. اشپربر در این کتاب که متنی بسیار روان و جذاب دارد،با تحلیل روانشناختی شخصیت و رفتار جباران نشان می‌دهد که جباران به خودی خود جبار نمی‌شوند بلکه آنها محصول رفتار توده‌هایی هستند که خلق‌وخوی جباریت بخشی از وجود آنهاست.

.برای آن که جباریت و دیکتاتوری برای همیشه از جامعه‌ای رخت بربندد باید روحیه جباریت توده‌ها از بین برود (یادمان نرود که ما ایرانی‌ها رابطه خوبی با موجودات ضعیف تر از خودمان نداریم.ببینید بچه هایمان خیلی راحت به سوی گربه‌ها و سگ‌ها سنگ می‌اندازند،سوارها به پیاده‌ها رحم نمی‌کنند،همه‌مان در موضع شغلی خودمان حکومت می‌کنیم.بقال حاکم است نانوا حاکم است رانند تاکسی حاکم است.مامور پلیس و قاضی و همه‌‌وهمه در موضع شغلی خود می‌خواهیم حکومت کنیم. وقتی در خیابان دزد را می‌گیریم به جای آن که تحویل پلیس‌‌اش بدهیم اول به او کتک مفصلی می‌زنیم،پلیس‌مان وقتی خطاکاری را دستگیر می‌کند اول او را می‌زند و این مثالها الی‌ماشاء‌الله وجود دارد. این‌ها همه نشانه‌های جباریت نهفته‌ای است که در همه ما وجود دارد). اشپربر نشان می‌دهد که چگونه شخصیت روانی یک جبار به تدریج و در طول زمان تحول می‌یابد و او را از یک زندگی معمولی محروم می‌کند به‌گونه‌ای که جبار به تدریج دچار سادیسم (دیگر آزاری) و در مراحل بعدی دچار مازوخیسم (خودآزاری) می‌شود.

در واقع از نظر اشپربر، جباران بیمارانی هستند که بیماری‌شان در هیاهوی توده‌ها، برای خودشان و برای دیگران مخفی می‌ماند و به همین علت فرصت درمان نیز از آنها ستانده می‌شود. اشپربر با دسته بندی انواع ترس نشان می‌دهد که جباران دچار «ترس تهاجمی» هستند و در واقع بخش بزرگی از رفتار آنها ناشی از این نوع ترس است. اشپربر معتقد است اعتیاد به دشمن تراشی و ایده «دشمن انگاری هر کس با ما نیست» از سوی جباران محصول ترس عمیقی است که در وجود آنها نهفته است. او از قول افلاطون می‌نویسد «هر کس می‌تواند شایسته صفت شجاع باشد الا فرد جبار». و بعد خودش به زیبایی و با تحلیل روانشناختی نشان می‌دهد که این سخن افلاطون چقدر دقیق است. در واقع نشان می‌دهد که جباریت ویژگی است که جایگزین فقدان شجاعت می‌شود. و این رفتار در همه سطوح قدرت (پدر، معلم، رئیس اداره، پلیس محله و ....) نمود دارد. اما وقتی احاد توده های شخصیتاً جبار در عالم واقع با یکی از جباران همراهی می‌کنند و او را حمایت می‌کنند، از او یک حاکم به تمام معنی دیکتاتور می‌سازند.

اشپربر نشان می‌دهد که چگونه ترس در طول زمان به نفرت تبدیل می‌شود و آنگاه توده‌ها برای ارضای حس نفرتشان از عده‌ای، جباری را یاری می‌کنند تا آنان را نابود کند. و بعد دوباره زمانی می‌رسد که توده‌‌ها به علت نفرت از همین جبار، او را به کمک جبار دیگری به چوبه‌دار می‌سپارند. او به زیبایی نشان می‌دهد که چگونه جباران با ساده کرده مسائل پیچیده زندگی، راه ‌‌حل‌های عامه پسند اما غیر قابل اجرا می‌دهند و اصلا هم نگران عدم قابلیت اجرای این ایده‌های خود نیستند چرا که آموخته اند وقتی راه حل‌شان به نتیجه نرسید به‌راحتی می‌توانند با انداختن مسئولیت این ناکامی ‌به گردن دیگران (دشمنان فرضی)، این ناکامی را تبدیل به فرصتی کنند تا نشان دهند که دشمنان‌شان چقدر قدرتمند‌اند و نمی‌گذارند تا آنها به اهدافشان برسند. اشپربر البته تحلیل‌اش را معطوف به شخصیت سیاسی خاصی نمی‌کند اما برخی مثال‌هایش را از رفتار دیکتاتورهای زمانه‌اش (استالین و هیتلر) می‌آورد.

بااین‌حال، زیبایی این کتاب به این است که وقتی نام هیتلر و استالین را حذف می‌کنیم و نام هر دیکتاتور دیگری را می‌گذاریم می‌بینیم چقدر تحلیل تازه است، گویا اشپربر آن را همین دیروز و برای تحلیل رفتار دیکتاتورها ی این زمانه نوشته است.

[::mehdi sadigh - دوسلدروف، آلمان::]. از کجا فهمیدی این حاج خانوم پارسی هستش؟ این کشور 80 میلیونی اسمش ایرانه و از هر موضوع چرتی برای تبلور و خودنمایی قوم و قبیله خودت استفاده نکن. به چیزایی هم افتخار میکنید که واقعا مسخرس!

[::scandal - برلین، آلمان::]. نگزیا 1واو در وسط اسم کم گذاشتن برای درک بهتر معنی نامش. خخخ.

از نظرات جنسی کاربرا دوباره ثابت شد فرقی بین ایرانی مذهبی و غیر مذهبی نیست .

[::amirgheryou - تهران، ایران::]. عزیز جان، مجلس سنگینه! منم چنین فکری کردم که .‌‌‌....باشه که فرمودید، بعد گفتم اگه بنویسم، هیچ فایده ای نداره و سانسور خواهد شد که خوشبختانه شما بسیار در سطح بوندس لیگا آن منظورم را رساندید! شایدم اعبری و ارامنه ایی باشه! بهرحال، من که همیشه به اینجا میام و به چهره خدا دادی او را می نگرم تا به قدرت آفریدگار پی ببرم! عاشقی بد چیزیه! نمیدانم چکار کنم!؟ صفحه فیس لوک و اینستاگرام نداره که مخش را بزنم و زیاد بفکر پول نباشه و با من هم خوشبخت تر خواهد شد و خنده از لبان زیبا ش نخواهد رفت!

[::scandal - برلین، آلمان::]. کلا خانومهایی که تستسترون بیشتری دارن و کمی مردونگی و 4شونگی در ظاهر زنونشون غلبه کرده خوش اندامتر و سکسی تر هستن. (خدا نکرده سوتفاهم همجنس گرایی نشه) البته گزو تر هم هستن خخخخ

[::sasan87 - سیاتل، ایالات متحده امریکا::]. بهتره بگی از نظر جنسی فرقی بین انسان مذهبی و غیر مذهبی نیست. آدما کاورهای مختلف دارن اما غریزه یکسان دارن.

[::amirgheryou - تهران، ایران::]. ببخشید حاج آقا شب بود سبیل هاتو ندیم

[::mehdi sadigh - دوسلدروف، آلمان::]. الان که روزه ببین و حرفای تخیلی نزن.

[::mehdi sadigh - دوسلدروف، آلمان::]. الان که روزه ببین و حرفای تخیلی نزن.

[::amirgheryou - تهران، ایران::]. ببخشید حاج آقا شب بود سبیل هاتو ندیم

[::sasan87 - سیاتل، ایالات متحده امریکا::]. بهتره بگی از نظر جنسی فرقی بین انسان مذهبی و غیر مذهبی نیست. آدما کاورهای مختلف دارن اما غریزه یکسان دارن.

[::scandal - برلین، آلمان::]. کلا خانومهایی که تستسترون بیشتری دارن و کمی مردونگی و 4شونگی در ظاهر زنونشون غلبه کرده خوش اندامتر و سکسی تر هستن. (خدا نکرده سوتفاهم همجنس گرایی نشه) البته گزو تر هم هستن خخخخ

[::amirgheryou - تهران، ایران::]. عزیز جان، مجلس سنگینه! منم چنین فکری کردم که .‌‌‌....باشه که فرمودید، بعد گفتم اگه بنویسم، هیچ فایده ای نداره و سانسور خواهد شد که خوشبختانه شما بسیار در سطح بوندس لیگا آن منظورم را رساندید! شایدم اعبری و ارامنه ایی باشه! بهرحال، من که همیشه به اینجا میام و به چهره خدا دادی او را می نگرم تا به قدرت آفریدگار پی ببرم! عاشقی بد چیزیه! نمیدانم چکار کنم!؟ صفحه فیس لوک و اینستاگرام نداره که مخش را بزنم و زیاد بفکر پول نباشه و با من هم خوشبخت تر خواهد شد و خنده از لبان زیبا ش نخواهد رفت!

از نظرات جنسی کاربرا دوباره ثابت شد فرقی بین ایرانی مذهبی و غیر مذهبی نیست .

[::scandal - برلین، آلمان::]. نگزیا 1واو در وسط اسم کم گذاشتن برای درک بهتر معنی نامش. خخخ.

[::mehdi sadigh - دوسلدروف، آلمان::]. از کجا فهمیدی این حاج خانوم پارسی هستش؟ این کشور 80 میلیونی اسمش ایرانه و از هر موضوع چرتی برای تبلور و خودنمایی قوم و قبیله خودت استفاده نکن. به چیزایی هم افتخار میکنید که واقعا مسخرس!

بااین‌حال، زیبایی این کتاب به این است که وقتی نام هیتلر و استالین را حذف می‌کنیم و نام هر دیکتاتور دیگری را می‌گذاریم می‌بینیم چقدر تحلیل تازه است، گویا اشپربر آن را همین دیروز و برای تحلیل رفتار دیکتاتورها ی این زمانه نوشته است.

اشپربر نشان می‌دهد که چگونه ترس در طول زمان به نفرت تبدیل می‌شود و آنگاه توده‌ها برای ارضای حس نفرتشان از عده‌ای، جباری را یاری می‌کنند تا آنان را نابود کند. و بعد دوباره زمانی می‌رسد که توده‌‌ها به علت نفرت از همین جبار، او را به کمک جبار دیگری به چوبه‌دار می‌سپارند. او به زیبایی نشان می‌دهد که چگونه جباران با ساده کرده مسائل پیچیده زندگی، راه ‌‌حل‌های عامه پسند اما غیر قابل اجرا می‌دهند و اصلا هم نگران عدم قابلیت اجرای این ایده‌های خود نیستند چرا که آموخته اند وقتی راه حل‌شان به نتیجه نرسید به‌راحتی می‌توانند با انداختن مسئولیت این ناکامی ‌به گردن دیگران (دشمنان فرضی)، این ناکامی را تبدیل به فرصتی کنند تا نشان دهند که دشمنان‌شان چقدر قدرتمند‌اند و نمی‌گذارند تا آنها به اهدافشان برسند. اشپربر البته تحلیل‌اش را معطوف به شخصیت سیاسی خاصی نمی‌کند اما برخی مثال‌هایش را از رفتار دیکتاتورهای زمانه‌اش (استالین و هیتلر) می‌آورد.

در واقع از نظر اشپربر، جباران بیمارانی هستند که بیماری‌شان در هیاهوی توده‌ها، برای خودشان و برای دیگران مخفی می‌ماند و به همین علت فرصت درمان نیز از آنها ستانده می‌شود. اشپربر با دسته بندی انواع ترس نشان می‌دهد که جباران دچار «ترس تهاجمی» هستند و در واقع بخش بزرگی از رفتار آنها ناشی از این نوع ترس است. اشپربر معتقد است اعتیاد به دشمن تراشی و ایده «دشمن انگاری هر کس با ما نیست» از سوی جباران محصول ترس عمیقی است که در وجود آنها نهفته است. او از قول افلاطون می‌نویسد «هر کس می‌تواند شایسته صفت شجاع باشد الا فرد جبار». و بعد خودش به زیبایی و با تحلیل روانشناختی نشان می‌دهد که این سخن افلاطون چقدر دقیق است. در واقع نشان می‌دهد که جباریت ویژگی است که جایگزین فقدان شجاعت می‌شود. و این رفتار در همه سطوح قدرت (پدر، معلم، رئیس اداره، پلیس محله و ....) نمود دارد. اما وقتی احاد توده های شخصیتاً جبار در عالم واقع با یکی از جباران همراهی می‌کنند و او را حمایت می‌کنند، از او یک حاکم به تمام معنی دیکتاتور می‌سازند.

.برای آن که جباریت و دیکتاتوری برای همیشه از جامعه‌ای رخت بربندد باید روحیه جباریت توده‌ها از بین برود (یادمان نرود که ما ایرانی‌ها رابطه خوبی با موجودات ضعیف تر از خودمان نداریم.ببینید بچه هایمان خیلی راحت به سوی گربه‌ها و سگ‌ها سنگ می‌اندازند،سوارها به پیاده‌ها رحم نمی‌کنند،همه‌مان در موضع شغلی خودمان حکومت می‌کنیم.بقال حاکم است نانوا حاکم است رانند تاکسی حاکم است.مامور پلیس و قاضی و همه‌‌وهمه در موضع شغلی خود می‌خواهیم حکومت کنیم. وقتی در خیابان دزد را می‌گیریم به جای آن که تحویل پلیس‌‌اش بدهیم اول به او کتک مفصلی می‌زنیم،پلیس‌مان وقتی خطاکاری را دستگیر می‌کند اول او را می‌زند و این مثالها الی‌ماشاء‌الله وجود دارد. این‌ها همه نشانه‌های جباریت نهفته‌ای است که در همه ما وجود دارد). اشپربر نشان می‌دهد که چگونه شخصیت روانی یک جبار به تدریج و در طول زمان تحول می‌یابد و او را از یک زندگی معمولی محروم می‌کند به‌گونه‌ای که جبار به تدریج دچار سادیسم (دیگر آزاری) و در مراحل بعدی دچار مازوخیسم (خودآزاری) می‌شود.

✍جباریت، محصول توده‌های جبار. دکتر محسن رنانی . این نوروز توفیق یافتم تا خواندن کتاب «نقد و تحلیل جباریت»نوشته «مانس اشپربر» را تمام کنم.این روانشناس مجارستانی به دلیل جنگ جهانی دوم همراه خانواده اش به اتریش مهاجرت کرده اند این کتاب را در سن ۳۲ سالگی و در دهه ۳۰ میلادی پیش از آنکه هیتلر جهان را به کام جنگ جهانی دوم بکشاند، به زبان آلمانی نگاشته است.او حتی در کتاب خود از روی تحلیل روانی رفتار دیکتاتورها، پیش‌بینی کرده است که کسی مثل هیتلر سرانجام خودکشی خواهد کرد. وقتی این کتاب منتشر شد نویسنده‌اش نه تنها مجبور شد برای مصون ماندن از خشم نازیها به زندگی پنهانی روی آورد بلکه حتی کمونیست‌های پیرو استالین نیز خواندن این کتاب را ممنوع کردند. این کتاب توسط کریم قصیم به زبان فارسی ترجمه و در سال ۱۳۶۳ توسط انتشارات دماوند به چاپ رسیده است.انتشارات دماوند در سال ۶۴ تعطیل شد. اشپربر در این کتاب که متنی بسیار روان و جذاب دارد،با تحلیل روانشناختی شخصیت و رفتار جباران نشان می‌دهد که جباران به خودی خود جبار نمی‌شوند بلکه آنها محصول رفتار توده‌هایی هستند که خلق‌وخوی جباریت بخشی از وجود آنهاست.

رفتم در گوگل سراغش را بگیریم که این نگزیا چیه و کجاییه، که شوربختانه هیچی از معنی اسمش و محل تولدش نوشته نشده! معنی این اسم نگزیا چه میتونه باشه!؟

[::amirgheryou - تهران، ایران::]. عجب فرمایش کردید! فرار باسن ها 🤣🤣🤣

[::boysboys - مونیخ، آلمان::]. کاملا! ولی طبق فتوای مایلی سایرس "فقط" میشه نگاهش کرد و دست بهش نزد که امتحان کنیم خدا دادی و یا اینکه پروتزه! بعد بما میگن و یاد دادند که آفریدگار عادل است! همش دروغ های مذهبی!

من صد در صد با ازادی موافقم ولی در کشوریکه مرد سالاری برگرفته ازاین دین بیابانی بیداد میکند و پس از ع۰۰قلاب شکوهمند افزایش نجومی یافته باکار این خانم موافق نیستم زیراکه مانکن لباس با مانکن مجلات سکسی تفاوت دارد و بهانه بدست طرفداران رژیم که بله اینها که ضد حجاب اجباری وننگین مبارزه میکنند نتیجه اش چنین تصاویری خواهد بود البته مقصودم تصاویر عریان این خانم است

زیبایی فقط بانوان پارسی

نگزیا، بگو آقا ضیا!.

من که چشمم گرفت! نه، باید گفت، عاشقش شدم! هم جوانی دارم و هم خوش تیپم، منتها پول ندارم که گولش بزنم! بدرک که ترش تره بلد نیست درست کنه! نمیدانم، آیا ایشان با جوانی و تیپم "بله" را میگه!؟

من که چشمم گرفت! نه، باید گفت، عاشقش شدم! هم جوانی دارم و هم خوش تیپم، منتها پول ندارم که گولش بزنم! بدرک که ترش تره بلد نیست درست کنه! نمیدانم، آیا ایشان با جوانی و تیپم "بله" را میگه!؟

نگزیا، بگو آقا ضیا!.

زیبایی فقط بانوان پارسی

من صد در صد با ازادی موافقم ولی در کشوریکه مرد سالاری برگرفته ازاین دین بیابانی بیداد میکند و پس از ع۰۰قلاب شکوهمند افزایش نجومی یافته باکار این خانم موافق نیستم زیراکه مانکن لباس با مانکن مجلات سکسی تفاوت دارد و بهانه بدست طرفداران رژیم که بله اینها که ضد حجاب اجباری وننگین مبارزه میکنند نتیجه اش چنین تصاویری خواهد بود البته مقصودم تصاویر عریان این خانم است

[::boysboys - مونیخ، آلمان::]. کاملا! ولی طبق فتوای مایلی سایرس "فقط" میشه نگاهش کرد و دست بهش نزد که امتحان کنیم خدا دادی و یا اینکه پروتزه! بعد بما میگن و یاد دادند که آفریدگار عادل است! همش دروغ های مذهبی!

[::amirgheryou - تهران، ایران::]. عجب فرمایش کردید! فرار باسن ها 🤣🤣🤣

رفتم در گوگل سراغش را بگیریم که این نگزیا چیه و کجاییه، که شوربختانه هیچی از معنی اسمش و محل تولدش نوشته نشده! معنی این اسم نگزیا چه میتونه باشه!؟

✍جباریت، محصول توده‌های جبار. دکتر محسن رنانی . این نوروز توفیق یافتم تا خواندن کتاب «نقد و تحلیل جباریت»نوشته «مانس اشپربر» را تمام کنم.این روانشناس مجارستانی به دلیل جنگ جهانی دوم همراه خانواده اش به اتریش مهاجرت کرده اند این کتاب را در سن ۳۲ سالگی و در دهه ۳۰ میلادی پیش از آنکه هیتلر جهان را به کام جنگ جهانی دوم بکشاند، به زبان آلمانی نگاشته است.او حتی در کتاب خود از روی تحلیل روانی رفتار دیکتاتورها، پیش‌بینی کرده است که کسی مثل هیتلر سرانجام خودکشی خواهد کرد. وقتی این کتاب منتشر شد نویسنده‌اش نه تنها مجبور شد برای مصون ماندن از خشم نازیها به زندگی پنهانی روی آورد بلکه حتی کمونیست‌های پیرو استالین نیز خواندن این کتاب را ممنوع کردند. این کتاب توسط کریم قصیم به زبان فارسی ترجمه و در سال ۱۳۶۳ توسط انتشارات دماوند به چاپ رسیده است.انتشارات دماوند در سال ۶۴ تعطیل شد. اشپربر در این کتاب که متنی بسیار روان و جذاب دارد،با تحلیل روانشناختی شخصیت و رفتار جباران نشان می‌دهد که جباران به خودی خود جبار نمی‌شوند بلکه آنها محصول رفتار توده‌هایی هستند که خلق‌وخوی جباریت بخشی از وجود آنهاست.

.برای آن که جباریت و دیکتاتوری برای همیشه از جامعه‌ای رخت بربندد باید روحیه جباریت توده‌ها از بین برود (یادمان نرود که ما ایرانی‌ها رابطه خوبی با موجودات ضعیف تر از خودمان نداریم.ببینید بچه هایمان خیلی راحت به سوی گربه‌ها و سگ‌ها سنگ می‌اندازند،سوارها به پیاده‌ها رحم نمی‌کنند،همه‌مان در موضع شغلی خودمان حکومت می‌کنیم.بقال حاکم است نانوا حاکم است رانند تاکسی حاکم است.مامور پلیس و قاضی و همه‌‌وهمه در موضع شغلی خود می‌خواهیم حکومت کنیم. وقتی در خیابان دزد را می‌گیریم به جای آن که تحویل پلیس‌‌اش بدهیم اول به او کتک مفصلی می‌زنیم،پلیس‌مان وقتی خطاکاری را دستگیر می‌کند اول او را می‌زند و این مثالها الی‌ماشاء‌الله وجود دارد. این‌ها همه نشانه‌های جباریت نهفته‌ای است که در همه ما وجود دارد). اشپربر نشان می‌دهد که چگونه شخصیت روانی یک جبار به تدریج و در طول زمان تحول می‌یابد و او را از یک زندگی معمولی محروم می‌کند به‌گونه‌ای که جبار به تدریج دچار سادیسم (دیگر آزاری) و در مراحل بعدی دچار مازوخیسم (خودآزاری) می‌شود.

در واقع از نظر اشپربر، جباران بیمارانی هستند که بیماری‌شان در هیاهوی توده‌ها، برای خودشان و برای دیگران مخفی می‌ماند و به همین علت فرصت درمان نیز از آنها ستانده می‌شود. اشپربر با دسته بندی انواع ترس نشان می‌دهد که جباران دچار «ترس تهاجمی» هستند و در واقع بخش بزرگی از رفتار آنها ناشی از این نوع ترس است. اشپربر معتقد است اعتیاد به دشمن تراشی و ایده «دشمن انگاری هر کس با ما نیست» از سوی جباران محصول ترس عمیقی است که در وجود آنها نهفته است. او از قول افلاطون می‌نویسد «هر کس می‌تواند شایسته صفت شجاع باشد الا فرد جبار». و بعد خودش به زیبایی و با تحلیل روانشناختی نشان می‌دهد که این سخن افلاطون چقدر دقیق است. در واقع نشان می‌دهد که جباریت ویژگی است که جایگزین فقدان شجاعت می‌شود. و این رفتار در همه سطوح قدرت (پدر، معلم، رئیس اداره، پلیس محله و ....) نمود دارد. اما وقتی احاد توده های شخصیتاً جبار در عالم واقع با یکی از جباران همراهی می‌کنند و او را حمایت می‌کنند، از او یک حاکم به تمام معنی دیکتاتور می‌سازند.

اشپربر نشان می‌دهد که چگونه ترس در طول زمان به نفرت تبدیل می‌شود و آنگاه توده‌ها برای ارضای حس نفرتشان از عده‌ای، جباری را یاری می‌کنند تا آنان را نابود کند. و بعد دوباره زمانی می‌رسد که توده‌‌ها به علت نفرت از همین جبار، او را به کمک جبار دیگری به چوبه‌دار می‌سپارند. او به زیبایی نشان می‌دهد که چگونه جباران با ساده کرده مسائل پیچیده زندگی، راه ‌‌حل‌های عامه پسند اما غیر قابل اجرا می‌دهند و اصلا هم نگران عدم قابلیت اجرای این ایده‌های خود نیستند چرا که آموخته اند وقتی راه حل‌شان به نتیجه نرسید به‌راحتی می‌توانند با انداختن مسئولیت این ناکامی ‌به گردن دیگران (دشمنان فرضی)، این ناکامی را تبدیل به فرصتی کنند تا نشان دهند که دشمنان‌شان چقدر قدرتمند‌اند و نمی‌گذارند تا آنها به اهدافشان برسند. اشپربر البته تحلیل‌اش را معطوف به شخصیت سیاسی خاصی نمی‌کند اما برخی مثال‌هایش را از رفتار دیکتاتورهای زمانه‌اش (استالین و هیتلر) می‌آورد.

بااین‌حال، زیبایی این کتاب به این است که وقتی نام هیتلر و استالین را حذف می‌کنیم و نام هر دیکتاتور دیگری را می‌گذاریم می‌بینیم چقدر تحلیل تازه است، گویا اشپربر آن را همین دیروز و برای تحلیل رفتار دیکتاتورها ی این زمانه نوشته است.

[::mehdi sadigh - دوسلدروف، آلمان::]. از کجا فهمیدی این حاج خانوم پارسی هستش؟ این کشور 80 میلیونی اسمش ایرانه و از هر موضوع چرتی برای تبلور و خودنمایی قوم و قبیله خودت استفاده نکن. به چیزایی هم افتخار میکنید که واقعا مسخرس!

[::scandal - برلین، آلمان::]. نگزیا 1واو در وسط اسم کم گذاشتن برای درک بهتر معنی نامش. خخخ.

از نظرات جنسی کاربرا دوباره ثابت شد فرقی بین ایرانی مذهبی و غیر مذهبی نیست .

[::amirgheryou - تهران، ایران::]. عزیز جان، مجلس سنگینه! منم چنین فکری کردم که .‌‌‌....باشه که فرمودید، بعد گفتم اگه بنویسم، هیچ فایده ای نداره و سانسور خواهد شد که خوشبختانه شما بسیار در سطح بوندس لیگا آن منظورم را رساندید! شایدم اعبری و ارامنه ایی باشه! بهرحال، من که همیشه به اینجا میام و به چهره خدا دادی او را می نگرم تا به قدرت آفریدگار پی ببرم! عاشقی بد چیزیه! نمیدانم چکار کنم!؟ صفحه فیس لوک و اینستاگرام نداره که مخش را بزنم و زیاد بفکر پول نباشه و با من هم خوشبخت تر خواهد شد و خنده از لبان زیبا ش نخواهد رفت!

[::scandal - برلین، آلمان::]. کلا خانومهایی که تستسترون بیشتری دارن و کمی مردونگی و 4شونگی در ظاهر زنونشون غلبه کرده خوش اندامتر و سکسی تر هستن. (خدا نکرده سوتفاهم همجنس گرایی نشه) البته گزو تر هم هستن خخخخ

[::sasan87 - سیاتل، ایالات متحده امریکا::]. بهتره بگی از نظر جنسی فرقی بین انسان مذهبی و غیر مذهبی نیست. آدما کاورهای مختلف دارن اما غریزه یکسان دارن.

[::amirgheryou - تهران، ایران::]. ببخشید حاج آقا شب بود سبیل هاتو ندیم

[::mehdi sadigh - دوسلدروف، آلمان::]. الان که روزه ببین و حرفای تخیلی نزن.

من صد در صد با ازادی موافقم ولی در کشوریکه مرد سالاری برگرفته ازاین دین بیابانی بیداد میکند و پس از ع۰۰قلاب شکوهمند افزایش نجومی یافته باکار این خانم موافق نیستم زیراکه مانکن لباس با مانکن مجلات سکسی تفاوت دارد و بهانه بدست طرفداران رژیم که بله اینها که ضد حجاب اجباری وننگین مبارزه میکنند نتیجه اش چنین تصاویری خواهد بود البته مقصودم تصاویر عریان این خانم است

زیبایی فقط بانوان پارسی

نگزیا، بگو آقا ضیا!.

✍جباریت، محصول توده‌های جبار. دکتر محسن رنانی . این نوروز توفیق یافتم تا خواندن کتاب «نقد و تحلیل جباریت»نوشته «مانس اشپربر» را تمام کنم.این روانشناس مجارستانی به دلیل جنگ جهانی دوم همراه خانواده اش به اتریش مهاجرت کرده اند این کتاب را در سن ۳۲ سالگی و در دهه ۳۰ میلادی پیش از آنکه هیتلر جهان را به کام جنگ جهانی دوم بکشاند، به زبان آلمانی نگاشته است.او حتی در کتاب خود از روی تحلیل روانی رفتار دیکتاتورها، پیش‌بینی کرده است که کسی مثل هیتلر سرانجام خودکشی خواهد کرد. وقتی این کتاب منتشر شد نویسنده‌اش نه تنها مجبور شد برای مصون ماندن از خشم نازیها به زندگی پنهانی روی آورد بلکه حتی کمونیست‌های پیرو استالین نیز خواندن این کتاب را ممنوع کردند. این کتاب توسط کریم قصیم به زبان فارسی ترجمه و در سال ۱۳۶۳ توسط انتشارات دماوند به چاپ رسیده است.انتشارات دماوند در سال ۶۴ تعطیل شد. اشپربر در این کتاب که متنی بسیار روان و جذاب دارد،با تحلیل روانشناختی شخصیت و رفتار جباران نشان می‌دهد که جباران به خودی خود جبار نمی‌شوند بلکه آنها محصول رفتار توده‌هایی هستند که خلق‌وخوی جباریت بخشی از وجود آنهاست.

اشپربر نشان می‌دهد که چگونه ترس در طول زمان به نفرت تبدیل می‌شود و آنگاه توده‌ها برای ارضای حس نفرتشان از عده‌ای، جباری را یاری می‌کنند تا آنان را نابود کند. و بعد دوباره زمانی می‌رسد که توده‌‌ها به علت نفرت از همین جبار، او را به کمک جبار دیگری به چوبه‌دار می‌سپارند. او به زیبایی نشان می‌دهد که چگونه جباران با ساده کرده مسائل پیچیده زندگی، راه ‌‌حل‌های عامه پسند اما غیر قابل اجرا می‌دهند و اصلا هم نگران عدم قابلیت اجرای این ایده‌های خود نیستند چرا که آموخته اند وقتی راه حل‌شان به نتیجه نرسید به‌راحتی می‌توانند با انداختن مسئولیت این ناکامی ‌به گردن دیگران (دشمنان فرضی)، این ناکامی را تبدیل به فرصتی کنند تا نشان دهند که دشمنان‌شان چقدر قدرتمند‌اند و نمی‌گذارند تا آنها به اهدافشان برسند. اشپربر البته تحلیل‌اش را معطوف به شخصیت سیاسی خاصی نمی‌کند اما برخی مثال‌هایش را از رفتار دیکتاتورهای زمانه‌اش (استالین و هیتلر) می‌آورد.

در واقع از نظر اشپربر، جباران بیمارانی هستند که بیماری‌شان در هیاهوی توده‌ها، برای خودشان و برای دیگران مخفی می‌ماند و به همین علت فرصت درمان نیز از آنها ستانده می‌شود. اشپربر با دسته بندی انواع ترس نشان می‌دهد که جباران دچار «ترس تهاجمی» هستند و در واقع بخش بزرگی از رفتار آنها ناشی از این نوع ترس است. اشپربر معتقد است اعتیاد به دشمن تراشی و ایده «دشمن انگاری هر کس با ما نیست» از سوی جباران محصول ترس عمیقی است که در وجود آنها نهفته است. او از قول افلاطون می‌نویسد «هر کس می‌تواند شایسته صفت شجاع باشد الا فرد جبار». و بعد خودش به زیبایی و با تحلیل روانشناختی نشان می‌دهد که این سخن افلاطون چقدر دقیق است. در واقع نشان می‌دهد که جباریت ویژگی است که جایگزین فقدان شجاعت می‌شود. و این رفتار در همه سطوح قدرت (پدر، معلم، رئیس اداره، پلیس محله و ....) نمود دارد. اما وقتی احاد توده های شخصیتاً جبار در عالم واقع با یکی از جباران همراهی می‌کنند و او را حمایت می‌کنند، از او یک حاکم به تمام معنی دیکتاتور می‌سازند.

بااین‌حال، زیبایی این کتاب به این است که وقتی نام هیتلر و استالین را حذف می‌کنیم و نام هر دیکتاتور دیگری را می‌گذاریم می‌بینیم چقدر تحلیل تازه است، گویا اشپربر آن را همین دیروز و برای تحلیل رفتار دیکتاتورها ی این زمانه نوشته است.

.برای آن که جباریت و دیکتاتوری برای همیشه از جامعه‌ای رخت بربندد باید روحیه جباریت توده‌ها از بین برود (یادمان نرود که ما ایرانی‌ها رابطه خوبی با موجودات ضعیف تر از خودمان نداریم.ببینید بچه هایمان خیلی راحت به سوی گربه‌ها و سگ‌ها سنگ می‌اندازند،سوارها به پیاده‌ها رحم نمی‌کنند،همه‌مان در موضع شغلی خودمان حکومت می‌کنیم.بقال حاکم است نانوا حاکم است رانند تاکسی حاکم است.مامور پلیس و قاضی و همه‌‌وهمه در موضع شغلی خود می‌خواهیم حکومت کنیم. وقتی در خیابان دزد را می‌گیریم به جای آن که تحویل پلیس‌‌اش بدهیم اول به او کتک مفصلی می‌زنیم،پلیس‌مان وقتی خطاکاری را دستگیر می‌کند اول او را می‌زند و این مثالها الی‌ماشاء‌الله وجود دارد. این‌ها همه نشانه‌های جباریت نهفته‌ای است که در همه ما وجود دارد). اشپربر نشان می‌دهد که چگونه شخصیت روانی یک جبار به تدریج و در طول زمان تحول می‌یابد و او را از یک زندگی معمولی محروم می‌کند به‌گونه‌ای که جبار به تدریج دچار سادیسم (دیگر آزاری) و در مراحل بعدی دچار مازوخیسم (خودآزاری) می‌شود.

[::amirgheryou - تهران، ایران::]. عجب فرمایش کردید! فرار باسن ها 🤣🤣🤣

[::scandal - برلین، آلمان::]. نگزیا 1واو در وسط اسم کم گذاشتن برای درک بهتر معنی نامش. خخخ.

[::sasan87 - سیاتل، ایالات متحده امریکا::]. بهتره بگی از نظر جنسی فرقی بین انسان مذهبی و غیر مذهبی نیست. آدما کاورهای مختلف دارن اما غریزه یکسان دارن.

[::scandal - برلین، آلمان::]. کلا خانومهایی که تستسترون بیشتری دارن و کمی مردونگی و 4شونگی در ظاهر زنونشون غلبه کرده خوش اندامتر و سکسی تر هستن. (خدا نکرده سوتفاهم همجنس گرایی نشه) البته گزو تر هم هستن خخخخ

[::amirgheryou - تهران، ایران::]. ببخشید حاج آقا شب بود سبیل هاتو ندیم

[::mehdi sadigh - دوسلدروف، آلمان::]. الان که روزه ببین و حرفای تخیلی نزن.

[::amirgheryou - تهران، ایران::]. عزیز جان، مجلس سنگینه! منم چنین فکری کردم که .‌‌‌....باشه که فرمودید، بعد گفتم اگه بنویسم، هیچ فایده ای نداره و سانسور خواهد شد که خوشبختانه شما بسیار در سطح بوندس لیگا آن منظورم را رساندید! شایدم اعبری و ارامنه ایی باشه! بهرحال، من که همیشه به اینجا میام و به چهره خدا دادی او را می نگرم تا به قدرت آفریدگار پی ببرم! عاشقی بد چیزیه! نمیدانم چکار کنم!؟ صفحه فیس لوک و اینستاگرام نداره که مخش را بزنم و زیاد بفکر پول نباشه و با من هم خوشبخت تر خواهد شد و خنده از لبان زیبا ش نخواهد رفت!

من که چشمم گرفت! نه، باید گفت، عاشقش شدم! هم جوانی دارم و هم خوش تیپم، منتها پول ندارم که گولش بزنم! بدرک که ترش تره بلد نیست درست کنه! نمیدانم، آیا ایشان با جوانی و تیپم "بله" را میگه!؟

رفتم در گوگل سراغش را بگیریم که این نگزیا چیه و کجاییه، که شوربختانه هیچی از معنی اسمش و محل تولدش نوشته نشده! معنی این اسم نگزیا چه میتونه باشه!؟

[::mehdi sadigh - دوسلدروف، آلمان::]. از کجا فهمیدی این حاج خانوم پارسی هستش؟ این کشور 80 میلیونی اسمش ایرانه و از هر موضوع چرتی برای تبلور و خودنمایی قوم و قبیله خودت استفاده نکن. به چیزایی هم افتخار میکنید که واقعا مسخرس!

[::boysboys - مونیخ، آلمان::]. کاملا! ولی طبق فتوای مایلی سایرس "فقط" میشه نگاهش کرد و دست بهش نزد که امتحان کنیم خدا دادی و یا اینکه پروتزه! بعد بما میگن و یاد دادند که آفریدگار عادل است! همش دروغ های مذهبی!

از نظرات جنسی کاربرا دوباره ثابت شد فرقی بین ایرانی مذهبی و غیر مذهبی نیست .

از نظرات جنسی کاربرا دوباره ثابت شد فرقی بین ایرانی مذهبی و غیر مذهبی نیست .

[::boysboys - مونیخ، آلمان::]. کاملا! ولی طبق فتوای مایلی سایرس "فقط" میشه نگاهش کرد و دست بهش نزد که امتحان کنیم خدا دادی و یا اینکه پروتزه! بعد بما میگن و یاد دادند که آفریدگار عادل است! همش دروغ های مذهبی!

[::mehdi sadigh - دوسلدروف، آلمان::]. از کجا فهمیدی این حاج خانوم پارسی هستش؟ این کشور 80 میلیونی اسمش ایرانه و از هر موضوع چرتی برای تبلور و خودنمایی قوم و قبیله خودت استفاده نکن. به چیزایی هم افتخار میکنید که واقعا مسخرس!

رفتم در گوگل سراغش را بگیریم که این نگزیا چیه و کجاییه، که شوربختانه هیچی از معنی اسمش و محل تولدش نوشته نشده! معنی این اسم نگزیا چه میتونه باشه!؟

من که چشمم گرفت! نه، باید گفت، عاشقش شدم! هم جوانی دارم و هم خوش تیپم، منتها پول ندارم که گولش بزنم! بدرک که ترش تره بلد نیست درست کنه! نمیدانم، آیا ایشان با جوانی و تیپم "بله" را میگه!؟

[::amirgheryou - تهران، ایران::]. عزیز جان، مجلس سنگینه! منم چنین فکری کردم که .‌‌‌....باشه که فرمودید، بعد گفتم اگه بنویسم، هیچ فایده ای نداره و سانسور خواهد شد که خوشبختانه شما بسیار در سطح بوندس لیگا آن منظورم را رساندید! شایدم اعبری و ارامنه ایی باشه! بهرحال، من که همیشه به اینجا میام و به چهره خدا دادی او را می نگرم تا به قدرت آفریدگار پی ببرم! عاشقی بد چیزیه! نمیدانم چکار کنم!؟ صفحه فیس لوک و اینستاگرام نداره که مخش را بزنم و زیاد بفکر پول نباشه و با من هم خوشبخت تر خواهد شد و خنده از لبان زیبا ش نخواهد رفت!

[::mehdi sadigh - دوسلدروف، آلمان::]. الان که روزه ببین و حرفای تخیلی نزن.

[::amirgheryou - تهران، ایران::]. ببخشید حاج آقا شب بود سبیل هاتو ندیم

[::scandal - برلین، آلمان::]. کلا خانومهایی که تستسترون بیشتری دارن و کمی مردونگی و 4شونگی در ظاهر زنونشون غلبه کرده خوش اندامتر و سکسی تر هستن. (خدا نکرده سوتفاهم همجنس گرایی نشه) البته گزو تر هم هستن خخخخ

[::scandal - برلین، آلمان::]. نگزیا 1واو در وسط اسم کم گذاشتن برای درک بهتر معنی نامش. خخخ.

[::sasan87 - سیاتل، ایالات متحده امریکا::]. بهتره بگی از نظر جنسی فرقی بین انسان مذهبی و غیر مذهبی نیست. آدما کاورهای مختلف دارن اما غریزه یکسان دارن.

[::amirgheryou - تهران، ایران::]. عجب فرمایش کردید! فرار باسن ها 🤣🤣🤣

.برای آن که جباریت و دیکتاتوری برای همیشه از جامعه‌ای رخت بربندد باید روحیه جباریت توده‌ها از بین برود (یادمان نرود که ما ایرانی‌ها رابطه خوبی با موجودات ضعیف تر از خودمان نداریم.ببینید بچه هایمان خیلی راحت به سوی گربه‌ها و سگ‌ها سنگ می‌اندازند،سوارها به پیاده‌ها رحم نمی‌کنند،همه‌مان در موضع شغلی خودمان حکومت می‌کنیم.بقال حاکم است نانوا حاکم است رانند تاکسی حاکم است.مامور پلیس و قاضی و همه‌‌وهمه در موضع شغلی خود می‌خواهیم حکومت کنیم. وقتی در خیابان دزد را می‌گیریم به جای آن که تحویل پلیس‌‌اش بدهیم اول به او کتک مفصلی می‌زنیم،پلیس‌مان وقتی خطاکاری را دستگیر می‌کند اول او را می‌زند و این مثالها الی‌ماشاء‌الله وجود دارد. این‌ها همه نشانه‌های جباریت نهفته‌ای است که در همه ما وجود دارد). اشپربر نشان می‌دهد که چگونه شخصیت روانی یک جبار به تدریج و در طول زمان تحول می‌یابد و او را از یک زندگی معمولی محروم می‌کند به‌گونه‌ای که جبار به تدریج دچار سادیسم (دیگر آزاری) و در مراحل بعدی دچار مازوخیسم (خودآزاری) می‌شود.

بااین‌حال، زیبایی این کتاب به این است که وقتی نام هیتلر و استالین را حذف می‌کنیم و نام هر دیکتاتور دیگری را می‌گذاریم می‌بینیم چقدر تحلیل تازه است، گویا اشپربر آن را همین دیروز و برای تحلیل رفتار دیکتاتورها ی این زمانه نوشته است.

در واقع از نظر اشپربر، جباران بیمارانی هستند که بیماری‌شان در هیاهوی توده‌ها، برای خودشان و برای دیگران مخفی می‌ماند و به همین علت فرصت درمان نیز از آنها ستانده می‌شود. اشپربر با دسته بندی انواع ترس نشان می‌دهد که جباران دچار «ترس تهاجمی» هستند و در واقع بخش بزرگی از رفتار آنها ناشی از این نوع ترس است. اشپربر معتقد است اعتیاد به دشمن تراشی و ایده «دشمن انگاری هر کس با ما نیست» از سوی جباران محصول ترس عمیقی است که در وجود آنها نهفته است. او از قول افلاطون می‌نویسد «هر کس می‌تواند شایسته صفت شجاع باشد الا فرد جبار». و بعد خودش به زیبایی و با تحلیل روانشناختی نشان می‌دهد که این سخن افلاطون چقدر دقیق است. در واقع نشان می‌دهد که جباریت ویژگی است که جایگزین فقدان شجاعت می‌شود. و این رفتار در همه سطوح قدرت (پدر، معلم، رئیس اداره، پلیس محله و ....) نمود دارد. اما وقتی احاد توده های شخصیتاً جبار در عالم واقع با یکی از جباران همراهی می‌کنند و او را حمایت می‌کنند، از او یک حاکم به تمام معنی دیکتاتور می‌سازند.

اشپربر نشان می‌دهد که چگونه ترس در طول زمان به نفرت تبدیل می‌شود و آنگاه توده‌ها برای ارضای حس نفرتشان از عده‌ای، جباری را یاری می‌کنند تا آنان را نابود کند. و بعد دوباره زمانی می‌رسد که توده‌‌ها به علت نفرت از همین جبار، او را به کمک جبار دیگری به چوبه‌دار می‌سپارند. او به زیبایی نشان می‌دهد که چگونه جباران با ساده کرده مسائل پیچیده زندگی، راه ‌‌حل‌های عامه پسند اما غیر قابل اجرا می‌دهند و اصلا هم نگران عدم قابلیت اجرای این ایده‌های خود نیستند چرا که آموخته اند وقتی راه حل‌شان به نتیجه نرسید به‌راحتی می‌توانند با انداختن مسئولیت این ناکامی ‌به گردن دیگران (دشمنان فرضی)، این ناکامی را تبدیل به فرصتی کنند تا نشان دهند که دشمنان‌شان چقدر قدرتمند‌اند و نمی‌گذارند تا آنها به اهدافشان برسند. اشپربر البته تحلیل‌اش را معطوف به شخصیت سیاسی خاصی نمی‌کند اما برخی مثال‌هایش را از رفتار دیکتاتورهای زمانه‌اش (استالین و هیتلر) می‌آورد.

✍جباریت، محصول توده‌های جبار. دکتر محسن رنانی . این نوروز توفیق یافتم تا خواندن کتاب «نقد و تحلیل جباریت»نوشته «مانس اشپربر» را تمام کنم.این روانشناس مجارستانی به دلیل جنگ جهانی دوم همراه خانواده اش به اتریش مهاجرت کرده اند این کتاب را در سن ۳۲ سالگی و در دهه ۳۰ میلادی پیش از آنکه هیتلر جهان را به کام جنگ جهانی دوم بکشاند، به زبان آلمانی نگاشته است.او حتی در کتاب خود از روی تحلیل روانی رفتار دیکتاتورها، پیش‌بینی کرده است که کسی مثل هیتلر سرانجام خودکشی خواهد کرد. وقتی این کتاب منتشر شد نویسنده‌اش نه تنها مجبور شد برای مصون ماندن از خشم نازیها به زندگی پنهانی روی آورد بلکه حتی کمونیست‌های پیرو استالین نیز خواندن این کتاب را ممنوع کردند. این کتاب توسط کریم قصیم به زبان فارسی ترجمه و در سال ۱۳۶۳ توسط انتشارات دماوند به چاپ رسیده است.انتشارات دماوند در سال ۶۴ تعطیل شد. اشپربر در این کتاب که متنی بسیار روان و جذاب دارد،با تحلیل روانشناختی شخصیت و رفتار جباران نشان می‌دهد که جباران به خودی خود جبار نمی‌شوند بلکه آنها محصول رفتار توده‌هایی هستند که خلق‌وخوی جباریت بخشی از وجود آنهاست.

نگزیا، بگو آقا ضیا!.

زیبایی فقط بانوان پارسی

من صد در صد با ازادی موافقم ولی در کشوریکه مرد سالاری برگرفته ازاین دین بیابانی بیداد میکند و پس از ع۰۰قلاب شکوهمند افزایش نجومی یافته باکار این خانم موافق نیستم زیراکه مانکن لباس با مانکن مجلات سکسی تفاوت دارد و بهانه بدست طرفداران رژیم که بله اینها که ضد حجاب اجباری وننگین مبارزه میکنند نتیجه اش چنین تصاویری خواهد بود البته مقصودم تصاویر عریان این خانم است