کدام یک از تیم های فوتبال ایران , تیم حکومتی هستند؟
رأی دهید
"تیم حکومتی" یکی از آشناترین اتهامها میان هواداران فوتبال ایران است که اخیرا مرسوم شده است. اصطلاحی که پیش از آغاز جام ملتهای آسیا و با اوج گرفتن اختلافات میان کادر فنی و بخشی از هواداران باشگاه پرسپولیس با کارلوس کیروش متولد شد.
باشگاه پرسپولیس از سوی سرمربی سابق تیم ملی ایران و گروهی از هواداران رقیب به حمایت از سوی وزارت ورزش و جوانان به عنوان متولی دولت در ورزش و نمایندهای از حاکمیت، متهم به برخورداری از امکانات ویژه بود.
"سفر به ژاپن با پرواز فرستکلاس"، شایعه "جانشینی برانکو ایوانکوویچ به جای کارلوس کیروش پس از جام ملتهای آسیا"، شائبه "حمایت داوران و فدراسیون فوتبال در جریان رقابتهای لیگ"، بحثهای مکرر "حمایتهای وزارت ورزش از باشگاه پرسپولیس" از جمله اتهامات و شایعاتی بود که دهان به دهان میچرخید.
حتی رسیدن پرسپولیس به فینال لیگ قهرمانان باشگاههای آسیا، یا دست یافتن به سومین قهرمانی پیاپی با کسب بیش از ۶۰ امتیاز به "حکومتی" بودن این باشگاه مرتبط شد.
در سوی مقابل، یک جبههگیری معکوس وجود داشت. هواداران یا رسانههای مجازی وابسته به این باشگاه از هر فرصتی برای نسبت دادن باشگاههای استقلال، سپاهان و تراکتورسازی به بدنه قدرت و حکومت استفاده میکردند.
اما این "دستاویز" جدید در ادبیات محاورهای فوتبال ایران از کجا آمد؟ آیا واقعا پرسپولیس، استقلال و سپاهان تیمهای حکومتی فوتبال ایران هستند؟
تاج سلطنتی، استقلال مردمی شد؟ از سال ۱۳۲۴ که پرویز خسروانی، با تجمیع دو باشگاه "دوچرخهسواران" و "نادر" اقدام به تاسیس باشگاه تاج کرد، این مجموعه، منتسب به خاندان پهلوی شد.
نقلی وجود دارد از تیمسار پرویز خسروانی که سال ۱۳۴۷ از ترس انحلال باشگاه تاج پس از فوتش، در اساسنامه باشگاه بندی گنجاند که به موجب آن، چه در زمان حیات و چه پس از مرگ او، این باشگاه قابل انحلال نباشد. پس از انقلاب به وصیت او به شکلی ناخواسته عمل کردند. سال ۱۳۵۸ باشگاه تاج به عنوان "غنیمت" به سازمان تربیت بدنی سپرده شد.
عنایت آتشی، نخستین سرپرست باشگاه تاج پس از انقلاب شد. او سال ۹۵ به ماهنامه دنیای فوتبال از چگونگی تغییر نام باشگاه تاج به استقلال گفت: "اواخر سال ۵۹ آقای (حسین) شاهحسینی (عضو شورای مرکزی جبهه ملی ایران) به من زنگ زد و گفت هیئت دولت درخواست کرد که اسم تاج عوض شود. جلسهای با حضور سیدآقا جلالی، منصور پورحیدری، آقای بهرامصفت و پدر حسن روشن تشکیل دادیم. اسمهای آزادی، تختی، جمهوری اسلامی و استقلال پیشنهاد شد. آن روزها شعار استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی یک شعار مردمی بود و همه جا شنیده میشد. من هم همینها را بردم پیش آقای شاهحسینی و جلسهای گذاشتیم و بحث کردیم. موافق بود. گفتیم استقلال مناسبتر است. شاهحسینی همین پیشنهاد را به هیات دولت برد و تاج شد استقلال."
پیش از آنکه نام تاج به استقلال تغییر کند، بحث انحلال این باشگاه مطرح بود. ناصر حجازی سال ۷۹ به هفته نامه تماشاگران گفته بود: "وقتی بحث انحلال باشگاه پیش آمد، منصور پورحیدری و عباس کردنوری برافروخته شدند و فریاد زدند که این باشگاه متعلق به تاریخ و مردم است، نه به نظام پهلوی."
پس از آن باشگاه استقلال زیر نظر سازمان تربیت بدنی اداره شد. از سال ۱۳۶۸ با درخواست علیاکبر هاشمی رفسنجانی از سازمان تربیت بدنی، علی آقامحمدی به مدیریت باشگاه استقلال رسید. سال ۸۸ سایت عصر ایران آقای آقامحمدی را به همراه محمد شریعتمداری و آیتالله محمود هاشمی شاهرودی، "سه معتمد دائمی نظام" معرفی کرد.
احمد توکلی در کتاب خاطرات خود به دیدارهای علی آقامحمدی با آیتالله خمینی اشاره میکند: "ایشان بعد از دیدار با امام نزد من آمد و گفت چه بهتر که امام خمینی ما را آرام کردند وگرنه فردا ۴۰ شهر را در نماز جمعه علیه بنیصدر به هم میریختیم."
آقای آقامحمدی سال ۶۸ به عنوان مدیرعامل باشگاه استقلال انتخاب شد. اما کمتر از سه هفته بعد به دلیل آنچه "مشغله کاری" خوانده بود، شخصا کاظم اولیایی را جای خود نشاند. این نخستین انتخاب یک مدیرعامل برای باشگاه استقلال، بدون حکم رییس سازمان تربیت بدنی بود.
علی آقامحمدی، همچنین دایی همسر علی فتحاللهزاده است. باشگاه خبرنگاران جوان، آذرماه ۹۷ از قول علی فتحالله زاده نوشت: "من افتخار می کنم از اقوام آقای آقامحمدی هستم. کاش همه اینجوری و فامیلی روی کار میآمدند و این همه افتخار کسب میکردند."
طی تمام سالهای پس از انقلاب در ایران، ردپای عزل و نصبهای سیاسی در دولتهایی با گرایشهای مختلف در باشگاه استقلال به چشم خورد. از محمدحسین قریب، پژوهشگر و سیاستگذار اقتصادی در دولت محمد خاتمی تا امیررضا واعظی آشتیانی از سیاستمداران اصولگرا و عضو شورای مرکزی حزب مؤتلفه اسلامی در دولت آقای احمدینژاد به مدیرعاملی این باشگاه رسیدند.
در این بین، بودجه این باشگاه نیز از خزانه دولت تامین میشد.
از پرسپولیس خصوصی تا پرسپولیس حکومتی آنچه در تاریخ شفاهی ایران ثبت شده این است که علی عبده، مالک بولینگ عبده، باشگاه پرسپولیس را تاسیس کرد. اما این باشگاه به عنوان یکی از زیرمجموعههای شرکت CRS ثبت شد. این شرکت، یکی از سلسله شرکتهای تجاری آقای عبده در ایران و آمریکا بود.
پس از انقلاب و خروج علی عبده از ایران، باشگاه پرسپولیس مانند تمامی اموال او مصادره شد. این باشگاه در اولین قدم به بنیاد مستضعفان جمهوری اسلامی رسید.
تا سال ۱۳۶۰ پرسپولیس را پرسپولیس مینوشتند، میخواندند، مینامیدند و فریاد میزدند. اما همان سال بنیاد مستضعفان تصمیم گرفت، نام این باشگاه را به "شهید چمران" تغییر دهد.
علی پروین در خاطراتش گفته بود: "در اولین جلسه به مدیران بنیاد گفتم ما که به فحش خوردن عادت داریم. اما نمیدانم شما میخواهید در ورزشگاه به یک شهید توهین شود یا نه."
اسامی دیگری مطرح شد؛ مانند "آزادی" و "توحید" که هر دو رد شدند. محمود خوردبین گفته بود نام "آزادی" در شعار معروف "استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی" پس از نام رقیب آمده و این برای هواداران قابل پذیرش نیست.
سرانجام نام "پیروزی" را بر شناسنامه جدیدش گذاشتند. این نام تا سال ۹۱ بسان "اسمی مستعار" برای پرسپولیس به گوش میرسید. هرچند که هرگز از سوی هوادارانش پذیرفته نشد. در این سال، نام و برند سابق دوباره برگشت.
اما روایت پرسپولیس هم پس از انقلاب با حاکمیت ایران پیوند خورد. عباس وکیل نخستین مدیرعامل باشگاه پرسپولیس بود که علی پروین شهریور ۱۳۹۰ در گفتوگو با خبرآنلاین او را اینگونه توصیف کرد: "مرد خوبی بود. خانوادهای متدین داشت. برادرش عضو تیم حفاظت امام (آیتالله خمینی) بود. اما باشگاه را تبدیل به پادگان نظامی کرد."
سال ۱۳۶۵ بنیاد مستضعفان نیمی از مالکیت باشگاه پرسپولیس را به سازمان تربیت بدنی واگذار کرد. به این ترتیب سازمان وقت تربیت بدنی همزمان مالک دو باشگاه اول فوتبال ایران شد.
سال ۱۳۷۲ اما به نظر رسید که هر دو سازمان دولتی ایران از اداره پرسپولیس خسته شدهاند؛ مالک جدید باشگاه وزارت صنایع معرفی شد. امیر (حسن) عابدینی که در دوران ریاست جمهوری آیتالله علی خامنهای در سن ۲۳ سالگی به استانداری خراسان رسیده بود، از سوی وزارت صنایع ایران به عنوان مدیرعامل، پشت میز مدیریت باشگاه نشست.
با روی کار آمدن دولت محمد خاتمی، او خواهان بازگرداندن پرسپولیس به سازمان تربیت بدنی شد. پس از آن که باشگاه از دست وزارت صنایع و امیر عابدینی درآمد، مدیرانی با گرایشهای نظامی به این باشگاه نزدیک شدند؛ اکبر غمخوار با پسزمینههای مدیریتی و نظامی مانند مسئولیت لجستیک قرارگاه نوح سپاه پاسداران، معاون هتلداری و گردشگری بنیاد مستضعفان، مدیر عامل بنیاد تعاون سپاه، عضو هیات مدیره بانک انصارالمجاهدین سپاه، چهرهای غریب در پرسپولیس بود.
با روی کار آمدن دولت محمود احمدینژاد این باشگاه تبدیل به خانهای برای رفت و آمد نزدیکترین مردان به دولت رییس جمهور ایران شد. حبیب کاشانی نامدارترین آنهاست. مردی که از او به عنوان نماینده اصولگرای شورای شهر تهران، از نزدیکان عبدالحمید محتشم، دبیرکل انصار حزب الله، عضو جبهه آبادگران و از فعالان حوزه انتخاباتی آقای احمدینژاد یاد میشد.
در دوران ریاست جمهوری محمود احمدینژاد پرسپولیس سیاهترین روزهای تاریخ خود را پشت سر گذاشت. پرسپولیس طی این سالها نه تنها قرار گرفتن در رتبههای چهارم، پنجم، هفتم، هشتم و دوازدهم را تجربه کرد، بلکه به طور پیاپی دچار تغییرات در هیات مدیره و کادر فنی خود بود.
حبیب کاشانی سال ۱۳۸۷ به روزنامه ایران ورزشی گفته بود: "رابطه من و آقای احمدینژاد بسیار خوب است. تا وقتی در مورد پرسپولیس صحبت نکنیم." با این حال پرسپولیس همان سال به عنوان قهرمانی لیگ برتر هم رسید.
پرسپولیس پس از پایان دوران ریاست جمهوری محمود احمدینژاد، تا سومین سال از ریاست جمهوری حسن روحانی، باز هم رنگ خوشبختی را ندید. اما آنچه بیشترین عامل در ناکامی این باشگاه شناخته میشد، چگونگی انتخاب مدیران و مربیان بود. مردانی مانند محمد رویانیان، علیرضا رحیمی، بهروز منتقمی، حمیدرضا سیاسی و علیاکبر طاهری طی ۴ سال مدیران عامل این باشگاه شدند.
سپاهان باشگاهی با دو سرمایهگذار دولتی و نظامی
باشگاه پرسپولیس از سوی سرمربی سابق تیم ملی ایران و گروهی از هواداران رقیب به حمایت از سوی وزارت ورزش و جوانان به عنوان متولی دولت در ورزش و نمایندهای از حاکمیت، متهم به برخورداری از امکانات ویژه بود.
"سفر به ژاپن با پرواز فرستکلاس"، شایعه "جانشینی برانکو ایوانکوویچ به جای کارلوس کیروش پس از جام ملتهای آسیا"، شائبه "حمایت داوران و فدراسیون فوتبال در جریان رقابتهای لیگ"، بحثهای مکرر "حمایتهای وزارت ورزش از باشگاه پرسپولیس" از جمله اتهامات و شایعاتی بود که دهان به دهان میچرخید.
حتی رسیدن پرسپولیس به فینال لیگ قهرمانان باشگاههای آسیا، یا دست یافتن به سومین قهرمانی پیاپی با کسب بیش از ۶۰ امتیاز به "حکومتی" بودن این باشگاه مرتبط شد.
در سوی مقابل، یک جبههگیری معکوس وجود داشت. هواداران یا رسانههای مجازی وابسته به این باشگاه از هر فرصتی برای نسبت دادن باشگاههای استقلال، سپاهان و تراکتورسازی به بدنه قدرت و حکومت استفاده میکردند.
اما این "دستاویز" جدید در ادبیات محاورهای فوتبال ایران از کجا آمد؟ آیا واقعا پرسپولیس، استقلال و سپاهان تیمهای حکومتی فوتبال ایران هستند؟
تاج سلطنتی، استقلال مردمی شد؟
نقلی وجود دارد از تیمسار پرویز خسروانی که سال ۱۳۴۷ از ترس انحلال باشگاه تاج پس از فوتش، در اساسنامه باشگاه بندی گنجاند که به موجب آن، چه در زمان حیات و چه پس از مرگ او، این باشگاه قابل انحلال نباشد. پس از انقلاب به وصیت او به شکلی ناخواسته عمل کردند. سال ۱۳۵۸ باشگاه تاج به عنوان "غنیمت" به سازمان تربیت بدنی سپرده شد.
عنایت آتشی، نخستین سرپرست باشگاه تاج پس از انقلاب شد. او سال ۹۵ به ماهنامه دنیای فوتبال از چگونگی تغییر نام باشگاه تاج به استقلال گفت: "اواخر سال ۵۹ آقای (حسین) شاهحسینی (عضو شورای مرکزی جبهه ملی ایران) به من زنگ زد و گفت هیئت دولت درخواست کرد که اسم تاج عوض شود. جلسهای با حضور سیدآقا جلالی، منصور پورحیدری، آقای بهرامصفت و پدر حسن روشن تشکیل دادیم. اسمهای آزادی، تختی، جمهوری اسلامی و استقلال پیشنهاد شد. آن روزها شعار استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی یک شعار مردمی بود و همه جا شنیده میشد. من هم همینها را بردم پیش آقای شاهحسینی و جلسهای گذاشتیم و بحث کردیم. موافق بود. گفتیم استقلال مناسبتر است. شاهحسینی همین پیشنهاد را به هیات دولت برد و تاج شد استقلال."
پیش از آنکه نام تاج به استقلال تغییر کند، بحث انحلال این باشگاه مطرح بود. ناصر حجازی سال ۷۹ به هفته نامه تماشاگران گفته بود: "وقتی بحث انحلال باشگاه پیش آمد، منصور پورحیدری و عباس کردنوری برافروخته شدند و فریاد زدند که این باشگاه متعلق به تاریخ و مردم است، نه به نظام پهلوی."
پس از آن باشگاه استقلال زیر نظر سازمان تربیت بدنی اداره شد. از سال ۱۳۶۸ با درخواست علیاکبر هاشمی رفسنجانی از سازمان تربیت بدنی، علی آقامحمدی به مدیریت باشگاه استقلال رسید. سال ۸۸ سایت عصر ایران آقای آقامحمدی را به همراه محمد شریعتمداری و آیتالله محمود هاشمی شاهرودی، "سه معتمد دائمی نظام" معرفی کرد.
احمد توکلی در کتاب خاطرات خود به دیدارهای علی آقامحمدی با آیتالله خمینی اشاره میکند: "ایشان بعد از دیدار با امام نزد من آمد و گفت چه بهتر که امام خمینی ما را آرام کردند وگرنه فردا ۴۰ شهر را در نماز جمعه علیه بنیصدر به هم میریختیم."
آقای آقامحمدی سال ۶۸ به عنوان مدیرعامل باشگاه استقلال انتخاب شد. اما کمتر از سه هفته بعد به دلیل آنچه "مشغله کاری" خوانده بود، شخصا کاظم اولیایی را جای خود نشاند. این نخستین انتخاب یک مدیرعامل برای باشگاه استقلال، بدون حکم رییس سازمان تربیت بدنی بود.
علی آقامحمدی، همچنین دایی همسر علی فتحاللهزاده است. باشگاه خبرنگاران جوان، آذرماه ۹۷ از قول علی فتحالله زاده نوشت: "من افتخار می کنم از اقوام آقای آقامحمدی هستم. کاش همه اینجوری و فامیلی روی کار میآمدند و این همه افتخار کسب میکردند."
طی تمام سالهای پس از انقلاب در ایران، ردپای عزل و نصبهای سیاسی در دولتهایی با گرایشهای مختلف در باشگاه استقلال به چشم خورد. از محمدحسین قریب، پژوهشگر و سیاستگذار اقتصادی در دولت محمد خاتمی تا امیررضا واعظی آشتیانی از سیاستمداران اصولگرا و عضو شورای مرکزی حزب مؤتلفه اسلامی در دولت آقای احمدینژاد به مدیرعاملی این باشگاه رسیدند.
در این بین، بودجه این باشگاه نیز از خزانه دولت تامین میشد.
از پرسپولیس خصوصی تا پرسپولیس حکومتی
پس از انقلاب و خروج علی عبده از ایران، باشگاه پرسپولیس مانند تمامی اموال او مصادره شد. این باشگاه در اولین قدم به بنیاد مستضعفان جمهوری اسلامی رسید.
تا سال ۱۳۶۰ پرسپولیس را پرسپولیس مینوشتند، میخواندند، مینامیدند و فریاد میزدند. اما همان سال بنیاد مستضعفان تصمیم گرفت، نام این باشگاه را به "شهید چمران" تغییر دهد.
علی پروین در خاطراتش گفته بود: "در اولین جلسه به مدیران بنیاد گفتم ما که به فحش خوردن عادت داریم. اما نمیدانم شما میخواهید در ورزشگاه به یک شهید توهین شود یا نه."
اسامی دیگری مطرح شد؛ مانند "آزادی" و "توحید" که هر دو رد شدند. محمود خوردبین گفته بود نام "آزادی" در شعار معروف "استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی" پس از نام رقیب آمده و این برای هواداران قابل پذیرش نیست.
سرانجام نام "پیروزی" را بر شناسنامه جدیدش گذاشتند. این نام تا سال ۹۱ بسان "اسمی مستعار" برای پرسپولیس به گوش میرسید. هرچند که هرگز از سوی هوادارانش پذیرفته نشد. در این سال، نام و برند سابق دوباره برگشت.
اما روایت پرسپولیس هم پس از انقلاب با حاکمیت ایران پیوند خورد. عباس وکیل نخستین مدیرعامل باشگاه پرسپولیس بود که علی پروین شهریور ۱۳۹۰ در گفتوگو با خبرآنلاین او را اینگونه توصیف کرد: "مرد خوبی بود. خانوادهای متدین داشت. برادرش عضو تیم حفاظت امام (آیتالله خمینی) بود. اما باشگاه را تبدیل به پادگان نظامی کرد."
سال ۱۳۶۵ بنیاد مستضعفان نیمی از مالکیت باشگاه پرسپولیس را به سازمان تربیت بدنی واگذار کرد. به این ترتیب سازمان وقت تربیت بدنی همزمان مالک دو باشگاه اول فوتبال ایران شد.
سال ۱۳۷۲ اما به نظر رسید که هر دو سازمان دولتی ایران از اداره پرسپولیس خسته شدهاند؛ مالک جدید باشگاه وزارت صنایع معرفی شد. امیر (حسن) عابدینی که در دوران ریاست جمهوری آیتالله علی خامنهای در سن ۲۳ سالگی به استانداری خراسان رسیده بود، از سوی وزارت صنایع ایران به عنوان مدیرعامل، پشت میز مدیریت باشگاه نشست.
با روی کار آمدن دولت محمد خاتمی، او خواهان بازگرداندن پرسپولیس به سازمان تربیت بدنی شد. پس از آن که باشگاه از دست وزارت صنایع و امیر عابدینی درآمد، مدیرانی با گرایشهای نظامی به این باشگاه نزدیک شدند؛ اکبر غمخوار با پسزمینههای مدیریتی و نظامی مانند مسئولیت لجستیک قرارگاه نوح سپاه پاسداران، معاون هتلداری و گردشگری بنیاد مستضعفان، مدیر عامل بنیاد تعاون سپاه، عضو هیات مدیره بانک انصارالمجاهدین سپاه، چهرهای غریب در پرسپولیس بود.
با روی کار آمدن دولت محمود احمدینژاد این باشگاه تبدیل به خانهای برای رفت و آمد نزدیکترین مردان به دولت رییس جمهور ایران شد. حبیب کاشانی نامدارترین آنهاست. مردی که از او به عنوان نماینده اصولگرای شورای شهر تهران، از نزدیکان عبدالحمید محتشم، دبیرکل انصار حزب الله، عضو جبهه آبادگران و از فعالان حوزه انتخاباتی آقای احمدینژاد یاد میشد.
در دوران ریاست جمهوری محمود احمدینژاد پرسپولیس سیاهترین روزهای تاریخ خود را پشت سر گذاشت. پرسپولیس طی این سالها نه تنها قرار گرفتن در رتبههای چهارم، پنجم، هفتم، هشتم و دوازدهم را تجربه کرد، بلکه به طور پیاپی دچار تغییرات در هیات مدیره و کادر فنی خود بود.
حبیب کاشانی سال ۱۳۸۷ به روزنامه ایران ورزشی گفته بود: "رابطه من و آقای احمدینژاد بسیار خوب است. تا وقتی در مورد پرسپولیس صحبت نکنیم." با این حال پرسپولیس همان سال به عنوان قهرمانی لیگ برتر هم رسید.
پرسپولیس پس از پایان دوران ریاست جمهوری محمود احمدینژاد، تا سومین سال از ریاست جمهوری حسن روحانی، باز هم رنگ خوشبختی را ندید. اما آنچه بیشترین عامل در ناکامی این باشگاه شناخته میشد، چگونگی انتخاب مدیران و مربیان بود. مردانی مانند محمد رویانیان، علیرضا رحیمی، بهروز منتقمی، حمیدرضا سیاسی و علیاکبر طاهری طی ۴ سال مدیران عامل این باشگاه شدند.
سپاهان باشگاهی با دو سرمایهگذار دولتی و نظامی
سال ۱۳۶۱ مسعود تابش باشگاه سپاهان را از محمود حریری خرید. سال ۱۳۸۰ به روزنامه خبرورزشی گفته بود "درسالهای جنگ که هیچکس به فوتبال توجه نمیکرد من سپاهان را با چنگ و دندان حفظ کردم." سال ۱۳۷۲ اما به دلیل آنچه "مشکلات اقتصادی" نامیده میشود، آقای تابش مالکیت باشگاه خود را به کارخانه سیمان اصفهان، واگذار کرد.
داستان سپاهان از سال ۱۳۷۹ تغییر کرد. درست از زمانی که کارخانه فولاد مبارکه تصمیم به تیمداری گرفت و متوجه بیمیلی مالکان جدید کارخانه سیمان اصفهان شد.
به نظر میرسد که زندگی سپاهان از این سال به صورت کامل زیر سایه دولت و وزارت صنایع قرار گرفته است. اما در حقیقت باشگاه سپاهان اصفهان، "غنیمتی" مشترک میان وزارت صنایع و سپاه پاسداران جمهوری اسلامی است.
شرکت سرمایهگذاری مهر اقتصاد ایرانیان، از مهمترین موسسههای اقتصادی سپاه پاسداران است. نهادی که خودش را سهامدار شرکتهایی چون تایدواتر خاورمیانه، ایرالکو، فولادمبارکه، توسعه معادن روی، توسگستر و بانک پارسیان میداند.
فروردین سال ۸۷ روزنامه دنیای اقتصاد خبراز خریداری ۴۵/۴۲ درصد از سهام فولاد مبارکه توسط کنسرسیومی به رهبری شرکت سرمایهگذاری مهر اقتصاد ایرانیان داد. به این ترتیب هم کارخانههای فولاد و هم باشگاههای متبوع آنها جزیی از داراییهای سپاه پاسداران و در عین حال وزارت صنایع شدند.
در سایت رسمی فولاد مبارکه زمان پیوستن شرکت مهر اقتصاد ایرانیان به جمع سهامداران اصلی فولاد مبارکه اسفندماه سال ۸۶ ثبت شده است.
بودجه باشگاه سپاهان در سالهای دهه ۸۰ و ۹۰ خورشیدی هرگز به صورت رسمی اعلام نشد. اما از تیمهای پرستارهای که طی سالهای ۸۹ تا ۹۴ قهرمان لیگ برتر فوتبال ایران شد، میتوان تصویری از هزینههای این باشگاه را متصور شد.
تیر سال ۱۳۹۷ بهرام سبحانی مدیرعامل کارخانه فولاد مبارکه سپاهان در گفتوگو با خبرگزاری ایمنا مدعی شد که برای قهرمانی این تیم در فصل ۹۸-۹۷ "بالاترین بودجه سالهای اخیر" را به سپاهان اختصاص داده و باشگاه "محدودیتی در زمینه مالی" ندارد.
"محقترین" هواداران علیه فوتبال حکومتی
فروردین سال ۸۹ خبرآنلاین با استناد به ابلاغ قانون بودجه کشور خبر از منع قطعی سازمان وقت تربیت بدنی از تخصیص بودجه به باشگاههای استقلال و پرسپولیس داد.
پس از بدل شدن سازمان تربیت بدنی به وزارت ورزش و جوانان، منع کمک مالی به این استقلال و پرسپولیس باز هم ادامه یافت. اما این دو باشگاه همچنان دولتی هستند، از اسپانسر مشترک ارتزاق میکنند و توسط یک شخص حقوقی یعنی وزیر ورزش و جوانان اداره میشوند.
در لیگ برتر ایران از نخستین دوره تاکنون تیمهای پرسپولیس (۵ بار)، فولاد سپاهان (۵ بار) استقلال (۳ بار)، فولاد خوزستان (۲ بار)، پاس، سایپا و استقلال خوزستان هر کدام یک بار جام قهرمانی را بالای سر بردند.
منهای استقلال خوزستان سایر تیمها همگی به صورت کامل از بودجههای دولتی، صنعتی و نظامی تغذیه میکردند. در عین حال باشگاههایی مانند تراکتورسازی تبریز، مس کرمان، نفت تهران، صنعت نفت آبادان، آلومینیوم هرمزگان، ذوبآهن اصفهان، صباباتری (و بعدها صبای قم)، فجرسپاسی، پیکان، وابسته به خزانههای دولتی بودند.
شاید میان تمام باشگاههایی که طی ۱۸ دوره برگزاری لیگ برتر، تلاش کردند خصوصی و مستقل از بودجهها و تصمیمگیریهای حکومتی باقی بمانند، بتوان به نامهایی مانند سپیدرود رشت، شموشک نوشهر، شیرینفراز کرمانشاه و نساجی مازندران اشاره کرد. باشگاههایی که شاید هوادارانش بیش از تمام هواداران باشگاههای دولتی، صنعتی و نظامی محق برای اعتراض به "فوتبال حکومتی" باشند.
دیدگاه خوانندگان
۴۵
amirgheryou - تهران، ایران
دقیقا پرسپولیس و سپاهان تیمهای حکومتی هستن.
جمعه ۱۷ خرداد ۱۳۹۸ - ۰۸:۲۶
۴۵
amirgheryou - تهران، ایران
دقیقا پرسپولیس و سپاهان تیمهای حکومتی هستن.
جمعه ۱۷ خرداد ۱۳۹۸ - ۰۸:۲۶
۴۵
amirgheryou - تهران، ایران
دقیقا پرسپولیس و سپاهان تیمهای حکومتی هستن.
جمعه ۱۷ خرداد ۱۳۹۸ - ۰۸:۲۶
۴۵
amirgheryou - تهران، ایران
دقیقا پرسپولیس و سپاهان تیمهای حکومتی هستن.
جمعه ۱۷ خرداد ۱۳۹۸ - ۰۸:۲۶
۴۵
amirgheryou - تهران، ایران
دقیقا پرسپولیس و سپاهان تیمهای حکومتی هستن.
جمعه ۱۷ خرداد ۱۳۹۸ - ۰۸:۲۶