قصه یک مرگ؛ چرا پدرام صفری یخ بست؟
رأی دهید
پدرام صفری یکی از صدها پناهجوی ایرانی بود که در صربستان گیر افتادهاند و روز و شبشان به تلاش برای رسیدن به مقصد میگذرد. آنها در شرایط سخت کمپهایی که بیش تر به پادگان نظامی شبیه است، روزگار میگذرانند تا بلکه در یکی از تلاشهایشان موفق شوند از صربستان خارج شده و به آرزویشان برسند.
پدرام دو سال بود که در کمپ «آداشفسی» صربستان زندگی میکرد. آخرین شب زندگی خود را هم مقابل همین کمپ، کنار آتشی که خودش برپا کرده و تا صبح به خاکستر نشسته بود، گذراند و یخ بست.
میان موج پناهجویان ایرانی که هر روز از کشور به سوی اروپا رهسپار میشوند، از تمامی اقشار جامعه دیده میشود. مهاجرت ایرانیها دیگر به مهاجرت تحصیلی یا پناهجویی سیاسی خلاصه نمیشود؛ فارغالتحصیلان بیکار، تجار ورشکسته، زنان آسیبدیده از خشونت خانگی و حتی خلافکاران بسیاری هستند که به امید روزها و زندگی بهتر، ایران را ترک می کنند و شمار زیادی از آن ها با شرایطی مواجه می شوند که شاید هیچ تصور نمیکردند. پدرام اما به دنبال موسیقی بود.
او یک ماه پس از جدایی از همسر سابقش، رهسپار اروپا شد. همسر سابقش در تماسی که با او داشتیم، فقط یک جمله گفت: «پدرام رفت تا به همه ثابت کند میتواند.»
زمانیکه در ایران زندگی میکرد، به دنبال خوانندگی و موسیقی بود؛ در همان اطراف بندرعباس که محل تولد و زندگی او بود. در کلیپهایی که همکمپیهایش برای «ایران وایر» فرستادهاند، جوانتر از روزگار پناهجویی به نظر می رسید. دوستانش میگویند در ایران با چند آهنگساز و خواننده همکاری میکرده است؛ مثل «ناصر عبداللهی».
آن ها تعریف می کنند که صدایش فوقالعاده بود و آنها بعضی از شبهای پناهجویی را با صدای او سر میکرده اند؛ صدایی که حالا به شکلی دردناک خاموش شده است.
«مهرداد»، همکمپی پدرام میگوید که او بیش تر از ۴۰ بار «گیم» زده بود. گیم زدن اصطلاحی در دنیای پناهجویی است؛ یعنی هربار تلاش غیرقانونی برای رسیدن به مقصد: «همه بچهها شرایط سخت را به جان خریدهاند. پدرام هم همان شب به سمت مرز رفت تا با نشستن زیر کامیون، از صربستان خلاص شود. چند ساعت روی اکسل کامیون مینشیند اما کامیون حرکت نمیکند و او برمیگردد. پدرام مثل همه ما، بارها از سوی ماموران مرزی کتک خورده بود. همین اواخر از ناحیه صورت، بینی و فک زخمی بود. میخواهم از دنیای بینالملل بپرسم آیا حقوق بشری که ادعا میکنید، همین است که ما در صربستان میبینیم؟»
پدرام در آن شب، بعد از آنکه نتوانست با کامیون همراه شود، خود را به کمپ رساند اما چون ساعت از ۹ شب گذشته بود، مسوولان کمپ اجازه ورود به او ندادند. پدرام هم از اتوبان رد میشود و مقابل کمپ، نزدیک درختان آتشی به پا میکند. اما سرمای آن شب، طاقتفرساتر از تحمل پدرام بود. خوابش میبرد و همراه با آتش به خاکستر مینشیند. ساعت هشت صبح روز بعد پلیس به محل می رود و جسدش را می برد. همکمپیهایش میگویند پدرام ساعت دو شب به کمپ رسیده بود؛ یعنی شش ساعت در سرما مانده بود.
پایان هر جمله همکمپیهای پدرام، «لعنت بر جمهوری اسلامی» است که معتقدند باعث شده اینهمه جوان تحصیلکرده آواره شوند و تن به شرایط سخت دهند:«اگر جمهوری اسلامی به فکر جوانها بود و اجازه میداد آنها به آرزوهایشان در کشور خودشان برسند، پدرام الان زنده بود.»
آنها همگی جمهوری اسلامی را باعث مرگ پدرام میدانند.
پدرام دو سال پیش از ایران خارج میشود و بعد از عبور از ترکیه، یونان و بوسنی، به صربستان میرسد. کمپی که او در آن زندگی میکرد، کمپی مرزی محسوب میشود. او پیش از ورود به این کمپ، مدتی در خانه قاچاقبر زندگی میکرد اما قاچاقبر پولهایش را میدزدد و ناپدید میشود. پدرام هم به این کمپ میآید تا شانس خود را امتحان کند.
«مهرداد» میگوید: «چند شب قبل از مرگش به من گفت بیا با هم برویم گیم بزنیم. میگفت مادرش سکته کرده است و میخواهد زودتر به مقصد برسد. بیتاب بود. صبح فهمیدیم چه بر سرش آمده است.»
بنا بر روایت مهرداد، در چند ماهی که از شروع سرما گذشته است، مسوولان کمپ به مردها فقط یک کلاه دادهاند اما زنها و بچهها توانستهاند چند کاپشن بگیرند. می گوید در چادرها، وسیله گرمایشی تنها یک بخاری است که آنهم بین ساعت ۱۱ شب تا شش صبح فقط سه ساعت روشن میشود: «وضعیت در همه کمپهای صربستان همین است. به ما گفتند که سوخت برایمان میآورند. این جا همه وسایل نقلیه هم با گازوییل کار میکنند. اما به چشم خودم دیدم مسوولان کمپ گازوییلهایی را که برای ما آورده اند، با دبههای ۲۰ لیتری در خودروهای خود میریختند.»
وضعیت حمام هم به همین شکل است. مجوز آنها برای استحمام از ساعت ۸ تا ۱۱ صبح است اما مهرداد میگوید فقط نیم ساعت اول آب گرم دارند. میان صحبتهایش بارها سرفه میکند و میگوید: «اینجا همه بچهها مریض هستند.»
مسوولان کمپها بارها به بچههای پناهجو گفتهاند که به آنها کارت پول میدهند. اما به گفته مهرداد، هیچ حقوق و مزایایی به آنها داده نشده است. میگوید وقتی برای پی گیری کارت پول به مسوولان کمپ مراجعه کرده، پاسخی توام با تمسخر شنیده است: «می گفتند ژانویه بیایید عیدی هم بگیرید!»
بیش ترین گلایه مهاجران اما از سرما است و نداشتن پوشاک مناسب برای تحمل دمای پایین هوا.
مهرداد که دعواهای بسیاری در خانههای قاچاقبران و کمپها از سر گذرانده است، میگوید: «گوشی اکثر بچهها شکسته است. گوشی میخرند و بچههای دیگر میدزدند. شارژرها و پاوربانکها دزدیده میشوند. اینجا هر شب دعوا است و چاقوکشی میشود. ایرانیها اینجا خیلی دعوا میکنند. گاهی دلم میخواهد جایی زندگی کنم که حتی یک ایرانی هم در آن نباشد.»
این کمپ تا شهر حدود ۲۵ کیلومتر فاصله دارد. پناهجویان برای رفتن به شهر باید تاکسی بگیرند که هر رفت و برگشت برایشان ۲۰ یورو هزینه دارد. اما اکثر پناهجویان ایرانی از سر ناچاری و فقر به این کمپ روی آوردهاند. مهرداد می گوید قاچاقبرها پول بیش ترِ پناهجویان این کمپ را خورده و آنها بدون پول در سرمای زمستان رها شدهاند.
پناهجویان ایرانی برای داشتن مجوز زندگی در کمپها نیاز به پاسپورت دارند. هرچند به گفته مهرداد، بعد از بازگشتِ لزوم ویزای ورود به صربستان برای ایرانیها از تعداد پناهجویان ایرانی در این کشور کاسته شده است. اما آنهایی هم که ماندهاند، نمیخواهند در صربستان اعلام پناهندگی کنند. این کشور برای پناهجویان ایرانی تنها مفری است برای رسیدن به اروپا.
مهرداد میگوید: «از سازمان ملل و سازمانهای دیگر به کمپها میآیند که درخواست پناهندگی بدهیم اما صربستان از ایران هم فقیرتر است. مردمان و مسوولانش انگار با پناهجوها جنگ دارند. چند وقت پیش بچهها را با چاقو زدند. هنوز دوستم بیمارستان است. چند هفته پیش یکی از بچهها از زیر کامیون افتاد. شانس داشت سرعت بالا نبود. افتاد و فک و سرش آسیب دید. حالا جراحی شده و در بیمارستان است. اینجا سرما بخوریم، به ما یک قرص ویتامین "سی" میدهند و تمام. از مملکت خودمان بیرون زدیم تا به جایی برسیم و وضعمان کمی بهتر شود اما بهتر که نشد هیچ، بدتر هم شد. هیچکاری هم نمیتوانیم بکنیم.»
در روایتهای پناهجویانی که در صربستان به سر میبرند یا از آن عبور کردهاند، رفتار توهینآمیز و توام با خشونت پلیسهای مرزی و مسوولان کمپها زیاد شنیده می شود. صربستان عضو اتحادیه اروپا نیست، برای همین نظارتی هم بر نحوه برخورد آن ها با پناهجویان انجام نمی شود. در نتیجه، پناهجویان در آن مورد بیمهری، ضرب و شتم و توهین قرار میگیرند.
بسیاری از پناهجوها از همان بدو ورود به صربستان، مورد این خشونتها قرار میگیرند. «سهیل» که ۲۱ سال دارد و دانشجوی مهندسی متالوژی بوده است، سپتامبر امسال با ویزای زیارتی به عراق می رود. سپس به ترکیه پرواز می کند و از همانجا خود را هوایی به بلگراد می رساند. به محض ورود اما پس از کنترل پاسپورت، او و چند تن دیگر از پناهجویان ایرانی را به بازداشتگاه فرودگاه منتقل می کنند. سیزدهم سپتامبر پلیس به سراغ آنها میرود و میگوید باید به ایران برگردند: «گفتیم مشکل داریم و نمیتوانیم برگردیم. مامور پلیس گفت پدر من برای آزادی خود جنگید و کشته شد. شما هم به کشورتان برگردید و برای آزادیتان بجنگید.»
فردای آن روز اما درهای بازداشتگاه فرودگاه با ورود پنج مامور درشتهیکل باز می شود و ماموران مشغول ضرب و شتم پناهجویان می شوند: «ما را با باتوم و لگد میزدند. "یوسف" ترک بود و سرش شکست. "صابر" ایرانی بود و دستش شکست. همه را میزدند. وکیل یکی از دوستان در ایران با وزارت امورخارجه هماهنگ کرد و فردای روز ضرب و شتم، سفیر ایران به سراغ ما آمد، داستانها را شنید و گفت رسیدگی میکند. صبح شانزدهم سپتامبر از ما اثر انگشت گرفتند و برگه معرفی به کمپ دادند. ما ۱۵ نفر بودیم؛ هفت نفر آزاد شدند و بقیه را نگه داشتند. یوسف بعد از یک ماه آزاد شد اما خبری از صابر ندارم.»
حالا با رسیدن زمستان، شرایط سخت پناهجویی نه فقط در صربستان که در تمام مسیر پناهجویی ایرانیها از ترکیه تا اروپا طاقتفرسا شده است. بسیاری در خیابانها آوارهاند و گروهی در کمپها، جنگلها و در خانههای قاچاقبران روزگار میگذرانند.
هر ساله با رسیدن فصل سرما، این شرایط سختتر میشود و سرما جان بسیاری از آنها را میگیرد. میتوان به جای اسم پدرام، هر اسم دیگری گذاشت با قصهای متفاوت. واقعیت اما تن دادن ایرانیها به شرایط جانکاه پناهجویی است برای ترک جمهوری اسلامی و رسیدن به آیندهای که حق خود میدانند؛ حقی که از پدرام گرفته شد و حالا خانوادهاش چشمانتظار رسیدن جسد او به کشورش هستند.
دیدگاه خوانندگان
۵۷
RAHSHENAS - برلین، آلمان
خیلی متاسفم .. شما بقیه تون نمیدونید چقدر بفکرتونیم و آرزو میکنیم موفق بشید ، اما بدون متحد شدن راه ها بسته اند!
شنبه ۱۷ آذر ۱۳۹۷ - ۱۶:۳۸
۵۶
شنبلیله خانم - اسلو ، نروژ
بسیار ناراحت کننده بود مرگ این هموطن .ولی ویدئو آخر اون آقا که داره توضیح میده کمپ کثیف است و سرویس های بهداشتی و محل خواب کثیف بود خوب کثیف بودن و نظافت دیگه دست اون مردمی هست که دارند زندگی میکنند هر کسی اگر احساس مسئولیت کنه به محل زندگی اش و اشغال نریزه خودبخود که کثیف نمیشه و نوشته که در این کمپ اکثریت ایرانی هستند پس هم زبان هستند پس میتوانند همکاری کنند و محل زندگیشون را تمیز نگه دارند این کثیفی دیگه ربطی به کمپ نداره به شلختگی و بی قیدی افراد داره .به هر حال امیدوارم که هیچ ایرانی و هیچ انسانی از مملکت خودش آواره نشود شرایط خیلی سختی دارند این هموطنان .و برای خانواده پدرام هم آرزوی صبر میکنم :(
شنبه ۱۷ آذر ۱۳۹۷ - ۱۶:۴۳
۵۷
shaboruz - پاریس، فرانسه
۲۰ساله فرانسه هستم همش کار کردم با یک حقوق ناچیز بخور ونمیر اینم وضع امروز پاریس حتی بازنشسته ها تو سطل آشغال دنبال غذا و لباس میگردن از چی فرار میکنین به کجا میخواین بیاین ؟! پاریس امروز شبیه یکی از شهرهای سوریه شده داغونش کردن یک جنگ واقعی بین حکومت و گرسنه ها خدا به هممون رحم کنه !!!!!!!!!!!!!
شنبه ۱۷ آذر ۱۳۹۷ - ۱۷:۲۲
۵۴
Say good bye to religion - ونکوور، کانادا
این درد رو کسی میفهمه که این راه رو رفته باشه ، ترس ، تاریکی ، آیندهای نا معلوم ۳۸ سال پیش یک هفته بدون آب و غذا و سر گردونی و خوردن آب گل آلود به مقصد رسیدیم ... . و هنوز اون خاطرات در ذهنم هست ... به امید آزادی ایران شاهنشاهی 🌹🌹♥️
شنبه ۱۷ آذر ۱۳۹۷ - ۱۸:۳۵
۴۲
Liberte - ارومیه، ایران
خدا روح و روانشو شاد کنه. ولی خلایق هر چه لایق. به جای زندگی در زادگاه ، مبارزه و ساختن فردا مهاجرت بی برنامه و یهویی به یک کشور خارجی و زندگی نکبت بار در کمپ و ایجاد مزاحمت و نگرانی برای مردم اون مناطق و نگاه های تهدیدآمیز یا تحقیرآمیز و یا ترحم آمیز مردم و یا پلیس های اونجا و کمک های خیریه اشون. آیا واقعا می ارزه؟
شنبه ۱۷ آذر ۱۳۹۷ - ۱۹:۰۶
۴۲
Liberte - ارومیه، ایران
البته روی سخنم با اون دسته از ایرانیانی که با تحصیلات بالا و امکانات خوب به خارج می رن و خوب زندگی می کنند، نیست . به هرحال مهاجرت از مختصات جوامع انسانیه ، ولی به شرطها و شروطها.
شنبه ۱۷ آذر ۱۳۹۷ - ۱۹:۰۸
۳۶
kiarash367 - سیدنی، استرالیا
عرضه داشتین مثل مردم پاریس میریختین بیرون. از بی عرضگی خودمونه . بعدم تو همین جزیره کریسمس که خودم یکسال بودم وضع دقیقا همین بود و به قول شنبلیله خانوم مقصر خود مهاجران. بیکار تو کمپ میگردن بعدم حاظر نیستن اتاق خودشونو تمیز کنه. تنها اتاقی که تمیز بودش اتاقی بودش که من و یکی از برادرای میانماری بود و یه اتاقی که برادرای افغان بودن. به جز خودمون کس دیگه ایی تمیز نمیکردن. خودمون تیمز میکردیم . توقعی که ماها داریم توقع یه ادم بدبخت و بیچاره اییه که فکر میکنه صاحب کل کره زمینه و مردم براش همه چی رو درست کنن. بعدم راضی نیستین برگردین خیال خودتونو راحت کنین. با چندتا فیلم گرفتن و مرگ بر نظام گفتن حتی ازتون نمیپرسن چرا گفتی. تو کریسمس بودش طرف یه موبایل نوکیا داشت فیلم میگرفت کلی فحش میداد اخرش گفت خستم و برگشت نه کسی تو ایران بهش گیر دادن نه گفتن چرا فحش دادی. فیلماشم همه ضمیمه پروندش بود.
شنبه ۱۷ آذر ۱۳۹۷ - ۱۹:۴۱
۴۶
مسافران - انکارا، ترکیه
مامور پلیس گفت پدر من برای آزادی خود جنگید و کشته شد. شما هم به کشورتان برگردید و برای آزادیتان بجنگید.دقیقا نکتهُ اصلی همین است.شما دوست عزیزی که مخالف هستی,شمائی که به فکر آیندهُ فرزند خود هستی,این راهش نیست.لااقل در کشورت برای خودت و فرزندت بجنگ و حقت را بگیر.اگر از خودت گذشته به فرزندت یاد بده,چرا که" تا مظلومی نباشد,ظالمی هم نخواهد بود".
شنبه ۱۷ آذر ۱۳۹۷ - ۲۰:۰۹
۵۱
جناب سروان - مونرآل، کانادا
[::Say good bye to religion - ونکوور، کانادا::]. پینوکیو کم دروغ بنویس تو مگه از لوکزامبورگ نیستی؟۳۸ سال پیش یک هفته بدون آب و غذا و سر گردونی و خوردن آب گل آلود به مقصد رسیدیم هاهاها تو؟۳۸ سال پیش؟ بسی خندیدیم به خدا تو زندگیت تمام جوکه یه حرف راست اگه زده باشی همون بود که گفتی پدرت برنج ها رو از بانک بازرگانی میدزدید میبرد روستا الح ق که فرزند وارفته یی هستی هاهاها برو که کارتت سوخته هاها
شنبه ۱۷ آذر ۱۳۹۷ - ۲۳:۲۸
۴۹
tabatabayi - آلمان، آلمان
"یوسف" ترک بود و سرش شکست. "صابر" ایرانی بود و دستش شکست!!!. مگر ترک ها ایرانی نیستند؟ مگر ایرانی شامل ترک هم نمی شود؟ این را می گویند تبلیغ موذیانه تجزیه طلبی، خوانندگان سایت هایی مانند ایران وایر و نظایر آن باید خیلی هشیار باشند
یکشنبه ۱۸ آذر ۱۳۹۷ - ۰۰:۱۷
۵۴
Say good bye to religion - ونکوور، کانادا
[::جناب سروان - مونرآل، کانادا::]. تو انگلیسی که هیچی ، فارسی هم که نمیفهمی پس یا عربی یا پاکستانی ، یا ....لوکسانبورگ همون شاه عبدلعضیمه ؟ چون من نوشتم ونکوور ، واقعا متعصفم که رژیم ایران باعث شد یه سری ... پاشون به اروپا باز بشه ....
یکشنبه ۱۸ آذر ۱۳۹۷ - ۰۶:۲۲
۵۴
Say good bye to religion - ونکوور، کانادا
[::جناب سروان - مونرآل، کانادا::]. تو انگلیسی که هیچی ، فارسی هم که نمیفهمی پس یا عربی یا پاکستانی ، یا ....لوکسانبورگ همون شاه عبدلعضیمه ؟ چون من نوشتم ونکوور ، واقعا متعصفم که رژیم ایران باعث شد یه سری ... پاشون به اروپا باز بشه ....
یکشنبه ۱۸ آذر ۱۳۹۷ - ۰۶:۲۲
۴۹
tabatabayi - آلمان، آلمان
"یوسف" ترک بود و سرش شکست. "صابر" ایرانی بود و دستش شکست!!!. مگر ترک ها ایرانی نیستند؟ مگر ایرانی شامل ترک هم نمی شود؟ این را می گویند تبلیغ موذیانه تجزیه طلبی، خوانندگان سایت هایی مانند ایران وایر و نظایر آن باید خیلی هشیار باشند
یکشنبه ۱۸ آذر ۱۳۹۷ - ۰۰:۱۷
۵۱
جناب سروان - مونرآل، کانادا
[::Say good bye to religion - ونکوور، کانادا::]. پینوکیو کم دروغ بنویس تو مگه از لوکزامبورگ نیستی؟۳۸ سال پیش یک هفته بدون آب و غذا و سر گردونی و خوردن آب گل آلود به مقصد رسیدیم هاهاها تو؟۳۸ سال پیش؟ بسی خندیدیم به خدا تو زندگیت تمام جوکه یه حرف راست اگه زده باشی همون بود که گفتی پدرت برنج ها رو از بانک بازرگانی میدزدید میبرد روستا الح ق که فرزند وارفته یی هستی هاهاها برو که کارتت سوخته هاها
شنبه ۱۷ آذر ۱۳۹۷ - ۲۳:۲۸
۴۶
مسافران - انکارا، ترکیه
مامور پلیس گفت پدر من برای آزادی خود جنگید و کشته شد. شما هم به کشورتان برگردید و برای آزادیتان بجنگید.دقیقا نکتهُ اصلی همین است.شما دوست عزیزی که مخالف هستی,شمائی که به فکر آیندهُ فرزند خود هستی,این راهش نیست.لااقل در کشورت برای خودت و فرزندت بجنگ و حقت را بگیر.اگر از خودت گذشته به فرزندت یاد بده,چرا که" تا مظلومی نباشد,ظالمی هم نخواهد بود".
شنبه ۱۷ آذر ۱۳۹۷ - ۲۰:۰۹
۳۶
kiarash367 - سیدنی، استرالیا
عرضه داشتین مثل مردم پاریس میریختین بیرون. از بی عرضگی خودمونه . بعدم تو همین جزیره کریسمس که خودم یکسال بودم وضع دقیقا همین بود و به قول شنبلیله خانوم مقصر خود مهاجران. بیکار تو کمپ میگردن بعدم حاظر نیستن اتاق خودشونو تمیز کنه. تنها اتاقی که تمیز بودش اتاقی بودش که من و یکی از برادرای میانماری بود و یه اتاقی که برادرای افغان بودن. به جز خودمون کس دیگه ایی تمیز نمیکردن. خودمون تیمز میکردیم . توقعی که ماها داریم توقع یه ادم بدبخت و بیچاره اییه که فکر میکنه صاحب کل کره زمینه و مردم براش همه چی رو درست کنن. بعدم راضی نیستین برگردین خیال خودتونو راحت کنین. با چندتا فیلم گرفتن و مرگ بر نظام گفتن حتی ازتون نمیپرسن چرا گفتی. تو کریسمس بودش طرف یه موبایل نوکیا داشت فیلم میگرفت کلی فحش میداد اخرش گفت خستم و برگشت نه کسی تو ایران بهش گیر دادن نه گفتن چرا فحش دادی. فیلماشم همه ضمیمه پروندش بود.
شنبه ۱۷ آذر ۱۳۹۷ - ۱۹:۴۱
۴۲
Liberte - ارومیه، ایران
البته روی سخنم با اون دسته از ایرانیانی که با تحصیلات بالا و امکانات خوب به خارج می رن و خوب زندگی می کنند، نیست . به هرحال مهاجرت از مختصات جوامع انسانیه ، ولی به شرطها و شروطها.
شنبه ۱۷ آذر ۱۳۹۷ - ۱۹:۰۸
۴۲
Liberte - ارومیه، ایران
خدا روح و روانشو شاد کنه. ولی خلایق هر چه لایق. به جای زندگی در زادگاه ، مبارزه و ساختن فردا مهاجرت بی برنامه و یهویی به یک کشور خارجی و زندگی نکبت بار در کمپ و ایجاد مزاحمت و نگرانی برای مردم اون مناطق و نگاه های تهدیدآمیز یا تحقیرآمیز و یا ترحم آمیز مردم و یا پلیس های اونجا و کمک های خیریه اشون. آیا واقعا می ارزه؟
شنبه ۱۷ آذر ۱۳۹۷ - ۱۹:۰۶
۵۴
Say good bye to religion - ونکوور، کانادا
این درد رو کسی میفهمه که این راه رو رفته باشه ، ترس ، تاریکی ، آیندهای نا معلوم ۳۸ سال پیش یک هفته بدون آب و غذا و سر گردونی و خوردن آب گل آلود به مقصد رسیدیم ... . و هنوز اون خاطرات در ذهنم هست ... به امید آزادی ایران شاهنشاهی 🌹🌹♥️
شنبه ۱۷ آذر ۱۳۹۷ - ۱۸:۳۵
۵۷
shaboruz - پاریس، فرانسه
۲۰ساله فرانسه هستم همش کار کردم با یک حقوق ناچیز بخور ونمیر اینم وضع امروز پاریس حتی بازنشسته ها تو سطل آشغال دنبال غذا و لباس میگردن از چی فرار میکنین به کجا میخواین بیاین ؟! پاریس امروز شبیه یکی از شهرهای سوریه شده داغونش کردن یک جنگ واقعی بین حکومت و گرسنه ها خدا به هممون رحم کنه !!!!!!!!!!!!!
شنبه ۱۷ آذر ۱۳۹۷ - ۱۷:۲۲
۵۶
شنبلیله خانم - اسلو ، نروژ
بسیار ناراحت کننده بود مرگ این هموطن .ولی ویدئو آخر اون آقا که داره توضیح میده کمپ کثیف است و سرویس های بهداشتی و محل خواب کثیف بود خوب کثیف بودن و نظافت دیگه دست اون مردمی هست که دارند زندگی میکنند هر کسی اگر احساس مسئولیت کنه به محل زندگی اش و اشغال نریزه خودبخود که کثیف نمیشه و نوشته که در این کمپ اکثریت ایرانی هستند پس هم زبان هستند پس میتوانند همکاری کنند و محل زندگیشون را تمیز نگه دارند این کثیفی دیگه ربطی به کمپ نداره به شلختگی و بی قیدی افراد داره .به هر حال امیدوارم که هیچ ایرانی و هیچ انسانی از مملکت خودش آواره نشود شرایط خیلی سختی دارند این هموطنان .و برای خانواده پدرام هم آرزوی صبر میکنم :(
شنبه ۱۷ آذر ۱۳۹۷ - ۱۶:۴۳
۵۷
RAHSHENAS - برلین، آلمان
خیلی متاسفم .. شما بقیه تون نمیدونید چقدر بفکرتونیم و آرزو میکنیم موفق بشید ، اما بدون متحد شدن راه ها بسته اند!
شنبه ۱۷ آذر ۱۳۹۷ - ۱۶:۳۸
۵۷
RAHSHENAS - برلین، آلمان
خیلی متاسفم .. شما بقیه تون نمیدونید چقدر بفکرتونیم و آرزو میکنیم موفق بشید ، اما بدون متحد شدن راه ها بسته اند!
شنبه ۱۷ آذر ۱۳۹۷ - ۱۶:۳۸
۵۶
شنبلیله خانم - اسلو ، نروژ
بسیار ناراحت کننده بود مرگ این هموطن .ولی ویدئو آخر اون آقا که داره توضیح میده کمپ کثیف است و سرویس های بهداشتی و محل خواب کثیف بود خوب کثیف بودن و نظافت دیگه دست اون مردمی هست که دارند زندگی میکنند هر کسی اگر احساس مسئولیت کنه به محل زندگی اش و اشغال نریزه خودبخود که کثیف نمیشه و نوشته که در این کمپ اکثریت ایرانی هستند پس هم زبان هستند پس میتوانند همکاری کنند و محل زندگیشون را تمیز نگه دارند این کثیفی دیگه ربطی به کمپ نداره به شلختگی و بی قیدی افراد داره .به هر حال امیدوارم که هیچ ایرانی و هیچ انسانی از مملکت خودش آواره نشود شرایط خیلی سختی دارند این هموطنان .و برای خانواده پدرام هم آرزوی صبر میکنم :(
شنبه ۱۷ آذر ۱۳۹۷ - ۱۶:۴۳
۵۷
shaboruz - پاریس، فرانسه
۲۰ساله فرانسه هستم همش کار کردم با یک حقوق ناچیز بخور ونمیر اینم وضع امروز پاریس حتی بازنشسته ها تو سطل آشغال دنبال غذا و لباس میگردن از چی فرار میکنین به کجا میخواین بیاین ؟! پاریس امروز شبیه یکی از شهرهای سوریه شده داغونش کردن یک جنگ واقعی بین حکومت و گرسنه ها خدا به هممون رحم کنه !!!!!!!!!!!!!
شنبه ۱۷ آذر ۱۳۹۷ - ۱۷:۲۲
۵۴
Say good bye to religion - ونکوور، کانادا
این درد رو کسی میفهمه که این راه رو رفته باشه ، ترس ، تاریکی ، آیندهای نا معلوم ۳۸ سال پیش یک هفته بدون آب و غذا و سر گردونی و خوردن آب گل آلود به مقصد رسیدیم ... . و هنوز اون خاطرات در ذهنم هست ... به امید آزادی ایران شاهنشاهی 🌹🌹♥️
شنبه ۱۷ آذر ۱۳۹۷ - ۱۸:۳۵
۴۲
Liberte - ارومیه، ایران
خدا روح و روانشو شاد کنه. ولی خلایق هر چه لایق. به جای زندگی در زادگاه ، مبارزه و ساختن فردا مهاجرت بی برنامه و یهویی به یک کشور خارجی و زندگی نکبت بار در کمپ و ایجاد مزاحمت و نگرانی برای مردم اون مناطق و نگاه های تهدیدآمیز یا تحقیرآمیز و یا ترحم آمیز مردم و یا پلیس های اونجا و کمک های خیریه اشون. آیا واقعا می ارزه؟
شنبه ۱۷ آذر ۱۳۹۷ - ۱۹:۰۶
۴۲
Liberte - ارومیه، ایران
البته روی سخنم با اون دسته از ایرانیانی که با تحصیلات بالا و امکانات خوب به خارج می رن و خوب زندگی می کنند، نیست . به هرحال مهاجرت از مختصات جوامع انسانیه ، ولی به شرطها و شروطها.
شنبه ۱۷ آذر ۱۳۹۷ - ۱۹:۰۸
۳۶
kiarash367 - سیدنی، استرالیا
عرضه داشتین مثل مردم پاریس میریختین بیرون. از بی عرضگی خودمونه . بعدم تو همین جزیره کریسمس که خودم یکسال بودم وضع دقیقا همین بود و به قول شنبلیله خانوم مقصر خود مهاجران. بیکار تو کمپ میگردن بعدم حاظر نیستن اتاق خودشونو تمیز کنه. تنها اتاقی که تمیز بودش اتاقی بودش که من و یکی از برادرای میانماری بود و یه اتاقی که برادرای افغان بودن. به جز خودمون کس دیگه ایی تمیز نمیکردن. خودمون تیمز میکردیم . توقعی که ماها داریم توقع یه ادم بدبخت و بیچاره اییه که فکر میکنه صاحب کل کره زمینه و مردم براش همه چی رو درست کنن. بعدم راضی نیستین برگردین خیال خودتونو راحت کنین. با چندتا فیلم گرفتن و مرگ بر نظام گفتن حتی ازتون نمیپرسن چرا گفتی. تو کریسمس بودش طرف یه موبایل نوکیا داشت فیلم میگرفت کلی فحش میداد اخرش گفت خستم و برگشت نه کسی تو ایران بهش گیر دادن نه گفتن چرا فحش دادی. فیلماشم همه ضمیمه پروندش بود.
شنبه ۱۷ آذر ۱۳۹۷ - ۱۹:۴۱
۴۶
مسافران - انکارا، ترکیه
مامور پلیس گفت پدر من برای آزادی خود جنگید و کشته شد. شما هم به کشورتان برگردید و برای آزادیتان بجنگید.دقیقا نکتهُ اصلی همین است.شما دوست عزیزی که مخالف هستی,شمائی که به فکر آیندهُ فرزند خود هستی,این راهش نیست.لااقل در کشورت برای خودت و فرزندت بجنگ و حقت را بگیر.اگر از خودت گذشته به فرزندت یاد بده,چرا که" تا مظلومی نباشد,ظالمی هم نخواهد بود".
شنبه ۱۷ آذر ۱۳۹۷ - ۲۰:۰۹
۵۱
جناب سروان - مونرآل، کانادا
[::Say good bye to religion - ونکوور، کانادا::]. پینوکیو کم دروغ بنویس تو مگه از لوکزامبورگ نیستی؟۳۸ سال پیش یک هفته بدون آب و غذا و سر گردونی و خوردن آب گل آلود به مقصد رسیدیم هاهاها تو؟۳۸ سال پیش؟ بسی خندیدیم به خدا تو زندگیت تمام جوکه یه حرف راست اگه زده باشی همون بود که گفتی پدرت برنج ها رو از بانک بازرگانی میدزدید میبرد روستا الح ق که فرزند وارفته یی هستی هاهاها برو که کارتت سوخته هاها
شنبه ۱۷ آذر ۱۳۹۷ - ۲۳:۲۸
۴۹
tabatabayi - آلمان، آلمان
"یوسف" ترک بود و سرش شکست. "صابر" ایرانی بود و دستش شکست!!!. مگر ترک ها ایرانی نیستند؟ مگر ایرانی شامل ترک هم نمی شود؟ این را می گویند تبلیغ موذیانه تجزیه طلبی، خوانندگان سایت هایی مانند ایران وایر و نظایر آن باید خیلی هشیار باشند
یکشنبه ۱۸ آذر ۱۳۹۷ - ۰۰:۱۷
۵۴
Say good bye to religion - ونکوور، کانادا
[::جناب سروان - مونرآل، کانادا::]. تو انگلیسی که هیچی ، فارسی هم که نمیفهمی پس یا عربی یا پاکستانی ، یا ....لوکسانبورگ همون شاه عبدلعضیمه ؟ چون من نوشتم ونکوور ، واقعا متعصفم که رژیم ایران باعث شد یه سری ... پاشون به اروپا باز بشه ....
یکشنبه ۱۸ آذر ۱۳۹۷ - ۰۶:۲۲
۵۶
شنبلیله خانم - اسلو ، نروژ
بسیار ناراحت کننده بود مرگ این هموطن .ولی ویدئو آخر اون آقا که داره توضیح میده کمپ کثیف است و سرویس های بهداشتی و محل خواب کثیف بود خوب کثیف بودن و نظافت دیگه دست اون مردمی هست که دارند زندگی میکنند هر کسی اگر احساس مسئولیت کنه به محل زندگی اش و اشغال نریزه خودبخود که کثیف نمیشه و نوشته که در این کمپ اکثریت ایرانی هستند پس هم زبان هستند پس میتوانند همکاری کنند و محل زندگیشون را تمیز نگه دارند این کثیفی دیگه ربطی به کمپ نداره به شلختگی و بی قیدی افراد داره .به هر حال امیدوارم که هیچ ایرانی و هیچ انسانی از مملکت خودش آواره نشود شرایط خیلی سختی دارند این هموطنان .و برای خانواده پدرام هم آرزوی صبر میکنم :(
شنبه ۱۷ آذر ۱۳۹۷ - ۱۶:۴۳
۵۷
shaboruz - پاریس، فرانسه
۲۰ساله فرانسه هستم همش کار کردم با یک حقوق ناچیز بخور ونمیر اینم وضع امروز پاریس حتی بازنشسته ها تو سطل آشغال دنبال غذا و لباس میگردن از چی فرار میکنین به کجا میخواین بیاین ؟! پاریس امروز شبیه یکی از شهرهای سوریه شده داغونش کردن یک جنگ واقعی بین حکومت و گرسنه ها خدا به هممون رحم کنه !!!!!!!!!!!!!
شنبه ۱۷ آذر ۱۳۹۷ - ۱۷:۲۲
۵۷
RAHSHENAS - برلین، آلمان
خیلی متاسفم .. شما بقیه تون نمیدونید چقدر بفکرتونیم و آرزو میکنیم موفق بشید ، اما بدون متحد شدن راه ها بسته اند!
شنبه ۱۷ آذر ۱۳۹۷ - ۱۶:۳۸
۴۲
Liberte - ارومیه، ایران
خدا روح و روانشو شاد کنه. ولی خلایق هر چه لایق. به جای زندگی در زادگاه ، مبارزه و ساختن فردا مهاجرت بی برنامه و یهویی به یک کشور خارجی و زندگی نکبت بار در کمپ و ایجاد مزاحمت و نگرانی برای مردم اون مناطق و نگاه های تهدیدآمیز یا تحقیرآمیز و یا ترحم آمیز مردم و یا پلیس های اونجا و کمک های خیریه اشون. آیا واقعا می ارزه؟
شنبه ۱۷ آذر ۱۳۹۷ - ۱۹:۰۶
۴۶
مسافران - انکارا، ترکیه
مامور پلیس گفت پدر من برای آزادی خود جنگید و کشته شد. شما هم به کشورتان برگردید و برای آزادیتان بجنگید.دقیقا نکتهُ اصلی همین است.شما دوست عزیزی که مخالف هستی,شمائی که به فکر آیندهُ فرزند خود هستی,این راهش نیست.لااقل در کشورت برای خودت و فرزندت بجنگ و حقت را بگیر.اگر از خودت گذشته به فرزندت یاد بده,چرا که" تا مظلومی نباشد,ظالمی هم نخواهد بود".
شنبه ۱۷ آذر ۱۳۹۷ - ۲۰:۰۹
۴۲
Liberte - ارومیه، ایران
البته روی سخنم با اون دسته از ایرانیانی که با تحصیلات بالا و امکانات خوب به خارج می رن و خوب زندگی می کنند، نیست . به هرحال مهاجرت از مختصات جوامع انسانیه ، ولی به شرطها و شروطها.
شنبه ۱۷ آذر ۱۳۹۷ - ۱۹:۰۸
۵۴
Say good bye to religion - ونکوور، کانادا
این درد رو کسی میفهمه که این راه رو رفته باشه ، ترس ، تاریکی ، آیندهای نا معلوم ۳۸ سال پیش یک هفته بدون آب و غذا و سر گردونی و خوردن آب گل آلود به مقصد رسیدیم ... . و هنوز اون خاطرات در ذهنم هست ... به امید آزادی ایران شاهنشاهی 🌹🌹♥️
شنبه ۱۷ آذر ۱۳۹۷ - ۱۸:۳۵
۴۹
tabatabayi - آلمان، آلمان
"یوسف" ترک بود و سرش شکست. "صابر" ایرانی بود و دستش شکست!!!. مگر ترک ها ایرانی نیستند؟ مگر ایرانی شامل ترک هم نمی شود؟ این را می گویند تبلیغ موذیانه تجزیه طلبی، خوانندگان سایت هایی مانند ایران وایر و نظایر آن باید خیلی هشیار باشند
یکشنبه ۱۸ آذر ۱۳۹۷ - ۰۰:۱۷
۵۱
جناب سروان - مونرآل، کانادا
[::Say good bye to religion - ونکوور، کانادا::]. پینوکیو کم دروغ بنویس تو مگه از لوکزامبورگ نیستی؟۳۸ سال پیش یک هفته بدون آب و غذا و سر گردونی و خوردن آب گل آلود به مقصد رسیدیم هاهاها تو؟۳۸ سال پیش؟ بسی خندیدیم به خدا تو زندگیت تمام جوکه یه حرف راست اگه زده باشی همون بود که گفتی پدرت برنج ها رو از بانک بازرگانی میدزدید میبرد روستا الح ق که فرزند وارفته یی هستی هاهاها برو که کارتت سوخته هاها
شنبه ۱۷ آذر ۱۳۹۷ - ۲۳:۲۸
۵۴
Say good bye to religion - ونکوور، کانادا
[::جناب سروان - مونرآل، کانادا::]. تو انگلیسی که هیچی ، فارسی هم که نمیفهمی پس یا عربی یا پاکستانی ، یا ....لوکسانبورگ همون شاه عبدلعضیمه ؟ چون من نوشتم ونکوور ، واقعا متعصفم که رژیم ایران باعث شد یه سری ... پاشون به اروپا باز بشه ....
یکشنبه ۱۸ آذر ۱۳۹۷ - ۰۶:۲۲
۳۶
kiarash367 - سیدنی، استرالیا
عرضه داشتین مثل مردم پاریس میریختین بیرون. از بی عرضگی خودمونه . بعدم تو همین جزیره کریسمس که خودم یکسال بودم وضع دقیقا همین بود و به قول شنبلیله خانوم مقصر خود مهاجران. بیکار تو کمپ میگردن بعدم حاظر نیستن اتاق خودشونو تمیز کنه. تنها اتاقی که تمیز بودش اتاقی بودش که من و یکی از برادرای میانماری بود و یه اتاقی که برادرای افغان بودن. به جز خودمون کس دیگه ایی تمیز نمیکردن. خودمون تیمز میکردیم . توقعی که ماها داریم توقع یه ادم بدبخت و بیچاره اییه که فکر میکنه صاحب کل کره زمینه و مردم براش همه چی رو درست کنن. بعدم راضی نیستین برگردین خیال خودتونو راحت کنین. با چندتا فیلم گرفتن و مرگ بر نظام گفتن حتی ازتون نمیپرسن چرا گفتی. تو کریسمس بودش طرف یه موبایل نوکیا داشت فیلم میگرفت کلی فحش میداد اخرش گفت خستم و برگشت نه کسی تو ایران بهش گیر دادن نه گفتن چرا فحش دادی. فیلماشم همه ضمیمه پروندش بود.
شنبه ۱۷ آذر ۱۳۹۷ - ۱۹:۴۱
۳۶
kiarash367 - سیدنی، استرالیا
عرضه داشتین مثل مردم پاریس میریختین بیرون. از بی عرضگی خودمونه . بعدم تو همین جزیره کریسمس که خودم یکسال بودم وضع دقیقا همین بود و به قول شنبلیله خانوم مقصر خود مهاجران. بیکار تو کمپ میگردن بعدم حاظر نیستن اتاق خودشونو تمیز کنه. تنها اتاقی که تمیز بودش اتاقی بودش که من و یکی از برادرای میانماری بود و یه اتاقی که برادرای افغان بودن. به جز خودمون کس دیگه ایی تمیز نمیکردن. خودمون تیمز میکردیم . توقعی که ماها داریم توقع یه ادم بدبخت و بیچاره اییه که فکر میکنه صاحب کل کره زمینه و مردم براش همه چی رو درست کنن. بعدم راضی نیستین برگردین خیال خودتونو راحت کنین. با چندتا فیلم گرفتن و مرگ بر نظام گفتن حتی ازتون نمیپرسن چرا گفتی. تو کریسمس بودش طرف یه موبایل نوکیا داشت فیلم میگرفت کلی فحش میداد اخرش گفت خستم و برگشت نه کسی تو ایران بهش گیر دادن نه گفتن چرا فحش دادی. فیلماشم همه ضمیمه پروندش بود.
شنبه ۱۷ آذر ۱۳۹۷ - ۱۹:۴۱
۵۴
Say good bye to religion - ونکوور، کانادا
[::جناب سروان - مونرآل، کانادا::]. تو انگلیسی که هیچی ، فارسی هم که نمیفهمی پس یا عربی یا پاکستانی ، یا ....لوکسانبورگ همون شاه عبدلعضیمه ؟ چون من نوشتم ونکوور ، واقعا متعصفم که رژیم ایران باعث شد یه سری ... پاشون به اروپا باز بشه ....
یکشنبه ۱۸ آذر ۱۳۹۷ - ۰۶:۲۲
۵۱
جناب سروان - مونرآل، کانادا
[::Say good bye to religion - ونکوور، کانادا::]. پینوکیو کم دروغ بنویس تو مگه از لوکزامبورگ نیستی؟۳۸ سال پیش یک هفته بدون آب و غذا و سر گردونی و خوردن آب گل آلود به مقصد رسیدیم هاهاها تو؟۳۸ سال پیش؟ بسی خندیدیم به خدا تو زندگیت تمام جوکه یه حرف راست اگه زده باشی همون بود که گفتی پدرت برنج ها رو از بانک بازرگانی میدزدید میبرد روستا الح ق که فرزند وارفته یی هستی هاهاها برو که کارتت سوخته هاها
شنبه ۱۷ آذر ۱۳۹۷ - ۲۳:۲۸
۴۹
tabatabayi - آلمان، آلمان
"یوسف" ترک بود و سرش شکست. "صابر" ایرانی بود و دستش شکست!!!. مگر ترک ها ایرانی نیستند؟ مگر ایرانی شامل ترک هم نمی شود؟ این را می گویند تبلیغ موذیانه تجزیه طلبی، خوانندگان سایت هایی مانند ایران وایر و نظایر آن باید خیلی هشیار باشند
یکشنبه ۱۸ آذر ۱۳۹۷ - ۰۰:۱۷
۵۴
Say good bye to religion - ونکوور، کانادا
این درد رو کسی میفهمه که این راه رو رفته باشه ، ترس ، تاریکی ، آیندهای نا معلوم ۳۸ سال پیش یک هفته بدون آب و غذا و سر گردونی و خوردن آب گل آلود به مقصد رسیدیم ... . و هنوز اون خاطرات در ذهنم هست ... به امید آزادی ایران شاهنشاهی 🌹🌹♥️
شنبه ۱۷ آذر ۱۳۹۷ - ۱۸:۳۵
۴۲
Liberte - ارومیه، ایران
البته روی سخنم با اون دسته از ایرانیانی که با تحصیلات بالا و امکانات خوب به خارج می رن و خوب زندگی می کنند، نیست . به هرحال مهاجرت از مختصات جوامع انسانیه ، ولی به شرطها و شروطها.
شنبه ۱۷ آذر ۱۳۹۷ - ۱۹:۰۸
۴۶
مسافران - انکارا، ترکیه
مامور پلیس گفت پدر من برای آزادی خود جنگید و کشته شد. شما هم به کشورتان برگردید و برای آزادیتان بجنگید.دقیقا نکتهُ اصلی همین است.شما دوست عزیزی که مخالف هستی,شمائی که به فکر آیندهُ فرزند خود هستی,این راهش نیست.لااقل در کشورت برای خودت و فرزندت بجنگ و حقت را بگیر.اگر از خودت گذشته به فرزندت یاد بده,چرا که" تا مظلومی نباشد,ظالمی هم نخواهد بود".
شنبه ۱۷ آذر ۱۳۹۷ - ۲۰:۰۹
۴۲
Liberte - ارومیه، ایران
خدا روح و روانشو شاد کنه. ولی خلایق هر چه لایق. به جای زندگی در زادگاه ، مبارزه و ساختن فردا مهاجرت بی برنامه و یهویی به یک کشور خارجی و زندگی نکبت بار در کمپ و ایجاد مزاحمت و نگرانی برای مردم اون مناطق و نگاه های تهدیدآمیز یا تحقیرآمیز و یا ترحم آمیز مردم و یا پلیس های اونجا و کمک های خیریه اشون. آیا واقعا می ارزه؟
شنبه ۱۷ آذر ۱۳۹۷ - ۱۹:۰۶
۵۷
RAHSHENAS - برلین، آلمان
خیلی متاسفم .. شما بقیه تون نمیدونید چقدر بفکرتونیم و آرزو میکنیم موفق بشید ، اما بدون متحد شدن راه ها بسته اند!
شنبه ۱۷ آذر ۱۳۹۷ - ۱۶:۳۸
۵۷
shaboruz - پاریس، فرانسه
۲۰ساله فرانسه هستم همش کار کردم با یک حقوق ناچیز بخور ونمیر اینم وضع امروز پاریس حتی بازنشسته ها تو سطل آشغال دنبال غذا و لباس میگردن از چی فرار میکنین به کجا میخواین بیاین ؟! پاریس امروز شبیه یکی از شهرهای سوریه شده داغونش کردن یک جنگ واقعی بین حکومت و گرسنه ها خدا به هممون رحم کنه !!!!!!!!!!!!!
شنبه ۱۷ آذر ۱۳۹۷ - ۱۷:۲۲
۵۶
شنبلیله خانم - اسلو ، نروژ
بسیار ناراحت کننده بود مرگ این هموطن .ولی ویدئو آخر اون آقا که داره توضیح میده کمپ کثیف است و سرویس های بهداشتی و محل خواب کثیف بود خوب کثیف بودن و نظافت دیگه دست اون مردمی هست که دارند زندگی میکنند هر کسی اگر احساس مسئولیت کنه به محل زندگی اش و اشغال نریزه خودبخود که کثیف نمیشه و نوشته که در این کمپ اکثریت ایرانی هستند پس هم زبان هستند پس میتوانند همکاری کنند و محل زندگیشون را تمیز نگه دارند این کثیفی دیگه ربطی به کمپ نداره به شلختگی و بی قیدی افراد داره .به هر حال امیدوارم که هیچ ایرانی و هیچ انسانی از مملکت خودش آواره نشود شرایط خیلی سختی دارند این هموطنان .و برای خانواده پدرام هم آرزوی صبر میکنم :(
شنبه ۱۷ آذر ۱۳۹۷ - ۱۶:۴۳