راننده سرویس با جسد همسرش سرکار رفت

مرد جوان پس از قتل همسرش به خانه مادرزنش رفت تا مرگ او را خودکشی جلوه دهد اما تحقیقات کارآگاهان جنایی راز این جنایت خاموش را برملا ساخت.

 ساعت ١١:١٠ دقیقه صبح شنبه گذشته زن میانسالی با مأموران کلانتری ١٣٥ آزادی تماس گرفت و از مرگ مشکوک دخترش خبر داد. وی گفت: چند روزی است که از دخترم بی‌خبرم و در این مدت همسرش مدعی شده بود که او به سفر رفته است. تا اینکه صبح امروز دامادم به خانه ما آمد و گفت دخترم -فتانه-خودکشی کرده و از ترس اینکه برای او مشکلی پیش نیاید جسدش را به استان گلستان منطقه علی‌آباد انتقال داده است.به‌دنبال این تماس موضوع به بازپرس کشیک قتل و تیم تحقیق اعلام شد. بلافاصله به دستور بازپرس مرادی از شعبه دوم دادسرای امور جنایی تهران کارآگاهان اداره دهم پلیسی آگاهی وارد عمل شده و همسر فتانه برای تحقیقات بازداشت شد.

با توجه به اظهارات مرد جوان، درنخستین گام کارآگاهان جنایی از پلیس استان گلستان استعلام کردند تا مشخص شود جسدی با مشخصات فتانه کشف شده یا خیر.

کشف جسد
 
در تحقیقات صورت گرفته کارآگاهان دریافتند جمعه گذشته جسد زن جوانی با مشخصات فتانه توسط کارآگاهان پلیس استان گلستان کشف شده است. در بررسی‌ها مشخص شد که جسد متعلق به فتانه بوده و علت مرگ نیز خفگی اعلام شد.

اعتراف به جنایت
 
سرهنگ کارآگاه علی ولیپور گودرزی، معاون مبارزه با جرایم جنایی پلیس آگاهی تهران بزرگ با اعلام این خبر گفت: همزمان با کشف جسد فتانه و افشای راز جنایت تحقیقات از همسرش ادامه یافت و او درنهایت به جنایت اعتراف کرد. با اعتراف متهم ٣٤ ساله به دستور بازپرس مرادی از شعبه دوم دادسرای امور جنایی تهران با قرار بازداشت موقت در اختیار کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی قرار داده شد.
گفت‌و‌گو با متهم
آرام است و شمرده شمرده حرف می‌زند. درباره جنایتی که مرتکب شده چنین می‌گوید: قصد قتل نداشتم، صبح سه‌شنبه گذشته همسرم گفت که حال خوبی ندارد. همسرم به خاطر مشکلاتی که در زندگی قبلی‌اش داشت قرص اعصاب مصرف می‌کرد. آن روز هم ابراز ناراحتی کرد و من سراغ یخچال رفتم تا به او دارو بدهم. اما داروهای آرامبخش او تمام شده بود و من دو تا قرص متادون را داخل کپسول ریختم و به‌عنوان قرص آرامبخش به او دادم.

بعد چه اتفاقی افتاد؟
همسرم قرص‌ها را خورد و خوابید. من راننده سرویس مدرسه هستم چون سرویس داشتم از خانه خارج شدم. قرار شد همسرم کمی استراحت کند و بعد از آن به محل کارش برود. به خانه که برگشتم دیدم همسرم در حال استراحت است و من هم کمی استراحت کردم. ساعت دو بامداد بود که از خواب بیدار شدم و سراغ همسرم رفتم. هنوز نفس می‌کشید، کیسه نایلونی را روی سرش کشیدم و او را خفه کردم. از دست او خسته شده بودم به همین خاطر این کار را انجام دادم.

با جسد چه کردی؟
ساعاتی بعد جسد را داخل پتویی قرار داده و در صندوق عقب  پرشیا‌  گذاشتم. درحالی که جسد داخل صندوق ماشین بود کارم را که سرویس بچه‌های مدرسه بود انجام دادم.روز پنجشنبه داخل خانه ماندم و شب تصمیم گرفتم که جسد را از بین ببرم. به همین دلیل شبانه راهی شمال شدم و به شهرستان علی آباد کتول در استان گلستان رفتم.

چرا این شهر را انتخاب کردی؟
نمی دانم، تصمیم گرفتم به سمت شهرهای شمالی بروم و همین طوری این شهر را انتخاب کردم. آنجا ویلایی اجاره کردم و جسد را هم به داخل ویلا منتقل کردم. صبح از خانه خارج شدم و در خیابان‌ها شروع به پرسه زدن کردم تا محل مناسبی را برای رها کردن جسد پیدا کنم. در این میان زمین پرت و دور افتاده‌ای را پیدا کردم بلافاصله به خانه ویلایی برگشتم تا جسد را بردارم.

اما جسد در زمین زراعی پیدا شده؟
بعد از اینکه جسد را داخل ماشین گذاشتم به راه افتادم اما قبل از رسیدن به زمین متروکه متوجه یک زمین زراعی شدم و جسد زنم را همان‌جا رها کردم. راهی خانه ویلایی شدم و ساعت ١١ صبح بود که بعد از تسویه‌حساب با صاحب ویلا به راه افتادم.

به محل رها کردن جسد برنگشتی؟
در راه رفتن به تهران برگشتم.دیدم جمعیت زیادی جمع شده و جسد پیدا شده و مأموران در حال بررسی صحنه بودند.

توقف نکردی تا اطلاعات بیشتری به‌دست بیاری؟
نه، ولی با پلیس ١١٠ علی آباد کتول تماس گرفتم. گفتم تهران هستم و همسرم برای سفر به آنجا آمده ولی از او خبری ندارم. پلیس به من گفت جسدی پیدا شده و مشخصات همسرم را خواست. من هم مشخصات همسرم را دادم و درنهایت گفتند مشخصات جسد کشف شده با مشخصات همسرم تطابق دارد. به او گفتم که از تهران به آنجا می‌آیم اما بعد از قطع تماس راهی تهران شدم.

در این مدت خانواده‌اش سراغ او را نگرفتند؟
همسرم یک سیم‌کارت دوم داشت از آن سیم‌کارت به خودم پیامک دادم که مراقب بچه‌ها باش و من رفتم همان‌جایی که قرار بود برویم. بعد هم چندین پیام به خانواده همسرم دادم که داخل آن نوشته شده بود به سفر می‌روم. حتی چند پیامک را هم خودم به سیم کارت مورد نظر فرستادم تا صحنه‌سازی کنم.

بچه‌هایتان الان کجا هستند؟
بچه نداریم، دو تا گربه داریم که همسرم به آنها می‌گفت بچه.

شغل همسرت چیست؟
در پژوهشگاه کارهای پایان نامه دانشجویان را انجام می‌داد.

چطور با او آشنا شدی و ازدواج کردی؟
دو سه سال قبل سفره‌خانه سنتی داشتم او گاهی به آنجا می‌آمد و در این میان به او علاقه‌مند شده و با هم ازدواج کردیم.

چرا به خانواده همسرت گفتی او به مسافرت رفته است؟
وقتی دیدم پلیس جسد را پیدا کرده است احتمال دادم به من شک کنند به همین خاطر به خانه مادرزنم رفتم و گفتم او خودکشی کرده است، در واقع از ترسم دروغ گفتم اما بعد از دستگیری واقعیت را گفتم.
رأی دهید
دیدگاه خوانندگان
۵۷
دوستدار - استهکلم، سوئد

این جنایتکاران چگونه می توانن جان انسانی را همینطور بگیرند , در ان هنگام که جنایت را انجام میدهند فکر نمی کنن که کسانی هستند وابسته به این قربانی هستند و از نبودش دچار مریضیهای روانی میشوند؟
دوشنبه ۲۸ آبان ۱۳۹۷ - ۱۰:۲۲
نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.
  • +564شاهزاده رضا پهلوی: به عنوان ایرانی میهن پرست و ملی گرا با اقدام نظامی علیه کشورم مخالفم!
  • +452پیام رضا پهلوی: اجازه نمیدهیم بعد از سقوط جمهوری اسلامی در ایران خلاء قدرت ایجاد شود
  • +344یک طرفدار حزب‌الله: دیگر نمی‌خواهم از ایران و عمامه و دین دفاع کنم. این همه دروغگویی بس است
  • +254سعید عطاالله، از فرماندهان نظامی حماس، به همراه سه عضو خانواده‌اش کشته شد
  • +245نماینده مجلس ملی فلسطین: پول ایران را نمی‌خواهیم ما را رها کنید، ما را نابود و دیوانه کردید
  • +245ویدیوی تخریب سردیس قاسم سلیمانی در «باغ ایران» در لبنان توسط ارتش اسرائیل
  • +237وزیر دفاع اسرائیل: حمله ما به ایران «کشنده، دقیق و به ویژه غافلگیرکننده» خواهد بود
  • +212کانال ۱۲ اسرائیل: قاآنی، فرمانده نیروی قدس، «احتمالا» در حمله اسرائیل به بیروت «زخمی» شده
  • +195حمله اسرائیل به ساختمانی نزدیک سفارت ایران در دمشق؛ محل ملاقات فرماندهان سپاه و حزب‌الله
  • +169نخست‌وزیر پیشین اسرائیل: تل‌آویو باید به رهبران و تأسیسات هسته‌ای ایران حمله کند