چگونه میتوان ایران را مجاب کرد که پای معامله دیگری برود؟
رأی دهید
اسفندیار باتمانقلیچ، آمریکایی ایرانیتبار، یکی از فعالان اقتصادی است که پس از توافق اتمی وارد بازار ایران شد و همکاری با شرکتهای بزرگی چون ایرباس، سیسکو، توتال و سیتی گروپ را آغاز کرد. او در مقالهای مفصلی برای خبرگزاری بلومبرگ شرح داده است که بازگشت تحریمهای آمریکا علیه ایران برای بازگرداندن ایران پای میز مذاکره -آنطور که مقامات دولت ترامپ میخواهند- کارساز نیست.
وزیرخارجه آمریکا تهدید کرده است که تحریمهای آمریکا علیه ایران تا زمانی که حکومت ایران رفتار خود را تغییر ندهد، به قوت خود باقی خواهند ماند. رئیسجمهوری آمریکا میگوید توافق اتمی با ایران بدترین توافق تاریخ آمریکا بود و دولت او حالا در پی توافق بهتری با ایران است.
این گفته بدان معناست که دولت ایران برای رهایی از تحریمها باید به خواستههای آمریکا در مورد برنامه موشکی خود، رابطه با گروههای شبهنظامی مورد حمایت جمهوری اسلامی و سختگیری بیشتر برای کنترل برنامه اتمی ایران تن در دهد.
اسفندیار باتمانقلیچ در مقاله خود برای بلومبرگ نوشته است که این خواستها دستیافتنی به نظر نمیرسند. او نوشته است: آمریکا بر این باور است که با افزایش فشار اقتصادی بر ایران، مردم ایران به حکومت فشار خواهد آورد تا حکومت مجبور شود پای میز مذاکره برگردد و برای رسیدن به یک توافق مذاکره کند. اما مسئله اینجاست که لغو تحریمها بار بزرگی از دوش مردم عادی برنمیدارد و چشمانداز لغو تحریمها در آینده روشن نخواهد بود و سیاستمداران ایران هم باور ندارند که آمریکا به تعهدات خود عمل خواهد کرد.
به عقیده این فعال اقتصادی مشکل بزرگ آمریکا با تحریمها اینجاست که تأثیر آنها حتی پس از لغو تحریمها هم به طور کامل برطرف نمیشود و در نتیجه اعتبار و توانایی دولت آمریکا برای به کارگیری مجدد آنها اثربخش نیست.
او میگوید دولت باراک اوباما موفق نشد پس از توافق اتمی با ایران، به این کشور کمک کند تا از مزایای لغو تحریمها بهرمند شود. از جمله به دلیل اینکه مقامات رسمی دولت آمریکا که چند ماه پیشتر مدام هشدار میدانند با ایران تجارت نکنید، پس ازتوافق اتمی اعتبار چندانی برای تشویق فعالان اقتصادی به همکاری با ایران نداشتند.
حال دولت دونالد ترامپ امیدوار است که تحریمهای ثانویه آمریکا علیه ایران، حکومت ایران را به زانو درآورد اما واقعیت اینجاست که ایران سالهاست که با تحریمها دستوپنجه نرم میکند و تحریمها بخشی از واقعیت روزمره این کشور هستند.
اسفندیار باتمانقلیچ معتقد است حذف تحریمهاست که در مذاکرات آینده ایران و آمریکا مهم خواهد بود و چماق تحریمها زمانی موثر خواهد بود که همکاری برای برطرف کردن تأثیر تحریمها هویج شیرینی باشد.
او در مقاله خود برای بلومبرگ نوشته است: آمریکا پیش از اعمال تحریمها علیه هر کشوری، باید سازوکاری جدیدی در دست داشته باشد که هنگام لغو تحریمها موثر باشد. او معتقد است که چنین سازوکاری باید بر سه محور استوار باشد:
نخست: تأثیر روانی تحریمها باید برطرف شود. یک سال پس از توافق اتمی با ایران بانکهای غیرآمریکایی برای تجارت با ایران تشویق میشدند اما تضمینی برای بانکهای آمریکایی در این زمینه وجود نداشت.
در بهترین حالت ایالات متحده باید متعهد شود که تجارت خود را با سرمایهگذاری در کشوری که پیشتر تحت تحریم بود افزایش میدهد تا به رشد اقتصادی از دست رفته ناشی از تحریمها کمک کند. البته دستیابی به چنین چیزی دشوار است چون دولت آمریکا برای متقاعد کردن شرکتهای آمریکایی و سرمایهگذاران این کشور برای همکاری با سایر کشورها توانایی محدودی دارد به ویژه اگر این کشورها سابقه خصومت با آمریکا را داشته باشند.
و در نهایت اینکه آمریکا میتواند و باید برنامههایی برای کمک به کسانی داشته باشد که از تحریمها آسیب دیدند: قشر فقیر جامعه. به عنوان مثال پس از توافق اتمی با ایران اروپا مبلغ ۵۰ میلیون یورو برای پشتیبانی از طرحهای توسعه در ایران اختصاص داد. یک تعهد چشمگیر از سازمانهای همکاری و توسعه مانند اداره اکتشاف بینالمللی ایالات متحده آمریکا سایر کشورها را هم به پشتیبانی از ایران تشویق میکند و پیامی قابل اطمینان برای سرمایهگذاران است.
اسفندیار باتمانقلیچ برای بلومبرگ نوشته است: دستیابی به این اهداف نیازمند تشکیل تیمهایی با مدیریت جدید در وزارت خزانهداری، وزارت خارجه و اداره بازرگانی دولت آمریکاست که در بهترین حالت با دریافت کمک تازه از کنگره پشتیبانی شوند.
او معتقد است تا زمانی که چنین ابزارهایی وجود نداشته باشد، معامله جدیدی با ایران صورت نخواهد گرفت و ایالات متحده با مقاومت متحدان و مخالفان این کشور با تحریمها مواجه خواهد شد.
او در عین حال نوشته است که در حال حاضر بسیار بعید به نظر میرسد که دولت آمریکا به چنین توصیههایی توجه کند و تا زمانی که شرایط کنونی برای دولت ترامپ هزینه سیاسی نداشته باشد و فشاری قابل توجهی بر اقتصاد آمریکا وارد نکند، وضعیت تغییر نخواهد کرد. اما زمانی که رئیس جمهوری آینده ایالات متحده آمریکا مجبور شود خسارات ناشی از سیاستهای دولت ترامپ را برطرف کند، ابتدا باید ثابت کند که آمریکا قادر است این کار را انجام دهد.