نامه سرگشاده محسن مخملباف به رضا پهلوى، صحبت هایى که از بى بى سى پخش نشد!

سیمرغ ایرانى، نه سلطنت موروثى!
جناب آقاى رضا پهلوى عزیز!

 با سلام و احترام

 
محسن مخملباف هستم. شهروند ایرانى که مدت چهار سال و نیم براى مبارزه با استبداد شاه در زندان پدر شما بوده ام. هنگام دستگیرى گلوله خوردم و براى مداوا تنها دو هفته در بیمارستان ماندم، اما در زندان شاه در ١٧سالگى چنان شکنجه شدم که براى آنکه بتوانم دوباره روى پاى خودم راه بروم، چهار بار جراحى شدم و مدت صد روز در بیمارستان بسترى شدم. اکنون بعد از ٤٣ سال هنوز به اندازه ٢٠ سانت در ٢٠ سانت، یادگارهاى شکنجه دوران شاه بر بدنم باقى مانده است.
 
این ها را نمى گویم که رضا پهلوى را برنجانم یا شرمنده سازم، که گناه پدر بر پسر نمى نویسند. از آن بالاتر برخورد من با خانواده شما از پشت عینک رنج هاى آن دورانم نیست. شاهد بوده اید که پس از درگذشت برادرتان، چنان از داغ مادرتان متاثر شدم که نامه اى براى تسلى ایشان به این مضمون فرستادم:
 
"دخترى که در روز عروسى اش پرندگان را از قفس آزاد کرد، امروز پرنده دیگرش از قفس آزاد شد..."
 
ساعتى بعد، خانم فرح تلفن مرا یافتند و روى پیغام گیر تلفن خانه ما این پیام را گذاشتند:
 
"آقاى مخملباف! از بین تسلیت هایى که برایم ارسال شده، تنها حرفهاى شما مرا آرام کرد و تحمل این شرایط جانکاه را برایم ممکن مى کند تا بتوانم روى پاى خودم بایستم. الان دارم براى به خاک سپردن پسرم به آمریکا مى روم. خیلى دوست دارم بعد از برگشتنم از آمریکا شما را ملاقات کنم..."
 
اگر امروز آن نامه را به یادتان مى آورم، قصدم این است که بگویم هرگز به آینده از عینک رنج هایى که شخصا از نظام پادشاهى دیده ام، نگاه نمى کنم. و همواره خود را همدرد رنج هاى انسانى، از جمله خانواده شما مى دانم. در عین حال یکسره تاریخ ستمبار ایران را به فراموشى نمى سپارم، تا مبادا دوباره دچارش شویم. متاسفانه پدر شما همه قصه ها را براى شما نگفته است. من بخشى از آنها را به زودى در کتاب "شاه این قصه را براى پسرش نگفت" بازگو خواهم کرد.
 
با انتقام مخالفم! براى همین وقتى در حوالى انقلاب ٥٧ آزاد مى شدم، قبل از خروج از زندان، لحظه اى جلوى در ایستادم و به پشت سرم نگاه کردم و آنچه از شکنجه در چهار سال و نیم زندان شاه بر من وارد شده بود را بخشیدم و سپس از زندان خارج شدم.
 
وقتى بعضى از بازجویانم، مثل "تهرانى" و "آرش" در دادگاه بعد از انقلاب محاکمه مى شدند، با آن که دوستان دوران زندانم بسیار اصرار داشتند، هرگز براى شهادت دادن علیه شکنجه گران و نشان دادن آثار شکنجه بر بدنم، به دادگاه نرفتم، و گفتم گذشته را بخشیده ام.
 
اگر متقاعد شده اید که سخن من با شما از سر درد و رنج گذشته اى که در نظام سلطنتى پدر شما کشیده ام نیست، اکنون مى خواهم شما را به یک بحث ملى دعوت کنم که فراتر از رنج هاى شخصى من و رویاهاى شخصى شماست.
 
اینک این نامه را مى نویسم چون فکر می کنم اصل گفتگو ارزشمند است. همانطور که از اصلاح طلبان درخواست کردم که واضح سخن بگویند، نه اینکه در درون سکولار باشند اما در بیرون از حکومت دینى سخن بگویند. از شما هم مى خواهم شفاف باشید نه آنکه در درون سلطنت طلب باشید اما در بیرون از دمکراسى و راى مردم سخن بگویید. بیایید دور از تهمت و جو سازى و ترور شخصیتى از سوى طرفدارانتان، با رعایت اصول مذاکره و از روش استدلال با هم گفتگو کنیم. که در همین گفتگوها باید تمرین دمکراسى کرد. با طفره رفتن و ضد و نقیض حرف زدن، باعث گیجى مردم نشوید.
گذشته نه، رو به آینده!
 انقلاب ایران گذر از استبداد سلطنتى بود به قصد آزادى، اما چون به رهبرى یک فرد اعتماد کرد و به دنبال او رفت، به استبدادى دیگر که این بار دینى بود، رسید. پنجاه سال طول کشید تا ایرانیان از شر استبداد سلطنت بعد از مشروطه رها شوند، و چهل سال هم طول کشید تا آماده براندازى استبداد دینى شوند. اکنون اگر هر کدام از جریانات اپوزیسیون، به جاى یافتن راهى براى رسیدن به آینده اى روشن، رو به سوى گذشته تاریک کنند؛ چه این گذشته مثل اصلاح طلبان، بازگشت به دوران امام راحل باشد، چه این گذشته بازگشت به دوران شاه راحل، هر دو یک نتیجه خواهد داشت و آن نرسیدن به آزادى و تفرقه در صفوف مبارزه است.
 
امروزه هم اصلاح طلبان و هم سلطنت طلبان از باورهاى خود یک ایدئولوژى ساخته اند و ما براى رسیدن به آزادى از ایدئولوژى حکومت دینى، با موانع دو خرده ایدئولوژى دیگر هم روبرو هستیم. متاسفانه شخص شما هم با آنکه ادعاى اتحاد بین مخالفین را دارید، با رد نکردن ایده احیاى سلطنت، خود علت اصلى اختلاف بین مخالفین جمهورى اسلامى هستید. جلوه این اختلافات از هم اکنون در بین ایرانیان قابل مشاهده است. هواداران کامنت نویس شما، هنوز به قدرت نرسیده با کلمات رکیک، تهمت، توهین، تهدید، عده اى را که وقت و ادبیات کامنت نویسان شما را ندارند، به سکوت کشانده اند. عده اى هم از ترس این که مبادا اختلاف بین مخالفین به سود جمهورى اسلامى تمام شود، هنوز ساکت اند. اما این سکوت دیرى نمى پاید و استدلال و گفتگو و روشنگرى، جاى هیاهوى هواداران سلطنت را خواهد گرفت. شما خود دیده اید که در همه بزنگاه های تاریخی، برخى از مخالفین جمهوری اسلامی بر سر دو راهی جمهوری یا پادشاهی گیر کردند و متفرق شدند. بارها نشست هاى اپوزوسیون مثل نشست پاریس، لندن و... بی نتیجه بر سر این دوراهی از هم پاشید.
سلطنت موروثى یا همان ژن برتر!
 اگر مى خواهید در کنار هم بایستیم، دست از سلطنت که اصرار بر برترى ژن خانواده شاه، بر ژن همه ایرانیان دیگر دارد، بردارید. (لطفا واژه ژن را توهین قلمداد نکنید، که من هر چه مى اندیشم، دلیل دیگرى براى این که تنها شما مى توانید شاه بشوید و هیچیک از هشتاد میلیون ایرانى دیگر نمى توانند، نمى یابم. سلطنت موروثى، مبنایى جز توهم ژن برتر خاندان سلطنتى ندارد.)
از افغانستان بیاموزیم
به نظرم شما فراموش می کنید که حتا در جامعه غیر مدرنى مثل افغانستان، با آن مناسبت های قبیله ای اش، دیگر براى بازگشت دوباره ظاهر شاه به سلطنت جایى نداشت و مردم افغانستان به فراخوان شاه مخلوع و سلطنت طلبان به هیجان آمده، قاطعانه نه گفتند و در اجلاس بزرگان (لویه جرگه) با تمام قدرت، علیه برقراری نظام سلطنتی ایستادند. آنها که در آن اجلاس حضور داشتند دیدند که واکنش های مردم چنان تند بود که پیرمرد (ظاهر شاه) با تواضع اعلام کرد احیای سلطنت منتفی است و هرگز خودش را برتر از سایر افراد جامعه نمی داند.
 
آقاى رضا پهلوى عزیز!
 
فراموش نکنید که سلطنت پدر و پدر بزرگ شما، محصول کودتاهاى خارجى بود و نه برخاسته از راى مردم. پس براى آنچه با کودتا بر مردم تحمیل شد و در آزمایشى پنجاه ساله، ناکارآمدى اش در ایجاد دمکراسى و حقوق بشر اثبات شد، اصرار نکنید.
 
چرا شما هم چون اصلاح طلبان بر تکرار آزمایش هاى ناموفق گذشته اصرار دارید؟! اگر شما واقعا به اتحاد مردم و مخالفین براى سرنگونى استبداد فکر مى کنید، یکى از بزرگترین معضلات آن را که سلطنت استبدادى آزمایش شده است، خود از سر راه بردارید.
 
هشتاد میلیون ایرانى مثل هم فکر نمى کنند. از ایرانیان کسانى از خمینى بیزارند، کسانى از شاه. کسانى هم از هر دو. اگر طرفداران این و آن، با احیاى گذشته، زخم هاى کهنه یکدیگر را فشار دهند، در صفوف مردم تفرقه انداخته اند. این گروه چه اصلاح طلبان باشند، چه سلطنت طلبان فرقى نمى کند، و متاسفانه اکنون هر دو چنین اند. ما تنها یک راه گریز به آزادى داریم و آن رفتن به سوى آینده است و نه بازگشت به گذشته.
تبعیض نه!
بخشى از مردم مى گویند "رای گیری در مورد حکومت پادشاهی، تبعیض آشکار میان شهروندان است. این رای گیری فقط یکبار، برای همیشه و فقط برای به قدرت رسیدن یک فرد، یعنی رضا پهلوی صورت مى گیرد. حقی که بقیه شهروندان از آن محروم خواهند بود. این رای گیری یک تبعیض آشکار است. در واقع قانونی کردن تبعیض و به رسمیت شناختن یک ژن برتر است. همانطور که ضدیت با محتوی اعلامیه حقوق بشر را نمى شود به رای گذاشت، همانطور که بی عدالتی، شکنجه و نابرابری حقوقی میان شهروندان را نباید به رای گذاشت، حکومت پادشاهی که یک مقام موروثی، مادام العمر، غیرانتخابی و تبعیض آمیز است را هم نمى شود به رای گذاشت!
 
قدرت در هر شکلش باید دوره ای و چرخشی باشد. اینکه در جاهای دیگر دنیا اینطور بوده یا هست نیز دلیل به رای گذاشتن این موضوع در آینده ایران نیست."
 
هواداران سلطنت مثال مى آورند که بعضى جاها مثل انگلیس و سوئد مشروطه پادشاهى دارند و به دمکراسى رسیده اند. غافل از این که در همین کشورها، حتى در برنامه هاى رادیویى روزانه، زمزمه هاى فراوانى بلند است که چرا ملت از مالیات خود باید خرج زندگى پر زرق و برق یک خانواده سلطنتى که فکر می کنند نسبت به دیگران برتری دارند را بپردازند؟ و بعید نیست با رفراندوم روزى سلطنت در این کشورها هم ملغى شود. هر چند همین امروز هم، هیچیک از موافقین سلطنت در انگلیس و سوئد، مخالفین خود را چون هوادارن سلطنت موروثى شما، مورد اتهام و تهدید و ناسزاهاى رکیک که در شان شما نیست قرار نمى دهند. و این خود دلیل دیگرى است براى اینکه چگونه سلطنت موروثى در ایران، به فوریت به فرد پرستى و کیش شخصیت منجر خواهد شد.
 
در عین حال فراموش نکنید که انگلیس و سوئد و امثال آنها در تجربه تاریخى خود موفق شده اند زنگوله را به گردن استبداد بیندازند و شاه و ملکه را به سمبل بى قدرتى تبدیل کرده اند. ما در تجربه تاریخى خود در این زمینه موفق نبوده ایم. و هرگز در شرایط تاریخى و جغرافیایى آنها نیستیم. ما در قرون وسطاى خاورمیانه به سر مى بریم و همسایگان ما اروپایى هاى به دمکراسى رسیده نیستند. ما همسایه ترکیه اى هستیم که علیرغم میراث آتاتورک، اردوغانى که با قطار دمکراسى آمده بود را، در یک بزنگاه با یکبار راى مردم هیجانزده، در ایستگاه استبداد پیاده کرد.
 
بعد هم چرا باید نظام پادشاهى را که یکبار با انقلابى خونین از کار انداخته ایم، دوباره با راى خودمان بر قدرت بنشانیم؟ و بعد شاه را در حد یک سمبل، با قوانین و نظارت کنترل کنیم تا مبادا دوباره دیکتاتور شود؟ آن هم سمبلى که از همین امروز باعث اختلاف در اپوزیسیون ایران است و نه باعث وحدت آنها.
واضح سخن بگویید!
آقاى پهلوى! لطفا مشخص کنید آیا به خاطر شاه که پدرتان بود، تصور می کنید دارای ژنی برتر از دیگران هستید؟ با ابهام نمی شود به سمت آینده قدم برداشت. واضح سخن بگویید.
 
آیا شما مى پذیرید ٤٠ سال دیگر در صورت نارضایتى مردم، یکى از فرزندان خامنه اى، حتى اگر فرشته اى باشد، بگوید دوباره نظام ولایت فقیه را به راى مى گذاریم، اگر مردم به ولایت فقیه راى دادند، دوباره عمامه بر سر مى گذارد و حکومت دینى به راه مى اندازد؟
 
در آن صورت آیا شما وظیفه خود نمی دانید که به یاد مردم بیاورید که این نظام و صندلى قدرتش بارها دیکتاتور پروراند، تا مردم بار دیگر این صندلی را با تغییر آدم رویش به آزمایش نگذارند؟
تخم مرغهایت را در یک سبد بگذار!
 آقاى پهلوى عزیز!
 
تاجران تخم مرغهایشان را در یک سبد نمى گذارند، تا اگر یکى از سبدها افتاد و تخم مرغها شکست، در سبد دیگر، تعدادى تخم مرغ سالم برایشان باقى بماند. اما مبارز آزادى، تاجر مابانه رفتار نمى کند تا تخم مرغهاى قدرت را در دو سبد قدرت احتمالى آتى بگذارد. شما بخشى از تخم مرغهاى شانس تان را در سبد سلطنت موروثى گذاشته اید، بخشى از تخم مرغها را هم در سبد جمهورى خواهى مبتنى بر راى مردم قرار داده اید. یک مبارز واقعى، راهى را که غلط مى داند به هیچ قیمتى نمى رود، حتى در صورت اصرار طرفدارانش. شما دو نوع نظام را به راى آینده مردم حواله مى کنید، یکى نظام سلطنت، که برنده اش فقط شما هستید؛ یکى هم نظام جمهورى، که خودتان را با این گفته که پدر بزرگم از جمهورى هم بدش نمى آمد، در نبود شانس سلطنت، کاندیدایش مى دانید.
 
از عملکردتان علیرغم ادعایتان به نظر مى رسد شما به جاى رهایى مردم، روى دو اسب محتمل قدرت شرط بسته اید و به پیامدهاى غیر شفاف و تفرقه بر انگیزش بى اعتنا هستید.
حزب سلطنت
چرا از هم اکنون حزب سلطنت تشکیل نمى دهید؟ تا هم سودش را ببرید و هم هزینه اش را بپردازید. در آن صورت مردم مى توانند وزن سیاسى شما را از تعداد واقعى هوادارانتان اندازه گیرى کنند. شما حتما با این همه تبلیغات از تلویزیون هاى حامى تان، تعدادى طرفدار دارید. تاسیس حزب سلطنت خواه، قدمى واقع بینانه براى تعداد هواداران شما و صندلى هایى است که احتمالا در مجلس آینده خواهید داشت و نه بیشتر. سلطنت طلبان حداکثر یک حزب هستند در کنار احزاب دیگر، نه همه حاکمیت فرداى ایران.
تکرار کودتاى ٢٨ مرداد ممنوع!
 واقعیت تاریخى این است که پدربزرگ شما رضا شاه، چه او را خوب بدانیم و چه بد، با انتخاب و راى مردم به قدرت نرسید. او با کودتاى انگلیسى بر سر کار آمد و زمانى که براى خارجى ها بى فایده شد، با یک نامه سه خطى از سوى انگلیس از کار بر کنار شد. آن نامه این بود:
 
"اعلیحضرت لطفا از سلطنت کناره گیرى کرده، تخت را به پسر ارشد ولیعهد واگذار نمایند. ما نسبت به ولیعهد نظر مساعدى داریم و از سلطنتش حمایت خواهیم کرد. مبادا اعلیحضرت تصور کنند که راه حل دیگرى وجود دارد!"
 
آقاى رضا پهلوى!
 
مى بینید چگونه یک قدرت خارجى(انگلیس)، با یک نامه سه خطى، پدر بزرگ شما را از سلطنت بر کنار کرد و پدرتان را به جایش گذاشت. بى جهت نیست که پدر شما هم که با راى مردم بر سر کار نیامده بود، اعتماد به نفس لازم را نداشت و در زمان بحران فرار را بر قرار ترجیح داد. او در بحران سال ٣٢ به محض احساس خطر، سوار هواپیماى شخصى اش شد و با همسر و سگش از ایران گریخت. آمریکا با کودتاى خونین ٢٨ مرداد، مصدق را به زندان فرستاد و پدر شما را دوباره بر سر کار آورد. ٢٥ سال بعد وقتى انقلاب شد، شاه باز هم منتظر راى مردم نماند. که مى دانست در نظام سلطنت، شاه را مردم با راى خود نیاورده اند تا با راى خود حفظ کنند. لذا به سراغ حامى خارجى خود رفت و از سولیوان سفیر وقت آمریکا پرسید:" من چه وقتى باید ایران را ترک کنم؟" سولیوان هم جواب او را نداد و تنها به ساعتش نگاه کرد و شاه در خاطراتش مى نویسد:" در این لحظه فهمیدم که وقت رفتن من فرا رسیده است."
صحبت هایى که از بى بى سى پخش نشد!
در برنامه ٥٢ دقیقه اى صفحه دو بى بى سى فارسى که در مورد رفراندوم و ناممکن بودن اصلاحات در حکومت دینى بود، سخنان ما دو سه دقیقه اى نیز به حاشیه بحث سلطنت کشید. مجریان، اعلام کردند به دلایل حقوقى و عدم حضور آقاى رضا پهلوى در برنامه براى پاسخگویى، ادامه بحث در این باره ممکن نیست. من به آنها حق دادم. در پخش برنامه قسمتى از گفته هاى من حذف شد. در این صورت ایکاش یا اجازه ادامه بحث داده مى شد تا منظور من روشن شود، و یا همه این دو سه دقیقه بحث حاشیه اى نیز حذف مى شد. نه این که تنها چند جمله پایانى بحث من باقى بماند، و ناخواسته این سوتفاهم ایجاد شود که من با حضور آقاى رضا پهلوى در هر صورتى مخالفم، حتى اگر بخواهد از طریق مبارزات دمکراتیک براى دوره اى موقت در قدرت باشد.
 
در اینجا آنچه را گفتن اش در بى بى سى میسر نشد را مى گویم. در تاریخ خوانده ایم که در چه شرایطى مظفرالدینشاه بیمار به پارلمان خواهى ایرانیان رضایت داد و چندى بعد در گذشت. ولیعهد او محمد علیشاه، که نژاد پرستانه ژن پدرش را دلیل برترى خود بر دیگر ایرانیان مى دانست، با تکیه به دولت خارجى (روسیه آن زمان) و به همراه گزمه هاى خود، مجلس را به توپ بست و پارلمان را تعطیل کرد. در برابر او چریک هاى ایرانى، از تبریز به همراه ستارخان و باقرخان چریک به تهران آمدند و مجلس را از استبداد پس گرفتند.
 
جناب پهلوى! با درس آموزى از تجربه هاى گذشته و آنچه بر پدر و پدر بزرگتان رفت، نپذیرید که افراد، هواداران و از همه بدتر، سیستم هایى شما را به عنوان شاه، وارث آن گذشته غیر قابل دفاع و شکننده قرار دهند و ناخواسته در برابر نسلى قرار بگیرید که در تجربه عملى، دوران پدر شما را دیکتاتورى وابسته به خارجى ها مى دانند. رک بگویم اجازه ندهید آمریکاى ترامپ و حکومت عربستان با قرار دادن یک تیم و بودجه اختصاصى از رضا پهلوى خوش سخن و مدرن، شاه مستبد دیگرى بسازند که مردم به جاى همراهى با او در برابرش قرار بگیرند. معلوم است که اگر گذار ایران از استبداد دینى، به دخالت خارجى و نابودى ایران براى احیاى سلطنت منجر شود، ایرانیان بى شمارى چون ستارخان و باقرخان چریک در مقابل آن خواهند ایستاد.
کدام رضا؟ پهلوى یا پسر شاه؟
 استراتژى تخم مرغها در دو سبد، به دوگانگى شخصیت و رفتار شما منجر شده. در نتیجه ما با دو رضا پهلوى روبروییم. یکى آن که در غرب بزرگ شده و دمکرات است و علاقمند به هنراست و در مصاحبه با رادیو فردا مى گوید اگر دوباره به دنیا مى آمدم، دوست داشتم یک کارگردان سینما باشم. یعنى هنرمندى و خلق یک فیلم را به بودن در سیاست ترجیح مى دهد.
 
همین آقاى رضا پهلوى است که از آینده ایران دمکراتیک، سکولار، هماهنگ با موازین حقوق بشر حرف مى زند و مى گوید در خون من ژن سلطنت نیست و بر گذشته پدرش انتقاد دارد و مى پذیرد که اگر پدرم و رژیم پدرم ایراد نداشت، که انقلاب نمى شد. این همان رضا پهلوى است که اعلام مى کند میلى به قدرت ندارد و برایش تنها رفتن استبداد و آزادى مردم ایران مهم است. از این نظر رضا پهلوى شبیه تمامى هشتاد میلیون ایرانى است با حقوق برابر شهروندى. با این رضا پهلوى حتى من که زندانى سیاسى پدرش بوده ام، احساس هم مسیر بودن مى کنم.
 
اما ما با رضا پهلوى دیگرى هم روبرو هستیم. کسى که هم نام شماست، اما بیش از هر چیزى پسر شاه سابق ایران است. وارث سلطنت اوست. براى ادامه پادشاهى ایران قسم خورده. و حاضر نیست قسم اش را به حفظ تاج و تخت پس بگیرد. و در مقابل انتقادهایى که به پدرش مى شود، تنها با گفتن این جمله که "اما پدرم ایران را دوست داشت" پنجاه سال پیامد وابستگى پدرش به انگلیس و آمریکا را نادیده مى گیرد. هزاران اعدامى و شهید و دهها هزار زندانى سیاسى شکنجه شده را نادیده مى گیرد. کودتاى آمریکایى ٢٨ مرداد سال ٣٢ را در حمایت از پدرش، علیه مصدق و ملیون، نادیده مى گیرد. فساد و ناکارآمدى سیستم پادشاهى پدرش را که منجر به انقلاب شد را نادیده مى گیرد و تنها با یک جمله کلیشه اى احساسى که "اما پدرم ایران را دوست داشت" از پاسخ دادن طفره مى رود.
 
پدر ایراندوست شما طبق اسناد منتشر شده اخیر آمریکا، حتى به اصرار کندى رییس جمهور آمریکا هم حاضر نبود فقط سلطنت کند و قدرت را در اختیار نخست وزیر موقت آقاى امینى قرار دهد. شاه پدر شما با قدرت طلبى مستبدانه و اینکه فکر مى کرد او چون از ژن رضا شاه است، شعورش از همه مردم ایران بالاتر است، حتى به یک روزنامه و حزب آزاد اجازه فعالیت نداد، تا آنجا که براى مردم ایران راهى جز انقلاب باقى نماند.
 
اما شما حداقل دو راه در پیش رو دارید. یا رسما پایان سلطنت را اعلام کنید و به همه شبهه ها پایان دهید که ژن خود را چون پدرتان برتر از ایرانیان دیگر نمى دانید، تا همه در کنار هم بایستیم.
 
یا پشت سلطنت بایستید و همانطور که قرار است از مزایایش استفاده کنید، هزینه هایش از جمله پاسخگویى به ژن برتر و ظلم هاى نظام سلطنت پهلوى که شما وارث آنید را هم بپردازید.
 
مگر غیر از این است که شما با امتیاز همین پسر شاه بودن، در صفوف مخالفین ظاهر شده اید و دست از سلطنت بر نمى دارید تا در رقابت هاى سیاسى قد بلندتر از سیاسیون دیگر بنمایید؟
 
آن رضا پهلوى دوست داشتنى و خوش سخن که در بعضى مصاحبه ها خود را مى نماید، هم چون ما یک شهروند است و کسى بر او ایرادى نمى بیند. اما آن رضا پهلوى که پسر شاه است، به محض تظاهرات مردمى که رهبرى نشده در بیش از هفتاد شهر به خیابان ها ریختند، در تلویزیون ظاهر مى شود و چون رهبر یگانه انقلاب با مردم حرف مى زند و مى فرماید شما ادامه دهید! (گویى آنها با فرمان او به خیابان آمده اند که با فرمان او بمانند. او سوار بر موج هاى خودجوش ایجاد شده مى شود، که نتیجه اش مصادره جنبش مردم ایران به نفع سلطنت موروثى و سرخوردگى همه مخالفین است.)
 
پسر شاه به مردم حاضر در خیابان مى گوید در خیابان بمانید، من با خارجى ها صحبت مى کنم.
 
این حرف او ما شنوندگان را به این نتیجه مى رساند که وى راهى جز راه پدر بزرگ و پدرش که تکیه بر حمایت خارجى بود را نمى شناسد و مى خواهد آزموده ناموفق وابستگى به خارجى را دوباره بیازماید. و از همینجا معلوم مى شود در آینده، او از دو رضا پهلوى موجود و نامعلوم، به یک رضا پهلوى معلوم، که تنها پسر شاه است و وارث تاج و تخت موروثى و وابسته به خارجى تبدیل خواهد شد و میل قدرت و سلطنت، دیگر جایى براى آن رضا که به ظاهر مهربان و آزادى خواه است نخواهد گذاشت.
 
ما مى دانیم، و شما بهتر از همه ما مى دانید که
 
تلویزیون هاى حامى شما، با بودجه هاى سرى سالهاست با پخش برنامه هاى غیر سیاسى سرگرم کننده، مشغول کار شده اند، تا در روز صفر سیاسى شوند و پسر شاه را با تبلیغات گسترده بر تخت سلطنت بنشانند. آنها مدتهاست با نمایش صحنه هاى تبلیغاتى از آرشیو تلویزیونى دوران شاه، بخشى از نسل جدیدى را که بدبختى هاى زمان شاه را تجربه نکرده اند را به این نتیجه مى رسانند که زمان شاه گویى دوران گل و بلبل بوده و نسل قبلى همگى دیوانه بوده اند که علیه منافع خودشان انقلاب کرده اند. حال آن که این تصاویر همان تصاویرى است که وقتى ما زندانیان سیاسى زیر شکنجه بودیم و اکثریت مردم در فقر مى زیستند، از تلویزیون هاى حکومتى شاه پخش مى شد. کار این تلویزیونها مثل این مى ماند که چهل سال بعد، تصاویر تبلیغاتى جمهورى اسلامى را که هم اکنون از رسانه هاى حکومتى پخش مى شود، براى اثبات خوبى رژیم آخوندى نمایش دهند. آیا استفاده از تصاویر تبلیغاتى دوران شاه به عنوان واقعیت هاى آن دوران، تحریف تاریخ براى بازگشت سلطنت شما نیست؟
 
در دوران شاه نسل ما و مردمى که در ایران فقر زده و استبداد زده مى زیستند، به دروغ بودن آن تصاویر تبلیغاتى تلویزیون شاه مى خندیدند. همانگونه که مردم ایران امروزه به تصاویر تبلیغاتى جمهورى اسلامى از رسانه هایش مى خندند.
سیمرغ ایرانى
نجات جامعه ایران با رهبرى واحد ممکن نیست. چرا که این جامعه از مرحله پذیرش استبداد، چه دینى، چه سلطنتى، چه فردى گذشته و هیچ رهبر واحدى نمى تواند این جامعه متکثر ایرانى را نمایندگى کند. توهم رهبرى واحد، هنوز شکل نگرفته به شکست مى انجامد و یا بر فرض محال اگر هم به پیروزى رسد، به دیکتاتورى خواهد انجامید. در فرداى ایران تنها باید به سیمرغ ایرانى دل بست که از نمایندگان اقشار، اقوام، نسل ها و گروه هاى مختلف جامعه شکل بگیرد. براى خیال خام قدرت فردى، با سیمرغ آینده ایران نمى توان جنگید. اگر سیمرغ رهبرى جامعه آزاد ایران شکل نگیرد، برنده آن نه شما هستید، نه هیچ یک از مخالفین فعلى جمهورى اسلامى. که متاسفانه احتمال اول این است که به جاى سیمرغ ایرانى، یک لاشخور، یک سپاهى یا اطلاعاتى کراواتى وابسته به روسیه بر سر کار خواهد آمد. او حتى ممکن است سران این رژیم را هم محاکمه کند تا مردم را در ابتدا راضى کند.
 سیمرغ ایرانى، نه سلطنت موروثى!
 مردم ایران یک گروه سلطنت طلب نیستند. گروه هاى فکرى و دینى و قومى و نسلى و طبقاتى آنها از خود سخنگویان و نمایندگانى دارند که نماینده درد و رویاهاى ایشان است. اجازه دهیم در فرداى ایران، سیمرغ ایرانى که از نمایندگان آنان شکل مى گیرد، مجلس موسسان را تشکیل دهد و اداره کند، نه تنها هواداران رضا پهلوى.
 
سلطنت اگر بى قدرت است، چه کارى براى فرداى ایران خواهد کرد؟ شاهى که مثل ولى فقیه به هیچ نهادى پاسخگو نیست، چگونه قرار است خود مانع از استبداد بعدى دیگران شود؟ ما به قدرتمندانى در فرداى ایران نیازمندیم که در مقابل قوه قضاییه مستقل پاسخگو باشند و موقت باشند و در صورت آگاهى مردم از خطاهایشان، با اولین راى گیرى از قدرت عزل شوند، نه چون ولى فقیه و شاه که با راى مردم عزل نمى شوند.
رضاى عزیز! از دو گانگى خارج شو!
براى چند هزار طرفدار سلطنت که بیشترشان تنها نوستالژى طبقاتى دوران گذشته خود را دارند و خیلى هایشان در پایان عمر خود به سر مى برند، مردم را دچار دوگانگى نکن. با آزادگى اعلام کن، سلطنتى که جز تعصب به تئورى غیر علمى ژن برتر مبنایى ندارد، براى تو بى ارزش است.
 
با احترام و دوستى
 
محسن مخملباف
 
٢٥ فوریه ٢٠١٨
رأی دهید
دیدگاه خوانندگان
۵۵
ramin-cph - کپنهاگ، دانمارک

نامه سرگشاده اینجانب به رضا شاه پهلوی و دوستان ! وقت با ارزش رو صرف خوندن مهملات یه انقلابی ۵۷ نکنید که از رای مردم حرف میزنه اما در نهایت میگه رای من فقط، یه بار گنده گوزی کردید تر زدید به مملکت، دیگه بسته...
‌چهارشنبه ۹ اسفند ۱۳۹۶ - ۰۷:۰۹
۴۶
بیدار58 - بابلسر، ایران

نرفتی شهادت بدی چون اثار شکنجه ای وجود نداره,اینهمه داستان شکنجه شنیدیم ولی من تو محل و منطقه و دوستان دور و نزدیک خودم کسی رو نمیشناسم که اون دوران شکنجه شده باشه
‌چهارشنبه ۹ اسفند ۱۳۹۶ - ۰۷:۲۹
۴۵
تو خوبی بابا - ویاندن، بلژیک

چهل سال گذشته، و صد سال افزون بر آن، بخوبی نشان داد که شاه وطن پرست و ایران دوست بود. انکار این امر ساده وقاحت میخواهد که شوربختانه ما از آن زیاد بهره برده ایم! نامه پیچیده و غیر شفافی است. خیلی شخصی نوشته شده، بهمین دلیل میشود با نامه شخصی دیگری آنرا فاقد اعتبار کرد. اما نکات قابل تامل زیاد دارد. یک مطلبی که خیلی اهمیت دارد این است که ایشان از شکنجه های ساواک نوشته اند که اصلا هم اشتباه نیست. اما اشتباه عامدانه ایشان در آنجاست که این شکنجه ها را به شاه منسوب میکند. در صورتی که مخملباف باید خوب بداند که شاه در جریان کارهای ساواک نبود. خوب یا بد، چرا و اما، بحث دیگری است. اما امروز بخوبی می دانیم که شاه در جریان خیلی از اتفاقاتی که در مملکت میافتاد نبود. تعظیم کنان و چاکران نمیگذاشتند بفهمد و به او چیزی نمیگفتند. طعنه ایی رایج بود که میگفتند ، شاه از هویدا پرسید ساعت چند است؟ هویدا پاسخ داد: هر چه اعلیحضرت بفرمایند! متاسفانه گذشته است و بنده هیچ الفتی با گذشته ندارم. فقط اشاره ایی بود و نگاهی در میان نگاههای شما. شاه چیزی از کارها و رفتار ساواک نمیدانست. همین.
‌چهارشنبه ۹ اسفند ۱۳۹۶ - ۰۷:۴۸
۵۵
لندهور - کلن، آلمان

این بی‌شرف خائن سال ۵۸ بازجوی پسر عموی من تو زندان اوین بود ! محسن مخبلباف در ظاهر خودش تواب بود و اون موقع حالا راست یا دروغ بین زندانی‌ها چوو انداخته بودن که ایشون عضو حزب پیکار بوده !! به هر حال پسر عموی من رو بعد از بازجویی و شکنجه زیر دست این سلاخ و با دست‌های خودش که از شکنجه لذت می‌برد ، گذاشتن پای دیوار و اعدامش کردن و حالا این عنصر سوخته ذوب شده در ولایت وقیح خودش شده اپوزیسیون !!
‌چهارشنبه ۹ اسفند ۱۳۹۶ - ۰۸:۰۹
۳۲
معلم فراری - کیف، اوکراین

چندش اوره شخصی با چنان کارنامه و گذشته کثیف که بی تردید هیچ اصلاحی هم در رفتارش نشده و بی تردید یکی از گماشته های بیشمار نظام بیشرف در خارج از کشوره اینطور مظلوم نمایی میکنه و خودش رو خوب نشون میده فردی که در زمان لازم هم راحت دروغ میگه و متوسل به نیرنگ میشه.اگه شکنجه هم شدند اگه اعدام هم شدند کمترین حق خائنینی که دنباله روی دشمنان کشور شدند همین بوده.به قول عزیزی پای قانقاریا زده باید قطع بشه پایی که به جون عزیزم وصله پایی که تکیه گاهمه باید قطع بشه تا جونم را نابود نکنه.شاهنشاه باید همه امثال شماها رو زیر شکنجه سگ کش میکرد تا مملکتش نابود نشه تا چندین نسل تاوان بیشرفهای خائنی که تو خیابونها ریختن پس ندن.باید ریشه فریبکار و دروغگوی بی همه چیز موردی که تو این سایت هم ولگردی میکنه زده شه.
‌چهارشنبه ۹ اسفند ۱۳۹۶ - ۰۹:۱۲
۱۰۷
millionaire - منچستر، انگلستان

سلطنت طلبها نمیفهمند که کشور ما همین الآن داره سلطانى اداره میشه ، مرگ بر هر چى سلطان و سلطانزاده
‌چهارشنبه ۹ اسفند ۱۳۹۶ - ۰۹:۲۴
۳۳
Sina2 - تهران، ایران

یک سوال چرا رژیمی که مخالفینش را در داخل و خارج کشور از صغیر و کبیر از راننده تاکسی و خلبان در این چهل سال ترور کرد ولی دو نفر یعنی رضا پهلوی و رجوی رو ترور نکرد؟ میدانیم هم وقت و امکاناتش داشته اما قصد و اراده نه . این دو فقط باعث تفرقه و سرخوردگی در بین مخالفین رژیم پلید ولایت وقیح بودند و مانعی برای شکل گیری جریانات مستقل و ضررشان بیشتر از سودشان منهای شخصیت مخلمباف اصل حرفش درسته
‌چهارشنبه ۹ اسفند ۱۳۹۶ - ۰۹:۳۴
۶۴
kabootar e sefid - لاهور، پاکستان

این آقا یک الف بچه بوده که در اثر رفتارهای اشتباهش راهی زندان شده حالا فکر میکنه که خیلی حالیشه و همگان می بایست به او تمکین کنند و اینگونه از همه طلبکار است.
‌چهارشنبه ۹ اسفند ۱۳۹۶ - ۱۰:۰۳
۴۵
مهرداد2538 - تهران، ایران

اول حرف از دموکراسی می زنه بعد میگه اصلاً طرفداران سلطنت چرا باید باشند و کامنت بگذارند. ! دیگه مخملباف عزیز حنای امثال شما برای مردم رنگی نداره. این قیافه های حق به جانب را هم برای ما نگیر.
‌چهارشنبه ۹ اسفند ۱۳۹۶ - ۱۰:۱۵
۴۵
تو خوبی بابا - ویاندن، بلژیک

[::معلم فراری - کیف، اوکراین: برو تعادل یاد بگیر آدم مخبط و مفتری. تو هیچ غلطی در این سایت نمیتونی بکنی بجز اینکه کامنتت رو بنویسی و بقیه بخونن. اونم اگر خواستن. به همین سادگی. شما آدمهای صد در صدیِ هتاک ک فحاش ایران رو به فنا دادید. عوض کن خودتو بابا. آفرین.
‌چهارشنبه ۹ اسفند ۱۳۹۶ - ۱۰:۴۸
۴۵
تو خوبی بابا - ویاندن، بلژیک

در توهم انقلاب کامنتی و سایتی کله را باد ندهید. اینجا خبری نیست. یک گوشه برای داشتن هوبی است. در فراغت، در اتوبوس، در قطار و در وقت استراحت نگاهی میاندازید و نگاهتان را کامنت میکنید. همین. دچار توهمات شازدگی و زاپاتا گری نشوید. خبری نیست. تنها مطلب مهم خودنگری و تحول درونی است. آن است که مهم است. و گرنه این کامنتها را باد میبرد. پوست پیاز هم بارش نمیکنند. آفرین بر هوشیاری شما.
‌چهارشنبه ۹ اسفند ۱۳۹۶ - ۱۰:۵۴
۴۴
باباجان - لندن، انگلستان

آقای مخملباف ، شرمنده ، این تحلیل و تفسیر واقعی شما در مغز کوچک نژادپرستان کشور ما نمی گنجد، آنها مغزشان روز به روز تنگ تر می شود و قدرت هضم بیش از سه سطر انتقاد را ندارند و گوشها به دورغ و تعریف های الکی قفل شده و کمتر کسی تمام نوشته های شما را بعنوان نظر یک شهروند روشنفکر از نوع فارسی در مورد استبداد تازه می خواند کلی جای شکر هست که در کل استبداد کشوری اندکی از واقعیت های مهم اشاره کردی ، امیدواریم در جلسات آینده از استعمار ۷۰ درصد غیر فارس توسط حاکمیت فارس هم بگویی و مطمئن باش همان طور که نوه شاه باید و شاید بفهمد اشاره کردی ؟ به همان اندازه قوم فارس در ایران باید بداند که ایران فارسستان نیست ، قوم فارس مقدس نیست و کوروش و فردوسی اسطوره همه نیست . دیگران مهاجر ، مهاجم ، مسافر یا غریبه نیستند هموطن هستند و ایران هزاران سال هست ممالک محروسه نام دارد و با شعار فارسی سازی راه یوگسلاوی را می پیمایند !
‌چهارشنبه ۹ اسفند ۱۳۹۶ - ۱۱:۰۱
۴۸
chi begam ke nagoftanesh - آمستردام، هلند

لطفا به کسی‌ نگو تو باید توبه کنی‌، بعد میگی‌ ایدئولوژی نقشی‌ ندارد، یا من گذشته رو فراموش کردم و از این حرفا......،تو خودت می‌خوای زور بگی‌، مردم خر نیستند ، مس زمانی‌ که خر حرفای امثال تو بودند،اینم شد نتیجه‌اش، متاسفانه، هر کسی‌ می‌خواد عقده‌های خودشو ، به منصه ظهور برسونه، آدمهایی با حماقت بالا این مردم و ایران رو به نیستی‌ و نابودی میبرند، به خدا یه مدت هست افسرده شدم، اساس می‌کنم دارم دیونه میشم از این همه ظلم و حماقت که بر ما ملت ایران میرود، با اینکه بیرون از ایران هستم، اما اثر ظلم و ستم رو به مراتب بیشتر از ایران حس می‌کنم، نفسم تنگ میشه، و شدیدا افسرده میشم، اینها اثر مهاجرت از دست این جنایت کاران مذهبی‌ و ایدلگیست، امیدوارم مردم ایران از این نکبت رهایی پیدا کنن،و آزاد شوند،
‌چهارشنبه ۹ اسفند ۱۳۹۶ - ۱۱:۰۵
۱۰۷
millionaire - منچستر، انگلستان
آقا صدها مدل حکومت داریم باور کنید صدها مدل ، چرا فکر میکنید بین شاه و شیخ یکى رو باید انتخواب کرد همین شما ملت از آدمهاى بى آزار دیکتاتور میسازید ، دست بوسى و تعظیم تو خونتونه عشق دست بوسى دارین اون باباى شخص اول مملکت هم که خدا نیست اتوماتیک میشه دیکتاتور، چند بار باید تاریخ تکرار بشه
‌چهارشنبه ۹ اسفند ۱۳۹۶ - ۱۱:۰۸
۵۷
Hatef - پاریس، فرانسه

جناب آقاى مهملباف! در نامه تان اشاره اى نکردید به اینکه آنزمان بر سر چه موضوعى شما را زندان انداخته بودند. مقاله اى از شما، بله خود شما ، در یکى از شماره هاى مجله فیلم در ابتداى دههء هفتاد خواندم که اعتراف میکنید علت دستگیریتان چاقو زدن به پاسبان ساده و بخت برگشته اى بود که نگهبان بانک بوده و ظاهرا میخواستید با اینکار انقلابى بودن خود را به نمایش بگذارید و آنانکه شما را دستگیر کردند مردم عادى کوچه و بازار بودند. شما وقاحت را تفسیرى دیگر کرده اید. بهر حال علیرغم اختلاف نظرها و حتى مخالفت با نظام سلطنتى، نمیتوان منکر این امر بود که امروزه یگانه برانداز واقعى و البته قابل اطمینان و اصلح از این جهت، شخص شاهزاده رضا پهلوى هستند و تمامى دیگر افرادیکه در این زمینه ادعایى داشته اند، در بزنگاه حوادث چهره واقعى خود را نشان داده که غالبا سوپاپ اطمینان رژیم و یا ناکارآمد بوده اند.
‌چهارشنبه ۹ اسفند ۱۳۹۶ - ۱۱:۵۸
۷۳
نازک بین - شفیلد، انگلستان

خفه شو مرتیکه کله پوک کمونیست شما و امثال شما انگلها عامل تمام بدبختیهای ملت ایران هستید . بامید خدا هرچه زود تر بیماری سرطان شما شرت را از سر ملت کم کند .
‌چهارشنبه ۹ اسفند ۱۳۹۶ - ۱۳:۱۵
۳۲
معلم فراری - کیف، اوکراین

[::تو خوبی بابا - ویاندن، بلژیک::]. از فدیم گفتن فحش رو به زمین هم بندازی صاحبش پیدا میکنه و بر میداره!دقیقا منظور از پراگراف اخر کامنتم شرف نداری مثل خودت هستی که بیشمار دروغ و فریب و دغل بازی اثبات شده تو این سایت داری و به اعتراف خودت یکی هستی مثل اون بابای شورشی فریب خوردت که با بی وجدانی راه دشمنان و خمینی رو رفت حالا شرف نداری مثل تو با یک اسم از شاهنشاه حمایت میکنی با اسم دیگت خنثی هستی و با اسم دگت با اون دهان .....او رو میکوبی.
‌چهارشنبه ۹ اسفند ۱۳۹۶ - ۱۴:۰۷
۵۴
oghab - هلسینکی، فنلاند

ملت باید خیلی بی شرف باشند امثال این قزوینی پاسدار را محاکما نکنند ..مردک پررو کثافت حالا نامه نگاری میکنه .همین آشغال توی پارک دانسجو با سنگ زد تو کله زن علی حاتمی .پس فطرت باعث خودسوزی زنش شد چون رابطه با خواهرزنش داشت
‌چهارشنبه ۹ اسفند ۱۳۹۶ - ۱۴:۴۹
۱۰۷
Kefli Iskender - مریخ، وانواتو
[::تو خوبی بابا - ویاندن، بلژیک::] شما همین دیروز در کامنت قبلی اتان «وطن» زمانیکه یک کودک تورک پرچم کشورش را در جیبش دارد، «وطن» را به باد تمسخر گرفته بودید، ولی امروز باد از کدام طرف وزیدن گرفت که وقتی که صحبت از شاه بمیان امد، بیاد «وطن» و «وطن دوستی این مردک افتادید؟! من در گذشته نیز نوشته بودم، این شاه باصطلاح «وطن دوست» مورد ادعای شما اولین کاری کرد، آنهم درست بعد از بازگشت از تحصیلات نصفه کاره اش در سوئیس (یعنی زندگی در کشوری با پنج زبان رسمی)، این بود که زبان هشتاد درصد مردمان کشور خودش را برید! ، و عملا مردم ایران را به سطح حیوان تنزل داد. این نابخشودنی ترین جنایت شاه بود، که زمینه فقر فرهنگی و بدنبال آن بقدرت رسیدن خمینی را فراهم کرد. فاجعه بارترین سیاست شاه قتل عام زبانی و فرهنگی مردمان این سرزمین بود،‌ چنین شناعتی را حتی جنایتکار خونخواری مانند هیتلر در حق دشمنان خود نیز نکرد. آنچه هر روز در بر سر کودکان مدارس می گذرد صدها بار هولناکتر از کوره های آدم سوزی هیتلر است، و شما بسادگی از کنار این هولناکترین فاجعه تاریخ این سرزمین می گذرید، گویی هیچ اتفاقی نیافتاده است!
‌چهارشنبه ۹ اسفند ۱۳۹۶ - ۱۴:۵۹
۴۶
مسافران - آنکارا، ترکیه

[::معلم فراری - کیف، اوکراین::]. دوست عزیز.البته که تعداددروغگوها زیاده و معمولا محل زندگی شون رو درست نمی نویسند یا سنشون دقیق نیست.من که عادت کردم. بهرحال سعی کن ایشون رو ندیده بگیری.بطور ساده, اگه کامنتی طولانی باشه رد می شم
‌چهارشنبه ۹ اسفند ۱۳۹۶ - ۱۵:۰۵
۱۰۷
Kefli Iskender - مریخ، وانواتو

شاه بنا بر ماهیت خود از درک مفاهیم بسیار اساس و بنیادین نظیر: انسان، و ارزشهای انسانی عاجز بود. تمامی تجربه زندگی این مردک ناقص العقل از زندگی در سوئیس با مردمان پنج زبانه،‌ نابود کردن بزرگترین میراث فرهنگی بود که با زحمت هزاران هزار سال نسل اندر نسل مردمان این سرزمین بدست ما رسیده بود. اگر کسی نتواند با لحظه ای اندیشه و تفکر به عمق این فاجعه پی ببرد، بایستی به عقل او تردید کرد.
‌چهارشنبه ۹ اسفند ۱۳۹۶ - ۱۵:۰۷
۴۹
kurosh-h - گوتنبرگ، سوئد

متاسفانه گذشته مخملباف ناپاک است. در زمان شاه و در ۱۷ ساله گی بهمراه ۲ جوان دیگر قصد خلع سلاح کردن یک ‌ پاسبان را داشتند. این چریک بی عرضه و دوستاش کتک خوردند و در حین درگیری یک گلوله به شکم این طرف خورد . در بیمارستان زندان، با چریک معروف فدایی حشمت رییسی در یک سالن بود و مورد محبت قرار گرفت چونکه بشدت ترسیده بود. بعد از انقلاب پاسدار میشه و کارگردان ج.اسلامی . بارها کارگردانان و هنرپیشه گان رژیم قبل را تحدید به مرگ کرد. و در دستگیری شاعر و نمایش نامه نویس معروف سعید سلطانپور که در شب عروسیش دستگیر شد نقش داشت. سلطانپور بعدا اعدام شد. در دهه شصت رسما در خیابان‌ها با یک کلت و موتور گازی گشت میزد و مخالفان را شکار می‌کرد. حشمت رییسی را دوباره تصادفی در میدان فردوسی ، زمانی که با مادرش بود شناسایی و دستگیر کرد. فرزند دیگر آن مادر چندی پیش در جبهه کشته شده بود ، لذا اون مادر داغدار به این مخملباف کلت بدست التماس می‌کرد که پسرش را رها کند ، اما این بیشرف رحم نکرد. و رییسی را تحویل داد. در زندان سربازجو بود .و بیش‌تر به بند زنان میرفت. تا بازجویی کند.
‌چهارشنبه ۹ اسفند ۱۳۹۶ - ۱۵:۱۰
۴۶
مسافران - آنکارا، ترکیه

[::معلم فراری - کیف، اوکراین::]. در زندگی زمانهایی هست که ادم باید شخصا اقدام کنه و زمانی هم هست که به همیاری بقیه احتیاجه. این که میگن "بمن چه "و "بتوچه" رو یاد بگیرین وتمرین کنین,از اساس غلطه.همه در قبال همه چیزو همه کس مسئولن. یعنی بهترین کار اینه که چندنفر به ادمین ایمیل کنن و درخواست حذف اکانتشون رو بدن.اینکه بشینی و دست رو دست بذاری راهکار نیست.متاسفانه یه عده فکر میکنن به اونها ربطی نداره.قدیمترها که همه به همه چیزهم کار داشتن ایا زندگی بدتر از الانی بود که همه چیزشخصی شده؟
‌چهارشنبه ۹ اسفند ۱۳۹۶ - ۱۵:۱۵
۵۰
mohajer22 - هامنلینا، فنلاند

[::معلم فراری - کیف، اوکراین::]. در صورتی که مخاطبتان از پست بالا هرکسی الا توخوبی بابا بود شدیدا به خاطر ادبیات مورد استفاده تان با شما مخالفت می کردم لیکن ان نخاله سزاوار بیشتر از این هاست.از نظر بنده هم فردی با چنان روحیات و شخصیت تا جا دارد باید له شود.
‌چهارشنبه ۹ اسفند ۱۳۹۶ - ۱۷:۰۵
۷۰
senator x - تهران، ایران

محملات این جوجه مذهبی کمونیست,خیلی وقتم را هدر داد
‌چهارشنبه ۹ اسفند ۱۳۹۶ - ۱۷:۵۵
۴۴
Dara20 - تهران، ایران
دلیل اینهمه ترس و واکنش هیستریک از سوا ریک ایران ستیز تروریست ( محسن چریک ) چیست؟ نظام سیاسی کشور را مردم در یک رفراندم آزاد بر تعیین می‌کنند. حالا این مردک بی‌ شرم چرا خودش را درد جر میدهد نمیدانم!! این عفریته پلید در سن ۱۷ سالگی که فرد نه شناختی از اجتماع دارد نه از سیاست چیزی میفهمد چطور آلت دست اربابان فکری خود قرار میگیرد و سر از زندان در میاورد؟ همین اوباشان با گرایش‌های کمونیستی و پلید مذهبی ایران را به ورطه نابودی کشاندند. شاه اگر دیکتاتور بود در وطن پرستی و ایران دوستی نمونه نداشت، اما شماها و آن‌ امام شیادتان وطن فروشان بی‌ شرم و هزار چهره هستید. محسن چریک خفه بمیر احمق تروریست.
‌چهارشنبه ۹ اسفند ۱۳۹۶ - ۱۹:۰۱
۴۵
تو خوبی بابا - ویاندن، بلژیک

[::Kefli Iskender - مریخ، وانواتو: متاسفانه شما نیز متعادل نگاه نمیکنید. من به وطن اعتقادی ندارم. شاه داشت. و همه اینهایی که در اینجا مینویسند نیز دارند. اینطور نیست؟ سوئیس پنج زبان رسمی ندارد. سه زبان رسمی و منطقه ایی دارد. آلمانی، فرانسه و ایتالیایی. اینها زبانهای رسمی هستند. از دیالوگها حرف نمیزنیم. نمیدانم شاه چطور زبانهای دیگر را برید؟ قبلا هم به شما عرض کرده بودم، مردم ایران مردم سوئیس نبوده و نیستند. منتظر بودید شاه چکار کند؟ تازه ایشان شاگرد خوبی هم نبودند. نواقص بسیار بود اما با رفتن وی ما شاهد فاجعه شدیم و این فاجعه همچنان ادامه دارد. مطلب حاشیه های بسیار دارد اما همانطور که احتمالا میدانید ملت ایران صد در صدی هستند و همین امر فاجعه آفرین است. شما رفتارهای افراطی و صد درصدی ملت ایران را حتی در همینجا در نود درصد از کامنتهایش میتوانید ببینید. این ملت مستحق این حکومت است. نیست؟! تعادل در بین این مردم بسیار غریب است. با مهر. متعادل نگاه کردن را یاد بگیریم.
‌چهارشنبه ۹ اسفند ۱۳۹۶ - ۱۹:۲۲
۴۵
تو خوبی بابا - ویاندن، بلژیک

بقیه بادام نویسان و کشک سابان صفای وجود کنند و پشگل بخور دهند. خصوصا غاز چران، کفتر باز و آن گوشت کوب فروش گرامی. آفرین بیسوادها. راه حلی برای شما نیست! قطار رفت.شیپورچی بزودی میاید. درود بر خرس مهربون. ولمون کنید بابا!
‌چهارشنبه ۹ اسفند ۱۳۹۶ - ۱۹:۲۴
۴۵
تو خوبی بابا - ویاندن، بلژیک

[::mohajer22 - هامنلینا، نخاله خلخالیه که از مردم توضیح میخواد. مگه نه بیسواد پررو؟ دیکته زیاد کار کن. دیدی که نشونت دادم. دیکته. شلغم! فرط! صد بار بنویس. آفرین.
‌چهارشنبه ۹ اسفند ۱۳۹۶ - ۱۹:۲۵
۴۵
تو خوبی بابا - ویاندن، بلژیک

عرض کردم. گردو بازان و قالپاق دزدها با منفی و مثبت بازی کنند اما قرته در ندهند. آفرین بر شما اهل مِنچ! این کفلی اسکندر را که میبینید آدم با سوادی است. میداند چه میگوید. ایراد که میگیرد، جواب شنیدن را هم بلد است و با اصول گفتگو آشناست. نه تهمت میزند، نه دله گری میکند و نه فحاش است. پس با شما زیاد شباهتی ندارد. شما جای دوست و دشمن را نشان بدهید، مثبت و منفی چلق کنید و معلق بازی کنید.عمر کوتاه است و هر کس مالک عمر خودش است. مگر نه؟ آفرین بر شما.
‌چهارشنبه ۹ اسفند ۱۳۹۶ - ۱۹:۳۱
۴۵
تو خوبی بابا - ویاندن، بلژیک

[::mohajer22 - هامنلینا، فنلاند: ببین اون kurosh که کامنت داده من هستم قلقلیِ با ادب. میبینی مفتری؟ بهش گیر بده کچل! 😅😅 اینم واسه کورش!
‌چهارشنبه ۹ اسفند ۱۳۹۶ - ۱۹:۳۸
۴۵
تو خوبی بابا - ویاندن، بلژیک

[::kurosh-h - گوتنبرگ، سوئد: کورش جان بدجنسی مرا ببخش. ماه کامل است و هوس خنده ریسه کرده بودم. با آرزوی سلامت تو و فرزندان نازنینت.
‌چهارشنبه ۹ اسفند ۱۳۹۶ - ۱۹:۴۴
۳۲
معلم فراری - کیف، اوکراین

[::تو خوبی بابا - ویاندن، بلژیک::]. ..مثل تو با نسبت دادن کارهای فرومایه خوده حقیرش به دیگران فقط میتونه اون بابای شورشی فریب خورده و البته بی وجدانش رو گول بزنه .هر چی جون بکنی و هرقدر از دروغ و فریب استفاده کنی دستت واسه خیلیها تو این سایت رو شده و اونهایی که هنوز پی به باطن دروغگو و دغل باز.. نبردن با گذشت زمان همه چیز رو خواهند فهمید.
‌چهارشنبه ۹ اسفند ۱۳۹۶ - ۲۰:۱۴
۱۰۵
گربه_سگ - لوزان، سوییس
''حکومت پادشاهی که یک مقام موروثی، مادام العمر، غیرانتخابی و تبعیض آمیز است را هم نمى شود به رای گذاشت! '' ....احسنت....
‌چهارشنبه ۹ اسفند ۱۳۹۶ - ۲۰:۱۹
۴۴
شب ناب - یوکوهاما، ژاپن

تیتر اینطوری قشنگتر می شد :نامه سرگشاده یک ادم گشاد به یک ادم گشادتر از خودش!
‌چهارشنبه ۹ اسفند ۱۳۹۶ - ۲۰:۲۵
۵۱
Sam.ogh - نیوکسل، انگلستان
جانی ادمکش کسی که مرتکب قتل شود سالها باید حکم زندان را بکشند قاتل جانی . حالا گیریم شاه بد زنت چه گناهی داشت که با زندگیش بازی کردی و زندگیش را به تباهی کشید و با خواهر زنت به اروپا فرار کردی پست فطرت . البته این نقشه شؤم اخوندی بود برای لابی گری تو قاتل پست فطرت را به اروپا فرستاد
‌چهارشنبه ۹ اسفند ۱۳۹۶ - ۲۰:۵۸
۴۵
تو خوبی بابا - ویاندن، بلژیک

بهر حال دکتر رضا تقی زاده جواب بسیار مفصلی به نامه مخملباف داده اند و ایشان را سوسک‌کرده اند. در کامنت اولم که جزمیها کم‌رنگش کردند نیز اشاره کردم: یک مامه شخصی را میشود بسادگی با یک‌جواب شخصی دیگر فاقد اعتبار کرد. اما شما حوصله تامل بر این مطالب را ندارید. از شعار و حرفهای صد درصدی بیشتر لذت میبرید. البته از رهبر خمینی یاد گرفته اید اما خودتان نمیدانید! به گوشه ایی از جملات صد درصدی خمینی عنایت کنید: تا بودَ بودَ اسلام بودَ! صدام باید برَوَ ! راه قدس از کربلا میگذرَ! اگر این جنگ بیست سال طول بکشَ ما ایستاده ایم!! و نهایتا: من این جام زهرآگین رَ نوشیدم!! خمینی جان نباشید. صد درصدیها در هر حال میبازند. نه؟
‌چهارشنبه ۹ اسفند ۱۳۹۶ - ۲۱:۵۲
۴۲
paksan - ایران، ایران
خیلی طولاتی و تکرار زیاد داشت. همه گفته هاش نامربوط نیست و حرفهای درستی هم داره ولی اساسا مذاکره و سخن گفتن بین دو گروه یا گروه فکری صورت میگیره ولی آقای مخملباف الان نماینده چه گروهی از مردم ایران هستش؟ بله ایشان درست میگه آینده ایران نه شاه و نه ولایت فقیه خواهد بود چون ۱۰۰سال طول کشید تا بفهمیم این دوتا یکی هستند در دو لباس و کلاه. کشور میخواد مستقل و قدرتمند و با برنامه ریزی و شفاف باشه. ما اول از همه نیاز به یک قوه قضاییه عادل و بی طرف و امین مردم داریم بقیه اش درست میشه و رای مردم تعیین کننده اس
‌پنجشنبه ۱۰ اسفند ۱۳۹۶ - ۰۱:۰۷
۴۵
تو خوبی بابا - ویاندن، بلژیک
آقا، بنده شخصا تا زمانی که کسی گذشته و نقش خودش رو در برپایی انقلاب نقد نکنه و ازش حرف نزنه به حرفاش اهمیت زیادی نمیدم. به همین سادگی. مخملباف یا هر کس دیگه اول باید بیاد و بگه در انقلاب چکاره بوده، چکار کرده و الان موضعگیریش چیه تا بعد بشه به حرفهاش توجه کرد. همین. چیزی که باعث شده تا بنده به این درک برسم که زندگی کردن در ایران فقط اتلاف عمر و خودسوزیه دقیقا همین مطلب بود: هیچیک از احزاب سیاسی و هیچکدام از شخصیتهای سیاسی آنزمان، در این چهل سال نه از مردم عذر خواهی کرده اند و نه خودشان و کارهایشان را نقد کرده اند. این است ملت ایران! حالا با این رفتارها قرار است به کجا برسید؟! به غار حرا؟! فقط زنده یاد محقق ارجمند هما ناطق بود که بسادگی گفت: "بنده به تظاهرات رفتم. .. خوردم! و از این .. هر روز تا پایان عمر قاشق قاشق میخورم!" اینگونه حرف زدنها شهامت و درستی میخواهد که متاسفانه ملت ما بهره زیادی از آنها ندارد.
‌پنجشنبه ۱۰ اسفند ۱۳۹۶ - ۰۸:۰۶
۶۲
شاه و شیخ - قم، ایران
"..هواداران کامنت نویس شما، هنوز به قدرت نرسیده با کلمات رکیک، تهمت، توهین، تهدید،...!!" جناب مخملباف, در اوایل انقلاب وقتی آدم های ریز و درشت از بازرگان و منتظری گرفته تا خود شیخ احمد, از خلخالی به خاطر آدم کشی های بی حد و مرزش به بت بزرگ شکایت میبردند بت بزرگ قول کنترل خلخالی را میداد, اما خلخالی در خاطراتش مینویسد: (هر وقت خدمت امام میرفتم و در مورد اعدام ها کسب نظر میکردم امام میفرمودند "تو کار خودت را بکن گوش ات به حرف های این و آن نباشد" ). حال 40 سال است که رضا پهلوی بخوبی میداند که طرفداران خلخالی وار و الله کرم وار و شریعتمداری وارش هر کس و ناکسی که با این خانواده سر عنان داشته باشند را از فحشها ی رکیک گرفته تا تهدید های صد من یه غاز بی نصیب نمیگذارند و طبیعی است که رضا خان سوم هم با سکوتش در مقابل این فحاشی ها همان حرف بت بزرگ را میزند "شما کار خودتان را بکنید"...!! این جماعت همچون ولی امرشان, آنقدر بدبخت و بی سواد و متحجر هستند که همچون خمینی بر این باورند که هیچ انسانی قابل تغییر نیست و: "توبه گرگ مرگ است"
‌پنجشنبه ۱۰ اسفند ۱۳۹۶ - ۰۸:۴۳
۶۲
شاه و شیخ - قم، ایران
متاسفانه این آق رضا آبمنگل و هواداران از خود آبمنگل ترش آنچنان همچون شیخ بت بزرگ حیله گر و شیاد و مکار هستند که هر گاه اسنادی از سازمان های جاسوسی آمریکا و انگلیس و اعترافات قربانیان شکنجه و اعدام و بگیر ببند و ابعاد فساد در حکومت شاه به میان میاید با کوبیدن یکی به نعل و یکی به میخ اعتراف میکنند که " بله در زمان شاه اشتباهاتی بوده و البته که خود شاه هم پیغمبر نبوده و بالاخره اشاتباهاتی داشته که منجر به انقلاب شده". از نظر این حیله گران اشتباهات شاه و ساواکی ها و چاکران و دستبوسان و آفتابه بدستان و چپاول و غارت و ابعاد فساد اشرف بی شرف که منجر به آن انقلاب لعنتی شد همه و همه قابل گذشت و قابل ترمیم است اما اشتباهات نادمانی همچون مخملباف و گنجی و نوری زاد و نوری زاده و اشکوری و زیبا کلام و و و و فقط و فقط "توبه گرگ است" ..!! ببینید چه کسانی دم از دموکراسی و اتحاد و آزادی میزنند..!!؟؟؟
‌پنجشنبه ۱۰ اسفند ۱۳۹۶ - ۰۹:۱۰
۳۲
معلم فراری - کیف، اوکراین

[::تو خوبی بابا - ویاندن، بلژیک::]. اقا تو که اینهمه فریب و دروغ و ..ازت تو این سایت دیده شده شخصا غلط میکنی حتی در ظاهر اسم بزرگ پهلوی و ایران رو تو اون دهن .....میاری.دروغ و فریب و دغل کاریه.. مثل شما داره ریشه ایران رو میسوزونه و قبل از اون باید ریشه شماها رو زد.
‌پنجشنبه ۱۰ اسفند ۱۳۹۶ - ۰۹:۴۱
۵۴
حسین سلطانزاده - برلین، آلمان

واقعا حرفاش منطقی بود البته قبل از این نامه من هم بهش پریدم ولی حالا نظرم برگشت مخمل باف زنده باد
‌پنجشنبه ۱۰ اسفند ۱۳۹۶ - ۱۱:۳۸
۴۵
تو خوبی بابا - ویاندن، بلژیک

[::معلم فراری - کیف،. حرص بخور . شیخ و شاه جوابتو داده. حرص بخور. اما مواظب ضربان قلبت باش دارمت.
‌پنجشنبه ۱۰ اسفند ۱۳۹۶ - ۱۳:۳۵
۴۵
تو خوبی بابا - ویاندن، بلژیک

[::معلم فراری - کیف، اوکراین: تو ریشه خیار چمبر رو هم نمیتونی بزنی . مگه نه؟ حرص بخور. تلاش کن. تلاش!
‌پنجشنبه ۱۰ اسفند ۱۳۹۶ - ۱۳:۳۶
۵۷
RAHSHENAS - برلین، آلمان
محسن مخملباف در جنوب شهر تهران به دنیا آمد و به دلیل فقر خانوادگی از هشت تا هفده سالگی در سیزده شغل مختلف شاگردی و کارگری کرد تا مخارج خود و مادرش را تأمین کند. او از سن پانزده سالگی در گروهی چریکی که خود تشکیل داده بود، به فعالیت مخفی پرداخت. در سن هفده سالگی در جریان عملیات خلع سلاح یک پلیس تیر خورد و دستگیر شد. مجموعاً مخملباف قبل از انقلاب ۱۳۵۷ ایران بیش از چهار سال به علت فعالیت‌های تروریستی و خرابکارانه در زندان بوده‌است. او عضو سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی بود. مخملباف بعد از انقلاب با شروع فعالیت حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی در این سازمان مشغول به کار شد.
‌پنجشنبه ۱۰ اسفند ۱۳۹۶ - ۱۸:۰۸
۱۰۷
Kefli Iskender - مریخ، وانواتو
[::تو خوبی بابا - ویاندن، بلژیک::]. دوست گرامی، مطلب برای گفتن زیاد است، و فورمات این سایت کفایت نمی کند. از بابت زبانهای رایج در سوئیس، من زبان انگلیسی را زبان پنجم سوئیس می دانم. هر چند ٬٬رسمی٬٬ نیست. نوشته اید شاه وطنپرست بود . دوست گرامی، شاه اصلا معنی «وطن» را نمی فهمید. شما بگویید کدام نقطه ایران وطن شاه بود که به آنجا بتواند تعلق خاطر داشته و در حد پرستش Worship به آن عشق بورزد؟! در ثانی، مگر می شود انسان یک چنین تعلق خاطری در حد پرستش به داشته باشد، اما زبان مردمان آنجا را از بیخ ببرد! برای شاه و حکومتش ایران مفهوم میهن را داشت! برای حکومت پهلوی «وطن» همان «میهن» نبود. من رگه های کمرنگی از وطندوستی شاه را از زبان یک نوازنده شنیدم. یک صفحه تمام در باره تفاوت های ایندو نوشتم، دگمه ارسال را که فشار دادم همه دود شد رفت هوا. حوصله نوشتن دوباره را ندارم. اگر فرصتی بود و دل و دماغی، در مناسبتی دیگر به این موضوع بازمیگردیم. بگذریم. همچنین نوشته اید شاه «ایران دوست» بود. اما دوست گرامی، شاه ایران دوست نبود، بلکه ایران پرست بود. چرایش را خواهم نوشت. تا وقتی دیگر ایام بکامتان.
‌پنجشنبه ۱۰ اسفند ۱۳۹۶ - ۱۹:۱۶
۵۰
mohajer22 - هامنلینا، فنلاند
[::تو خوبی بابا - ویاندن، بلژیک::]. اولا kurosh هم خود... هستی و فقط یکی از ای دی های مورد استفاده شماست .دوما چرا جواب طرف را به دیگری حواله می کنید مگر خودتان لال تشریف دارید یا.با دیدن و احساس کردن شخصیتی به مانندشما احمق ترین ها هم به خویش امیدوار خواهند شد!
‌پنجشنبه ۱۰ اسفند ۱۳۹۶ - ۲۲:۰۳
۴۵
تو خوبی بابا - ویاندن، بلژیک
[::mohajer22 - هامنلینا، فنلاند: باریکلا. موش بخورت. سرما بیداد میکنه. برو خودتو عوض کن. شربت خار شتر هم خوبه. اجق وجقهای سایت.
جمعه ۱۱ اسفند ۱۳۹۶ - ۰۸:۰۵
۴۵
تو خوبی بابا - ویاندن، بلژیک
[::Kefli Iskender - مریخ، وانواتو: کفلی جان ممنون از پاسخ شما. اما شما دوست عزیز من خوب میدانید که بنده عمر را با بحث بر سر کلمات و بازیهایش بسر نمیبرم. فرهنگها، سنتها، گویشها، تاریخ و حتی جغرافیای آب و هوایی معانی و مفاهیم انحصاری خودشان را به کلمات بخشیده و با آنها شکل گرفته اند. میشود کتابی با حجم تاریخ تمدن ویلی برانت در این مورد نگاشت. بنده به شما عرض کردم، هیچ اعتقادی به وطن ندارم. تفاوت وطن و میهن را نیز نمیدانم. وانگهی بکار چهار روززندگی ام نمیاید. اینها همه ریشه در ترس دارند. کسی که به درک عمیق مفهوم مرگ و زندگی برسد به طور یقین از همه این هیاهوهای پر از هیچ خلاص و رها میشود. ترسها. متاسفانه ترسها بسیار بسیار سهمگین و بُرنده در مقابل ما قد برافراشته اند. باید به ترسها تاخت. هزاران سال ترس بلایی را بر سر ما انسانها آورده که هم اکنون شاهد آن هستیم: جنگهای قومی، مذهبی، عقیدتی. حکومتهای جزمی و جانی. میدانید دوست عزیز؟ همین الان مجلس مصر در حال تهیه قانونی است که به موجب آن اتئیست بودن جرم تلقی شده و برایش مجازات در نظر گرفته شود! باور میکنید؟ با مهر.
جمعه ۱۱ اسفند ۱۳۹۶ - ۰۸:۲۰
۴۵
تو خوبی بابا - ویاندن، بلژیک
[::mohajer22 - هامنلینا، فنلاند: حالا خوبه وقت هم نداری و اینهمه مثبت و منفی بازی میکنی در این صفحه. بعد از ده سال سر کشیدن در این سایت دیگه شب جمعه رو میشناسیم . آفرین. به همین روش با مثبت و منفی بازی کن اما توضیح خواستن از مردم رو ترک و فراموش کن. باریکلا بر تو
جمعه ۱۱ اسفند ۱۳۹۶ - ۰۸:۲۷
۴۰
Ghentar - مادرید، اسپانیا
مار یک جانور است دارای ماده ای خطرناک «زهر»، به خاطر دارا بودن این ماده واین عملکرد مارمخوف است وباید ازش ترسید۰. هیچ کس دوست ندارد کشورش وابسته بخارجی نباشد. همه از جمله طرفداران رضا پهلوی میدانند که سلطنت پدر وپسر وابسته به انگلیس و امریکا بود۰. همه و از جمله ایرانیان غرب نشین بالاخص چریک غرب نشین «آقای مخملباف» میدانند که این خارجی ها فرهنگ،درک،رحم، وانصاف دارند۰. شاید هنوز مخملباف نفهیده است عملکرده چهل ساله را باید در نظر گرفت که گرد مار پیتون وجمیع مارهای کشنده هرگز به عملکرد ولادمیر خامنه ای و سپاه نمی رسد. آقای مخملباف دیگر بس است از اینگونه نامه سرگشاده ها فقط رژیم و جنایتکاران وابسته اش را شاد میکنی۰.
جمعه ۱۱ اسفند ۱۳۹۶ - ۰۹:۰۳
۳۲
معلم فراری - کیف، اوکراین
[::تو خوبی بابا - ویاندن، بلژیک::]. تو خوبی بابا با نسبت دادن کارهای فرومایت به دیگران فقط اون پدر شورشی فریب خوردت رو میتونی فریب بدی.همون چند روز اول با دیدن نظرات بی ارزشت و داشتن اونهمه مثبت عیرعادی پی به این فریبت هم بردم و شک نکن خیلی ها تو این سایت از این کار حقیرانت اگاهن.بعدش اون شاه شیخ هم یک .. عین خوده خودت .چندش بی سروپایی که با ساز مخالف زدن و بددهنی به افرادی که ایرانیان میپرستن و هنوز هم ایران مدیونشونه قصد دیده شدن داره.ننگ و شرم و نفرین بر هر چی مصدقیه.
جمعه ۱۱ اسفند ۱۳۹۶ - ۰۹:۲۵
۳۲
معلم فراری - کیف، اوکراین
[::mohajer22 - هامنلینا، فنلاند::]. [::mohajer22 - هامنلینا، فنلاند::]. بزرگوار بعضا من هم از بکار بردن چنین صفاتی و کلماتی در این سایت شرمنده میشم به خصوص که کاربران بافهم و شعور و شخصیت زیادی بر خلاف اون .. مورد نظر در اینجا حضور دارن.ولی با چنین فریبکار و دروغگو و دغل بازی که راحت حاضره دست به شرم اورترین کارها بزنه و بعد با .. به دیگران نسبت بده چه باید کرد؟!
جمعه ۱۱ اسفند ۱۳۹۶ - ۰۹:۳۱
۱۰۷
Kefli Iskender - مریخ، وانواتو
[::تو خوبی بابا - ویاندن، بلژیک::] بلی دوست گرامی، اتلاف وقت و زندگی بر سر معانی گناه من و شما نیست. ببینید همین جمهوری اسلامی بنام دفاع از «ناموس» جان میلیونها انسان را ستاند، اگر از جمهوری اسلامی صاف و پوست کنده بپرسید در قاموس اسلام ، ناموس چیست وسط دو پای انسان را بشما نشان خواهند داد. یعنی میلیونها انسان در راه دفاع از مجاری ادراری تناسلی تلف شدند! بی علت نیست که این حکومت «ناموس مدار» سر و ته زنان را طوری باند پیچی می کرد که به مومیایی های مصر شبیه بودند و بدون پلاک نمی شد انها را شناخت. موضوع دیگر باز میگردد به شل و ول بودن زبان الکن فارسی، که یک استخوان راست در بدنش نیست. Kripke کتابی دارد با عنوان Naming and Necessity . اگر فرصتی بود باین موضوع خواهیم پرداخت. شما نگاهی بیندازید به مصاحبه های ظریف مثلا با چارلی رز در آنجا ظریف می گوید منظور رهبری این نبود! احمدی نژاد میگوید اینی که ما میگیم با اونی که شما میگید فرق داره! لاریجانی رییس قضاییه به چارلی رز می گوید قوانین ما از قوانین فرانسه اقتباس شده! آدم می ماند این جماعت عهد دقیانوس اینهمه سال کجا بودند.
جمعه ۱۱ اسفند ۱۳۹۶ - ۱۰:۴۱
۴۵
تو خوبی بابا - ویاندن، بلژیک
[::معلم فراری - کیف، اوکراین:: بجان خودت و بزرگوارت از فنلاتد تا یک سکته یادگاری نزنی ازت پیاده نمیشم. نزدیک کرسی بشین که هوا سرده. آفرین پنچر جان. همه چیز معلوم و روشنه. مگه نه؟ آفرین.
جمعه ۱۱ اسفند ۱۳۹۶ - ۱۱:۴۲
۴۵
تو خوبی بابا - ویاندن، بلژیک
[::معلم فراری - کیف، اوکراین: مصدق کدوم زرشکه؟ عالنی داری زنگوله. مربا انجیر دوست داری؟ خاصیتش بالاست. مصدق هم دوست داشت. ولمون کنید بقالها. چی میگی؟! روی زمین راه رفتن رو یاد بگیر. بزرگوارت هم همینطور.
جمعه ۱۱ اسفند ۱۳۹۶ - ۱۱:۴۴
۴۵
تو خوبی بابا - ویاندن، بلژیک
[::Kefli Iskender - مریخ، وانواتو: این بهترین کامنتی بود که از شما خواندم. دقیقا در این مورد همنگاه هستیم. اما باید ببینیم که کلمات چه هستند؟ آیا فکر کردن بدون کلمات ممکن است؟ اگر نه، آیا کلمات همان فکر هستند؟ آیا کلمات انحصاری هستند؟ اگر اینطور است پس آیا ارزش دارند؟ به همان کلمه ناموس که اشاره کرده اید بپردازیم. شما حتما به خاطر دارید که بنده در این سایت به دفعات نوشتم: این کلمه ناموس که با آن گاها آدم هم میکشید چه معنی دارد؟ بجز عربها و ایرانیها هیچ زبان دیگری این کلمه را ندارد. بنده در زبانهای آلمانی، فرانسه، انگلیسی، ایتالیایی و اسپانیایی حتی نتوانستم همردیفی برای این کلمه پیدا کنم. عنایت دارید؟ مطلب بسیار عمیق است. کلمات چه هستند و ارزششان چیست؟ آیا واقعا کلمات باعث درک میشوند و یا مانع از آن؟ سئوال بسیار جدی است و انرژی فراوانی میطلبد. اینطور نیست؟ با ارادت و مهر.
جمعه ۱۱ اسفند ۱۳۹۶ - ۱۶:۲۵
۳۴
tiger.man - هامبورگ، آلمان
من این مخملباف را چندان قبول ندارم اما انصافا نامه اش مفصل و واقع بینانه بود. خیلی از واقعیتهای تاریخی را عیان کرد. ایران تحت هیچ شرایطی نظام سلطنتی نخواهد دید چون مردم تجربه شیخ و شاه را دیدند و در عمل متوجه شدند که هیچ تفاوتی با هم ندارندو دیگر هرگز راضی به چنین نکبتی نخواهند بود. قبلا گفتم و باز هم میگم انسان ازاده هرگز قلاده شیخ و شاه را به گردن نخواهد اویخت.بنظرم فدرالیسمی بر مبنای حکومتی مرکزی پول واحد سیاست خارجی واحد ( البته بر مبنای احترام به همسایگان بخصوص و عدم دخالت و عدم اجازه دادن به دیگران در دخالت ) و ارتش واحد تنها راه حل اینده این کشور است و الا غیر این باشد تجزیه ایران از قطعیه. قراره ایران شاهنشاهی بشه شخصا ترجیح میدم خوزستان جدا بشه تا قلاده سگی یه شاه را به گردن بیاویزم.
جمعه ۱۱ اسفند ۱۳۹۶ - ۱۸:۴۷
۳۲
معلم فراری - کیف، اوکراین
[::تو خوبی بابا - ویاندن، بلژیک::]. دیگه این خبر هم تبدیل به بحث کنار مونده شده و کنار رفته.از جواب نوشتن به بی ارزش به اسم خوده .....ت نه سروکله زدن با تو که شناسوندن باطن سیاه و دروغگو و حقیر و فریبکارو ...ت به اونهایی که هنوز پی به ماهیت .... نبردن وگرنه تو ....کی باشی که بخوام وقت برات صرف کنم.تو خبرهای جدید هر زمان که وقت ایجاب کنه عین زلزله تو سرت خراب خواهم شد و....خوده حقیرت هم احساس کردی که چقدر موفق بودم.این تازه اول کاره.
جمعه ۱۱ اسفند ۱۳۹۶ - ۱۹:۰۷
۴۵
تو خوبی بابا - ویاندن، بلژیک
[::معلم فراری - کیف، اوکراین: بابا اینجا و این پست خیلی وقته بیات شده. شما تک سلولیها با بزرگوارت از فنلاند هنوز مشغول گریه کردن بر سر قبر خالی هستید. من با کفلی اسکندر دارم گپ جدی میزنم. برو خودتو عوص کن . این حرفها چیه میزنی؟! متوهم.
جمعه ۱۱ اسفند ۱۳۹۶ - ۲۱:۳۰
۴۵
تو خوبی بابا - ویاندن، بلژیک
[::معلم فراری - کیف، اوکراین: ماهیت!!! برو بابا. کسی اینجا دنبال ماهیت نیست . کامنتت رو بنویس برو. مخبطگری هم حد داره! ماهیت!!!
جمعه ۱۱ اسفند ۱۳۹۶ - ۲۱:۳۱
۵۸
Ahmad1345 - گوتنبرگ، سوئد

[::تو خوبی بابا - ویاندن، بلژیک::]. عزیز امیدوارم که حالت خوب باشه و به خاک هم دست بزنی طلا بشه! کامنت هات مثل همیشه, نکته سنج, به جا, پرمعنی و خواندنی! حالا باز بزن بزن سر این شاه و ملا بر قراره! بابا من در تظاهرات شرکت کردم, ولی اشتباه کردم, بچه بودم, ۱۳-۱۴ سال سنم بود. ولی کی چهل سال بعد رو میتونه پیش بینی کنه؟ ما دوست داریم مطلق گرا باشیم. فقط شاه بره همه چی درست میشه! شاه هم آدم بود و مطلق گرا. نیت خوبی داشت ولی فکر میکرد فقط خودش کار بلده. حالا هم که رفت و ماجرا خوب یا بد تموم شد. (ادامه دارد)
شنبه ۱۲ اسفند ۱۳۹۶ - ۱۲:۱۲
۵۸
Ahmad1345 - گوتنبرگ، سوئد

[::تو خوبی بابا - ویاندن، بلژیک::]. (ادامه) حالا این را نوشتم سلطنتی ها داد و بیداد راه میاندازند که "تقصیر تو بود که تظاهرات کردی, کمونیست, توده ای, ساندیس خور!". این دوستان محترم که ماشالله میدانستند ۳۰ - ۴۰ سال دیگر چه اتفاقاتی پیش میاید چرا از شاهنشاه خود دفاع نکردند؟(البته آنها که سنشان میرسد) وقتی ان شاه بیچاره با چشم گریان و دل بریان داشت فرار میکرد, چرا این دوستان به خیابانها نریختند و از او پشتیبانی نکردند؟ حتا خود شاه هم متوجه شده بود که طرفدارانش چمدانها را بستند, دلارها در جیبشان و بلیت در دستشان! در حال حاضر هم این دوستان جلوی اینترنت نشستند و کارشان شده بد و بیراه گفتن که "تقصیر کمونیستها بود, تقصیر مجاهدا بود, تقصیر تودی ها بود, تقصیر این بود تقصیر آن بود ". خلاصه تقصیر هر کس که بود تقصیر شماها که نبود! بنویس تا بخونیم و یاد بگیریم! خلاصه خیلی مخلصیم!.
شنبه ۱۲ اسفند ۱۳۹۶ - ۱۲:۱۳
۵۲
natasha1 - نیویورک، ایالات متحده امریکا
ای عوضی خائن مزدور خمینی تو تو ۱۷ سالگی چی می فهمیدی که با نظام کشور در افتادی. معلومه که مخت شستشو داده شده بود گیریم شکنجه هم شدی که البته پذیرفتنی نیست ولی مگه کوری یا کری ؟ نمی بینی حجم کشتار و شکنجه نظام عوضیی را که سر کار آوردی ؟ اگه تو عوضی شکنجه شدی الان ۸۰ میلیون ایرانی دارن شکنجه میشن و اضافه بر آن صدها هزار مردم درسوریه و عراق ولبنان در نتیجه سیاستهای دخالتی ایران کشته آواره و بی خانمان شده اند. عوضی وطنفروش تو یک فیلم از این اوضاع ساختی ؟ خائن کور شده کوری نمی بینی ایران شده پایگاه روسیه و پوتین ؟ مارکسیست عوضی کوری نمیبینی وضع ترکیه و افغانستان ناشی از دخالتهای حکومت فاسد دینی مارکسیستی ایران است؟ گیریم حکومت پهلوی با کودتا و توسط امریکا و انگلیس در ایران به وجود آمد اگر هم این باشد دستشان درد نکند اقلا مردم ایران ۵۰ سال مثل آدم زندگی کردند اگه به رای توی روس بود که ما الان شده بودیم چچن. پس خفه شو و بشین سر جات و سگ حکومت پهلوی به صد تا عین تو شرف دارد. انشا ء هات را هم واسه بابا پوتینت بنویس چون تو ایران امروز خریداری نداره. چیه وحشت کردی مردم پهلوی را دوست دارند ؟؟؟
دوشنبه ۱۴ اسفند ۱۳۹۶ - ۱۵:۴۳
۴۲
asal30 - بندرعباس، ایران
من هم از سلطنت طلبی خوشم نمیاد که یک فرد که با کودتای انگلیس روی کار اومده تا سالیان سال پادشاه باشه ولی الان اگر شاه نباشه و حکومت اسلامی نباشه چه حکومت دیگری باید سر کار بیاد؟ سید ممد حسینی با صوفی و سقراط افلاطونش بیاد؟ هیچ اینده روشنی نیست...رهبر موقتی که توسط رفنسجانی اومد شد دیکتاتور ماندنی خونخوار. *. من پدر بزرگم (پدر مادرم) زمان شاه تاجر بود و لنج داشت و مغازه و زمین و خانه بزرگ و با ساواک هم همکاری داشت..بعد از انقلاب خمینی اموالش رو مصادره کرد انداختش زندان هزار بار بردنش با چشم بند تیر هوایی زدن ترسوندنش و بعدش بیماری اعصاب گرفت ووسواسی شد تا اخر عمرش خرجش رو مادربزرگم با حقوق بازنشستگی معلمیش که اون زمان شاه استخدام شده بود داد..پدر بزرگم توی فقر و بدبختی فوت کرد . و من خمینی رو مقصر میدونم اون همه امولش رو چاپید...الان هم مادربزرگم با همون حقوق بازنشستگی روزگار میگذرونه. این مملکت بهش نمیاد جمهوری درست حسابی داشته باشه هرطوری باشه اخرش دیکتاتوریه.
‌سه شنبه ۱۵ اسفند ۱۳۹۶ - ۰۷:۱۴
نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.