دابسمش یک میلیونی یا درآمد سه میلیون در هفته

روزنامه ایران : نمی‌توان برای تبلیغات مانع تراشید، اما تبلیغ کردن چگونه و به چه قیمتی، مساله‌ای است که از مدت‌ها پیش موضوع بحث کارشناسان حوزه ارتباطات و همچنین جامعه شناسان و روانشناسان بوده است. با فراگیر شدن استفاده از شبکه‌های اجتماعی برخی اشخاص با جمع کردن فالوئر برای خود درآمدی میلیونی رقم زده‌اند. آن‌ها به سلبریتی تبدیل شده و حالا برای فروشندگان مختلف دست به تبلیغات می‌زنند، در حالی که نظارت چندانی بر کار آن‌ها نیست.
  بازار مکاره «استوری فروش»‌ها

قیمت استوری از ۲۰۰‌هزار تومان تا ۸۰۰‌هزار تومان، قیمت عکس تگ شده یک تا 1/5‌میلیون تومان، قیمت عکس به همراه رپرتاژ و معرفی برند از یک‌میلیون و ۷۰۰‌هزار تومان تا دو‌میلیون تومان؛ این روز‌ها فضای مجازی پر شده است از تبلیغات رنگارنگ پر هزینه. «آرمان» برای تهیه این گزارش مدتی به رصد فضای مجازی پرداخته و در این بین به شات‌های پخش شده تبلیغات دسترسی پیدا کرده است.

 
اکنون در فضای مجازی بازار تبلیغات بسیار داغ است، آن‌چنان که عده‌ای بدون کمترین سختی زیر باد خنک کولر نشسته و آب پرتقال به دست در هفته میلیون‌ها تومان از صفحات مجازی خود درآمد به دست می‌آورند؛ «شاخ‌های اینستاگرامی» که صرفا با پوشش‌های نامناسب برای خود فالوئر جمع کرده اند، بدون آنکه در عرصه‌های علمی، هنری، سیاسی، ورزشی و... استعدادی داشته باشند.
 
از سوی دیگر، پیج‌فروشی با فالوئر زیاد هم از دیگر فعالیت‌های این افراد است، به گونه‌ای که مدتی در یک صفحه فعالیت کرده و با انتشار عکس و فیلم برای خود فالوئر جمع می‌کنند و پس از مدتی همان پیج را به فروش می‌رسانند و دوباره روز از نو، روزی از نو! گرچه تبلیغات در فضای مجازی توسط سلبریتی‌ها جهان شمول است، اما اکنون در ایران وضعیت به گونه دیگری است، آن‌چنان که بدون سابقه کاری هم می‌توان کسب و کاری را در فضای مجازی راه انداخت و به راحتی لایک و کامنت جمع کرد. فقط کافی است که قید برخی مسائل را بزنیم.
 
البته نمی‌توان منکر نفوذ تبلیغات در گرداندن چرخه اقتصادی شد، چرا که مارکتینگ نیز اکنون به عنوان یک علم شناخته شده است، اما بهتر بود فضا به سمتی می‌رفت که میل به ادامه تحصیل در نسل جوان از بین نرود، چرا که ممکن است برخی نوجوانان و جوانان از مسیر درست منحرف شوند و تنها به فکر جذب فالوئر در دنیای مجازی به هر طریقی باشند.
 
البته باید این موضوع را کارشناسی کرد، چرا که نبود اشتغال نیز به این پدیده دامن زده است، تا جایی که برخی جوانان به دنبال راه‌های دیگری برای درآمد خود افتاده اند که تبعات ناگوار اجتماعی به همراه دارد. از سوی دیگر، جوانان تحصیلکرده نیز که وقت خود را صرف درس خواندن کرده اند اکنون بیکارند و با دیدن این نوع از کسب و کار دچار سرخوردگی شده‌اند.
 درآمد ۳ میلیونی در هفته!
بهمن سال گذشته پیجی را در اینستاگرام ساخت؛ با هدف باز کردن چشم افرادی که فکر می‌کنند باطن شاخ‌های مجازی با ظاهرشان یکی است. او اکنون بالغ بر ۵۸‌هزار دنبال‌کننده دارد که دیدگاهشان را نسبت به شاخ پندار‌ها تغییر داده است. یکی از ادمین‌های ضد شاخ‌ها در گفت‌و‌گو با «آرمان» می‌گوید: تبلیغ در فضای مجازی توسط افرادی که با زحمت سلبریتی شده اند، مشکلی ندارد، اما وقتی فردی معلوم نیست چه کسی است و از کجاست و با چند عکس از دوستان و مهمانی‌های خود آن هم با لباس‌های مثلا لاکچری و چند دابسمش معروف می‌شود و روزانه تبلیغ می‌گیرد اصلا قابل هضم و درک نیست.
 
او ادامه می‌دهد: بسیاری از جوانان تحصیلکرده بیکار هستند و نمی‌توانند آبرویشان را زیر پا گذاشته و این گونه از طریق فالوئر جمع کردن در فضای مجازی به شهرت رسیده و کسب درآمد کنند. به همین دلیل سعی کردم با ساختن این پیج ثابت کنم که پشت پرده چیز دیگری است، چرا که قشر خاصی از جوانان راه راحتی را برای پول در آوردن انتخاب کرده‌اند. آن‌ها با لباس‌های نامناسب از خود عکس و ویدئو پخش می‌کنند و اصلا آبرو، خانواده و فامیل برای آن‌ها جایگاهی ندارد.
 
بسیاری از آن‌ها در هفته سه‌میلیون تومان درآمد دارند. این ادمین که هویت پنهانی دارد، در این باره می‌گوید: نمی‌خواهم خود را مشهور کنم، وگرنه هیچ‌فرقی با دیگران نخواهم داشت. از سوی دیگر، بنده مطالبی را در پیج خود می‌گذارم که از پیج‌های عمومی دیگران است و پنهانی از فردی عکس نگرفته و منتشر نمی‌کنم. بر همین اساس از چیزی نمی‌ترسم، گرچه بار‌ها و بار‌ها بنده را به شکایت کردن تهدید کرده اند، اما بهتر است این افراد در ابتدا تصاویر و رفتار‌های غیر قابل انتشار خود را از صفحات مجازی پاکسازی کنند و بعد به شکایت از من بپردازند.
 
شاخ پندار‌ها تنها کاری که می‌توانند انجام دهند هک کردن پیج من است که آن هم اهمیتی ندارد. او درباره اتحاد ضد شاخ‌ها اظهار می‌کند: بنده تنها یک کانال تلگرام و یک پیج اینستاگرام دارم و با بقیه دوستانی که در این راستا فعالیت می‌کنند متحد هستم و گاهی با همدیگر همفکری داریم.
 دابسمش یک‌میلیون تومان!
از او می‌پرسیم چگونه به این فکر افتاد که هویت اصلی شاخ‌های مجازی را آشکار کند؛ می‌گوید: من چندین بار پیج زده و هک شدم، چون امنیت پیجم صفر بود. از آن زمان مصمم شدم تا در این زمینه به صورت گسترده فعالیت کنم، چرا که دیدم برخی از اطرافیانم عکس‌های یکی دو شاخ مجازی را برای من فرستادند و افسوس زندگی آن‌ها را خوردند، حتی به دلیل فالو بک دادن یکی از شاخ پندار‌ها کم مانده بود گریه کنند! آن زمان بود که به عمق فاجعه پی بردم، چون وضعیت زندگی شاخ‌های مجازی برای جمع کردن فالوئر و گرفتن تبلیغات صرفا تظاهر است، افرادی که حتی چهره خود را قبول ندارند و با عمل جراحی می‌خواهند که شبیه یک انسان دیگر شوند.
 
گرچه با عمل جراحی زیبایی مخالف نیستم، اما شبیه فرد دیگری شدن ناشی از مشکلات روانی است. او درباره تجارت با صفحات مجازی عنوان می‌کند: در این زمینه قیمت تبلیغات متغیر است، ولی برای یک روز از صد‌هزار تومان کمتر نیست. بعضی صفحات مجازی که در سطح من فالوئر دارند هزینه تبلیغاتشان حدود ۷۰ تا ۸۰‌هزار تومان است و برخی دیگر که فالوئر آن‌ها حدود نیم‌میلیون نفر است روزانه حدود ۲۰۰ تا ۲۵۰‌هزار تومان برای تبلیغات می‌گیرند. این ادمین با بیان اینکه هر قدر تعداد لایک و کامنت‌ها بیشتر باشد موجب بالا رفتن قیمت تبلیغات می‌شود، می‌گوید: قیمت تبلیغات با دابسمش هم متفاوت است و تقریبا حدود یک‌میلیون تومان است.
 ترویج فرهنگ مصرف‌گرایی با دلالی مجازی
مریم ۲۹‌ساله است و مدرک کارشناسی ارشد حقوق از دانشگاه شهید بهشتی دارد. او یکی از کاربران فضای مجازی است و درباره تبلیغات در صفحات شاخ‌پندار‌های مجازی می‌گوید: این افراد کار مولدی ندارند، یعنی روانشناس، پزشک، تور لیدر، وکیل، تولیدکننده و... نیستند که در بحث خدمات و حتی ارائه کالا‌هایی مانند مبل، میز و... تبلیغات داشته باشند.
 
او ادامه می‌دهد: آن‌ها در واقع دلال دنیای مجازی هستند که فرهنگ مصرف‌گرایی را گسترش می‌دهند و می‌خواهند غیر مستقیم به مخاطبان خود بگویند که اگر فلان رستوران نروی نصف عمرت بر فناست یا اگر در فلان ظرف چای نخوری طعم واقعی چای را نمی‌فهمی! مریم می‌افزاید: مخاطبان عادی هم با دیدن این تصاویر در فضای مجازی کمبود‌هایی را حس می‌کند و به تدریج با خود می‌گوید که چرا من این چیز‌ها را ندارم. از این رو با فالو کردن این افراد قصد دارند که میل به زندگی لاکچری را در خود زنده نگه دارند. به عبارت دیگر شاخ‌های مجازی می‌خواهند با نشان دادن خلأ‌های مردم مثل زندگی پر از عشق، زندگی لاکچری و پر از سفر برای خود فالوئر جمع کنند و میزان درآمد خود را بالا ببرند.
 تبلیغات بیشتر با افزایش فالوئر
«به نظر من به شخصیت و روحیه شخص برمی گردد که از چه راهی درآمدزایی کند، اما پول درآوردن شاخ پندار‌های مجازی از طریق صفحات عمومی روحیات و شخصیت پایینی می‌خواهد.» این‌ها را فرزین ۳۱‌ساله، دانشجوی آی تی به «آرمان» می‌گوید. او ادامه می‌دهد: بیشتر اشخاص نیاز به دیده شدن دارند، اما تفاوتی که شاخ پندار‌ها با دیگر افراد در این زمینه دارند این است که از هر طریقی دیده شوند برایشان تفاوتی ندارد. آن‌ها فقط می‌خواهند با افزایش فالوئر تبلیغات بیشتری بگیرند.
 ضرورت فرهنگسازی
مهدی ۳۱ ساله، کارشناس ارشد مهندسی صنایع، یکی از کاربران دنیای مجازی است و در این باره می‌گوید: به نظر من تبلیغات شاخ پندار‌ها تبعات منفی دارد، چون حداقل خیلی‌ها را ترغیب به این نوع کار‌ها و این مدل پول درآوردن می‌کند که حتی اگر موفق هم نشوند قطعا از راه به در می‌شوند. به نظرم موثرترین راه برای مقابله با این نوع تجارت از طریق شاخ پندار‌ها فرهنگسازی است.
رأی دهید
دیدگاه خوانندگان
۴۲
paksan - ایران، ایران
گزارش مسخره ای بود. الان تابلوهای و بیلبوردهای شهری رو چطوری قیمت گذاری و میلیاردی شهرداری پول میگیره؟ همینه دیگه. اونجا هم دم چهارراه ولیعصر باشه یا اسلام آباد غرب قیمتش فرق میکنه و فقط و فقط هم تعداد ببیننده و رهگزار موثر هستش در قیمت. اینجا هم تعداد آدمهایی که در این پیج هستند مهم هستش برای قیمت تبلیغات. مشکل اساسی تو ایران بیکاری و سپس نداشتن سرگرمی درست برای جوانهاست. خانواده ها چیکار کنند با یه جوانی که بیکاره هرجا میره احتمال معتاد شدن و هزار بلا هست خوب ماهی ۵۰ یا ۱۰۰هزار هزینه میکنند اینترنت میدن دست بچه خوب اینم فیلم میگیره از خودش و سرش گرمه و از طرفی این ارزان ترین راه تفریح کردن شدن. مملکت از هم پاچیده و رهبرش و نهادهای ثروتمند کشور دست کسایی هستش که سرشون تو سوریه و یمن و عراق و دلالی اسلحه و زدو بندهای پول نفت و سایر شرکتها و معادن کشور هستش و کسی توجه نداره که اگر مثلا اینترنت نباشه میخوان چیکار کنند. تازه اول بدبختی حکومت وقتیه که بخوان این سرگرمی رو هم ببندن و اون موقع است که سیل بیکارها میریزه تو خیابونا و اونجاست که واویلا میشه
دوشنبه ۷ اسفند ۱۳۹۶ - ۲۳:۰۱
۳۸
scandal - برلین، آلمان
اصلآ به شما و من چه مربط که مردم و یا شرکتها چگونه امرار ومعاش می کنند!؟
‌سه شنبه ۸ اسفند ۱۳۹۶ - ۰۰:۰۳
۳۷
پریستوک - تهران، ایران
من از این مقاله حمایت می کنم. جوونهای بی اخلاق و تبل و بیکاره معتاد به اینترنت به قول این مقاله غیر مولد مثل انگل رشد می کنند و باعث عقب ماندگی علمی و فرهنگی و اقتصادی کشور می شن. از طرفی این بیماری مسری هستش که تظاهر به غیر بودن و افسوس زندگی دیگران رو خوردن و رقابت در انجام عمل های زیبایی و سر و وضع عجیب غریب. بله جوان ها دلخوشی ندارند و جذب اینگونه فعالیت ها می شن مورد قبوله. اما پشت بسیاری از همین شاخهای اینستاگرام سپاه هستش و اینها برای عقب مانده نگه داشتن ملت جامعه ما ماموریت دارند.
‌سه شنبه ۸ اسفند ۱۳۹۶ - ۰۹:۲۰
۳۷
پریستوک - تهران، ایران
از طرفی جوون ها با جذب شدن و علاقمندی به اینگونه فعالیت ها خوشی های خودشون هم تباه می کنند. یه مسافرت با خواهرم رفتم تا می خواستم غذا بخورم دست نزن نزن دکور میز به هم میریزه می خوام عکس بگیرم بزارم رو اینستاگرام بزار اون یکی غذا رو هم که سفارش دادیم بیاره مردم نگن میزمون خلوت بود. یه تولد من و دعوت کرد به جای شادی و رقص و بگو بخند تمام مدت همه رو نشونده بود از خودش عکس و فیلم می گرفت و عربده می کشید که عکس و فیلم دلخواهش رو تهیه نکرده و به زور از تن من لباس اسپرت من رو درآورده بودن و یک لباس فوق العاده زشتی که بدن من رو زشت کرده بود که عکس و فیلمشون به هم نریزه تنم کرده بودند و تا ساعت 12 شب به کسی هم اجازه خوردن چیزی رو نمی داد و همه ضعف کرده بودیم و خودم رو لعنت می کردم که چرا وارد جمع همچین جوونور و دوستاش شدم. شما به من بگید آیا مفهوم شادی و دورهمی این شده؟ این تازه یک نمونه از نیمه شاخ های اینستاگرام است. خدا به داد شاخ ها برسه و کلا صورت خودش و زیبایی خدادادیش رو با تزریق از بین برده چون فکر می کنه لب هرچی گنده تر باشه خوشگل تره. خب عامل این بیماری روحی مسری از اول چه کسی بوده؟
‌سه شنبه ۸ اسفند ۱۳۹۶ - ۰۹:۳۱
نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.