پزشکی قانونی و قصور در توضیح و تعیین علت مرگ آیتالله هاشمی رفسنجانی
رأی دهید
آیتالله هاشمی رفسنجانی در تاریخ ۱۹ دی ۱۳۹۵ در سن ۸۲ سالگی در تهران درگذشت. این خبر انعکاس جهانی یافت و بیش از خود خبر، همه میخواستند و هنوز هم مشتاقند بدانند، چرا و چگونه.
در یک سالی که از درگذشت یکی از قویترین و با نفوذترین سیاستمدار نظام جمهوری اسلامی ایران میگذرد، درخصوص فوت ایشان سوالات و شبهات بسیاری مطرح شده و حتی عدهای ایشان را قربانی زاویه گرفتن با ارکان قدرت مطلقه ولایت فقیه دانسته و او را شهید مینامند. در این مقاله مروری خواهیم داشت به چند سوال اساسی که نیاز به پاسخ صریح و روشن داشته و دارند.
سوال اول: علت مرگ آقای هاشمی "ایست قلبی " عنوان شده است. این ادعا تا چه حد قابل قبول و صحیح است؟
در تمام مطالب منتشر شده، علت فوت آقای هاشمی رفسنجانی "ایست قلبی" عنوان شده است. از دیدگاه علم پزشکی قانونی عنوان "ایست قلبی" مطلقا نمیتواند علت مرگ عنوان شود و استفاده از آن برای صدور جواز دفن توسط هیچ پزشک معالج یا پزشکی قانونی کافی و مقبول نیست و صدور جواز دفن با این عنوان خلاف قانون و مغایر اخلاق پزشکی است.
ایست قلبی عنوانی کلی است که در پزشکی قانونی از آن به عنوان حالت فیزیوژیک بدن انسان، در لحظه وقوع مرگ استفاده میشود. این حالت فیزیولوژیک میتواند علل متعدد داشته باشد، مثل بیماری عروقی قلب، حمله قلبی، بیماریهای عضلانی قلب، بیماریهای مادرزادی قلبی، التهاب حاد عضله قلب، عفونت، برق گرفتگی، مسممومیت دارویی، خونریزی شدید، غرق شدگی و دلایل دیگر.
در پزشکی قانونی به وضعیت فیزیولوژیک متوفی در زمان مرگ، Mode مرگ میگویند که مطقا برای توضیح علت مرگ واضح، کافی و وافی نیست. بگذارید با مثالی این مسئله را قدری بیشتر توضیح دهم. اگر در جواز دفن یک متوفی علت مرگ "شوک ناشی از خونریزی شدید" مکتوب و عنوان شود، در واقع فقط از یک اصطلاح و حالت فیزیولوژیک نامفهموم برای توضیح و توجیه علت اصلی (cause)مرگ استفاده شده است که قابل قبول نیست. در واقع، در موارد مرگ مشکوک، وظیفه پزشکی قانونی این است که با معاینه و کالبد شکافی دقیق، علت مرگ را تعیین کند نه حالت فیزیولوژیک زمان مرگ را و لازم است علت اصلی مرگ در جواز دفن به دقت و صراحت اعلام و بیان شود.
در این مثال (شوک ناشی از خونریزی شدید)، پزشکی قانونی باید با کالبد شکافی دقیق، تعیین و گزارش کند که آیا شوک منجر به مرگ، ناشی از خونریزی داخلی بوده یا خارجی؟ اگر خونریزی داخلی بوده آیا به دلیل ضربه به احشاء و عروق ایجاد شده است یا مثلا پارگی عروق به دلیل بیماری داخلی و خودبخود بوده است؟ اگر خونریزی خارجی بوده است، لازم است محل خونریزی و میزان و علت آن، مانند آسیب عروق با جسم برنده یا اصابت گلوله و غیره تعیین و مشخص گردد و کاملا توضیح داده شود که این خونریزی چرا و چگونه و تحت چه شرایطی پیش آمده است.
آنچه در مورد علت فوت آقای هاشمی رفسنجانی مطرح شده یعنی ایست قلبی یقینا علت فوت ایشان را توضیح نمیدهد و در مرحله تعریفMode مرگ متوقف مانده است. ایست قلبی دلایل متفاوت دارد که لازم بود با کالبد شکافی علت اصلی آن مشخص شود. متاسفانه در این مورد کوتاهی شده و سوال اصلی خانواده و بسیاری از دوستداران ایشان کماکان بیپاسخ مانده است.
ممکن است برخی بخواهند با توجه به سن بالای آقای هاشمی رفسنجانی در هنگام مرگ، فوت ایشان را طبیعی و قابل قبول بدانند ولی فارغ از سن متوفی، شرایط پیرامون مرگ، تعیین میکنند که آیا یک مرگ مشکوک است یا طبیعی. فوت آقای هاشمی رفسنجانی با توجه به شرایط محیطی زمان مرگ، یقینا در زمره مرگهای مشکوک قرار میگیرد و معاینه جسد ایشان و صدور جواز دفن مطمئنا در حیطه وظایف پزشکی قانونی قرار میگیرد.
با توجه به مسئولیت پزشکی قانونی در تعیین علت مرگ، خصوصا در مورد مرگهای مشکوک، اگر جواز دفن ایشان خارج از سازمان پزشکی قانونی صادر شده باشد، یقینا تخلف واضح پزشکی صورت گرفته و این امر قابل پیگرد قانونی است. به یاد داشته باشیم که ارجاع فوتهای مشکوک به پزشکی قانونی (فوتهایی که به هر دلیلی غیر منتظره و غیر قابل توجیهند و مطلقا ربطی به سن متوفی ندارند) وظیفه اصلی مراجع قضایی است و در این مورد اگر دست پزشکان قانونی از معاینه و بررسی پیکر آیتالله هاشمی رفسنجانی کوتاه شده باشد، یقینا دستور از بالا، منجر به این کوتاهی و قصور در تعیین علت فوت او شده و لازم است مشخص شود چرا.
با توجه به موارد فوق، اینجانب به عنوان پزشک قانونی و مدیر کل سابق مرکز پزشکی قانونی استان هرمزگان صدور جواز دفن آقای هاشمی رفسنجانی را با عنوان ایست قلبی، کاملا غیر قابل قبول و صادر کننده چنین جواز دفنی را مقصر و مجرم میدانم و یقینا بر اساس ضوابط قانونی جاری و حاکم در ایران، قصور پزشکی رخ داده است و خانواده آقای هاشمی رفسنجانی حق دارند و میتوانند پیگیر آن باشند.
من مطلقا قصد القا شبهه در خصوص مرگ آقای هاشمی رفسنجانی را ندارم، ولی از نظر علم پزشکی قانونی، مرگ ایشان بر اثر همان ایست قلبی که مطرح شده را میتوان با اتصال جریان برق قوی به آب استخری که در آن مشغول شنا بودهاند (حتی برای چند ثانیه) توجیه کرد. جریان برقی قوی، مطلقا آثار ظاهری بروی بدن متوفی بجا نخواهد گذاشت وعاملان آن میتوانند شواهد را براحتی و در چند دقیقه جمع و جور کنند.
با توجه به شرایط فوت آقای هاشمی رفسنجانی، سناریوهای متعددی را میتوان در مورد علت فوت ایشان تصور و مطرح کرد که قتل عمد، بدون بجا گذاشتن آثاری روی بدن و محیط اطراف رخ داده باشد. از طرف دیگر ممکن است واقعا ایشان به دلیل کهولت سن هنگام شنا دچار ضایعه قلبی و مرگ ناگهانی شده باشند- بدون دخالت هیچ عامل خارجی. اینجا است که نقش پزشکی قانونی اهمیت پیدا میکند و نبود گزارش دقیق پزشکی قانونی در مورد علت فوت، بر شایعات مختلف دامن زده و میزند.
نکته بسیار مهم دیگری که تعیین آن یقینا وظیفه پزشکی قانونی و کارآگاهان قضایی است، چیزی است که در پزشکی قانونی شیوه مرگ (Manner) مینامیم.
در هر مرگ مشکوکی پزشکی قانونی باید با تحقیقات لازم و کافی تعیین کند آیا مرگ تصادفی بوده یا ناشی از قتل و جنایت، خودکشی بوده یا طبیعی. این هم نکته دیگری در مورد مرگ آقای هاشمی رفسنجانی است که به دلیل عدم کالبد شکافی و تحقیقات مکفی، مبهم باقی مانده است.
متاسفانه اینجانب با توجه به سوابق حرفهای خود در پزشکی قانونی، علت فوت آقای هاشمی رفسنجانی را کاملا نامشخص میدانم و بیان ایست قلبی به عنوان علت فوت ایشان را فقط بازی با کلمات برای توجیه میدانم.
سوال دوم: ادعا شده که میزان مواد رادیو اکتیو در پیکر آقای هاشمی رفسنجانی ده برابر معمول بوده است. این مسئله چه اهمیتی دارد و به معنی چیست؟
در باره مقادیر بیش از حد رادیو اکتیو در پیکر آقای هاشمی رفسنجانی و برخی اعضای خانواده ایشان متاسفانه هیچ اطلاع دقیقی در دست نیست. ما روزانه در دنیایی مملو از مواد رادیو اکتیو زندگی میکنیم و بطور طبیعی بدن ما حاوی مقادیری ماده رادیو اکتیو است چون مرتبا مقادیر بسیار ناچیزی ماده رادیو اکتیو مینوشیم، میخوریم و تنفس میکنیم.
طور متوسط سالانه سه دهم میلی سیورت (mSv) رادیو اکتیو وارد بدن یک انسان بالغ میشود که حدود یک دهم اشعه رادیواکتیوی است که از پرتوهای کیهانی وارد بدن ما میشود. اتمهای رادیو اکتیوی مانند پتاسیم ۴۰، کربن ۱۴ ، اورانیم ۲۳۸ ، پولونیوم ۲۱۰ و سرب ۲۱۰ در بدن ما یافت میشوند ولی مقدار این مواد رادیو اکتیو بسیار ناچیز و تاثیر مخرب آنها بر بدن ما بسیار اندک است.
نکته مهم این است که این مقدار رادیو اکتیو در پیکر آقای هاشمی رفسنجانی کاملا غیرطبیعی است (آنطور که ادعا شده است، ده برابر معمول، که مقدار آن نیز مشخص نشده است)، و لازم است با تحقیقات جامع و دقیق، منشاء و علت آن پیدا شود. یقینا این مسمومیت خفیف آقای هاشمی و خانواده محترم ایشان با رادیو اکتیو، عادی نیست و لازم است تعیین و مشخص شود این مسمومیت چرا، چگونه و در طول چه مدتی ایجاد شده است.
برای ایجاد مسمومیت حاد با ماده رادیواکتیو، که میتواند در عرض چند روز تا چند هفته منجر به مرگ شود، مقادیر بسیار بیشتری لازم است (بیشتر از یک سیورت) و یقینا مسئله مسمومیت حاد و شدید در مورد آقای هاشمی رفسنجانی و خانواده ایشان مطرح نیست، اما باید مشخص شود مواد رادیو اکتیو چگونه به منزل و یا محل کار ایشان راه پیدا کرده است. دیگر اینکه با تعیین نوع ماده رادیو اکتیو یافت شده در بدن ایشان، باید مشخص شود، آیا این مواد رادیواکتیو در داخل ایران قابل تولید و در دسترس هستند یا احیانا منشاء خارجی دارند.
تنها نکتهای که در مورد وجود ماده رادیو اکتیو در پیکر آقای هاشمی میتوان متصور شد، مسمومیت عمدی، خفیف و مزمن است، زیرا این نوع مسمومیت بتدریج با آسیب زدن به ساختار مولکول دی ان آ، منجر به بروز انواع سرطان میشود بدون اینکه اثری از مسمومیت با مواد رادیواکتیو مشاهده و ثبت گردد.
در صورت بروز چنین سرطانی، همه باور خواهند کرد که فرد مسموم شده با مواد رادیو اکتیو، به دلیل سرطان و مرگ طبیعی فوت کرده است و یقینا این مسمومیت خفیف با ماده رادیواکتیو نمیتواند مثل مسمومیت حاد منجر به آسیب جدی و از کار افتادن بافتها و نسوج بدن شود.
سوال سوم: آیا علت ایست قلبی آقای هاشمی رفسنجانی میتواند مسمومیت عنوان شده با ماده رادیو اکتیو باشد؟
با توجه به اطلاعات علمی موجود، حتی ده برابر مقدار طبیعی ماده رادیو اکتیو نمیتواند عامل و توجیه کننده مرگ و ایست قلبی آیت الله هاشمی رفسنجانی باشد.
با توجه اطلاعات و شواهدی که در مورد فوت آقای هاشمی رفسنجانی در دست است، بعنوان یک پزشک قانونی، علت مرگ ایشان را کاملا نامعلوم و مبهم میدانم و مسئولیت این ابهام را نیز کسانی میدانم که علیرغم درخواست خانواده و دوستداران ایشان، بدون انجام کالبد شکافی، ترجیح دادهاند پیکر ایشان را در اسرع وقت دفن نمایند.
در صورتی که حتی پزشکی قانونی، جواز دفن ایشان را با انجام معاینه ظاهری و بدون کالبد شکافی صادر کرده باشد، ارائه تصویر جواز دفن صادر شده، میتواند اطلاعات بیشتری را در اختیار همه قرار دهد.
امیدوارم با نبش قبر و مطالعه دقیق علمی و کالبد شکافی پیکر آقای هاشمی رفسنجانی و با حضور متخصصین پزشکی قانونی بین المللی و انجام آزمایشهای لازم در آزمایشگاههای معتبر علمی جهان، علت اصلی فوت ایشان مشخص و علنی گردد.
در یک سالی که از درگذشت یکی از قویترین و با نفوذترین سیاستمدار نظام جمهوری اسلامی ایران میگذرد، درخصوص فوت ایشان سوالات و شبهات بسیاری مطرح شده و حتی عدهای ایشان را قربانی زاویه گرفتن با ارکان قدرت مطلقه ولایت فقیه دانسته و او را شهید مینامند. در این مقاله مروری خواهیم داشت به چند سوال اساسی که نیاز به پاسخ صریح و روشن داشته و دارند.
سوال اول: علت مرگ آقای هاشمی "ایست قلبی " عنوان شده است. این ادعا تا چه حد قابل قبول و صحیح است؟
در تمام مطالب منتشر شده، علت فوت آقای هاشمی رفسنجانی "ایست قلبی" عنوان شده است. از دیدگاه علم پزشکی قانونی عنوان "ایست قلبی" مطلقا نمیتواند علت مرگ عنوان شود و استفاده از آن برای صدور جواز دفن توسط هیچ پزشک معالج یا پزشکی قانونی کافی و مقبول نیست و صدور جواز دفن با این عنوان خلاف قانون و مغایر اخلاق پزشکی است.
ایست قلبی عنوانی کلی است که در پزشکی قانونی از آن به عنوان حالت فیزیوژیک بدن انسان، در لحظه وقوع مرگ استفاده میشود. این حالت فیزیولوژیک میتواند علل متعدد داشته باشد، مثل بیماری عروقی قلب، حمله قلبی، بیماریهای عضلانی قلب، بیماریهای مادرزادی قلبی، التهاب حاد عضله قلب، عفونت، برق گرفتگی، مسممومیت دارویی، خونریزی شدید، غرق شدگی و دلایل دیگر.
در پزشکی قانونی به وضعیت فیزیولوژیک متوفی در زمان مرگ، Mode مرگ میگویند که مطقا برای توضیح علت مرگ واضح، کافی و وافی نیست. بگذارید با مثالی این مسئله را قدری بیشتر توضیح دهم. اگر در جواز دفن یک متوفی علت مرگ "شوک ناشی از خونریزی شدید" مکتوب و عنوان شود، در واقع فقط از یک اصطلاح و حالت فیزیولوژیک نامفهموم برای توضیح و توجیه علت اصلی (cause)مرگ استفاده شده است که قابل قبول نیست. در واقع، در موارد مرگ مشکوک، وظیفه پزشکی قانونی این است که با معاینه و کالبد شکافی دقیق، علت مرگ را تعیین کند نه حالت فیزیولوژیک زمان مرگ را و لازم است علت اصلی مرگ در جواز دفن به دقت و صراحت اعلام و بیان شود.
در این مثال (شوک ناشی از خونریزی شدید)، پزشکی قانونی باید با کالبد شکافی دقیق، تعیین و گزارش کند که آیا شوک منجر به مرگ، ناشی از خونریزی داخلی بوده یا خارجی؟ اگر خونریزی داخلی بوده آیا به دلیل ضربه به احشاء و عروق ایجاد شده است یا مثلا پارگی عروق به دلیل بیماری داخلی و خودبخود بوده است؟ اگر خونریزی خارجی بوده است، لازم است محل خونریزی و میزان و علت آن، مانند آسیب عروق با جسم برنده یا اصابت گلوله و غیره تعیین و مشخص گردد و کاملا توضیح داده شود که این خونریزی چرا و چگونه و تحت چه شرایطی پیش آمده است.
آنچه در مورد علت فوت آقای هاشمی رفسنجانی مطرح شده یعنی ایست قلبی یقینا علت فوت ایشان را توضیح نمیدهد و در مرحله تعریفMode مرگ متوقف مانده است. ایست قلبی دلایل متفاوت دارد که لازم بود با کالبد شکافی علت اصلی آن مشخص شود. متاسفانه در این مورد کوتاهی شده و سوال اصلی خانواده و بسیاری از دوستداران ایشان کماکان بیپاسخ مانده است.
ممکن است برخی بخواهند با توجه به سن بالای آقای هاشمی رفسنجانی در هنگام مرگ، فوت ایشان را طبیعی و قابل قبول بدانند ولی فارغ از سن متوفی، شرایط پیرامون مرگ، تعیین میکنند که آیا یک مرگ مشکوک است یا طبیعی. فوت آقای هاشمی رفسنجانی با توجه به شرایط محیطی زمان مرگ، یقینا در زمره مرگهای مشکوک قرار میگیرد و معاینه جسد ایشان و صدور جواز دفن مطمئنا در حیطه وظایف پزشکی قانونی قرار میگیرد.
با توجه به مسئولیت پزشکی قانونی در تعیین علت مرگ، خصوصا در مورد مرگهای مشکوک، اگر جواز دفن ایشان خارج از سازمان پزشکی قانونی صادر شده باشد، یقینا تخلف واضح پزشکی صورت گرفته و این امر قابل پیگرد قانونی است. به یاد داشته باشیم که ارجاع فوتهای مشکوک به پزشکی قانونی (فوتهایی که به هر دلیلی غیر منتظره و غیر قابل توجیهند و مطلقا ربطی به سن متوفی ندارند) وظیفه اصلی مراجع قضایی است و در این مورد اگر دست پزشکان قانونی از معاینه و بررسی پیکر آیتالله هاشمی رفسنجانی کوتاه شده باشد، یقینا دستور از بالا، منجر به این کوتاهی و قصور در تعیین علت فوت او شده و لازم است مشخص شود چرا.
با توجه به موارد فوق، اینجانب به عنوان پزشک قانونی و مدیر کل سابق مرکز پزشکی قانونی استان هرمزگان صدور جواز دفن آقای هاشمی رفسنجانی را با عنوان ایست قلبی، کاملا غیر قابل قبول و صادر کننده چنین جواز دفنی را مقصر و مجرم میدانم و یقینا بر اساس ضوابط قانونی جاری و حاکم در ایران، قصور پزشکی رخ داده است و خانواده آقای هاشمی رفسنجانی حق دارند و میتوانند پیگیر آن باشند.
من مطلقا قصد القا شبهه در خصوص مرگ آقای هاشمی رفسنجانی را ندارم، ولی از نظر علم پزشکی قانونی، مرگ ایشان بر اثر همان ایست قلبی که مطرح شده را میتوان با اتصال جریان برق قوی به آب استخری که در آن مشغول شنا بودهاند (حتی برای چند ثانیه) توجیه کرد. جریان برقی قوی، مطلقا آثار ظاهری بروی بدن متوفی بجا نخواهد گذاشت وعاملان آن میتوانند شواهد را براحتی و در چند دقیقه جمع و جور کنند.
با توجه به شرایط فوت آقای هاشمی رفسنجانی، سناریوهای متعددی را میتوان در مورد علت فوت ایشان تصور و مطرح کرد که قتل عمد، بدون بجا گذاشتن آثاری روی بدن و محیط اطراف رخ داده باشد. از طرف دیگر ممکن است واقعا ایشان به دلیل کهولت سن هنگام شنا دچار ضایعه قلبی و مرگ ناگهانی شده باشند- بدون دخالت هیچ عامل خارجی. اینجا است که نقش پزشکی قانونی اهمیت پیدا میکند و نبود گزارش دقیق پزشکی قانونی در مورد علت فوت، بر شایعات مختلف دامن زده و میزند.
نکته بسیار مهم دیگری که تعیین آن یقینا وظیفه پزشکی قانونی و کارآگاهان قضایی است، چیزی است که در پزشکی قانونی شیوه مرگ (Manner) مینامیم.
در هر مرگ مشکوکی پزشکی قانونی باید با تحقیقات لازم و کافی تعیین کند آیا مرگ تصادفی بوده یا ناشی از قتل و جنایت، خودکشی بوده یا طبیعی. این هم نکته دیگری در مورد مرگ آقای هاشمی رفسنجانی است که به دلیل عدم کالبد شکافی و تحقیقات مکفی، مبهم باقی مانده است.
متاسفانه اینجانب با توجه به سوابق حرفهای خود در پزشکی قانونی، علت فوت آقای هاشمی رفسنجانی را کاملا نامشخص میدانم و بیان ایست قلبی به عنوان علت فوت ایشان را فقط بازی با کلمات برای توجیه میدانم.
سوال دوم: ادعا شده که میزان مواد رادیو اکتیو در پیکر آقای هاشمی رفسنجانی ده برابر معمول بوده است. این مسئله چه اهمیتی دارد و به معنی چیست؟
در باره مقادیر بیش از حد رادیو اکتیو در پیکر آقای هاشمی رفسنجانی و برخی اعضای خانواده ایشان متاسفانه هیچ اطلاع دقیقی در دست نیست. ما روزانه در دنیایی مملو از مواد رادیو اکتیو زندگی میکنیم و بطور طبیعی بدن ما حاوی مقادیری ماده رادیو اکتیو است چون مرتبا مقادیر بسیار ناچیزی ماده رادیو اکتیو مینوشیم، میخوریم و تنفس میکنیم.
طور متوسط سالانه سه دهم میلی سیورت (mSv) رادیو اکتیو وارد بدن یک انسان بالغ میشود که حدود یک دهم اشعه رادیواکتیوی است که از پرتوهای کیهانی وارد بدن ما میشود. اتمهای رادیو اکتیوی مانند پتاسیم ۴۰، کربن ۱۴ ، اورانیم ۲۳۸ ، پولونیوم ۲۱۰ و سرب ۲۱۰ در بدن ما یافت میشوند ولی مقدار این مواد رادیو اکتیو بسیار ناچیز و تاثیر مخرب آنها بر بدن ما بسیار اندک است.
نکته مهم این است که این مقدار رادیو اکتیو در پیکر آقای هاشمی رفسنجانی کاملا غیرطبیعی است (آنطور که ادعا شده است، ده برابر معمول، که مقدار آن نیز مشخص نشده است)، و لازم است با تحقیقات جامع و دقیق، منشاء و علت آن پیدا شود. یقینا این مسمومیت خفیف آقای هاشمی و خانواده محترم ایشان با رادیو اکتیو، عادی نیست و لازم است تعیین و مشخص شود این مسمومیت چرا، چگونه و در طول چه مدتی ایجاد شده است.
برای ایجاد مسمومیت حاد با ماده رادیواکتیو، که میتواند در عرض چند روز تا چند هفته منجر به مرگ شود، مقادیر بسیار بیشتری لازم است (بیشتر از یک سیورت) و یقینا مسئله مسمومیت حاد و شدید در مورد آقای هاشمی رفسنجانی و خانواده ایشان مطرح نیست، اما باید مشخص شود مواد رادیو اکتیو چگونه به منزل و یا محل کار ایشان راه پیدا کرده است. دیگر اینکه با تعیین نوع ماده رادیو اکتیو یافت شده در بدن ایشان، باید مشخص شود، آیا این مواد رادیواکتیو در داخل ایران قابل تولید و در دسترس هستند یا احیانا منشاء خارجی دارند.
تنها نکتهای که در مورد وجود ماده رادیو اکتیو در پیکر آقای هاشمی میتوان متصور شد، مسمومیت عمدی، خفیف و مزمن است، زیرا این نوع مسمومیت بتدریج با آسیب زدن به ساختار مولکول دی ان آ، منجر به بروز انواع سرطان میشود بدون اینکه اثری از مسمومیت با مواد رادیواکتیو مشاهده و ثبت گردد.
در صورت بروز چنین سرطانی، همه باور خواهند کرد که فرد مسموم شده با مواد رادیو اکتیو، به دلیل سرطان و مرگ طبیعی فوت کرده است و یقینا این مسمومیت خفیف با ماده رادیواکتیو نمیتواند مثل مسمومیت حاد منجر به آسیب جدی و از کار افتادن بافتها و نسوج بدن شود.
سوال سوم: آیا علت ایست قلبی آقای هاشمی رفسنجانی میتواند مسمومیت عنوان شده با ماده رادیو اکتیو باشد؟
با توجه به اطلاعات علمی موجود، حتی ده برابر مقدار طبیعی ماده رادیو اکتیو نمیتواند عامل و توجیه کننده مرگ و ایست قلبی آیت الله هاشمی رفسنجانی باشد.
با توجه اطلاعات و شواهدی که در مورد فوت آقای هاشمی رفسنجانی در دست است، بعنوان یک پزشک قانونی، علت مرگ ایشان را کاملا نامعلوم و مبهم میدانم و مسئولیت این ابهام را نیز کسانی میدانم که علیرغم درخواست خانواده و دوستداران ایشان، بدون انجام کالبد شکافی، ترجیح دادهاند پیکر ایشان را در اسرع وقت دفن نمایند.
در صورتی که حتی پزشکی قانونی، جواز دفن ایشان را با انجام معاینه ظاهری و بدون کالبد شکافی صادر کرده باشد، ارائه تصویر جواز دفن صادر شده، میتواند اطلاعات بیشتری را در اختیار همه قرار دهد.
امیدوارم با نبش قبر و مطالعه دقیق علمی و کالبد شکافی پیکر آقای هاشمی رفسنجانی و با حضور متخصصین پزشکی قانونی بین المللی و انجام آزمایشهای لازم در آزمایشگاههای معتبر علمی جهان، علت اصلی فوت ایشان مشخص و علنی گردد.
دیدگاه خوانندگان
۴۲
Iranemaa - قم، ایران
خود هاشمی قاتل خودش را پرورش داد و بزرگش کرد و به مقام رهبری موقت رساندش و بهش گفت رهبری دایم خواهی بود ولی نمیدانست با دایم شدن همانا و کشتن خودش هم همانا
شنبه ۲۳ دی ۱۳۹۶ - ۰۹:۳۷
۵۰
kawir - فرانکفورت، آلمان
می دونید این جنایتکار مردار قاتل چند هزار نفر از بچه های ملته،ازمایش نبش قبر،این زنش بار بود به دوش ملت،میخواهید سقط شدش را هم بار کنید
شنبه ۲۳ دی ۱۳۹۶ - ۱۴:۳۴
۴۲
بچه طهرون - لندن، انگلستان
الان اکبر میگه :اقایونی که با قاتل من موافق هستن قیام کننن ،! قاتل شما حق نظر دادن در رابطه شورا ندارین ما شاهد هم داریم .البته این از اون دسته سخنان امام نبود مه یا دستخط یا تو رادیو گفته باشن
شنبه ۲۳ دی ۱۳۹۶ - ۲۱:۰۹
۴۲
بچه طهرون - لندن، انگلستان
الان اکبر میگه :اقایونی که با قاتل من موافق هستن قیام کننن ،! قاتل شما حق نظر دادن در رابطه شورا ندارین ما شاهد هم داریم .البته این از اون دسته سخنان امام نبود مه یا دستخط یا تو رادیو گفته باشن
شنبه ۲۳ دی ۱۳۹۶ - ۲۱:۰۹
۵۰
kawir - فرانکفورت، آلمان
می دونید این جنایتکار مردار قاتل چند هزار نفر از بچه های ملته،ازمایش نبش قبر،این زنش بار بود به دوش ملت،میخواهید سقط شدش را هم بار کنید
شنبه ۲۳ دی ۱۳۹۶ - ۱۴:۳۴
۴۲
Iranemaa - قم، ایران
خود هاشمی قاتل خودش را پرورش داد و بزرگش کرد و به مقام رهبری موقت رساندش و بهش گفت رهبری دایم خواهی بود ولی نمیدانست با دایم شدن همانا و کشتن خودش هم همانا
شنبه ۲۳ دی ۱۳۹۶ - ۰۹:۳۷
۴۲
Iranemaa - قم، ایران
خود هاشمی قاتل خودش را پرورش داد و بزرگش کرد و به مقام رهبری موقت رساندش و بهش گفت رهبری دایم خواهی بود ولی نمیدانست با دایم شدن همانا و کشتن خودش هم همانا
شنبه ۲۳ دی ۱۳۹۶ - ۰۹:۳۷
۵۰
kawir - فرانکفورت، آلمان
می دونید این جنایتکار مردار قاتل چند هزار نفر از بچه های ملته،ازمایش نبش قبر،این زنش بار بود به دوش ملت،میخواهید سقط شدش را هم بار کنید
شنبه ۲۳ دی ۱۳۹۶ - ۱۴:۳۴
۴۲
بچه طهرون - لندن، انگلستان
الان اکبر میگه :اقایونی که با قاتل من موافق هستن قیام کننن ،! قاتل شما حق نظر دادن در رابطه شورا ندارین ما شاهد هم داریم .البته این از اون دسته سخنان امام نبود مه یا دستخط یا تو رادیو گفته باشن
شنبه ۲۳ دی ۱۳۹۶ - ۲۱:۰۹
۴۲
Iranemaa - قم، ایران
خود هاشمی قاتل خودش را پرورش داد و بزرگش کرد و به مقام رهبری موقت رساندش و بهش گفت رهبری دایم خواهی بود ولی نمیدانست با دایم شدن همانا و کشتن خودش هم همانا
شنبه ۲۳ دی ۱۳۹۶ - ۰۹:۳۷
۴۲
بچه طهرون - لندن، انگلستان
الان اکبر میگه :اقایونی که با قاتل من موافق هستن قیام کننن ،! قاتل شما حق نظر دادن در رابطه شورا ندارین ما شاهد هم داریم .البته این از اون دسته سخنان امام نبود مه یا دستخط یا تو رادیو گفته باشن
شنبه ۲۳ دی ۱۳۹۶ - ۲۱:۰۹
۵۰
kawir - فرانکفورت، آلمان
می دونید این جنایتکار مردار قاتل چند هزار نفر از بچه های ملته،ازمایش نبش قبر،این زنش بار بود به دوش ملت،میخواهید سقط شدش را هم بار کنید
شنبه ۲۳ دی ۱۳۹۶ - ۱۴:۳۴
۵۰
kawir - فرانکفورت، آلمان
می دونید این جنایتکار مردار قاتل چند هزار نفر از بچه های ملته،ازمایش نبش قبر،این زنش بار بود به دوش ملت،میخواهید سقط شدش را هم بار کنید
شنبه ۲۳ دی ۱۳۹۶ - ۱۴:۳۴
۴۲
بچه طهرون - لندن، انگلستان
الان اکبر میگه :اقایونی که با قاتل من موافق هستن قیام کننن ،! قاتل شما حق نظر دادن در رابطه شورا ندارین ما شاهد هم داریم .البته این از اون دسته سخنان امام نبود مه یا دستخط یا تو رادیو گفته باشن
شنبه ۲۳ دی ۱۳۹۶ - ۲۱:۰۹
۴۲
Iranemaa - قم، ایران
خود هاشمی قاتل خودش را پرورش داد و بزرگش کرد و به مقام رهبری موقت رساندش و بهش گفت رهبری دایم خواهی بود ولی نمیدانست با دایم شدن همانا و کشتن خودش هم همانا
شنبه ۲۳ دی ۱۳۹۶ - ۰۹:۳۷