آیا محمد خاتم پیامبران است؟

محوطه مسجد النبی در شهر مدینه رادیو فردا , فهیمه خضر حیدری
مسلمانان پیامبر خود را خاتم‌الانبیا می‌دانند؛ آخرین پیامبری که ظهور کرده. آیه ۴۰ سوره احزاب از قرآن، کتاب مقدس مسلمانان هم به همین موضوع اشاره دارد. با این حال معتقدانی از ادیان دیگر از یک سو و منتقدانی که نهاد دین و پیامبری را قبول ندارند از سوی دیگر می‌پرسند چرا و بر اساس‌چه استدلالی پیامبر اسلام باید خاتم پیامبران باشد نه هیچ پیامبر دیگری؟ آیا ایده خاتمیت به جزم‌انگاری نمی‌انجامد؟
 

در این برنامه از تابو سروش دباغ، پژوهشگر فلسفه و دین و عرفان ثابتی،‌ پژوهشگر و جامعه‌شناس دین بر سر همین موضوع بحث می‌کنند.

تابو؛ آیا محمد خاتم پیامبران است؟
با اجازه آقای ثابتی بحث این هفته را من با آقای دباغ آغاز می‌کنم و با این پرسش که پرسش اصلی ما در این برنامه است که چرا محمد، پیامبر اسلام خاتم انبیا دانسته شده؟ چه شواهد و قرائن درون‌دینی و تاریخی در این مورد وجود دارد؟ سروش دباغ: در واقع خاتمیت یا finality به تعبیری که در مباحث الهیاتی به کار می‌رود از مفاهیم و مضامینی است که تقریر و صورت‌بندی فلسفی ندارد. ادله‌ای که له آن ارائه شده ادله درون‌دینی است. اگر پیامبر گرامی اسلام نگفته بود که من پیامبر خاتم هستم برای مسلمانان خاتمیت دلیل دیگری نمی‌داشت.
 
منی که به عنوان رفرمیست دینی شناخته می‌شوم به شما عرض می‌کنم که بحث خاتمیت یک ادعایی است که چون بنیان‌گذار دین اسلام این ادعا را کرده است پیروان این آیین هم آن را به همین دلیل می‌پذیرند. به تعبیر دقیق‌تر بخواهم بگویم گزاره‌ای است که باید-محور است نه اینکه توضیح و پیش‌بینی در آن باشد و گفته شده به گروندگان این دین که خاتمیت را باید این‌گونه بفهمید که پس از محمدبن عبدالله، پیامبر گرامی اسلام دیگر پیامبری نخواهد آمد. من به عنوان کسی که در حوزه اسلام‌شناسی و دین‌شناسی کار می‌کنم از این منظر خاتمیت را می‌فهمم.
 
بسیار خوب آقای ثابتی استدلال آقای دباغ را شنیدید که از خاتمیت به عنوان یک بحث درون‌دینی یا الهیاتی دفاع می‌کنند به این شکل که خب مسلمانان اگر به اسلام گرویده‌اند بحث خاتمیت را پذیرفته‌اند به دلیل اینکه پیامبر اسلام آن را مطرح کرده. شما به عنوان دین‌پژوهی که آیین بهایی هم آیین شماست، نگاه‌تان به خاتمیت چیست؟ عرفان ثابتی: من معتقدم که حتی اگر به قرآن هم به عنوان متن کانونی دین اسلام نگاه کنیم ادعای خاتمیت را نمی‌توانیم بپذیریم. به دلیل اینکه تنها در یک آیه آن هم آیه‌‌ای که به زندگی خصوصی پیامبر اسلام مربوط بوده مطرح شده. این بحث که پیروان همه ادیان دین یا‌ آیین خودشان را آخرین آیین می‌دانستند و پیامبر قبلی را مورد انکار و تردید قرار می‌دادند اختصاص به دین اسلام ندارد. در آیه ۳۴ سوره غافر می‌خوانید که «پیش از این یوسف به سوی شما با ادله روشن آمد و دائم از آیاتی که برای شما آورد در شک و تردید ماندید تا آنکه یوسف از دنیا رفت. آن وقت گفتید که دیگر خداوند پس از او هرگز رسولی نمی‌فرستد. بلی این چنین خدا مردم ستمگر را که در شک و تردیداند به گمراهی خود وامی‌گذارد».
 
قرآن دارد روایت می‌کند که پیروان ادیان پیش از اسلام هم دین جدید زمان خودشان را نپذیرفته‌اند و دو دست خدا را بسته دانسته‌‌اند. در انجیل هم می‌دانید که گفته شده ممکن است آسمان و زمین زائل و معدوم شود اما کلام من - مسیح - زائل نمی‌شود و همیشه باقی و ثابت در میان مردم خواهد بود. مسیحیان هم مثلا اسلام نیاوردند. اتفاقا در اسلام این بحث هست مثلا در سوره اعراب آیه ۳۴ این بحث هست که «وَلِکُلِ أُمَةٍ أَجَلٌ ۖ فَإِذَا جَاءَ أَجَلُهُم لَا یَستَأخِرُونَ سَاعَةً ۖ وَلَا یَستَقدِمُونَ». یعنی پیروان هر امتی پایانی دارند و زمانش که فرا برسد پایان آن دین ساعتی پیش و پس نمی‌شود.
 
این بحث خاتمیت فقط و فقط در یک آیه در کل قرآن در سوره احزاب اشاره شده و آن هم بحث این بوده که پیامبر اسلام می‌خواستند با فردی ازدواج کنند که همسر پسرخوانده‌شان زیدابن حارثه بوده و این خیلی جنجال و مناقشه‌برانگیز شده و آیه آمده که محمد پدر هیچ یک از شما نیست بلکه رسول خدا و خاتم انبیاست. یعنی آیا به لحاظ عقلانی ما می‌توانیم بپذیریم که یک اصل جزمی و بسیار مهمی که مسلمانان به آن عقیده دارند تنها و تنها در آیه و یک بار در کل قرآن به آن اشاره شده باشد آن هم در آیه‌ای که مربوط به زندگی خصوصی پیامبر اسلام است؟ چه ربطی هست بین زندگی خصوصی پیامبر اسلام و اینکه ما فکر کنیم پیامبر اسلام خاتم یا پایان‌دهنده انبیاست؟‌
 
بسیار خوب اجازه بدهید که این دیدگاه شما را ما با آقای دباغ مطرح کنیم. آقای دباغ شما تأکید درون‌دینی کردید که به مسلمانان این گفته شده و مسلمانان پذیرفته‌اند آقای ثابتی اما در همین هم تردید می‌کنند که در دین اسلام به طور مشخص این گفته شده. دباغ: عرض می‌شود که به تعبیر منطقیون «البینه علی المدعی». این تعبیر که در قرآن آمده که خیلی روشن است. اینجا بحث بر سر بسامد نیست. «مَا کَانَ مُحَمَدٌ أَبَا أَحَدٍ مِن رِجَالِکُم وَلَٰکِن رَسُولَ اللَهِ وَخَاتَمَ النَبِیِینَ ۗ وَکَانَ اللَهُ بِکُلِ شَیءٍ عَلِیمًا» این اتفاقا جزو مضامینی است در قرآن که خیلی صریح است. اینکه حالا در باب کانتکست آیات می‌شود سخن گفت، این که قصه ازدواج پیامبر با [همسر] زیدبن حارثه که اشاره کردند در صدر و ذیل این آیات پرداخته شده؛ خب این اختصاص به این سوره قرآن ندارد. در قرآن ما به تفاریق دیده‌ایم که آیات مختلف ذکر شده و در یک سوره موضوعات متعددی به بحث گذاشته شده است.
 
ببینید استشهاد متنی که یک حور مواجهه غیرعقلانی یا یک جور استشهادی که ارزش معرفتی ندارد نیست. از اقبال لاهوری بپرسید به عنوان کسی که در کتاب «بازسازی فکر دینی» درباره خاتمیت سخن گفته می‌گوید ظاهرا می‌شود این گونه فهمید که عقل بشر به جایی رسیده بود که دیگر پس از تکمیل آن اصول جهان‌شمولی که از ساحت هستی ریزش می‌کرد دیگر ما به یک خودبسندگی رسیده بودیم که از این جا به بعد دیگر انسان با عنایت به آنچه که تا کنون آمده است می‌تواند بقیه مسیر را طی بکند. من شخصاً با تفسیر اقبال همدلی دارم و فکر می‌کنم می‌شود فهمید و خاتمیت را این گونه توضیح داد در کسوت یک نظام الهیاتی معقول و موجه.
 
آقای ثابتی صحبتی که آقای دباغ کردند و اشاره کردند به نظر اقبال در این زمینه صحبتی است که طرفداران حقانیت خاتمیت پیامبر اسلام به آن اشاره می‌کنند. می‌گویند که از زمانی به بعد عقل بشر به حدی رسیده که دیگر نیاز به ظهور پیامبر دیگری ندارد. اولاً می‌خواهم به طور مشخص نظرتان را در این مورد بگویید و بعد اینکه اگر بشر دیگر نیازی به ظهور پیامبر جدید ندارد چه‌طور می‌توانیم به این پرسش پاسخ بدهیم که آن وقت به دین همچنان نیاز دارد؟ ثابتی: بله. من قبل از این فقط می‌خواهم اشاره کنم که از لحاظ الهیاتی و درون‌دینی هم هنوز این بحث محل تشکیک است. به دلیل اینکه معنای کلمه خاتم می‌‌تواند زیور و زینت باشد. کمااینکه در عربی اصطلاح مثلا «خاتم‌المجتهدین» را استفاده می‌کنند. به این معنی است که باعث افتخار و زیور سایر مجتهدان است نه اینکه بعد از او هیچ کس دیگر مجتهد نبوده و مجتهد نشده. یعنی خود کلمه خاتم معنای زیور می‌دهد نه لزوماً پایان و آن «خاتِم» است و نه خود کلمه نبی. نبی و رسول با هم فرق دارند.
 
رسول کسی است که شریعت مستقل و کتاب تازه دارد و به اصطلاح اولوالعزم است و نبی مثل انبیای بنی‌اسرائیل کسی که مقام ترویج و تبیین و انتشار شریعت را دارد. حالا پیامبر اسلام رسول بوده‌اند نبی هم بوده‌اند و حتی اگر بپذیریم که خاتم به معنای پایان است به این معناست که پایان‌بخش انبیا بوده‌اند نه آخرین. بحثی نیست که حتی در چارچوب اسلام به این راحتی بشود آن را اثبات کرد و پذیرفت.
 
خب آقای ثابتی شما در حقیقت به یک پرسش دیگر پاسخ دادید چون معنای لغوی خاتم و نبی به هر حال مطرح است. پس اجازه بدهید که در اینجا ما ببینیم که آقای دباغ به این نکته‌ای که اشاره کردید چه پاسخی می‌دهند؟ به هر حال این گفته شده که عده‌ای در خود معنای لغوی کلمه خاتم تردید کردند و گفته‌اند این واژه الزاما به معنای پایان نیست و به معنای زینت است. دباغ: ملاحظه بفرمایید. این ان‌قلت‌ها را می‌شود کرد در معنای لغات. اما نکته خیلی مهمی که آقای ثابتی و دیگرانی که از منظر بهایی [نگاه می‌کنند] و به نظر من توجه مکفی ندارند این است که به تجربه تاریخی توجه ندارند. ببینید یک تمدن حول و حوش آیین اسلام شکل گرفته. درازنای تاریخ چهارده قرن. معانی واژگان در یک سیاقی و به قول ویتگنشتاین در یک بازی زبانی شکل می‌گیرد. برای ۱۳ یا ۱۴ قرن مسلمانان و همه کسانی که در دل این سنت بالیده‌اند به نحو اغلبی و اکثری خاتمیت را به همین صورت پذیرفته‌اند.
 
ما تجربه زیسته را باید نگاه کنیم نه سوراخ کردن یک واژه را و توضیحاتی از این دست دادن. به عنوان کسی که در حوزه فلسفه زبان و تطور معانی واژگان هم کار کرده و عنایت دارد که معانی واژگان در طول تاریخ تطور پیدا می‌کنند و در عین حال نمی‌تواند از تجربه زیسته چشم بپوشد این را ذکر می‌کنم. با یک بحث لغوی یا ده بحث لغوی نمی‌شود آنچه را که در تاریخ یک تمدن رخ داده را ما فکر کنیم که انحرافی بوده است…
 
بسیار خوب آقای دباغ اجازه بدهید که استدلال‌های شما را شنیدیم ببینیم که آقای ثابتی چه پاسخی دارند؟‌ آقای ثابتی آقای دباغ اشاره کردند به رویکرد بهایی درباره خاتمیت پیامبر اسلام. من با این پرسش به شما بازمی‌گردم که خب عده‌ای معتقد هستند که پس از پیامبر اسلام فهم بشر به جایی رسیده که نیاز به پیامبر جدیدی ندارد. ثابتی: بله مسلمانان اکثرشان به آن نحو زیسته‌اند ولی مسیحیان هم اکثرشان مسلمان نشدند، یهودیان هم. یعنی این بحث که پیروان هر دینی دین بعدی خودشان را به دلیل یک دگمای درونی نمی‌پذیرند یک اصل مسلم تاریخی است ولی این به این معنا نیست که این درست بوده و برداشت نادرست یا انحرافی از آن دین مادر نبوده. یعنی این نافی این نیست که اینجا یک فهم اشتباهی بوده باشد و در اکثر ادیان روحانیت آن دین سد و محور شده باشد که پیامبر بعدی را نپذیرند. همان طور که روحانیت یهود مسیح را اعدام کرد روحانیت مسلمان هم در برابر باب و بهاء‌الله قیام کرد. اما اتفاقاً می‌خواهم بگویم خیلی مفهوم عجیبی است.
 
اگر ما خاتمیت را بپذیریم باید در واقع بپذیریم که تاریخ تمام شده چون اگر ما به تاریخ، تاریخ‌مندی و زمان قائل باشیم باید به مفهوم تغییر و پیشرفت قائل باشیم. چه اتفاقی افتاده در ۱۴۰۰ سال پیش که یک دفعه تاریخ متوقف شده و از آن به بعد قرار است امور روحانی و معنوی و دینی تکامل پیدا نکند. اگر استدلال اقبال را بپذیریم که عقل بشر به مرحله‌ای رسیده که دیگر نیازی به دین جدید نداشته باشد این سوال مطرح می‌شود که چرا اصلا مسلمانان باید مسلمان بمانند؟ چرا مسیحی نشوند؟ چون از الان به بعد همه کار را می‌توانیم با عقل خودمان انجام بدهیم؟‌ چه لزومی دارد مسلمانان مسلمان بمانند؟ بروند یهودی و بودایی بشوند. هر چه می‌خواهد بشوند.
 
قرآن خودش می‌گوید که من هادی انسان هستم. از حدود دویست سال پیش به نظر می‌رسد که چون پارادایم دنیای مدرن عوض شده و یک پارادایم است که ادیانی مثل اسلام به آن تعلق ندارند و به قبل از آن تعلق دارند پیدوام این دین دچار یک بحران شده‌اند و حالا قرآن نیست که ادی و هدایت‌کننده و جهت‌دهنده به زندگی است. این روشنفکران و نواندیشان مسلمان هستند که هدایت‌گر قرآن شده‌اند و هر روز قرآن را سعی می‌کنند هم‌خوان با زمانه تفسیر کنند و قرآن را به تعبیری نجات دهند این اتفاقا نشان می‌دهد که خاتمیت با مفهوم پیشرفت و عقلانیت پویا کاملا در تناقض و تضاد هست. یعنی یک جایی در روحانیت و معنویت بشر نقطه پایان بوده در ۱۴۰۰ سال پیش…
 
در حقیقت شما نکته‌ای را که آقای دباغ بر آن تأکید کردند و از اقبال لاهوری آوردند، که خاتمیت گسترش فهم بشر را اثبات می‌کند، به شکل برعکس می‌بینید. آقای دباغ، آقای ثابتی نکته جالبی را مطرح می‌کنند که این توقف پیشرفت و ترقی در معنویت بشر را می‌تواند معنا دهد. شما چه پاسخی در این مورد دارید؟ دباغ: اولاً اگر کسی بخواهد تغییر آیین و دین بدهد، این در طول تاریخ بوده و اختصاصی به جهان جدید ندارد. در جهان گذشته هم مسلمانانی بوده‌اند که مسیحی شده‌اند و مسیحیانی که یهودی شده‌اند و بالعکس. آن امر دیگری است.
 
ببینید قصه نجات آیین اسلام را چند بار اشاره کردند. می‌خواهم عرض کنم داوری من این نیست که نواندیشان دینی در مقام نجات قرآن به تعبیر آقای ثابتی هستند. آن متن در زمینه و زمانه دیگری متکون شده، متعلق به زمینه و زمانه دیگری بوده، و از فرهنگ و عرف دیگری تغذیه کرده؛ برای اینکه قرار بوده آنها متن را بفهمند. حالا ما قرار است کمک کنیم و تلاش کنیم که مخاطب آن متن واقع شویم. این منافاتی با خاتمیت هم ندارد.
 
آقای دباغ عذرخواهی می‌کنم که حرف‌تان را قطع می‌کنم، ولی پاسخ سؤال مرا ندادید. اینکه به هر حال نکته‌ای که شما مطرح می‌کنید که فهم بشر به جایگاهی رسیده که نیاز به پیامبر ندارد، آیا از زاویه دیگر نمی‌تواند توقف پیشرفت و ترقی معنوی بشر باشد؟ پرسش مشخص من این است. دباغ: ببینید این شواهد تاریخی کاملاً متناقضی دارد. عرفا همه در ذیل سنت اسلامی بالیده‌اند و از قضا به تجربه‌های معنوی آدمیان بسیار بسیار کمک کرده‌اند، و مشکلی هم با خاتمیت پیامبر نداشته‌اند. شما بایزید بسطامی را ببینید، ابوالحسن خرقانی را ببینید، سنایی را ببینید، عطار را ببینید، مولوی را ببینید، همه اینها پس از خاتمیت یابه تعبیر شما اتفاقی که رخ داد و ختمیت نبوت رخ داد، سر بر آورده‌اند. اینها مشکلی با خاتمیت نداشته‌اند.
 
اتفاقاً در میزان و تجربه نبوی از منظر خودشان افزوده‌اند. یعنی نه اینکه فتوا داده باشند به عدم ختمیت نبوت، چون اشاره به رشد و پیشرفت کردید، می‌خواهم بگویم به لحاظ معنوی و باطنی اتفاقاً سنت عرفانی پسا خاتمیت در فرهنگ ایرانی اسلامی، بسیار بسیار غنی است. دو نمونه‌اش منطق الطیر عطار و مثنوی معنوی مولانا. اینها همه پسا خاتمیت رخ داده.
 
اجازه بدهید ببینیم که آقای ثابتی… ثابتی: به گواهی آنچه در تاریخ رخ داده، قبول اصل خاتمیت باعث خونریزی شده. کسی که ادعای نفی خاتمیت را بلند کند، و قائل باشد به اینکه دین جدیدی می‌تواند ظاهر شود، سرکوب می‌شود، کشته می‌شود و قتل عام می‌شود. این اتفاقاً نشان می‌دهد که خاتمیت جز اینکه با عقل جور در نمی‌آید، ایده خونریزی است. کما اینکه من…
 
دباغ: ببینید اجازه بدهید من همین جا عرض کنم دو تا مدعا بود آقای ثابتی، اینها را با هم خلط نکنید. ادعا این بود که خاتمیت مانع پیشرفت و حضو تجارب معنوی شده، در دوران پسا خاتمیت؛ من می‌گویم نه. گواهی تاریخی نشان می‌دهد، فیلسوفان مسلمان، عارفان مسلمان متعددی در دل همین سنت بالیده‌اند. دومی هم که شما گفتید، اختصاصی به آیین اسلام ندارد. هر کسی که با آوردن آیین جدید ادعای خروج از دیانت را بکند، با او مقابله می‌شود. من الان نمی‌خواهم سر این موضوع…
 
من باید خواهش کنم که میهمانان برنامه یک به بک صحبت کنید که شنوندگان ما بتوانند صحبت‌های شما را متوجه شوند. آقای ثابتی از شما می‌خواهم بپرسم که اساساً رویکرد آیین بهایی به خاتمیت پیامبر اسلام چیست؟ ثابتی: چشم، من فقط بگویم که این مسئله هم تبیین نشده که چه امتیازی در دین اسلام بوده که فی‌المثل در مسیحیت نبوده، چرا نمی‌شده به مسیحیت ختم شود و باید در اسلام ختم شود؛ این یک مسئله. مسئله دوم این است که به هر حال بهاءالله و باب در دل همین دین اسلام و از بستر اسلامی برخواستند، همان طور که مسیح از بستر یهودیت برخواست و یهودیان او را نپذیرفتند و به صلیب کشیدند، همین اتفاق هم برای باب و بهاءالله افتاد.
 
این مسئله‌ای که من گفتم باعث جلوگیری از پیشرفت شده، همین بود که بهاءالله پنج میلیون کلمه اثر مکتوب دارد؛ سعنی چند صد برابر قرآن. مدعایش این بوده که برای پیشرفت معنوی و روحانی بشر بوده اما اکثریت مسلمانان به رهبری روحانیت بر «سفک دم» یعنی ریختن خون او، باب و پیروان آنها قیام کردند. اینکه می‌گویم این ایده ایده خونریزی است و از پیشرفت روحانیت و معنویت جلوگیری می‌کند، دقیقاً به همین دلیل است که این ایده جزمی اجازه نمی‌دهد آرا و عقاید جدید مطرح شود. یعنی گوش شنوا را کر می‌کند و آماده می‌کند که به ضرب و حرج و کشتار قیام کند؛ چرا؟ چون وقتی شما می‌گویید ختم کلام یک کلام، یعنی کسی بعد از این نباید حرفی بزند که مغایرت داشته باشد با این کلامی که کلام آخر شمرده می‌شود.
 
هیچ پیامبری آخرین پیامبر نیست، چون در هر عصر و دوره و زمانی، آن پیام معنوی روحانی را باید دوباره یک پیامبری با عصر خودش تجدید کند.
 
اجازه دهید که برگردیم به آقای دباغ. آقای دباغ نکته‌ای که آقای ثابتی مطرح کردند و از جزمی بودن ایده خاتمیت پیامبر اسلام صحبت کردند، می‌خواهم بدانیم چه توضیحی می‌توانیم بدهیم. آیا این ایده ختم کلام که آقای ثابتی از آن صحبت کردند، ایده‌ای نیست که راه را می‌بندد؟ دباغ: عرض شود که این تعبیر که ایده‌ای در یک بحث نظری ایده خونریزی است، من از این واژگان و تعابیر استفاده نمی‌کنم، و فکر می‌کنم بار عاطفی و احساسی‌اش بیشتر از بار عقلانی آن است. می‌شود این را راجع به هر آیینی به کار برد. ما اینجا در مقام بحث و گفت‌وگوی نظری و عالمانه هستیم. بعد هم توجه داشته باشیم که در طول تاریخ اسلام، بوده‌اند فیلسوفان و عارفانی که توسط فقها از بین رفته‌اند یا کشته شده‌اند؛ این امر اختصاصی به آیین بهاییت یا آچه در درازنای تاریخ رخ داده است ندارد.
 
می‌شود گفت که عرفا و انسان‌های معنوی به ختمیت حقوقی پیامبر فتوا داده‌اند؛ یعنی پس از پیامبر کسی نمی‌آید که شخصیتش و سخنش برای دیگران حجت‌آور باشد. این را این گونه فهمیده‌اند. هم شرح‌های متعددی بر آثار معنوی نوشته می‌شود و هم آثار معنوی و عرفانی تازه‌ای تولید می‌شود، و جا را برای عقلانیت استقرایی و عقلانیت فلسفی و تجارب معنوی و باطنی باز می‌کنند. و بدین معنا این سلسله تا کنون خاتمیت پیدا نکرده است، یعنی به انتها نرسیده است، که ما دیگر فیلسوفی، عارفی، متنی که در این حوزه‌های تولید شود نداشته باشیم.
 
ما در روزگاری به سر می‌بریم که البته باید حقوق تمامی گروندگان به ادیان مختلف را به رسمیت بشناسیم. در عین حال به لحاظ عملیاتی نه شدنی است که مسلمانان همه بهایی شوند و نه بهاییان مسلمان شوند و نه مسلمانان تماماً یهودی شوند. به همین خاطر آنچه در مقام عمل از ما دستگیری می‌کند این است که هم حقوق بنیادین همه آدمیان را به رسمیت بشناسیم، در عین حال بدانیم که در دل هر یک از این سنت‌های فراخ، می‌شود به ترویج عقلانیت و معنویت کمک کرد.
 
ببینیم که چگونه بهاییان می‌توانند در دنیای کنونی هم تجربه‌های معنوی و هم تجربه‌های عقلانی خودشان را داشته باشند. همان طور است مسلمانان، و همان طور بودائیان و یهودیان. و بیاییم از حقوق بنیادین تمامی گروندگان به ادیان مختلف دفاع کنیم.
 
بسیار خب آقای دباغ، سپاسگزارم از صحبت پایانی شما، آقای ثابتی صحبت پایانی شما را هم می‌شنویم یا تأکید بر نکته‌ای که آقای دباغ مطرح کردند که اتفاقاً نکته مهمی است که همه ادیان را به رسمیت بشناسیم ولی شاید الان گروهی از شنوندگان ما بپرسند که آیا با وجود اعتقاد به بحث خاتمیت پیامبری در یکی از ادیان، اساساً راه باز می‌شود که وجود و حقوق ادیان دیگر و مؤمنان در دین‌های دیگر را هم به رسمیت بشناسیم، این طور که آقای دباغ صحبت کردند؟ ثابتی: متأسفانه من فکر نمی‌کنم. یعنی به لحاظ پراگماتیک و عملی هم اگر به دنیای اسلام نگاه کنیم، از مالزی بگیرید تا ایران و بقیه جاها، خیلی حال و روز دنیای اسلام واضح است که میزان آزادی فکر و عقیده و ادیان در تمام اینها در چه وضع اسفناکی به سر می‌برد. من نمی‌دانم چطور می‌توانیم ما انکار کنیم که در طول تاریخ سرکوب دگراندیشان در وجود داشته. کما اینکه در مسیحیت قرون وسطی هم وجود داشته یعنی منکر آن هم به هیچ وجه نیستم.
 
ولی مسئله این است که تا به ایده‌ای مثل خاتمیت باور داشته باشیم، در عمل نمی‌توانیم بپذیریم که پیروان دیگر ادیان هم همان قدر حظ و بهره دارند از حقیقت که ما. نمی‌شود به خاتمیت باور داشت و به واقع به پلورالیسم دینی عقیده داشت.
 
خیلی سپاسگزارم عرفان ثابتی و سروش دباغ که در برنامه این هفته تابو شرکت کردید.
رأی دهید
دیدگاه خوانندگان
۵۴
abulolo al majoosi - برنو، چک

به نظر من ایشان اصلا پیامبر نبوده که بخواد آخریش باشه ، میگید نه ؟ . از وهابى طلب بپرسید
جمعه ۱ دی ۱۳۹۶ - ۱۳:۲۹
۴۵
تو خوبی بابا - ویاندن، بلژیک

بفرمائید، این هم یک سئوال پشمک زا و درپیتی. آقا، اصلا پیامبر چه آلو خشکیه که ممد آخریش یا اولیش باشه؟ حالا گیریم که شما در تار این سئوالات عنکبوتی گیر کردی و اصلا چلقوز الدین آمد و به شما ثابت کرد که ممد آخریش بوده. خوب؟! بعدش چی؟! اشتهات بهتر میشه؟! شب بهتر میخوابی؟! غمباد نمیگیری؟! ترسهات تموم میشه؟! آخه اول یا آخر بودن ممد به چه درد شما علاجه؟! آقا، زندگی امروزه. همین الان، جلوی پاهاته. تنها حقیقت موجود در همین لحظست. اینو زندگی کن. رضا مشهدی که سم خورد و مرد با اون همه مدال هشتم شد! حالا ممد هم گیریم با پارتی بازی آخر شد!! این به چه درد من و شما و امروز ما دواست؟! یا للعجب! چی در مغز بشر بار گذاشتن!! جع جع بدادمون برس!
جمعه ۱ دی ۱۳۹۶ - ۱۳:۴۳
۵۳
Pezhman - وین، اتریش

پیغمبر که با دختربچه هفت ساله سکس انجام نمیدهد. از کسانی که به جن و پری و این چیزها معتقد هستند سوالی دارم. اگر شیطان یک نفر را برای گمراه کردن انسانها بفرستد. آن فرد چه آیات شیطانی برای انسانها خواهد آورد؟ دزدی وغارت وغنیمت بد است یا خوب؟ فروش انسانهای یکتاپرست مانند فرزندان موسی در بازار مدینه بعنوان برده خوب است یا بد؟ خوردن شاش شتر و مارمورلک و مار بهتر است یا نوشیدن شراب که در دین موسی و عیسی حلال و مقدس است؟ نصف انسان بحساب آوردن زنان درارث و وراثت، حتی در مورد جان آنها؟ و بسیاری دستورات غیراخلاقی دیگر.....؟ میتوانید جواب بدهید شیطان در این موارد چگونه فرمان میدهد؟
جمعه ۱ دی ۱۳۹۶ - ۱۳:۵۲
۴۲
Iranemaa - قم، ایران

انسان به حیرت می‌افتد هنگامیکه مشاهده می‌نماید یکی از بی‌حیاترین انسانها خود را بعنوان پیامبر خدا معرفی نموده است، داستان ازدواج محمد با زینب بنت جحش بی‌گمان سندی است تاریخی و بسیار محکم که کسی از مغلطه‌بازان اسلامی را یارای انکار آن نیست؛ زیرا محتوای این داستان به صراحت در قرآن آمده است و در کتب معتبر هم شیعه و هم اهل سنت این روایت بیان شده است، روایتی که حاکی از آن است محمد با مشاهده‌ی بدن لخت زن پسرخوانده‌اش عاشق او شد، اما از آنجائیکه فرهنگ اعراب پیش از اسلام پسرخوانده را مانند پسر می‌دانستند، امکان ازدواج با او برای این جنایتکار تاریخ بشر وجود نداشت؛ بنابراین او با به خدمت گیری الله، رسم پسرخواندگی را ملغی نمود و سپس زید را با زبان بی‌زبانی مجبور نمود تا زنش را طلاق دهد، او بیان کرد که الله عقد من را با زینب در آسمانها بسته است و شاهد این ازدواج هم جبرئیل بوده است
جمعه ۱ دی ۱۳۹۶ - ۱۴:۲۱
۴۲
Iranemaa - قم، ایران

. در منابع شیعه:. رسول الله وارد اتاق زینب شد و او را لخت مشاهده نمود(هنوز حکم حجاب نیامده بود) و او خیلی زیبا بود پس گفت:سبحان الله خالق النور و تبارک الله أحسن الخالقین پاک و منزه است الله (کسی که) خالق نور است و …مبارک باد بر الله که بهترین خالقان است؛ سپس رسول الله به منزلش رفت در حالی که عشق زینب در دلش قرار گرفت عشقی عجیب… تفسیر قمی ج2 ص 173 ؛ علی ابن ابراهیم قمی از استادان و مریدان خاص کلینی است.
جمعه ۱ دی ۱۳۹۶ - ۱۴:۲۲
۴۲
Iranemaa - قم، ایران

. تفسیر معالم التنزیل بغوی (صفحه 354). قرطبی نیز در تفسیرش صفحه‌ی 174 مشابه همین حدیث را بیان نموده است. این در حالی بود که محمد در دل آرزو داشت که زید زنش را طلاق دهد ولی از واکنش مردم می‌ترسید:. والنبی صلى الله علیه وسلم یحب أن یطلقها و یخشى مقالة الناس. فتح الباری (جلد 8/صفحه524 ). ابن کثیر در تفسیرش بیان می‌نماید که الله به رسولش پیش از اینکه زید زینب را طلاق دهد خبر داده بود که زینب زن تو خواهد شد. (تفسیر ابن کثیر جلد 4 صفحه‌ی 225 ). طبری در تفسیرش صفحه‌ی 274 بیان می‌نماید که رسول الله قصد داشت وارد اتاق زینب شود که باد پرده‌ای که از مو بافته شده بود را کنار زد و رسول الله زینب را دید، از زیبائی او به شگفت آمد و عشق او در قلبش قرار گرفت...
جمعه ۱ دی ۱۳۹۶ - ۱۴:۲۵
۳۲
معلم فراری - کیف، اوکراین

اونهمه قتل و کشتار و تجاوز و اونهمه دستورات تروریستی و عایشه ام المومنین و و فسادو جنایتهای بیشمار در حکومتهای تابع اون نشون میده این راه انسانی نیست ولی ممکنه خدایی باشه و دستش با خدا تو یک کاسه باشه .باکمی توجه بیشتر به محیط پیرامون راحت درمییابیم که اگه خدایی هم هست که این خاتمش باشه چقدر ناعادل و شاید عمیقا دوستدار انسانهایی با باطنه سیاهه که چنان عاقبت تلخ و تراجیکی نصیب انسانهای خوب و بینظیرش میشه.
جمعه ۱ دی ۱۳۹۶ - ۱۵:۱۱
۶۸
PAARISA - آمستردام، هلند

چرا محمد خاتم پیامبران هست؟میگه چون خودش گفته!استدلال از این قوی تر؟بعد اون یکی میگه محمد با زن پسر خوانده اش ازدواج کرد چون آیه اومد که محمد پدر هیچ یک از شما نیزت و تنها پیامبر خداست!طبق این استدلال خوب با فاطمه هم میتونست ازدواج کنه.شما ها اول ثابت کنین,اول امکان پذیره,که کسی میتونه پیغمبر بشه و با جهان موهومات در ارتباط!بعد اون شخص همینیه که خودش گفته منم!بعد سر اولی و آخری چونه خواهیم زد!از خر اسلام یا یهودیت پیاده شدن و سوار اسب مسیحیت یا بودیسم شدن,شاید کار افضلی باشه,ولی حقیقت اینه که دیگه با اتومبیل اینور اونور میرن نه با خر نه با اسب.و این استدلال که این آخری بود.چون دیگه عقل بشر در حدی میشد که احتیاج به پیغمبر نداشت,سوال پیش میاره که در زمان محمد که جامعه مسیحیت به مراتب متمدن تر از محمد و چاقو کشان اطرافش بود,چرا مسیحی نشدن؟یک سر میرفتن یونان یک مقایسه میکردن چه خبره!یا چرا تمدن ایران رو از بین برد و جهل و جنون و بدویت رو جایگزین انسانیت زرتشت کرد؟چرا همچین؟چون خودش گفته!از کجا معلوم که خودش گفته؟چون تو قران اومده!قران از کجا اومده؟خوب به خودش وحی شده بعد خودش بهمون گفته!
جمعه ۱ دی ۱۳۹۶ - ۱۵:۱۱
۳۴
arian1 - ابادان، ایران

محمد با دینی که به جهان معرفی کرد فقط دروغ بودن خدای ادیان را اثبات کرد و نشان داد که دین چه جهنمی میتواند برای انسانها درست کند.
جمعه ۱ دی ۱۳۹۶ - ۱۵:۳۳
۳۹
محسن تنابنده - تهران، ایران
پیروان همه ادیان پیامبر خودشونو آخرین پیامبر تاریخ میدونن.به جای پرداختن به این مطالب سخیف و مبتذل باید به انسانها دروغ بودن واژه ای به نام خدا رو نشون داد تا از پیدایش پدیده زشت و ضدبشری دین جلوگیری کرد.
جمعه ۱ دی ۱۳۹۶ - ۱۵:۳۵
۵۴
iran2015 - وین، اتریش

اصل این دکان دین بر پایه کلاهبرداری است و آنوقت عده ای علاف و مفتخور وقت ملت را تلف میکنند که این کلاهبرداری ادامه دار است یا نه؟ این الله ساخته سلمان هرزه فارسی اینقدر بی تربیت است که مخالفان را در سوره گاو خر بوزینه و نفهم نامیده که بارها آوردم .ابراهیم زنش را به چند تا خر و قاطر به فرعون فروخت و فرعون جوانمردانه پسش داد.این چه خدا و دینی است که زنان شوهردار خداپرست را که مردانشان در جنگ شکست خورده اند کنیز میداند.گند کاریها داوود و کشتن سردار لشکرش برای دستیابی به زن حامله اش و هزاران کثافتکاری در دکان دین بازی ابراهیمی نشان میدهد که محمد تنها و تنها یک کار خوب در کل زندگی اش کرد و آنهم بستن دکان صادرات واردات دین بود.
جمعه ۱ دی ۱۳۹۶ - ۱۵:۵۲
۸۷
تفکر اسلامی - کپنهاک، دانمارک

هر کسی که فکر میکنه این کارست با شبکه اهل بیت تماس بگیره تا قانع بشه.
جمعه ۱ دی ۱۳۹۶ - ۱۶:۰۷
۳۶
پشم علی بی نیاز - مکسیکو سیتی، مکزیک

خوب که چی حالا این موضوع را اینجا گذاشتین تا یه مشت نژاد پرست عقده ای سوسیال بگیر ساکن اروپا بیان اینجا به مقدسات یک ملیارد و پانصد ملیون انسان توهین کنند؟؟؟
جمعه ۱ دی ۱۳۹۶ - ۱۶:۱۳
۵۱
هرمز١ - تهران، ایران

به بهانه مزده خداوند خون یزی میکند به خاطره ازدواج با دختر بسر خواندهاش ایه نازل میکند و اکر مخالف باشی اعدامت میکند رسول خدا نیست
جمعه ۱ دی ۱۳۹۶ - ۱۶:۲۰
۵۵
arya_japan - توکیو، ژاپن

محمد و کتابش آخرین و بزرگترین حماقت بشریت.در حوضه دین بود ! که فکر نمیکنم دیگر تکرار شود .ولی حماقت بشر در حوضه های دیگر همواره باقی میماند .
جمعه ۱ دی ۱۳۹۶ - ۱۶:۲۲
۶۸
Azadi199 - پاریس، فرانسه

خوب, این مسلم هست که ایه سوره احزاب اشاره به یک موضوع شخصی زندگی پیامبر اسلام است. چونکه مشرکین بر ایشان خورده میگرفتند که چرابا همسر پسر خود (زید ) ازدواج کردی دراین ایه اشاره میشود که محمد پدر هیچ کدام از مردان شما نیست یعنی زید پسر پیامبر نیست.برعکس, در سوره اعراف ایه ۳۵, اشاره مستقیم و بدون شک به ظهور رسولانی در اینده شده که خط باطل برایده اخرین پیامبر میکشد.
جمعه ۱ دی ۱۳۹۶ - ۱۶:۴۵
۵۴
iran2015 - وین، اتریش
[::Azadi199 - پاریس، فرانسه::] گفتم بحث را اینجا ادامه بدهیم بهتر است.گفتید شما نباید در باره آیات قرآن توضیح بدهید.کاملا برعکس شما که شیعه را با چند مطلب محرز مثل صلح و حقیقت و برابری میخواهید بزک کرده به عنوان دین جدید به خورد ملت دهید باید در مورد ایات خنده دار قران هم جوابگو باشید.ادیان ابراهیمی را که توضیح دادم با فساد و زن فروشی و برده داری شروع شد و با زور شمشیر گسترش پیدا کرد را یک بار برای اثبات خود به توده ناآگاه و عوام به خدمت میگیرید وقتی با جامعه روشنفکری و علم مواجه میشوید خود را عقب میکشید
جمعه ۱ دی ۱۳۹۶ - ۱۷:۰۵
۵۴
iran2015 - وین، اتریش
[::Azadi199 - پاریس، فرانسه::] دین شما تقریبا صد سال پس از انقلاب فرانسه درست شده .کتابهای نوشته شده بعد از آن و مجامع فرهنگی و مقالات علمی و بحث های فلسفی را بخوانید تا ببینید مطالب کتابهایی شما برای جامعه اروپا خنده دار است.فقط برای بحث و جدل بین آخوندهای بیسواد و علاف شیعه میتوان چنین مطالب خنده داری دید.مطالبی مثل صلح جهانی و لسان واحد و روح را هر کودک دبستانی هم میداند اینکه نیاز به رسالت از طرف الله جنایتکار ندارد. اگر شما یکی از این پیامبران زن باز را مثال زدید که به اندازه نصف نستراداموس یا ژول ورن پیشگویی کرده باشد من فردا صبح در بیت العدل بهایی میشوم
جمعه ۱ دی ۱۳۹۶ - ۱۷:۱۶
۵۴
iran2015 - وین، اتریش
من به شخصه بیشتر بهایی ها را آدمهای بسیار خوبی میدانم مثل مسلمانان و یهودیان و دیگر ادیان ولی دین بهاییت را بسیار زشت و سراسر خرافات و کپی کامل شیعه میدانم.کاش این مرد محترم اقایمیرزا حسینعلی نوری بجای کپی کردن شیعه و پیروی از دین محمد و فرو کردن بیشتر مردم در خرافات به فرهنگ انسان ساز ایرانی تکیه میکرد و دکان آخوندهای شیعه را با آگاهی تخته میکرد و چه بسا دنیا امروز این نبود.افسوس
جمعه ۱ دی ۱۳۹۶ - ۱۷:۲۵
۶۸
amir-amir - تورنتو، کانادا
در هر عصرى از زمان عده اى وجود داشته اند که خودشان را مسئول راهنمائى مردم مى پنداشته اند . این افراد که تعداشان هم کم نیست تصورشان بر این بوده که در زمینه اخلاقیات٬ کردار و فرهنگ مردم و یا مسائل مختلف خانوادگى و سیاست حاکمان وقت مى توانند راه چاره اى اندیشیده و مردم را رهنمون شوند. اینکه تولد و ظهور هر فرد ™پىامبر را اساس کار خلقت و خداوند بدانیم با عقل و منطق متناسب نمى باشد چرا که اگر خداوند مى خواست مکتب و دین بر جان و مال مردم حاکم باشد این مورد را به شیوه اى درست و در قالب یک دین و اصول ثابت براى همگان تدوین مى نمود تا بعدا منشا اختلاف و کین و دشمنى بین مردم نگردد. ولى در طول هزاران سال مشاهده شده که هر دین خلق شده توسط افراد چه اختلاف هاى شدید بعضا خونبار به وجود آورده که هنوز هم متولیان کنونى آن به نام دین مردم را در بند و زنجیر مى کشند.
جمعه ۱ دی ۱۳۹۶ - ۱۸:۲۴
۵۴
hamid411 - لس آنجلس، ایالات متحده امریکا
[::پشم علی بی نیاز - مکسیکو سیتی، مکزیک::]. اولا کسی که توهین به مقدسات رو شروع کرد خود همین ممد اقاتون بوده. دوما هم خبر اون مقدسات ١/٥ میلیارد.
جمعه ۱ دی ۱۳۹۶ - ۱۸:۳۱
۵۴
hamid411 - لس آنجلس، ایالات متحده امریکا
اسمشو بد در کردن که دست زیاد نشه!
جمعه ۱ دی ۱۳۹۶ - ۱۸:۳۵
۴۵
تو خوبی بابا - ویاندن، بلژیک
دوستان عزیزی که جدی هستند و به خودشان سخت میگیرند، اگر دوست دارند تا کشف کنند مفهوم "تقدس" چیست و چگونه چیزی "مقدس" میشود، یکروز در حال راه رفتن، تکه سنگ یا تکه چوبی را از زمین بردارید و به خانه ببرید. آنرا روی طاقچه بگذارید و دو هفته هر شب در کنارش شمعی روشن کنید. پس از این مدت ، نوع نگاهتان را به آن تکه چوب یا سنگ در نظر گرفته و بررسی کنید. شاید برای همیشه به این درک برسید که بشر چگونه قداست و تقدس را خلق کرد. خودتان را کشف کنید. بابا عمر کوتاهه! خیلی کوتاه.
جمعه ۱ دی ۱۳۹۶ - ۱۹:۰۲
۵۴
iran2015 - وین، اتریش
این زیباترین صفحه ای بود که تابحال در سایت ایران یکی دیدم.چقدر همه کاربران زیبا نوشته بود با مدرک و استناد به منابع چقدر زیبا پوز الله و کلاهبرداران دینی را زدند.به همه شما درود میفرستم حتی آنها که دل خوشی ازشان ندارم چون اندیشه و سخن مهم است
جمعه ۱ دی ۱۳۹۶ - ۱۹:۴۸
۵۴
iran2015 - وین، اتریش
البته پشم علی بی نیاز - مکسیکو سیتی و کپک خوشگل اسلامی از کپنهاک را مستثنی میکنم و از افکار پلیدشان حالم بهم میخورد کپک را دوست دارم.
جمعه ۱ دی ۱۳۹۶ - ۲۰:۰۴
۸۷
تفکر اسلامی - کپنهاک، دانمارک
[::تو خوبی بابا - ویاندن، بلژیک::]. اتفاقأ اینکاری که رو شما میگی انجام دادم. از تو خیابون آوردم خونه؛ شمع هم روشن کردم. ولی «تکه» نه «تیکه». نگاهم رو هم دارم مرتب بررسی میکنم؛ هنوز که عوض نشده.
جمعه ۱ دی ۱۳۹۶ - ۲۰:۴۲
۱۰۷
منوچهری - کرمان، ایران

خاتم شو نمیدونم, ولی ختم روزگار بوده این ناقلا !! ;)
جمعه ۱ دی ۱۳۹۶ - ۲۲:۰۶
۶۸
Azadi199 - پاریس، فرانسه
[::iran2015 - وین، اتریش::]. گرامی, مطلقا اینطور نیست. کدام خرافات در ایین بهایی هست ? سعی کنید مستدل وبا مدرک و مثال کامنت بنویسید. مشخص هست که از این ایین چیز زیادی نمیدانید. من فقط به دو سه مورد اشاره میکنم. در این ایین اخوند و کشیش نداریم و خود مومنین با انجام انتخابات ازاد, مدیران جامعه خود را برای یک سال انتخاب میکنند.به زنها حقوق برابر با مردها دادند و حتی در تعلیم و تربیت انها را ارجح از مردان دانستند. بهاییان پرچمدار نهضت سواد اموزی در ایران بودند, کشوری که در اوایل قرن بیستم ۹۵ در صد بی سواد داشت. در سال ۱۸۶۸ میلادی حضرت بهاالله لزوم تشکیل مجلس و مشارکت نمایندگان مردم دراداره کشور را گوشزد کردند و حتی این اصل را از ارکان مهم ایین خود قرار دادند. اگر شما این ایین را نمی پسندید, این حق طبیعی شماست و ما هیچ مشکلی با این موضوع نداریم. با احترام.
جمعه ۱ دی ۱۳۹۶ - ۲۳:۴۹
۴۲
Iranemaa - قم، ایران
[::Azadi199 - پاریس، فرانسه::]. دوست عزیز، محمد پیامبر اسلامه و اسلام دین ضد انسانی میباشد و عمل غیر انسانی ،غیر انسانی است ،اینکه من به یک انسانی ظلم کنم این عمل من ،غیر انسانی است چه در گذشته چه حال و چه اینده. خوبی و بدی زمان نمیشناسد،عمل بد برای همیشه محکوم است..کدام زنی که شوهرش توسط دشمن به قتل رسیده حاضر به عمل سکس با همان دشمن است ؟ و ان زن حتی انسان ازادی هم نیست بلکه برده ای است به اسم کنیز و حتی ارزش اینکه به نکاح هم درش بیاورد را نداشته و مثل شی خرید و فروش میشده( هر چند در اسلام زنان به طور کلی انسان کامل حساب نمیشوند چه کنیز و چه غیر کنیز )و حالا اگر همین عمل را با خانواده ما انجام میدادند چطور بود ؟. در جنگ هایی که پیامبر حضور داشته ، غزوه نامیده میشدند و این اعمال بوده و کلی ایه قران داریم که غیر انسانی است و تک تک این ایات بر محمد نازل شدند ،پس شما به عنوان یک بهایی اگر از محمد دفاع میکنی که دینتان او را قبول دارد این تایید، دین شما که خیلی با اسلام متفاوت است را زیر سوال میبرد.حتی اگر دین بهایی هم این را میگه شما خودت صادقانه فکر کن ،تحقیق کن ،موفق باشی
شنبه ۲ دی ۱۳۹۶ - ۰۲:۴۹
۴۲
Iranemaa - قم، ایران
[::Azadi199 - پاریس، فرانسه::]. دوست نازنین .توصیه میکنم فیلم the innocent prophet را ببینی و کتاب 23 سال علی دشتی را بخوانی و همینطور کسانی که قبلا مسلمان بودند که از تجربیاتشان از اسلام میگن و مطالعاتشان درباره اسلام که در یوتیوب موجوده به نام ex muslims . شاد و سربلند باشی
شنبه ۲ دی ۱۳۹۶ - ۰۲:۵۴
۵۴
iran2015 - وین، اتریش
افت ک::Azadi199 - پاریس، فرانسه::] شما متاسفانه کامنت ها را سطحی میخوانید.مجلس موسسان اولین بار در دوران هخامنشی در ایران پایه گذاری شد.حتی یونانیها مجلس را زودتر از ما داشتند. توصیه میکنم کتاب *از زبان داریوش را بخوانید که مثل حدیث ها و جفنگیات مذهبی نیست بلکه ترجمه گل پخته های اداره مالیات و مخارج ایالت پارس است که اسکندر جستک با سوزاندن تخت جمشید باعث پخته شدن و ماندگاری ان شد و در سال 1330 توسط امریکایی ها ترجمه شد.زنان مسئول کارگاهها بودند و حقوقی تا سیه برابر مردان داشتند.اقای عبدالبها دو تا زن داشت پس لطفا ما را مثل احب الله فرض نکنید و حرف از برابری زن و مرد نزنید.شما آخوند رسمی نداری ولی مبلغ دارید که همان آخوند است.کتاب هرودوت را بخوانید که نوشته حتی سربازان ایرانی سواد داشتند پس خدای شما و پیغمبر شما 2300 سال از اجداد ایرانی ما عقب تر است ،این مطالب شما را بارها گفته ام بدرد آدمها بیسواد و در دهات دور افتاده میخورد نه قرن 21 و نه برای ایرانیان.ایرانی ها امروز دینی که 1400 سال تا حتی توی اتاق خواب و توالت شان نفوذ کرد را همانجا در ....گذاشتند
شنبه ۲ دی ۱۳۹۶ - ۰۸:۰۰
۵۴
iran2015 - وین، اتریش
[::Azadi199 - پاریس، فرانسه::] شما این سخنان مذهبی را از روی خیر خواهی میزنید ولی مطالعه تان بسیار بسیار کم است.شما با آنکه یک اصل دارید بنام تحری حقیقت ولی بسیار متعصب هستید و اصلا حقیقت و تحقیق و مطالعه را نمیدانید چی است.ناراحت نشوید ولی من کتابها بهایی را که میخوانم به شرافتم سوگند ساعته میخندم.شما افتخار میکنید که آخوند ندارید ولی تمام دین شما توسط آخوندهای شیعه که از بیکاری و مفتخوری جفنگیات میافتند پایه گذاری شد.مثل شیخ احمد احسایی و شیخ کاظم رشتی و دیگر آخوندهای شیعه !! مگر میشود یک کلاهبردار بیاید قانون دادگاه و روشهای اقتصاد سالم را بنویسد.بجای تقدس سازی افکار بیمار این آخوندهای شیعه را بخوانید.یکبار کتاب حضرت احمد کسروی در مورد شیعه گری و بهایگری را بخوانید.خدا میداند با دید باز بخوانید ساعته به این جماعت میخندید.
شنبه ۲ دی ۱۳۹۶ - ۰۸:۱۵
۵۴
حسین سلطانزاده - برلین، آلمان
خاتم در زبان عربی به دو معنی است یکی به نام آخرین یکی به نام نگین انگشتری
شنبه ۲ دی ۱۳۹۶ - ۰۹:۵۰
۴۲
Iranemaa - قم، ایران
[::iran2015 - وین، اتریش::]. ای ول دوست عزیز به دانش و معلومات
شنبه ۲ دی ۱۳۹۶ - ۱۰:۱۳
۶۸
Azadi199 - پاریس، فرانسه
[::iran2015 - وین، اتریش::]. گرامی, اینطور که شما نوشته اید در دوران هخامنشی تلفن موبایل و اینترنت گیگا بایت هم وجود داشته ! ولی همین نظام با یک لشکر عظیم ۱۲۰۰۰۰ هزار نفره و مجهز جلوی یک لشکر ۳۰۰۰۰ نفره عربهای بیابانگرد اونطور مفتضحانه شکست میخوره. از موضوع مهتر ها و کهتر ها چیزی میدانید ? ایا همه ایرانیان عهد باستان از حقوق برابر برخوردار بودند ? چرا چهار هزار سرباز ایرانی از ظلم موپدان زرتشتی و حکومت ان زمان به لشکر مسلمانان میپیوندند? چه بسا که همین ها نقاط ضعف لشکر ایران را پیش عربها بر ملا کردند. از شعار دادن تا واقعیت یک دنیا فاصله هست. واقعیت این هست که در قرن ۱۹ و قرن ها قبل از ان چیزی به نام مجلس و یا نمایندگان مردم در کشور ما و خیلی از کشور های دیگه دنیا وجود نداشت. بد جوری در زمان ایران باستان گیر کردی عزیز برادر ! یه چند قرن بیا جلوتر و کاری برای پیشرفت کشورت انجام بده !
شنبه ۲ دی ۱۳۹۶ - ۱۰:۲۵
۶۸
Azadi199 - پاریس، فرانسه
[::iran2015 - وین، اتریش::]. گرامی , یک توضیح کوچک و اون اینکه مبلغ با اخوند خیلی فرق داره چون که قدرت نداره. قدرت در دست اون مجمع ۹ نفری هست که با رای مردم و فقط برای یک سال انتخاب شده اند. کتاب بهایی گری کسروی رو هم خوندم, نه یک بار بلکه دو بار و به حال کشور خودم افسوس خوردم که یک چنین ادم سبک مغزی محقق حساب میشه. در مورد تعداد بهاییان در جهان الان بیش از ۹۰ در صد غیر ایرانی هستند و تعداد ما از ۴۰ سال پیش به این طرف دو برابر شده اونهم در کشور های پیشرفته جهان. عقل سالم حکم میکنه که از خودمان بپرسیم چرا اروپایی, امریکایی یا ژاپنی و هندی جذب پیام این ایین میشوند . اینطور نیست ?
شنبه ۲ دی ۱۳۹۶ - ۱۱:۱۱
۶۸
Azadi199 - پاریس، فرانسه
[::Iranemaa - قم، ایران::]. دوست خوب من, درست که همه این منابع ضد اسلام در اینترنت و فضای مجازی وجود داره ولی من در پی یک تحقیق کاملتر هستم تا درک کنم چرا در ۱۳ سال رسالت در مکه کسی از این ایین استقبال نمیکنه و مهمتر از اون چرا بعد از هجرت به مدینه انطور خشن و بی رحم با غیرمسلمانان بر خورد میشه. شما وقتی که تحقیقی رو شروع میکنی که حتما حرف خودت رو به کرسی بنشونی این دیگه اسمش تحقیق و پژوهش نیست که باید همه جوانب رو در نظر بگیره, از خوپ و پد. موفق و پیروز باشید.
شنبه ۲ دی ۱۳۹۶ - ۱۱:۳۷
۶۸
Azadi199 - پاریس، فرانسه
[::Iranemaa - قم، ایران::]. دوست گرامی, چند سال پیش کتابی به زبان فرانسوی منتشر شد به نام "انسان در برابر پیامبران". این کتاب در صدد اثبات این موضوع هست که ایده اخرین پیامبر ریشه در قران و احادیث نداره و توسط خود مسلمین ابداع شده. الان چک کردم خوشبختانه نسخه جدید این کتاب به صورت فایل پی دی اف در اینترنت در دسترسی هست.باید اسم فرانسوی اون رو سرچ کنید- L'HOMME FACE AUX PROPHETES-. باید بانویسنده کتاب تماس بگیرم ببینم میشه به فارسی ترجمه بشه یا نه.چون که از نظر علمی کتاب با ارزشی هست. با احترام و مهر
شنبه ۲ دی ۱۳۹۶ - ۱۱:۵۳
۶۸
Azadi199 - پاریس، فرانسه
[::iran2015 - وین، اتریش::]. گرامی یادم رفت بنویسم که همه بهاییان جهان مبلغ هستند و علاوه بر کار و زندگی شخصی خودشون وقت و انرژی میگذارند برای ترویج این ایین (کم و بیش و در حد ممکن و مقدور..) بر عکس اخوند که هیچ کار و شغل دیگری نداره !
شنبه ۲ دی ۱۳۹۶ - ۱۲:۱۸
۸۷
تفکر اسلامی - کپنهاک، دانمارک
[::Azadi199 - پاریس، فرانسه::]. چرا از دادن جواب طفره میری؟ به چه نیتی فقط از زن پدر نمیشود کام گرفت؟ ولی بقیه اعضأ خانواده میتونن با همدیگه روابط هم‌خوابگی داشته باشن؟ برای یادآوری؛ همسایه ما بهایی بودن و کنجکاو بودن من باعث شد که از خیلی مسائل جنسیشون سر در بیارم. مثلأ ازدواج دایی با خواهرزادش و محفلهای جمیعأ ارضایی؟
شنبه ۲ دی ۱۳۹۶ - ۱۳:۳۷
۶۸
Azadi199 - پاریس، فرانسه
[::تفکر اسلامی - کپنهاک، دانمارک::]. پدر جان, من یکبار جواب شما رو دادم و شرط هم گذاشتم حالا مجبورم تکرار کنم. شما ما رو ببر به یکی از این محافل عیش ونوش, من جلوی همه تعهد میکنم که پیرو هر دین و ایینی که شما گفتی بشم. ولی یک نکته رو فراموش نکن که دادگاه های حکومت پر برکت اسلامی شما پر هست از انواع شکایت تجاوز بین خانواده که من شرم دارم توضیح بیشتر بدم. در مورد احکام ازدواج به تفصیل در اثارحضرت باب امده و حضرت بهاالله با تایید ان, یک محدودیت دیگه به اون اضافه کردند که همان ازدواج پا زن پدر باشد.و تاکید به ازدواج با جنس بعید کردند یعنی از پسر عمو- دختر عمو هم خیلی دورتر.این موضوعی هست که خیلی راحت قابل بر رسی هست, هر کدام از دوستانی که این کامنت ها رو میخونند میتونند از دوستان بهایی نسبت فامیلی شون رو بپرسند تا شما کنف بشی ! عزیز برادر! بوی الرحمن جوامع اسلامی دنیا رو گرفته شما باید "اند" رو باشی که هنوز اینطورابراز وجود میکنی !
شنبه ۲ دی ۱۳۹۶ - ۱۵:۲۶
۶۱
گذشته میرزا - ایران، ایران
[::Azadi199 - پاریس، فرانسه::] تاریختان ضعیف است در زمان حمله اعراب سلسله ساسانیان بر ایران حکمفرمایی میکردند نه هخامنشیا
شنبه ۲ دی ۱۳۹۶ - ۱۸:۰۰
۸۷
تفکر اسلامی - کپنهاک، دانمارک
[::Azadi199 - پاریس، فرانسه::]. در کتاب اقدس که مهمترین کتاب بهائیان است، حسینعلی نوری درباره حرمت ازدواج بهاییان گفته است «قد حرمت علیکم ازواج آبائکم، یعنی حرام شد بر شما ازدواج با زن پدرتان» و در مورد ازدواج با سایر محارم هیچ حکمی را ذکر نکرده است. «شوقی افندی» جانشین عبدالبهاء نیز اوضاعی بهتر از پدربزرگ خود نداشت و بعد از مرگ مشکوک او در لندن اوضاع بهائیان در جنبه های مختلف به طرز وحشتناکی به هم ریخت و یک سردرگمی بین بهائیان مشاهده شد به صورتی که در پی آن تعدادی از سرشناسان بهائی از این فرقه روی گردان شدند و به آغوش اسلام بازگشتند. یکی از احکامی که بهاء الله آن را ذکر نکرده است، مسأله ازدواج با محارم است که در خوشبینانه ترین وضعیت می توان گفت فراموش کرده حکم آن را ذکر کند، یا مانند حکم لواط خجالت کشیده آن را بیان کند« انا نستحیی ان نذکر حکم الغلمان».
شنبه ۲ دی ۱۳۹۶ - ۲۲:۲۱
۶۸
Azadi199 - پاریس، فرانسه
[::گذشته میرزا - ایران، ایران::]. دوست عزیز فرمایش شما صحیح هست. دوست ما iran2015 صحبت از سربازان با سواد در ۲۳۰۰ سال پیش کردند و من با یک متلک به نظام پادشاهی فراموش کردم که مشخص کنم فاصله زمانی بین دو جمله و دو سلسله رو . ممنون از گوشزد به موقع شما. موفق و پیروز باشید.
شنبه ۲ دی ۱۳۹۶ - ۲۲:۲۳
۸۷
تفکر اسلامی - کپنهاک، دانمارک
کسى که منکر خدا باشد، یا براى خداوند متعال شریک قائل باشد و یا اینکه پیامبرى حضرت خاتم الانبیاء محمد ص را قبول نداشته و یا یکى از ضروریات دین مبین اسلام را منکر شود، کافر بوده و کافر هم نجس است. مطابق آیه شریفه «یا أَیهَا الَذِینَ آمَنُوا إِنَمَا المُشرِکُونَ نَجَسٌ»؛ توبه، (۹)، آیه ۲۸. بهائیان به دلیل عقاید ضاله و شرک‏آلود خویش، نجس مى‏باشند؛ زیرا آنان از یک سو مدعى الوهیت و نبوت باب و بهاء بوده و منکر خاتمیت نبى مکرم اسلام هستند و از سوى دیگر منکر احکام ضرورى دین مثل نماز، روزه و. بوده و دین اسلام را منسوخ میدانند.
شنبه ۲ دی ۱۳۹۶ - ۲۲:۳۶
۴۲
Iranemaa - قم، ایران
[::تفکر اسلامی - کپنهاک، دانمارک::]. تفکر جون بی معرفت نباش ،دوست بهاییمان راست میگه ،در ایین بهایی حتی توصیه شده ازدواج تا حد امکان دور باشه یعنی خویشوندان نسبی نزدیک مثل پسر عمو دختر عمو هم بهتره ازدواج نکنند ،من هم مطالعه کردم و هم از خود بهایی ها پرسیدم .ادم اگر از چیزی خوشش هم نیایید نباید دروغ بگوید خصوصا تو که ادم بامرام و شادی هستی و مثل بقیه بسیجی ها عقده ای نیستی ،پس عزیزم دگه از این کارها نکن .مواظب خودت باش در بلاد کفر
شنبه ۲ دی ۱۳۹۶ - ۲۲:۴۹
۶۸
Azadi199 - پاریس، فرانسه
[::تفکر اسلامی - کپنهاک، دانمارک::]. پدر جان, انگار درست توضیح کامنت قبلی من رو متوجه نشدی. لذا بیشتر توضیح میدم. قوانین و احکام در ایین بهایی مخلوطی از قوانین بابی و بهایی هستند بدین معنی که حضرت بهاالله همه احکام بابی را فبول کردند جز چند قانون که فقط برای این قوانین نسخ شده مثل حکم جنگ و حمل سلاح و یا قوانین تکمیلی مثل همین حکم عدم ازدواج با زن پدر که احکام قبلی ایین بابی را کامل کرد. وگرنه باید یک کتاب کامل دیگه مینوشتند که فلان حکم تایید میشود یا فلان قانون تایید میشود. ایشان خیلی راحت و هوشمندانه فرمودند به غیر از این اخکام که من کامل کردم یا تغییر دادم بقیه احکام تایید میشوند, من جمله همین احکام مربوط به ازدواج که مفصل در ایین بابی ذکر شده. امیدوارم که موضوع مفهوم شده باشد. به قول امام حسین شما سعی کنید " ازاده باشید". کم نیستند دوستانی مثل Iranemaa که دست شما را رو خواهند کرد !
شنبه ۲ دی ۱۳۹۶ - ۲۳:۴۴
۶۸
Azadi199 - پاریس، فرانسه
[::Iranemaa - قم، ایران::]. دوست نازنین, ممنون از توضیح تکمیلی شما. بین ۸ برادر و خواهر ما , همه ازدواج ها با یک نفر از یک شهر دیگه و حتی در یک مورد با یک دین دیگه انجام شده, ما حکمت ازدواج با نسل بعید را خوب درک کرده ایم. موفق و پیروز باشید
یکشنبه ۳ دی ۱۳۹۶ - ۰۰:۰۱
۶۸
Azadi199 - پاریس، فرانسه
[::تفکر اسلامی - کپنهاک، دانمارک::]. تفکر جان, این کامنت اخرت که خیلی تابلو شد ! یعنی که حدود ۶ میلیارد مردم جهان به حساب شما نجس هستند ?! اینو به مقامات حکومت اسلامی ایران که مرتب با روسها و چینی ها روابط دوستانه و برادرانه دارند نگی ها !? کار دست خودت میدی ! گفتن از ما ....
یکشنبه ۳ دی ۱۳۹۶ - ۰۰:۰۸
۵۲
nazdaneh.nl - آمستردام، هلند
به امید روزی که ایران و ایرانی از این داستانهای خیالی . خرافات . بت پرستی اسارت و خدایان خیالی که برای خودشون ساختن رها بشن. گر راست باشد و پرسند. قیامت ز من سوال. پیغمبرتو کیست گویم خرد . همین یک کلام.
‌پنجشنبه ۱۶ فروردین ۱۳۹۷ - ۰۸:۰۵
نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.