درخواست قصاص داماد آدمکش
رأی دهید
به گزارش خبرنگار جنایی «ایران»، رسیدگی به این پرونده از ساعت 15 عصر دوشنبه 9 مرداد امسال و هنگامی در دستورکار مأموران کلانتری 132 نبرد قرارگرفت که آنها از قتل زن جوانی در خانهاش با خبرشده بودند.پس ازحضورمأموران وکشف جسد خون آلود، بازپرس کشیک قتل پایتخت و تیم پلیس جنایی راهی ساختمان سه طبقه در حوالی هاشم آباد شدند. آنها پس ازورود با جسد غرق در خون زن27 سالهای به نام پرستو روبهرو شدند. این درحالی بود که بدن نیمه جان زن میانسالی هم کنارش روی زمین افتاده بود. مأموران همچنین در نزدیکی جسد زن جوان با مرد افغان به نام شفیع که چاقوی خونینی در دست داشت، مواجه شدند و پی بردند این مرد همسر و مادرزنش را با ضربات چاقوهدف قرارداده که همسرش جان باخته بود. اما مادر زنش نیمه جانی داشت.
بدینترتیب به دستور بازپرس ایلخانی، مرد جنایتکار بازداشت شد و پس از انتقال به اداره آگاهی به قتل همسرش و مجروح کردن مادر زنش اعتراف کرد. او در تحقیقات گفت: « دو سال قبل خانواده همسرم از افغانستان به ایران آمدند. پس از آن همسرم اصرار داشت ما هم به ایران بیاییم که من قبول نکردم. مادر زن و پدر زنم هر روز به من تلفن میزدند و تشویقم میکردند به ایران بیایم. بالاخره با اصرارهای آنها به ایران آمدیم؛ اما به محض ورود به ایران رفتارهای خانواده همسرم تغییر کرد. در این مدت حتی به دادگاه هم شکایت کردم و چند بار به سفارت افغانستان رفتم و خواستم به من کمک کنند که همراه همسرم به افغانستان برگردیم. روز حادثه با پدر زنم به سفارت افغانستان رفتیم و قرار شد من همراه زن و بچههایم به افغانستان برگردم. وقتی مادر زنم از موضوع با خبر شد شروع به داد و فریاد کرد و من هم که خیلی عصبانی بودم با چاقو به همسر و مادرزنم چند ضربه زدم.»
مرد جوان بهدنبال این اعتراف روانه بازداشتگاه شد. سپس مادر مقتول بهعنوان شاهد ماجرا و ولی دم به همراه همسرش به شعبه هشتم دادسرای امور جنایی تهران رفت. او در تحقیقات گفت: با دامادم مدتها بود که مشکل داشتیم. او سر کار نمیرفت و مسئولیت پذیر نبود. برای همین تصمیم داشتیم که طلاق دخترم را از او بگیریم. روز حادثه زمانی که دامادم وارد خانه شد با چاقو به من حمله کرد و چند ضربه به کمرم زد. او میخواست مرا به قتل برساند اما دخترم خودش را به میان ما انداخت. دامادم هم با چاقو به او حمله کرد و دخترم را کشت. دو نوهام شاهد قتل مادرشان بودند. حالا هم من و همسرم خواهان قصاص دامادمان هستیم.