تهران محله به محله - تجریش - تصاویر

تجریش محله‌ای قدیمی در شمال تهران و مرکز شهرستان شمیرانات است در قدیم نام آن طجردشت بوده است. که در حد فاصل انتهای خیابانهای ولیعصر و شریعتی، یکی از محله‌های تاریخی و شلوغ تهران به حساب می آید . در گذشته مردم محلی تجریش به لهجه شمیرانی (زبان تاتی) سخن می‌گفتند ، که هنوز هم برخی از اهالی قدیمی به آن آشنایی دارند. از مراکز مهم تجریش میتوان به امامزاده صالح اشاره کرد که مهمترین مرکز مذهبی در تجریش است . بازار و تکیه ی بزرگ نیز جذابیت های خاص خود را دارد. محله ی تجریش بسیار بزرگ و وسیع است، که حضور اقشار مختلف مردم با فرهنگ ها و سنت های متفاوت از ویژگی های منحصر بفرد این محله تاریخی است.
رأی دهید
دیدگاه خوانندگان
۴۳
Realman - ارواین، ایالات متحده امریکا

خیلی ممنون از عکسهای زیبا کلی خاطره زنده شد به امید ازادی ایران
جمعه ۲۴ شهریور ۱۳۹۶ - ۰۹:۴۶
۵۳
Erwin - آمریکا، ایالات متحده امریکا

اون قدیما مرحوم پدرم منو کول میکرد از باغ انگوری تا تجریش و بازارش رو روی دوشش می اورد کاش عکسی هم از باغ انگوری میذاشتن :(
جمعه ۲۴ شهریور ۱۳۹۶ - ۱۰:۵۲
۸۲
تفکر اسلامی - کپنهاک، دانمارک

منم که بچه بودم یکی از دوستان پدرم منو کول میکرد از بالای پل میبرد پایین پل، همچین دلم حری میریخت.
جمعه ۲۴ شهریور ۱۳۹۶ - ۱۴:۲۱
۵۷
شنبلیله خانم - اسلو ، نروژ

[::تفکر اسلامی - کپنهاک، دانمارک::]. احیانا ایشون حاج آقا طوسی نبودند که شما را کول میکردند ;) :) :) :)
جمعه ۲۴ شهریور ۱۳۹۶ - ۱۶:۴۹
۷۱
zan kermanshah - کلن، آلمان
تفکر اسلامی - کپنهاک، دانمارک.اون دوست بابات ناقلا بوده خواسته زیر پل یه لقمه ات کنه.حالا اینجا همه خودمونی هستیم غریبه که نداریم .دوست باباتونست بخوره تورو. ;)
جمعه ۲۴ شهریور ۱۳۹۶ - ۲۱:۲۵
۱۰۸
منوچهری - کرمان، ایران
[::تفکر اسلامی - کپنهاک، دانمارک::]. تفکر جان "کول می کرد" , نه!! "گول میزد" میبرد زیر پل درسته.
جمعه ۲۴ شهریور ۱۳۹۶ - ۲۳:۴۵
۷۱
senator x - تهران، ایران
بافت قدیم تجریش چیز دیگری بود,اون قدیما یعنی سالهای1333تا1338صبحهای جمعه پسرپولدارهای تهرون با ماشینهای کورسی,با دوست دخترهاشون میامدند سرپل تجریش یک دوساعتی باهم گپ میزدند آگه تابستون بود چند فال گردو میخوردند و حال میکردند.یاد آن دوران بیخیالی بخیر
شنبه ۲۵ شهریور ۱۳۹۶ - ۰۷:۳۱
۸۲
تفکر اسلامی - کپنهاک، دانمارک
[::zan kermanshah - کلن، آلمان::]. وقتی که از زیر پل میبردم بالای پل واسم همیشه یه بستنی هم میخرید. ولی نمیدونم چه سری بود، همیشه قیفی میگرفت با اینکه من میگفتم، لیوانی میخوام.
شنبه ۲۵ شهریور ۱۳۹۶ - ۰۷:۳۷
نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.