دارا خسروشاهی مدیر عامل جدید اوبر کیست؟

خانواده آقای خسروشاهی کمی پیش از انقلاب ۱۳۵۷ به آمریکا مهاجرت کردند دارا خسروشاهی به عنوان مدیر عامل جدید شرکت اوبر، ارزشمندترین شرکت نوپای تکنولوژی در دنیا برگزیده شد. نام او هر چند به گوش بعضی آشنا بود اما کسانی که منتظر معرفی چهره سرشناس‌تری بودند مجبور شدند به سراغ گوگل بروند. یک دلیل آن این است که دارا خسروشاهی از حلقه معروف "سیلیکون ولی" نیست بلکه برخاسته از عرصه تکنولوژی سیاتل است.
 
او ۴۸ سال دارد و در ایران در خانواده‌ای ثروتمند و اهل کسب و کار متولد شده است. خانواده آقای خسروشاهی کمی پیش از انقلاب، وقتی او ۹ سال داشت، به آمریکا مهاجرت کردند.
 
البته آقای خسروشاهی به بلومبرگ گفت پدرش که مجبور شده بود برای مراقبت از پدربزرگ بیمارش به ایران سفر کند شش سال را در ایران در زندان گذرانده و مادرش مجبور شده سه فرزند را در خارج از کشور به تنهایی بزرگ کند.
 
دارا خسروشاهی مهندسی الکترونیک خواند و مثل بعضی از اعضای فامیل خود در امور مالی و فناوری مشغول کار شد. هفت سال برای یک بانک سرمایه‌گذاری کار کرد و بعد به یک شرکت اینترنتی پیوست.
 
دوازده سال پیش به ریاست شرکت "اکسپدیا" رسید و آن را بدل به پردرآمدترین آژانس مسافرتی آنلاین آمریکا کرد. دامنه کار این شرکت را به شصت کشور دنیا توسعه داد و درآمد آن را چهار برابر کرد.
 
نیویورک تایمز در سال ۲۰۱۵ درآمد آقای خسروشاهی را در میان مدیران عامل در آمریکا بالاترین اعلام کرد: حدود ۹۵ میلیون دلار.
 
او در کنار مسئولیت‌های متعددش عضو هیات مدیره نیویورک تایمز هم هست.
 
آقای خسروشاهی چهار فرزند دارد و آنها که او را از نزدیک می شناسند می گویند وقت زیادی را با فامیل بزرگ خود می‌گذراند.
 
آقای خسروشاهی جای تراویس کالانیک مدیر عمل قبلی اوبر را گرفته که به دلیل اتهاماتی درباره فرهنگِ کاری و آزار جنسی در محیط کار و بی‌عملی او برای تغییر آن مجبور به استعفا شد.
 
بر خلاف آقای کالانیک که مدتی عضو گروه مشاوران تجاری دونالد ترامپ رییس جمهور آمریکا بود، آقای خسروشاهی به دلیل انتقادهای صریحش از دونالد ترامپ رییس جمهور آمریکا هم شهرت دارد و از حامیان مالی هیلاری کلینتون در انتخابات ریاست جمهوری اخیر بود.
 
او که خود را تجسم رویای آمریکایی می‌داند از منتقدان فرمان آقای ترامپ برای ممنوعیت سفر شهروندان شش کشور به آمریکا بود. به عقیده او آمریکا "ملت مهاجران" است.
 
اکنون آقای خسروشاهی با وظیفه‌ای بزرگ در اوبر روبرو است. از او انتظار می‌رود فرهنگ کاری اوبر را پاکسازی کند و شهرت نامطلوب زمان آقای کالانیک را به حسن شهرت تبدیل کند. علاوه بر این اساس کار شرکت‌هایی مثل اوبر از جنبه‌های دیگر هم هدف انتقادها است و این انتقادها رو به افزایش است.
 
آنچه اوبر در برخی کشورهای دنیا انجام داده به شدت زیر سوال رفته است؛ این شرکت متهم است که حق و حقوق رانندگان خود را آن گونه که باید پرداخت نمی‌کند، به رانندگان وعده‌هایی داده که به آنها عمل نکرده و با از بین بردن مشاغل سنتی مثل رانندگان دارای مجوز تاکسی، درآمد و کار بسیاری را در خطر نابودی قرار داده است.
 
این که آقای خسروشاهی برای این فرهنگ کاری چه تدبیری خواهند اندیشید شاید مهمترین چالش او باشد؛ اگر موفق شود احتمالا شیوه او سرمشق شرکت‌های مشابه خواهد شد.