هم‌نشینی سربازان احمدی‌نژاد و یاران آیت‌الله مصباح در «کمپین انتخاباتی» رئیسی

سربازها به هم رسیده‌اند، دوری آن ها زیاد طول نکشیده، آنها بهم بازگشته‌اند، اینبار بدون احمدی نژاد.
 
به گزارش نامه نیوز؛ همه چیز گویا فراموش شده؛ آن حرف های زمان احمدی نژاد، آن دلخوری‌ها، آن فاصله گذاری های به عیان مشخص شده ،آن خط کشی های سابق. فعلا یک چیز مهم است؛ رسیدن به پاستور همین .
 
آن ها که دولت را ۴ سال پیش از دست دادند حالا باز در آستانه انتخاباتی دیگر برای به دست آوردن دولت دست به کار شده اند. همگی در کمپین یک نامزد انتخاباتی جمع شده اند. کسی که از دو رقیب اصلی حسن روحانی است.
 
آنها دو دسته هستند. یک گروه شاگردان مصباح یزدی هستند که بدنه تئوریک را تشکیل می دهند و دسته دیگر دولتمردان محمود احمدی نژاد هستند. محمود احمدی نژاد که روزگاری حلقه وصل آنها بود بعدها به حلقه فصل اشان تبدیل شد . حالا هم که دیگر او نیست و راهی دیگر برگزیده دوباره این دو دسته به هم رسیده اند.
 
روایت یک کمپین انتخاباتی
 
این کمپین انتخاباتی روزهای مهمی را سپری می کند. آنها دو رقیب اصلی دارند؛ یکی حسن روحانی، رییس جمهور مستقر است که تلاش می کند در ساختمان ریاست جمهوری باقی بماند و آن دیگری رقیب سابق حسن روحانی است که باز هوای پاستور در سر دارد؛ محمدباقر قالیباف.
 
آن ها در مورد حسن روحانی یک حس مشترک دارند. هم شاگردان مصباح یزدی از همان ابتدای دولت او منتقدش بودند و هم دولتمردان احمدی نژاد با آمدن آن ها روزهای سختی را در دوری از قدرت پشت سر گذاشتند.
 
عجبا که در در مورد آن رقیب دیگر هم همین حس مشترک وجود دارد . دولتمردان رییس جمهور سابق از مدت ها قبل از شروع این دولت با محمد باقر قالیباف زاویه داشتند . آنها روزهای پرچالشی را پشت سر گذشاتند . در دوران آن ها قالیاب به عنوان شهردار تهران از حضور در جلسات دولت منع و بودجه هایی دولتی هم به سوی او بلوکه شده بود . در آن دوران رسانه های دولت و شهرداری مثل توپخانه هر روز به هم شلیک می کردند . ناگفته نماند میان شاگردان مصباح یزدی و محمد باقر قالیباف هم همین نسبت حاکم است . به این جملات دقت کنید مصباح یزدی که به فاصله دو روز از انتخابات سال ۹۲ بیان شده است::« اینکه فردی با کمترین امکانات و هزینه‌ها، رأیی نزدیک به کسانی بیاورد که میلیاردها خرج کردند، تأثیر نیست؟ مخصوصا اینکه تنها همین چند روز کار شد و اگر مدت بیشتری با این اخلاص و جدیت کار می‌شد، نتیجه کیفی کار نیز بالاتر بود. پس نمی‌توان گفت این کارها اثری ندارد و تکلیف از ما ساقط است، و اگر از حالا برای 4 سال بعد فکر کنیم تأثیر آن چندین برابر خواهد شد.»
 
دقیقا معلوم است که چه کسی را به چه کس دیگری ترجیح داده است. حالا باز همان وضعیت حاکم است . نگاه کنیم که چه درباره قالیباف می گویند:« طرفداران قالیباف این روزها خوشحالند ... از این جهت که در روزهای واپسین مانده به انتخابات که هجمه رسانه های وابسته به پول نفت دولت تشدید می شوند؛ این رییسی است که سیبل انتقادات قرار گرفته و قالیباف به کمک رسانه های پرشمار و پرخرجش از زیر بار املاک نجومی و پلاسکو و استخدام های بی ضابطه ، مجوزهای بی حساب و کتاب و پول های ماده 100 و ... خلاص خواهد شد.در بازی پشت پرده ، دست اندرکاران همیشه بازنده جمنا به دنبال تعریف سازوکاری هستند که چگونه رییسی را مجاب کنند تا به نفع قالیباف کنار بکشد و به سراب رییس جمهوری #دکتر_خلبان نزدیکتر شوند.»
 
این طیف که البته خودش به دو دسته حامیان جلیلی و حامیان مصباح یزدی تبدیل شده بود حالا دوباره به هم رسیده اند و هم سخن شده اند . آنها ماجرای این همچسبی را اینگونه روایت می کنند :« این روزها در قرارگاه گفتمانی-انتخاباتی دکتر سعید جلیلی نه تنها کار تعطیل نشده، بلکه بیشتر هم شده است. حالا که خودش کاندید نیست، تلاش و دغدغه هایش چندبرابر است. کارهایی که تا پیش از این اجازه نمیداد برای خودش انجام دهیم، حالا توصیه می کند برای آقای رئیسی انجام بشود. خودش بالای سرکار ایستاده و دائم مدیریت می کند. اگر کسی هم رفته، بارش را خود آقاسعید به دوش می کشد. سخنرانی ها بیشتر شده و کارهای محتوایی و برنامه ای با همان شتاب در حال جمع بندی است. اینجا بدون هیچ چشم داشتی و بی هیچ توقعی برای کاندیدای اصلح تلاش می شود. شاید در فضای انتخاباتی عمق تصمیم آقاسعید فهمیده نشود، اما حرکت تکلیف گرایانه او نه تنها سطح شعور سیاسی جامعه را ارتقا داد، بلکه به سند محکمی برای زنده بودن روح انقلابی گری در بین مسئولین جمهوری اسلامی تبدیل شد.»
 
پس در این کمپین انتخاباتی که هم دولتمردان احمدی نژاد حضور دارند و هم شاگردان مصباح یزدی و هم دوستان آقای جلیلی اهداف مشترکی دیده می شود؛ رییس جمهور نماندن روحانی و رییس جمهور نشدن قالیباف . می گویند آنها اگر از رییس جمهور نماندن روحانی بگذرند از رییس جمهور نشدن قا لیباف هرگز نخواهند گذشت .
 
تفسیر درست این است :«سرباز ها به هم رسیده اند در روز های بدون احمدی نژاد»