نظرات نقل شده از رهبر ایران در مورد کاندیداتوری داوطلبان ریاست جمهوری
رأی دهید
حسینعلی حاجیدلیگانی از نمایندگان عضو جبهه پایداری در مجلس، بدون ذکر نام رهبر جمهوری اسلامی ایران گفته است که وی از ابراهیم رئیسی خواسته تا در رقابت های انتخاباتی ۱۳۹۶ حضور داشته باشد. او به خبرآنلاین گفته چون آقای رئیسی تازه حکم تولیت آستان قدس را از رهبری گرفته تردید داشته که کاندیدا بشود یا نه: "استمزاج [نظرخواهی] کردند که آیا اجازه میدهید من اعلام رسمی کنم که نمیآیم، اما این اجازه را به ایشان ندادند."
خبرآنلاین مشخصا از آقای حاجیدلیگانی پرسیده آیا کسی که اجازه کناره گیری ابراهیم رئیسی را نداده آیت الله خامنه ای بوده است، که در جواب گفته: "آقای رئیسی از مرجع صدور حکم خواسته بود که اجازه دهد اعلام کند که نمیآید ولی این اجازه به ایشان داده نشد." اشاره به"مرجع صدور حکم" تولیت آستان قدس، قاعدتا بیش از یک معنی ندارد.
این البته تنها نقل قولی نیست که در مورد دیدگاه های آقای خامنه ای راجع به نامزد شدن یا نشدن داوطلبان نامزدی انتخابات ریاست جمهوری انتشار یافته و از سوی دفتر رهبری هم تکذیب نشده است.
در اسفندماه گذشته، محمود صادقی نماینده اصلاح طلب مجلس روایت کرد که حسن روحانی رئیس جمهور در دیدار با عده ای از نمایندگان مجلس گفته است در مورد کاندیداتوری خود در انتخابات ۱۳۹۶ با آیت الله خامنه ای مشورت کرده و پاسخ شنیده که "با شما هیچ مشکلی نداشته و ندارم".
بعد از انتخابات ریاست جمهوری یازدهم نیز، حامیان سعید جلیلی نقل قولی از رهبر را در مورد او نقل کردند که ظاهرا معنی آن، توصیه به آقای جلیلی برای رها نکردن رقابت بود - هرچند تضمینی وجود ندارد که توصیه آن زمان، کماکان موضوعیت داشته باشد.
به ادعای آنها، آقای خامنه ای پس از انتخابات به این کاندیدای اصولگرا گفته است: "ببینید چگونه میشود این جمعیت ۴ میلیونی که به شما به عنوان نماد مقاومت رای داد را به هم پیوند داد و شما نخ تسبیح باشید تا این جمعیت رشد و گسترش یابد... ما دعا می کنیم سعید جلیلی همچنان در صحنه بماند."
همه اینها در حالی است که در شهریور ماه، تعدادی از اصولگرایان خبری را نقل کردند که حکایت داشت رهبر جمهوری اسلامی ایران، کاندیدا شدن محمود احمدی نژاد را به خاطر تبعات سیاسی آن به مصلحت ندانسته است.
در اوایل مهر، به دنبال اصرار بعضی از حامیان رئیس جمهور در مورد اینکه اگر حکمی وجود داشته باید علنی شود، آیت الله خامنه ای گفت: "به یک آقایی انسان توصیه میکند که آقا شما اگر توی این مقوله وارد شدید این دو قطبی در کشور ایجاد میشود. دو قطبی در کشور مضر است به حال کشور. من صلاح نمیدانم شما وارد بشوید." وی سپس خطاب به کسانی که گفته بودند نظر رهبر باید پشت بلندگو بیان شود تاکید کرد: "خب حالا این هم پشت بلندگو".
سنت دیرپا
خبرآنلاین مشخصا از آقای حاجیدلیگانی پرسیده آیا کسی که اجازه کناره گیری ابراهیم رئیسی را نداده آیت الله خامنه ای بوده است، که در جواب گفته: "آقای رئیسی از مرجع صدور حکم خواسته بود که اجازه دهد اعلام کند که نمیآید ولی این اجازه به ایشان داده نشد." اشاره به"مرجع صدور حکم" تولیت آستان قدس، قاعدتا بیش از یک معنی ندارد.
این البته تنها نقل قولی نیست که در مورد دیدگاه های آقای خامنه ای راجع به نامزد شدن یا نشدن داوطلبان نامزدی انتخابات ریاست جمهوری انتشار یافته و از سوی دفتر رهبری هم تکذیب نشده است.
در اسفندماه گذشته، محمود صادقی نماینده اصلاح طلب مجلس روایت کرد که حسن روحانی رئیس جمهور در دیدار با عده ای از نمایندگان مجلس گفته است در مورد کاندیداتوری خود در انتخابات ۱۳۹۶ با آیت الله خامنه ای مشورت کرده و پاسخ شنیده که "با شما هیچ مشکلی نداشته و ندارم".
بعد از انتخابات ریاست جمهوری یازدهم نیز، حامیان سعید جلیلی نقل قولی از رهبر را در مورد او نقل کردند که ظاهرا معنی آن، توصیه به آقای جلیلی برای رها نکردن رقابت بود - هرچند تضمینی وجود ندارد که توصیه آن زمان، کماکان موضوعیت داشته باشد.
به ادعای آنها، آقای خامنه ای پس از انتخابات به این کاندیدای اصولگرا گفته است: "ببینید چگونه میشود این جمعیت ۴ میلیونی که به شما به عنوان نماد مقاومت رای داد را به هم پیوند داد و شما نخ تسبیح باشید تا این جمعیت رشد و گسترش یابد... ما دعا می کنیم سعید جلیلی همچنان در صحنه بماند."
همه اینها در حالی است که در شهریور ماه، تعدادی از اصولگرایان خبری را نقل کردند که حکایت داشت رهبر جمهوری اسلامی ایران، کاندیدا شدن محمود احمدی نژاد را به خاطر تبعات سیاسی آن به مصلحت ندانسته است.
در اوایل مهر، به دنبال اصرار بعضی از حامیان رئیس جمهور در مورد اینکه اگر حکمی وجود داشته باید علنی شود، آیت الله خامنه ای گفت: "به یک آقایی انسان توصیه میکند که آقا شما اگر توی این مقوله وارد شدید این دو قطبی در کشور ایجاد میشود. دو قطبی در کشور مضر است به حال کشور. من صلاح نمیدانم شما وارد بشوید." وی سپس خطاب به کسانی که گفته بودند نظر رهبر باید پشت بلندگو بیان شود تاکید کرد: "خب حالا این هم پشت بلندگو".
سنت دیرپا
صلاحدیدهای رسانه ای شده آیت الله خامنه ای در موضوع کاندیداتوری چهره های سیاسی، اتفاقات جدیدی در فضای مبارزات انتخاباتی ایران نبوده اند.
به عنوان نمونه، محمود صادقی نماینده اصلاح طلب، از حسن روحانی نقل کرده که وی در سال ۱۳۷۶ هم برای کاندیداتوری جویای نظر رهبری شده و تصور کرده که پاسخ منفی بوده است: "مقام معظم رهبری... متذکر شدند که در انتخابات سال ۷۶ من نظری داده بودم و شما برداشت کرده بودید که من با ورود شما به انتخابات موافق نیستم، در حالی که برداشت درستی نبود."
در همان سال ۱۳۷۶، تا مدتی قرار بود میرحسین موسوی به عنوان کاندیدای اصلی جناح چپ حکومت ایران -اصلاح طلبان بعدی- وارد عرصه رقابت شود اما در عمل این اتفاق نیفتاد. بعدها، از او نقل شد که اعتقاد دارد رهبر جمهوری اسلامی، تمایلی به رئیس جمهور شدن او نخواهد داشت.
شاید در میان مسئولان ارشد حکومت ایران، هیچ کدام به اندازه اکبر هاشمی رفسنجانی خود را همرده به آیت الله خامنه ای نمی دانست. با وجود این، حتی او نیز در زمان حیات خود، حداقل در دو نوبت از تلاش برای کسب نظر رهبر جمهوری اسلامی قبل از کاندیداتوری سخن گفته بود. هرچند در هر دو مورد، به نظر می رسید که بی میل نبوده رهبر جمهوری اسلامی را در مقابل کار انجام شده قرار بدهد.
آقای رفسنجانی پیش از کاندیدا شدن در انتخابات ۱۳۹۲ به صراحت تاکید کرد: "من بدون موافقت ایشان وارد عرصه نخواهم شد چون اگر ایشان موافق نباشند نتیجه ای که به بار می آید معکوس خواهد بود."
او در جلسه ای با عده ای از نمایندگان که خواهان نامزد شدنش بودند گفت: "باید با رهبری مشورت کنم. اگر سکوت کردند می آیم... اگر مخالفت کردند حتما نمی آیم."
اکبر هاشمی رفسنجانی در نهایت، در آخرین ساعات مهلت قانونی ثبت نام نامزدهای انتخابات نامنویسی کرد. بعدا نقل کرد که در روز کاندیداتوری، از صبح سعی کرده با رهبر تماس بگیرد و نظرش را بپرسد اما موفق نشده و در نهایت، عدم واکنش او را به معنی عدم مخالفت دانسته و ثبت نام کرده است. ثبت نامی که البته اندکی بعد، به ردصلاحیت غیرمنتظره او از سوی شورای نگهبان انجامید.
به روایت آقای رفسنجانی، تقریبا مشابه این سناریو در هنگام ثبت نام برای انتخابات ریاست جمهوری ۱۳۸۴ هم تکرار شده بود. او تعریف کرد که در روز ثبت نام ، آیت الله خامنه ای بر خلاف معمول او را برای دیدار هفتگی دعوت نکرده و در نتیجه، بدون مشورت نهایی با رهبر ثبت نام کرده است. وی در عین حال گفت که سال بعد، وقتی می خواسته در انتخابات مجلس خبرگان رهبری ثبت نام نکند، از جانب آقای خامنه ای پیام رسیده که آن وقت که نباید می آمدی، آمدی و حالا که واجب است بیایی نمی آیی؟
مستنداتی از این نوع، از جمله شواهدی هستند که حکایت از وجود سنتی دیرپا و نانوشته در انتخابات ایران دارند. سنتی که بر مبنای آن، صلاحدیدهای آیت الله خامنه ای در مورد ورود یا عدم ورود کاندیداهای اصلی به عرصه رقابت اهمیت دارند.
با توجه به شواهدی از این جنس بود که وقتی در آستانه انتخابات ۱۳۸۸، تصویر غالب بر فضای سیاسی از تمایل مجدد رهبر به انتخاب مجدد محمود احمدی نژاد حکایت داشت، تمام کاندیداهای اصلی و فرعی اصولگرا - جز محسن رضایی- از رقابت با آقای احمدی نژاد کناره گیری کردند. آن هم در شرایطی که اختلافات طیف های مختلف جریان اصولگرا با رئیس جمهور وقت به حدی بالا گرفته بود که خیلی ها تصور می کردند وی با رقابتی جدی در داخل این جریان رو به رو باشد.
در ادامه چنین فضایی، این احتمال منتفی نیست که در سال ۱۳۹۶ نیز، تعیین تکلیف بخش "کماکان بلاتکلیف" فضای انتخابات، یعنی کاندیداهای نهایی جناح اصولگرا، متناسب با ترجیحات آیت الله خامنه ای باشد.
در صورت جدی بودن این احتمال، نشانه های آن در نتیجه نهایی تصمیم گیری اصولگرایان برای انتخاب نامزد/های نهایی این جناح قابل مشاهده خواهد بود.
اینکه جناح اصولگرا به سمت حمایت از "یک" کاندیدای اصلی برود یا خیر، از مهم ترین شاخص هایی خواهد بود که رصد کردن آن، در همین ارتباط از اهمیت تعیین کننده برخوردار است.
به عنوان نمونه، محمود صادقی نماینده اصلاح طلب، از حسن روحانی نقل کرده که وی در سال ۱۳۷۶ هم برای کاندیداتوری جویای نظر رهبری شده و تصور کرده که پاسخ منفی بوده است: "مقام معظم رهبری... متذکر شدند که در انتخابات سال ۷۶ من نظری داده بودم و شما برداشت کرده بودید که من با ورود شما به انتخابات موافق نیستم، در حالی که برداشت درستی نبود."
در همان سال ۱۳۷۶، تا مدتی قرار بود میرحسین موسوی به عنوان کاندیدای اصلی جناح چپ حکومت ایران -اصلاح طلبان بعدی- وارد عرصه رقابت شود اما در عمل این اتفاق نیفتاد. بعدها، از او نقل شد که اعتقاد دارد رهبر جمهوری اسلامی، تمایلی به رئیس جمهور شدن او نخواهد داشت.
شاید در میان مسئولان ارشد حکومت ایران، هیچ کدام به اندازه اکبر هاشمی رفسنجانی خود را همرده به آیت الله خامنه ای نمی دانست. با وجود این، حتی او نیز در زمان حیات خود، حداقل در دو نوبت از تلاش برای کسب نظر رهبر جمهوری اسلامی قبل از کاندیداتوری سخن گفته بود. هرچند در هر دو مورد، به نظر می رسید که بی میل نبوده رهبر جمهوری اسلامی را در مقابل کار انجام شده قرار بدهد.
آقای رفسنجانی پیش از کاندیدا شدن در انتخابات ۱۳۹۲ به صراحت تاکید کرد: "من بدون موافقت ایشان وارد عرصه نخواهم شد چون اگر ایشان موافق نباشند نتیجه ای که به بار می آید معکوس خواهد بود."
او در جلسه ای با عده ای از نمایندگان که خواهان نامزد شدنش بودند گفت: "باید با رهبری مشورت کنم. اگر سکوت کردند می آیم... اگر مخالفت کردند حتما نمی آیم."
اکبر هاشمی رفسنجانی در نهایت، در آخرین ساعات مهلت قانونی ثبت نام نامزدهای انتخابات نامنویسی کرد. بعدا نقل کرد که در روز کاندیداتوری، از صبح سعی کرده با رهبر تماس بگیرد و نظرش را بپرسد اما موفق نشده و در نهایت، عدم واکنش او را به معنی عدم مخالفت دانسته و ثبت نام کرده است. ثبت نامی که البته اندکی بعد، به ردصلاحیت غیرمنتظره او از سوی شورای نگهبان انجامید.
به روایت آقای رفسنجانی، تقریبا مشابه این سناریو در هنگام ثبت نام برای انتخابات ریاست جمهوری ۱۳۸۴ هم تکرار شده بود. او تعریف کرد که در روز ثبت نام ، آیت الله خامنه ای بر خلاف معمول او را برای دیدار هفتگی دعوت نکرده و در نتیجه، بدون مشورت نهایی با رهبر ثبت نام کرده است. وی در عین حال گفت که سال بعد، وقتی می خواسته در انتخابات مجلس خبرگان رهبری ثبت نام نکند، از جانب آقای خامنه ای پیام رسیده که آن وقت که نباید می آمدی، آمدی و حالا که واجب است بیایی نمی آیی؟
مستنداتی از این نوع، از جمله شواهدی هستند که حکایت از وجود سنتی دیرپا و نانوشته در انتخابات ایران دارند. سنتی که بر مبنای آن، صلاحدیدهای آیت الله خامنه ای در مورد ورود یا عدم ورود کاندیداهای اصلی به عرصه رقابت اهمیت دارند.
با توجه به شواهدی از این جنس بود که وقتی در آستانه انتخابات ۱۳۸۸، تصویر غالب بر فضای سیاسی از تمایل مجدد رهبر به انتخاب مجدد محمود احمدی نژاد حکایت داشت، تمام کاندیداهای اصلی و فرعی اصولگرا - جز محسن رضایی- از رقابت با آقای احمدی نژاد کناره گیری کردند. آن هم در شرایطی که اختلافات طیف های مختلف جریان اصولگرا با رئیس جمهور وقت به حدی بالا گرفته بود که خیلی ها تصور می کردند وی با رقابتی جدی در داخل این جریان رو به رو باشد.
در ادامه چنین فضایی، این احتمال منتفی نیست که در سال ۱۳۹۶ نیز، تعیین تکلیف بخش "کماکان بلاتکلیف" فضای انتخابات، یعنی کاندیداهای نهایی جناح اصولگرا، متناسب با ترجیحات آیت الله خامنه ای باشد.
در صورت جدی بودن این احتمال، نشانه های آن در نتیجه نهایی تصمیم گیری اصولگرایان برای انتخاب نامزد/های نهایی این جناح قابل مشاهده خواهد بود.
اینکه جناح اصولگرا به سمت حمایت از "یک" کاندیدای اصلی برود یا خیر، از مهم ترین شاخص هایی خواهد بود که رصد کردن آن، در همین ارتباط از اهمیت تعیین کننده برخوردار است.
دیدگاه خوانندگان
۷۶
hassan5 - تهران، ایران
در زمان قاجار افراد شارلاتان که میخواستند لقبی بگیرند از شهرستانها یک سئوالی(کشکی)مطرح میکردنند وبا نامه بمرکز میفرستادنند ودر ادرس خودشان را بالقب معرفی میکردنند.پس از اینکه جواب نامه با آن لقب برایشان میامد ان پاکت را بهمه نشان داده وخودشان را ملقب بان لقب میکردند.در این مقوله همین اتفاق افتاده است.
پنجشنبه ۱۷ فروردین ۱۳۹۶ - ۱۱:۰۵
۷۶
hassan5 - تهران، ایران
در زمان قاجار افراد شارلاتان که میخواستند لقبی بگیرند از شهرستانها یک سئوالی(کشکی)مطرح میکردنند وبا نامه بمرکز میفرستادنند ودر ادرس خودشان را بالقب معرفی میکردنند.پس از اینکه جواب نامه با آن لقب برایشان میامد ان پاکت را بهمه نشان داده وخودشان را ملقب بان لقب میکردند.در این مقوله همین اتفاق افتاده است.
پنجشنبه ۱۷ فروردین ۱۳۹۶ - ۱۱:۰۵
۷۶
hassan5 - تهران، ایران
در زمان قاجار افراد شارلاتان که میخواستند لقبی بگیرند از شهرستانها یک سئوالی(کشکی)مطرح میکردنند وبا نامه بمرکز میفرستادنند ودر ادرس خودشان را بالقب معرفی میکردنند.پس از اینکه جواب نامه با آن لقب برایشان میامد ان پاکت را بهمه نشان داده وخودشان را ملقب بان لقب میکردند.در این مقوله همین اتفاق افتاده است.
پنجشنبه ۱۷ فروردین ۱۳۹۶ - ۱۱:۰۵
۷۶
hassan5 - تهران، ایران
در زمان قاجار افراد شارلاتان که میخواستند لقبی بگیرند از شهرستانها یک سئوالی(کشکی)مطرح میکردنند وبا نامه بمرکز میفرستادنند ودر ادرس خودشان را بالقب معرفی میکردنند.پس از اینکه جواب نامه با آن لقب برایشان میامد ان پاکت را بهمه نشان داده وخودشان را ملقب بان لقب میکردند.در این مقوله همین اتفاق افتاده است.
پنجشنبه ۱۷ فروردین ۱۳۹۶ - ۱۱:۰۵
۷۶
hassan5 - تهران، ایران
در زمان قاجار افراد شارلاتان که میخواستند لقبی بگیرند از شهرستانها یک سئوالی(کشکی)مطرح میکردنند وبا نامه بمرکز میفرستادنند ودر ادرس خودشان را بالقب معرفی میکردنند.پس از اینکه جواب نامه با آن لقب برایشان میامد ان پاکت را بهمه نشان داده وخودشان را ملقب بان لقب میکردند.در این مقوله همین اتفاق افتاده است.
پنجشنبه ۱۷ فروردین ۱۳۹۶ - ۱۱:۰۵